بیکاری دوره ای چیست؟

بیکاری چرخه ای Cyclical unemployment
بیکاری دوره ای یا بیکاری چرخه ای یکی از مفاهیم مهم در اقتصاد است که بهویژه در شرایط اقتصادی نوسانی و در دوران رکود اقتصادی بهوضوح خود را نشان میدهد. این نوع بیکاری بهطور عمده به تغییرات فصلی، کوتاهمدت یا دورهای در بازار کار بستگی دارد و به عواملی چون تغییرات تقاضا، فناوری، یا سیاستهای دولتی مرتبط است.
در این مقاله، به بررسی دقیق مفهوم بیکاری دورهای، علل آن، اثرات اقتصادی و اجتماعی، و راهکارهای مقابله با این نوع بیکاری میپردازیم.
به طور خلاصه:
- بیکاری چرخه ای تأثیر رکود یا گسترش اقتصادی بر نرخ کل بیکاری است.
- بیکاری چرخه ای به طور کلی در طول رکود افزایش می یابد و در طول توسعه اقتصادی کاهش می یابد و تمرکز اصلی سیاست های اقتصادی است.
- بیکاری ادواری یکی از عوامل بسیاری است که به بیکاری کل، از جمله عوامل فصلی، ساختاری، اصطکاکی و نهادی کمک می کند.
مراحل بیکاری چرخه ای
بیکاری چرخه ای مستقیماً با عوامل کلان اقتصادی در یک اقتصاد مرتبط است زیرا نرخ بیکاری همراه با مراحل چرخه تجاری حرکت می کند. معمولاً چرخه تجاری دارای چهار مرحله است، یعنی فرورفتگی، گسترش، اوج و انقباض، که نوسانات تقاضا یا فعالیت تولید را در یک اقتصاد که با نرخ رشد تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) اندازه گیری می شود، تعریف می کند.
بیایید وارد هر مرحله چرخه تجاری شویم تا تأثیر آن بر بیکاری ادواری را درک کنیم:
۱- فاز گسترش
در این مرحله چرخه تجاری، فعالیت های اقتصادی کلی افزایش می یابد که نشان دهنده افزایش تقاضای کلی است و مصرف کننده شروع به خرید اقلام بیشتری می کند. برای پاسخگویی به این افزایش تقاضا، مشاغل با افزایش ظرفیت تولید خود با سرمایه گذاری در تجهیزات واکنش نشان می دهند.
علاوه بر این، کسب و کارها به افراد بیشتری نیاز دارند، که آنها را مجبور به استخدام کارمندان بیشتری برای برآورده کردن تقاضای مداوم اقتصاد می کند. از این رو، این منجر به کاهش کلی نرخ بیکاری در یک اقتصاد می شود و نرخ رشد کلی تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد.
۲- فاز اوج
همانطور که از نام آن پیداست، چرخه تجاری به اوج خود و حداکثر سطح تولید اقتصادی می رسد. هم هزینه های مصرف کننده و هم سرمایه گذاری های تجاری افزایش می یابد اما با سرعت کمتری. قیمت محصول به دلیل افزایش نرخ تورم افزایش می یابد. در این مرحله، اقتصاد در اشتغال بالقوه کامل خود قرار دارد، به این معنی که نرخ بیکاری تقریباً صفر است.
رشد اقتصادی برای مدتی تثبیت می شود اما به زودی شروع به کاهش می کند. نرخ بیکاری کاهش می یابد، اما استخدام های جدید کند می شود.بیکاری چرخه ای
۳- فاز انقباض
این نرخ تورم پس از اوج افزایش می یابد و قیمت محصولات را مجبور به افزایش می کند، اما درآمد مصرف کننده ثابت می شود. بنابراین، مصرف کنندگان شروع به کاهش هزینه های خود می کنند که بر تقاضای کلی اقتصادی تأثیر می گذارد و شروع به کاهش می کند.
کسب و کارها همچنین ظرفیت تولید خود را کاهش داده و محصولات کمتری تولید می کنند تا به این تقاضای مصرف کننده واکنش نشان دهند. اکنون، با کاهش تقاضا و تولید، کارفرمایان ابتدا ساعات کاری کارکنان را کاهش می دهند و سپس شروع به اخراج آنها می کنند تا هزینه تولید خود را مدیریت کنند.
این افزایش چرخهای بیکاری حلقهای را ایجاد میکند که در آن افراد بیکار اخیراً نمیتوانند نیازهای اولیه خود را تامین کنند و تقاضای مصرفکننده را در یک اقتصاد کاهش میدهد. از این رو، افراد بیشتری به دلیل کاهش هزینه های مصرف کننده و تورم شغل خود را از دست می دهند. در نتیجه، نرخ بیکاری شروع به افزایش می کند. در نتیجه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی منفی می شود.
۴- فاز فرورفتگی
فرورفتگی مرحله ای از چرخه تجاری است که در آن دوره انقباض به پایان می رسد و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی از منفی به مثبت تغییر می کند. بار دیگر، تقاضای کلی مصرف کننده در یک اقتصاد شروع به افزایش می کند و منجر به دوره گسترش در یک اقتصاد می شود. با افزایش تقاضای اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری متوقف می شود و شروع به کاهش می کند.
علل بیکاری دورهای
بیکاری دورهای، که به بیکاری موقتی یا چرخهای نیز معروف است، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن بیکاری بهطور مستقیم تحت تأثیر نوسانات اقتصادی و تغییرات فصلی قرار میگیرد. این نوع بیکاری بهطور معمول در دوران رکود اقتصادی، نوسانات فصلی، یا تغییرات تکنولوژیکی و اقتصادی به وجود میآید.
علل مختلفی میتوانند به بیکاری دورهای منجر شوند که در اینجا به برخی از مهمترین این علل پرداخته شده است:
نوسانات فصلی
یکی از بارزترین علل بیکاری دورهای، نوسانات فصلی در برخی از صنایع است. صنایع مختلفی مانند کشاورزی، گردشگری، خردهفروشی و ساختوساز با تقاضای فصلی مواجه هستند. برای مثال، در صنعت کشاورزی، تقاضا برای نیروی کار در فصل برداشت محصول به اوج میرسد، اما در خارج از فصل برداشت، تقاضا کاهش مییابد و بسیاری از کارگران ممکن است به طور موقت بیکار شوند.
در صنعت گردشگری نیز، بیکاری دورهای میتواند به تغییرات تقاضا برای خدمات گردشگری و توریستی بستگی داشته باشد. بهطور مثال، در تعطیلات تابستان یا ایام عید، تقاضا برای خدمات گردشگری و هتلداری ممکن است بهطور موقت افزایش یابد، اما در سایر فصول، این تقاضا به شدت کاهش مییابد و افراد شاغل در این بخش ممکن است دچار بیکاری موقتی شوند.
چرخههای تجاری
چرخههای تجاری به نوسانات دورهای در فعالیتهای اقتصادی اطلاق میشود که معمولاً از طریق رکودهای اقتصادی و رونقهای اقتصادی رخ میدهند. در دوران رکود، اقتصاد دچار کاهش تولید و کاهش تقاضا میشود که به نوبه خود باعث کاهش نیاز به نیروی کار میشود. این کاهش در تقاضای نیروی کار و تولید کالا و خدمات منجر به بیکاری دورهای میشود. در دوران رکود، بسیاری از صنایع به کاهش حجم تولید خود میپردازند و بسیاری از کارگران شغلهای خود را از دست میدهند.
در دوران رونق اقتصادی، برعکس، تقاضا برای نیروی کار افزایش مییابد و بسیاری از افرادی که در دوران رکود بیکار شده بودند، به شغلهای خود باز میگردند. این چرخههای تجاری بهطور معمول تأثیرات خود را بر بازار کار میگذارند و باعث بیکاری دورهای میشوند.
تغییرات در تقاضای بازار
تغییرات در تقاضای بازار برای محصولات و خدمات، که میتواند بهطور ناگهانی و دورهای رخ دهد، یکی دیگر از علل بیکاری دورهای است. در بسیاری از صنایع، تقاضا برای کالاها و خدمات ممکن است بهطور فصلی یا در دورههای خاص از سال افزایش یا کاهش یابد. این تغییرات در تقاضا میتواند به بیکاری موقتی در صنایعی که به تغییرات فصلی وابسته هستند منجر شود.
بهعنوان مثال، در صنعت مد و پوشاک، تقاضا برای لباسهای تابستانی یا زمستانی بهطور موقتی افزایش مییابد. این تغییرات تقاضا میتواند موجب افزایش استخدامها در برخی فصول و کاهش استخدامها در فصول دیگر شود، که به بیکاری دورهای میانجامد. در صنعت خردهفروشی نیز در دورههای خاص مانند تعطیلات یا فصول خاص، تقاضا برای کالاها افزایش مییابد و باعث استخدام موقت نیروی کار میشود.
تکنولوژی و خودکارسازی
تکنولوژی و خودکارسازی یکی دیگر از علل بیکاری دورهای است. با پیشرفت تکنولوژی و گسترش استفاده از ماشینآلات و فناوریهای خودکار، برخی مشاغل ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرند و نیاز به نیروی انسانی کمتری برای انجام آن مشاغل وجود داشته باشد. در نتیجه، این تغییرات میتواند منجر به کاهش تقاضا برای نیروی کار در برخی صنایع و بیکاری دورهای شود.
در حالی که در درازمدت، این تغییرات میتوانند به بهرهوری بیشتر و اشتغال در بخشهای جدید و نوظهور منجر شوند، در کوتاهمدت بسیاری از کارکنان مجبور به انطباق با این تغییرات میشوند و ممکن است بهطور موقت بیکار شوند. برای مثال، در صنایعی مانند تولید خودرو یا خطوط مونتاژ، جایگزینی کارگران با رباتها و ماشینآلات خودکار میتواند باعث کاهش تقاضا برای نیروی کار انسانی در بعضی از دورهها شود.
سیاستهای دولتی و اقتصادی
سیاستهای اقتصادی و مالی دولتها میتوانند تأثیر زیادی بر بیکاری دورهای داشته باشند. تغییرات در سیاستهای تجاری، افزایش مالیاتها، تعرفههای وارداتی، یا مقررات جدید اقتصادی میتواند باعث کاهش فعالیتهای اقتصادی در برخی از صنایع شود. در چنین شرایطی، ممکن است تولید در برخی از بخشها کاهش یابد و در نتیجه بیکاری دورهای افزایش یابد.
بهعنوان مثال، اعمال سیاستهای مالی سختگیرانه یا کاهش هزینههای دولت میتواند منجر به رکود در برخی صنایع شود که این خود باعث بیکاری موقتی کارگران میشود. علاوه بر این، در صورتی که دولتها سیاستهای حمایتی برای صنایع خاص نداشته باشند، این صنایع ممکن است در برابر رکود آسیبپذیر شوند و افراد شاغل در این صنایع بهطور موقت بیکار شوند.
پیامدهای بیکاری دورهای
بیکاری دورهای یکی از انواع بیکاری است که ناشی از نوسانات اقتصادی و چرخههای تجاری است. این نوع بیکاری بهطور معمول موقتی است، اما حتی در این مدت کوتاه، میتواند پیامدهای منفی گستردهای برای اقتصاد، افراد، و نیروی کار به همراه داشته باشد.
در اینجا به بررسی برخی از مهمترین پیامدهای بیکاری دورهای پرداخته میشود:
اثر بر اقتصاد
بیکاری دورهای میتواند تأثیرات منفی زیادی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد. با وجود اینکه بیکاری دورهای معمولاً موقتی است و در مقایسه با بیکاری ساختاری یا طولانیمدت کمتر محسوس است، در شرایطی که این بیکاری بهطور گسترده در یک کشور رخ دهد، میتواند تأثیرات منفی بر شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP)، سطح مصرف و تقاضا، و رشد اقتصادی بگذارد.
- کاهش تقاضا: یکی از اثرات منفی بیکاری دورهای کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات است. وقتی تعداد زیادی از افراد شغل خود را از دست میدهند، درآمدهای آنها کاهش مییابد و در نتیجه میزان مصرف کاهشی مییابد. کاهش مصرف میتواند منجر به کاهش تولید در صنایع مختلف و در نهایت رکود اقتصادی شود.
- کاهش تولید ناخالص داخلی: هنگامی که افراد بیکار میشوند، تولید در بسیاری از بخشها کاهش مییابد، چرا که نیروی کار کمتر در دسترس است. این کاهش در تولید میتواند باعث افت GDP شود که به نوبه خود تأثیرات منفی بر رشد اقتصادی و رفاه عمومی خواهد گذاشت.
- تشدید رکود اقتصادی: بیکاری دورهای، به ویژه در دورانهای رکود اقتصادی، میتواند باعث تشدید بحرانهای اقتصادی شود. در چنین شرایطی، کاهش تقاضا و تولید، منجر به افزایش بیکاری و کاهش بیشتر تقاضا میشود که باعث وارد شدن کشور به یک چرخه معیوب اقتصادی میگردد.
اثر بر فرد و خانواده
بیکاری دورهای بهویژه زمانی که بهطور مکرر اتفاق میافتد، میتواند تأثیرات منفی شدیدی بر افراد و خانوادهها داشته باشد.
برخی از پیامدهای اجتماعی و مالی بیکاری دورهای عبارتند از:
- مشکلات مالی: افراد بیکار شده ممکن است از بابت کاهش درآمد با مشکلات مالی روبهرو شوند. بیکاری در کوتاهمدت میتواند منجر به کاهش توانایی خانوادهها برای تأمین نیازهای اساسی مانند خوراک، مسکن، و درمان شود. این مشکل بهویژه برای افرادی که مسئولیت خانوادههای بزرگ یا فرزندان را بر عهده دارند، شدیدتر است.
- کاهش اعتماد به نفس و استرسهای روانی: بیکاری حتی بهطور موقت میتواند به مشکلات روانی و اجتماعی منجر شود. افراد ممکن است احساس بیارزشی، ناامیدی و افسردگی کنند که به کاهش اعتماد به نفس و سلامت روانی آنان میانجامد. استرس ناشی از نگرانیهای مالی و عدم اطمینان از آینده ممکن است باعث بروز مشکلات جسمی و روحی در فرد شود.
- اختلال در کیفیت زندگی: بیکاری دورهای، به ویژه اگر بیش از حد طول بکشد، میتواند به اختلال در سبک زندگی و کیفیت زندگی افراد منجر شود. بسیاری از افرادی که شغل خود را از دست میدهند، ممکن است از نظر اجتماعی و روانی احساس منزوی شدن کنند که این مسأله به کاهش کیفیت زندگی آنها خواهد انجامید.
اثر بر نیروی کار
بیکاری دورهای میتواند تأثیرات منفی نیز بر نیروی کار داشته باشد. برخی از این تأثیرات عبارتند از:
- کاهش مهارتها: هنگامی که افراد بهطور موقت از کار بیکار میشوند، ممکن است مهارتهای حرفهای خود را از دست بدهند. این مسئله میتواند بهویژه در صنایعی که به مهارتهای خاصی نیاز دارند، مشکلساز شود. در صورتی که این بیکاری طولانیمدت یا مکرر شود، ممکن است فرد نتواند به راحتی به شغل قبلی خود بازگردد یا در بازار کار شغل جدیدی پیدا کند.
- کاهش کارایی نیروی کار: بیکاری دورهای میتواند به کاهش کارایی کلی نیروی کار در بلندمدت منجر شود. به دلیل عدم فعالیت شغلی در برخی از فصول یا دورههای زمانی، افراد ممکن است از شغل و محیط کاری خود فاصله بگیرند و به تدریج نتوانند به همان کارایی و بهرهوری قبلی خود دست یابند. این امر میتواند موجب کاهش رقابتپذیری و توانایی نیروی کار در پاسخ به نیازهای بازار کار شود.
- چالش در بازگشت به شغل: افرادی که مدتی بیکار بودهاند، ممکن است در بازگشت به شغل خود یا جستجوی شغل جدید مشکلاتی داشته باشند. این افراد ممکن است به دلیل کمبود تجربه جدید یا مهارتهای بهروز، برای استخدام در مشاغل جدید با مشکلاتی روبهرو شوند. بهویژه اگر این بیکاری در دورههای طولانیمدت یا متوالی رخ دهد، بازگشت به بازار کار سختتر میشود.
افزایش نوسانات اقتصادی
بیکاری دورهای میتواند باعث افزایش نوسانات اقتصادی در کشورها شود. برخی از پیامدهای این نوسانات عبارتند از:
- بیثباتی اقتصادی: نوسانات بیکاری بهویژه اگر در دورههای زمانی کوتاهمدت و بهطور متناوب رخ دهند، میتوانند به بیثباتی در بازارهای مالی و اقتصادی منجر شوند. این نوسانات میتواند موجب تغییرات سریع در نرخ تورم، نرخ بهره و نرخ ارز شود که به نوبه خود به کاهش اعتماد عمومی به اقتصاد و عدم اطمینان در سرمایهگذاریها منجر خواهد شد.
- کاهش رشد اقتصادی: افزایش بیکاری دورهای میتواند در نهایت به کاهش رشد اقتصادی منتهی شود. این امر به این دلیل است که کاهش اشتغال در دورههای رکود باعث کاهش تولید و مصرف میشود. کاهش تولید و تقاضا به نوبه خود باعث کاهش درآمدها و فشار بر کسبوکارها خواهد شد که خود میتواند به افت اقتصادی و کاهش رشد اقتصادی منجر شود.
- افزایش فشارهای اجتماعی: نوسانات بیکاری و وضعیت نامطمئن اقتصادی میتواند فشارهای اجتماعی شدیدی بهویژه در مناطق آسیبپذیر ایجاد کند. این فشارها ممکن است به بروز نارضایتیهای اجتماعی، اعتراضات مردمی و مشکلات امنیتی منجر شود که به شدت بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور تأثیر میگذارد.
چگونه نرخ بیکاری چرخه ای را محاسبه کنیم؟
میتوانیم نرخ چرخهای بیکاری را با تفریق عدد محاسبه کنیم. بیکاری اصطکاکی و نرخ بیکاری ساختاری از نرخ بیکاری فعلی.
فرمول نرخ بیکاری = تعداد کارگران بیکار/نیروی کار
نیروی کار = تعداد افراد شاغل + تعداد کارگران بیکار
بیکاری اصطکاکی
بیکاری موقتی است که به دلیل تأخیر زمانی رخ می دهد، یعنی زمانی که فرد به دنبال شغلی می گردد یا در حال انتقال از کاری به شغل دیگر است. می توان آن را با تقسیم تعداد کل نیروی کار افراد فعال در جستجوی شغل محاسبه کرد.
بیکاری ساختاری
این معمولاً به دلیل پیشرفتهای فناوری در اقتصادی ایجاد میشود که در آن کارگران مهارت لازم برای انجام وظایف فنی را ندارند و پیدا کردن شغل را دشوار میکند. می توان آن را با گرفتن تعداد کل کارگران بیکار ساختاری و تقسیم آن بر نیروی کار محاسبه کرد.بیکاری چرخه ای
توجه داشته باشید
- فردی تنها در صورتی بیکار محسوب می شود که کار نداشته باشد اما به طور فعال در جستجوی کار باشد.
- فردی که نمی خواهد بخشی از نیروی کار باشد داوطلبانه بیکار است و این افراد در محاسبه نرخ بیکاری لحاظ نمی شوند.
مثالی از بیکاری چرخه ای
برخی از صنایع بسیار حساس بهچرخه کسب و کاردر مورد نرخ بیکاری، مانند صنعت خودرو، صنعت ساختمان، یا سایر صنایع تولیدی مصرف کننده بادوام و غیره. بیایید به یکی از این صنایع نگاه کنیم و دریابیم که چگونه ارتباط دارد.
هنگامی که یک اقتصاد با دوره رکود دست و پنجه نرم می کند، هزینه های مصرف کننده کاهش می یابد که مستقیماً با تقاضای کلی در یک اقتصاد مرتبط است. یکی از نمونه های آن صنعت خودروسازی است. در طول دوره انقباض در چرخه تجاری، زمانی که تقاضای مصرف کننده برای محصولات خودرو کاهش می یابد، خودروسازان با کاهش عرضه با آن مقابله می کنند. بنابراین به کارگران کمتری نیاز است.
تولید کنندگان توان کارگران را به هزینه اصلی تولید کاهش می دهند و حاشیه سود، افزایش نرخ بیکاری دوره ای. هنگامی که دوره توسعه شروع می شود، هزینه های مصرف کننده افزایش می یابد و تقاضای کلی در یک اقتصاد افزایش می یابد. برای پاسخگویی به این افزایش تقاضا، خودروسازان باید محصولات بیشتری تولید کنند. بنابراین، آنها به کارگران بیشتری نیاز دارند، بنابراین دوباره شروع به استخدام می کنند و نرخ بیکاری دوره ای را کاهش می دهند.
راهکارهای مقابله با بیکاری دورهای
بیکاری دورهای یا چرخهای یکی از انواع بیکاری است که به نوسانات اقتصادی و تغییرات در چرخههای تجاری مرتبط است. این نوع بیکاری معمولا در دوران رکود اقتصادی شدت میگیرد و میتواند تأثیرات منفی زیادی بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی داشته باشد.
برای مقابله با بیکاری دورهای، چندین راهکار عملی و استراتژیک وجود دارد که میتواند به کاهش اثرات آن و بازگشت به رشد اقتصادی پایدار کمک کند:
تنوع و توسعه صنایع
یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله با بیکاری دورهای، تنوع و توسعه صنایع است. هنگامی که اقتصاد یک کشور یا منطقه به صنایع خاصی وابسته باشد، نوسانات اقتصادی در آن بخشها میتواند منجر به افزایش بیکاری دورهای شود. بهطور مثال، اگر یک کشور به صنعت خاصی مثل کشاورزی یا گردشگری وابسته باشد، رکود یا کاهش تقاضا در این صنایع میتواند موجب بیکاری موقت شود.
برای مقابله با این مشکل، دولتها و بخش خصوصی باید به تنوع در صنایع توجه داشته باشند. بهعنوان مثال، توسعه و حمایت از صنایع نوین مانند فناوری اطلاعات، خدمات مالی، انرژیهای تجدیدپذیر، و تولید میتواند خطرات مرتبط با نوسانات اقتصادی در صنایع خاص را کاهش دهد. به این ترتیب، حتی در دوران رکود در یک صنعت، سایر صنایع میتوانند از بیکاری جلوگیری کرده و شغلهای جدید ایجاد کنند.
آموزش و مهارتافزایی
آموزش و مهارتافزایی برای نیروی کار یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در کاهش بیکاری دورهای است. از آنجایی که بیکاری دورهای معمولاً با تغییرات در تقاضای بازار کار و تغییرات اقتصادی همراه است، آموزش و ارتقاء مهارتهای شغلی میتواند به افراد کمک کند تا در دوران رکود یا تغییرات اقتصادی به راحتی شغل جدیدی پیدا کنند.
آموزش مهارتهای جدید میتواند به خصوص برای افرادی که در بخشهایی با رکود شغلی قرار دارند، بسیار مفید باشد. برای مثال، کارگران در بخشهای سنتی یا کممهارت ممکن است با بیکاری مواجه شوند، اما از طریق برنامههای آموزشی و ارتقاء مهارت، قادر خواهند بود در بخشهای نوظهور و فناوری محور اشتغال پیدا کنند.
برنامههای حمایتی دولتی
دولتها نقش حیاتی در مقابله با بیکاری دورهای دارند. یکی از راهکارهای مهم، برنامههای حمایتی دولتی است که میتواند به کاهش اثرات منفی بیکاری دورهای کمک کند. این برنامهها شامل بیمه بیکاری، یارانههای موقتی برای افرادی که شغل خود را از دست دادهاند و کمکهای مالی به کسبوکارها میشود.
این حمایتها میتواند به افرادی که در دوران رکود اقتصادی شغل خود را از دست دادهاند کمک کند تا در طول دوران بیکاری دورهای، وضعیت مالی خود را بهبود بخشند. همچنین، این برنامهها میتوانند کسبوکارهایی که به دلیل بحران اقتصادی تحت فشار قرار دارند را قادر سازند تا به فعالیت خود ادامه دهند و در نهایت فرصتهای شغلی بیشتری ایجاد کنند.
پیشبینی نوسانات اقتصادی
پیشبینی و تحلیل نوسانات اقتصادی میتواند یکی از ابزارهای مهم برای مقابله با بیکاری دورهای باشد. با استفاده از مدلهای اقتصادی پیشرفته و تحلیلهای دقیق، میتوان به طور بهتری نوسانات اقتصادی و تغییرات فصلی در بازار کار را پیشبینی کرد. این پیشبینیها میتواند به دولتها و کسبوکارها کمک کند تا اقدامات پیشگیرانه و مناسبی برای کاهش اثرات بیکاری دورهای در دوران رکود انجام دهند.
برای مثال، اگر دولت بتواند تغییرات احتمالی در تقاضای داخلی و خارجی را پیشبینی کند، میتواند برنامههای حمایتی و مشوقهای اقتصادی را به موقع ارائه دهد تا از بیکاری گسترده جلوگیری کند. این اقدامات میتواند شامل اعطای وام به کسبوکارها، ایجاد مشوقهای مالی برای بخشهای مختلف صنعت یا ارائه حمایتهای مستقیم به اقشار آسیبپذیر باشد.
سیاستهای مالی و پولی مناسب
سیاستهای مالی و پولی دولتها بهویژه در دوران رکود اقتصادی نقش بسیار مهمی دارند. از آنجا که بیکاری دورهای معمولاً با رکود اقتصادی همراه است، دولتها میتوانند از سیاستهای مالی و پولی مناسب برای تحریک تقاضا استفاده کنند. این سیاستها ممکن است شامل کاهش نرخ بهره، افزایش سرمایهگذاریهای دولتی در پروژههای زیربنایی و حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان داخلی باشد.
افزایش سرمایهگذاریهای دولتی به خصوص در بخشهای زیربنایی و پروژههای بزرگ میتواند فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کند و از بیکاری دورهای بکاهد. همچنین، کاهش نرخ بهره میتواند به افزایش اعتباردهی و تحریک تقاضا در بخش خصوصی کمک کند.
تحریک صادرات و کاهش وابستگی به واردات
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در کاهش بیکاری دورهای، تحریک صادرات و کاهش وابستگی به واردات است. کشورهای که به شدت به واردات وابسته هستند، در دوران رکود جهانی یا کاهش تقاضا در بازارهای خارجی ممکن است با کاهش تولید داخلی و بیکاری مواجه شوند. در عوض، تحریک صادرات و حمایت از بخشهای صادراتی میتواند به گسترش بازارهای خارجی کمک کرده و از رکود داخلی جلوگیری کند.
دولتها میتوانند با اعطای مشوقها و یارانهها به صادرکنندگان، کاهش تعرفهها و بهبود روابط تجاری با دیگر کشورها، زمینه را برای افزایش صادرات و کاهش بیکاری دورهای فراهم کنند.
بیکاری چرخه ای در مقابل انواع دیگر بیکاری
بیکاری چرخه ای یکی از طبقات اصلی بیکاری است که توسط اقتصاددانان به رسمیت شناخته شده است. انواع دیگر شامل بیکاری ساختاری ، فصلی، اصطکاکی و بیکاری سازمانی است.
بیکاری ساختاری
بیکاری ساختاری به جای اینکه ناشی از فرورفتگیها و جریانهای چرخه تجاری باشد، ناشی از تغییرات اساسی در ساختار اقتصاد است. به عنوان مثال، مشاغل از دست رفته در بخش کالسکهها هنگامی که خودروها مسلط شدند. این عدم تطابق بین عرضه و تقاضا برای مهارت های خاص در بازار کار است.
بیکاری اصطکاکی بیکاری دوره ای
بیکاری اصطکاکی یک بیکاری کوتاه مدت است که ناشی از فرآیند واقعی ترک یک شغل برای شروع کار دیگر، از جمله زمان مورد نیاز برای جستجوی شغل جدید است. این امر به طور طبیعی حتی در یک اقتصاد در حال رشد و باثبات رخ می دهد و در واقع سودمند است، زیرا نشان می دهد که کارگران به دنبال موقعیت های بهتر هستند.
بیکاری نهادی بیکاری دوره ای
بیکاری سازمانی شامل مؤلفهای از بیکاری است که به ترتیبات سازمانی نسبت داده میشود، مانند قوانین حداقل دستمزد بالا، شیوههای تبعیضآمیز استخدام، یا نرخ بالای تشکیل اتحادیه. ناشی از عوامل و مشوق های نهادی بلندمدت یا دائمی در اقتصاد است.
بیکاری فصلی بیکاری دوره ای
بیکاری فصلی زمانی رخ می دهد که تقاضاها از فصلی به فصل دیگر تغییر می کند. این دسته می تواند شامل هر کارگری باشد که شغلشان به فصل خاصی وابسته است. آمار رسمی بیکاری اغلب برای محاسبه بیکاری فصلی تعدیل یا هموار می شود. این به عنوان ” تعدیل فصلی ” شناخته می شود.
به عنوان مثال، ممکن است معلمان فصلی در نظر گرفته شوند، بر اساس این واقعیت که اکثر مدارس در ایالات متحده در طول تابستان فعالیت خود را متوقف یا محدود می کنند. به طور مشابه، کارگران ساختمانی که در مناطقی زندگی می کنند که ساخت و ساز در طول ماه های سرد چالش برانگیز است، ممکن است در زمستان کار خود را از دست بدهند. برخی از فروشگاههای خردهفروشی کارگران فصلی را در طول فصل تعطیلات زمستانی استخدام میکنند تا فروشهای افزایشیافته را بهتر مدیریت کنند، سپس زمانی که تقاضا کاهش مییابد این کارگران را پس از تعطیلات آزاد میکنند.
نتیجه گیری
بیکاری دورهای یکی از انواع بیکاری است که در اثر تغییرات فصلی، نوسانات اقتصادی، و تغییرات در تقاضای بازار ایجاد میشود. این نوع بیکاری معمولاً موقتی است، اما میتواند تأثیرات منفی زیادی بر اقتصاد، جامعه و افراد بیکار شده داشته باشد.
برای مقابله با بیکاری دورهای، کشورها و دولتها باید از راهکارهایی مانند توسعه صنایع متنوع، آموزش مهارتهای جدید به نیروی کار، و ارائه برنامههای حمایتی برای افراد بیکار شده استفاده کنند تا بتوانند اثرات منفی این نوع بیکاری را کاهش دهند و بازار کار را به سمت ثبات و رشد هدایت کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.