اگر عرضه نیروی کار افزایش یابد دستمزدها واقعا پایین میایند؟

عرضه نیروی کار و دستمزدها
یکی از مباحث اساسی در اقتصاد بازار کار، رابطه بین عرضه نیروی کار و دستمزدها است. سوالی که ذهن بسیاری از تحلیلگران اقتصادی، کارفرمایان، و حتی کارگران را به خود مشغول کرده است، این است که «اگر عرضه نیروی کار افزایش یابد، آیا دستمزدها کاهش مییابند؟» این موضوع میتواند تأثیرات عمیقی بر بازار کار و اقتصاد کلی کشور داشته باشد.
در این مقاله، قصد داریم به طور دقیق به بررسی این رابطه پرداخته و عوامل مختلفی که میتوانند بر این فرآیند تأثیر بگذارند را تحلیل کنیم.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
مفهوم عرضه نیروی کار و دستمزدها
عرضه نیروی کار
عرضه نیروی کار به تعداد افرادی اطلاق میشود که قادر به انجام کار بوده و همچنین تمایل دارند تا در بازار کار حضور پیدا کنند. این افراد میتوانند شاغل یا جویای کار باشند و از این جهت، عرضه نیروی کار شامل همه کسانی میشود که آمادهاند برای یک شغل خاص یا در یک بخش اقتصادی فعالیت کنند. در واقع، هر فردی که توانایی انجام کار را داشته باشد و به دنبال شغل باشد، بخشی از عرضه نیروی کار محسوب میشود.
در مدلهای اقتصادی، عرضه نیروی کار بهطور کلی تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند میزان تحصیلات، مهارتها، تجربه کاری، و شرایط اقتصادی قرار دارد. زمانی که فردی به شغل جدیدی علاقهمند میشود یا از شغل فعلی خود استعفا میدهد و وارد جستجوی شغلی میشود، عرضه نیروی کار در آن بخش از بازار افزایش مییابد. بهطور مشابه، افزایش میزان مهاجرت، بهویژه مهاجرتهای اقتصادی، نیز میتواند عرضه نیروی کار را در یک منطقه خاص یا در یک کشور افزایش دهد.
بیشتر بخوانید: نیروی کار چیست؟
دستمزدها
دستمزدها به مقدار پولی گفته میشود که فرد برای انجام یک کار خاص دریافت میکند. دستمزدها عامل اصلی انگیزشی برای بسیاری از کارگران به شمار میروند و نقش مهمی در تصمیمگیریهای اقتصادی افراد دارند. در بازار کار، دستمزدها از طریق تعامل بین عرضه و تقاضای نیروی کار تعیین میشوند.
در واقع، دستمزدها معمولاً با توجه به میزان تقاضای کارفرمایان برای نیروی کار و همچنین میزان عرضه نیروی کار در دسترس تنظیم میشود. اگر تقاضا برای یک نوع خاص از نیروی کار زیاد باشد و عرضه آن محدود باشد، معمولاً دستمزدها افزایش مییابند. برعکس، اگر عرضه نیروی کار بیشتر از تقاضای آن باشد، این امر ممکن است به کاهش دستمزدها منجر شود. به این ترتیب، دستمزدها تحت تأثیر عواملی همچون تعداد نیروی کار موجود، شرایط اقتصادی، و نوع مهارتها و تجربه فردی قرار دارند.
عرضه و تقاضای نیروی کار بهطور کلی بر دستمزدها تأثیر مستقیم دارند و در نهایت بر اقتصاد کلی کشور و بهرهوری فردی تأثیر میگذارند.
بیشتر بخوانید: آیا نیروی کار، بازار کار دارد؟
عواملی که بر رابطه بین عرضه نیروی کار و دستمزدها تأثیر میگذارند
اگرچه مدل کلاسیک عرضه و تقاضا بهطور کلی رابطه معکوسی میان افزایش عرضه نیروی کار و کاهش دستمزدها برقرار میکند، اما در واقعیت این رابطه تحت تأثیر چندین عامل دیگر قرار دارد که میتوانند بر آن اثر بگذارند.
در این بخش به بررسی این عوامل میپردازیم.
تقاضا برای نیروی کار
یکی از اساسیترین عوامل تأثیرگذار بر دستمزدها، میزان تقاضا برای نیروی کار است. در صورتی که تقاضا برای نیروی کار در یک بخش خاص زیاد باشد، حتی در صورت افزایش عرضه نیروی کار، ممکن است دستمزدها کاهش نیابند.
برای مثال، در صنایعی مانند فناوری اطلاعات یا پزشکی که به نیروی کار ماهر و متخصص نیاز دارند، افزایش تعداد افراد جویای کار ممکن است به دلیل تقاضای بالا برای این مهارتها، تأثیر کمتری بر دستمزدها داشته باشد. در این موارد، کارفرمایان برای جذب نیروی کار ماهر مجبور به پرداخت دستمزدهای بالاتری هستند.
مهارتها و تخصصهای نیروی کار
نوع مهارتها و تخصصهای نیروی کار یکی دیگر از عواملی است که میتواند تأثیر زیادی بر رابطه بین عرضه نیروی کار و دستمزدها داشته باشد. به عبارت دیگر، در صورتی که نیروی کار دارای مهارتهای خاص و تخصصی باشد که در بازار کار مورد تقاضای زیادی قرار دارد، افزایش عرضه این نیروی کار ممکن است تأثیر کمی بر کاهش دستمزدها داشته باشد.
بهویژه در زمینههای تخصصی مانند علم داده، هوش مصنوعی، یا پزشکی، دستمزدها ممکن است به دلیل تقاضای بالا همچنان در سطوح بالایی باقی بمانند.
سیاستهای دولتی و قوانین کار
سیاستهای دولت، قوانین کار و حمایتهای اجتماعی نیز میتوانند بهطور چشمگیری بر رابطه میان عرضه نیروی کار و دستمزدها تأثیر بگذارند. بسیاری از کشورها حداقل دستمزد را برای حمایت از کارگران تعیین میکنند که بهطور غیرمستقیم مانع از کاهش دستمزدها میشود.
بهعلاوه، در برخی کشورها، حمایتهای اجتماعی و امنیت شغلی از طریق قوانین کار به کارگران کمک میکند تا حتی در شرایطی که عرضه نیروی کار بالا میرود، دستمزدها کاهش پیدا نکند. این سیاستها بهویژه در کشورهای توسعهیافته و در صنایعی که اتحادیههای کارگری قدرتمند دارند، بیشتر مشاهده میشود.
تأثیرات اقتصادی کلی
در شرایط مختلف اقتصادی، تأثیر افزایش عرضه نیروی کار بر دستمزدها میتواند متفاوت باشد. در دوران رکود اقتصادی، افزایش عرضه نیروی کار میتواند باعث کاهش دستمزدها شود، زیرا تقاضا برای کارگران کاهش یافته و کارفرمایان میتوانند نیروی کار خود را با قیمتهای پایینتری جذب کنند.
برعکس، در دوران رونق اقتصادی، با افزایش تقاضا برای نیروی کار و رشد فعالیتهای اقتصادی، احتمال افزایش دستمزدها وجود دارد، حتی اگر عرضه نیروی کار هم بیشتر شود.
جهانیسازی و فناوری
جهانیسازی و پیشرفتهای فناوری از دیگر عواملی هستند که تأثیر زیادی بر بازار کار و دستمزدها دارند. جهانیسازی به ویژه در صنایعی که تولیدات ارزانقیمت در کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد، میتواند رقابت را در بازار نیروی کار افزایش دهد. این امر میتواند باعث کاهش دستمزدها در کشورهای توسعهیافته شود، زیرا کارفرمایان ممکن است به سمت استفاده از نیروی کار ارزان در کشورهای دیگر حرکت کنند.
همچنین، اتوماسیون و پیشرفتهای فناوری میتوانند تقاضا برای نیروی کار انسانی در برخی صنایع را کاهش دهند. بهویژه در صنایعی که فرآیندهای تولید خود را بهطور خودکار انجام میدهند، تعداد نیروی کار مورد نیاز ممکن است کاهش یابد و در نتیجه فشار بر دستمزدها افزایش یابد. در واقع، این تغییرات تکنولوژیکی ممکن است باعث تغییرات بنیادین در الگوهای دستمزد و نحوه تخصیص نیروی کار در بازارهای مختلف شود.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
عوامل تعدیلکننده: چرا کاهش دستمزد همیشه اتفاق نمیافتد؟
در حالی که تئوریهای اقتصادی به طور معمول افزایش عرضه نیروی کار را با کاهش دستمزدها مرتبط میکنند، در عمل، عوامل مختلفی میتوانند این رابطه را تعدیل یا حتی خنثی کنند. این عوامل میتوانند باعث شوند که افزایش عرضه نیروی کار منجر به کاهش دستمزدها نشود و بازار کار به شکلی متفاوت عمل کند.
در این بخش، به بررسی این عوامل میپردازیم.
ناهمگونی نیروی کار
یکی از مهمترین عواملی که بر رابطه بین عرضه نیروی کار و دستمزدها تأثیر میگذارد، ناهمگونی نیروی کار است. به عبارت دیگر، همه کارگران با یکدیگر رقابت نمیکنند. این تفاوتها ممکن است در زمینه مهارتها، تخصصها، یا حتی نوع شغلهایی که در آنها فعالیت دارند، وجود داشته باشد.
- تفاوت در مهارتها: اگر نیروی کار جدید وارد شده به بازار با نیروی کار موجود در رقابت مستقیم نباشد، تأثیر آن بر دستمزدها کاهش مییابد. به طور مثال، ورود کارگران با مهارتهای پایینتر به بازار ممکن است تاثیری بر دستمزد کارگران با مهارتهای بالا نداشته باشد. در واقع، در بخشهای مختلف اقتصادی، کارگران با مهارتهای مختلف رقابتهای متفاوتی دارند.
- تخصصیسازی مشاغل: در اقتصادهای پیشرفته و بهویژه در بخشهایی که نیاز به تخصصهای خاص دارند (مثل برنامهنویسی، مهندسی، پزشکی و غیره)، افزایش عرضه نیروی کار در این مشاغل ممکن است باعث کاهش دستمزدها نشود. به دلیل رشد سریع تقاضا برای این مشاغل، حتی در صورت افزایش عرضه نیروی کار، دستمزدها ممکن است ثابت بمانند یا حتی افزایش یابند.
نقش نهادها و قوانین
قوانین و نهادهای مختلف اقتصادی میتوانند تأثیر زیادی بر رابطه بین عرضه نیروی کار و دستمزدها داشته باشند و از کاهش دستمزدها جلوگیری کنند.
- حداقل دستمزد: یکی از مهمترین ابزارهای دولتی در این زمینه، قوانین حداقل دستمزد هستند. این قوانین، که در بسیاری از کشورها وجود دارند، مانع از کاهش دستمزدها به زیر یک سطح خاص میشوند. بنابراین، حتی اگر عرضه نیروی کار افزایش یابد، دستمزدها نمیتوانند به زیر سطح حداقل تعیین شده کاهش یابند.
- نقش اتحادیههای کارگری: اتحادیههای کارگری نقش مهمی در بازارهای کار دارند. آنها از طریق چانهزنی جمعی میتوانند از کاهش دستمزدها جلوگیری کنند. در بسیاری از کشورها، اتحادیهها با مذاکره برای حقوق بهتر و شرایط کاری مناسبتر، مانع از کاهش شدید دستمزدها میشوند.
- قوانین حمایتی: برخی از قوانین حمایتی مانند بیمه بیکاری، سیاستهای فعال بازار کار و آموزشهای مهارتی میتوانند از کاهش دستمزدها جلوگیری کنند. این سیاستها به کارگران کمک میکنند تا مهارتهای خود را بهروز کرده و شانس خود را برای یافتن شغل با دستمزد مناسب افزایش دهند.
تحرک نیروی کار و انعطافپذیری بازار
تحرک نیروی کار و انعطافپذیری بازار یکی دیگر از عواملی است که میتواند تاثیرات افزایش عرضه نیروی کار بر دستمزدها را تعدیل کند.
- تحرک جغرافیایی: اگر نیروی کار قادر به انتقال جغرافیایی به مناطق با تقاضای بالاتر برای نیروی کار باشد، فشار کاهش دستمزد در منطقه اولیه کاهش مییابد. بهطور مثال، در کشورهای با اقتصاد گسترده و بازار کار پویا، افراد میتوانند به راحتی به مناطق یا صنایع دیگر منتقل شوند که در آنها تقاضا برای نیروی کار بالا است. این تحرک موجب تعدیل تأثیرات منفی افزایش عرضه نیروی کار در یک منطقه خاص میشود.
- تحرک بین بخشی: انتقال نیروی کار از بخشهای اشباعشده به بخشهای نوظهور نیز میتواند تأثیرات مثبت بر بازار کار داشته باشد. بهعنوان مثال، انتقال نیروی کار از بخشهای تولیدی به بخشهای فناوری اطلاعات یا خدمات آنلاین میتواند باعث افزایش تقاضا برای نیروی کار در بخشهای جدید شود و به بهبود تعادل عرضه-تقاضا کمک کند.
تأثیرات پویای اقتصادی
در دنیای واقعی، برخی از تأثیرات پویای اقتصادی میتوانند باعث شوند که افزایش عرضه نیروی کار منجر به کاهش دستمزدها نشود یا حتی دستمزدها را افزایش دهند.
- افزایش بهرهوری: یکی از مهمترین عواملی که میتواند اثرات افزایش عرضه نیروی کار را تعدیل کند، بهرهوری نیروی کار است. اگر نیروی کار جدید تحصیلکردهتر یا ماهرتر باشد، ممکن است بهرهوری کلی اقتصاد افزایش یابد. این افزایش بهرهوری میتواند تقاضا برای نیروی کار را تحریک کند و در نتیجه دستمزدها حتی با افزایش عرضه نیروی کار، افزایش یابد.
- اثر مقیاس: یکی دیگر از اثرات پویای اقتصادی که میتواند بر دستمزدها تأثیر بگذارد، اثر مقیاس است. افزایش جمعیت شاغلان میتواند تقاضا برای کالاها و خدمات را افزایش دهد و به این ترتیب ایجاد شغلهای جدید را تسریع کند. این پدیده میتواند در نهایت باعث افزایش دستمزدها شود، چراکه افزایش تقاضا برای نیروی کار ممکن است از طریق افزایش اشتغال در صنایع مختلف، فشار بر دستمزدها را تعدیل کند.
نقش سیاستهای دولتی در تعدیل اثرات افزایش عرضه نیروی کار
دولتها میتوانند با استفاده از سیاستهای فعال و هدفمند، اثرات بالقوه منفی افزایش عرضه نیروی کار بر دستمزدها را مهار کرده یا حتی به فرصتهایی برای رشد اقتصادی تبدیل کنند.
این مداخلهها در سه حوزه اصلی نقشآفرینی میکنند:
آموزش و ارتقای مهارتها
یکی از مؤثرترین ابزارهای سیاستگذاری، سرمایهگذاری در آموزش و مهارتآموزی است:
- آموزشهای فنیوحرفهای، دانشگاهی یا مهارتهای نرم (مانند کار تیمی و ارتباط مؤثر) میتواند نیروی کار جدید را به سمت مشاغل پرتقاضا هدایت کند.
- با افزایش انطباق بین مهارتهای عرضهشده و نیازهای بازار، فشار رقابتی در مشاغل اشباعشده کاهش مییابد و از افت دستمزدها جلوگیری میشود.
- این راهبرد بهویژه در مواجهه با ورود فارغالتحصیلان جوان یا مهاجران، بسیار اثربخش است.
حمایت از کارآفرینی و ایجاد تقاضای جدید
دولتها میتوانند با ایجاد فضای مناسب برای کارآفرینی و رشد بنگاههای کوچک و متوسط، تقاضای شغلی جدید خلق کنند:
- سیاستهایی مانند تسهیل دسترسی به وام، کاهش مالیات برای کسبوکارهای نوپا یا حمایت حقوقی، افراد را به تولیدکننده فرصت شغلی تبدیل میکند.
- افزایش کارآفرینی موجب میشود که افزایش عرضه نیروی کار، بهجای رقابت بر سر مشاغل موجود، موجب ایجاد مشاغل جدید شود و حتی به رشد اقتصادی کمک کند.
سیاستهای مهاجرتی هدفمند
در شرایطی که افزایش عرضه نیروی کار ناشی از مهاجرت است، جهتدهی هوشمندانه به جریان مهاجران اهمیت زیادی دارد:
- با طراحی نظام گزینشی برای جذب مهاجران در بخشهایی با کمبود نیروی کار (مانند سلامت، مراقبت از سالمندان یا فناوری)، دولت میتواند از فشار روی بخشهای اشباعشده جلوگیری کند.
- این نوع سیاست، نهتنها موجب پایداری دستمزدها میشود، بلکه کارایی کلی بازار کار را افزایش میدهد.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
نظریه پایه: رابطه منفی عرضه نیروی کار و دستمزدها
در تئوریهای نئوکلاسیک بازار کار، رابطهای منفی میان عرضه نیروی کار و دستمزدها مطرح میشود که در آن افزایش عرضه نیروی کار منجر به کاهش دستمزدها میگردد. این رابطه بر اساس مدلهای عرضه و تقاضا استوار است و به تحلیل رفتار بازار نیروی کار در شرایط رقابتی و بدون اصطکاک میپردازد.
منحنی عرضه و تقاضا در بازار کار
طبق مدل عرضه و تقاضا، افزایش عرضه نیروی کار (انتقال منحنی عرضه به راست) در شرایطی که تقاضا برای نیروی کار ثابت بماند، باعث تغییر در نقطه تعادل بازار میشود. در این حالت، نرخ دستمزد کاهش یافته و میزان اشتغال افزایش مییابد.
به عبارت دیگر، اگر تعداد افرادی که به دنبال شغل هستند بیشتر از تعداد شغلهای موجود باشد، رقابت بین جویندگان کار بالا میرود و کارفرمایان میتوانند دستمزدهای کمتری پیشنهاد دهند، زیرا انتخاب بیشتری دارند.
در این مدل، با ثابت ماندن تقاضا برای نیروی کار، افزایش عرضه به طور مستقیم باعث کاهش دستمزدها و در عین حال افزایش اشتغال میشود، زیرا کارفرمایان قادر خواهند بود نیروی کار را با هزینه کمتری جذب کنند.
کشش پذیری تقاضا
میزان تأثیر افزایش عرضه نیروی کار بر کاهش دستمزدها به کشش قیمتی تقاضا برای نیروی کار بستگی دارد. در این زمینه، کشش قیمتی تقاضا نشاندهنده حساسیت تقاضا برای نیروی کار به تغییرات در دستمزدها است.
- کشش بی کش: اگر تقاضا برای نیروی کار بی کشش باشد، به این معناست که کارفرمایان به تغییرات دستمزد حساس نیستند و نیروی کار را با دستمزدهای پایینتر هم استخدام میکنند. در این شرایط، حتی افزایش قابل توجه عرضه نیروی کار باعث کاهش چشمگیر دستمزدها میشود.
- کشش کشسان: در صورتی که تقاضا برای نیروی کار کشسان باشد، یعنی کارفرمایان به تغییرات دستمزد حساس باشند، افزایش عرضه نیروی کار ممکن است اثر کمتری بر کاهش دستمزدها بگذارد. در این حالت، حتی اگر عرضه نیروی کار افزایش یابد، کارفرمایان ممکن است مجبور شوند دستمزدها را کاهش ندهند یا کاهش دستمزدها در مقایسه با افزایش عرضه، کمتر باشد.
بیشتر بخوانید: کشش درآمدی تقاضا چیست؟
مثال کلاسیک: ورود کارگران مهاجر
یکی از مثالهای کلاسیک که این نظریه را به خوبی توضیح میدهد، ورود گسترده کارگران مهاجر کممهارت به یک منطقه است. در چنین شرایطی، ممکن است دستمزدها در بخشهایی مانند کشاورزی یا ساخت و ساز که نیاز به نیروی کار کممهارت دارند، کاهش یابد.
- تأثیر بر بازار کار: ورود کارگران مهاجر کممهارت به بازار کار این بخشها موجب افزایش عرضه نیروی کار در این صنایع خاص میشود. بهدلیل این که تقاضا برای نیروی کار در این صنایع ثابت است، رقابت بین کارگران برای کسب شغل بیشتر میشود و در نتیجه کارفرمایان میتوانند دستمزدهای کمتری ارائه دهند.
- کاهش دستمزدها: در شرایطی که تقاضا برای نیروی کار کممهارت کم یا ثابت است و تعداد کارگران زیاد میشود، کارفرمایان ممکن است تصمیم بگیرند که دستمزدها را کاهش دهند، زیرا نیروی کار اضافی به وفور در دسترس است و کارفرمایان میتوانند نیروی کار را با هزینه کمتری استخدام کنند.
شواهد تجربی: مطالعات موردی
در کنار نظریههای اقتصادی و عوامل تعدیلکننده، بررسی شواهد تجربی نیز اهمیت زیادی در درک واقعگرایانه از رابطه میان عرضه نیروی کار و دستمزدها دارد. مطالعات مختلف در کشورهای گوناگون نشان میدهند که تغییرات عرضه نیروی کار همیشه با کاهش دستمزد همراه نیست و اثرات آن بسته به بستر اقتصادی، ساختار بازار و نوع نیروی کار، میتواند بسیار متفاوت باشد.
مهاجرت و دستمزدها
یکی از پرمطالعهترین حوزهها درباره تأثیر عرضه نیروی کار، بررسی اثرات مهاجرت بر دستمزد نیروی کار بومی است.
- مطالعه Borjas (2003): در این مطالعه مشهور، بورخاس به بررسی تأثیر مهاجرت بر بازار کار ایالات متحده پرداخت. او نشان داد که افزایش 10 درصدی عرضه نیروی کار مهاجر در برخی بخشها، تنها موجب کاهش 1 تا 3 درصدی دستمزد کارگران کممهارت بومی شده است. این یافته بیانگر آن است که حتی ورود گسترده مهاجران به بازار کار، الزاماً موجب سقوط شدید دستمزدها نمیشود، بهویژه اگر کارگران بومی در همان بازار تخصصی با مهاجران رقابت مستقیم نداشته باشند.
- پارادوکس نروژ: در نروژ، با وجود افزایش شدید مهاجرت در دهههای اخیر، شواهد نشان میدهد که دستمزدها در بسیاری از بخشها کاهش نیافتند. یکی از دلایل این پدیده، رشد همزمان تقاضا برای نیروی کار در نتیجه رشد اقتصادی بالا و سرمایهگذاری در زیرساختها بود. این مورد تأکید میکند که اثر مهاجرت بر دستمزدها به شرایط کلی اقتصاد و نیاز بازار به نیروی کار بستگی دارد.
ورود زنان به بازار کار
تحول بزرگ دیگر در عرضه نیروی کار، افزایش مشارکت زنان در بازارهای کار کشورهای صنعتی، بهویژه در دهه 1980 میلادی بود.
-
در کشورهای عضو OECD، مشارکت زنان به دلیل تغییرات فرهنگی، قانونی و بهویژه تحولات فناورانه افزایش یافت. ظهور بخش خدمات، افزایش تقاضا برای مشاغل اداری و تخصصی، و تخصصیشدن بازار کار باعث شد که این افزایش عرضه نیروی کار به کاهش چشمگیر دستمزدها منجر نشود. برخلاف پیشبینی مدلهای ساده اقتصادی، بازار توانست با جذب این نیروی کار جدید و همراستا شدن آن با نیازهای بخش خدماتی، بدون افت جدی در سطح دستمزدها، خود را تطبیق دهد.
اتوماسیون و جایگزینی نیروی کار
اتوماسیون یکی از عوامل مهم دیگر در تغییرات عرضه و تقاضا در بازار کار است، اما تأثیر آن بر دستمزدها نیز همواره خطی و منفی نبوده است.
-
در آلمان، افزایش سطح اتوماسیون صنعتی ابتدا باعث کاهش نیاز به نیروی کار در بخشهای تولیدی شد. اما در ادامه، به دلیل نیاز به نیروی کار ماهر برای طراحی، مدیریت و نگهداری فناوریهای جدید، تقاضا برای کارگران متخصص افزایش یافت. در نتیجه، در بلندمدت دستمزدها در این حوزهها افزایش یافتند. این پدیده نشان میدهد که اتوماسیون الزاماً به کاهش دستمزد نمیانجامد، بلکه میتواند از طریق بازتعریف نیازهای بازار کار، فرصتهای جدید شغلی با سطح دستمزد بالاتر ایجاد کند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
استثناها و شرایط خاص
در کنار نظریههای اصلی و عوامل تعدیلکننده، برخی شرایط خاص وجود دارند که ممکن است موجب شوند افزایش عرضـه نیروی کار تأثیر متفاوت یا شدیدتری بر سطح دستمزدها بگذارد. این شرایط معمولاً به ساختار بازار، وضعیت اقتصادی یا ویژگیهای شغلی بستگی دارند.
بازارهای دوگانه (Dual Labor Markets)
در بسیاری از کشورها، بهویژه در اقتصادهای توسعهیافته آسیایی مانند ژاپن، ساختار بازار کار به دو بخش رسمی و غیررسمی تقسیم میشود:
- بخش رسمی شامل شرکتهای بزرگ، مشاغل با امنیت شغلی، مزایای قانونی و دستمزدهای بالا است.
- بخش غیررسمی یا حاشیهای، شامل مشاغل با قراردادهای موقت، فاقد حمایتهای قانونی و دستمزدهای پایین میشود.
در چنین ساختاری، افزایش عرضه نیروی کار (مثلاً از طریق مهاجرت یا بازگشت افراد به بازار) معمولاً فشار را بر بخش غیررسمی وارد میکند، چرا که ورود به بخش رسمی نیاز به تخصص، تجربه یا گزینش دارد. نتیجه آن است که دستمزدها در بخش غیررسمی کاهش مییابند، در حالیکه بخش رسمی تا حد زیادی از این فشار مصون میماند.
رکود اقتصادی
در شرایط رکود یا کسادی، تقاضا برای نیروی کار کاهش مییابد و بنگاهها تمایل کمتری به جذب نیروی جدید دارند.
حال اگر در چنین وضعیتی:
- عرضه نیروی کار افزایش یابد (مثلاً بهدلیل کاهش درآمد خانوارها و بازگشت بازنشستگان یا ورود دانشآموختگان جدید)،
- یا افراد شاغل چندشغله شوند تا کاهش درآمد را جبران کنند،
این امر میتواند فشار مضاعفی بر بازار وارد کند و منجر به کاهش چشمگیر دستمزدها شود. چون رقابت بر سر فرصتهای محدودتر شغلی افزایش مییابد و قدرت چانهزنی کارگران کاهش مییابد.
مشاغل با مهارتهای عمومی و جایگزینی آسان
در مشاغلی که نیاز به تخصص بالا ندارند یا آموزش آنها ساده و سریع است (مانند کارگران روزمزد، خدماتی، یا بخشی از کارگران ساختمانی):
- عرضه نیروی کار بسیار انعطافپذیر است؛ افراد زیادی میتوانند وارد این حوزهها شوند.
- در نتیجه، با کوچکترین افزایش در عرضه، ممکن است تعادل عرضه و تقاضا بههم بخورد و دستمزدها بهسرعت کاهش یابند.
این وضعیت در بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا در مناطق مهاجرپذیر بهوضوح دیده میشود، جایی که مشاغل با مهارت عمومی تحت فشار مستقیم ورود نیروهای جدید قرار دارند.
نتیجهگیری
در نهایت، رابطه بین عرضـه نیروی کار و دستمزدها پیچیدهتر از آن است که بتوان آن را تنها با تکیه بر تئوری عرضه و تقاضا توضیح داد. اگرچه در بسیاری از مواقع، افزایش عرضه نیروی کار میتواند به کاهش دستمزدها منجر شود، اما عوامل مختلفی مانند تقاضا برای نیروی کار، نوع مهارتها و تخصصها، سیاستهای دولتی، شرایط اقتصادی و تحولات فناوری میتوانند این رابطه را تحت تأثیر قرار دهند.
بنابراین، اگرچه در شرایط خاصی افزایش عرضه نیروی کار میتواند باعث کاهش دستمزدها شود، این تأثیر همیشه به طور قطعی در همه بخشها و شرایط اقتصادی قابل مشاهده نخواهد بود. در بسیاری از موارد، عوامل دیگری نظیر رشد اقتصادی، تقاضا برای مهارتهای خاص، و سیاستهای حمایتی میتوانند باعث حفظ یا حتی افزایش دستمزدها در بازار کار شوند.
پست های مرتبط

1404/02/27

1404/02/27
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.