سیستم اقتصادی دستوری چیست؟
سیستم اقتصادی دستوری Command economic system
سیستم اقتصادی دستوری یا فرماندهی سیستمی است که در آن دولت برای تولید، فرآیند، کمیت و قیمت کالا در یک کشور تصمیم گیری می کند. در این سیستم دولت درآمد و سرمایه گذاری را نیز مدیریت می کند. ملت کمونیستی مانند شوروی سابق، کوبا و کره شمالی بر اساس این سیستم کار می کنند.
به طور خلاصه:
- در یک اقتصاد دستوری، دولت مرکزی سطح تولید کالاها را دیکته می کند و توزیع و قیمت آنها را کنترل می کند.
- طرفداران اقتصادهای فرماندهی استدلال می کنند که کنترل دولتی به جای شرکت خصوصی می تواند توزیع عادلانه کالاها و خدمات را تضمین کند.
- در یک سیستم بازار آزاد، شرکت های خصوصی سطح تولید و قیمت را بر اساس تقاضا تعیین می کنند.
تاریخچه سیستم اقتصاد دستوری
اقتصادهای فرماندهی در طول تاریخ در نقاط مختلف جهان وجود داشته است. یک نمونه اسپارت باستانی است که از اقتصاد فرماندهی مبتنی بر نظامی برای حمایت از ارتش خود استفاده می کرد.
اتحاد جماهیر شوروی نمونه دیگری از کشوری است که بر اقتصاد فرماندهی تکیه داشت. پس از انقلاب بلشویکی در سال ۱۹۱۷، اتحاد جماهیر شوروی از سرمایه داری دور شد و به سوسیالیسم رفت. اقتصاد فرماندهی اتحاد جماهیر شوروی بر اساس آثار کارل مارکس و ولادیمیر لنین بود. دولت به طور متمرکز اقتصاد را برنامه ریزی کرد و سطح تولید و قیمت ها را تعیین کرد.
اقتصاد فرماندهی اتحاد جماهیر شوروی در نهایت به ناکارآمدی و فقدان نوآوری منجر شد. اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ منحل شد و از یک اقتصاد دستوری به یک سیستم بازار آزاد حرکت کرد. Otto Neuratnerh، اقتصاددان وینی، ایده اقتصاد دستوری را در کتاب خود “برنامه ریزی اقتصادی و نظم بین المللی” در سال ۱۹۲۲ مطرح کرد. او آن را به عنوان راهی برای کنترل تورم فوق العاده پیشنهاد کرد. کلمه آلمانی “Befehlswirtschaft” گاهی اوقات برای اشاره به اقتصاد دستوری استفاده می شود.
مشخصات سیستم اقتصادی دستوری
کنترل دولت
دولت یک ملت یک برنامه متمرکز برای اقتصاد ایجاد می کند، به طور کلی به مدت پنج سال که در آن بر اهداف اجتماعی و اقتصادی کشور بسته به عواملی مانند بخش ها و منطقه تمرکز می کنند، در حالی که بودجه هر ساله برای مشاهده تکمیل برنامه ریزی و مدیریت می شود. اهداف و در صورت اقتضای شرایط، تغییرات لازم را در سیاست گذاری انجام دهند.
بودجه و تخصیص منابع
پس از تعیین اهداف پنج ساله، دولت نیز سیاست گذاری می کند، منابع را به بخش های مختلف تخصیص می دهد و رشد را مشاهده می کند. دولت از منابع طبیعی استفاده می کند و سرمایه به اهداف، برنامه ها و پیشرفت هر بخش بستگی دارد. دولت همچنین در مورد کاهش بیکاری در یک کشور تصمیم می گیرد.
اولویت بندی
بر اساس شرایط، دولت برنامه ای برای تولید، فرآیند، قیمت و مقدار کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور ایجاد می کند. به عنوان مثال، غذا، پوشاک و سرپناه برای همه می تواند به عنوان یک اولویت ملی توسط دولت تعیین شود و آنها می توانند برنامه ای ایجاد کنند و منابع لازم را برای کار در این هدف اختصاص دهند.
بدون رقابت
از آنجایی که دولت تقریباً تمام جنبه های اقتصادی را کنترل می کند، شرکت های خصوصی هیچ رقابتی ندارند. به عنوان مثال، دولت یک کشور بخشهای عمدهای مانند مالی، خودرو، فناوری اطلاعات و تاسیسات را کنترل میکند.
اقتدار
از آنجایی که دولت تنها مرجع تصمیم گیری برای تصمیم گیری های مهم در چنین اقتصادی است، سیاست ها، قوانین، مقررات، اهداف، قیمت ها و کمیت ها را در یک برنامه اقتصادی متمرکز ایجاد می کند. بنابراین، حتی اگر بخش خصوصی وجود دارد، همه شرکت ها باید از قوانین و مقررات تعیین شده توسط دولت پیروی کنند و نمی توانند بر اساس اراده آزاد عمل کنند.
سیستم اقتصادی دستوری چگونه کار می کند؟
در اقتصاد دستوری، دولت تمام قدرت را در اختیار دارد. این بدان معنی است که می تواند دستورالعمل هایی را برای مشاغل صادر کند و به آنها بگوید چه چیزی و چه مقدار تولید کنند. دولت نیز می تواند قیمت ها را کنترل کند. این به آن اجازه می دهد تا اطمینان حاصل کند که کالاها با قیمت پایین در دسترس هستند یا آن کالاهای خاص با کمبود عرضه می شوند.
علاوه بر این، دولت می تواند منابع را به دلخواه تخصیص دهد. این بدان معنی است که می تواند کسب و کارها را به سمت سرمایه گذاری در بخش های خاصی از اقتصاد یا استفاده از منابع خاص هدایت کند. دولت نیز می تواند سطح تولید را کنترل کند. این به آن اجازه می دهد تا اطمینان حاصل کند که یک کالای خاص خیلی زیاد یا خیلی کم نیست
نمونه هایی از اقتصاد دستوری
- اتحاد جماهیر شوروی: همه کشورهای تحت اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۹۱ بر اساس اقتصاد فرماندهی کار می کردند. دولت تمام تصمیمات مهم را برای کل کشور اتخاذ می کرد.
- چین: پس از جنگ جهانی دوم، چین تحت جامعه ای کار می کرد که توسط آن اداره می شدکمونیسم، جایی که دولت برنامه ای برای رشد اقتصادی ایجاد کرد. اگرچه اکنون این کشور تحت اقتصادهای مختلط فعالیت می کند، اما دولت آن هنوز برنامه های پنج ساله ای را برای رشد اقتصادی و اهداف ایجاد می کند.
- کوبا: از زمان انقلاب ۱۹۵۹، کوبا بر اساس اقتصاد دستوری کار می کرد، اکنون برای افزایش رشد به سمت یک اقتصاد مختلط حرکت می کند.
- دیکتاتوری: کشورهایی هستند که اقتدار یک نفر در آن حکومت را کنترل می کند. آنها همچنین در یک اقتصاد فرماندهی کار می کنند که در آن دولت بسیاری از بخش های تجاری را کنترل می کند. به عنوان مثال، برخی از کشورهای خاورمیانه مانند مصر، ایران، لیبی و غیره تحت دیکتاتوری هستند.
مزایای سیستم اقتصادی دستوری
- بسیج منابع: در یک اقتصاد مختلط، از آنجایی که دولت تمام کنترل را در دست دارد، میتواند در مورد استفاده از منابع، تصمیمگیری سریع، شروع پروژههای بزرگ و ایجاد تغییرات برای دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی انجام دهد.
- بدون وقفه: به دلیل کنترل دولت، نمی توان تصمیمات و پروژه ها را با شکایت های فردی علیه آنها کند کرد.
- چشم انداز منحصر به فرد: طبق چشم انداز منحصر به فرد دولت عمل می کند و همه افراد در اقتصاد در راستای این هدف تلاش می کنند که باعث می شود کشور به اهداف اجتماعی و اقتصادی خود به نحو بهتری دست یابد.
- استفاده مستقیم از منابع: دولت در مورد استفاده از منابع از طریق یک برنامه پنج ساله تصمیم گیری می کند و بودجه را در یک سال مالی مدیریت می کند تا رشد را مشاهده کند.
معایب سیستم اقتصادی دستوری
- کنترل کامل به دولت: در این اقتصاد، مدیریت کشور همه تصمیمات را می گیرد و مردم باید از آنها پیروی کنند. در این فرآیند اغلب ظرفیت سیستم نادیده گرفته می شود و مردم مجبور می شوند بر اساس آن عمل کنند.
- توسعه اقتصاد سایه/بازار سیاه: زمانی که نیازهای مردم در این اقتصاد برآورده نشود، بازارها از طریق اقتصاد سایه/بازار سیاه عمل می کنند که در آن بازار کالاها و خدماتی را ارائه می دهد که دولت با برچسب قیمت اضافی ارائه نمی کند. چنین بازارهایی باعث ایجاد ثروت غیرقانونی وجریان پول، تضعیف کل نظام اقتصادی و اجتماعی.
- عدم درک: بسیاری از دولتها در اقتصادهای فرماندهی با چالش درک بهروزرسانیهای نیازهای بازار مواجه هستند که تطبیق نیازهای مصرفکننده و قیمتها را برای آنها دشوار میکند.
- دلسرد کردن رقابت و نوآوری: این امر از نوآوری و رقابت جلوگیری می کند و منجر به کندی در اقتصاد می شود زیرا بازار جهانی بر روی نوآوری، رقابت و انطباق با فناوری جدید کار می کند و عمل می کند. برای این امر، تامین نیازهای بازار مصرف از نظر اقتصاد داخلی و جهانی همیشه یک چالش بزرگ است.
اقتصاد دستوری در مقابل اقتصاد بازار آزاد
اقتصاد بازار آزاد اقتصادی است که در آن قیمت کالاها و خدمات بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می شود. شرکتهای منفرد آزادند که قیمتهای خود را تعیین کنند، کارکنان خود را استخدام و اخراج کنند و هر آنچه را که سودآور میدانند تولید کنند. در اقتصاد دستوری، دولت تمام تصمیمات اقتصادی را می گیرد. دولت قیمت ها را تعیین می کند و تعیین می کند که چه چیزی تولید می شود و منابع را تخصیص می دهد. اقتصادهای فرماندهی به عنوان اقتصادهای برنامه ریزی شده نیز شناخته می شوند.
برخی از اقتصاددانان استدلال می کنند که اقتصادهای دستوری کارآمدتر از اقتصادهای بازار آزاد هستند، در حالی که برخی دیگر برعکس آن را ادعا می کنند. اقتصادهای فرماندهی می توانند در مواقع بحران زیرک تر باشند، اما ممکن است کارایی کمتری داشته باشند و منجر به رکود شوند. هر دو سیستم مزایا و معایبی دارند و اکثر کشورها اقتصاد مختلط دارند که شامل عناصر هر دو است. اقتصادهای دستوری در کشورهایی با دولت های اقتدارگرا رایج تر است، در حالی که اقتصادهای بازار آزاد در کشورهای دموکراتیک رایج تر است
در نتیجه
- اقتصاد دستوری با کنترل متمرکز کار می کند، که اجازه نمی دهد عوامل مهمی مانند تقاضا و عرضه در مورد تولید، فرآیند، کمیت و قیمت کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور تصمیم گیری کنند. همچنین از رقابت و نوآوری که جنبه های مهم اقتصاد جهانی امروز هستند، جلوگیری می کند.
- اگرچه دولت بر تخصیص منابع برای دستیابی به رفاه اقتصادی و اجتماعی در طول زمان تمرکز دارد، بسیاری از کشورهای تحت فرمان اقتصاد نتوانسته اند به این هدف دست یابند. با این حال، مزایای خاصی از اقتصاد دستوری وجود دارد که در آن دولت می تواند تصمیمات سریعی را بر اساس نیاز بازار برای دستیابی به اهداف اقتصادی خود اتخاذ کند.
- با گذشت زمان در عصر جدید، به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، بسیاری از اقتصادهای جهان شامل جنبه های سرمایه داری هستند که مفهومی از اقتصادهای مختلط را ایجاد کرده است که در آن رقابت و نوآوری ترویج می شود. با این حال، برخی از کالاها و خدمات تحت کنترل دولت باقی می مانند در حالی که اکثر بخش ها اکنون توسط تقاضا و عرضه کنترل می شوند.
سوالات متداول سیستم اقتصادی دستوری
ویژگی اصلی سیستم اقتصادی دستوریچیست؟
ویژگی اصلی یک اقتصاد فرماندهی خالص، کنترل دولت است. به جای اینکه به نیروهای بازار اجازه دهد تولید کالاها و خدمات را دیکته کنند، دولت اولویت های اقتصادی را تعیین می کند و تولید و قیمت گذاری را کنترل می کند.
چگونه یک اقتصاد دستوری با یک اقتصاد بازار مختلط متفاوت است؟
اقتصاد بازار مختلط برخی از جنبه های اقتصاد دستوری و اقتصاد بازار را ترکیب می کند. برخی از جنبه های اقتصاد تحت کنترل دولت است، در حالی که برخی دیگر آزادانه توسط نیروهای بازار تعیین می شوند. ایالات متحده نمونه ای از اقتصاد مختلط است.
چه کسی در سیستم اقتصادی دستوری تصمیم می گیرد؟
در اقتصاد دستوری، دولت یا برخی از مقامات مرکزی دیگر همه جنبه های اقتصاد را کنترل می کنند
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.