انتظارات تورمی چیست؟

انتظارات تورمی Inflation Expectations
انتظارات تورمی (Inflation Expectations) یکی از مفاهیم کلیدی در اقتصاد کلان است که به پیشبینیها و باورهای افراد، خانوارها، شرکتها، و سرمایهگذاران درباره نرخ تورم آینده اشاره دارد. این انتظارات نقش مهمی در تصمیمگیریهای اقتصادی، از جمله مصرف، سرمایهگذاری، پسانداز، و سیاستگذاری پولی، ایفا میکنند. انتظارات تورمی نهتنها تحت تأثیر شرایط اقتصادی کنونی قرار دارند، بلکه خود میتوانند بر رفتارهای اقتصادی و حتی نرخ تورم واقعی تأثیر بگذارند.
انتظارات تورمی به باورها و پیشبینیهای عوامل اقتصادی (مانند خانوارها، شرکتها، و سرمایهگذاران) درباره نرخ افزایش قیمت کالاها و خدمات در آینده اشاره دارد. این انتظارات معمولاً بهصورت نرخ تورم مورد انتظار (به درصد) بیان میشوند و میتوانند بر اساس بازههای زمانی کوتاهمدت، میانمدت، یا بلندمدت شکل بگیرند.
انتظارات تورمی از این جهت مهم هستند که رفتارهای اقتصادی افراد و نهادها را تحت تأثیر قرار میدهند و میتوانند بهصورت خودتحققبخش (Self-Fulfilling) عمل کنند، یعنی اگر افراد انتظار افزایش قیمتها را داشته باشند، ممکن است با اقدامات خود (مانند افزایش قیمتها یا تقاضا) به تحقق آن تورم کمک کنند.
در این مقاله، به بررسی مفهوم انتظارات تورمی، انواع آن، روشهای اندازهگیری، عوامل مؤثر، تأثیرات آن بر اقتصاد، و نقش آن در سیاستگذاری اقتصادی میپردازیم.
چرا انتظارات تورمی مهم است؟
انتظارات تورمی، یک عامل کلیدی در اقتصاد کلان است که میتواند به طور قابل توجهی بر متغیرهای اقتصادی مختلف و در نهایت بر نرخ تورم واقعی تأثیر بگذارد:
-
تأثیر بر تورم واقعی (خود تورمزا بودن): این مهمترین و شناختهشدهترین تأثیر انتظارات تورمی است. اگر مصرفکنندگان و تولیدکنندگان انتظار داشته باشند که قیمتها در آینده بالا میرود:
- مصرفکنندگان: ممکن است خریدهای خود را جلو بیندازند و امروز کالاها را بخرند تا از گران شدن آنها در آینده جلوگیری کنند. این افزایش تقاضای ناگهانی، خود میتواند منجر به افزایش قیمتها شود.
- تولیدکنندگان (و کسبوکارها): با پیشبینی افزایش هزینهها (مانند مواد اولیه و دستمزد)، ممکن است قیمت محصولات خود را از همین امروز افزایش دهند تا حاشیه سود خود را حفظ کنند.
- کارگران و اتحادیهها: با انتظار کاهش قدرت خرید در آینده، خواستار افزایش دستمزدهای بالاتر میشوند. افزایش دستمزدها نیز به نوبه خود هزینههای تولید را برای شرکتها بالا برده و آنها را وادار به افزایش قیمتها میکند. در نتیجه، چرخه معیوبی شکل میگیرد که در آن انتظارات تورمی، تورم واقعی را دامن میزنند و بالعکس.
-
تأثیر بر نرخ بهره: بانکهای مرکزی برای کنترل تورم، به انتظارات تورمی بسیار توجه میکنند. اگر انتظارات تورمی بالا باشد، بانک مرکزی ممکن است برای مهار تورم، نرخ بهره سیاستی را افزایش دهد. افزایش نرخ بهره بر جذابیت اوراق بهادار با درآمد ثابت (مانند سپردههای بانکی و اوراق قرضه) میافزاید و میتواند تمایل به خرید سهام و سایر داراییهای ریسکی را کاهش دهد.
-
تأثیر بر مصرف و پسانداز: همانطور که اشاره شد، انتظارات تورمی بالا میتواند مصرفکنندگان را به سمت “خرید حال” سوق دهد و نرخ پسانداز را کاهش دهد، چرا که نگهداری پول در آینده به معنای کاهش قدرت خرید آن خواهد بود.
-
تأثیر بر سرمایهگذاری:
- در شرایط انتظارات تورمی بالا، سرمایهگذاران ممکن است به سمت داراییهای واقعی (مانند طلا، ارز خارجی و املاک) حرکت کنند که به عنوان حافظ ارزش در برابر تورم شناخته میشوند.
- در عین حال، بیثباتی ناشی از تورم بالا و انتظارات نامشخص میتواند سرمایهگذاری مولد در بخشهای تولیدی را کاهش دهد، زیرا شرکتها از آینده کسبوکار خود مطمئن نیستند.
-
تأثیر بر نرخ ارز: در کشورهایی که با تورم بالا و انتظارات تورمی مزمن روبرو هستند، ارزش پول ملی معمولاً کاهش مییابد. افراد برای حفظ ارزش داراییهای خود به سمت ارزهای قویتر حرکت میکنند که این خود به کاهش بیشتر ارزش پول ملی و افزایش واردات منجر میشود.
-
تأثیر بر بازار کار: مذاکرات دستمزد و حقوق بین کارفرمایان و کارگران به شدت تحت تأثیر انتظارات تورمی است. کارگران انتظار دارند دستمزدشان حداقل به اندازه نرخ تورم افزایش یابد تا قدرت خریدشان حفظ شود.
-
اعتبار سیاستگذاری پولی: اعتبار و شهرت بانک مرکزی در کنترل تورم نقش مهمی در شکلگیری انتظارات تورمی ایفا میکند. اگر مردم به بانک مرکزی اعتماد داشته باشند که میتواند تورم را در سطح پایینی نگه دارد، حتی در مواجهه با شوکهای موقت، انتظارات تورمی آنها بالا نمیرود و “لنگر” (anchored) باقی میماند.
اهمیت انتظارات تورمی
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد انتظارات تورمی، اثرگذاری مستقیم آن بر رفتار اقتصادی است. به عنوان مثال:
- اگر مصرفکنندگان تصور کنند که قیمتها افزایش خواهد یافت، خریدهای خود را جلو میاندازند.
- اگر کارگران انتظار داشته باشند که هزینه زندگی بالا برود، خواستار افزایش دستمزد خواهند شد.
- اگر فروشندگان و تولیدکنندگان افزایش قیمت را محتمل بدانند، زودتر قیمتها را افزایش میدهند.
- سرمایهگذاران داراییهایی را انتخاب میکنند که در مقابل تورم مقاومت دارند، مانند طلا، ارز یا مستغلات.
این واکنشها باعث میشود که تورم در عمل رخ دهد، حتی اگر در لحظه دلایل اقتصادی بنیادین برای آن وجود نداشته باشد. به همین دلیل، مدیریت انتظارات تورمی برای دولتها و بانکهای مرکزی اهمیت بسیار زیادی دارد.
عوامل مؤثر بر انتظارات تورمی
- سابقه تاریخی تورم: اگر کشوری در گذشته سابقه تورم بالا داشته باشد، مردم آن کشور به سرعت در مواجهه با اخبار یا نوسانات اقتصادی دچار انتظار تورم میشوند.
- سیاستهای مالی و پولی: چگونگی رفتار دولت و بانک مرکزی، مانند میزان کسری بودجه، نحوه تأمین مالی دولت، سیاستهای نرخ بهره و کنترل نقدینگی، از عوامل مهم در شکلگیری انتظارات است.
- نرخ ارز: افزایش ناگهانی نرخ ارز باعث افزایش هزینههای واردات میشود و انتظار تورمی را تشدید میکند.
- تحولات سیاسی یا اجتماعی: بیثباتی، تغییرات مدیریتی ناگهانی، اعتراضات یا بحرانهای بینالمللی میتوانند در ذهن مردم نسبت به آینده اقتصادی کشور نگرانی ایجاد کنند.
- اعتماد عمومی به سیاستگذاران: اگر مردم به توانایی و اراده دولت برای کنترل تورم اعتماد داشته باشند، حتی در شرایط ناپایدار هم انتظارات تورمی کاهش مییابد. اما اگر اعتماد از بین برود، کنترل انتظارات بسیار دشوار خواهد شد.
انواع انتظارات تورمی
انتظارات تورمی را میتوان بر اساس نحوه شکلگیری و منابع اطلاعاتی به چند دسته تقسیم کرد:
-
انتظارات تطبیقی (Adaptive Expectations): در این نوع، افراد انتظارات خود را بر اساس تجربیات گذشته و نرخهای تورم قبلی تنظیم میکنند. بهعنوان مثال، اگر تورم در سال گذشته 10٪ بوده باشد، افراد ممکن است انتظار داشته باشند که تورم در سال آینده نیز نزدیک به 10٪ باشد. این رویکرد فرض میکند که گذشته بهترین پیشبینیکننده آینده است.
-
انتظارات عقلایی (Rational Expectations): در این مدل، افراد با استفاده از تمام اطلاعات موجود (مانند سیاستهای پولی، وضعیت اقتصادی، و شوکهای خارجی) انتظارات خود را شکل میدهند. این رویکرد فرض میکند که افراد پیشبینیهای منطقی و بدون سوگیری دارند و اشتباهاتشان تصادفی است.
-
انتظارات مبتنی بر پیشبینیهای حرفهای: این انتظارات از تحلیلها و پیشبینیهای اقتصاددانان، مؤسسات مالی، یا نهادهای بینالمللی (مانند صندوق بینالمللی پول) استخراج میشوند. شرکتها و سرمایهگذاران اغلب به این پیشبینیها تکیه میکنند.
-
انتظارات مبتنی بر بازار: این نوع انتظارات از دادههای بازارهای مالی، مانند تفاوت بازده اوراق قرضه با نرخ ثابت و اوراق قرضه تعدیلشده با تورم (مانند TIPS در آمریکا)، بهدست میآیند.
روشهای اندازهگیری انتظارات تورمی
اندازهگیری دقیق انتظارات تورمی چالشبرانگیز است، زیرا این انتظارات ذهنی هستند و به عوامل مختلفی بستگی دارند. روشهای رایج اندازهگیری عبارتاند از:
-
نظرسنجیها:
-
نظرسنجی از خانوارها: مانند نظرسنجیهای مصرفکننده که توسط بانکهای مرکزی یا مؤسسات آماری انجام میشود (مثلاً نظرسنجی دانشگاه میشیگان در آمریکا).
-
نظرسنجی از شرکتها: بررسی انتظارات مدیران درباره قیمتگذاری و هزینهها.
-
نظرسنجی از اقتصاددانان: پیشبینیهای حرفهای توسط تحلیلگران اقتصادی.
-
-
شاخصهای مبتنی بر بازار: دادههای بازارهای مالی، مانند تفاوت بازده اوراق قرضه یا قراردادهای آتی، برای تخمین انتظارات تورمی استفاده میشوند. بهعنوان مثال، در آمریکا، تفاوت بین بازده اوراق قرضه 10ساله معمولی و اوراق TIPS نشاندهنده انتظارات تورمی بازار است.
-
مدلهای اقتصادی: اقتصاددانان از مدلهای اقتصادسنجی و دادههای تاریخی برای پیشبینی انتظارات تورمی استفاده میکنند. این مدلها ممکن است ترکیبی از انتظارات تطبیقی و عقلایی باشند.
-
شاخصهای غیرمستقیم: رفتارهای اقتصادی، مانند افزایش تقاضا برای داراییهای مقاوم به تورم (مانند طلا) یا افزایش دستمزدها، میتوانند نشاندهنده انتظارات تورمی باشند.
عوامل مؤثر بر شکلگیری انتظارات تورمی
انتظارات تورمی تحت تأثیر طیف وسیعی از عوامل قرار میگیرند:
- تورم گذشته: مهمترین عامل، تجربه مردم از نرخهای تورم در گذشته است.
- سیاستهای پولی و مالی دولت: اقدامات بانک مرکزی (مانند تغییر نرخ بهره، حجم پول) و دولت (بودجه، کسری بودجه، مالیاتها) نقش تعیینکنندهای دارند.
- اعتبار سیاستگذاران: میزان اعتمادی که مردم به توانایی و تعهد بانک مرکزی برای کنترل تورم دارند، بسیار مهم است.
- نرخ ارز: نوسانات نرخ ارز، به ویژه در اقتصادهای وابسته به واردات، میتواند به سرعت بر انتظارات تورمی تأثیر بگذارد.
- قیمتهای جهانی کالاها: تغییرات در قیمتهای جهانی نفت، فلزات و مواد غذایی.
- رخدادهای سیاسی و اجتماعی: بیثباتی سیاسی، جنگها، بلایای طبیعی میتوانند با ایجاد عدم اطمینان، انتظارات تورمی را افزایش دهند.
- گزارشها و تحلیلهای اقتصادی: گزارشات نهادهای داخلی و بینالمللی، تحلیلهای کارشناسان و رسانهها.
- میزان نقدینگی در اقتصاد: رشد بیرویه نقدینگی (حجم پول) میتواند باعث افزایش انتظارات تورمی شود.
- شاخصهای اقتصادی: دادههای مربوط به اشتغال، تولید ناخالص داخلی، میزان تولید صنعتی و…
مزایا
- انتظارات تورمی، تصوری است که خانوارها، کسبوکارها و بازارها از روند آینده قیمتها دارند. این انتظارات بر تصمیمگیریهای اقتصادی در سطوح مختلف تأثیر میگذارد. اگر انتظارات بهدرستی مدیریت نشود، میتواند خود به یک عامل تشدیدکننده تورم تبدیل شود.
- تصمیمگیری کسبوکارها: شرکتها براساس انتظارات تورمی، سیاستهای قیمتگذاری، تنظیم قراردادها و حتی مذاکرات مزدی را انجام میدهند. ممکن است مقدار یا کیفیت محصول را تغییر دهند تا با تورم پیشبینیشده هماهنگ شوند.
- تصمیمگیری خانوارها: خانوارها با در نظر گرفتن افزایش احتمالی قیمت کالاهای ضروری، در مورد بودجهبندی، پسانداز و سرمایهگذاری تصمیمگیری میکنند. بسیاری ممکن است برای حفظ قدرت خرید خود، منابع مالی را به بازارهای سرمایه هدایت کنند.
- راهبری سیاست پولی: بانکهای مرکزی با رصد انتظارات تورمی، میتوانند سیاستهای انقباضی یا انبساطی لازم را اتخاذ کنند. این اطلاعات به آنها کمک میکند تا از طریق هدفگذاری تورم، ثبات اقتصادی را حفظ نمایند.
محدودیتها و چالشها در مدیریت انتظارات تورمی
- فرآیند زمانبر: جمعآوری دادهها از طریق پیمایشهای میدانی نیاز به زمان، منابع انسانی و تحلیلهای گسترده دارد که همیشه امکانپذیر نیست.
- انحراف از واقعیت: انتظارات تورمی لزوماً با تورم واقعی هماهنگ نیست. گاهی اوقات فضای رسانهای یا تحولات موقتی میتوانند درک عمومی از تورم را بیش از حد افزایش یا کاهش دهند.
- اثر خودتقویتی: تورم میتواند رفتاری خودپایدار پیدا کند. یعنی اگر مردم به افزایش مستمر قیمتها باور داشته باشند، رفتار اقتصادیشان—از جمله افزایش قیمتها و دستمزدها—خود باعث تداوم و حتی تشدید تورم خواهد شد، حتی اگر علت اولیه آن از بین رفته باشد. این پدیده یکی از دشوارترین چالشها برای سیاستگذار پولی است.
تأثیرات انتظارات تورمی بر اقتصاد
انتظارات تورمی به دلیل تأثیرشان بر رفتارهای اقتصادی، نقش مهمی در اقتصاد دارند:
- مصرف و پسانداز: اگر افراد انتظار تورم بالا داشته باشند، ممکن است مصرف خود را افزایش دهند (زیرا ارزش پول در آینده کاهش مییابد) و پسانداز را کاهش دهند. این رفتار میتواند تقاضا را افزایش داده و تورم را تشدید کند.
- سرمایهگذاری: انتظارات تورمی بالا ممکن است سرمایهگذاران را به سمت داراییهای مقاوم به تورم (مانند املاک یا طلا) سوق دهد و سرمایهگذاری در تولید را کاهش دهد.
- دستمزدها و قیمتگذاری: شرکتها ممکن است با انتظار تورم، قیمت محصولات خود را افزایش دهند یا کارگران خواستار دستمزدهای بالاتر شوند، که این خود به تورم بیشتر منجر میشود (مارپیچ دستمزد-قیمت).
- نرخ بهره: بانکهای مرکزی ممکن است برای کنترل انتظارات تورمی، نرخ بهره را افزایش دهند، که میتواند بر رشد اقتصادی اثر منفی بگذارد.
- نرخ ارز: انتظارات تورمی بالا میتوانند تقاضا برای ارزهای خارجی را افزایش دهند و ارزش پول ملی را کاهش دهند.
مثالی برای درک اثر انتظارات تورمی بر تورم واقعی
فرض کنید شما تصمیم دارید سال آینده یک لپتاپ بخرید. در شرایط عادی، خرید را به همان زمان موکول میکنید. اما اگر تصور کنید قیمتها بهزودی بالا میرود، ترجیح میدهید همین امسال خرید کنید تا گرانتر نشود. این رفتار تنها محدود به شما نیست؛ بسیاری از افراد همین تصمیم را میگیرند.
افزایش همزمان تقاضا، در حالی که عرضه ثابت است، باعث رشد قیمت لپتاپ میشود. این الگو در مورد سایر کالاها مانند مواد غذایی، خودرو، لوازم خانگی و… نیز تکرار میشود. در نتیجه، صرفاً به دلیل بالا رفتن انتظارات، تقاضا بیشتر شده و تورم نیز افزایش پیدا میکند. این روند دوباره باعث تقویت انتظارات تورمی میشود و چرخه ادامه مییابد.
اندازهگیری انتظارات تورمی
اندازهگیری انتظارات تورمی به دلیل ماهیت ذهنی آن دشوار است. با این حال، روشهای مختلفی برای تخمین آن وجود دارد:
- نظرسنجیها: پرسش از خانوارها، شرکتها، و تحلیلگران اقتصادی در مورد انتظاراتشان از نرخ تورم آینده. (مانند نظرسنجی انتظارات مصرفکنندگان دانشگاه میشیگان در آمریکا).
- بازارهای مالی: استخراج انتظارات تورمی از تفاوت بازدهی اوراق قرضه عادی و اوراق قرضه محافظت شده در برابر تورم (مانند TIPS در آمریکا). این تفاوت که به آن “نرخ تورم سر به سر” (Breakeven Inflation Rate) میگویند، نشاندهنده انتظارات بازار از تورم آینده است.
- مدلهای اقتصادی: استفاده از مدلهای اقتصادسنجی و آماری برای پیشبینی انتظارات بر اساس متغیرهای کلان اقتصادی.
مدیریت انتظارات تورمی
یکی از مهمترین وظایف بانکهای مرکزی و دولتها، مدیریت و لنگر کردن انتظارات تورمی است. زمانی که انتظارات تورمی لنگر شده باشند، به این معنی است که حتی با وجود شوکهای موقت در قیمتها، مردم همچنان انتظار دارند که تورم در بلندمدت به هدف تعیین شده توسط بانک مرکزی بازگردد. این ثبات در انتظارات، به بانک مرکزی فضای بیشتری برای مدیریت اقتصاد میدهد و از بروز چرخههای تورمی-دستمزدی جلوگیری میکند.
راهکارهای مدیریت انتظارات تورمی شامل:
- شفافیت در سیاستگذاری پولی: بانک مرکزی باید اهداف تورمی خود را به وضوح اعلام کند و در مورد اقدامات خود شفاف باشد.
- اعتبار و استقلال بانک مرکزی: بانک مرکزی باید مستقل عمل کرده و اعتبار خود را در جامعه حفظ کند. سابقه موفقیت در کنترل تورم، اعتبار را افزایش میدهد.
- ارتباطات مؤثر: بانک مرکزی باید به طور منظم با مردم، رسانهها و بازارها ارتباط برقرار کند و دلایل اقدامات خود را توضیح دهد.
- ثبات در سیاستها: تغییرات مکرر و غیرقابل پیشبینی در سیاستها، به انتظارات آسیب میزند.
- کنترل کسری بودجه دولت: کسری بودجه مزمن دولت و تأمین مالی آن از طریق چاپ پول، انتظارات تورمی را به شدت افزایش میدهد.
- مدیریت نقدینگی: کنترل رشد حجم پول در اقتصاد برای جلوگیری از تورم ضروری است.
راهکارهای مدیریت انتظارات تورمی
برای کنترل انتظارات تورمی، دولتها و بانکهای مرکزی میتوانند اقدامات زیر را انجام دهند:
- تقویت استقلال بانک مرکزی: بانک مرکزی مستقل میتواند سیاستهای پولی را بدون فشارهای سیاسی اجرا کند.
- ارتباطات شفاف: انتشار پیشبینیهای تورمی و توضیح سیاستها میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد.
- کنترل کسری بودجه: کاهش تأمین مالی کسری بودجه از طریق چاپ پول میتواند انتظارات تورمی را کاهش دهد.
- تثبیت نرخ ارز: در کشورهایی مانند ایران، مدیریت بازار ارز میتواند از شوکهای تورمی جلوگیری کند.
- افزایش تولید: افزایش عرضه کالاها و خدمات میتواند فشارهای تورمی را کاهش دهد.
انتظارات تورمی فعلی چیست؟
در حال حاضر، فدرال رزرو تلاش میکند تا بازار و مصرفکنندگان را متقاعد کند که با وجود برخی اشتباهات در برآوردهای گذشته درباره تورم، اکنون راهحل مناسب برای کنترل آن را یافته است. این موضوع بهویژه در رفتار و سیاستگذاریهای فعلی این نهاد مشهود است.
بر اساس گزارش «بررسی انتظارات مصرفکننده» (Survey of Consumer Expectations) که توسط فدرال رزرو بانک نیویورک منتشر شده، در ژوئن ۲۰۲۳ مصرفکنندگان آمریکایی انتظار داشتند نرخ تورم در یک سال آینده حدود ۳/۸ درصد افزایش یابد. این عدد نشان میدهد که مصرفکنندگان همچنان نگران افزایش قیمتها در آینده نزدیک هستند، اگرچه این نگرانی در مقایسه با سالهای قبل کاهش یافته است.
با این حال، هنگامی که از آنها درباره تورم بلندمدت (۵ سال آینده) پرسیده شد، پیشبینی آنها حدود ۳ درصد بود. این رقم نشان میدهد که نگرانی درباره استمرار تورم در بلندمدت همچنان وجود دارد و خوشبینی به ثبات قیمتها هنوز بهطور کامل شکل نگرفته است.
به عبارت دیگر، در حالی که نگاه مردم به تورم کوتاهمدت نسبت به سال گذشته خوشبینانهتر شده، دیدگاه آنها نسبت به بلندمدت همچنان محتاطانه و همراه با تردید است.
از سوی دیگر، فعالان بازارهای مالی، برخلاف مصرفکنندگان، بدبینی کمتری نسبت به آینده دارند. یکی از شاخصهای کلیدی در این زمینه، نرخ تورم سربهسر ۱۰ ساله (10-Year Breakeven Inflation Rate) است که بیانگر انتظارات تورمی بلندمدت در بین سرمایهگذاران حرفهای است. این نرخ در حال حاضر در حدود ۲/۲۵ درصد در نوسان است؛ سطحی که با میانگین تاریخی تورم در آمریکا مطابقت دارد و به نوعی نشاندهنده بازگشت انتظارات بازار به وضعیت نرمال است.
روندها و چالشهای کنونی در انتظارات تورمی
بر اساس آخرین دادهها، انتظارات تورمی طی چند سال اخیر بهشدت تحت تأثیر مجموعهای از شوکهای اقتصادی قرار گرفتهاند. مهمترین این عوامل عبارتاند از:
۱. تأثیر همهگیری ویروس کرونا
همهگیری COVID-19، زنجیرههای تأمین جهانی را بهطور بیسابقهای مختل کرد. این اختلال باعث کمبود کالاها و افزایش قیمتها در بسیاری از بخشها شد. نتیجه مستقیم این وضعیت، افزایش انتظارات تورمی در کوتاهمدت بود. بسیاری از مصرفکنندگان با مشاهده رشد سریع قیمتها، انتظار داشتند این روند در آینده نیز ادامه پیدا کند.
۲. سیاستهای پولی و مالی انبساطی
در واکنش به بحران اقتصادی ناشی از کرونا، دولتها و بانکهای مرکزی از جمله فدرال رزرو، سیاستهای محرک گستردهای را اجرا کردند. این سیاستها شامل چاپ پول، کاهش نرخ بهره و افزایش هزینههای عمومی بود. اگرچه این اقدامات به احیای اقتصاد کمک کرد، اما نگرانیهایی درباره تورم آینده ایجاد کرد و بر انتظارات تورمی اثر گذاشت.
۳. عوامل جهانی
انتظارات تورمی تنها به سیاستهای داخلی کشورها محدود نمیشود، بلکه عوامل جهانی نیز نقش مهمی در آن ایفا میکنند. عواملی مانند افزایش قیمت جهانی کالاهایی مانند نفت، تنشهای ژئوپلیتیکی، جنگها و تغییرات نرخ ارز میتوانند تأثیر مستقیمی بر شکلگیری انتظارات تورمی داشته باشند.
به عنوان مثال، افزایش قیمت نفت خام به عنوان یک کالای کلیدی در سطح جهان، میتواند باعث افزایش هزینههای تولید در بسیاری از کشورها شود و این موضوع در نهایت انتظارات تورمی را در سطح جهانی بالا ببرد.
در مجموع، انتظارات تورمی فعلی در آمریکا (و بهطور کلی در اقتصاد جهانی) حالتی دوگانه دارد:
- در کوتاهمدت: نسبت به سالهای اخیر، خوشبینی بیشتری مشاهده میشود و انتظار میرود نرخ تورم کاهش یابد.
- در بلندمدت: همچنان نگرانیهایی وجود دارد که نشان میدهد اعتماد کامل نسبت به بازگشت پایدار به ثبات قیمتی هنوز بهطور کامل شکل نگرفته است.
نقش انتظارات تورمی در سیاستگذاری اقتصادی
انتظارات تورمی یکی از پایههای مهم تصمیمگیری برای بانکهای مرکزی و نهادهای سیاستگذار است. اگر بانک مرکزی بخواهد تورم را کاهش دهد، باید بتواند انتظارات مردم را به سوی کاهش تورم هدایت کند.
برای این منظور، ابزارهای زیر به کار گرفته میشود:
- هدفگذاری مشخص تورمی و اعلام رسمی آن
- افزایش شفافیت در سیاستهای پولی و مالی
- ارائه گزارشهای منظم از وضعیت اقتصاد
- تثبیت نرخ بهره و کنترل نقدینگی
- مدیریت بازار ارز برای جلوگیری از نوسانات شدید
اگر مردم احساس کنند که سیاستگذاران در کنترل تورم جدی، منظم و شفاف هستند، انتظارات تورمی کاهش مییابد و رفتار اقتصادی نیز تعدیل میشود.
انتظارات تورمی در ایران
در اقتصاد ایران، هرگونه نوسان در نرخ ارز، افزایش قیمت حاملهای انرژی یا حتی شایعات درباره تحریمها، میتواند باعث افزایش انتظارات تورمی شود. این انتظارات معمولاً باعث هجوم مردم به بازارهایی مانند طلا، ارز، مسکن یا حتی مواد غذایی میشود.
حتی اگر تورم در عمل هنوز رخ نداده باشد، صرفاً با شکلگیری ذهنیت عمومی نسبت به تورم آینده، خود تورم بهتدریج محقق میشود. این پدیده نشاندهنده اهمیت مدیریت فضای روانی جامعه است.
در ایران، انتظارات تورمی به دلیل عوامل زیر معمولاً بالا و ناپایدار است:
- تورم مزمن: ایران دهههاست که با تورم بالا (اغلب دو رقمی) مواجه است، که باعث شده انتظارات تورمی بهصورت تطبیقی و بر اساس تجربیات گذشته شکل بگیرند.
- نوسانات ارزی: کاهش ارزش ریال، بهویژه در برابر دلار، انتظارات تورمی را تقویت میکند، زیرا هزینه کالاهای وارداتی افزایش مییابد.
- تحریمها و شوکهای خارجی: تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای تجاری باعث افزایش هزینههای تولید و قیمتها شده و انتظارات تورمی را بالا میبرند.
- سیاستهای مالی و پولی: کسری بودجه دولت و تأمین آن از طریق چاپ پول (پایه پولی) به انتظارات تورمی دامن میزند.
- عدم شفافیت اقتصادی: کمبود اطلاعات قابلاعتماد و عدم اطمینان درباره سیاستهای اقتصادی باعث میشود انتظارات تورمی بهشدت تحت تأثیر شایعات و اخبار قرار گیرند.
برای مثال، در سالهای اخیر، افزایش نرخ ارز و تورم بالا باعث شده که خانوارهای ایرانی به خرید داراییهایی مانند طلا، مسکن، یا ارز خارجی روی بیاورند، که نشانهای از انتظارات تورمی بالاست.
انتظارات تورمی در ایران چگونه شکل میگیرد؟
در ایران، عواملی که باعث شکلگیری و افزایش انتظارات تورمی میشوند عبارتاند از:
- تجربه نرخهای بالای تورم در سالهای گذشته
- رشد سریع نقدینگی
- کسری بودجه مزمن دولت
- افزایش مداوم نرخ دلار
- گمانهزنی درباره افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند نان و بنزین
- فضای روانی و فرهنگی مانند باور عمومی «قیمتها همیشه بالا میروند»
- شرایط سیاسی ناپایدار
- نبود اعتماد عمومی به سیاستهای بانک مرکزی
این عوامل در کنار هم، باعث میشوند مردم همواره منتظر افزایش قیمتها باشند، و این انتظار خود به محرکی برای بالا رفتن تورم تبدیل میشود.
انتظارات تورمی و سیاستگذاری پولی
بانکهای مرکزی، مانند بانک مرکزی ایران یا فدرال رزرو آمریکا، به انتظارات تورمی توجه ویژهای دارند، زیرا این انتظارات میتوانند اثربخشی سیاستهای پولی را تحت تأثیر قرار دهند. بهعنوان مثال:
- کنترل تورم: اگر انتظارات تورمی بالا باشد، بانک مرکزی ممکن است سیاستهای انقباضی (مانند افزایش نرخ بهره) را اعمال کند تا انتظارات را مهار کند.
- تثبیت انتظارات: بانکهای مرکزی با ارتباطات شفاف (مانند انتشار پیشبینیهای تورمی یا بیانیههای سیاستی) سعی میکنند انتظارات را به سطح هدف تورمی خود (مانند 2٪ در بسیاری از کشورهای توسعهیافته) نزدیک کنند.
- اعتبار بانک مرکزی: اگر بانک مرکزی در کنترل تورم موفق عمل کند، انتظارات تورمی پایدارتر خواهند بود و از نوسانات اقتصادی جلوگیری میشود.
چگونه انتظارات تورمی را پیدا کنیم؟
برای اندازهگیری انتظارات تورمی (یعنی اینکه مردم، بنگاهها و بازارها انتظار دارند تورم در آینده چقدر باشد)، از روشهای زیر استفاده میشود:
1. نظرسنجیها (Surveys)
- از خانوارها، کارشناسان اقتصادی یا مدیران کسبوکارها پرسیده میشود:
«فکر میکنید تورم در سال آینده چقدر خواهد بود؟» - مثال: نظرسنجی بانک مرکزی یا مراکز آماری.
2. بازار اوراق قرضه
- مقایسه نرخ بهره اوراق عادی و ضد تورمی (مانند اوراق خزانه TIPS در آمریکا).
- اختلاف این دو نرخ = انتظارات تورمی بازار.
3. مدلهای اقتصادسنجی
- با استفاده از دادههای گذشته، تورم آینده پیشبینی میشود.
- این روشها علمیترند ولی به داده و مدلسازی دقیق نیاز دارند.
4. شاخصهای بازار
- تغییر قیمت دلار، طلا، سهام و مسکن گاهی بازتابی از انتظارات تورمی است.
- البته این روش مستقیم نیست و نیاز به تفسیر دارد.
تأثیر انتظارات تورمی بر سرمایهگذاری در بازارهای مالی
انتظارات تورمی میتوانند تأثیر چشمگیری بر تصمیمات سرمایهگذاری در بازارهای مالی بگذارند. در شرایطی که این انتظارات بالا میرود، معمولاً بانکهای مرکزی با افزایش نرخ بهره به آن واکنش نشان میدهند. این اقدام باعث کاهش جذابیت خرید سهام و افزایش تمایل به خرید اوراق با درآمد ثابت میشود.
در بازار بورس، سهام مربوط به صنایعی مانند کالاهای مصرفی و انرژی معمولاً عملکرد مناسبی دارند؛ اما سهام صنایعی که نیاز به تأمین مالی بالا دارند، مانند فناوری یا ساختوساز، دچار افت قیمت میشوند. همچنین تقاضا برای خرید طلا افزایش مییابد و قیمت آن بالا میرود.
البته این اثرگذاریها براساس تحلیل دو متغیر «انتظارات تورمی» و «نرخ بهره» بیان شدهاند. واقعیت این است که اقتصاد کلان، شبکهای از متغیرهای بههمپیوسته است و سرمایهگذاران باید با در نظر گرفتن مجموعهای از عوامل، بهترین زمان ورود به هر بازار مالی را تعیین کنند.
برای درک بهتر این موضوعات، دوره اقتصاد کلان میتواند برای عموم مردم مفید باشد تا با افزایش دانش اقتصادی، بتوانند حتی سرمایههای اندک خود را بهگونهای مدیریت کنند که بازدهی آن از نرخ رشد تورم نیز بیشتر باشد.
آیا افزایش انتظارات تورمی میتواند منجر به افزایش تورم واقعی شود؟
بله. افزایش انتظارات تورمی میتواند روند کاهش تورم را مختل کند یا به افزایش تورم واقعی منجر شود. این پدیده در قالب «مارپیچ دستمزد-قیمت» توضیح داده میشود:
- تورم بالا، منجر به افزایش انتظارات تورمی میشود.
- کارگران برای جبران کاهش قدرت خرید خود، درخواست افزایش دستمزد میدهند.
- پس از افزایش دستمزد، بنگاهها برای جبران هزینههای جدید، قیمت کالاها و خدمات خود را بالا میبرند.
- در نتیجه، نرخ تورم دوباره افزایش مییابد.
این چرخه نشان میدهد که وقتی انتظارات تورمی بالا باشد، حتی نرخ بالای بیکاری هم نمیتواند بهراحتی موجب کاهش تورم شود.
نقش فدرال رزرو در مدیریت انتظارات تورمی
بانک مرکزی آمریکا (فدرال رزرو) برای مدیریت انتظارات تورمی از دو ابزار اصلی استفاده میکند:
- تغییر نرخ بهره کوتاهمدت با هدف حفظ تورم در محدوده هدف (معمولاً ۲ درصد)
- اطلاعرسانی شفاف درباره سیاستهای پولی آینده
با این روشها، فدرال رزرو سعی میکند تصویری مشخص و باثبات از آینده تورم در ذهن مردم ایجاد کند و از این طریق، انتظارات تورمی را کنترل کند.
فدرال رزرو چگونه انتظارات تورمی را مدیریت میکند؟
فدرال رزرو طی سال جاری با چهار نوبت افزایش نرخ بهره هدف، نرخ وجوه فدرال را به محدوده ۲٫۲۵ تا ۲٫۵ درصد رسانده است. در کنار این سیاست، کاهش تدریجی ترازنامه و توقف خرید اوراق قرضه بلندمدت نیز در دستور کار قرار گرفتهاند. این اقدامات در راستای مهار فشارهای تورمی و تثبیت انتظارات تورمی در افکار عمومی و بازارها انجام میشود.
یکی از عوامل مهم در کاهش انتظارات تورمی، عادیسازی تدریجی زنجیرههای تأمین جهانی و کاهش شوکهای ناشی از همهگیری کووید-۱۹ است. در واقع، افزایش نرخ بهره همزمان با بهبود شرایط تولید و تجارت جهانی، نقشی کلیدی در تعدیل انتظارات نسبت به آینده تورم ایفا کرده است.
به گفته تیم هالند، مدیر ارشد سرمایهگذاری در شرکت Orion Advisor Solutions:
«اکنون که فدرال رزرو وارد عمل شده، مردم بیش از پیش از اصطلاح “پیک تورم” استفاده میکنند. بهنظر نمیرسد شرایط خیلی بدتر شود.»
اما این تنها بخشی از ماجراست. اگر نرخ تورم بالا برای مدت طولانیتری از انتظار ادامه یابد، یا اگر افزایش نرخ بهره نتواند بهطور مؤثر جلوی رشد قیمتها را بگیرد، یا زنجیرههای تأمین همچنان ناکارآمد بمانند، ممکن است انتظارات تورمی مجدداً افزایش یابد. چنین سناریویی کار فدرال رزرو را در کنترل تورم بهمراتب دشوارتر خواهد کرد.
نکات کلیدی درباره انتظارات تورمی
انتظارات تورمی به معنای برداشت و پیشبینی مردم از نرخ تورم در سالهای آینده است. این انتظارات، نقش بسیار مهمی در سیاستگذاریهای پولی بانک مرکزی ایفا میکنند؛ چرا که افزایش آن میتواند به افزایش نرخ تورم واقعی نیز منجر شود. بنابراین، تثبیت انتظارات تورمی در بلندمدت، یکی از ابزارهای مهم برای مهار تورم محسوب میشود.
انتظارات تورمی اثری مشابه خود تورم بر بازارهای مالی دارد. برای نمونه، افزایش انتظارات تورمی و افزایش نرخ بهره به دنبال آن، میتواند باعث کاهش قیمت سهام و رشد قیمت طلا و اوراق با درآمد ثابت شود.
برای سنجش انتظارات تورمی سه روش رایج وجود دارد:
- نظرسنجی از مصرفکنندگان
- پیشبینی اقتصاددانان
- استفاده از ابزارهای مالی مرتبط با نرخ تورم، مانند اوراق خزانهداری ضد تورمی آمریکا.
نتیجه گیری
انتظارات تورمی، نیرویی قدرتمند در اقتصاد هستند که میتوانند به طور مستقیم بر نرخ تورم واقعی، نرخ بهره، مصرف، سرمایهگذاری و نرخ ارز تأثیر بگذارند. این انتظارات نه تنها پیشبینیهای منفعلانه از آینده نیستند، بلکه فعالانه در شکلدهی آینده اقتصادی نقش دارند.
برای سیاستگذاران اقتصادی، به ویژه بانکهای مرکزی، درک، پایش و مدیریت انتظارات تورمی از اهمیت حیاتی برخوردار است. لنگر کردن انتظارات تورمی در سطوح پایین و باثبات، یکی از ستونهای اصلی پایداری اقتصاد کلان و دستیابی به رشد پایدار و رفاه اجتماعی است. نادیده گرفتن این عامل میتواند منجر به بیثباتیهای شدید اقتصادی و دشواری در اجرای سیاستهای مؤثر شود.
سوالات متداول
۱. انتظارات تورمی دقیقاً به چه معناست؟
انتظارات تورمی به پیشبینی مردم نسبت به افزایش یا کاهش قیمت کالاها و خدمات در آینده گفته میشود. این انتظارها بر اساس تجربه، اطلاعات موجود، سیاستهای اقتصادی و فضای روانی جامعه شکل میگیرند.
۲. چرا انتظارات تورمی تا این حد مهم هستند؟
چون انتظارات تورمی میتوانند روی رفتار مردم اثر بگذارند. اگر مردم انتظار افزایش قیمت داشته باشند، ممکن است خریدهای خود را جلو بیندازند یا قیمتها را افزایش دهند. این رفتارها میتواند باعث واقعی شدن همان تورمی شود که انتظارش را داشتند.
۳. چه عواملی باعث افزایش انتظارات تورمی میشود؟
نوسانات نرخ ارز، سیاستهای مالی انبساطی، کسری بودجه بالا، بیاعتمادی به دولت، افزایش قیمت انرژی، یا اخبار نگرانکننده اقتصادی و سیاسی میتوانند باعث افزایش انتظارات تورمی شوند.
۴. تفاوت انتظارات تطبیقی و عقلایی چیست؟
در انتظارات تطبیقی، مردم بر اساس تورم گذشته پیشبینی میکنند؛ اما در انتظارات عقلایی، افراد سعی میکنند با تحلیل اطلاعات جاری (مانند سیاستهای اقتصادی، تحولات جهانی و آمارها)، تورم آینده را پیشبینی کنند.
۵. آیا انتظارات تورمی فقط ذهنی هستند یا واقعاً بر اقتصاد تأثیر میگذارند؟
انتظارات تورمی اگرچه پدیدهای روانی هستند، اما اثرات واقعی دارند. آنها میتوانند باعث افزایش تقاضا، رشد قیمتها، فشار بر بازار ارز، یا حتی افزایش دستمزدها شوند.
۶. نقش بانک مرکزی در کنترل انتظارات تورمی چیست؟
بانک مرکزی با سیاستگذاری شفاف، هدفگذاری تورمی، کنترل نقدینگی و تثبیت نرخ بهره میتواند انتظارات مردم را نسبت به آینده کنترل کرده و از افزایش بیرویه تورم جلوگیری کند.
۷. چگونه میتوان انتظارات تورمی را کاهش داد؟
با ایجاد اعتماد عمومی، ثبات در سیاستهای اقتصادی، اطلاعرسانی دقیق، مهار نوسانات بازار ارز، و نشان دادن اراده دولت و بانک مرکزی در مهار تورم میتوان انتظارات تورمی را کنترل و کاهش داد.
۸. انتظارات تورمی چگونه در ایران شکل میگیرد؟
در ایران، نوسانات نرخ ارز، اخبار تحریمها، بیثباتی سیاستهای اقتصادی، یا حتی شایعات درباره تغییر قیمت بنزین میتواند باعث شکلگیری سریع انتظارات تورمی شود. این انتظارات معمولاً بهسرعت به بازار طلا، مسکن و ارز منتقل میشود.
۹. چه تفاوتی میان تورم واقعی و انتظارات تورمی وجود دارد؟
تورم واقعی با افزایش سطح عمومی قیمتها در بازه زمانی مشخص سنجیده میشود، اما انتظارات تورمی پیشبینی ذهنی مردم از وضعیت قیمتها در آینده است. گاهی اوقات انتظارات حتی پیش از بروز تورم، باعث رفتارهای تورمزا میشود.
۱۰. آیا رسانهها در شکلگیری انتظارات تورمی نقش دارند؟
بله. رسانهها با نحوه پوشش اخبار اقتصادی، تحلیلها و مصاحبهها، میتوانند انتظارات مردم را تحریک یا آرام کنند. نقش رسانهها در جهتدهی به فضای روانی جامعه بسیار پررنگ است.
جهت تهیه دوره جامع اقتصاد از سایت کلیک کنید.
پست های مرتبط

1404/03/21
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.