اقتصاد دستوری یا اقتصاد هنجاری چیست؟
اقتصاد دستوری Normative economics
اقتصاد دستوری یا اقتصاد هنجاری به سیستمی گفته میشود که در آن دولت تمام کنترل را بر روی منابع اقتصادی و تصمیمگیریهای اقتصادی دارد. در این نوع اقتصاد، دولت تعیین میکند که چه کالاهایی باید تولید شوند، چه مقدار از آنها تولید شود و چگونه بین مردم توزیع شوند.
به عبارت دیگر، در اقتصاد دستوری، مکانیزمهای بازار، که معمولاً بر اساس عرضه و تقاضا عمل میکنند، به طور کامل کنار گذاشته میشوند و بیشتر تصمیمات اقتصادی توسط مقامات دولتی گرفته میشود. اقتصاد هنجاری تلاش میکند تا بفهمد مردم چه چیزهایی را در برنامهها و شرایط اقتصادی مختلف مطلوب یا نامطلوب میدانند.
این نوع اقتصاد به سوالاتی مانند اینکه چه چیزهایی باید اتفاق بیفتد یا چه کارهایی باید انجام شود، پاسخ میدهد. به همین دلیل، نظراتی که در این حوزه مطرح میشود معمولاً بر پایه نظرهای شخصی هستند و به این موضوع میپردازند که چه چیزی بهتر است.
به عنوان مثال، اگر گفته شود که دولت باید تلاش کند تا رشد اقتصادی 10 درصدی داشته باشد یا تورم را در سطح 3 درصد نگه دارد، این نوع صحبتها میتوانند بهعنوان نظرات هنجاری در نظر گرفته شوند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
تاریخچه اقتصاد دستوری
- دوران باستان: ریشههای اقتصاد هنجاری به دوران باستان برمیگردد، زمانی که فیلسوفانی مانند افلاطون و ارسطو درباره عدالت اقتصادی و توزیع منابع بحث میکردند. ارسطو بر اهمیت اخلاق در اقتصاد تأکید داشت.
- قرن هجدهم: در این دوره، با ظهور مکتب کلاسیک، آدام اسمیت در کتاب “ثروت ملل” به موضوع عدالت اجتماعی و توزیع ثروت پرداخته و تأکید کرد که اقتصاد باید به نفع جامعه باشد.
- قرن نوزدهم: این قرن شاهد شکلگیری نظریههای رفاه اقتصادی بود. آرتور سی. پیگو در “اقتصاد رفاه” به ارزیابی سیاستهای اقتصادی بر اساس عدالت و رفاه اجتماعی پرداخت و نقش دولت در تنظیم بازارها را مورد تأکید قرار داد.
- دهههای 1930 و 1940: “اقتصاد رفاه جدید” ظهور کرد که از اصولی مانند اصل پارتو و اصل جبران برای تحلیل سیاستها استفاده میکرد و بر تأثیرات آن بر رفاه اجتماعی تأکید داشت.
- دهههای 1960 و 1970: نظریه انتخاب اجتماعی بهعنوان یک شکل جدید از اقتصاد هنجاری ظهور کرد و به جمعآوری انتخابهای فردی برای نشان دادن ترجیحات اجتماعی پرداخت.
- دوران معاصر: اقتصاد هنجاری همچنان به بررسی موضوعات مهمی چون عدالت اجتماعی، نابرابری و تغییرات اقلیمی ادامه میدهد و بر تأثیر سیاستهای اقتصادی بر رفاه جامعه تأکید دارد.
ویژگی های اقتصاد دستوری
کنترل دولتی
در اقتصاد دستوری، دولت تمام منابع اقتصادی را در دست دارد. این به این معناست که دولت نهتنها تصمیم میگیرد چه کالاهایی تولید شوند، بلکه تعیین میکند که این کالاها چگونه توزیع و مصرف شوند. این کنترل دولت بهخصوص در مواردی مانند تعیین اولویتهای تولید، تعیین قیمتها و حتی تنظیم تقاضاها و نیازهای عمومی اعمال میشود.
برنامهریزی مرکزی
اقتصاد دستوری بهطور عمده بر پایه برنامهریزی مرکزی عمل میکند. دولتها برنامههای مشخصی برای تولید و توزیع کالاها و خدمات تدوین میکنند که اغلب بهعنوان برنامههای پنجساله شناخته میشوند.
این برنامهها به دولت اجازه میدهند تا فعالیتهای اقتصادی را سازماندهی کرده و هدفهای خاصی را دنبال کند. این نوع برنامهریزی میتواند به تحقق اهداف اجتماعی و اقتصادی خاص کمک کند، اما در عین حال ممکن است انعطافپذیری کمتری در پاسخ به تغییرات بازار ایجاد کند.
عدم رقابت
در سیستمهای اقتصادی دستوری، رقابت بازار به شدت محدود یا حتی حذف میشود. دولت ممکن است بهطور کامل از ایجاد کسبوکارهای خصوصی جلوگیری کند و تنها شرکتهای دولتی را مجاز به فعالیت کند. این امر منجر به کاهش نوآوری و کارایی میشود، زیرا عدم رقابت میتواند به عدم انگیزه برای بهبود کیفیت کالاها و خدمات منجر شود.
بیشتر بخوانید: بازارهای رقابتی
حذف مکانیزمهای بازار
در اقتصاد دستوری، قیمتها بهجای اینکه بر اساس مکانیزمهای طبیعی عرضه و تقاضا تعیین شوند، بهطور مستقیم توسط دولت تعیین میشوند. این میتواند منجر به عدم تعادل در بازار شود، زیرا قیمتها ممکن است از واقعیتهای اقتصادی فاصله بگیرند و به همین دلیل ممکن است برخی کالاها بهوفور موجود باشند در حالی که برخی دیگر کمیاب شوند.
توزیع نابرابر منابع
به دلیل کنترل دولتی، توزیع منابع و خدمات ممکن است بهطور نابرابری انجام شود. دولت ممکن است به برخی بخشها یا گروههای اجتماعی بیشتر توجه کند و نیازهای واقعی مردم را برآورده نکند. این مسئله میتواند به نارضایتی اجتماعی و اقتصادی منجر شود و افراد را به جستجوی راههای غیررسمی برای دسترسی به کالاها و خدمات مورد نیازشان ترغیب کند.
مزایا و معایب اقتصاد دستوری
مزایا
- بسیج منابع: در اقتصاد مختلط به این معناست که دولت به طور کامل کنترل دارد و میتواند به راحتی درباره استفاده از منابع تصمیم بگیرد. این یعنی دولت میتواند سریعاً پروژههای بزرگ را آغاز کند و تغییرات لازم را برای رسیدن به اهداف اقتصادی و اجتماعی خود ایجاد کند. به عبارت دیگر، دولت میتواند به سرعت منابع را جمعآوری و مدیریت کند تا به نتایج مطلوب دست یابد.
- بدون توقف: به خاطر اینکه دولت کنترل کامل دارد، نمیتوان با شکایتهای فردی، تصمیمات و پروژهها را متوقف کرد. یعنی افراد نمیتوانند به راحتی جلوی کارها را بگیرند و دولت میتواند کارهایش را ادامه دهد.
- نگرش منحصر به فرد: در این نوع اقتصاد، تمام مسائل بر اساس دیدگاه خاصی که دولت دارد پیش میروند و همه افراد و شرکتها برای رسیدن به این هدف مشترک تلاش میکنند. این هماهنگی کمک میکند تا کشور به اهداف اجتماعی و اقتصادیاش بهتر و سریعتر دست یابد.
- بکارگیری مستقیم منابع: دولت به طور مستقیم در مورد استفاده از منابع تصمیم میگیرد. این کار را از طریق برنامههای چند ساله انجام میدهد و بودجه ها را در طول سال مالی مدیریت میکند تا به رشد اقتصادی دست یابد.
معایب
- کنترل کامل دولت: در این نوع اقتصاد، دولت یا نهاد مربوطه تمام تصمیمات را میگیرد و مردم موظف به اجرای آنها هستند. گاهی در این فرآیند، توانایی و محدودیتهای سیستم نادیده گرفته میشود و افراد مجبورند بر اساس تصمیمات دولت عمل کنند.
- توسعه بازار سیاه: وقتی در این نوع اقتصاد نیازهای مردم تأمین نمیشود، بازار سیاه به وجود میآید. در این بازار، کالاها و خدماتی که دولت به قیمت مناسب ارائه نمیدهد، با قیمت بالاتری فروخته میشوند. این نوع بازارها باعث ایجاد درآمدهای غیرقانونی میشوند و همچنین کل سیستم اقتصادی و اجتماعی را تضعیف میکنند.
- عدم آگاهی: بسیاری از دولتها در اقتصادهای دستوری با این مشکل روبهرو هستند که بهروزرسانی نیازهای بازار را بهخوبی درک نمیکنند. این باعث میشود که هماهنگی بین نیازهای مصرفکنندگان و قیمتگذاری کالاها برای آنها سخت شود.
- کم کردن رقابت و ابتکار: این نوع اقتصاد جلوی نوآوری و رقابت را میگیرد و باعث کندی رشد اقتصادی میشود، چون بازار جهانی بر اساس نوآوری، رقابت و هماهنگی با فناوریهای جدید پیش میرود. در نتیجه، پاسخگویی به نیازهای بازار داخلی و جهانی همیشه یک چالش بزرگ محسوب میشود.
نمونه هایی از اقتصاد هنجاری
- دخالت دولت در تنظیم قیمت نفت باعث میشود تورم تحت کنترل باقی بماند.
- استقلال بانک مرکزی از دولت باید محدود شود.
- توسعه مناطق اقتصادی ویژه به خوبی پیش نمیرود.
- مالیات تصاعدی بهتر از مالیات تنازلی است.
- شرکتها باید مسئولیت آلودگیهایی را که ایجاد میکنند بر عهده بگیرند و هزینههای آن را پرداخت کنند.
بیشتر بخوانید: مالیات تصاعدی در مقابل مالیات ثابت
نمونه های تاریخی از اقتصاد هنجاری
اقتصاد دستوری در تاریخ در برخی کشورها بهطور کامل یا جزئی اجرا شده است. این نوع نظام اقتصادی بهویژه در قرن بیستم در کشورهایی با نظامهای سوسیالیستی و کمونیستی رایج بود.
در اینجا به چند نمونه مهم از اقتصاد دستوری اشاره میکنیم:
- اتحاد جماهیر شوروی: شوروی سابق یکی از شناختهشدهترین نمونههای اقتصاد دستوری بود. پس از انقلاب بلشویکی در سال 1917، دولت شوروی به رهبری حزب کمونیست مالکیت دولتی بر منابع و صنایع را پیادهسازی کرد. این دولت اهداف تولید و اقتصادی را از طریق برنامههای پنجساله تعیین میکرد. این سیستم برای چندین دهه ادامه داشت و در حالی که برخی موفقیتها در زمینههای صنعتی و نظامی حاصل شد، در نهایت با مشکلاتی مانند ناکارآمدی اقتصادی، کمبود کالاها و نارضایتی عمومی روبهرو شد.
- چین: پس از تأسیس جمهوری خلق چین در سال 1949، چین نیز به یک اقتصاد دستوری تبدیل شد. دولت چین کنترل کاملی بر تولید و توزیع منابع داشت و برنامههای اقتصادی متمرکزی مانند «جهش بزرگ به جلو» را اجرا کرد. اما بعد از دهه 1970، چین بهتدریج به سمت اصلاحات اقتصادی و باز کردن خود به بازار جهانی حرکت کرد و ترکیبی از اقتصاد دستوری و بازار را شکل داد.
- کوبا: کوبا یکی دیگر از کشورهایی است که از اقتصاد دستوری استفاده کرده است. پس از انقلاب کوبا در سال 1959، فیدل کاسترو یک دولت کمونیستی تأسیس کرد و اکثر صنایع و منابع اقتصادی را ملی کرد. دولت کنترل کامل بر تولید، توزیع و قیمتگذاری کالاها و خدمات داشت. اگرچه کوبا در زمینههای آموزش و بهداشت موفقیتهایی داشته است، اما اقتصاد این کشور با مشکلات جدی مانند کمبود منابع، تحریمهای بینالمللی و وابستگی به کمکهای خارجی مواجه است.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
استدلال مدافعان اقتصاد دستوری
اقتصاد دستوری طرفداران خاص خود را دارد. کسانی که از این سیستم حمایت میکنند، باور دارند که هدف اصلی آن تخصیص منابع بهگونهای است که رفاه اجتماعی را به حداکثر برساند. در حالی که در اقتصادهای آزاد، هدف اصلی کسب حداکثر سود است و توجه به رفاه اجتماعی در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
علاوه بر این، حامیان اقتصاد دستوری معتقدند که این نوع اقتصاد کنترل بهتری بر سطح اشتغال دارد. به این معنا که دولت میتواند در صورت نیاز، شغلهایی را برای افراد ایجاد کند، حتی اگر به طور قانونی نیازی به این مشاغل وجود نداشته باشد.
در نهایت، آنها بر این باورند که اقتصادهای دستوری در مواقع بحرانهای ملی مانند جنگ یا بلایای طبیعی، هماهنگی و قاطعیت بیشتری دارند. در واقع، حتی در کشورهایی که دارای اقتصاد آزاد هستند، در مواقع بحرانی معمولاً حقوق مالکیت را محدود کرده و قدرت مرکزی را افزایش میدهند، حتی اگر این کار موقتی باشد.
بیشتر بخوانید: اقتصاد تحت تاثیر چه کسانی است؟
چگونگی اتخاذ تصمیمات در اقتصاد دستوری
در اقتصاد دستوری، تصمیمات اقتصادی مهم از طریق ترکیبی از مقامات سیاسی و اداری گرفته میشود. معمولاً این مدیران محلی هستند که نیازها و ظرفیتهای خود را با مقامات مرکزی به اشتراک میگذارند. مقامات مرکزی از این اطلاعات برای ایجاد یک برنامه اقتصادی در سطح کشور استفاده میکنند. این برنامه ممکن است قبل از ارائه به دولت یا قوه مقننه چندین بار مورد بازنگری قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که تمامی جوانب لازم در نظر گرفته شده است.
تفاوت های اقتصاد دستوری با اقتصاد اثباتی
اقتصاد اثباتی فقط به بیان حقایق و اعداد میپردازد و هیچ قضاوتی درباره سیاستهای اقتصادی یا رفتارهای اقتصادی ندارد. بزرگترین تفاوت بین اقتصاد اثباتی و اقتصاد هنجاری این است که میتوان اظهارات اقتصاد اثباتی را آزمایش کرد تا ببینیم آیا درست هستند یا نه.
تفاوت های اقتصاد دستوری با اقتصاد بازار آزاد
در اقتصاد بازار آزاد، شرکتهای خصوصی میزان تولید خود را بر اساس قوانین عرضه و تقاضا تعیین میکنند. اما در اقتصاد دستوری، دولت تصمیمات را به طور مستقیم اتخاذ میکند.
امروزه تعداد کمی از اقتصادهای بازار آزاد بهطور کامل بر اساس آزادی عمل میکنند. به عنوان مثال، یک دولت ممکن است از سیاستها و مقرراتی استفاده کند تا تولید محصولاتی مانند خودروهای کم مصرف را تشویق کند.
از طرف دیگر، برخی از اقتصادهای دستوری کنترلهای خود را کاهش دادهاند. رونق اقتصادی چین نیز زمانی آغاز شد که این کشور ترکیبی از ایدئولوژی سوسیالیستی و سرمایهداری را ایجاد کرد.
بیشتر بخوانید: بازار در اقتصاد
اقتصاد دستوری در دنیای امروز
بسیاری از کشورهایی که قبلاً از اقتصاد دستوری استفاده میکردند، به سمت اصلاحات مبتنی بر بازار حرکت کردهاند. با این حال، هنوز هم کشورهایی وجود دارند که از این مدل اقتصادی در بخشهای خاصی از اقتصاد خود استفاده میکنند.
برای مثال، کره شمالی یکی از کشورهایی است که همچنان بهطور کامل به اقتصاد دستوری پایبند است. این کشور کنترل شدیدی بر تمام جنبههای اقتصادی خود دارد.
از سوی دیگر، کشورهایی مانند چین و ویتنام به کارگیری ترکیبی از اقتصاد دستوری و بازار آزاد را انتخاب کردهاند. این کشورها تلاش میکنند تا مزایای هر دو سیستم را بهرهبرداری کنند و در عین حال نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.
بیشتر بخوانید: بخش های اقتصاد
نتیجه گیری
اقتصاد دستوری به دلیل کنترل متمرکز دولت بر همه امور، نمیگذارد عوامل مهمی مثل تقاضا و عرضه درباره تولید، مقدار و قیمت کالاها و خدمات تصمیمگیری کنند. همچنین این نوع اقتصاد مانع از رقابت و نوآوری میشود که امروزه از جنبههای مهم اقتصاد جهانی به حساب میآید.
اگرچه دولت بر تخصیص منابع تمرکز دارد تا به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسد، اما بسیاری از کشورهایی که تحت این نوع اقتصاد قرار دارند، نتوانستهاند به این هدف دست پیدا کنند. با این حال، اقتصاد دستوری مزایای خاصی دارد، زیرا دولت میتواند بهسرعت تصمیمات لازم را بر اساس نیازهای بازار اتخاذ کند تا به اهداف اقتصادی خود برسد.
با گذشت زمان و بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، بسیاری از کشورها جنبههای سرمایهداری را به اقتصاد خود اضافه کردند و این موضوع منجر به شکلگیری اقتصادهای مختلط شد.
در این نوع اقتصاد، رقابت و نوآوری تشویق میشود. با این حال، هنوز برخی کالاها و خدمات تحت کنترل دولت باقی ماندهاند، در حالی که بیشتر بخشها اکنون بهوسیله عرضه و تقاضا اداره میشوند. شرکتهای خصوصی که در این نوع اقتصاد فعالیت میکنند، با آگاهی از مزایا و معایب آن و همچنین با استفاده از مشاوران مالی، کارمندان و نرمافزارهای حسابداری کارآمد مانند پارمیس، میتوانند به نتایج خوبی دست یابند.
سوالات متداول
اقتصاد دستوری چگونه رشد میکند؟
در یک اقتصاد دستوری، مقامات دولتی تصمیم میگیرند که اولویتهای اقتصادی کشور چیست. این شامل زمان و روشهای افزایش رشد اقتصادی، نحوه توزیع منابع و محصولات میشود و معمولاً به شکل یک برنامه بلندمدت در میآید.
چگونه اقتصاد هنجاری با تغییرات سازگار میشود؟
در یک اقتصاد دستوری، تغییر و سازگاری به راحتی انجام میشود. بر خلاف سیستم سرمایهداری، هیچ موانعی برای ایجاد تغییر وجود ندارد. در اینجا نیازی به گرفتن مجوز از کنگره یا روبرو شدن با مشکلات قانونی نیست.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.