تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟
تولید ناخالص داخلی Gross Domestic Product
تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری است که به دنبال به دست آوردن تولید اقتصادی یک کشور است. کشورهایی که GDP بیشتری دارند، مقدار بیشتری از کالاها و خدمات تولید شده در داخل خود خواهند داشت و عموماً استاندارد زندگی بالاتری خواهند داشت.
به همین دلیل، بسیاری از شهروندان و رهبران سیاسی رشد GDP را معیار مهمی برای موفقیت ملی میدانند که اغلب به رشد تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی به جای یکدیگر اشاره میکنند. با این حال، به دلیل محدودیتهای مختلف، بسیاری از اقتصاددانان استدلال کردهاند که GDP نباید بهعنوان نمایندهای برای موفقیت کلی اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد، چه برسد به موفقیت یک جامعه.
به طور خلاصه:
- GDP ارزش پولی تمام کالاها و خدمات تمام شده ساخته شده در یک کشور در یک دوره خاص است.
- یک تصویر اقتصادی از یک کشور ارائه می دهد که برای تخمین اندازه یک اقتصاد و نرخ رشد آن استفاده می شود.
- GDP را می توان به سه روش با استفاده از مخارج، تولید یا درآمد محاسبه کرد و می توان آن را برای تورم و جمعیت تنظیم کرد تا بینش عمیق تری ارائه دهد.
- تولید ناخالص داخلی واقعی اثرات تورم را در نظر می گیرد در حالی که تولید ناخالص داخلی اسمی اینطور نیست.
- اگرچه محدودیت هایی دارد، اما GDP ابزاری کلیدی برای هدایت سیاست گذاران، سرمایه گذاران و کسب و کارها در تصمیم گیری استراتژیک است.
تاریخچه تولید ناخالص داخلی
مفهوم GDP برای اولین بار در سال ۱۹۳۷ در گزارشی به کنگره ایالات متحده در پاسخ به رکود بزرگ ارائه شد که توسط یک اقتصاددان در دفتر ملی تحقیقات اقتصادی (NBER) به نام سیمون کوزنتس ارائه شد.
در آن زمان، سیستم مهم اندازه گیری GNP بود. پس از کنفرانس برتون وودز در سال ۱۹۴۴، GDP به طور گسترده ای به عنوان ابزار استاندارد برای اندازه گیری اقتصادهای ملی پذیرفته شد. با این حال، ایالات متحده تا سال ۱۹۹۱ به استفاده از GNP به عنوان معیار رسمی رفاه اقتصادی خود ادامه داد و پس از آن به تولید ناخالص داخلی روی آورد.
با این حال، از ابتدای دهه ۱۹۵۰، برخی از اقتصاددانان و سیاستگذاران شروع به زیر سوال بردن تولید ناخالص داخلی کردند. برخی مشاهده کردند، برای مثال، گرایش به پذیرش تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص مطلق شکست یا موفقیت یک کشور، علیرغم عدم توجه آن به سلامت، شادی، (عدم)برابری، و سایر عوامل تشکیل دهنده رفاه عمومی. به عبارت دیگر، این منتقدان به تمایز بین پیشرفت اقتصادی و پیشرفت اجتماعی توجه کردند.
با این حال، اکثر مقامات، مانند آرتور اوکون ، اقتصاددان شورای مشاوران اقتصادی پرزیدنت جان اف کندی، معتقد بودند که تولید ناخالص داخلی یک شاخص مطلق موفقیت اقتصادی است و ادعا می کند که به ازای هر افزایش در تولید ناخالص داخلی، یک مقدار مشابه وجود خواهد داشت.
ویژگی های GDP
- چهار جزء اصلی GDP عبارتند از:
-
- مصرف عمومی و خصوصی ، یعنی خرده فروشی
- سرمایه گذاری از کسب و کار ، به عنوان مثال، ساخت و ساز و ذخیره سازی
- مخارج دولت ، یعنی مزایای تامین اجتماعی، مدیکر، دفاع، آموزش و غیره
- صادرات خالص، به عنوان مثال، تجارت صادرات – تجارت واردات
- متکی به ارزش پولی کالاها و خدمات و مصرف آنها است و از این رو تابع تورم و جمعیت است.
- افزایش و کاهش GDP واقعی نشان دهنده رشد یا گسترش و کاهش یا انقباض اقتصاد است.
- روشی عالی برای مقایسه بازده دو یا چند اقتصاد است.
- تولید ناخالص داخلی با تولید ناخالص ملی (GNP) که به تمام تولید نهایی از منابع متعلق به ساکنان یک کشور اشاره دارد، یکسان نیست.
- کشورها در سراسر جهان از استاندارد بین المللی تعیین شده توسط کمیسیون اروپا، صندوق بین المللی پول، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، بانک جهانی و سازمان ملل برای محاسبه GDP خود پیروی می کنند.
- کشوری با GDP بالاتر از استاندارد زندگی بالاتری برخوردار خواهد بود.
انواع GDP
GDP چهار دسته دارد که هر یک ویژگی منحصر به فرد یک اقتصاد و درآمد ناخالص ملی آن را نشان می دهد:
تولید ناخالص داخلی اسمی
تولید ناخالص داخلی اسمی تولید کلی اقتصادی یک کشور را بدون در نظر گرفتن تورم ارزیابی می کند. در عوض، تمام کالاها و خدمات تولید داخل را بر اساس فعلی ارزیابی می کند. علاوه بر این، ابزاری عالی برای مقایسه بازده اقتصادی از فصل های مختلف همان سال است.
تولید ناخالص داخلی واقعی
GDP واقعی دقیق ترین است. شاخص فعالیت اقتصادی یک کشورy، مانند رشد یا کاهش و تولید کالا و خدمات در یک سال خاص. محاسبه تولید ناخالص داخلی واقعی با استفاده از تعدیل کننده GDP یعنی اندازه گیری تفاوت ارزش کلیه محصولات و خدمات بین سال جاری و سال پایه. این به مقایسه GDP چندین سال با تعدیل تغییرات در قیمتهای بازار برای تورم یا کاهش تورم کمک میکند.
تولید ناخالص داخلی بالقوه
این معیاری است که برای تولید اقتصادی یک کشور تعیین شده است که می تواند در شرایط عالی زمانی که همه چیز تحت کنترل است به آن دست یابد. به عنوان مثال می توان به تورم پایین، ثابت یا افزایش قدرت خرید ارز، اشتغال کامل، استفاده بهینه از منابع و غیره اشاره کرد.
تولید ناخالص داخلی سرانه
کل تولید اقتصادی یک کشور را با تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی آن برای یک دوره خاص بر کل جمعیت آن می سنجد. در نتیجه، میانگین درآمد سرانه، استانداردهای زندگی و بهره وری کارگران را نشان می دهد.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی
این تغییرات در تولید کلی اقتصادی یک کشور را به صورت سه ماهه یا سالانه اندازه گیری می کند تا به مدیریت مسائلی مانند بیکاری و تورم کمک کند. نرخ رشد واقعی ناخالص داخلی منفی نشان دهنده انقباض اقتصادی است،رکود اقتصادی یا افسردگی، در حالی که نرخ رشد بیش از حد مثبت نشان دهنده تورم است.
برابری قدرت خرید تولید ناخالص داخلی (PPP)
GDP یک کشور را بر اساس آن تعیین می کندبرابری قدرت خرید(PPP) تولید اقتصادی چندین کشور، قیمتهای بازار کالاها و خدمات، درآمد، هزینههای زندگی و استانداردهای زندگی.
محاسبه GDP
در زیر سه روش رایج برای محاسبه GDP که نتایج قابل مقایسه ای را ارائه می دهد:
- رویکرد تولید (خروجی یا ارزش افزوده): کسر کل فروش از ارزش نهاده های واسطه ای استفاده شده در فرآیند تولید، یعنی مجموع ارزش افزوده در هر مرحله از تولید.
- رویکرد درآمدی : جمع بندی درآمدهای حاصل از عوامل تولید.
- رهیافت مخارج (مختار یا خرج): مجموع مبالغی که توسط کاربران نهایی برای کالاها و خدمات خرج می شود.
رارویکرد هزینه تولید ناخالص داخلی را برآورد می کندبا جمع آوری تمام پولی که شهروندان در طول یک سال برای کالاها و خدمات خرج می کنند. همچنین هزینههای سایر شرکتکنندگان اقتصادی، از جمله مشاغل و دولت را در نظر میگیرد. برای محاسبه از فرمول زیر استفاده می کند:
تولید ناخالص داخلی = C + I + G + NX
جایی که،
- ج = مخارج مصرف خصوصی و عمومی / مخارج خانوارها و موسسات غیرانتفاعی برای کالاها و خدمات / / خرید خانه.
- I = سرمایه گذاری داخلی خصوصی/مخارج سرمایه ایتوسط مشاغل ساخت و ساز، تولید، و ذخیره سازی کالاها و خدمات.
- G = مخارج مصرفی دولت / مخارج / سرمایه گذاری ناخالص روی محصولات و خدمات.
- NX = صادرات خالص / تراز تجاری خارجی (صادرات – واردات).
سپس مقدار اسمی بدست آمده از این فرمول GDP با نرخ تورم کالیبره می شود تا به رقم واقعی برسد.
نمونه هایی از GDP
مثال های زیر به درک بهتر GDP کمک می کند:
مثال شماره ۱
متغیرهای خارجی می توانند تأثیر قابل توجهی بر کل تولید اقتصادی یک کشور داشته باشند. به عنوان مثال، همهگیری کووید-۱۹ اقتصاد جهانی را به ویرانی رسانده و آن را در یک وضعیت تقریباً رکود قرار داده است. در نتیجه، صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۱ به میزان قابل توجهی کمتر از پیشبینی ۶ درصدی ماه جولای باشد.
بسیاری از روندهای منفی اقتصادی ناشی از این همه گیری بوده است، از جمله افزایش بار بدهی جهانی و نرخ بهره، تورم و افزایش هزینه های مواد غذایی، و کمبود واکسن، به ویژه در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه. با این حال، توصیه می کند تجدید ساختار بدهی، آزادسازی تجارت، مشوق هایی برای ایمن سازی COVID-19 و تغییر به سمت انرژی های تجدیدپذیر برای افزایش تولید ناخالص داخلی جهانی.
مثال شماره ۲
برعکس، اقتصادهای توسعه یافته، به دلیل اقدامات تهاجمی خود برای مدیریت ویروس کرونا و پیامدهای منفی آن، شاهد رونق مجدد اقتصادی هستند. بر اساس گزارش گروه تجاری Confindustria، کل تولید داخلی ایتالیا ممکن است ۶٫۱ درصد در سال ۲۰۲۱ و ۴٫۱ درصد در سال ۲۰۲۲ افزایش یابد که بسیار بالاتر از سطح قبل از همه گیری است.
این گروه اعلام می کند که این امکان پذیر است زیرا تغییرات دلتای COVID-19 تأثیر کمتری در ایتالیا دارد و شاخص های اقتصادی بیشتر از آنچه پیش بینی شده است. این تخمین رشد با توجه به کاهش ۸٫۹ درصدی اقتصاد این کشور در سال ۲۰۲۰ به دلیل همهگیری کووید-۱۹ که منجر به عمیقترین رکود اقتصادی پس از جنگ شده است، قابل توجه است.
چگونه می توان از GDP به عنوان معیار استفاده کرد؟
GDP علاوه بر اینکه برای تجزیه و تحلیل به تنهایی مفید است، می تواند به عنوان مرجعی برای بسیاری از انواع دیگر آمار نیز استفاده شود.
برای تحقیق و توسعه
یک شاخص رایج هنگام بررسی رقابت پذیری اقتصادهای مختلف، شدت تحقیق و توسعه (R&D) است که به صورت مخارج تحقیق و توسعه تقسیم بر GDP محاسبه می شود که بر حسب درصد بیان می شود. مخارج تحقیق و توسعه و تولید ناخالص داخلی هر دو بر حسب یورو اندازه گیری می شوند و بنابراین مقایسه نسبت حاصل در طول زمان و بین کشورها آسان است. شدت تحقیق و توسعه اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۵ ۲٫۰۳ درصد بود، به این معنی که هزینه تحقیق و توسعه معادل ۲٫۰۳ درصد از GDP بود.
برای آمار مالی دولت
مثال دیگر وقتی در نظر می گیریم که دولت ها در طول یک سال چه مقدار پول قرض می دهند یا وام می دهند و چه مقدار بدهی عمومی (پولی که دولت بدهکار است) در طول زمان ایجاد کرده اند. اینها اغلب نسبت به GDP ارائه می شوند. در سال ۲۰۱۶، کسری بودجه (زمانی که مخارج دولت بیشتر از درآمد آن است) در اتحادیه اروپا ۱٫۷٪ از تولید ناخالص داخلی بود، در حالی که سطح کل بدهی های معوق ۸۳٫۵٪ از تولید ناخالص داخلی بود.
اینها فقط دو نمونه هستند که از GDP به عنوان مرجع استفاده می شود: موارد بسیار بیشتری وجود دارد.
کدام کشور بالاترین GDP را دارد؟
کشورهایی که بالاترین GDP را در جهان دارند، آمریکا و چین هستند. با این حال، رتبه بندی آنها بسته به نحوه اندازه گیری تولید ناخالص داخلی متفاوت است. با استفاده از تولید ناخالص داخلی اسمی، ایالات متحده با تولید ناخالص داخلی ۲۳ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۲۲، در مقایسه با ۱۷٫۷ تریلیون دلار در چین، در رتبه اول قرار دارد.
اما بسیاری از اقتصاددانان استدلال میکنند که استفاده از تولید ناخالص داخلی برابر قدرت خرید به عنوان معیاری برای ثروت ملی دقیقتر است. با این معیار، چین با تولید ناخالص داخلی ۲۷٫۳ تریلیون دلاری PPP در سال ۲۰۲۱، در واقع رهبر جهان است و پس از آن در ایالات متحده، ۲۳ تریلیون دلار قرار دارد.
آیا تولید ناخالص داخلی بالا خوب است؟
اکثر مردم GDP بالاتر را چیز خوبی می دانند زیرا با فرصت های اقتصادی بیشتر و استاندارد بهبود یافته رفاه مادی همراه است. با این حال، ممکن است یک کشور تولید ناخالص داخلی بالایی داشته باشد و همچنان مکانی غیرجذاب برای زندگی باشد، بنابراین مهم است که اندازه گیری های دیگر را نیز در نظر بگیریم.
به عنوان مثال، یک کشور می تواند تولید ناخالص داخلی بالا و تولید ناخالص داخلی سرانه پایین داشته باشد، که نشان می دهد ثروت قابل توجهی وجود دارد اما در دست افراد بسیار کمی متمرکز است. یکی از راههای پرداختن به این موضوع، نگاه کردن به تولید ناخالص داخلی در کنار معیار دیگری از توسعه اقتصادی، مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) است.
سوالات متداول
GDP به چه معناست؟
GDP، ارزش کل محصولات و خدمات تولید شده در یک کشور در یک دوره حسابداری معین است. این فقط کالاها و خدمات نهایی را در نظر می گیرد و هزینه های پردازش و جاری را نادیده می گیرد. تقاضا و عرضه، تورم و درآمد سرانه همه عناصری هستند که در محاسبه آن وارد می شوند.
GDP چگونه محاسبه می شود؟
اسمی (تعدیل نشده برای تورم) و واقعی (تعدیل شده برای تورم/ کاهش تورم) دو روش رایج برای محاسبه GDP هستند. سایر رویکردهای رایج مورد استفاده برای تخمین تولید ناخالص داخلی که نتایج مشابهی دارند عبارتند از:
• رویکرد تولید – خروجی های همه انواع کسب و کار را با هم جمع می کند.
• رویکرد درآمدی – درآمد حاصل از اجزای تولیدی را جمع آوری می کند که برابر با ارزش کالاها و خدمات تولید شده است.
• رویکرد هزینه – ارزش کلی محصول باید با مجموع خرید مصرف کنندگان برابر باشد. فرمول این است:
تولید ناخالص داخلی = مصرف + سرمایه گذاری + دولت + صادرات خالص
چرا GDP مهم است؟
محاسبه سالانه تولید ناخالص داخلی شرکت ها، سرمایه گذاران و سیاست گذاران را قادر می سازد تا تصمیمات اقتصادی آینده را ارزیابی، پیش بینی، تنظیم و برنامه ریزی کنند. همچنین به ارزیابی رشد، گسترش، انقباض یا افول یک اقتصاد کمک می کند. علاوه بر این، به تعیین کل تولید داخلی، استاندارد زندگی و تراز تجاری بینالمللی اقتصاد کمک میکند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.