اقتصاد (Economy) چیست؟
اقتصاد چیست؟
اقتصاد متشکل از بازارهای مختلفی است که اساساً مجموعه ای از خریداران و فروشندگان است یا عبارت است از مجموع کلیه فعالیت های مربوط به تولید، فروش، توزیع، مبادله و مصرف منابع محدود توسط گروهی از مردم که در آن زندگی و فعالیت می کنند.
اقتصاد سیستمی از سازمان ها و نهادهایی است که تولید و توزیع کالاها و خدمات را در یک جامعه یا تسهیل می کنند یا در آن نقش ایفا می کنند. اقتصاد تعیین می کند که چگونه منابع بین اعضای یک جامعه توزیع شود. آنها ارزش کالاها یا خدمات را تعیین می کنند و حتی تعیین می کنند که چه چیزهایی را می توان برای آن خدمات و کالاها مبادله کرد. برای اینکه عوامل تولید در نهایت پتانسیل خود مورد استفاده قرار گیرند، باید در یک اقتصاد سازماندهی شوند.
بازارهای اقتصادی مکانیسم هایی هستند که برای تخصیص منابع کمیاب در یک اقتصاد استفاده می شوند.اقتصاد یک کشور یک موضوع کلان اقتصادی است، اما بازار اقتصادی یک مکانیسم اقتصاد خرد است که نحوه عملکرد اقتصاد را توضیح می دهد.
این که یک جامعه چگونه نظام اقتصادی خود را ساختار می دهد تا حد زیادی یک موضوع سیاسی و اجتماعی است. ساختار سیاسی و حقوقی یک جامعه بر چگونگی انباشت ثروت، نحوه توزیع ثروت و منابع و نحوه رقابت مجاز بین شرکت کنندگان مختلف در اقتصاد حاکم است.
به طور خلاصه:
- اقتصاد، سیستمی از فعالیت های تولید و مصرف مرتبط با یکدیگر است که در نهایت تخصیص منابع را در یک گروه تعیین می کند.
- تولید و مصرف کالاها و خدمات به طور کلی نیازهای کسانی را که در آن زندگی می کنند و در آن فعالیت می کنند برآورده می کند.
- اقتصادهای مبتنی بر بازار که اقتصادهای بازار آزاد نیز نامیده میشوند، خود تنظیم میشوند و اجازه میدهند کالاها در پاسخ به تقاضای مصرفکنندگان تولید و توزیع شوند.
- اقتصادهای مبتنی بر فرماندهی توسط یک نهاد دولتی تنظیم می شوند که کالاهای تولید شده، مقدار آنها و قیمت پرداخت شده برای آنها را تعیین می کند.
- در دنیای مدرن، تعداد کمی از اقتصادها صرفاً مبتنی بر بازار یا دستور محور هستند.
تاریخچه مفهوم اقتصاد
کلمه اقتصاد از واژه یونانی برای مدیریت خانوار گرفته شده است و این کلمه هنوز در آن زمینه استفاده می شود. اقتصاد به عنوان یک حوزه مطالعاتی توسط فیلسوفان یونان باستان، به ویژه ارسطو، مورد توجه قرار گرفت، اما مطالعه مدرن اقتصاد در قرن ۱۸ اروپا، به ویژه در اسکاتلند و فرانسه آغاز شد.
آدام اسمیت، فیلسوف و اقتصاددان اسکاتلندی، که در سال ۱۷۷۶ کتابی برجسته به نام ثروت ملل نوشت ، در زمان خود به عنوان یک فیلسوف اخلاقی تصور می شد. او و معاصرانش تکامل اقتصادها را از سیستم های مبادله ای ماقبل تاریخ تا اقتصادهای پول محور و در نهایت اعتبار محور دنبال کردند.
در طول قرن نوزدهم، توسعه فناوری و رشد تجارت بینالملل پیوندهای قویتری را بین کشورها ایجاد کرد، روندی که در رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم شتاب گرفت. پس از ۵۰ سال از جنگ سرد، اواخر قرن ۲۰ و اوایل قرن ۲۱ شاهد جهانی شدن مجدد اقتصادها بودیم.
جهت مطالعه تاریخچه اقتصاد کلیک کنید.
انواع اقتصاد
در دنیای مدرن، تعداد کمی از کشورها صرفاً مبتنی بر بازار یا صرفاً مبتنی بر دستور هستند. اما بیشتر آنها به یکی از این مدل ها تمایل دارند.
اقتصادهای مبتنی بر بازار
اقتصادهای مبتنی بر بازار یا “بازار آزاد” به مردم و مشاغل اجازه می دهند تا آزادانه کالاها و خدمات را بر اساس عرضه و تقاضا مبادله کنند . ایالات متحده عمدتاً یک اقتصاد بازار است. تولیدکنندگان تعیین میکنند که چه چیزی فروخته و تولید میشود و چه قیمتهایی باید اعمال کنند. اگر انتظار موفقیت داشته باشند، آنچه را که مصرفکنندگان میخواهند تولید میکنند و آنچه را که مصرفکنندگان مایل به پرداخت هستند، دریافت میکنند.
از طریق این تصمیمات، قوانین عرضه و تقاضا قیمت ها و کل تولید را تعیین می کنند. اگر تقاضای مصرف کننده برای یک محصول خاص افزایش یابد، تولید تمایل به افزایش برای ارضای تقاضا دارد. افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت ها می شود تا زمانی که مصرف کنندگان از خرید خود عقب نشینی کنند. پس از آن تقاضا برای محصول کاهش می یابد و قیمت ها به همراه آن کاهش می یابد.
این کشش مداوم عرضه و تقاضا به اقتصاد بازار این امکان را می دهد که به طور طبیعی خود را متعادل کند. از آنجایی که قیمتها در یک بخش با تقاضا افزایش مییابد، پول و نیروی کار مورد نیاز برای پر کردن این تقاضا به مکانهایی که به آنها نیاز است منتقل میشود.
اقتصادهای مبتنی بر فرمان
اقتصادهای مبتنی بر فرماندهی به یک دولت مرکزی وابسته هستند که سطوح تولید، قیمت گذاری و توزیع کالاها را کنترل می کند. در چنین سیستمی، دولت مالک صنایعی است که از طرف مصرف کنندگانی که از آنها استفاده می کنند ضروری تلقی می شوند، رقابت بین شرکتها منع شده یا ممنوع است و قیمت ها کنترل شده است.
کمونیسم نیازمند اقتصاد مبتنی بر فرمان است. نمونه های معاصر عبارتند از کوبا و کره شمالی. یک اقتصاد مبتنی بر فرمان تلاش می کند تا جایگزین عملکرد عرضه و تقاضا شود.
اقتصادهای مختلط
اقتصادهای بازار مختلط به ندرت در دنیای مدرن وجود دارند زیرا معمولاً درجاتی از مداخله دولت یا برنامه ریزی مرکزی وجود دارد. حتی ایالات متحده را می توان یک اقتصاد مختلط در نظر گرفت. ممکن است تولید را الزامی نکند، اما راه هایی برای تأثیرگذاری بر آن دارد. مثلا:
- در اواخر سال ۲۰۲۱، رئیس جمهور جو بایدن دستور آزادسازی ۵۰ میلیون گالن نفت از ذخایر استراتژیک نفت این کشور را با هدف اعلام شده کاهش قیمت بنزین از طریق افزایش عرضه صادر کرد.
- در سال ۲۰۲۲، فدرال رزرو یک سری افزایش نرخ بهره را بر بانک های کشور اعمال کرد. هدف افزایش نرخ بهره در سراسر اقتصاد به منظور کاهش تقاضا برای وام و در نتیجه کاهش تورم در هزینه کالاها و خدمات بود.
در حقیقت، بیشتر اقتصادهای توسعهیافته جهان مدلهای مبتنی بر بازار و مبتنی بر فرمان را با هم ترکیب میکنند. چین تنها تا سال ۱۹۷۸ که یک سری اصلاحات را آغاز کرد که سرمایهگذاری خصوصی را تشویق میکرد، اقتصاد فرماندهی داشت.
حوزه های اقتصاد
اقتصاد را می توان به دو حوزه اصلی تمرکز کرد، اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.
جهت مطالعه مطلب “رشته اقتصاد – گرایش ها و دروس رشته” اقتصاد کلیک کنید.
اقتصاد خرد (اقتصاد شخصی است)
اقتصاد خرد پیامدهای اعمال فردی انسان را مطالعه می کند و کلید سلامت مالی یک فرد است. منابع شخصی نیز کمیاب است! همیشه می توان از یک دلار دیگر، یک ساعت وقت یا مهارت جدید استفاده کرد. دستیابی به رضایت بخش ترین تخصیص منابع بسیار مهم است و مطالعه مشکلات تخصیص توانایی فرد را برای تصمیم گیری روزانه و مادام العمر بهبود می بخشد.
برخی از نمونههایی از سوالات رایج روزمره اقتصاد عبارتند از: آیا برای دریافت آن ماشین جدید باید پول نقد پرداخت کنم، قرض بگیرم یا اجاره نامه امضا کنم؟ آیا باید وام مسکن بگیرم یا در بورس سرمایه گذاری کنم؟ آیا باید یک طرح ۴۰۱K را اکنون باز کنم یا تا سال آینده صبر کنم؟ اقتصاددانان می دانند که چگونه این تصمیمات را در زندگی خود اتخاذ کنند و می توانند در سطح شخصی یا حرفه ای به دیگران مشاوره دهند.
اقتصاد کلان (اقتصاد جهانی است)
اقتصاد کلان به مطالعه نحوه رفتار اقتصاد به عنوان یک کل، از جمله تورم، سطح قیمت ها، نرخ رشد، درآمد ملی، تولید ناخالص داخلی و تغییرات در نرخ اشتغال می پردازد. برخی از سوالات مهمی که اقتصاددانان آمریکایی تلاش می کنند به آنها پاسخ دهند عبارتند از: “در کشوری به ثروتی مانند ایالات متحده، چرا تعداد زیادی از مردم کم کار هستند؟” و “چه کسی تعیین می کند که چه مقدار پول در ایالات متحده در گردش است؟”
از سیاستمداران گرفته تا مربیان، روزنامه نگاران و برنامه ریزان شهری، درک کامل اقتصاد کلان تاثیر زیادی بر مهارت های رهبری، تصمیم گیری و توانایی برنامه ریزی برای آینده اجتماعی شکوفا دارد. برای برآوردن این نیاز، دپارتمان اقتصاد یک برنامه درسی چند رشته ای طراحی کرده است که دانش آموزان را برای مانور یکپارچه از یک حوزه به حوزه دیگر آماده می کند.
اقتصاد کلان در مقابل اقتصاد خرد چیست؟
اقتصاد کلان مطالعه عملکرد کلی یک اقتصاد است. ثبات و پیشرفت یک اقتصاد را در طول زمان با تجزیه و تحلیل شاخص های کلیدی ارزیابی می کند. اینها شامل تولید ناخالص داخلی (GDP)، اشتغال، تورم یا کاهش تورم و تراز تجاری است.
اقتصاد خرد مطالعه رفتار تک تک مصرف کنندگان و مشاغلی است که اقتصاد را تشکیل می دهند. انگیزه ها، عادات و رفتارهای آنها برای تعیین اینکه آیا یک اقتصاد در راستای منافع آنها عمل می کند یا خیر مورد مطالعه قرار می گیرد.
نشانگرهای اقتصادی
همانطور که در بالا ذکر شد، اقتصاد کلان مطالعه تصویر کلان است و این تصویر بدون مجموعه ای از شاخص های اقتصادی ناقص است. اینها برخی از این شاخص ها هستند که با دقت بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند:
تولید ناخالص داخلی (GDP)
تولید ناخالص داخلی، مجموع ارزش کل کالاها و خدمات تکمیل شده تولید شده توسط یک اقتصاد در یک دوره یک ساله است. تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ حدود ۲۳ تریلیون دلار بود.
بیکاری
گزارش بیکاری تعداد افرادی را که در یک دوره معین با حقوق کار می کنند تخمین می زند. مهمتر از آن، این عدد در طول زمان ردیابی می شود تا مشخص شود که آیا بیکاری در حال بدتر شدن است یا خیر. در ایالات متحده، اداره آمار کار (BLS) یک گزارش بیکاری ماهانه منتشر می کند که تعداد افراد شاغل، میانگین ساعات کار و میانگین درآمد آنها را مشخص می کند. این برای تولید نرخ بیکاری استفاده می شود.
تورم
تورم در قیمت مصرف کننده اندازه گیری و پیگیری می شود تا بتوان مشکلات موجود در اقتصاد را مشخص کرد. اگر نرخ تورم از نرخ رشد درآمد پیشی بگیرد، اقتصاد دچار مشکل می شود. تورم نیز می تواند منفی باشد، اما کاهش تورم کلی نسبتاً نادر است.
BLS همچنین یک گزارش تورم کلیدی برای ایالات متحده منتشر می کند. شاخص قیمت مصرف کننده هزینه های کالاها و خدمات را ماه به ماه دنبال می کند. این گزارش خود را به بخش های حیاتی هزینه های مصرف کننده، مانند هزینه های غذا، انرژی و اجاره تقسیم می کند. این اعداد تعیین کننده نرخ تورم هستند.
تراز تجاری
تراز تجاری یک اقتصاد، مقایسه مقدار پولی است که برای واردات کالاها و خدمات صرف می شود و مقدار پولی که برای کالاها و خدمات صادر می کند. در درجه اول با ثبت تمام محصولاتی که از گمرک یک کشور عبور می کنند اندازه گیری می شود. یک کشور زمانی به تراز تجاری مثبت دست می یابد که بیش از وارداتش صادر کند. وقتی بیشتر از اینکه بفروشد خرید می کند تراز تجاری منفی دارد.
هیچکدام لزوما خوب یا بد نیستند. یک کشور ممکن است تراز تجاری منفی داشته باشد، زیرا تجارت های خارجی به شدت در آینده آن سرمایه گذاری می کنند. کشوری که تراز تجاری مثبتی دارد، ممکن است سیاستهای حمایتی داشته باشد که در درازمدت به آن آسیب برساند. بر اساس گزارش دفتر تحلیل اقتصادی آمریکا، کسری تراز تجاری ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ حدود ۸۵۹٫۱ میلیارد دلار بود که نسبت به سال قبل ۱۸۲٫۴ میلیارد دلار افزایش داشت.
چگونه می توان تشخیص داد که وضعیت اقتصادی خوب است یا بد؟
مردم از عبارات بسیاری برای توصیف اقتصاد استفاده می کنند. آنها می گویند سالم، پر رونق یا در مکان خوبی است. در مواقع بد، ضعیف، در حال مبارزه و افسرده است. شاید احساس خماری هم داشته باشد؟
چهار چیز به شما ایده ای از وضعیت اقتصادی می دهد:
- تولید ناخالص داخلی یا رشد اقتصادی: این معیار تمام کالاها و خدماتی است که در یک کشور در یک دوره زمانی مثلاً یک سال تولید می شود. افزایش به معنای رشد اقتصاد است.
- تورم: سرعتی که قیمت ها در مغازه ها افزایش می یابد. دولت هر چیزی بالاتر یا کمتر از ۲ درصد را نامطلوب می داند.
- بیکاری: چند نفر می خواهند کار کنند اما نمی توانند شغلی پیدا کنند. هر چه کمتر، بهتر.
- نابرابری: چگونه ثروت و رفاه یک کشور توزیع می شود. اقتصاددانان تمایل دارند که نابرابری بالا را نشانهای از اقتصاد «ناسالم» بدانند.
اقتصاد برای شماست
اگر می خواهید ثروت، فقر، رشد، تجارت، پول، شغل، درآمد، رکود، رکود، قیمت ها و انحصارها را درک کنید و مطالعه کنید که چه چیزی دنیا را روز به روز کار می کند، مجذوب حوزه پیچیده اقتصاد خواهید شد.
همه ما در یک اقتصاد شرکت می کنیم، اقتصاد جامعه ای است که با تجزیه و تحلیل تخصیص منابع آن مشاهده می شود. هر فرد و خانواده ای در جامعه باید سهمی داشته باشد. در مقابل، هر یک از کالاها و خدمات ارائه شده توسط سایر اعضای جامعه انتظار دارند. در دوران مدرن، کارکرد یک اقتصاد توسط اقتصاددانان تحلیل و کمیت می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.