کشش درآمدی تقاضا چیست؟ 3 نوع اصلی کشش درآمدی
کشش درآمدی تقاضا Income Elasticity Of Demand
کشش درآمدی تقاضا را می توان به عنوان تأثیر درآمد مصرف کننده بر تقاضای محصول تعریف کرد. کسبوکارها از این معیار برای پیشبینی تقاضای آینده و درک رفتارهای خرید مصرفکننده استفاده میکنند. علاوه بر این، کشش درآمدی ماهیت یک محصول را نشان می دهد.
کشش درآمدی با استفاده از فرمول کشش درآمدی اندازه گیری می شود: درصد تغییر در تقاضای کل بر درصد تغییر درآمد تقسیم می شود. این مقدار می تواند مثبت (بالا، واحد یا کم)، منفی یا حتی صفر باشد. این معیار برای دولت مفیدتر از تولیدکنندگان است. برخلاف قیمت، تولیدکنندگان کنترلی بر درآمد ندارند.
اهمیت کشش درآمدی تقاضا (YED) برای کسبوکارها
دانستن کشش درآمدی تقاضا به شرکتها این امکان را میدهد که پیشبینی کنند چگونه تغییرات در چرخه اقتصادی (کلان) میتواند بر فروش آنها تاثیر بگذارد. محصولات لوکس که کشش درآمدی بالایی دارند، در دورانهای رشد اقتصادی نوسانات فروش بیشتری دارند، زیرا مصرفکنندگان با افزایش درآمد، تمایل بیشتری به خرید این محصولات پیدا میکنند. در مقابل، کالاهای ضروری کمتر تحت تاثیر این تغییرات قرار میگیرند.
از سوی دیگر، داشتن یک گستره محصول متنوع میتواند به شرکتها کمک کند تا از نوسانات اقتصادی محافظت کنند. محصولات با ارزش افزوده بالا نه تنها سود بیشتری را به ارمغان میآورند، بلکه کشش درآمدی بالاتری دارند و بنابراین در شرایط اقتصادی مناسب، فروششان افزایش مییابد، در حالی که کشش قیمتی کمتری دارند و در برابر تغییرات قیمتی حساسیت کمتری نشان میدهند.
کاربردهای کشش درآمدی تقاضا
تحلیل رفتار مصرفکننده
کشش درآمدی به شرکتها کمک میکند تا الگوی مصرف کالاهای مختلف را در سطوح مختلف درآمد درک کنند. برای مثال، کالاهای لوکس (با کشش بالا) مانند خودروهای گرانقیمت یا سفرهای خارجی بیشتر مورد توجه افراد با درآمد بالاتر قرار میگیرند، در حالی که کالاهای ضروری (با کشش پایین) همچنان در تمام سطوح درآمدی تقاضا دارند.
- مثال: در صورتی که درآمد افراد افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای لوکس افزایش مییابد. شرکتها میتوانند با تحلیل کشش درآمدی، محصولات جدیدی را طراحی کنند که متناسب با تغییرات درآمد باشد.
پیشبینی تقاضای بازار
در اقتصاد کلان، کشش درآمدی میتواند برای پیشبینی تقاضای کالاها در شرایط اقتصادی مختلف استفاده شود. در دوران رشد اقتصادی، تقاضا برای کالاهای لوکس بیشتر خواهد شد، در حالی که در رکود اقتصادی، تقاضا برای کالاهای ضروری بیشتر میماند.
- مثال: در دورههای رونق اقتصادی، تقاضا برای کالاهای لوکس مانند جواهرات یا ماشینهای گرانقیمت افزایش مییابد، در حالی که کالاهای ارزانقیمت و ضروری مانند غذاهای پایه تغییرات کمتری را تجربه میکنند.
تصمیمگیری در سیاستگذاری
دولتها میتوانند از کشش درآمدی برای تخصیص منابع، اعمال مالیات یا یارانه بهره ببرند. بهویژه، در مورد کالاهایی که کشش درآمدی کمتری دارند (کالاهای ضروری)، دولتها میتوانند یارانهها را اولویت دهند تا هزینهها برای اقشار کمدرآمد کاهش یابد.
- مثال: در هنگام بحران اقتصادی، دولت ممکن است یارانههایی به کالاهای ضروری مانند نان و دارو تخصیص دهد، زیرا این کالاها تقاضای کمتری نسبت به تغییرات درآمدی دارند و مصرف آنها برای همه گروهها ضروری است.
تدوین استراتژی قیمتگذاری
شرکتها میتوانند از کشش درآمدی برای تنظیم قیمتها در شرایط مختلف اقتصادی استفاده کنند. این کمک میکند تا قیمتها بهطور بهینه با تغییرات در درآمد مصرفکنندگان هماهنگ شود.
- مثال: در دوران رکود اقتصادی، تقاضا برای کالاهای لوکس کاهش مییابد. بنابراین، شرکتها میتوانند قیمت کالاهای پست را کاهش دهند تا مصرفکنندگان با درآمد کمتر همچنان قادر به خرید آنها باشند.
تقسیمبندی بازار (Market Segmentation)
کشش درآمدی اطلاعات ارزشمندی درباره تقسیمبندی مشتریان بر اساس درآمد فراهم میکند. شرکتها میتوانند با تحلیل کشش درآمدی، بازارهای خاصی را هدفگیری کنند و استراتژیهای بازاریابی خود را بهطور دقیقتری تنظیم کنند.
- مثال: شرکتها میتوانند مشتریان با درآمد بالا را بهعنوان هدف برای کالاهای لوکس در نظر بگیرند و در عین حال محصولات ارزانقیمتتری برای گروههای با درآمد پایین طراحی کنند.
عوامل مؤثر بر کشش درآمدی تقاضا
واحدها (مقدار مصرفی)
واحدها به مقدار مصرف یک محصول خاص توسط یک خانوار در یک بازه زمانی مشخص (ماهانه یا سالانه) اشاره دارد. این مقدار مصرف میتواند نشاندهنده تغییرات در تقاضا باشد که بسته به تغییرات درآمد، تغییر میکند. بهعنوان مثال، با افزایش درآمد، ممکن است مصرف برخی کالاها بیشتر شود، در حالی که با کاهش درآمد، مصرف کاهش مییابد.
قیمت کالا
اگر قیمت یک کالا بالا برود، مصرفکنندگان به دنبال کالاهای جایگزین ارزانتر میروند. در این حالت، کشش درآمدی برای کالاهایی که جایگزینهای بیشتری دارند، بیشتر خواهد بود. به این ترتیب، افزایش قیمت ممکن است باعث کاهش تقاضا برای کالاهایی شود که جایگزینهای بیشتری دارند.
- مثال: اگر قیمت یک برند خاص از گوشی موبایل افزایش یابد، ممکن است مصرفکنندگان به سمت برندهای ارزانتر با ویژگیهای مشابه حرکت کنند.
درآمد واقعی
درآمد واقعی به مقداری از درآمد اطلاق میشود که بعد از کسر تورم و مالیات قابل تصرف باقی میماند. این عامل تأثیر زیادی بر تقاضای کالاها دارد، زیرا تغییرات در درآمد واقعی تعیین میکند که چقدر پول برای خرید کالاهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان باقی میماند. در دورههای تورمی یا تغییرات مالیاتی، درآمد واقعی میتواند کاهش یابد و بهطور مستقیم بر تقاضا تأثیر بگذارد.
- مثال: در یک سال با تورم بالا، حتی اگر درآمد اسمی مصرفکننده افزایش یابد، ممکن است قدرت خرید واقعی او کاهش یابد.
ماهیت کالا
ماهیت کالا نیز تأثیر زیادی بر کشش درآمدی تقاضا دارد. کالاهای لوکس معمولاً کشش درآمدی بالاتری دارند، زیرا مصرف آنها بستگی زیادی به درآمد مصرفکننده دارد. با افزایش درآمد، تقاضا برای کالاهای لوکس بهطور قابل توجهی افزایش مییابد.
- مثال: اگر درآمد یک فرد افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای لوکسی مانند ساعتهای گرانقیمت یا اتومبیلهای لوکس افزایش مییابد.
درجه ضرورت کالا
کالاهای ضروری کشش درآمدی کمتری دارند. به این معنی که حتی در شرایطی که درآمد کاهش یابد، تقاضا برای این کالاها کاهش چندانی نمییابد. کالاهایی مانند دارو، مواد غذایی اساسی یا خدمات بهداشتی که مصرف آنها برای بقای فرد ضروری است، معمولاً کشش درآمدی پایینی دارند.
- مثال: حتی در دوران رکود اقتصادی، تقاضا برای کالاهای ضروری مانند نان، برنج و دارو بهطور چشمگیری کاهش نمییابد.
سطح درآمد مصرفکنندگان
در جوامع با درآمد بالا، کشش درآمدی کالاهای ضروری معمولاً پایینتر است. در این جوامع، مصرفکنندگان ممکن است در مواجهه با کاهش درآمد، مصرف برخی کالاهای ضروری را کاهش دهند، اما این کاهش تأثیر چندانی در تقاضا برای کالاهای اساسی نخواهد داشت.
- مثال: در کشورهای توسعهیافته، اگر درآمد کاهش یابد، ممکن است مصرفکنندگان تمایل داشته باشند که کمتر غذاهای لوکس مصرف کنند، اما مصرف کالاهای اساسی همچنان ثابت میماند.
عرضه کالاهای جایگزین
اگر کالاهای جایگزین زیادی در بازار موجود باشد، کشش درآمدی برای کالاهای اصلی معمولاً بالاتر خواهد بود. مصرفکنندگان به راحتی میتوانند جایگزینهایی را برای کالاهای خاص پیدا کنند که ارزانتر یا بهتر باشند.
- مثال: در صورتی که برندهای مختلفی از یک محصول مانند شامپو در بازار موجود باشد، افزایش قیمت یک برند خاص ممکن است باعث کاهش تقاضا برای آن و افزایش تقاضا برای برندهای ارزانتر شود.
نمونه ای از کشش درآمدی تقاضا
یک سوپرمارکت اطلاعاتی درباره رفتار مشتریان خود جمعآوری کرده است. این فروشگاه مشاهده میکند که وقتی میانگین درآمد مشتریان از 40,000 دلار به 44,000 دلار افزایش مییابد، تقاضا برای شیر از 2,000 لیتر به 2,100 لیتر افزایش پیدا میکند.
در این مثال، افزایش 10 درصدی درآمد مشتریان تنها باعث افزایش 5 درصدی تقاضا برای شیر شده است. نتیجه این تحلیل نشان میدهد که کشش درآمدی تقاضا برای شیر برابر با 0.5 است.
این مقدار نشان میدهد که شیر یک کالای ضروری است، زیرا تغییرات درآمد تأثیر کمی بر تقاضای آن دارد. چنین اطلاعاتی برای سوپرمارکتها مفید است تا تمرکز خود را بر تأمین پایدار این کالاها، حتی در شرایط تغییر درآمد، حفظ کنند.
مزایای کشش درآمدی تقاضا
پیشبینی رفتار مصرفکنندگان
یکی از بزرگترین مزایای کشش درآمدی تقاضا این است که به شرکتها و تحلیلگران اقتصادی کمک میکند تا تغییرات رفتار مصرفکننده را پیشبینی کنند. با درک اینکه چگونه تغییرات در درآمد بر تقاضا برای کالاهای مختلف تأثیر میگذارد، میتوان استراتژیهای بازاریابی و قیمتگذاری را بهینه کرد.
- مثال: اگر کشش درآمدی یک محصول لوکس بالا باشد، در دورههای رشد اقتصادی، افزایش درآمد مصرفکنندگان منجر به افزایش تقاضا برای این محصول خواهد شد. شرکتها میتوانند با این پیشبینی، تولید خود را افزایش دهند.
تدوین استراتژیهای قیمتگذاری
کشش درآمدی تقاضا ابزار مفیدی برای تعیین استراتژیهای قیمتگذاری در شرایط مختلف اقتصادی است. شرکتها میتوانند بر اساس کشش درآمدی، قیمت محصولات خود را به نحوی تنظیم کنند که تقاضا را بهینه سازند و حاشیه سود خود را حفظ کنند.
- مثال: در دوران رکود اقتصادی، کاهش قیمت کالاهای لوکس که کشش درآمدی بالاتری دارند میتواند به افزایش تقاضا کمک کند و در نتیجه فروش را افزایش دهد.
کمک به سیاستگذاری دولت
دولتها میتوانند از کشش درآمدی برای طراحی سیاستهای اقتصادی مؤثر استفاده کنند. بهویژه در زمانهایی که دولتها قصد دارند یارانهها یا مالیاتها را بر کالاها اعمال کنند، درک کشش درآمدی کالاها میتواند به تخصیص بهتر منابع کمک کند.
- مثال: اگر کشش درآمدی برای کالاهای ضروری پایین باشد، دولت میتواند با اطمینان یارانههایی برای این کالاها تخصیص دهد، چرا که تقاضا برای این کالاها حتی در زمان کاهش درآمد مصرفکنندگان همچنان ثابت میماند.
تحلیل بازار و تقسیمبندی مشتریان
کشش درآمدی به شرکتها کمک میکند تا بازار خود را بهتر تحلیل کنند و آن را به بخشهای مختلف تقسیم کنند. بر اساس کشش درآمدی، شرکتها میتوانند محصولات مختلفی برای گروههای درآمدی مختلف طراحی کنند و استراتژیهای بازاریابی متناسب با هر بخش را ایجاد نمایند.
- مثال: یک شرکت تولیدکننده لوازم خانگی میتواند دو خط تولید متفاوت برای محصولات ارزانقیمت (برای گروههای کمدرآمد) و لوکس (برای گروههای با درآمد بالا) راهاندازی کند.
مدیریت ریسک اقتصادی
کشـش درآمدی به تحلیلگران اقتصادی و شرکتها کمک میکند تا در برابر تغییرات اقتصادی مقاومتر شوند. درک تغییرات تقاضا در پاسخ به تغییرات درآمد میتواند شرکتها را قادر سازد تا استراتژیهای مناسب برای مدیریت ریسک اقتصادی و کاهش آسیبهای ناشی از نوسانات اقتصادی تدوین کنند.
- مثال: در دوران رکود اقتصادی، شرکتی که کالاهای لوکس با کشش درآمدی بالا تولید میکند، ممکن است کاهش تولید یا تغییر استراتژیهای بازاریابی خود را در پیش گیرد تا از افت شدید تقاضا جلوگیری کند.
توسعه محصولات جدید
کشش درآمدی تقاضا به شرکتها کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری در زمینه توسعه محصولات جدید داشته باشند. شناخت اینکه چه محصولاتی بیشتر به درآمد مصرفکنندگان حساس هستند و تقاضای بیشتری دارند، میتواند به توسعه محصولات جدید و نوآورانه کمک کند.
- مثال: اگر یک شرکت متوجه شود که در دوران افزایش درآمد، مصرفکنندگان تمایل بیشتری به خرید کالاهای خاص دارند، میتواند محصولات مشابهی را با ویژگیهای خاص برای جذب این بازار توسعه دهد.
محدودیتهای کشش درآمدی تقاضا
ثبات سایر عوامل
محاسبات کشـش درآمدی تقاضا معمولاً فرض میکنند که سایر عوامل تأثیرگذار بر تقاضا، مانند قیمت کالا یا شرایط اقتصادی، ثابت هستند. این فرض در دنیای واقعی همیشه صادق نیست. بهعنوان مثال، تغییرات قیمت کالاهای جایگزین یا تغییرات در سطح تورم میتوانند بر تقاضای کالا تأثیر بگذارند و محاسبات کشش درآمدی را پیچیدهتر کنند.
- مثال: اگر قیمت بنزین بهطور ناگهانی افزایش یابد، ممکن است حتی با افزایش درآمد، تقاضا برای خودروهای گرانقیمت کاهش یابد، زیرا هزینههای سوخت بالا تقاضا برای این کالاها را تحت تأثیر قرار میدهد.
پیچیدگی رفتار مصرفکننده
تغییرات درآمد بهتنهایی ممکن است قادر به توضیح کامل رفتار مصرفکننده نباشد. عوامل دیگری مانند تغییرات در اولویتهای شخصی، تبلیغات، و تمایلات فرهنگی نیز میتوانند بر انتخابها و تقاضا تأثیر بگذارند. به همین دلیل، کشش درآمدی همیشه نمیتواند دلیل اصلی تغییرات در تقاضا باشد.
- مثال: یک فرد ممکن است با وجود افزایش درآمد، به دلایلی چون تغییر در سبک زندگی یا به دلایل اجتماعی، مصرف برخی کالاها را کاهش دهد.
تأثیر زمان
کشش درآمدی تقاضا ممکن است در کوتاهمدت و بلندمدت تفاوت داشته باشد. برای مثال، کالاهای لوکس ممکن است در کوتاهمدت افزایش تقاضا با افزایش درآمد را تجربه کنند، اما در بلندمدت ممکن است به کالاهای ضروری تبدیل شوند و کشش درآمدی آنها کاهش یابد. این تغییرات در طول زمان میتواند موجب تغییر در الگوهای مصرف شود.
- مثال: در دوران رشد اقتصادی، تقاضا برای کالاهای لوکس مانند ساعتهای گرانقیمت ممکن است افزایش یابد. اما در بلندمدت، ممکن است این کالاها به جزء ضروریات تبدیل شوند و کشش درآمدی آنها کمتر شود.
دشواری جمعآوری دادهها
یکی از چالشهای اصلی در محاسبه کشش درآمدی تقاضا، دشواری در جمعآوری دادههای دقیق است. اطلاعات مربوط به تغییرات درآمد و تقاضا در بسیاری از مواقع بهطور کامل و بهروز در دسترس نیست. همچنین، تفاوتهای منطقهای و جمعیتی میتواند جمعآوری دادهها را پیچیدهتر کند.
- مثال: دادههای دقیق و بهروز از تغییرات درآمد در جوامع مختلف ممکن است در دسترس نباشد، بهویژه در کشورهای در حال توسعه که اطلاعات اقتصادی بهطور گسترده منتشر نمیشود.
انواع کالاها بر اساس کشش درآمدی تقاضا
کالاهای ضروری
کالاهای ضروری به کالاهایی اطلاق میشود که بخش عمدهای از نیازهای اساسی زندگی را برآورده میکنند. این کالاها معمولاً کشش درآمدی کمتری دارند، به این معنا که حتی با تغییرات در درآمد، تقاضا برای این کالاها تغییر زیادی نمیکند. این کالاها برای بقای افراد ضروری هستند و به همین دلیل در برابر تغییرات اقتصادی مقاومتر هستند.
کشش درآمدی تقاضا: بین 0 و 1
مثالها: نان، برنج، شیر، داروهای اساسی
ویژگیها:
- تقاضا برای این کالاها با افزایش درآمد بهطور قابل توجهی افزایش نمییابد.
- حتی در شرایط کاهش درآمد، تقاضا برای این کالاها کاهش چشمگیری ندارد.
- مصرفکنندگان در هر سطحی از درآمد نیاز به این کالاها دارند.
کالاهای لوکس
کالاهای لوکس کالاهایی هستند که تقاضا برای آنها به شدت به تغییرات درآمد حساس است. هنگامی که درآمد مصرفکنندگان افزایش مییابد، تقاضا برای این کالاها به طور چشمگیری افزایش مییابد، و بالعکس، در شرایط کاهش درآمد، مصرف این کالاها کاهش مییابد. این کالاها معمولاً ویژگیهایی دارند که آنها را از کالاهای معمولی متمایز میکند و مصرف آنها بیشتر به سبک زندگی افراد وابسته است.
کشش درآمدی تقاضا: بیشتر از 1
مثالها: لباسهای برند، خودروهای لوکس، ساعتهای گرانقیمت، تعطیلات خارجی
ویژگیها:
- تقاضا برای این کالاها به تغییرات درآمد بسیار حساس است.
- در دوران رشد اقتصادی و افزایش درآمد، تقاضا برای این کالاها به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
- در دوران رکود اقتصادی و کاهش درآمد، تقاضا برای این کالاها کاهش مییابد.
کالاهای پست
کالاهای پست به کالاهایی اطلاق میشود که مصرف آنها با افزایش درآمد کاهش مییابد. این کالاها معمولاً ارزانقیمت هستند و مصرف آنها بیشتر به نیازهای ابتدایی یا محدود مصرفکنندگان مربوط میشود. هنگامی که مصرفکنندگان درآمد بیشتری پیدا میکنند، تمایل دارند که از این کالاها به سمت کالاهای با کیفیت بالاتر یا متنوعتر حرکت کنند.
کشش درآمدی تقاضا: کمتر از 0
مثالها: غذاهای آماده و ارزان، کالاهای بیکیفیت و ارزانقیمت
ویژگیها:
- با افزایش درآمد، تقاضا برای این کالاها کاهش مییابد زیرا مصرفکنندگان به سمت کالاهای بهتر و با کیفیتتر روی میآورند.
- تقاضا برای این کالاها با کاهش درآمد ممکن است افزایش یابد، زیرا این کالاها برای افراد با درآمد پایینتر انتخاب ارزانتری به حساب میآید.
- معمولاً کالاهایی هستند که مصرف آنها فقط در شرایط خاص یا اضطراری ضرورت دارد.
انواع کشش درآمدی تقاضا
- کشش درآمدی زیاد (Elastic): در این حالت، افزایش درآمد باعث افزایش بیشتر در مقدار تقاضا میشود. کالاهای لوکس و تجملاتی، مانند خودروهای لوکس یا تعطیلات گرانقیمت، این نوع کشش را دارند، زیرا تقاضا برای آنها به شدت به تغییرات درآمد حساس است. کشش درآمدی بیشتر از 1 است.
- کشش درآمدی واحد (Unitary Elastic): در این حالت، تغییرات درآمد و تقاضا به طور متناسب هستند، یعنی افزایش درآمد به اندازهای تقاضا را افزایش میدهد که نسبت تغییرات برابر باشد. این کشش معمولاً برای کالاهایی که در میانه بین ضروری و لوکس قرار دارند، مشاهده میشود.
- کشش درآمدی کم (Inelastic): در این حالت، جهش در درآمد کمتر از افزایش تقاضا است. کالاهای ضروری مانند نان و برنج این کشش را دارند، زیرا تقاضا برای آنها حتی با تغییرات درآمد تغییر زیادی نمیکند. کشش درآمدی کمتر از 1 است.
- کشش درآمدی صفر (Perfectly Inelastic): در این حالت، تغییرات درآمد هیچ تأثیری بر تقاضا ندارد و مقدار تقاضا ثابت باقی میماند. کالاهایی که برای بقای فرد حیاتی هستند، مانند داروهای ضروری، در این دسته قرار میگیرند.
- کشش درآمدی منفی (Negative Elasticity): در این حالت، افزایش درآمد باعث کاهش تقاضا برای کالا میشود. کالاهای پست و ارزانقیمت، مانند غذاهای آماده و بیکیفیت، معمولاً این نوع کشش را دارند، زیرا با افزایش درآمد، مصرفکنندگان به سمت کالاهای باکیفیتتر میروند.
کشش درآمدی انواع تقاضا بر اساس مقدار عددی
کشش درآمدی تقاضا بر اساس مقدار عددی به سه دسته به شرح زیر تقسیم می شود:
کشش درآمدی مثبت تقاضا
این به شرایطی اشاره دارد که در آن تقاضا برای یک کالا با افزایش درآمد مصرف کننده افزایش می یابد و با کاهش درآمد مصرف کننده کاهش می یابد. کالاهایی با کشش درآمدی مثبت تقاضا، کالاهای عادی هستند.
شیب رو به بالا نشان می دهد که افزایش درآمد به افزایش تقاضا کمک می کند و بالعکس. سه شکل از کشش درآمدی مثبت تقاضا وجود دارد که به شرح زیر است:
- واحد: کشش درآمدی مثبت تقاضا در صورتی واحد خواهد بود که تغییر متناسب در مقدار تقاضای یک محصول با تغییر درآمد مصرف کننده به نسبت مناسب برابر باشد.
- بیش از واحد: کشش درآمدی مثبت تقاضا بیشتر از واحد خواهد بود اگر تغییر متناسب در مقدار تقاضای یک محصول بیشتر از تغییر در درآمد مصرف کننده به نسبت مناسب باشد.
- کمتر از واحد: اگر تغییر در مقدار تقاضای یک محصول به نسبت مناسب کمتر از تغییر در درآمد مصرف کننده به نسبت مناسب باشد، کشش درآمدی مثبت تقاضا کمتر از واحد خواهد بود.
کشش درآمدی منفی تقاضا
این به شرایطی اشاره دارد که در آن تقاضا برای یک کالا با افزایش درآمد مصرف کننده کاهش می یابد و با کاهش درآمد مصرف کننده افزایش می یابد. کالاهای پایین تر از این قبیل کالاها هستند. به عنوان مثال، در صورت افزایش درآمد مصرف کنندگان، تقاضا برای ارزن کاهش می یابد زیرا آنها ترجیح می دهند به جای ارزن، گندم بخرند. بنابراین ارزن برای مشتریان کالای پستتری نسبت به گندم است.
شیب نزولی نشان می دهد که افزایش درآمد به کاهش تقاضا کمک می کند و کاهش درآمد باعث افزایش تقاضا می شود.
کشش درآمدی صفر تقاضا
این با شرایطی مطابقت دارد که افزایش درآمد خانوار بر تولید کالایی تأثیری نداشته باشد. چنین کالاهایی را کالاهای ضروری می نامند. به عنوان مثال، یک مصرف کننده با درآمد بالا و یک مصرف کننده کم درآمد به یک میزان نمک نیاز دارند.
فرمول و محاسبه کشش درآمدی تقاضا
فرمول محاسبه کشش درآمدی به صورت زیر است:
- YE : کشش درآمدی تقاضا
- ΔQ : درصد تغییر در مقدار تقاضای کالا
- ΔY : درصد تغییر در درآمد مصرفکننده
محاسبه تغییرات درصدی در مقدار تقاضا (ΔQ)
فرمول تغییرات درصدی در مقدار تقاضا به صورت زیر است:
تغییر در مقدار تقاضا = (مقدار جدید تقاضا – مقدار قدیم تقاضا) / مقدار قدیم تقاضا × 100
محاسبه تغییرات درصدی در درآمد (ΔY)
فرمول تغییرات درصدی در درآمد به صورت زیر است:
تغییر در مقدار تقاضا = (مقدار جدید درآمد – مقدار قدیم درآمد) / مقدار قدیم درآمد × 100
مثال کاربردی برای محاسبه کشش درآمدی تقاضا
فرض کنید درآمد یک خانوار از 5000 دلار به 6000 دلار افزایش یابد که معادل 20% افزایش است. همزمان، تقاضای این خانوار برای سفرهای خارجی از 2 بار در سال به 3 بار در سال افزایش یابد که معادل 50% افزایش است.
اکنون کشش درآمدی تقاضا را محاسبه میکنیم:
- تغییرات درصدی در تقاضا (%ΔQ):
- تغییرات درصدی در درآمد (%ΔY):
- محاسبه کشش درآمدی تقاضا:
کشش درآمدی تقاضا برابر با 2.5 است، که نشان میدهد تقاضا برای سفرهای خارجی بهشدت به تغییرات درآمد حساس است. بر اساس این مقدار، سفرهای خارجی یک کالای لوکس محسوب میشود، زیرا کشش درآمدی آن بیشتر از 1 است.
این اطلاعات میتواند برای شرکتهای گردشگری یا خطوط هوایی بسیار ارزشمند باشد، زیرا نشان میدهد که با افزایش درآمد، تقاضا برای سفرهای خارجی به میزان قابل توجهی رشد میکند.
منحنی انگل
منحنی انگل (Engel Curve) بیانگر رابطه بین درآمد (I) و مقدار تقاضا (Q) برای یک کالا است. این منحنی به طور مستقیم ارتباط تغییرات درآمد و تقاضا را نشان میدهد و از آن میتوان برای محاسبه کشش درآمدی در نقاط مختلف استفاده کرد.
ویژگیهای منحنی انگل
- منحنی خطی از مبدا مختصات: اگر منحنی انگل خطی بوده و از مبدا مختصات عبور کند، کشش درآمدی در تمام نقاط آن برابر با 1 است. این حالت نشاندهنده تناسب مستقیم و یکسان میان تغییرات درآمد و تقاضاست.
- منحنی موازی محور درآمد (I): در این حالت، کشش درآمدی برابر با صفر (e=0) است، زیرا با افزایش یا کاهش درآمد، مقدار تقاضا ثابت باقی میماند.
- منحنی موازی محور تقاضا (Q): اگر منحنی انگل به طور کامل موازی با محور تقاضا باشد، کشش درآمدی بینهایت خواهد بود، چراکه تغییرات جزئی در درآمد، تغییرات بسیار بزرگی در تقاضا ایجاد میکند.
- شیب منفی منحنی: هنگامی که منحنی انگل شیب منفی داشته باشد، کشش درآمدی منفی است. این حالت اغلب برای کالاهای پست مشاهده میشود، جایی که با افزایش درآمد، تقاضا کاهش مییابد.
- شیب مثبت منحنی: اگر منحنی انگل شیب مثبت داشته باشد، کشش درآمدی نیز مثبت خواهد بود. این حالت معمولاً برای کالاهای ضروری یا لوکس رخ میدهد، جایی که با افزایش درآمد، تقاضا نیز افزایش مییابد.
اشکال مختلف منحنی انگل: منحنی انگل میتواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، از یک خط مستقیم تا خطوط منحنی با شیب مثبت یا منفی، که هر یک اطلاعاتی ارزشمند درباره رابطه درآمد و تقاضا برای کالاهای مختلف ارائه میدهد.
کشش درآمدی تقاضا در مقابل کشش قیمتی تقاضا
کشش قیمتی تقاضا رابطه بین قیمت و تقاضا را ایجاد می کند. برای تعیین تأثیر تغییر قیمت بر تقاضای محصول استفاده می شود.
حال اجازه دهید کشش درآمدی و کشش قیمت را با هم مقایسه کنیم.
کشش درآمدی | کشش قیمت |
تغییر در تقاضا با تغییر در درآمد واقعی مصرف کننده القا می شود. | تغییر در تقاضا ناشی از تغییر قیمت کالا است. |
از بی نهایت منفی تا مثبت متغیر است. | از صفر تا بی نهایت منفی متغیر است. |
اندازه گیری ها: صفر، منفی، کم، واحد و زیاد. | از آنجایی که همیشه منفی است، علامت منفی حذف می شود. اندازه گیری های آن شامل صفر، کمتر از یک، واحد، بیش از یک و بی نهایت است. |
رابطه بین تقاضا و درآمد برای انواع کالاها متفاوت است. | تقاضا همیشه با قیمت کاهش می یابد. تنها استثناء کالاهای ضروری مانند آب است. با این حال، تقاضا با افزایش قیمت افزایش نخواهد یافت. |
نمودار می تواند دارای شیب رو به بالا، شیب به سمت پایین یا خط عمودی باشد. | نمودار همیشه به سمت پایین شیب دارد. |
فرمول: درصد تغییر در تقاضا/ درصد تغییر در درآمد واقعی | فرمول: درصد تغییر در تقاضا / درصد تغییر در قیمت |
نکات کلیدی
- کشـش درآمدی تقاضا معیاری است برای سنجش واکنش مقدار تقاضا به تغییرات درآمد مصرفکنندگان.
- کشـش درآمدی تقاضا بهعنوان تغییر درصدی در مقدار تقاضا تقسیم بر تغییر درصدی در درآمد محاسبه میشود.
- یک کالای معمولی بهطور بیشتری تقاضا میشود هنگامی که درآمد مصرفکنندگان افزایش مییابد. بنابراین کشش درآمدی تقاضا برای یک کالای معمولی مثبت است.
- یک کالای پست بهطور کمتری تقاضا میشود هنگامی که درآمد مصرفکنندگان افزایش مییابد. بنابراین کشش درآمدی تقاضا برای یک کالای پست منفی است.
- تقاضا زمانی کشـش درآمدی واحد دارد که تغییر در درآمد مصرفکنندگان منجر به تغییر متناسب در مقدار تقاضا شود.
- تقاضا زمانی کشش درآمدی غیرکشسان است که تغییر در درآمد مصرفکنندگان منجر به تغییر کمتر از متناسب در مقدار تقاضا شود.
- تقاضا زمانی کشش درآمدی است که تغییر در درآمد مصرفکنندگان منجر به تغییر بیشتر از متناسب در مقدار تقاضا شود.
- کسب و کارها از این معیار برای کمک به پیش بینی تأثیر چرخه تجاری بر فروش استفاده می کنند.
نتیجه گیری
کشش درآمدی تقاضا، تغییر در مقدار تقاضای یک کالا یا خدمت در رابطه با تغییر در درآمد واقعی مصرف کننده ای است که آن کالا یا خدمات را خریداری می کند. کشش درآمدی تقاضا نشان دهنده این است که یک کالا یک کالای ضروری است یا یک کالای لوکس.
هر چه عدم کشش درآمدی تقاضا برای یک کالا یا خدمات بیشتر باشد، حساسیت تقاضا برای آن نسبت به نوسانات درآمد مصرف کننده بیشتر است. اگر کالا یا خدمتی دارای عدم کشش تقاضای بالایی باشد، زمانی که درآمد واقعی مصرف کنندگان کاهش می یابد، کاهش تقاضا را تجربه می کند.
اگر درآمد واقعی افزایش یابد، شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود. اگر کالا یا خدمتی دارای عدم کشـش تقاضای پایینی باشد، تقاضای آن بدون توجه به اینکه چه اتفاقی برای درآمد واقعی مصرف کنندگان می افتد، تغییر قابل توجهی نخواهد داشت.
سوالات متداول
چرا کشش درآمدی تقاضا مهم است؟
کشش درآمدی تقاضا مهم است زیرا میزان پاسخگویی تقاضا برای یک کالا یا خدمت را به تغییرات درآمد می سنجد. این به کسبوکارها و سیاستگذاران کمک میکند تا درک کنند که چگونه الگوهای خرید مصرفکنندگان ممکن است در پاسخ به تغییرات درآمد تغییر کند، که میتواند استراتژیهای قیمتگذاری و سیاستهای اقتصادی را تعیین کند.
وقتی کشش درآمدی تقاضا منفی باشد چه اتفاقی می افتد؟
کشش درآمد منفی نشان می دهد که افزایش درآمد منجر به کاهش تقاضا می شود. به عنوان مثال، کالاهای پایین تر دارای کشش منفی هستند. این به این دلیل است که مردم به کالاهای باکیفیتتر روی میآورند و زمانی که درآمد بیشتری کسب میکنند، پول بیشتری میپردازند.
کشش درآمدی مثبت تقاضا چقدر است؟
کشش مثبت به شرایطی اشاره دارد که در آن افزایش درآمد مصرف کننده باعث افزایش تقاضا می شود. بنابراین، درآمد و تقاضا نسبت مستقیم دارند. با این حال، درجه تناسب می تواند کمتر از یک (کم)، یک (واحد) و بیشتر از یک (بالا) باشد.
کشش درآمدی تقاضا چه تفاوتی با کشش قیمتی تقاضا دارد؟
کشش قیمتی تقاضا، تغییر در درصد تقاضای ناشی از درصد تغییر قیمت، به جای درصد تغییر در درآمد را اندازه گیری می کند.
چیزی که نسبت به تغییرات درآمد غیر کشش است چیست؟
کالاهای غیرکشسان بدون توجه به درآمد، تقاضای یکسانی دارند. برخی از مواد اولیه و اولیه مانند بنزین یا شیر با درآمد تغییر نمی کنند – حتی اگر درآمدتان دوبرابر شود، همچنان فقط به یک گالن در هفته نیاز خواهید داشت.
چه زمانی از کشش درآمدی تقاضا استفاده کنیم؟
کشش درآمدی تقاضا زمانی مفید است که بازار یا بخش مورد نظر به اندازه کافی بزرگ و همگن باشد، بهطوری که دادههای دقیق برای تحلیل تغییرات درآمد و تقاضا در دسترس باشد. این تحلیل به سیاستگذاران و شرکتها کمک میکند تا تصمیمات بهتری در زمینه تولید، قیمتگذاری و توزیع کالاها بگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.