نظام اقتصادی چیست؟
نظام اقتصادی چیست؟
دو نظام اقتصادی عمده در جوامع مدرن سرمایه داری و سوسیالیسم هستند. در عمل، هیچ جامعهای صرفاً سرمایهداری یا سوسیالیستی نیست، بنابراین مفید است که سرمایهداری و سوسیالیسم را بهعنوان دو طرف متضاد یک پیوستار در نظر بگیریم.
اقتصاد جوامع عناصر سرمایه داری و سوسیالیسم را با هم ترکیب می کند، اما این کار را در درجات مختلف انجام می دهد، به طوری که برخی از جوامع به سمت پایان سرمایه داری پیوستار متمایل می شوند، در حالی که جوامع دیگر به سمت غایت سوسیالیستی متمایل می شوند.
به عنوان مثال، ایالات متحده یک کشور سرمایه داری است، اما دولت هنوز بسیاری از صنایع را به درجات مختلف تنظیم می کند. صنایع معمولاً مقررات کمتری را ترجیح می دهند، در حالی که منتقدان آنها معمولاً مقررات بیشتری را ترجیح می دهند.
انواع نظام اقتصادی چیست؟
پنج نظام اقتصادی، شیوه های تاریخی مورد استفاده برای تخصیص منابع برای رفع نیازهای فرد و جامعه را نشان می دهند.
بدوی گرایی نظام اقتصادی
در جوامع ابتدایی کشاورزی، افراد از ساختن مسکن، کشت محصولات و شکار شکار در سطح خانوار یا قبیله، مایحتاج خود را تولید می کردند.
فئودالیسم
یک سیستم سیاسی و اقتصادی اروپا از قرن ۹ تا ۱۵، فئودالیسم توسط اربابانی تعریف می شد که زمین را در اختیار داشتند و آن را برای تولید به دهقانان اجاره می دادند، که وعده امنیت و امنیت را از ارباب دریافت می کردند.
سرمایه داری
با ظهور انقلاب صنعتی، سرمایه داری ظهور کرد و به عنوان یک سیستم تولید تعریف می شود که در آن صاحبان مشاغل منابعی از جمله ابزار، کارگران و مواد خام را برای تولید کالاها برای مصرف بازار و کسب سود سازماندهی می کنند. عرضه و تقاضا قیمت ها را در بازارها به گونه ای تعیین می کند که بتواند منافع جامعه را تامین کند.
سوسیالیسم
سوسیالیسم شکلی از اقتصاد تولید تعاونی است. سوسیالیسم اقتصادی سیستم تولیدی است که در آن مالکیت خصوصی محدود یا ترکیبی بر ابزار تولید وجود دارد. قیمت ها، سود و زیان عوامل تعیین کننده ای نیستند که برای تعیین اینکه چه کسی در تولید شرکت می کند، چه چیزی تولید می کند و چگونه آن را تولید می کند استفاده می شود.
کمونیسم
کمونیسم معتقد است که تمام فعالیت های اقتصادی از طریق هماهنگی برنامه ریزان مرکزی تحت حمایت دولت با مالکیت مشترک تولید و توزیع متمرکز می شود.
مکاتب تئوری اقتصادی نظام اقتصادی
بسیاری از نظریه های اقتصادی با رشد و تغییر جوامع و بازارها تکامل یافته اند. با این حال، سه رشته اقتصاد، نئوکلاسیک، کینزی و مارکسی روی جامعه مدرن تأثیر گذاشته اند.
اصول اقتصاد نئوکلاسیک اغلب به عنوان چارچوبی برای نشان دادن فضایل سرمایه داری، از جمله تمایل قیمت های بازار برای رسیدن به تعادل با تغییر حجم عرضه و تقاضا، استفاده می شود. ارزش گذاری بهینه منابع از نیروهای تمایل و کمبود فردی ناشی می شود.
جان مینارد کینز نظریه اقتصاد کینزی را در دوران رکود بزرگ توسعه داد. با استدلال علیه نظریه نئوکلاسیک، کینز نشان داد که بازارهای محدود و مداخله دولت در بازارها، یک سیستم اقتصادی باثبات و عادلانه ایجاد میکند و از سیاست پولی که برای تقویت تقاضا و اعتماد سرمایهگذاران در طول رکود اقتصادی طراحی شده بود، حمایت کرد.
اقتصاد مارکسی در اثر کارل مارکس Das Capital تعریف شده است . اقتصاد مارکسیستی رد دیدگاه کلاسیک اقتصاد است که علیه این ایده استدلال میکند که بازار آزاد، یک سیستم اقتصادی که توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود با کنترل کم یا بدون کنترل دولت، به نفع جامعه است. او طرفدار این بود که سرمایه داری فقط به نفع عده معدودی است و طبقه حاکم با استخراج ارزش از نیروی کار ارزان ارائه شده توسط طبقه کارگر ثروتمندتر می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.