تورم و بیکاری چگونه با هم مرتبط هستند؟
تورم و بیکاری Inflation and Unemployment
رابطه بین تورم و بیکاری به طور سنتی یک همبستگی معکوس بوده است. با این حال، این رابطه پیچیدهتر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد، و در ۵۰ سال گذشته در موارد متعددی شکسته شده است. از آنجایی که تورم و اشتغال (و بیکاری) برخی از دقیق ترین شاخص های اقتصادی هستند که تحت نظارت دقیق قرار می گیرند، ما به رابطه آنها و چگونگی تأثیر آنها بر اقتصاد کلی خواهیم پرداخت.
وقتی اقتصاددانان و سیاست گذاران از سلامت اقتصاد صحبت می کنند، تورم و بیکاری دو شاخص مهم اقتصادی هستند که دنبال می کنند. در حالی که آنها مستقیماً به هم مرتبط نیستند، تورم و بیکاری می توانند به شدت بر یکدیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، کاهش تورم بدون افزایش بیکاری برای سیاستگذاران ممکن است دشوار باشد. این مشکلی است که ما در حال حاضر شاهد اجرای آن هستیم. در جولای 2022، نرخ بیکاری به 3.5 درصد کاهش یافت و به سطح قبل از همه گیری بازگشت. با این حال، تورم 8.5 درصد نسبت به 12 ماه قبل افزایش یافته است.
تورم چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
تورم افزایش تدریجی قیمت کالاها و خدمات در کل اقتصاد است. برای اندازه گیری تورم، اقتصاددانان از معیارهایی مانند شاخص قیمت مصرف کننده ( CPI ) استفاده می کنند که قیمت کالاها و خدمات خریداری شده توسط مصرف کنندگان را اندازه گیری می کند. CPI قیمت سبدی از کالاها را که شامل مواد غذایی، انرژی، خودرو، پوشاک و مسکن است را دنبال می کند.
تورم ثابت و پایین برای رشد اقتصادی ضروری است. در واقع، فدرال رزرو قصد دارد نرخ تورم سالانه 2% را حفظ کند، همانطور که با شاخص قیمت برای مخارج مصرف شخصی ( PCE ) اندازهگیری میشود، برادری از CPI. اما وقتی تورم خیلی بالا می رود، می تواند بر اقتصاد تأثیر منفی بگذارد. مشکل تورم این است که قدرت خرید را از بین می برد. با افزایش قیمت ها، برای خرید همان کالاها و خدمات به پول بیشتری نیاز دارید. این امر به ویژه برای خانوارهای کم درآمد یا کسانی که درآمد ثابت دارند، مانند بازنشستگان، دشوار است.
تورم همچنین می تواند منجر به افزایش نرخ بهره شود. هنگامی که قیمت کالاها و خدمات افزایش می یابد، هزینه وام گرفتن نیز افزایش می یابد. این تغییر می تواند توسعه و استخدام کارگران جدید را برای مشاغل دشوار کند.
سیاست های موثر بر تورم
سیاستگذاران برای مدیریت سطوح بالای تورم مشکل دارند. اگر آنها سعی کنند تورم را خیلی سریع کاهش دهند، می تواند منجر به افزایش بیکاری شود. اما اگر اجازه دهند تورم خیلی بالا برود، می تواند به اقتصاد آسیب برساند.
برای مبارزه با تورم، دولت می تواند اقدامات زیر را انجام دهد:
- افزایش نرخ فدرال رزرو می تواند نرخ وجوه فدرال را افزایش دهد و وام گرفتن پول را گران تر کند. نرخهای بهره بالاتر باعث کاهش هزینههای مصرفکننده و کاهش رشد اقتصادی میشود.
- سیاست مالی . دولت ممکن است مالیات بر مشاغل و افراد را افزایش دهد یا هزینه های دولت را کاهش دهد.
- سیاست های طرف عرضه برای بهبود چشم انداز بلندمدت، دولت ممکن است مقررات را برای افزایش رقابت و کاهش هزینه های کسب و کار کاهش دهد.
بیکاری چه تاثیری بر اقتصاد دارد؟
نرخ بیکاری درصد افرادی از نیروی کار را که شغلی ندارند و فعالانه به دنبال کار هستند را اندازه گیری می کند. این شاخص اصلی قدرت اقتصاد است که سیاستگذاران و اقتصاددانان به دقت آن را زیر نظر دارند. در طول اوج بحران اقتصادی کووید-19 نرخ بیکاری در آوریل 2020 14.7 درصد افزایش یافت. اما تا جولای 2022، بیکاری به 3.5 درصد رسیده است که پایینترین سطح از فوریه 2020 است.
چرا این مهم است؟ زمانی که اقتصاد قوی و بیکاری کم است، این رشد می تواند تورم را افزایش دهد زیرا مشاغل برای جذب و حفظ کارگران دستمزدها را افزایش می دهند. از سوی دیگر، زمانی که بیکاری بالا است، کسب و کارها معمولا هزینه ها را کاهش می دهند و شغل خود را از دست می دهند و این می تواند با کاهش قیمت ها و کاهش دستمزدها، فشار تورمی را افزایش دهد.
سیاست های موثر بر بیکاری
دولت ممکن است سیاست هایی را برای رسیدگی به نرخ بالای بیکاری وضع کند. مثلا:
- یارانه جابجایی: برخی از ایالت ها ممکن است یارانه یا برنامه های مشوق مالیاتی را برای تشویق کارگران به نقل مکان به منطقه ارائه دهند.
- یارانه کارفرما: دولت ممکن است برای تشویق استخدام، یارانه و اعتبار مالیاتی به مشاغل بدهد.
- کاهش نرخ بهره: فدرال رزرو در دورههای بیکاری بالا نرخ بهره را کاهش میدهد و وام گرفتن و افزایش تولید را برای مشاغل ارزانتر میکند.
- سیاست های مالی: دولت فدرال ممکن است سیاست های مالی را برای کاهش مالیات ها و تشویق هزینه ها برای افزایش تقاضای کل تنظیم کند.
رابطه بین تورم و بیکاری چیست؟
اقتصاددانان مشخص کرده اند که ممکن است رابطه ای بین تورم و بیکاری وجود داشته باشد که به افتخار اقتصاددان AW Phillips که این رابطه را در سال 1958 شناسایی کرد، به عنوان منحنی فیلیپس توصیف می شود.
منحنی فیلیپس فرض می کند که بین تورم و بیکاری همبستگی وجود دارد. وقتی تورم بالاست، بیکاری کم است. برعکس، زمانی که تورم پایین است، سطح بیکاری افزایش می یابد.
این ارتباط چالشی سخت برای سیاستگذاران ایجاد می کند. در حالی که نرخ پایین بیکاری ممکن است برای اقتصاد و کارگران مثبت به نظر برسد، نرخ بیکاری بسیار پایین ممکن است باعث افزایش تورم شود. اما اگر دولت اقداماتی را برای مهار تورم انجام دهد، ممکن است بیکاری را کاهش دهد و باعث رکود شود.
آیا منحنی فیلیپس هنوز دقیق است؟
اقتصاددانان خاطرنشان می کنند که رابطه معکوس بین تورم و بیکاری در دهه 1950 و 1960 بسیار واضح بود. با این حال، رابطه بین این دو متغیر در 20 سال گذشته کمتر واضح بوده است.
بین سال های 2012 و 2019، نرخ بیکاری کاهش یافته است. تورم پایین باقی ماند و نشان می دهد که رابطه بین تورم و بیکاری، همانطور که در منحنی فیلیپس منعکس شده است، ممکن است آنطور که قبلا تصور می شد به هم نزدیک نباشد.
از زمان همه گیری کووید-19، نرخ تورم به طور چشمگیری افزایش یافته است، در حالی که نرخ بیکاری به طور قابل توجهی پایین تر است. در حال حاضر، رابطه تشریح شده در منحنی فیلیپس قوی به نظر می رسد و اقتصاددانان درباره اینکه مهار تورم چه میزان بر بیکاری تأثیر می گذارد، بحث می کنند. رابطه بین تورم و بیکاری پیچیده است. بنابراین، تعیین بهترین مسیر عمل برای سیاستگذاران همیشه آسان نیست.
CPI در مقابل بیکاری
در نمودارهای زیر، میتوانیم همبستگی معکوس بین تورم را که با نرخ تغییر CPI اندازهگیری میشود و بیکاری دوباره نشان میدهد که گاهی اوقات از بین میرود.
- در سال ۲۰۰۱، رکود خفیف ناشی از ۱۱ سپتامبر، بیکاری را به حدود ۶ درصد رساند در حالی که تورم به زیر ۲٫۵ درصد رسید.
- در اواسط دهه ۲۰۰۰، با کاهش بیکاری، تورم در حدود ۱% تا ۲٫۵% ثابت بود.
- در طول رکود بزرگ ، نرخ تغییر CPI به طور چشمگیری کاهش یافت زیرا بیکاری به تقریباً ۱۰٪ افزایش یافت.
- از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، ما میتوانیم ببینیم که همبستگی معکوس در جایی که تورم و بیکاری پشت سر هم حرکت کردند، شکست.
- از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، بیکاری به طور پیوسته به پایینترین حد در ۵۰ سال گذشته (قبل از شروع کووید-۱۹ در پایان سال ۲۰۱۹) کاهش یافت، در حالی که تورم در حدود ۲ درصد باقی ماند. به عبارت دیگر، همبستگی معکوس بین دو شاخص به اندازه سال های قبل قوی نبود.
- در سال ۲۰۲۰، در نتیجه تأثیرات اقتصادی همهگیری جهانی ناشی از کووید-۱۹، بیکاری به تقریباً ۱۵ درصد (در آوریل ۲۰۲۰) افزایش یافت، اما تا ژانویه ۲۰۲۱ به طور پیوسته کاهش یافت. در ژانویه ۲۰۲۱، نرخ بیکاری ۰٫۴ کاهش یافت. درصد، به ۶٫۳٪. اگرچه این اندازه گیری کمتر از بالاترین میزان در آوریل ۲۰۲۰ است، اما بسیار بالاتر از سطح قبل از همه گیری (۳٫۵٪) در فوریه ۲۰۲۰ است. در این مدت، تورم نسبتاً تحت تأثیر قرار نگرفت، اگرچه قیمت ها از فوریه ۲۰۲۱ به شدت شروع به افزایش کردند. این افزایش قیمت ها در درجه اول به دلیل شوک های عرضه همزمان به اقتصاد جهانی بود، اگرچه احتمالاً در نتیجه کمبود نیروی کار در صنایع ضروری افزایش یافته است.
نتیجه
همبستگی معکوس بین تورم و بیکاری که در منحنی فیلیپس نشان داده شده است، در کوتاه مدت به خوبی عمل می کند، به خصوص زمانی که تورم نسبتاً ثابت است مانند آنچه در دهه ۱۹۶۰ بود. در بلندمدت دوام نمی آورد زیرا اقتصاد به نرخ طبیعی بیکاری باز می گردد زیرا با هر نرخ تورم تطبیق می یابد.
از آنجا که این نیز پیچیده تر از آن چیزی است که در نگاه اول به نظر می رسد، رابطه بین تورم و بیکاری در دوره هایی مانند رکود تورمی دهه ۱۹۷۰ و رونق دهه ۱۹۹۰ شکسته شده است.
در سالهای اخیر، اقتصاد شاهد بیکاری کم، تورم پایین و افزایش ناچیز دستمزدها بوده است.۲۴۲۵با این حال، فدرال رزرو در حال حاضر درگیر تشدید سیاست های پولی یا افزایش نرخ بهره برای مبارزه با پتانسیل تورم است.۲۶ما هنوز نباید ببینیم که این حرکات سیاستی چه تأثیری بر اقتصاد، دستمزدها و قیمت ها خواهد داشت.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.