عرضه کل Aggregate Supply

عرضه کل به کل عرضه محصولات و خدماتی اطلاق می‌شود که کسب‌وکارها می‌توانند در یک اقتصاد ملی به قیمتی خاص و مربوط به یک دوره خاص بفروشند. به محصولات مصرفی اطلاق می شود که مشتریان برای مصرف شخصی خریداری می کنند.

افزایش یا کاهش تقاضای کل، عرضه کل را تغییر می دهد. افزایش تقاضا باعث افزایش عرضه می شود. به طور مشابه، کاهش تقاضا منجر به کاهش عرضه می شود. بیشتر به عرضه کوتاه مدت و عرضه بلندمدت طبقه بندی می شود. در کوتاه مدت ، عرضه توسط قیمت هدایت می شود. در بلندمدت، شرکت ها تولید را افزایش می دهند.

فرمول عرضه کل

فرمول تعیین عرضه کل به شرح زیر است:

در اینجا

•  AS عرضه کل است.
• C مخارج مصرفی است.
  
• S به پس انداز اشاره دارد.

اجزاء

دو مؤلفه برجسته عرضه نهایی داخلی به شرح زیر است:

1. مخارج مصرفی: مبلغی که مصرف کنندگان برای خرید کالاها و خدمات در یک دوره خاص صرف می کنند، مخارج مصرفی را تشکیل می دهد.
2. پس انداز: پس انداز مصرف کننده را در یک دوره معین تشکیل می دهد.

عامل عرضه کل

مقدار عرضه شده توسط چهار عامل تولید تعیین می شود. ایالات متحده مبتنی بر فراوانی این عوامل تولید است. چهار عامل زیر عرضه بلندمدت را تعیین می کند:

1. کار یدی: افرادی که برای امرار معاش کار می کنند. ارزش نیروی کار به تحصیلات، مهارت ها و انگیزه کارگران بستگی دارد. پاداش یا درآمد کار دستمزد است. ایالات متحده دارای نیروی کار بزرگ، ماهر و متحرک است که به سرعت به نیازهای در حال تغییر کسب و کار پاسخ می دهد. اما با نیروی کار رقابتی فزاینده از کشورهای دیگر مواجه است. آنها کارگرانی با مهارت مشابه را با قیمت پایین تری ارائه می دهند. این یکی از دلایل برون سپاری مشاغل آمریکایی است.
2. کالاهای سرمایه ای: اشیاء ساخت بشر مانند ماشین آلات و تجهیزات که در تولید استفاده می شود. درآمد حاصل از کالاهای سرمایه ای بهره است. دره سیلیکون محل استقرار ۲۰۰۰ شرکت فناوری است که متراکم ترین غلظت در جهان است. این نزدیکی به تامین کنندگان، مشتریان و تحقیقات پیشرفته به آنها  مزیت رقابتی می دهد.
3. منابع طبیعی: کالاها و مواد خامی که توسط نیروی کار برای ایجاد عرضه استفاده می شود. ایالات متحده ترکیبی منحصر به فرد از زمین و آب با دسترسی آسان دارد. آب و هوای معتدل، مایل ها خط ساحلی و نفت فراوان دارد. درآمد حاصل از آن اجاره است.
4. کارآفرینی: انگیزه صاحبان مشاغل برای تولید و نوآوری. درآمد حاصل از آن سود است. اتکای آمریکا به سرمایه داری و اقتصاد بازار از سطح بالایی از کارآفرینی حمایت می کند.

تغییرات در عرضه کل

تغییرات در عرضه نهایی داخلی ناشی از عوامل تولید داخلی و خارجی است. عوامل مختلف تعیین کننده عرضه نهایی داخلی به شرح زیر است:

1. تغییر در هزینه های مواد خام: هر گونه افزایش یا کاهش در هزینه های مواد خام به طور مستقیم بر هزینه های تولید تاثیر می گذارد. افزایش قیمت مواد خام ممکن است منجر به کاهش عرضه یا افزایش قیمت کالا شود.
2. تغییر در هزینه های نیروی کار: هر گونه افزایش یا کاهش در دستمزد نیروی کار یا در دسترس بودن نیروی کار، هزینه های تولید را تغییر می دهد. به عنوان مثال، اگر یک خودروساز کارخانه تولید خود را به مدت دو ماه تعطیل کند، عرضه کاهش می‌یابد که در اثر اعتصاب کارگری به وجود آمده است.
3. تغییر در کیفیت و کمیت نیروی کار: افزایش یا کاهش نیروی کار بر عرضه کالاها نیز تأثیر می گذارد. به همین ترتیب، تغییر در کیفیت نیروی کار باعث تغییر در ظرفیت تولید می شود.
4. نوسان در سایر هزینه های تولید: سایر هزینه های تولید خاص صنعت نیز بر عرضه تأثیر می گذارد (هزینه اجاره کارخانه تولید، قیمت سیمان برای سازندگان، یا تغییرات هزینه حمل و نقل ناشی از افزایش قیمت نفت(.
5. تغییرات نرخ ارز: افزایش و کاهش نرخ ارز ممکن است بر هزینه های تولید( واردات مواد خام) تأثیر بگذارد. عرضه نیز می تواند تحت تأثیر قرار گیرد و افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا می شود.
6. مالیات و یارانه: افزایش مالیات مستقیماً بر هزینه های تولید تأثیر نمی گذارد بلکه قیمت نهایی را برای مصرف کنندگان افزایش می دهد. بنابراین، تغییر در مالیات بر تقاضا و عرضه تأثیر می گذارد.
7. واردات ارزان تر: زمانی که کالاهای وارداتی مقرون به صرفه تر می شوند، تقاضا برای محصولات داخلی کاهش می یابد. شرکت های داخلی تحت فشار، عرضه خود را در بازار کاهش می دهند.
8. نوسانات نرخ تورم: عرضه نهایی داخلی تعیین می کند که چه چیزی در اقتصاد ملی تولید و چه چیزی مصرف می شود. برای دستیابی به رشد پایدار، دولت ها سعی می کنند عرضه داخلی نهایی را که شبیه یک منحنی شیب دار به سمت بالا باشد، تضمین کنند.
9. نوآوری فناورانه: اگر یک شرکت فناوری را ارتقا دهد، تولید را می توان افزایش داد و عرضه را می توان به طور قابل توجهی افزایش داد.

منحنی عرضه کل

منحنی عرضه کل (ASC) نمایش گرافیکی تعداد کالاها یا خدمات تولید شده در رابطه با تغییرات قیمت است. کوتاه مدت و بلندمدت دو نوع عرضه نهایی داخلی هستند.

عرضه کل در کوتاه مدت

عرضه نهایی داخلی کوتاه مدت به دلیل قیمت است. افزایش تقاضا شاهد خریداران نسبتاً بیشتری است و تعادل تقاضا-عرضه تغییر می کند. در کوتاه مدت، کسب و کارها نمی توانند یک شبه به ظرفیت مورد نیاز برسند. به عنوان مثال، یک شرکت نمی تواند همیشه زمین بخرد و یک کارخانه تولیدی جدید راه اندازی کند تا ظرفیت را افزایش دهد. چنین تصمیماتی مستلزم زمان و هزینه های کلان است که باید از قبل پرداخت شود.

بدون سرمایه اضافی، تنها راه افزایش تولید، افزایش کارایی است. عوامل تولید موجود باید بهینه شوند. در صورت تحقق، تقاضای بالاتر به معنای افزایش قیمت و در نهایت سود بیشتر خواهد بود.  بنابراین، منحنی عرضه نهایی داخلی کوتاه‌مدت یک حرکت صعودی را نشان می‌دهد – به تغییرات قیمتی که توسط تغییر ناگهانی تقاضا ایجاد می‌شود، واکنش نشان می‌دهد.

عرضه کل در بلندمدت

اگر قیمت کالاها در یک دوره طولانی تر روند صعودی را نشان دهد، کسب و کارها سعی در افزایش ظرفیت دارند. در بلندمدت، شرکت ها می توانند سرمایه بیشتری را در بهبود بهره وری، کارایی، دانش فنی کارگران و فناوری سرمایه گذاری کنند. در دراز مدت، قیمت ها و بهره وری به طور قابل توجهی تغییر می کند. منحنی عرضه نهایی داخلی بلندمدت عمودی است. تغییرات قیمت تغییر قابل توجهی در عرضه ایجاد نمی کند. تغییرات در عرضه عمدتاً با پیشرفت های تکنولوژیکی و کارایی تولید به وجود می آید.

مثال

بیایید فرض کنیم صنعت فولاد PQR ماشین های آسیاب تولید می کند. تولید در سال مالی ۲۰۲۰-۲۱ ۶۰۰۰۰ دستگاه و هزینه کلی تولید سالانه ۹۰۰۰۰۰۰ دلار بوده است. با این حال، در اکتبر ۲۰۲۱، نیروی کار دست به اعتصاب یک ماهه زد و واحد تولیدی به طور موقت تعطیل شد. کمبود عرضه را تعیین کنید.

راه حل:

اگر ۶۰۰۰۰ دستگاه در ۱۲ ماه تولید شد، تعداد دستگاه های آسیاب ساخته شده در یک ماه ۶۰۰۰۰/۱۲ = ۵۰۰۰ دستگاه آسیاب است.

بنابراین، کمبود ۵۰۰۰ دستگاه آسیاب وجود دارد. در نتیجه عدم برآورده شدن تقاضای کل، وضعیت تعادل تغییر می کند. در نهایت، کمبود عرضه و تقاضای بیش از حد منجر به افزایش قیمت دستگاه‌های آسیاب می‌شود.

عرضه کل و تقاضای کل

البته، شما و آن شخص باید هم در مورد قیمت و هم در مهلت به توافق برسید. به عبارت دیگر، منحنی تقاضای آن شخص باید با منحنی عرضه شما تلاقی کند. تقاضای کل زمانی است که تمام تقاضا برای همه چیز در کشور با هم جمع شود. همه چیز در یک اقتصاد بستگی به نحوه تلاقی این منحنی ها دارد.

نتیجه

عرضه کل کالاها و خدمات تولید شده توسط یک اقتصاد است. این چهار عامل تولید را هدایت می کند: نیروی کار، کالاهای سرمایه ای، منابع طبیعی و کارآفرینی. این عوامل با در دسترس بودن سرمایه مالی تقویت می شوند. عرضه کل یا تولید ناخالص داخلی ایالات متحده یکی از بزرگترین در جهان است. خروجی کشور شامل کالاهای مصرفی، سرمایه گذاری های تجاری، هزینه های دولت و صادرات است.

سوالات متداول