بیکاری unemployment چیست؟
بیکاری unemployment
بیکاری به وضعیتی اطلاق میشود که در آن افراد توانمند برای کار به دنبال فرصتهای فعال برای کار هستند اما به دلایل مختلف نمیتوانند فرصتی برای کار پیدا کنند. برای اینکه فردی بیکار در نظر گرفته شود، آن فرد باید عضو فعال نیروی کار باشد که به طور فعال به دنبال شغلی با درآمد است.
شاخصی از شرایط حاکم بر بازار کار است. وقتی اشتغال کمتر باشد، یعنی اقتصاد کمتر تولید می کند. این به کاهش عملکرد کلی اقتصادی اشاره دارد که سیاست های پولی برنامه ریزی یک عنصر مهم در آن است. علاوه بر این، بیکاری می تواند باعث ناراحتی فردی و اجتماعی و آشفتگی سیاسی شود.
به طور خلاصه:
- زمانی رخ می دهد که کارگرانی که می خواهند کار کنند، قادر به یافتن شغل نباشند.
- نرخهای بالای بیکاری نشاندهنده پریشانی اقتصادی است در حالی که نرخهای بسیار پایین بیکاری ممکن است نشاندهنده گرمای بیش از حد اقتصاد باشد.
- unemployment را می توان به صورت اصطکاکی، چرخه ای، ساختاری یا نهادی طبقه بندی کرد.
- داده های بیکاری توسط سازمان های دولتی به روش های مختلف جمع آوری و منتشر می شود.
- بسیاری از دولتها به افراد بیکار درآمد کمی از طریق بیمه بیکاری ارائه میکنند، البته تا زمانی که شرایط خاصی را برآورده کنند.
تاریخچه بیکاری
اگرچه دولت ایالات متحده ردیابی بیکاری را در دهه ۱۹۴۰ آغاز کرد، اما بالاترین نرخ unemployment تا به امروز در طول رکود بزرگ رخ داد، زمانی که بیکاری در سال ۱۹۳۳ به ۲۴٫۹ درصد رسید.بین سالهای ۱۹۳۱ و ۱۹۴۰، نرخ بیکاری بالای ۱۴ درصد باقی ماند، اما متعاقباً به یک رقمی کاهش یافت. تا سال ۱۹۸۲ که به بالای ۱۰ درصد رسید در آنجا باقی ماند.
در سال ۲۰۰۹، در طول رکود بزرگ ، بیکاری دوباره به ۱۰ درصد افزایش یافت. در آوریل ۲۰۲۰، در میان همه گیری ویروس کرونا، بیکاری به ۱۴٫۸ درصد رسید. این نرخ از ژوئن ۲۰۲۱ به طور مداوم کاهش یافته است. تا نوامبر ۲۰۲۲، نرخ بیکاری ۳٫۷ درصد بود، بدون تغییر نسبت به ماه قبل.
علل بیکاری
بیکاری علل مختلفی دارد که برخی از آنها به شرح زیر است:
نرخ های بهره بالا
زمانی که بانک ها نرخ بهره را افزایش می دهند، هزینه استقراض افزایش می یابد. در نتیجه، شرکتها نمیتوانند افزایش سطح هزینهها را حفظ کنند. آنها برای صرفه جویی در منابع مالی باید حقوق کارمندان را کاهش دهند یا کارگران را اخراج کنند. آنها ممکن است کارمندان جدیدی را نیز استخدام نکنند که به بیکاری کمک می کند.
رکود یا رشد اقتصادی کند
در اینجا نرخ رشد اقتصاد ممکن است کندتر از حد انتظار باشد و اقتصاد ممکن است شغل مناسب ایجاد نکند. وقتی تولید نباشد، شغل ایجاد نمی شود و نیازی به استخدام افراد نیست. از این رو به بیکاری کمک می کند.
افزایش جمعیت
تعداد افرادی که به شغل نیاز دارند نیز با افزایش جمعیت افزایش می یابد. با این حال، استخدام همه افراد ساکن در یک کشور غیرممکن است. بنابراین عرضه در اینجا بیشتر از تقاضا است و از این رو بیکاری تا حدی اجتناب ناپذیر است.
پیشرفت های تکنولوژیکی و کمبود مهارت
از نظر فناوری، جهان در حال پیشرفت عظیمی است. مشاغلی مانند صورتحساب و حسابداری تا حد زیادی توسط فناوری بهینه شده اند و نیازی به دخالت انسانی زیادی ندارند. اتوماسیون و هوش مصنوعی شرکت ها را به کاهش هزینه های استخدام منابع انسانی سوق داده است. این به بیکاری کمک می کند. به طور مشابه، در این سرعت سریع پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی، مشاغل به مجموعه مهارت های اضافی و ارتقاء مهارت مستمر نیاز دارند. کسانی که نمی توانند به عقب برسند، بیکار می شوند و عقب می مانند که به بیکاری کمک می کند.
بازارهای کار توسعه نیافته
این مورد بیشتر در مورد کشورهای در حال توسعه صدق می کند. افراد در آنجا ممکن است در مشاغلی مانند ماهیگیری، کشاورزی یا شکار مشغول به کار شوند و ممکن است به صورت غیر نقدی (نه نقدی، بلکه به عنوان سرپناه و غذا) حقوق دریافت کنند. اینها ممکن است به عنوان کم کاری طبقه بندی نشوند و در نتیجه جزو دسته بیکاران قرار می گیرند.
نرخ طبیعی بیکاری
در هر جامعه ای نرخ طبیعی بیکاری وجود دارد. ممکن است به این دلیل وجود داشته باشد که شرکت ها تصمیم گرفتند استخدام را به دلیل قوانین رفاهی وضع شده توسط دولت متوقف کنند. با این حال، نرخ متوسط بیکاری یک اقتصاد را برای یک دوره طولانی طولانی می کند.
انواع بیکاری
انواع رایج بیکاری در جامعه به شرح زیر است:
۱- بیکاری دوره ای
این چرخه کسب و کار به روندهای چرخه ای مربوط می شود. آنها به عنوان ماهیت میان مدت (۱-۱۲ ماه) طبقه بندی می شوند. وقتی بهره وری در تجارت وجود نداشته باشد، تقاضای مصرف کننده کاهش می یابد و در نتیجه تقاضای نیروی کار نیز کاهش می یابد. افزایش بیکاری دوره ای به این معنی که اقتصاد نشانه هایی از کندی را نشان می دهد. برعکس، نرخ بیکاری در زمانی که اقتصاد به خوبی پیش می رود به پایین ترین حد خود خواهد رسید.
این ارتباط مستقیم باکلان اقتصادی وضعیت کشورها وقتی بهرهوری پایین است و مردم برای فرصتهای شغلی رقابت میکنند، پول کمتری دریافت میکنند که تورم را کاهش میدهد. سیاست هایی که باعث تحریک تقاضا و سیاست های پولی انبساطی راهی برای برون رفت از این وضعیت هستند.
۲- بیکاری اصطکاکی
این زمانی اتفاق میافتد که یک فرد از شغل فعلی خود به شغل دیگری تغییر کند یا در حال انتقال به زایمان باشد. وقتی افراد به دلیل فرصت های بهتر یا دلایل شخصی کار را ترک می کنند، ممکن است بلافاصله شغل بعدی را پیدا نکنند. کسب و کارها همچنین ممکن است برای جستجوی نامزدهای مناسب زمان ببرد. عرضه و تقاضا در چنین شرایطی برآورده نمی شود و در نتیجه بیکاری اصطکاکی این چیزی است که برای یک بازه زمانی کوتاه اتفاق می افتد. با این حال، آنها می توانند در تمام زمان های یک چرخه تجاری رخ دهند.
۳- بیکاری ساختاری
زمانی اتفاق می افتد که بین آنچه مردم انتظار دارند و مشاغل موجود ناسازگاری وجود داشته باشد. ممکن است به این دلیل باشد که فرد برای این کار صلاحیت بیش از حد یا فاقد صلاحیت است. افراد ممکن است مهارت های لازم برای شغل مورد نظر خود را نداشته باشند یا شغل موجود کمتر از صلاحیت، تجربه یا دستمزد آنها باشد. بیکاری ساختاری طولانی مدت (بیش از ۱۲ ماه) است زیرا ممکن است سال ها طول بکشد تا مهارت ها و تخصص های لازم ایجاد شود. حتی زمانی که شرایط اقتصادی خوب باشد می تواند وجود داشته باشد.
۴- کم کاری
این زمانی اتفاق می افتد که افراد شغل دارند اما نمی توانند از مهارت های خود به درستی استفاده کنند و ساعات کمتری کار کنند. آنها ممکن است کارگران پاره وقت یا تمام وقت باشند که می توانند برای ساعات بهتر و دستمزد بیشتر واجد شرایط باشند، اما نمی توانند هیچ یک را پیدا کنند.
۵- بیکاری پنهان
بیکاری پنهان زمانی اتفاق میافتد که افراد به آمارهای بازار کار تعلق نداشته باشند اما اگر فرصتی داشته باشند حاضرند کار کنند. برای مثال، افراد ممکن است از جستجوی شغل منصرف شده باشند زیرا نمی توانند برای هیچ شغلی مناسب باشند. در نتیجه، آنها امید خود را از دست می دادند و به دنبال شغل می رفتند. با این حال، اگر به آنها فرصت داده شود کار خواهند کرد.
۶- بیکاری فصلی
آنها فصلی هستند و در فصول خارج از فصل رخ می دهند. مثلاً در کشاورزی مردم می توانند بعد از برداشت محصول بیکار شوند. در گردشگری، راهنمایان تور ممکن است بیکار شوند زیرا فعالیت توریستی پس از فصل اوج کاهش می یابد.
چگونه بیکاری را اندازه گیری کنیم؟
اندازه گیری نرخ بیکاری مستلزم شناسایی نیروی کار اعم از شاغل و بیکار است. نظرسنجی های نیروی کار کشورهای مختلف وظیفه جمع آوری، جذب و انتشار اطلاعات بازار کار مربوط به آن را بر عهده دارند. به عنوان مثال، در ایالات متحده، اداره سرشماری هر ماه بررسی جمعیت فعلی (CPS) را برای اداره آمار کار انجام می دهد. به طور کلی، افراد بالای ۱۵ سال (جمعیت در سن کار) به دسته های وسیع زیر تعلق دارند:
- شاغل : این دسته شامل افرادی می شود که یک یا چند ساعت در هفته کار می کنند.
- بیکار : این گروه شامل افرادی می شود که شغلی با حقوق ندارند اما فعالانه به دنبال آن هستند.
- غایب از نیروی کار: افراد این دسته برای امرار معاش کار نمی کنند و به دنبال کار نیستند. آنها ممکن است دانش آموزان، مادران، بازنشستگان داوطلبانه و غیره باشند.
از معیارهای فوق، می توان شاخص های بازار کار زیر را محاسبه کرد:
- نیروی کار : این گروه هم شامل افراد بیکار و هم افراد شاغل می شود.
- نرخ بیکاری : نسبت افراد بیکار در نیروی کار.
- نرخ مشارکت : نسبت افراد در جمعیت در سن کار که به نیروی کار تعلق دارند.
مثال
فرض کنید ۱۰ میلیون نفر متعلق به افراد شاغل و ۰٫۵ میلیون نفر بیکار هستند. برای محاسبه نیروی کار می توانیم تعداد افراد بیکار و شاغل را اضافه کنیم. در اینجا ۱۰+۰٫۵=۱۰٫۵ میلیون خواهد بود. برای محاسبه نرخ بیکاری، افراد بیکار باید بر تعداد کل افراد موجود در نیروی کار (در حال حاضر) تقسیم و در ۱۰۰ ضرب شود. ۴٫۷ درصد .
سوالات متداول
نرخ بیکاری چگونه محاسبه می شود؟
نرخ بیکاری با استفاده از فرمول (بیکاری/نیروی کار*۱۰۰) محاسبه می شود. همچنین با استفاده از یک ماشین حساب ساده نرخ بیکاری قابل محاسبه است.
چه کسانی واجد شرایط بیکاری هستند؟
افرادی که به طور فعال به دنبال فرصت های شغلی هستند اما نمی توانند فرصت های شغلی پیدا کنند در زمره افراد بیکار دسته بندی می شوند. آنها بخشی از نیروی کار هستند.
مزایای بیکاری چگونه محاسبه می شود؟
در ایالات متحده، ایالت های مختلف غرامت بیکاری را بر اساس درآمدهای قبلی یک کارگر، معمولاً برای چهار فصل آخر، ارائه می کنند. هزینه زندگی بر دستمزدها تأثیر می گذارد، بنابراین یک عامل مؤثر است. با این حال، محدودیت های دولتی در فرمول های مزایا و تامین مالی برنامه های اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می کند.
بیکاری چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
می تواند بخشی از مردم را به فقر بکشاند، تولیدات اقتصاد را کاهش دهد و در نتیجه درآمد از طریق درآمد و مالیات کاهش یابد. این امر بر منابع دولتی فشار وارد می کند، نرخ جرم و جنایت را افزایش می دهد و باعث درگیری می شود. علاوه بر این، می تواند چهره یک کشور را خدشه دار کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.