تحلیل تقاضا و عرضه چیست؟
تحلیل تقاضا و عرضه Demand and Supply Analysis
تجزیه و تحلیل تقاضا و عرضه بر تقاضا برای یک محصول یا خدمات و حداکثر قابلیت های تولید-توزیع متمرکز است. این شکاف بین نیازهای بازار و برآورده شدن کالاها و خدمات را برجسته می کند.
این تحلیل بر اساس قانون تقاضا و قانون عرضه است. قانون تقاضا توضیح می دهد که تقاضا برای کالاها با قیمت آنها رابطه معکوس دارد. از سوی دیگر قانون عرضه بیان می کند که عرضه کالا با قیمت آنها رابطه مستقیم دارد.
به طور خلاصه:
- تحلیل تقاضا و عرضه مطالعه تغییرات قیمت با توجه به تعداد خریداران و فروشندگان برای یک محصول خاص است.
- در حالت تعادل بازار، منحنی تقاضا و منحنی عرضه همدیگر را قطع می کنند. در این مرحله، تقاضا و عرضه برای یک کالا برابر است.
- قیمت عادلانه عملکرد مزرعه نیز بر اساس تقاضا-عرضه است. در یک بازار کاملاً رقابتی، کشاورزان قیمت گیرنده هستند و تقاضا-عرضه قیمت ساز است. بنابراین، دولت ها حداقل قیمتی را برای حمایت از کشاورزان تعیین می کنند.
درک تحلیل تقاضا-عرضه
تقاضا برای کالاها و خدمات بیانگر نیاز، تمایل و توانایی مصرف کنندگان برای خرید یک محصول خاص است. از سوی دیگر عرضه به ظرفیت تولید تولیدکنندگان و توزیع کنندگان اشاره دارد. تجزیه و تحلیل تقاضا و عرضه برای درک تأثیر این نیروها بر خریداران، فروشندگان، تعاملات خریدار و فروشنده و قیمت ها ضروری است.
مطالعه تقاضا-عرضه بر اساس قوانین عرضه و تقاضا است. قانون تقاضا رابطه معکوس بین قیمت کالا و تقاضای کالا را نشان می دهد. قانون تقاضا یک منحنی شیب دار رو به پایین ارائه می دهد – زمانی که قیمت کالا کاهش می یابد، تقاضا افزایش می یابد.
اگر سایر عوامل ثابت بمانند، قانون عرضه پیشنهاد می کند که افزایش قیمت کالا باید منجر به افزایش عرضه کالا شود و بالعکس. این یک رابطه مستقیم بین قیمت و عرضه یک کالا برقرار می کند و یک منحنی صعودی را تشکیل می دهد.
تقاضا و عرضه با هم به تعیین شرایط بازار و رفتار مصرف کننده کمک می کنند. بنابراین، درک تعادل اقتصادی در اقتصاد بسیار مهم است. تعادل اقتصادی یا تعادل بازار نقطه ای است که منحنی تقاضا از منحنی عرضه می گذرد . سناریویی است که در آن تقاضا برای یک کالا برابر با عرضه آن است. در یک نمودار به صورت زیر نمایش داده می شود:
با این حال، اگر تقاضا بیش از عرضه باشد، کمبود آن محصول وجود دارد. همچنین اگر عرضه بیشتر از تقاضا باشد، مازاد وجود دارد. تقاضا برای یک محصول یا خدمات توسط عوامل مختلفی از جمله قیمت کالا، درآمد مصرف کننده، سلیقه مصرف کننده، ترجیح مصرف کننده، قیمت کالاهای مرتبط، رقابت، انتظارات مصرف کننده و توزیع درآمد تعیین می شود.
به طور مشابه، عرضه به دلیل تغییرات قیمت در نوسان است ،سیاست مالی،سیاست های پولیبلایای طبیعی، قیمت عوامل تولید، انحصار، شرایط اقلیمی، زیرساخت ها و پیشرفت فناوری.
اهمیت تحلیل عرضه و تقاضا چیست؟
تحلیل عرضه و تقاضا یک ابزار اقتصادی اساسی است که برای درک رابطه بازار بین خریداران و فروشندگان استفاده می شود. می توان از آن برای تعیین قیمت کالاها و خدمات در یک بازار و درک نیروهای مؤثر بر آنها استفاده کرد.
تجزیه و تحلیل تقاضا به بررسی این موضوع می پردازد که مردم چه مقدار از یک کالا یا خدمات را با قیمت های مختلف خریداری می کنند. از این اطلاعات می توان برای درک رفتار مصرف کننده و تصمیم گیری در مورد قیمت گذاری و تولید استفاده کرد.
تجزیه و تحلیل عرضه به این می پردازد که تولیدکنندگان چه مقدار از یک کالا یا خدمات را می توانند با قیمت های مختلف عرضه کنند. از این اطلاعات می توان برای درک رفتار تجاری و تصمیم گیری در مورد قیمت گذاری و تولید استفاده کرد.
تعامل بین عرضه و تقاضا قیمت کالاها و خدمات را در یک بازار تعیین می کند. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت افزایش می یابد. اگر عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش می یابد.
اهمیت تحلیل عرضه و تقاضا در توانایی آن در کمک به تصمیم گیرندگان در درک شرایط بازار و تصمیم گیری آگاهانه در مورد قیمت گذاری، تولید و سایر عواملی است که بر عملکرد بازار تأثیر می گذارد.
مثال
رایج ترین مثال تقاضا و عرضه، نوسان قیمت اوراق بهادار است. تحلیلگران بازار سهام هم تقاضا و هم عرضه سهام را برای پیشبینی روند قیمتها در آینده مطالعه میکنند.
اجازه دهید فرض کنیم که تقاضا برای یک امنیت خاص زیاد است. در این صورت، خریداران زیادی در بازار وجود خواهند داشت و امنیت در عرضه پایین خواهد بود (تعداد کمتری از مردم مایل به فروش اوراق بهادار خواهند بود). با توجه به وضعیت تقاضای بالا- عرضه کم، انتظار می رود قیمت اوراق بهادار افزایش یابد.
در مقابل، اگر تقاضای یک سهم کاهش پیدا کند، تعداد کمتری از مردم به خرید آن علاقه مند هستند. فرض کنید عرضه آن زیاد است و بسیاری از سهامداران مایل به فروش سهام هستند. در این سناریو، قیمت سهام به دلیل عرضه مازاد کاهش خواهد یافت.
برنامه های کاربردی
در اقتصاد ، مطالعه تقاضا-عرضه پویایی بین خریداران و فروشندگان (در بازار آزاد) را روشن می کند. سایر کاربردها به شرح زیر است:
- کنترل قیمت: در زمان جنگ، دولت ها از تحلیل تقاضا-عرضه برای تعیین سقف قیمت برای هر محصول استفاده می کنند. سقف قیمت حداکثر قیمت کالاها یا خدمات ضروری است. به منظور اطمینان از رفاه عمومی در شرایط فشار، این قیمت کمتر از قیمت تعادلی نگه داشته می شود.
- کنترل اجاره مسکن: در اینجا، دولت حداکثر قیمت اجاره را تعیین میکند که میتواند از مستاجرین برای اجاره خانههای اجارهای در نظر گرفته شود. باز هم حد تعیین شده زیر حد تعادل قیمت اجاره مسکن است. این کار برای محافظت از مستاجران با درآمد پایین یا متوسط در برابر استثمار انجام می شود.
- مالیات: تجزیه و تحلیل تأثیر مالیات های مستقیم و غیر مستقیم بر مصرف کنندگان را در نظر می گیرد. وقتی مالیات های غیرمستقیم افزایش می یابد، بار مصرف کنندگان سنگینی می کند. منجر به تغییر منحنی های تقاضا و عرضه می شود.
- یارانه : برای تشویق یک کالای خاص، دولت به تولیدکنندگان یارانه می دهد . چنین کمک هایی قیمت آن کالا یا خدمات خاص را کاهش می دهد. در نتیجه هم تقاضا و هم عرضه افزایش می یابد.
- قیمت گذاری محصول مزرعه: قیمت منصفانه محصول مزرعه نیز بر اساس تقاضا-عرضه است. در یک بازار کاملاً رقابتی، کشاورزان قیمتگذاران هستند و نیروهای بازار (تقاضا و عرضه) قیمتسازان هستند. با این حال، دولت حداقل قیمتی را برای محافظت از کشاورزان در برابر ضرر تعیین می کند.
- شناسایی بازار سیاه: بازاریابان سیاه زمانی شکوفا می شوند که تقاضا برای یک کالا زیاد باشد اما عرضه کم باشد. آنها محصولات را با قیمتی بالاتر از قیمت سقف می فروشند. مطالعه تقاضا و عرضه چنین اقداماتی را آشکار می کند.
- قانون حداقل دستمزد: دولت های ایالتی چنین تحلیل هایی را از بازار کار برای تعیین حداقل دستمزد انجام می دهند. سقف حداقل دستمزد از کارمندان و کارگران در برابر استثمار محافظت می کند.
- مازاد مصرف کننده و مازاد تولید کننده: یک مطالعه تقاضا-عرضه مازاد مصرف کننده را توضیح می دهد – شکاف بین مبلغی که مصرف کنندگان مایل به پرداخت هستند و مبلغ واقعی پرداخت شده برای یک کالای خاص. این مطالعه همچنین مازاد تولیدکننده را روشن میکند – میزان آمادگی تولیدکنندگان برای فروش و قیمت واقعی فروش.
مزایای تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا
- قیمتگذاری بهبود یافته: تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا میتواند برای تعیین قیمتهای دقیق برای کالاها و خدمات استفاده شود و به کسبوکارها کمک میکند تا سود را به حداکثر برسانند و در عین حال اطمینان حاصل شود که مشتریان معامله خوبی دارند.
- پیشبینی بهتر: با کمک تحلیل عرضه و تقاضا، کسبوکارها میتوانند روندهای آتی در بازار خود را با دقت زیادی پیشبینی کنند و به شرکتها این امکان را میدهند که به طور مؤثر برنامهریزی کنند تا فرصتها را از دست ندهند یا از رقبا عقب نمانند.
- به حداکثر رساندن سود: با درک رابطه بین عرضه و تقاضا، کسبوکارها مجهزتر میشوند تا عملیات خود را مطابق با آن تنظیم کنند تا از شرایط اقتصادی کامل استفاده کنند – هم جهشهای کوتاه مدت و هم تغییرات بلندمدت – که ممکن است منجر به افزایش سود شود.
- افزایش کارایی: از طریق تجزیه و تحلیل پویایی عرضه و تقاضا، کسبوکارها میتوانند حوزههایی را شناسایی کنند که ممکن است به منابع کمتری (افراد/پول) نسبت به تخصیص فعلی نیاز داشته باشند، که منجر به کارآمدتر شدن آنها با استفاده از سرمایه میشود. این همچنین به شرکت ها اجازه می دهد تا هزینه ها را بدون آسیب رساندن به سطح فروش یا رضایت مشتری کاهش دهند.
- کاهش ریسک: شرکت هایی که به طور دقیق روندهای آینده را پیش بینی می کنند، به احتمال بسیار کمتری از افت ناگهانی فروش به دلیل تغییرات غیرمنتظره در بازار رنج می برند، و آنها را قادر می سازد تا قبل از بروز مشکلات، تنظیمات لازم را انجام دهند نه بعد از اینکه خیلی دیر شده است!
- سطوح خدمات مشتری پیشرفته: وقتی صاحبان کسب و کار می دانند که چگونه قیمت گذاری بر تصمیمات خرید مصرف کنندگان تأثیر می گذارد، می توانند تصمیمات آگاهانه تری در مورد اقلامی که باید در زمان های معینی در طول سال تخفیف داده شوند، اتخاذ کنند، و به آنها اجازه می دهد حداکثر ارزش پول را در همه زمان ها و در عین حال ارائه کنند. سطح عالی خدمات به طور کلی!
روش های مختلف تحلیل تقاضا و عرضه
- شناسایی بازار: اولین گام در تحلیل عرضه و تقاضا، شناسایی بازار مورد علاقه است. این می تواند شامل ردیابی یک محصول یا صنعت خاص، مطالعه یک منطقه جغرافیایی خاص که در آن کالاها تجارت می شود، یا نظارت بر کل بخش اقتصادی باشد.
- جمع آوری داده ها: هنگامی که بازار شناسایی شد، باید داده هایی در مورد عرضه و تقاضا برای آن کالا یا خدمات در آن بازار جمع آوری شود. این دادهها میتواند از منابع مختلف، از جمله گزارشهای دولتی، نشریات تجاری، گزارشهای درآمد شرکت و بررسیهای عادات خرید مصرفکنندگان به دست آید.
- تجزیه و تحلیل عرضه: تجزیه و تحلیل عرضه شامل بررسی هزینه های تولید مانند نهاده های نیروی کار و قیمت مواد خام و همچنین سایر عوامل مانند هزینه های حمل و نقل است که بر میزان درآمد تولید کننده از هر کالای خاص قبل از از دست دادن پول تأثیر می گذارد. با درک این عناصر ساختار هزینه، می توان بهتر پیش بینی کرد که تولیدکنندگان چگونه به تغییرات سطح قیمت در طول زمان با افزایش یا کاهش سطح تولید خود پاسخ خواهند داد.
- ارزیابی تقاضا: در سمت تقاضا، عوامل متعددی باید هنگام انجام یک تحلیل در نظر گرفته شوند، از جمله ترجیحات مصرف کننده و سطح درآمد، همراه با ثبات سیاسی در کشورهایی که کالاها ممکن است در خارج از کشور فروخته شوند، در صورت لزوم.
- مقایسه عوامل عرضه و تقاضا: با استفاده از تمام این اطلاعات جمعآوریشده، تحلیلگران میتوانند ویژگیهای مختلف طرف عرضه را با مواردی که در سمت تقاضا یافت میشوند، مقایسه کنند. بنابراین پیشبینیهای مربوط به حرکات قیمتها در آینده را میتوان بر اساس روندهای یافت شده در هر عامل مربوطه مرتبط با آنها آغاز کرد.
- نظارت بر نتایج و تنظیمات: در نهایت، زمانی که پیشبینیهای اولیه جمعآوری شدند، برای تحلیلگران مهم است که نه تنها در آنجا متوقف شوند، بلکه همچنان به پیگیری نتایج ادامه دهند، بنابراین در صورت لزوم میتوان در صورت لزوم، برای بهروزرسانی دقیق پیشبینیها در طول زمان، تنظیمات مورد نیاز را به سرعت اعمال کرد
چارچوب تحلیل عرضه و تقاضا
چارچوب تحلیل عرضه و تقاضا ابزاری است که معمولاً برای تجزیه و تحلیل روندهای اقتصادی، شرایط بازار و رفتار مصرف کننده استفاده می شود. این چارچوب دیدگاهی تجربی در درک پویایی بازارها و نحوه شکل دادن خریداران و فروشندگان به آنها ارائه می دهد. فرض اصلی تحلیل عرضه و تقاضا این است که تعامل بین خریداران و فروشندگان تعیین کننده قیمت و مقدار در هر بازار معین است.
برای درک این فعل و انفعالات، لازم است عواملی مانند هزینه های تولید، تغییر در ترجیحات یا سلیقه مصرف کننده، در دسترس بودن کالاها/خدمات مکمل یا مکمل، سیاست های دولت مربوط به قیمت گذاری یا موانع تجاری و غیره را در نظر بگیریم. تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا در هسته خود از دو منحنی استفاده می کند: یکی نشان دهنده مقدار تقاضا (منحنی تقاضا) در مقابل قیمت است. دیگری نشان دهنده هزینه مربوط به تولید هر واحد اضافی (منحنی عرضه).
این منحنیها با هم به ما امکان میدهند نقاط تعادلی را شناسایی کنیم که در آن هر دو طرف به اهداف مربوطه خود رسیدهاند – یعنی جایی که تولیدکنندگان با برآوردن نیازهای مصرفکننده با قیمتهای قابل قبول، سود را به حداکثر رساندهاند. با مطالعه تغییرات در امتداد هر یک از منحنیها به دلیل تغییرات در متغیرهای اساسی، میتوانیم بهتر درک کنیم که چرا بازارهای خاص تحت شرایط مختلف به روشهای خاصی رفتار میکنند.
در نهایت، این رویکرد همچنین به ما اجازه میدهد تا بر اساس دادههای فعلی پیشبینیهایی درباره نتایج آینده انجام دهیم – به شرکتها/دولتها به طور یکسان اجازه میدهد تا برنامههایی را برای رشد بلندمدت یا استراتژیهای کاهش بر اساس انتظارات در مورد وضعیتهای آینده بازارهای مختلف در چارچوب خاص خود توسعه دهند.
چارچوب تحلیل عرضه و تقاضا چگونه کار می کند؟
چارچوب تحلیل عرضه و تقاضا از اصول اقتصاد برای توضیح نحوه تعامل خریداران و فروشندگان در یک بازار استفاده می کند. مفهوم اصلی این است که در صورت عدم تعادل در تقاضا برای یک محصول یا خدمات، قیمت ها یا افزایش یا کاهش می یابد.
- عرضه : به این اشاره دارد که عرضه کنندگان کالا یا خدمات چقدر مایل و قادر به تولید با قیمت های مختلف هستند. این به عواملی مانند فناوری، هزینه نهاده ها، مالیات ها، یارانه ها و غیره بستگی دارد.
- تقاضا : این به این اشاره دارد که چند نفر یک کالا یا خدمات خاص را با قیمت های مختلف می خواهند (یا “تقاضا” می کنند. این بستگی به سطح درآمد، سلیقه / ترجیحات، انتظارات قیمت و غیره دارد.
- قیمت و کمیت تعادلی : اینها نقاط تعادلی هستند که در آن عرضه برابر با تقاضا است – به عنوان مثال، مقدار عرضه شده توسط تولیدکنندگان با آنچه مصرف کنندگان می توانند در آن سطح قیمت معین به دست آورند مطابقت دارد. هنگامی که این تعادل از طریق رویدادی مانند افزایش هزینههای تولید یا افزایش درآمد مصرفکننده به هم میخورد، باید تعادلهای جدیدی ایجاد شود که منجر به تعدیل در قیمت و مقدار تقاضا/عرضه تا زمانی که تعادل برقرار شود.
- کشش عرضه و تقاضا : این حساسیت تغییرات تقاضا و عرضه را به دلیل عوامل خارجی مانند مالیات و یارانه اندازه گیری می کند که بر تصمیمات قیمت گذاری خریداران و فروشندگان تأثیر می گذارد. به طور کلی، اگر یکی افزایش یابد در حالی که دیگری کاهش یابد، تغییر بزرگتری نسبت به بالعکس ایجاد میکند که منجر به تغییر در مقادیر و قیمتهای تعادلی در مدتی میشود.
چه زمانی تحلیل عرضه و تقاضا را اعمال کنیم؟
به جز چند استثنا، قانون تقاضا بیان می کند که با افزایش قیمت یک کالا یا خدمات، مقدار تقاضا نیز افزایش می یابد. قانون عرضه بیان می کند که با افزایش قیمت عرضه کننده، مقدار عرضه شده نیز افزایش می یابد. تقاضا اغلب یک منحنی شیب دار رو به پایین در صفحه قیمت- کمیت است، در حالی که عرضه یک منحنی شیب دار به سمت بالا است.
تعادل بازار به عنوان نقطه تلاقی منحنی های عرضه و تقاضا تعریف می شود که سطوح تعادلی قیمت و کمیت یک کالا (یا خدمات) خاص را در اقتصاد تعیین می کند. تقاضای مازاد وضعیتی را توصیف می کند که در آن تقاضای فعلی برای یک کالا (یا خدمات) در اقتصاد از مقدار تعادلی فراتر می رود.
در همین راستا، عرضه مازاد تعریف شده است. تغییرات در عرضه و تقاضا (و در نتیجه قیمت و مقدار تعادل) هر کالا یا خدمات می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تغییر سیاست ها، شوک های اقتصادی غیرمنتظره، نوسانات چرخه تجاری مانند رکود یا رونق یا حتی به سادگی باشد. در طول زمان (بلند مدت در مقابل کوتاه مدت).
همچنین به ویژگی های بازار بستگی دارد (این که آیا بازار کاملاً رقابتی است یا انحصاری و غیره). مطالعه عرضه و تقاضا، یا به سادگی “تحلیل تقاضا-عرضه” می تواند برای همه موارد فوق اعمال شود.
چگونه تحلیل عرضه و تقاضا می تواند به اقتصاد کمک کند؟
تحلیل عرضه و تقاضا ابزاری قدرتمند برای درک رفتار بازارها، قیمت ها و اقتصادها است. این به ما اجازه می دهد تا تحلیل کنیم که چگونه تغییرات در عرضه یا تقاضای کالاها و خدمات بر اقتصاد تأثیر می گذارد. تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا می تواند به دولت ها کمک کند تا سیاست های معقولی را تعیین کنند و به آنها اجازه می دهد تا درک بهتری از چگونگی تأثیر عوامل مختلف بر شرایط بازار در کشورهایشان داشته باشند.
برای مثال، آنها میتوانند از این دانش برای تعیین اینکه چه مالیاتهایی باید بر کالاها یا خدماتی که تقاضای بالایی دارند یا عرضه کمیاب دارند اعمال شود تا تولید کارآمدتر را تشویق کنند و در عین حال مقدار مناسبی از کالاها را با قیمتهای معقول در اختیار مصرفکنندگان قرار دهند.
علاوه بر این، کسبوکارها هنگام تصمیمگیری در مورد استراتژیهای قیمتگذاری، از استفاده از تحلیل عرضه و تقاضا سود میبرند. آنها ارزیابی می کنند که آیا افزایش قیمت باعث می شود مشتریان از خرید محصولات خود به دلیل افزایش هزینه دور شوند یا خیر. اگر چنین است، ممکن است تعدیل سطوح قیمت برای رشد فروش در طول زمان ضروری باشد. علاوه بر این، شرکتها قبل از انتخاب استراتژیهای بازاریابی که برای مخاطبان هدفشان بهترین کارایی را دارند، کشش را بررسی میکنند که میزان پاسخگویی افراد به تغییرات قیمت را نشان میدهد.
به طور کلی، تجزیه و تحلیل عرضه و تقاضا ضروری است، زیرا هم به دولت ها و هم به کسب و کارها کمک می کند تا سیاست های اقتصادی موثری را ایجاد کنند که ثبات بلندمدت را از طریق توزیع متوازن منابع بین نیازهای جامعه ارتقا دهد.
نتیجه
به طور کلی، تحلیل عرضه و تقاضا ابزاری حیاتی برای درک پویایی بازار یک محصول معین است. این به شناسایی روند قیمتگذاری، سطح تولید و سایر عوامل مؤثر بر تعادل بین خریداران و فروشندگان کمک میکند. با استفاده از این چارچوب، کسب و کارها می توانند راه هایی را برای به حداکثر رساندن سود در حین ارائه خدمات یا محصولاتی که نیازهای مصرف کنندگان را برآورده می کنند، شناسایی کنند. درک کامل آنچه باعث عرضه و تقاضا می شود به کسب و کارها اجازه می دهد تا تصمیمات آگاهانه تری در مورد عملیات خود بگیرند.
گواهینامه اجرایی پیشرفته در استراتژی زنجیره تامین و مدیریت عملیات می تواند یک مرور کلی تحلیل عرضه و تقاضا ارائه دهد. شما در مورد روش های مختلف نظارت، تجزیه و تحلیل، پیش بینی و بهینه سازی زنجیره تامین خود برای اطمینان از حداکثر بهره وری خواهید آموخت. علاوه بر این، این برنامه بینشی در مورد نحوه مدیریت ریسک های مرتبط با محیط تقاضای نوسان ارائه می دهد. با راهنمایی متخصصان در این زمینه، دانش ارزشمندی را که برای مدیریت موفق زنجیره تامین ضروری است، به دست خواهید آوردو
سوالات متداول
چه رابطه ای بین عرضه و تقاضا وجود دارد؟
اگر تقاضا برای یک کالا بیشتر از مقدار عرضه شده باشد، در این صورت کمبود آن کالا در بازار وجود دارد. این کمبود منجر به افزایش قیمت می شود. در مقابل، اگر عرضه از تقاضا پیشی بگیرد، مازاد آن محصول وجود دارد که منجر به کاهش قیمت می شود.
چه چیزی بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذارد؟
قیمت یک محصول یا خدمات عامل اصلی تغییر تقاضا و عرضه است. عوامل دیگر عبارتند از: درآمد مصرف کننده، ترجیح مشتری، قیمت کالاهای مرتبط، رقابت، انتظارات مصرف کننده، سیاست مالی، سیاست پولی، قیمت عوامل تولید، انحصار، شرایط آب و هوایی، زیرساخت ها و فناوری.
چگونه قانون عرضه و تقاضا بر قیمت ها تأثیر می گذارد؟
قانون تقاضا بیان می کند که وقتی قیمت کالاها افزایش می یابد، تقاضای آنها کاهش می یابد. در مقابل، قانون عرضه بیان می کند زمانی که قیمت کالا افزایش می یابد، عرضه آن نیز افزایش می یابد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.