بازارهای نوظهور تحت تاثیر جنگ تعرفه ای ترامپ قرار گرفتند!

بازارهای نوظهور در دوران ترامپ 2.0 و جنگ تعرفه ای
دولت دوم ترامپ (ترامپ 2.0) تأثیرات گستردهای بر بازارهای نوظهور خواهد داشت. این دوره با تغییرات اساسی در سیاستهای تجاری، مالی و ژئوپلیتیک همراه است که میتواند فرصتها و چالشهایی برای این بازارها ایجاد کند. سیاستهایی مانند تعرفههای جدید و تمرکز بر حمایت از صنایع داخلی ایالات متحده، تأثیر زیادی بر تجارت جهانی و کشورهای در حال توسعه دارد.
در این زمینه، کشورهای بازارهای نوظهور باید خود را با این تغییرات تطبیق دهند. برخی بازارها مانند چین، هند، و کشورهای تولیدکننده نفت در خاورمیانه به دلیل بنیانهای اقتصادی قویتر میتوانند از این شرایط بهرهبرداری کنند. اما کشورهایی که بیش از حد به صادرات به ایالات متحده وابستهاند، مانند مکزیک و برزیل، با خطراتی همچون کاهش تقاضا و فشارهای ارزی روبرو خواهند شد.
به طور کلی، در دوران ترامپ 2.0، استراتژیهای هوشمندانه در بازارهای نوظهور شامل تقویت اقتصاد داخلی، گسترش روابط تجاری با کشورهای دیگر، و کاهش وابستگی به بازارهای خاص خواهد بود.
برای دریافت اطلاعات دقیق تر و جزییات بیشتر لطفا فایلی که در انتهای مطلب قرار داده ایم را دانلود و مطالعه کنید.
بیشتر بخوانید: تعرفه واردات چیست؟
تحولات کلیدی در سیاست های ترامپ 2.0
در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ (ترامپ 2.0)، تغییرات عمدهای در سیاستهای تجاری، مالی و سیاست خارجی مشاهده میشود که تأثیرات زیادی بر اقتصاد جهانی به ویژه بازارهای نوظهور خواهد داشت.
در این دوره، ترامپ بر سه محور اصلی تمرکز دارد که عبارتند از:
- تعرفههای تهاجمی: ترامپ قصد دارد تعرفههای سنگینی بر کالاهای چینی اعمال کند (60 درصد) و همچنین بر واردات خودرو از مکزیک و کانادا 25 درصد تعرفه وضع کند. این اقدام میتواند جنگ تجاری با چین و کشورهای همپیمان آمریکا را تشدید کرده و منجر به افزایش بیثباتی در بازارهای جهانی شود.
- حمایت از تولید داخلی: ترامپ در این دوره به کاهش مالیات شرکتها به 15 درصد برای صنایع تولیدی پرداخته و سعی در تشویق بازگشت زنجیرههای تأمین به داخل آمریکا دارد. این سیاست با هدف تقویت تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات از سایر کشورها است.
- انزواگرایی در سیاست خارجی: ترامپ به دنبال کاهش نقش آمریکا در ناتو، پایان دادن به جنگ اوکراین و بازتعریف روابط با متحدان سنتی آمریکا است. این سیاستها نشاندهنده رویکردی بیشتر به سمت انزواگرایی است که ممکن است روابط بینالمللی آمریکا و سایر کشورها را تحت تأثیر قرار دهد.
این سیاستها در تلاش برای تقویت اقتصاد آمریکا طراحی شدهاند، اما در عین حال میتوانند بیثباتی در بازارهای جهانی ایجاد کرده و بر تجارت بینالمللی تأثیر منفی بگذارند. به عنوان مثال، افزایش تعرفهها بر چین پیشبینی میشود که ارزش تجارت جهانی را تا 600 میلیارد دلار کاهش دهد.
بیشتر بخوانید: تعرفه گذاری در اقتصاد چیست؟
اثرات مستقیم بر بازارهای نوظهور
ریسکهای تجاری و کاهش دسترسی به بازار آمریکا
کشورهای وابسته به صادرات به ایالات متحده مانند مکزیک (بزرگترین تأمینکننده خودرو به آمریکا) و ویتنام (تأمینکننده جایگزین چین) با چالشهای جدی مواجه هستند. این کشورها ممکن است با کاهش سهم خود از بازار آمریکا روبرو شوند، زیرا تعرفههای بالا میتواند صادرات آنها را محدود کند.
علاوه بر این، با توجه به سیاستهای جدید ترامپ، شرکتهای چندملیتی ممکن است تصمیم به جابهجایی زنجیرههای تأمین خود بگیرند و تولید را به کشورهای با هزینه کمتر منتقل کنند. این فرصت برای همه بازارهای نوظهور یکسان نیست. به عنوان مثال، هند و بنگلادش به دلیل نیروی کار ارزان ممکن است از انتقال تولید سود ببرند، در حالی که کشورهای آمریکای لاتین با وابستگی شدید به صادرات مواد خام (مانند نفت ونزوئلا یا مس شیلی) آسیبپذیرتر خواهند بود.
فشار ناشی از تقویت دلار آمریکا
سیاستهای پولی ترامپ، از جمله کاهش نرخ بهره برای تحریک رشد داخلی، میتواند منجر به تقویت دلار شود. این مسئله برای کشورهای بازار نوظهور که بدهیهای دلاری بالایی دارند (مانند آرژانتین و ترکیه) بحران بدهی را تشدید میکند.
طبق تحلیلها، افزایش 1٪ در ارزش دلار میتواند بدهی این کشورها را تا 0.5٪ از تولید ناخالص داخلی آنها افزایش دهد. این مسأله میتواند فشار اقتصادی زیادی به این کشورها وارد کند و آنها را در معرض ریسکهای بیشتری قرار دهد.
تشدید بیثباتی ژئوپلیتیکی
یکی از نگرانیهای جدی ناشی از سیاستهای ترامپ، احتمال خروج آمریکا از ناتو یا کاهش حمایت از اوکراین است. این موضوع میتواند توازن قدرت را به نفع روسیه و چین تغییر دهد. بیثباتی ژئوپلیتیکی ناشی از این تغییرات برای کشورهای اروپای شرقی مانند لهستان و مجارستان که به امنیت جمعی ناتو وابسته هستند، خطرناک است. این تغییرات میتوانند تهدیدات جدیدی برای این کشورها ایجاد کنند و بر ثبات اقتصادی و سیاسی آنها تأثیر منفی بگذارند.
فرصتهای احتمالی برای برخی بازارها
جایگزینی صادراتی
کشورهایی که میتوانند جایگزین چین در زنجیره تأمین آمریکا شوند، مانند ویتنام و هند، از این تغییرات به نفع خود بهرهبرداری خواهند کرد. برای مثال، ویتنام در سال 2025 پیشبینی شده که رشد 8٪ در صادرات الکترونیک به آمریکا را تجربه کند. این روند میتواند فرصتهای جدیدی را برای این کشورها ایجاد کند و به آنها کمک کند تا سهم بیشتری از بازار آمریکا بهدست آورند، بهویژه در زمینههایی که چین تحت فشار قرار میگیرد.
توسعه بخش انرژی
سیاستهای ترامپ که بر افزایش تولید نفت و گاز متمرکز است، میتواند قیمت انرژی جهانی را کاهش دهد. این تغییرات برای کشورهای واردکننده انرژی مانند هند و فیلیپین فرصتی برای کاهش هزینهها و بهبود تراز تجاری فراهم میآورد. این کشورها میتوانند از کاهش هزینههای انرژی برای تقویت تولید داخلی و تقویت رقابتپذیری اقتصادی خود استفاده کنند.
جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI)
کاهش مالیات شرکتها در آمریکا میتواند انگیزهای برای جذب سرمایهگذاریهای جدید در بخش تولید آمریکا فراهم کند. با این حال، برخی شرکتهای بینالمللی برای اجتناب از تعرفهها، ترجیح میدهند در بازارهای نوظهور با هزینههای عملیاتی پایینتر سرمایهگذاری کنند. این میتواند فرصتی برای جذب سرمایهگذاریهای خارجی به این کشورها باشد، بهویژه در مناطقی که نیروی کار ارزان و شرایط اقتصادی مناسب دارند.
استراتژیهای سازگاری برای سرمایهگذاران
تمرکز بر کشورهای با اصول اقتصادی قوی
کشورهایی مانند شیلی و مالزی که دارای ذخایر ارزی بالا و سیاستهای مالی محتاطانه هستند، میتوانند در مقابل بحرانها و نوسانات اقتصادی مقاومتر عمل کنند. این کشورها توانایی مدیریت منابع مالی خود را دارند و قادرند در شرایط بحرانی بهخوبی عمل کنند.
همچنین، کشورهای خاورمیانه با اقتصادهای نفتی و درآمدهای کلان از صادرات انرژی، که امکان ایجاد صندوقهای ثروت ملی را فراهم کردهاند، نیز میتوانند بهعنوان مقصدهای امن سرمایهگذاری محسوب شوند.
پوشش ریسک ارزی
استفاده از ابزارهای مالی مانند معاملات آتی ارز یا اوراق قرضه محلی میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا اثرات نوسانات دلار را کاهش دهند. با توجه به تغییرات و نوسانات ارزی ناشی از سیاستهای ترامپ و تقویت دلار، پوشش ریسک ارزی یکی از استراتژیهای مهم برای حفظ ارزش سرمایه است.
تنوع بخشی جغرافیایی
سرمایهگذاری در کشورهایی که وابستگی کمتری به تجارت با آمریکا دارند، میتواند ریسکهای ناشی از جنگهای تجاری و سیاستهای تجاری ترامپ را کاهش دهد. بهعنوان مثال، کشورهایی مانند اندونزی که اقتصادشان به مصرف داخلی وابسته است، یا بنین که صادرات کشاورزی به اروپا دارد، میتوانند گزینههای مناسبی برای تنوع بخشی جغرافیایی باشند.
رصد تحولات سیاستی
پیگیری مذاکرات تجاری میان آمریکا و چین و پیشبینی توافقات احتمالی میتواند به کاهش فشار بر تعرفهها کمک کند. همچنین، نظارت بر تصمیمات فدرال رزرو در خصوص نرخ بهره آمریکا نیز اهمیت دارد، چرا که افزایش نرخ بهره میتواند موجب خروج سرمایهها از بازارهای نوظهور شود. بنابراین، بهروز بودن درخصوص تحولات سیاستی آمریکا و چین برای تصمیمگیریهای سرمایهگذاری ضروری است.
مطالعه موردی: تأثیر ترامپ 2.0 بر برزیل و آفریقای جنوبی
- برزیل: برزیل به شدت به صادرات سویا و گوشت به چین وابسته است. در نتیجه، این کشور در معرض ریسک کاهش تقاضای چین بهدلیل جنگ تجاری و تعرفه های ترامپ قرار دارد. با این حال، سیاستهای صنعتسازی دولت برزیل ممکن است جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) را افزایش دهد و این میتواند فرصتی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد این کشور و کاهش وابستگی به صادرات مواد خام باشد. این اقدامات میتواند به بهبود وضعیت اقتصادی برزیل در دوران ترامپ 2.0 کمک کند.
- آفریقای جنوبی: آفریقای جنوبی، با کاهش قیمت فلزات بهدلیل رشد ضعیف اقتصادی جهانی، با فشار بر صادرات پلاتین و طلا مواجه است. این چالشها ممکن است منجر به کاهش درآمدهای صادراتی این کشور شوند. با این حال، تقویت روابط با کشورهای روسیه و چین میتواند به جبران بخشی از این خسارات کمک کند. در صورتی که آفریقای جنوبی توانایی تقویت روابط تجاری خود با این کشورها را داشته باشد، میتواند تأثیرات منفی سیاستهای ترامپ را تا حدی کاهش دهد.
نتیجه گیری
دولت ترامپ 2.0 با سیاستهای تجاری تهاجمی، تعرفههای بالا و حمایت از تولید داخلی، چالشهای بزرگی برای بازارهای نوظهور ایجاد کرده است. این سیاستها میتوانند با کاهش دسترسی به بازار ایالات متحده و تقویت فشارهای ارزی، بسیاری از کشورها را در معرض ریسکهای اقتصادی قرار دهند.
با این حال، در این دوران نامطمئن، فرصتهای قابل توجهی نیز برای کشورهای نوظهور وجود دارد. کشورهایی که قادر به تنوع صادراتی، اتخاذ سیاستهای مالی انعطافپذیر و استفاده از فرصتهای موجود در زنجیرههای تأمین جهانی باشند، میتوانند از تحولات به نفع خود بهرهبرداری کنند.
سرمایهگذاران نیز باید با دقت بیشتری بر تحولات تجاری و اقتصادی نظارت کنند و با استفاده از ابزارهای پوشش ریسک و استراتژیهای مناسب، از خطرات احتمالی در این دوران بیثبات جلوگیری کنند. در نهایت، توانایی انطباق و انعطافپذیری در مقابل تغییرات سیاستی، کلید بقا و موفقیت در این شرایط پیچیده خواهد بود.
بازارهای نوظهور و دولت دوم ترامپ
پست های مرتبط

1404/02/27

1404/02/27
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.