بیکاری طبیعی چیست؟
بیکاری طبیعی Natural Unemployment
بیکاری طبیعی یا نرخ طبیعی بیکاری به بخشی از بیکاری در یک اقتصاد سالم اشاره دارد. این نشان دهنده حضور طبیعی بیکاری در یک اقتصاد با اشتغال کامل است. این پدیده در اقتصاد به این واقعیت اشاره دارد که اشتغال کامل لزوماً سناریوی بیکاری صفر نیست.
اقتصاد سالم و فعال با افزایش تولید ناخالص داخلی نشان می دهد که کشور دارای اشتغال کامل است. با این حال، درصدی از بیکاری وجود خواهد داشت. بیکاری صفر یک مفهوم تئوریک است و در حالت ایده آل، مهم نیست که اقتصاد یک کشور چقدر خوب یا رونق داشته باشد، نمی توان به آن دست یافت.
مفهوم بیکاری طبیعی زمانی مرتبط است که اقتصاد در حال شکوفایی است و سناریوی رشد اقتصادی مثبتی را نشان می دهد. همچنین نشان می دهد که وجود نداردبیکاری دوره ایبرخلاف زمانی که اقتصاد رشد منفی مانند رکود را نشان می دهد. با این حال، حتی در اقتصادهای سالم، افرادی بین شغل، افرادی هستند که به دلیل سیاست های دولت، تحولات تکنولوژیکی و غیره شغل خود را از دست داده اند. از این رو این مفهوم بیشتر به سمت اقتصادهای سالم با فرصت های فراوان متمایل است.
نرخ بیکاری تعداد بیکاران را به عنوان درصدی از کل نیروی کار محاسبه می کند. در ایالات متحده، برای محاسبه نرخ بیکاری، نیروی کار شامل همه افراد شاغل و بیکار ۱۶ سال و بالاتر، به جز پرسنل نظامی فعال یا نهادینه می شود. افراد در صورتی شاغل تلقی می شوند که برای کار یا سود حاصل از کار در هفته قبل دستمزد دریافت کنند. اگر فردی بیکار باشد اما در چهار هفته گذشته به دنبال کار نبوده باشد، فوراً برای کار در دسترس نباشد، یا هر دو، آن فرد به عنوان بخشی از نیروی کار محسوب نمی شود.
به طور خلاصه:
- بیکاری طبیعی حداقل نرخ بیکاری ناشی از نیروهای واقعی یا داوطلبانه اقتصادی است.
- این نشان دهنده تعداد افراد بیکار به دلیل ساختار نیروی کار است، از جمله افرادی که با فناوری جایگزین شده اند یا افرادی که فاقد مهارت های لازم برای استخدام هستند.
- بیکاری طبیعی به دلیل انعطافپذیری بازار کار ادامه دارد، که به کارگران اجازه میدهد به شرکتها و از آنها سرازیر شوند.
مولفه های بیکاری طبیعی
۱- بیکاری اصطکاکی
بیکاری اصطکاکی زمانی اتفاق میافتد که کارگران «در بین مشاغل» هستند، یعنی زمانی که افراد در نیروی کار به دنبال شغلی هستند اما هنوز نمیتوانند شغلی پیدا کنند. این شامل فارغ التحصیلان اخیر و کارمندانی است که با اخراج غیرمنتظره مواجه هستند و فعالانه در حال جستجو هستند. برای کاهش بیکاری اصطکاکی، دولت باید منابع خود را بر کاهش هزینه های اطلاعاتی متمرکز کند تا حجم بیشتری از اطلاعات بازار کار در اقتصاد وجود داشته باشد.
۲- بیکاری ساختاری
بیکاری ساختاری به بیکاری اطلاق می شود که به دلیل عدم تطابق بین مهارت هایی که یک کارگر ارائه می دهد و مهارت هایی که کارفرمایان می خواهند ایجاد می شود. نمونه ای از بیکاری ساختاری سناریویی است که در آن یک مهندس نرم افزار در یک زبان کدگذاری کهنه شده است مهارت دارد که منجر به بیکاری می شود. ارائه برنامههای آموزشی و آموزش یارانهای برای مهارتسازی راهی برای کاهش بیکاری ساختاری است.
۳- بیکاری مازاد
بیکاری مازاد ناشی از سختی دستمزدها و تغییرات در قوانین حداقل دستمزد است. به عنوان مثال، اگر مقامات تصمیم بگیرند حداقل دستمزد را در هر زمان ۲ دلار افزایش دهند، احتمالاً برخی از کارگران به دلیل کاهش تقاضای نیروی کار اخراج خواهند شد. این به بیکاری طبیعی در اقتصاد کمک می کند.
چه چیزی بر بیکاری طبیعی تأثیر می گذارد؟
۱- بهره وری و پیشرفت های تکنولوژیکی
تغییرات در بهره وری کارگران تعیین کننده تقاضا برای کار است که به نوبه خود بر نرخ طبیعی بیکاری تأثیر می گذارد. افزایش غیرمنتظره بهرهوری میتواند منجر به تقاضای بالاتر برای نیروی کار با نرخ دستمزد معین شود و اگر تغییر در بلندمدت ادامه یابد، میتواند نرخ طبیعی بیکاری را کاهش دهد.
۲- سیاست های عمومی
دولت ها و سیاست های عمومی می توانند به طور قابل توجهی بر نرخ طبیعی بیکاری تأثیر بگذارند. با کاهش هزینههای اطلاعاتی، دولتها میتوانند بازار کار را برای نامزدهای بالقوه قابل دسترستر کنند که ممکن است بیکاری اصطکاکی و زمان صرف شده برای جستجوی شغل را کاهش دهد.
به همین ترتیب، پرداخت یارانه به برنامههای آموزشی در شرکتها و حمایت از یادگیری مهارتهای مهم عملی، گام دیگری است که دولت میتواند برای کاهش بیکاری ساختاری در اقتصاد بردارد و در نتیجه نرخ طبیعی بیکاری را کاهش دهد.
از سوی دیگر، اگر مزایای بیکاری به اندازه کافی برای کارگران خوب باشد، دولت ممکن است نرخ طبیعی بیکاری را نیز افزایش دهد. اگر مزایای بیکاری کالاها و خدمات کافی را برای کارگران فراهم کند، احتمالاً هزینه فرصت اشتغال نداشتن کم خواهد بود و بعید است که کارگران انگیزه جستجوی شغل داشته باشند.
سیاست های کاهش نرخ طبیعی بیکاری
سیاست های طرف عرضه برای کاهش نرخ طبیعی بیکاری . این سیاست ها عبارتند از:
- بهبود آموزش و آموزش اشتغال برای ارتقای مهارت های نیروی کار. این به آنها کمک می کند تا دانش مورد نیاز برای مشاغل موجود در بازار را به دست آورند.
- آسانتر کردن جابجایی هم برای نیروی کار و هم برای شرکتها. دولت میتواند با ایجاد انعطافپذیری بیشتر در بازار مسکن، مانند ارائه فرصتهای اجاره کوتاهمدت، به این مهم دست یابد. دولت همچنین می تواند تقاضا شرکت ها را برای توسعه در شهرهای با شغل بالا تشویق و تسهیل کند.
- تسهیل استخدام و اخراج کارگران
- افزایش انعطاف پذیری نیروی کار. به عنوان مثال، کاهش حداقل دستمزد و قدرت اتحادیه کارگری.
- کاهش مزایای رفاهی برای تشویق کارگران به جستجوی کار با نرخ دستمزد فعلی.
چرا بیکاری طبیعی ادامه دارد؟
به طور سنتی توسط اقتصاددانان اعتقاد بر این بود که اگر بیکاری وجود داشته باشد، به دلیل کمبود تقاضا برای نیروی کار یا کارگران است. بنابراین، اقتصاد باید از طریق اقدامات مالی یا پولی برای تقویت فعالیت های تجاری و در نهایت تقاضا برای نیروی کار تحریک شود. با این حال، این روش تفکر از بین رفت زیرا متوجه شد که، حتی در طول دورههای رشد اقتصادی قوی، به دلیل جریان طبیعی کارگران به شرکتها و از آنها، همچنان کارگران بیکار بودند.
حرکت طبیعی نیروی کار یکی از دلایلی است که چرا نمی توان به اشتغال کامل واقعی دست یافت، زیرا به این معنی است که کارگران در اقتصاد ایالات متحده انعطاف ناپذیر یا بی حرکت هستند. به عبارت دیگر، ۱۰۰% اشتغال کامل در یک اقتصاد در درازمدت دست نیافتنی است. اشتغال کامل واقعی نامطلوب است زیرا نرخ بیکاری بلندمدت ۰% نیازمند یک بازار کار کاملاً انعطاف ناپذیر است که در آن کارگران نمی توانند شغل فعلی خود را ترک کنند یا برای یافتن شغل بهتر آن را ترک کنند.
بر اساس مدل تعادل عمومی اقتصاد، بیکاری طبیعی برابر با سطح بیکاری یک بازار کار در تعادل کامل است. این تفاوت بین کارگرانی است که خواهان شغل با نرخ دستمزد فعلی هستند و کسانی که مایل و قادر به انجام چنین کاری هستند. بر اساس این تعریف از بیکاری طبیعی، این امکان وجود دارد که عوامل نهادی – مانند حداقل دستمزد یا درجات بالای عضویت در اتحادیه – نرخ طبیعی را در بلندمدت افزایش دهند.
سوالات متداول
انواع بیکاری طبیعی چیست؟
بیکاری اصطکاکی: ناشی از جستجوی کارگران یا فارغ التحصیلان برای مشاغل جدید
بیکاری ساختاری: بیکاری ساختاری به بیکاری اطلاق می شود که به دلیل عدم تطابق بین مهارت هایی که یک کارگر ارائه می دهد و مهارت هایی که کارفرمایان می خواهند ایجاد می شود.بیکاری مازاد: ناشی از عدم تطابق بین مجموعه مهارت کارگران و مهارت های مورد نیاز کارفرمایان
فرمول نرخ طبیعی بیکاری چیست؟
این نسبت افراد بیکار به تعداد افراد نیروی کار است. می توان آن را به فرمول زیر توضیح داد:
NU = (FU + SU)/LF*100
NU = نرخ طبیعی بیکاری بر حسب درصد
FU = تعداد افراد بیکار اصطکاکی
SU = تعداد افراد بیکار ساختاری
LF = تعداد افراد در حال کار زور (شاغل و بیکار)
نرخ بیکاری طبیعی آمریکا چقدر است؟
دفتر بودجه کنگره در ایالات متحده تخمین زد که این نرخ در ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ ۴٫۴ درصد است. زمانی که اقتصاد در پتانسیل کامل و سالم، با بیکاری ساختاری و اصطکاکی و بدون بیکاری ادواری باشد، مرتبط و تحلیل می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.