رشد اقتصادی چیست؟
رشد اقتصادی Economic Growth
رشد اقتصادی به افزایش تولید کل و ارزش بازار کالاها و خدمات اقتصادی در یک اقتصاد در یک دوره خاص اشاره دارد. افزایش بهره وری به معنای درآمد بالاتر، مصرف بیشتر کالاها و بهبود کیفیت زندگی در سراسر کشور است.
عواملی مانند کالاهای سرمایه ای، نیروی کار، بهبود فناوری و سرمایه انسانی ظرفیت تولید را افزایش می دهد. بهبود ارزش بازار تعدیل شده برای تورم بر تعداد کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور اولویت دارد. معیارهای سنتی برای تعیین کمیت رشد یک اقتصاد هستند تولید ناخالص داخلی(GDP) یا تولید ناخالص ملی (GNP) در طول زمان.
به طور خلاصه:
- رشد اقتصادی افزایش تولید کالا و خدمات در یک اقتصاد است.
- افزایش کالاهای سرمایه ای، نیروی کار، فناوری و سرمایه انسانی همگی می توانند به رشد اقتصادی کمک کنند.
- رشد اقتصادی معمولاً بر حسب افزایش ارزش کل بازار کالاها و خدمات اضافی تولید شده با استفاده از برآوردهایی مانند تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود.
- چهار مرحله رشد اقتصادی عبارتند از: گسترش، اوج، انقباض و پایین.
- کاهش مالیات به طور کلی در تحریک رشد اقتصادی کمتر از افزایش مخارج دولت است.
- اگر پاداش رشد اقتصادی فقط نصیب یک گروه نخبه شود، بعید است که رشد پایدار باشد.
رشد اقتصادی چگونه کار می کند؟
رشد اقتصادی افزایش ارزش کالاها و خدمات یک اقتصاد است که سود بیشتری را برای کسب و کارها ایجاد می کند. در نتیجه قیمت سهام افزایش می یابد. این به شرکت ها سرمایه می دهد تا سرمایه گذاری کنند و کارمندان بیشتری را استخدام کنند.
با ایجاد مشاغل بیشتر، درآمدها افزایش می یابد. مصرف کنندگان پول بیشتری برای خرید محصولات و خدمات اضافی دارند و خرید باعث رشد بیشتر می شود. به همین دلیل همه کشورها خواهان رشد اقتصادی مثبت هستند. این باعث می شود رشد اقتصادی پربیننده ترین شاخص اقتصادی باشد.
مراحل رشد اقتصادی
اقتصاد در دوره های مختلف فعالیت حرکت می کند. این حرکت « چرخه تجاری » نامیده می شود. از چهار مرحله تشکیل شده است:
- گسترش: در این مرحله اشتغال، درآمد، تولید صنعتی و فروش افزایش می یابد و تولید ناخالص داخلی واقعی افزایش می یابد.
- اوج: این زمانی است که یک توسعه اقتصادی به سقف خود می رسد. در واقع یک نقطه عطف است.
- انقباض: در طول این مرحله عناصر یک انبساط همگی شروع به کاهش می کنند. زمانی که کاهش قابل توجهی در فعالیت های اقتصادی در سراسر اقتصاد گسترش می یابد، به رکود تبدیل می شود.
- Trough: این زمانی است که یک انقباض اقتصادی به حد نادر خود می رسد.
عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی
اقتصاد یک کشور از افزایش مصرف و فعالیت مالی سود می برد. با این حال، چندین عامل دیگر وجود دارد که می‌تواند باعث توسعه اقتصادی شود:
- کالاهای سرمایه فیزیکی: افزایش سرمایه فیزیکی مانند ماشین آلات، تجهیزات، کارخانه ها و غیره در یک اقتصاد باعث افزایش سرمایه می شود.
- بهبود فن آوری: افزایش پذیرش فناوری پیچیده منجر به تولید کارآمد و مقرون به صرفه می شود. علاوه بر این، کسب و کارها می توانند با همان مقدار خروجی بیشتری تولید کنند.
- نیروی کار: وقتی همه عوامل دیگر ثابت می مانند، کارگران بیشتری در بهره وری کالاها و خدمات اقتصادی مشارکت می کنند.
- سرمایه انسانی: ارائه آموزش به کارگران ماهر یا استخدام کارگران با تجربه، بهره وری آنها را افزایش می دهد.
منابع رشد اقتصادی
رشد اقتصادی و گسترش ظرفیت تولید ناشی از تغییرات تکنولوژیکی و انباشت سرمایه است. اگر کشوری تمام منابع خود را برای تولید کالا و خدمات بگذارد و هیچ یک از منابع خود را برای انباشت سرمایه بگذارد، ظرفیت تولید آن تغییر نمی کند. اساساً بین تولید بیشتر در حال حاضر یا رشد اقتصادی در آینده تعادل وجود دارد. برای اینکه یک کشور به افزایش مصرف در آینده دست یابد، باید تولید کالا و خدمات را کاهش دهد. مصرف فعلی از بین رفته هزینه فرصت رشد اقتصادی است.
تغییر تکنولوژیک
تغییرات تکنولوژیک شامل نوآوری و یافتن راه های کارآمدتر برای تولید است. با پذیرش فناوری های جدید، یک شرکت می تواند خروجی بیشتری را با هزینه کمتر تولید کند. با تکنیک‌های هزینه کمتر، شرکت‌ها احتمالاً قیمت‌های کمتر یا مقدار بیشتری را ارائه می‌کنند. در ادامه به بحث انباشت سرمایه می پردازیم. هر گونه پیشرفت در فناوری برای یک شرکت با افزایش سرمایه همراه است.
انباشت سرمایه
انباشت سرمایه به رشد منابع سرمایه مانند سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی اشاره دارد. سرمایه انسانی مهارت و دانشی است که یک فرد در اختیار دارد. ممکن است ناشی از تحصیلات یا تجربه کاری باشد. با یادگیری و بهره وری میلیون ها نفر، سرمایه انسانی به طور قابل توجهی رشد خواهد کرد.
سرمایه فیزیکی ممکن است شامل اضافات در تجهیزات، ماشین آلات یا ساختمان ها باشد. منجر به افزایش سرمایه به ازای هر کارگر می شود که منجر به افزایش بهره وری می شود. انباشت سرمایه فیزیکی برای رشد اقتصادی بسیار مهم است و در همه زمینه های اقتصاد از یک کارخانه گرفته تا یک مرکز خرید مهم است.
فواید
بیایید به مزایای گسترش یا رشد اقتصادی نگاه کنیم:
- درآمد بالاتر: ابتکارات دولت برای تقویت پیشرفت اقتصادی منجر به سطوح بالاتر درآمد می شود. تنها زمانی که مردم درآمد خوبی داشته باشند می توانند از عهده خرید محصولات و خدمات مختلف برآیند.
- کاهش فقر: هرچه تعداد بیشتری از افراد شغل پیدا کنند و راهی برای حمایت از خود پیدا کنند، از فقر خارج شده و زندگی رضایت بخشی دارند.
- تسهیلات بهتر: با افزایش نرخ اشتغال و سطح درآمد، افراد در یک اقتصاد می توانند بهترین آموزش را کسب کنند و مهارت ها را متناسب با فرصت های شغلی مناسب افزایش دهند.
- بهبود کیفیت زندگی: با بهبود هر جنبه ای از زندگی، کیفیت زندگی به طور خودکار بهبود می یابد.
نمونه های رشد اقتصادی
چین
رشد اقتصادی چین از سال ۱۹۷۸ برجسته باقی مانده است که منجر به افزایش متوسط سالانه ۱۰٪ در تولید ناخالص داخلی شده است. دولت توانسته است به دلیل اصلاحات شتابان و ردپای رو به رشد جهانی به این مهم دست یابد. چین طی چهار دهه گذشته اقتصاد خود را با موفقیت مدیریت کرده است و بیش از ۸۰۰ میلیون نفر را از فقر نجات داده است.
چین علاوه بر بهبود بخش‌های بهداشت، آموزش و بازرگانی خود، با به‌کارگیری نیروی کار ملایم، تولیدات مبتنی بر منابع خود را پیش برد. اگرچه این کشور به وضعیت درآمد متوسط رو به بالا دست یافته است، اما به ساختار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نامتعادل منجر شده است. مهم‌تر از همه، چین تنها کشوری است که در سال ۲۰۲۰ در بحبوحه همه‌گیری کووید-۱۹ پیشرفت اقتصادی مثبتی داشته است.
ایالات متحده
علیرغم بسیاری از بحران ها، از جمله مرحله کووید-۱۹، ایالات متحده همچنان نیروی اقتصادی در سطح جهان باقی مانده است. بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول، اقتصاد ایالات متحده ۲۰ درصد از اقتصاد جهانی را تشکیل می دهد و ششمین تولید ناخالص داخلی سرانه را دارد.
چندین بانک پس از رکود بزرگ شکست خوردند، اما دولت تعدادی از آنها را نجات دادکمک مالیبرنامه از آن زمان، این کشور در بازگرداندن نرخ اشتغال و حمایت از سایر روش های بهبود اقتصادی پیشرفت چشمگیری داشته است. صنعت خدمات فن آوری پیشرفته، کارآمدبازار آزاد، محیط مناسب برای کسب و کار و استفاده مناسب از متغیرهای تولید از دلایل رشد اقتصادی پایدار ایالات متحده بوده است.
انگلستان
صنعت تولید که بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی بریتانیا را تشکیل می دهد، مسئول توسعه اقتصادی این کشور است. با این حال، در طول همه گیری ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰، اقتصاد این کشور ۹٫۸ درصد کاهش یافت. اقتصاد بریتانیا در طول رکود بزرگ دچار رکود چشمگیری شد که منجر به یک رکود جهانی شد. بریتانیا یک شریک تجاری مهم با دیگر اعضای اتحادیه اروپا و کشورهایی مانند ایالات متحده و ژاپن است. از این رو، نقش مهمی در حفظ تعادل در اقتصاد بازار جهانی دارد.
هر سرمایه گذاری چند ملیتی که بخواهد وارد بازار بریتانیا شود، اغلب این کشور را به عنوان پایگاه اروپایی خود انتخاب می کند. این به کشور اجازه می دهد تا زیرساخت های اقتصادی خود را بازیابی و حفظ کند. بر اساس گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، تولید ناخالص داخلی بریتانیا در سال ۲۰۲۱ با ۷٫۲ درصد افزایش با سریع ترین نرخ در جهان رشد خواهد کرد.
نرخ رشد اقتصادی
نرخ رشد اقتصادی به درصد تغییر تولید ناخالص داخلی واقعی از سالی به سال دیگر اشاره دارد. برای محاسبه نرخ رشد از فرمول زیر استفاده می شود:
رشد اقتصادی در مقابل توسعه اقتصادی
رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی دو مفهومی هستند که اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند. با این حال، معانی و دامنه آنها بسیار متفاوت است. در اینجا چند تمایز قابل توجه وجود دارد:
- گسترش اقتصادی نشانگر نرخ افزایش ارزش بازار کالاها و خدمات اقتصادی تولید شده در اقتصاد است. توسعه اقتصادی بهبود کیفیت زندگی است که با کاهش فقر و رشد اشتغال سنجیده می شود.
- پیشرفت اقتصادی نشان دهنده درصد تغییر در GNP یا GDP است. از سوی دیگر، توسعه اقتصادی اثربخشی روش هایی را برای ایجاد تعادل در ساختار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی یک اقتصاد می سنجد.
- توسعه اقتصادی به کشورهایی اطلاق می شود که در حال افزایش هستندو درآمد سرانه در حالی که توسعه اقتصادی محدود به اقتصادهایی است که درآمد سرانه آنها زیر خط فقر است.
- پیشرفت اقتصادی حجم و ارزش کل کالاها و خدمات تولید شده را در نظر می گیرد. اما توسعه اقتصادی با حجم محصولات و خدمات تولید و توزیع شده در سراسر کشور تعیین می شود.
چگونه مالیات بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارد؟
مالیات ها، حداقل در کوتاه مدت، از طریق تأثیرشان بر تقاضا، بر رشد اقتصادی تأثیر می گذارند. کاهش مالیات با افزایش درآمد قابل تصرف شخصی و تشویق مشاغل به استخدام و سرمایه گذاری، تقاضا را افزایش می دهد. با این حال، اندازه اثر بستگی به قدرت اقتصاد دارد. اگر نزدیک به ظرفیت کار کند، احتمالاً اثر آن اندک خواهد بود. اگر به طور قابل توجهی کمتر از پتانسیل خود عمل کند، تأثیر آن بیشتر خواهد بود. دفتر بودجه کنگره (CBO) تخمین می زند که این اثر در مورد دوم سه برابر بیشتر از مورد اول است.
CBO همچنین دریافت که کاهش مالیات معمولاً به اندازه افزایش مخارج دولت در تحریک رشد اقتصادی مؤثر نیست. این به این دلیل است که بیشتر هزینه ها باعث افزایش تقاضا می شود، در حالی که کاهش مالیات باعث افزایش پس انداز و همچنین تقاضا می شود. یکی از راه‌های کاهش این اثر، کاهش مالیات برای خانوارهای با درآمد پایین و متوسط است که احتمال کمتری دارد پول را صرف پس‌انداز کنند.
نتیجه
رشد اقتصادی زمانی اتفاق می‌افتد که تولید کالاها و خدمات برای مدت معینی نسبت به دوره قبلی افزایش یابد. به طور کلی بر اساس تولید ناخالص داخلی اندازه گیری می شود و نشان دهنده سلامت اقتصادی یک کشور است. با این حال، این که چقدر از ثمرات رشد به اشتراک گذاشته می شود، عامل مهمی در رزق و روزی آن است، نه اینکه به سلامت و پیشرفت جامعه اشاره کنیم.
سوالات متداول
رشد اقتصادی چیست؟
رشد اقتصادی به پیشرفت اجتماعی و اقتصادی یک کشور در طول زمان اشاره دارد که با تولید کل و ارزش بازار تعدیل‌شده با تورم کالاها و خدمات اقتصادی اندازه‌گیری می‌شود. افزایش بهره وری معادل درآمد سرانه بالاتر، مصرف بیشتر کالاها و بهبود کیفیت زندگی در یک اقتصاد است.
رشد اقتصادی چگونه اندازه گیری می شود؟
رشد اقتصادی افزایش تولید و ارزش بازار تعدیل شده با تورم کالاها و خدمات اقتصادی را تعریف می کند. همچنین در نظر می گیرد که چند ساعت کار برای دستیابی به خروجی مورد نظر صرف شده است. یک معیار استاندارد برای ارزیابی نرخ رشد اقتصادی، درصد تغییر در GNP یا GDP در طول زمان است.
آیا رشد اقتصادی پایدار است؟
نه، رشد یک اقتصاد پایدار نیست. ارزش بازار و سطح مصرف کالاها و خدمات اقتصادی را در نظر می گیرد که ممکن است در طول زمان در نوسان باشد
چرا رشد اقتصادی مهم است؟
رشد اقتصادی باعث افزایش رفاه یک کشور می شود. کشورهای مرفه بهتر می توانند از شهروندان خود مراقبت کنند و سطح زندگی آنها را بالا ببرند .
کدام عوامل به رشد اقتصادی کمک می کنند؟
چهار عامل محرک رشد اقتصادی عبارتند از منابع طبیعی، نیروی کار ، تجهیزات سرمایه و کارآفرینی. ایالات متحده هر چهار مورد را به وفور دارد.
کدام سیاست ها به رشد اقتصادی کمک می کند؟
سیاست مالی انبساطی و سیاست پولی هر دو راه هایی برای تحریک رشد اقتصادی هستند. با یک سیاست مالی انبساطی، دولت بیشتر هزینه می کند، مالیات کمتر یا هر دو. سیاست پولی توسط بانک مرکزی یک کشور تعیین می شود. در ایالات متحده، فدرال رزرو با استفاده از تاکتیک هایی مانند افزایش یا کاهش نرخ بهره برای تأثیرگذاری بر رشد اقتصادی، سیاست های پولی را برای حفظ رشد پایدار تعیین می کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.