اقتصاد نئوکلاسیک چیست؟
اقتصاد نئوکلاسیک neoclassical economics
یک تئوری اقتصاد نئوکلاسیک می گوید که یک محصول یا خدمات تحت کنترل، بالاتر یا کمتر از هزینه تولید ارزش گذاری می شود. در عین حال، نظریه ای است که جریان کالاها، خدمات، ستانده ها و توزیع درآمد مختلف را از طریق رویکرد تقاضا-عرضه در نظر می گیرد که وحدت مشتریان در اقتصاد را فرض می کند و هدف اصلی آنها جلب رضایت از محصولات یا خدمات می باشد.
به طور خلاصه:
- اقتصاددانان کلاسیک فرض می کنند که مهمترین عامل در قیمت یک محصول هزینه تولید آن است.
- اقتصاددانان نئوکلاسیک استدلال می کنند که درک مصرف کننده از ارزش یک محصول عامل محرک قیمت آن است.
- آنها تفاوت بین هزینه های واقعی تولید و قیمت خرده فروشی را مازاد اقتصادی می نامند.
تاریخچه نظریه اقتصادی نئوکلاسیک
اقتصاد نئوکلاسیک ریشه در آثار آدام اسمیت (۱۷۲۳-۹۰) و دیوید ریکاردو (۱۷۷۲-۱۸۲۳) دارد. این نظریه توسط آلفرد مارشال (۱۸۴۲-۱۹۲۴)، ویلفردو پارتو (۱۸۴۸-۱۹۲۳)، جان کلارک (۱۸۴۷-۱۹۳۸)، و ایروینگ فیشر (۱۸۶۷-۱۹۴۷) در قرن ۱۹ و ۲۰ اصلاح شد. اصطلاح اقتصاد نئوکلاسیک در سال ۱۹۰۰ ابداع شد.
امروزه، جریان اصلی اقتصاد تحت سلطه سنتز نئوکلاسیک است که توسط اقتصاد نئوکلاسیک همراه با اقتصاد کینزی شکل گرفته است.
مفروضات نظریه اقتصاد نئوکلاسیک
در زیر ۷ فرض اصلی نظریه اقتصادی نئوکلاسیک آورده شده است:
۱- عوامل منطقی
یک فرد به طور منطقی محصولات و خدمات را با توجه به مفید بودن آنها انتخاب می کند. علاوه بر این، افراد انتخاب هایی را انجام می دهند که رضایت، مزیت و نتیجه مطلوب را فراهم می کند.
۲- سودمندی حاشیه ای
افراد در حاشیه انتخاب می کنند، یعنی سودمندی حاشیه ای. مطلوبیت حاشیه ای به مطلوبیت هر کالا یا خدمتی اطلاق می شود که با استفاده خاص از آن افزایش می یابد و با پایان استفاده به تدریج کاهش می یابد.
اجازه بدین مثالی را مطرح کنیم. جان تصمیم می گیرد که یک بستنی شکلاتی در فروشگاه نزدیک بخورد. فایده حاشیه ای او با اولین بستنی حداکثر است و با بیشتر کاهش می یابد تا زمانی که او بپردازد و رضایت یا مصرف خود را متعادل کند. به همین ترتیب، برآورد تولید یک تولیدکننده شامل محاسبه استهزینه نهاییدر مقابل سود حاشیه ای (در این مورد، سود اضافه ای که ممکن است کسب کند) از تولید یک واحد اضافی.
۳- اطلاعات مربوطه
افراد به طور مستقل بر اساس اطلاعات کامل، مرتبط و در دسترس و بدون تعصب عمل می کنند.
۴- ارزش درک شده
اقتصاددانان نئوکلاسیک معتقدند که مصرف کنندگان ارزش درک شده کالاها و خدمات را بیشتر از هزینه های ورودی دارند. به عنوان مثال، اقتصاد کلاسیک معتقد است که ارزش یک محصول از هزینه مواد به علاوه نیروی کار به دست می آید. در مقابل، کارشناسان نئوکلاسیک می گویند که یک فرد ارزش یک محصول را درک می کند و بر قیمت و تقاضای آن تأثیر می گذارد.
۵- پس انداز باعث سرمایه گذاری می شود
پس انداز تعیین کننده سرمایه گذاری است، اما برعکس نیست. به عنوان مثال، اگر در طول یک بازه زمانی به اندازه کافی برای یک خودرو پس انداز کرده اید، ممکن است به چنین سرمایه گذاری فکر کنید.
۶- تعادل بازار اقتصاد نئوکلاسیک
تعادل بازار زمانی حاصل می شود که افراد و شرکت ها به اهداف مربوطه خود رسیده باشند. رقابت در یک اقتصاد منجر به تخصیص کارآمد منابع می شود که به دستیابی به تعادل بازار بین عرضه و تقاضا کمک می کند.
۷- بازارهای آزاد اقتصاد نئوکلاسیک
بازارها باید آزاد باشند، یعنی دولت باید از تحمیل قوانین و مقررات بیش از حد خودداری کند. اگر دخالت دولت حداقل باشد، مردم ممکن است استاندارد زندگی بهتری داشته باشند. به عنوان مثال، آنها ممکن است دستمزد بهتر و متوسط امید به زندگی بیشتری داشته باشند.
مفاهیم کلیدی اقتصاد نئوکلاسیک
اقتصاد نئوکلاسیک در درجه اول به تخصیص کارآمد منابع تولیدی محدود می پردازد. همچنین رشد منابع را در بلندمدت در نظر می گیرد. این رشد امکان توسعه تولید کالا و خدمات را فراهم می کند. تاکید می کند که تعادل بازار کلید تخصیص کارآمد منابع است. بنابراین تعادل بازار باید یکی از اولویت های اقتصادی اولیه یک دولت باشد.
اقتصاد نئوکلاسیک همچنین مطالعاتی را در مورد سودمندی و حاشیه گرایی توسعه داد. سودمندی میزان رضایت دریافتی از مصرف کالاها و خدمات را اندازه گیری می کند. این بیان می کند که تصمیم گیری مردم در مورد مصرف به ارزیابی آنها از مطلوبیت بستگی دارد. مردم درآمد خود را برای به حداکثر رساندن سطح مطلوبیت خود تخصیص می دهند. بنابراین، مطلوبیت یک عامل کلیدی است که ارزش یک محصول یا خدمات را تعیین می کند.
حاشیه گرایی تغییر در ارزش یک محصول یا خدمات را با مقدار اضافی توضیح می دهد. ترکیب این دو مفهوم ما را به “مفید حاشیه ای” می رساند. مطلوبیت حاشیه ای به تغییر مطلوبیت در نتیجه افزایش مصرف اشاره دارد.
قانون کاهش مطلوبیت حاشیه ای بیان می کند که با افزایش مقدار مصرف شده، مطلوبیت نهایی کاهش می یابد. مطلوبیت حاشیه ای حتی می تواند فراتر از یک سطح مشخص از کمیت منفی شود. بنابراین، مطلوبیت کل در کمیتی که مطلوبیت نهایی برابر با صفر باشد، به حداکثر می رسد.
نمونه ای از اقتصاد نئوکلاسیک
یکی از جنبه های مهم اقتصاد نئوکلاسیک «ادراک مصرف کننده» است، زیرا کالاها یا خدمات ارزش اقتصادی، تجارت آزاد و مطلوبیت حاشیه ای را به دست می آورند. این تئوری در مواردی که ادراک مصرفکننده نقش بازی میکند قابل توجه بوده است. به عنوان مثال، به دلیل برچسب برند پیوست شده، تمایل به خرید پوشاک طراح دارید. علاوه بر این، هزینه تولید لباس ممکن است ناچیز باشد.
در اینجا، ارزش درک شده از برچسب نام تجاری از هزینه ورودی آن فراتر رفت و “مازاد اقتصادی” ایجاد کرد. در عین حال، این نظریه نیز هنگام یادآوری سال ۲۰۰۸ ناقص به نظر می رسد بحران مالی، جایی که مصنوعی است ابزارهای مالیبدون سقف در برابر خطر بیمه شده فرض می شد. اگرچه، ثابت کرد که مسئول یک بحران فراموش نشدنی است.
اگر فکر کنیم جهانی شدن به نظر می رسد تجارت آزاد و سود حاشیه ای حضور خوبی دارند. ادغام بین اقتصاد جهانی و داد و ستد بین کشورها به دلیل بسیاری از کالاها و خدمات موجود برای مبادله منجر به اقتصادهای نوظهوری مانند هند و چین شده است. به عبارت دیگر، قیمت ها با تخصیص کارآمد منابع و دولت محدود مقررات.
با این حال، طرف دیگر این ضد جهانیسازی است، جایی که تجارت آزاد و سودمندی حاشیهای نمیتوانند مجموعهای از پارامترهای بهینه را برای گروه وسیعتری از مردم ایجاد کنند. به نوبه خود، اقتصاد جهان در دستان چند اقتصاد بزرگ و چندملیتی محصور شده است، جایی که فقر وضعیت موجود دارد.
تفاوت بین اقتصاد کلاسیک و نئوکلاسیک
اقتصاد کلاسیک | اقتصاد نئوکلاسیک | |
---|---|---|
تحلیل و بررسی | اقتصاد کلاسیک بر آنچه باعث گسترش و انقباض اقتصاد می شود تمرکز دارد. با این کار، تولید کالاها و خدمات تمرکز اصلی تحلیل اقتصادی است. | اقتصاد نئوکلاسیک بر نحوه عملکرد افراد در یک اقتصاد متمرکز است. بر چگونگی و چرایی مبادله کالاها و خدمات تاکید دارد. |
رویکرد | رویکردی کل نگر با در نظر گرفتن چشم انداز وسیع تر در اقتصاد. | رویکرد متمرکز با در نظر گرفتن نحوه رفتار افراد در یک اقتصاد. |
نقطه مرجع | وقتی به چگونگی گسترش و انقباض یک اقتصاد فکر می کنیم، تاریخ به عنوان یک نقطه مرجع مفید است. | نظریه اقتصادی نئوکلاسیک مبتنی بر مدلهای ریاضی و واکنش فرد به رویدادهای خاص است. |
عوامل مسئول | این بر اساس ارزش ذاتی کالاها و خدماتی است که ارزش خرید آنها را دارند بدون توجه به اینکه چه کسی آنها را تولید می کند و مصرف کنندگان نهایی آنها. | نظریه اقتصادی نئوکلاسیک مبتنی بر ارزش متغیر کالاها و خدمات است، زیرا بر مفاهیم تولیدکننده آنها و دیدگاه کاربر نهایی تمرکز دارد. |
بحران نئوکلاسیک
پیروان اقتصاد نئوکلاسیک معتقدند که هیچ حد بالایی برای سودی که سرمایهداران باهوش میتوانند به دست آورند، وجود ندارد، زیرا ارزش یک محصول بر اساس درک مصرفکننده است. این تفاوت بین هزینه های واقعی محصول و قیمتی که به ازای آن فروخته می شود، مازاد اقتصادی نامیده می شود.
با این حال، می توان گفت که این نوع تفکر به بحران مالی ۲۰۰۸ منجر شده است . پیش از آن بحران، اقتصاددانان مدرن بر این باور بودند که ابزارهای مالی مصنوعی سقف قیمتی ندارند، زیرا سرمایه گذاران در آن بازار مسکن را از نظر پتانسیل رشد نامحدود می دانستند. هم اقتصاددانان و هم سرمایه گذاران اشتباه کردند و بازار آن ابزارهای مالی سقوط کرد.
انتقادات علیه اقتصاد نئوکلاسیک
فرضیات غیر واقعی
یکی از رایج ترین انتقادات به اقتصاد نئوکلاسیک، مفروضات غیر واقعی آن است. فرض رفتارهای عقلانی، آسیب پذیری و غیرمنطقی بودن طبیعت انسان را نادیده می گیرد. اقتصاد رفتاری بر مطالعه رفتارهای غیرمنطقی در تصمیم گیری اقتصادی متمرکز است. این مطالعه شواهد تجربی از رفتارهای انسانی در یک اقتصاد ارائه می دهد. همچنین بحث می شود که آیا مطلوبیت یا حداکثر کردن سود تنها هدف یک فرد یا شرکت است.
وابستگی بیش از حد به رویکردهای ریاضی آن
اقتصاد نئوکلاسیک به دلیل وابستگی بیش از حد به رویکردهای ریاضی خود مورد انتقاد قرار می گیرد. علم تجربی در مطالعه وجود ندارد. این مطالعه که بیش از حد مبتنی بر مدل های نظری است، برای توضیح اقتصاد واقعی، به ویژه در مورد وابستگی متقابل یک فرد به سیستم، کافی نیست. همچنین می تواند منجر به سوگیری هنجاری شود.
وابستگی بیش از حد به مدل های پیچیده و غیر واقعی ریاضی
اقتصاد نئوکلاسیک نیز بیش از حد به مدلهای پیچیده و غیرواقعی ریاضی وابسته است. مدل های پیچیده برای توصیف اقتصاد واقعی قابل اجرا نیستند. در پاسخ به این انتقاد، میلتون فریدمن ، آموزگار و اقتصاددان آمریکایی، ادعا کرد که یک نظریه را باید بر اساس توانایی آن در پیش بینی قضاوت کرد. پیچیدگی مدل یا واقع گرایی مفروضات معیاری برای قضاوت در مورد یک نظریه نیست.
اقتصاد نئوکلاسیک در دنیای واقعی
نظریه اقتصادی نئوکلاسیک به دلیل تأثیر آن بر بازارها و سیاست اقتصادی مهم است.
کسب و کار
اصول اقتصاد نئوکلاسیک می تواند توسط شرکت ها برای تعیین قیمت و رشد کسب و کارشان استفاده شود.برای مثال، کسبوکاری که اقتصاد نئوکلاسیک را درک میکند، هنگام تعیین قیمت فقط به هزینه ساخت یک محصول توجه نمیکند. همچنین بررسی میکند که رقبا چه چیزی را شارژ میکنند، مشتریان مایل به پرداخت چه چیزی هستند و چگونه از برندسازی برای افزایش آنچه مشتریان مایل به پرداخت هستند استفاده کنیم.
به عنوان مثال، یک صاحب کسب و کار باهوش، می تواند یک کمپین بازاریابی ایجاد کند که محصول خود را به عنوان انتخاب مورد علاقه چهره های محبوب در رسانه های اجتماعی قرار دهد. با تأثیرگذاری بر درک مشتری از برند خود، کسب و کار قادر خواهد بود هزینه بیشتری برای محصولات خود دریافت کند.
دولت ها و بانک ها
دولتها و بانکها همچنین میتوانند از اصول نئوکلاسیک پیروی کنند که بر سیاستهای اقتصادی و تنظیم بازار تأثیر خواهد گذاشت. پیروان اقتصاد نئوکلاسیک بر این باورند که هیچ حد بالایی برای سودی که سرمایهداران باهوش میتوانند به دست آورند وجود ندارد، زیرا ارزش یک محصول توسط درک مصرفکننده هدایت میشود. این تفاوت بین هزینه های واقعی محصول و قیمتی که به ازای آن فروخته می شود، مازاد اقتصادی نامیده می شود.
این نوع تفکر در آغاز بحران مالی ۲۰۰۸ مشهود بود . اقتصاددانان مدرن بر این باور بودند که ابزارهای مالی مصنوعی سقف قیمتی ندارند، زیرا سرمایه گذاران در آن بازار مسکن را از نظر پتانسیل رشد نامحدود می دانند. در نتیجه، بسیاری از بانکهای سرمایهگذاری و وام دهندگان به رشد بازار وامهای رهنی با این فرض ادامه دادند، با این فرض که رشد مداوم در بازار مانع از دست دادن ارزش ابزارهای سرمایهگذاری شامل این وامهای مسکن میشود. این ابزارهای مالی عمدتاً توسط دولت فدرال تنظیم نشده بودند، و به وام دهندگان و سرمایه گذاران اجازه می دادند تا رشد بازار وام مسکن را افزایش دهند.
هم اقتصاددانان و هم سرمایه گذاران اشتباه کردند و بازار آن ابزارهای مالی سقوط کرد. رشد بازار مسکن در نهایت متوقف شد و شروع به کاهش کرد. وامدهندگان ارزان قیمت، خود را در زیر آب وامهایی میبینند که توانایی پرداخت آن را نداشتند. آنها شروع به پیش فرض در تعداد زیادی کردند. این امر نه تنها باعث شد تعداد زیادی از وام گیرندگان قادر به خرید خانه خود نباشند، بلکه ثبات بانک ها و وام دهندگانی را که از وام مسکن خود حمایت کرده بودند نیز تضعیف کرد. کل اقتصاد جهانی آسیب دید و برای تثبیت نیاز به مداخله دولت داشت.
عناصر اصلی اقتصاد نئوکلاسیک چیست؟
مفروضات اصلی اقتصاد نئوکلاسیک این است که مصرف کنندگان تصمیمات منطقی برای به حداکثر رساندن مطلوبیت می گیرند، هدف کسب و کارها به حداکثر رساندن سود است، اینکه افراد به طور مستقل بر اساس داشتن تمام اطلاعات مرتبط مرتبط با یک انتخاب یا اقدام عمل می کنند، و اینکه بازارها در پاسخ به آنها خود تنظیم خواهند شد.
بنیانگذار اقتصاد نئوکلاسیک چه کسی بود؟
حرکت از نظریه اقتصادی کلاسیک به نئوکلاسیک از آثار ویلیام استنلی جوونز، کارل منگر و لئون والراس در اواخر دهه ۱۸۰۰ رشد کرد. متن غالب اقتصاد نئوکلاسیک، اصول اقتصاد ، توسط آلفرد مارشال نوشته شد و در اوایل دهه ۱۹۰۰ مورد استفاده قرار گرفت.
تفاوت بین اقتصاد نئوکلاسیک و کینزی چیست؟
نظریه اقتصادی نئوکلاسیک معتقد است که بازارها به طور طبیعی خود را بازسازی خواهند کرد. قیمت ها و در نتیجه دستمزدها به خودی خود در پاسخ به تغییرات تقاضای مصرف کننده تعدیل خواهند کرد. نظریه اقتصادی کینزی معتقد نیست که بازارها می توانند به طور طبیعی با این تغییرات سازگار شوند. استفاده از سیاست های مالی و پولی برای تأثیرگذاری بر اقتصاد، به ویژه با کند کردن اقتصاد در دوران رونق و تحریک آن در دوران رکود تشویق می کند.
نتیجه
نظریه اقتصاد نئوکلاسیک بر این فرض استوار است که نیروهای بازار تقاضا و عرضه توسط مشتریانی هدایت میشوند که قصد دارند رضایت خود را با انتخاب از بین بهترین گزینههای موجود به حداکثر برسانند. این شبیه به روشی است که یک شرکت قصد دارد تا سود خود را به حداکثر برساند. ممکن است بر اساس این باور که رقابت به طور موثر منابع را تخصیص می دهد و بین نیروهای بازار تقاضا و عرضه تعادل برقرار می کند، “کلاسیک” نامیده می شود. از این جهت که از دیدگاه کلاسیک پیش می رود، «نئو» است.
بنابراین، این که آیا این نظریه را تقویت کنیم یا آن را پایین بیاوریم، معیارهای جدی در مورد چگونگی درک یک فرد از دنیای عملیاتی اطراف آن است. این تمرکز بر این است که چگونه تجارت آزاد باعث رشد می شود و مطلوبیت نهایی در معرض رضایت قرار می گیرد. با این حال، نظریه اقتصادی نئوکلاسیک بیشتر در اشکال مختلف در زندگی روزمره ما به کار می رود که ممکن است متوجه آن نباشیم.
به عنوان مثال، هنگام انتخاب یک خانه رویایی، ممکن است فرد با کمبود منابع مانند پول مواجه شود و بنابراین جایگزینی را انتخاب کند که نیازهای آنها را برآورده کند. این نیاز به درک مصرف کننده دارد، زیرا ممکن است یک خانه ییلاقی از نظر طبقه متوسط گران باشد. با این حال، همین امر ممکن است برای بخش دیگری از جامعه مقرون به صرفه باشد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.