بیکاری پنهان چیست؟
بیکاری پنهان Disguised Unemployment
بیکاری پنهان زمانی وجود دارد که بخشی از نیروی کار یا بدون کار مانده یا به شیوه ای اضافی کار می کند به طوری که بهره وری کارگر اساساً صفر است. این بیکاری است که بر تولید کل تأثیر نمی گذارد. یک اقتصاد بیکاری پنهان را زمانی نشان می دهد که بهره وری پایین است و تعداد زیادی از کارگران مشاغل بسیار کمی را پر می کنند.
به طور خلاصه:
- بیکاری پنهان بیکاری است که بر تولید کل اقتصادی تأثیر نمی گذارد.
- زمانی اتفاق می افتد که بهره وری پایین باشد و تعداد زیادی از کارگران مشاغل بسیار کمی را پر کنند.
- می تواند به هر بخشی از جمعیت که با ظرفیت کامل شاغل نیستند اشاره کند.
درک بیکاری پنهان
بیکاری پنهان اغلب در کشورهای در حال توسعه وجود دارد که جمعیت زیاد آنها نیروی کار مازاد ایجاد می کند. این می تواند با بهره وری پایین مشخص شود و اغلب با بازارهای کار غیررسمی و بازارهای کار کشاورزی همراه است که می تواند مقادیر قابل توجهی کار را جذب کند.
بیکاری پنهان یا پنهان می تواند به هر بخشی از جمعیت که با ظرفیت کامل شاغل نیستند اشاره کند، اما اغلب در آمارهای رسمی بیکاری در اقتصاد ملی به حساب نمی آید. این میتواند شامل کسانی باشد که بسیار کمتر از تواناییهایشان کار میکنند، کسانی که موقعیتهایشان ارزش کلی کمی از نظر بهرهوری دارد، یا هر گروهی که در حال حاضر به دنبال کار نیست اما قادر به انجام کارهای ارزشمند است.
راه دیگری برای فکر کردن در مورد بیکاری پنهان این است که بگوییم مردم شاغل هستند اما نه به روشی بسیار کارآمد. آنها مهارتهایی دارند که روی میز باقی میمانند، مشاغلی هستند که با مهارتهایشان همخوانی ندارد (احتمالاً به دلیل ناکارآمدی در بازار که مهارتهایشان را تشخیص نمیدهد) یا کار میکنند اما نه به اندازهای که میخواهند.
انواع بیکاری پنهان
- اشتغال ناقص در شرایط خاص، افرادی که کار پاره وقت انجام می دهند، در صورت تمایل می توانند به عنوان بیکاری پنهان شناخته شوند و می توانند یک کار تمام وقت انجام دهند. همچنین شامل کسانی می شود که کار بسیار کمتر از مجموعه مهارت خود را می پذیرند. در چنین شرایطی، بیکاری پنهان را می توان «کم کاری» نیز نامید، از جمله کسانی که در برخی ظرفیت ها فعالیت می کنند اما نه با حداکثر ظرفیت.
- بیماری و ناتوانی یکی دیگر از دسته هایی که می توان آن ها را شامل می شود کسانی هستند که بیمار یا ناتوان هستند. اگرچه ممکن است فعالانه عمل نکنند، اما ممکن است بتوانند در اقتصاد موفق باشند. در مورد معلولیت، این نوع از بیکاری پنهان موقتی است و در زمانی که فردی به دنبال کمک با معلولیت است طبقه بندی می شود. این بدان معناست که فرد اغلب به عنوان بخشی از آمار بیکاری یک کشور در نظر گرفته نمی شود.
- دیگر به دنبال کار نیستید علت هر چه باشد، اگر فردی جستجوی شغل را متوقف کند، اغلب وقتی نوبت به اندازه گیری نرخ بیکاری می رسد، دیگر بیکار محسوب نمی شود. بسیاری از کشورها نیاز دارند که یک فرد فعالانه به دنبال شغل باشد تا به عنوان بیکار محسوب شود.
مثال ها
بیکاری پنهان به کم کاری یا بیکاری جزئی اشاره دارد. اجازه دهید به چند مثال نگاه کنیم تا پیامدهای عملی بیکاری پنهان را درک کنیم.
مثال ۱
به عنوان مثال، فردی که دارای ناتوانی در راه رفتن است، تحرک محدودی دارد و ممکن است نتواند از پتانسیل کامل خود استفاده کند. این بدان معناست که آنها ممکن است به دنبال مکانی برای کار باشند که از نظر امکانات و زیرساخت برای معلولان دوستانه تر و دلپذیرتر باشد. این معیارها ممکن است فرصت های کاری را برای یک فرد محدود کند و آنها ممکن است به دنبال گزینه های مناسب تری باشند.
دادههای جمعآوریشده در مورد افراد دارای معلولیت در بررسی جمعیت فعلی (CPS) که توسط اداره آمار کار ایالات متحده منتشر شده است نشان میدهد که افرادی که هر گونه معلولیتی دارند، بیشتر از افرادی که معلول نیستند، به خوداشتغالی میپردازند. همین گزارش همچنین تاکید کرد که در سال ۲۰۲۱ در ایالات متحده، ۲۹ درصد از کارگران دارای معلولیت در یک شغل پاره وقت به کار گرفته شده اند، در حالی که کارگران پاره وقت بدون معلولیت ۱۶ درصد از نیروی کار را تشکیل می دهند.
مثال ۲
مفهوم بیکاری پنهان دلایل مختلفی را توضیح می دهد که چرا یک اقتصاد با چنین بیکاری مواجه است. دو دلیل از این قبیل، نسبت پایین سرمایه به نیروی کار و در دسترس بودن ضعیف نیروی کار ماهر است. اینها دلایل مهمی برای سطوح بالای بیکاری پنهان در کشورهای در حال توسعه آفریقا هستند.
در مورد آفریقای جنوبی ، سیستم آموزشی مجموعه مهارت های کافی یا آموزش صنعتی را ارائه نمی دهد. بنابراین، پتانسیل واقعی نیروی کار محقق نشده باقی می ماند، یا آنها نمی توانند به بازار رسمی کار دسترسی پیدا کنند. در نتیجه، سطوح ضعیف صنعتی شدن در این قاره وجود دارد.
بیکاری پنهان شامل:
از آنجایی که بیکاری پنهان می تواند به عنوان شغل غیرمولد تلقی شود، موارد زیر را شامل می شود:
- افرادی که به صورت پاره وقت مشغول به کار هستند اما دارای قابلیت ها و مهارت هایی هستند که بتوانند در سطح اشتغال تمام وقت کار کنند و مولد باشند.
- افرادی که مشاغلی را با شرایطی که کمتر از مهارت ها و توانایی های آنها است می پذیرند. یک مثال می تواند فردی با مدرک دانشگاهی یا دانشگاهی باشد که به دلیل ناتوانی در یافتن شغلی مناسب تر با شرایط خود، شغلی را به عنوان گوینده می پذیرد.
- افراد مبتلا به بیماری یا ناتوانی که می توانند وظایف خاصی را انجام دهند نیز در معرض بیکاری پنهان قرار می گیرند. به این دلیل است که آنها ممکن است بتوانند مشاغل خاصی را انجام دهند اما معمولاً در آمار ملی بیکاری یک کشور لحاظ نمی شوند.
- افرادی که شغلشان زائد شد و به بازنشستگی پیش از موعد متقاعد شدند.
- افرادی که وظایف شغلی را انجام می دهند که از نظر بازده کلی غیرمولد هستند.
- افرادی که در جستجوی کار نیستند. آنها عموماً بیکار محسوب نمی شوند. چندین کشور فقط جویندگان کار را در آمار بیکاری خود لحاظ می کنند.
بیکاری پنهان در مقابل بیکاری فصلی
بیکاری پنهان به اشتغال بیش از حد نیروی کار در یک فعالیت خاص اشاره دارد که تنها به چند کارگر نیاز دارد. بنابراین، بهرهوری کلی نیروی کار بسیار پایین است زیرا تعداد زیادی از کارگران همان کار را انجام میدهند یا مشاغل بسیار کمی در دسترس هستند. از سوی دیگر، بیکاری فصلی زمانی به وجود می آید که کار یا شغل در طول یک دوره یا سال کمیاب باشد. به عنوان مثال، در طول فصول خاص زراعی، تقاضای نیروی کار در صنایع مبتنی بر کشاورزی از جمله فرآوری و تولید مواد غذایی بالا است.
نمونهای از بیکاری فصلی میتواند فعالیتهای ماجراجویی زمستانی مانند اسکی یا سورتمه برفی باشد که گردشگران زیادی را در فصول اوج جذب میکند. بنابراین، افرادی که به عنوان مربی و راهنمای توریست کار می کنند، به مدت ۳ تا ۴ ماه کارهای پاره وقت انجام می دهند و با بهره وری بالاتر درآمد بیشتری ایجاد می کنند.
تفاوت عمده بین بیکاری پنهان و بیکاری فصلی در بهره وری نیروی کار و تقاضای کار است. در حالی که در وضعیت بیکاری پنهان یا پنهان، کارگران ممکن است در بهره وری خود اضافی یا ناکارآمد باشند. این ناکارآمدی بهره وری نهایی را صفر می کند و هیچ تغییری در تولید کل ایجاد نمی کند. با این حال، در زمان بیکاری فصلی، به دلیل بیکاری صنایع فصلی، تقاضا برای نیروی کار وجود ندارد.
بنابراین، در مورد بیکاری فصلی، کارگران از دوره بیکاری خود آگاه هستند و با افزایش تولید کلی در زمانی که تقاضا زیاد است، مشارکت می کنند. برعکس، در مورد بیکاری پنهان، حتی نیروی کار فراوان نیز نمی تواند خروجی اضافی ایجاد کند.
سوالات متداول
۱- در بیکاری پنهان چه اتفاقی می افتد؟
بیکاری پنهان زمانی به وجود می آید که بخشی از نیروی کار در نقش هایی کمتر از پتانسیل خود کار می کند و در نتیجه بهره وری حاشیه ای پایینی دارد. در نتیجه علیرغم تلاششان هیچ تغییری در تولید کل ایجاد نمی کنند. به این دلیل است که عرضه نیروی کار بیش از حد باقی می ماند و سرمایه یا آموزش ناکافی نیروی کار را از بهبود بهره وری محروم می کند.
۲- بیکاری پنهان را بیشتر در کجا پیدا خواهید کرد؟
بیکاری پنهان می تواند در هر بخش از اقتصاد رخ دهد که نیروی کار به دلیل داشتن شغلی کمتر از پتانسیل، بهره وری پایین تری دارد. با این حال، چنین سناریوهایی بیشتر در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد که در آن نیروی کار دارای مجموعه مهارت های کم و فرصت های شغلی و آموزشی کمی است. بنابراین، تعداد زیادی از افراد مشاغل بسیار کمی را انجام می دهند.
۳- چگونه می توان بیکاری پنهان را کاهش داد؟
چنین بیکاری پنهانی یک نگرانی جدی است، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، زیرا آنها دارای جمعیت عظیم، نرخ سواد پایین، و کمبود منابع از نظر سرمایه، زیرساخت ها یا امکانات آموزشی هستند. بنابراین، یک اقتصاد باید این عوامل را بهبود بخشد تا سطوح بالای بیکاری پنهان را کاهش دهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.