بیکاری اصطکاکی چیست؟
بیکاری اصطکاکی Frictional Unemployment
بیکاری اصطکاکی زمانی رخ می دهد که افراد بیکار به عنوان بخشی از انتقال زندگی یا پس از ترک شغل قبلی برای یافتن شغل بهتر به دنبال شغل می گردند. بیکاری اصطکاکی کوتاه مدت، به نوعی نشان می دهد که اقتصاد آنقدر شغل دارد که کارگران جرات ترک کار و یافتن جایگزینی را داشته باشند.
بیکاری اصطکاکی همیشه در اقتصادی با نیروی کار آزاد وجود دارد و سودمند است زیرا نشانگر آن است که افراد با انتخاب به دنبال موقعیت های بهتر هستند. همچنین به کسبوکارها کمک میکند، زیرا انتخاب گستردهتری از نامزدهای بالقوه بسیار واجد شرایط را در اختیار آنها میگذارد که برای موقعیتها درخواست میکنند.
این کوتاه مدت است و بنابراین هزینه زیادی بر منابع دولتی وارد نمی کند. بیکاری اصطکاکی با تطبیق سریع کارجویان آینده نگر با فرصت های شغلی کاهش می یابد. به لطف اینترنت، کارگران میتوانند از رسانههای اجتماعی و وبسایتهای ارسال کار برای جستجوی شغل استفاده کنند، که میتواند منجر به زمانبندی سریعتر در استخدام شدن شود
به طور خلاصه:
- بیکاری اصطکاکی نتیجه انتقال داوطلبانه اشتغال در یک اقتصاد است.
- بیکاری اصطکاکی در یک اقتصاد در حال رشد و باثبات رخ می دهد.
- کارگرانی که از شغلی به شغل دیگر می روند و کارگران جدیدی که وارد نیروی کار می شوند به بیکاری اصطکاکی کمک می کنند.
- بیکاری اصطکاکی نیز به دلیل تصمیم گیری در اولویت دادن به مراقبت از خانواده، بازگشت به مدرسه یا یافتن هدف در زندگی ایجاد می شود.
- بیکاری اصطکاکی با بیکاری ادواری (نوبت جزر و مد طبیعی یک اقتصاد) و همچنین بیکاری ساختاری (تغییر در صنایع) متفاوت است.
بیکاری اصطکاکی چگونه کار می کند؟
بیکاری اصطکاکی از اهداف شغلی رو به رشد افراد ناشی می شود. این بیکاری با سایر انواع بیکاری متفاوت است زیرا جویندگان کار در بیکاری اصطکاکی به دلیل اتوماسیون یا رکود از کار خارج نمی شوند. در عوض، آنها شغل فعلی خود را رها کردند تا کارفرمای مناسب تری پیدا کنند یا تازه واردانی بودند که به تازگی تحصیلات خود را به پایان رسانده بودند.
متقابلا بیکاری ساختاری به دلیل شکاف بین مهارت های جویندگان کار و نیازهای کارفرما رخ می دهد. هر دوی این اشکال بیکاری بخشی مستمر از یک اقتصاد هستند. کارفرمایان می توانند الزامات نقش را برای بهبود کسب و کار تغییر دهند و کارگران می توانند در صورت نارضایتی از شغل فعلی، از یافتن شغل بهتر دست بکشند. به این ترتیب، بیکاری ساختاری و بیکاری اصطکاکی نرخ طبیعی بیکاری را تشکیل می دهد.
علل بیکاری اصطکاکی
- نارضایتی کارکنان : بسیاری از اوقات، کارگران به دلیل دستمزد پایین، شرایط کاری بد، یا ابهام در نقش، از شغل فعلی خود احساس ناامیدی یا ناراضی می کنند. بنابراین از سمت خود کناره گیری کردند.
- شکاف مهارتی : کارمندان ترجیح می دهند زمانی که خود را برای یک موقعیت ناتوان می بینند ترک کنند. آنها گاهی اوقات فاقد دانش، مهارت یا تخصص لازم برای انجام وظیفه هستند.
- دلایل شخصی : گاهی اوقات، کارگران به دلایل شخصی استعفا می دهند و سپس به دنبال شغل جدیدی برای ورود مجدد به نیروی کار می گردند. چنین افرادی ممکن است به دلیل مهاجرت خانواده به خارج از شهر، ادامه تحصیل، تربیت کودک تازه متولد شده، شرایط سلامتی و غیره ترک کنند.
- تحصیلات : فارغ التحصیلان تازه وارد که هرگز شاغل نشده اند و تا زمانی که به شغل اول خود بپیوندند بیکار هستند.
- شرایط اقتصادی : یک اقتصاد پررونق و حمایتی که امکان بیمه بیکاری را فراهم می کند، می تواند از بیکاران تا زمانی که جایگزینی بیابند حمایت کند. علاوه بر این، می تواند به کارگران جرأت بدهد تا با اطمینان از یافتن شغلی بهتر، از شغل فعلی خود دست بکشند.
نمونه های بیکاری اصطکاکی
ما انواع جویندگان کار تحت بیکاری اصطکاکی را با استفاده از چند مثال زیر شرح داده ایم.
- پس از وقفه شغلی مجدداً وارد شوند: در یک MNC کار می کرد، اما پس از بچه دار شدن، دو سال از کار خود برای مراقبت از کودکان استراحت کرد. حالا که پسر دو ساله است دوباره دنبال کار می گردد. با این حال، تا زمانی که او شغلی پیدا کند، بیکار خواهد ماند.
- بازنشستگان شغلی: یک فارغ التحصیل مالی است اما وارد مشخصات متفاوتی شد، به عنوان مثال، مدیریت عملیات. با این حال، او همیشه احساس عدم تطابق مهارت داشت و کار را رها کرد تا یکی در زمینه مالی پیدا کند.
- افراد تازه وارد در نیروی کار: سی اخیراً فارغ التحصیلی خود را به پایان رسانده است. او اکنون به دنبال اولین شغل خود به عنوان یک تازه کار است.
اثرات بیکاری اصطکاکی
بسیاری از اقتصاددانان سطوح معقول بیکاری اصطکاکی را یک رویداد مثبت برای اقتصاد می دانند. این به کسب و کارها در داخل اقتصاد مجموعه بزرگتری از سرمایه انسانی را ارائه می دهد. به دلیل بیکاری اصطکاکی، شرکت ها ممکن است به کارکنان واجد شرایط بیشتری دسترسی پیدا کنند.
اگر کارجویان برای یافتن شغل جدید زمان زیادی بگذرانند، این پدیده می تواند عوارض منفی نیز داشته باشد. در این صورت، ناامیدی فزاینده ای در بین جویندگان کار ایجاد می شود که می تواند منجر به کاهش بهره وری شود. علاوه بر این، بیکاری اصطکاکی طولانی تر ممکن است منجر به کاهش تولید در اقتصاد شود.
تاثیر بر نرخ بیکاری
نرخ بیکاری = جویندگان کار (در جستجوی کار) / کل نیروی کار اقتصاد
بیکاری اصطکاکی عاملی در نرخ بیکاری ملی است زیرا بسیاری از عوامل اقتصادی بر هر دو اثر می گذارند. به عنوان مثال، این تحقیق مک کینزی نشان داده بود که تا سال ۲۰۳۰، حداقل یک سوم از کارکنان ایالات متحده ممکن است به دلیل اتوماسیون بیکار شوند. تأخیر در یافتن راه حلی برای بیکاران نیز نرخ بیکاری اصطکاکی را افزایش می دهد.
زمانی که اقتصاد در رکود است، تعداد بیکارانی که با اصطکاک مواجه می شوند کاهش می یابد زیرا افراد بیشتری نگران امنیت شغلی خود هستند. آنها به آنچه دارند می چسبند. برعکس، زمانی که اقتصاد در حال تجربه رونق است، کارمندان به امید فرصت های بهتر شروع به جابجایی می کنند و در نتیجه نرخ افزایش می یابد.
چگونه بیکاری اصطکاکی را کاهش دهیم؟
با توجه به افزایش اخیر استفاده از رسانه های اجتماعی و سایر ارتباطات حرفه ای، می توان از قدرت بکر اینترنت برای افزایش اشتغال استفاده کرد. پورتال ها و وب سایت های شغلی مختلفی وجود دارند که بر اساس نیازها و مهارت های شما مشاغلی را پیشنهاد می کنند.
رگولاتورها می توانند جلسات آموزشی و توسعه مهارت را برگزار کنند یا به متقاضیان شغل در پیگیری دوره های کوتاه مدت کمک کنند. بنابراین، تجهیز جویندگان کار آینده نگر به مجموعه مهارت هایی که شرکت ها برای کاهش تعداد بیکاران نیاز دارند.
شرکت ها باید در کاهش این نوع بیکاری مشارکت فعال داشته باشند. آنها می توانند مصاحبه های خروج را برای دانستن دلیل استعفای کارمند انجام دهند. بر این اساس، آنها می توانند اقداماتی مانند بازنگری در مشوق ها یا ارائه ترفیع به کارکنان ترک انجام دهند.
تفاوت بیکاری اصطکاکی با ساختاری و چرخه ای چیست؟
بیکاری اصطکاکی زمانی اتفاق میافتد که کارمندان شغلی را ترک میکنند تا پیشنهادات دیگری بیابند یا یک برنامه فارغالتحصیلی تازه برای قدم گذاشتن در یک شغل جدید. برعکس، بیکاری ساختاری زمانی رخ می دهد که حتی پس از فرصت های فراوان، افراد به دلیل عدم صلاحیت بیکار می مانند.
اولی یک وضعیت موقتی است و به دلیل مسائل مالی ایجاد نمی شود. در مقایسه، دومی یک مشکل طولانی مدت است که از تغییر عوامل اقتصادی در آن ناشی می شود. بیکاری اصطکاکی کوتاه مدت معمولاً هنگام بحث در مورد اصلاحات اقتصادی نگران کننده تلقی نمی شود زیرا یک شرط اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، بیکاری ساختاری تأثیر طولانی مدتی بر اقتصاد کشور دارد و جایگاه قابل توجهی در تعیین نرخ بیکاری دارد.
سوالات متداول
منظور از بیکاری اصطکاکی چیست؟
بیکاری اصطکاکی به بیکاری اطلاق می شود که به دلیل تغییر زندگی شخصی مانند وقفه شغلی یا زمانی که یک کارگر در حالی که به دنبال شغل بهتری است، کار را ترک می کند و بیکار می شود.
بیکاری اصطکاکی و ساختاری چیست؟
بیکاری اصطکاکی زمانی اتفاق میافتد که کارگران در حالی که به دنبال فرصتی مناسب هستند بیکار میمانند و بیکاری ساختاری زمانی رخ میدهد که چندین شغل در دسترس باشد، اما متقاضیان شغل فاقد صلاحیت باشند.
بیکاری اصطکاکی چگونه درمان می شود؟
رگولاتورها می توانند این شکل از بیکاری را با کمک این اقدامات بررسی کنند:
• انتشار اطلاعات فرصت های شغلی از طریق شبکه های اجتماعی، روزنامه ها، تبادل کار و غیره.
• اطمینان از اینکه کارفرما به کارگران اجازه انعطاف پذیری شغلی می دهد.
• کاهش تبعیض و عدم تحمل بین کارکنان
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.