بررسی جامع قیمت دلار در دوران جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷)
قیمت دلار در دوران جنگ ایران و عراق
جنگ ایران و عراق، که از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) با تهاجم گسترده ارتش عراق به خاک ایران آغاز شد و تا ۲۷ تیر ۱۳۶۷ (۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸) با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط ایران ادامه یافت، یکی از طولانیترین درگیریهای نظامی قرن بیستم بود. این جنگ نه تنها بیش از یک میلیون کشته و زخمی برجای گذاشت، بلکه خسارات اقتصادی عظیمی به هر دو کشور وارد کرد.
بر اساس برآوردها، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم جنگ برای ایران حدود ۱۲۷۱ میلیارد دلار (به قیمتهای پایه سال ۲۰۱۰) تخمین زده میشود، که این رقم بیش از مجموع درآمدهای نفتی ایران از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۹ بود. در این میان، یکی از شاخصهای کلیدی تأثیرات اقتصادی جنگ بر اقتصاد ایران، نوسانات قیمت دلار آمریکا (به عنوان ارز مرجع جهانی) در بازارهای داخلی بود.
قیمت دلار، که نمادی از ارزش ریال ایران در برابر ارزهای خارجی است، طی این هشت سال شاهد افزایشی چشمگیر بود و از حدود ۱۴۰ ریال در ابتدای جنگ به بیش از ۹۶۰ ریال در پایان آن رسید. این مقاله به بررسی جامع روند قیمت دلار در این دوره میپردازد، با تمرکز بر عوامل مؤثر، تغییرات سالانه، سیاستهای ارزی دولت، و پیامدهای بلندمدت بر اقتصاد ایران.
🎧 نسخه پادکست این مطلب را بشنوید: اینجا کلیک کنید
🤖 این پادکست با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده است، بنابراین ممکن است در تلفظ برخی کلمات یا جملهها اشتباهات لفظی جزئی وجود داشته باشد.
زمینه اقتصادی پیش از جنگ: ثبات نسبی و آغاز بحران
برای درک دقیقتر روند قیمت دلار در دوران جنگ، لازم است به وضعیت ارزی ایران پیش از آغاز درگیری نگاهی بیندازیم. پیش از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، اقتصاد ایران بر پایه درآمدهای نفتی بنا شده بود و نرخ دلار در بازار آزاد حدود ۷۰ ریال (یا ۷ تومان) ثابت نگه داشته میشد.
این ثبات نتیجه سیاستهای پولی بانک مرکزی ایران (در آن زمان بانک مرکزی امپراتوری ایران) و وابستگی شدید به صادرات نفت بود، که روزانه بیش از ۴ میلیون بشکه نفت تولید میکرد و درآمد ارزی هنگفتی فراهم میآورد.
با این حال، انقلاب اسلامی و بحران گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران (۱۳۵۸-۱۳۵۹) نخستین شوکهای ارزی را وارد کرد. فرار سرمایه به خارج از کشور، کاهش تولید نفت به دلیل اعتصابات و تحریمهای اولیه، و بیثباتی سیاسی باعث شد نرخ دلار در بازار آزاد از ۷۰ ریال به حدود ۱۴۰ ریال در ابتدای سال ۱۳۵۹ برسد.
در این دوره، دو نرخ ارزی اصلی وجود داشت: نرخ رسمی (تعیینشده توسط بانک مرکزی) و نرخ بازار آزاد (یا غیررسمی). نرخ رسمی برای واردات کالاهای اساسی و دولتی حدود ۷۰ ریال ثابت ماند، در حالی که نرخ بازار آزاد، که بازتابدهنده تقاضای واقعی ارز برای معاملات خصوصی و واردات بود، به سرعت افزایش یافت.
این دوگانگی نرخها، که بعدها به یکی از ویژگیهای مزمن اقتصاد ایران تبدیل شد، ریشه در تلاش دولت برای کنترل تورم و حفظ ذخایر ارزی داشت. با آغاز جنگ در شهریور ۱۳۵۹، این شکاف عمیقتر شد و نرخ بازار آزاد به ۲۰۰ ریال رسید، که نشاندهنده تأثیر فوری تهاجم عراق بر اعتماد سرمایهگذاران و دسترسی به ارز خارجی بود.

روند سالانه قیمت دلار: از افزایش تدریجی تا جهشهای تورمی
دوران جنگ را میتوان به سه فاز اصلی تقسیم کرد: فاز اولیه (۱۳۵۹-۱۳۶۱) با شوکهای ناگهانی، فاز میانی (۱۳۶۲-۱۳۶۵) با تثبیت نسبی اما تورم مزمن، و فاز پایانی (۱۳۶۶-۱۳۶۷) با اوجگیری و سپس افت موقت. جدول زیر، بر اساس دادههای تاریخی از منابع معتبر مانند بانک مرکزی ایران و گزارشهای اقتصادی، خلاصهای از میانگین نرخ دلار در بازار آزاد را نشان میدهد (نرخها به ریال بیان شدهاند؛ توجه: در آن دوران، تومان معادل ۱۰ ریال بود، اما نرخها معمولاً به ریال گزارش میشوند):
| سال شمسی | میانگین نرخ دلار (ریال) | تغییرات کلیدی |
|---|---|---|
| ۱۳۵۹ | ۲۰۰ | آغاز جنگ؛ افزایش ۴۳ درصدی نسبت به پیش از جنگ به دلیل کاهش صادرات نفت و فرار سرمایه. |
| ۱۳۶۰ | ۲۷۰ | تشدید درگیریها؛ تقاضای ارزی برای واردات تسلیحات و کالاهای اساسی افزایش یافت. نرخ رسمی همچنان ۷۰ ریال. |
| ۱۳۶۱ | ۳۵۰ | عملیاتهای نظامی ایران؛ تورم سالانه بیش از ۲۰ درصد؛ شکاف نرخها به ۵ برابر رسید. |
| ۱۳۶۲ | ۴۵۰ | تثبیت موقت ذخایر ارزی از طریق فروش نفت به بازارهای سیاه؛ اما جنگ نفتکشها (از ۱۳۶۴) ضربه زد. |
| ۱۳۶۳ | ۵۵۰ | بودجه جنگ حدود ۵ میلیارد دلار؛ رشد منفی اقتصادی (-۲ درصد GDP). |
| ۱۳۶۴ | ۶۵۰ | حمله عراق به تأسیسات نفتی خارک؛ درآمد نفتی به نصف رسید (حدود ۱۰ میلیارد دلار کل). |
| ۱۳۶۵ | ۷۵۰ | تورم ۲۵ درصدی؛ افزایش تقاضای ارزی برای بازسازی زیرساختها. |
| ۱۳۶۶ | ۸۵۰ | اوج درگیریها؛ نرخ به ۱۰۰۰ ریال نزدیک شد، اما سیاستهای صرفهجویی ارزی آن را مهار کرد. |
| ۱۳۶۷ | ۹۶۰ | پذیرش قطعنامه؛ افت موقت به ۵۹۰ ریال، اما میانگین سالانه ۹۶۰ ریال به دلیل تورم پایدار. |
در فاز اولیه جنگ (۱۳۵۹-۱۳۶۱)، قیمت دلار با سرعت بالایی افزایش یافت. تهاجم عراق نه تنها ۳۰ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرد، بلکه بنادر صادراتی مانند خرمشهر را بست و تولید نفت را از ۵.۸ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱.۵ میلیون رساند. این کاهش درآمد ارزی (از ۲۰ میلیارد دلار در ۱۳۵۶ به حدود ۱۰ میلیارد در ۱۳۵۹) تقاضا برای دلار را در بازار سیاه افزایش داد.
نرخ بازار آزاد از ۱۴۰ ریال به ۲۰۰ ریال پرید، و این افزایش ۴۳ درصدی در یک سال، نخستین نشانه از آسیبپذیری اقتصاد جنگی ایران بود. دولت، تحت نخستوزیری میرحسین موسوی، سیاستهایی مانند ممنوعیت خروج سرمایه و اولویتبندی واردات با نرخ رسمی اتخاذ کرد، اما این ها نتوانستند جلوی تورم ارزی را بگیرند.
در فاز میانی (۱۳۶۲-۱۳۶۵)، با موفقیت عملیاتهای ایران مانند بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر در ۱۳۶۱)، تولید نفت اندکی بهبود یافت و به حدود ۲.۵ میلیون بشکه رسید. با این حال، جنگ نفتکشها از سال ۱۳۶۴ (حمله به نفتکشها در خلیج فارس) هزینههای بیمه و حملونقل را دوچندان کرد و درآمد ارزی را ناپایدار ساخت. نرخ دلار با میانگین سالانه حدود ۵۰۰-۶۵۰ ریال، رشد تدریجی اما مداوم داشت.
تورم سالانه اقتصاد ایران در این دوره به بیش از ۲۰ درصد رسید، و رشد اقتصادی منفی شد (GDP در ۱۳۶۴ حدود -۲ درصد). سیاستهای پولی بانک مرکزی، مانند تزریق ارز از ذخایر ملی (حدود ۵ میلیارد دلار بودجه جنگی سالانه)، رشد نرخ را تا حدی مهار کرد، اما شکاف بین نرخ رسمی (۷۰ ریال) و بازار آزاد (تا ۶ برابر) به بازار سیاه دامن زد و فساد ارزی را افزایش داد.
فاز پایانی جنگ (۱۳۶۶-۱۳۶۷) شاهد اوجگیری نرخ دلار بود. با تشدید حملات شیمیایی عراق و فشارهای بینالمللی، تقاضای ارزی برای تسلیحات و مواد غذایی به حداکثر رسید. نرخ بازار آزاد به ۸۵۰ ریال در ۱۳۶۶ و ۹۶۰ ریال در ۱۳۶۷ افزایش یافت، که این رقم نشاندهنده کاهش ارزش ریال به کمتر از یکدهم ارزش پیش از انقلاب بود.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در تیر ۱۳۶۷، که وعده پایان جنگ را میداد، شوک مثبتی ایجاد کرد: نرخ دلار از ۱۴۵۰ ریال (اوج موقت) به ۷۵۰ ریال افتاد و سپس به حدود ۵۹۰ ریال رسید. این کاهش ۵۰ درصدی کوتاهمدت، نتیجه امید به افزایش صادرات نفت و کاهش هزینههای جنگی بود. با این حال، میانگین سالانه ۹۶۰ ریال نشان میدهد که اثرات تورمی جنگ پایدار ماند و نرخ تا پایان سال به ۱۲۰۰ ریال بازگشت.
عوامل مؤثر بر نوسانات قیمت دلار: ترکیبی از فشارهای داخلی و خارجی
افزایش مستمر قیمت دلار در طول جنگ، ناشی از یک مجموعه از عوامل اقتصادی، سیاسی و نظامی بود:
- کاهش درآمدهای نفتی: حملات عراق به تأسیسات نفتی و همچنین بیثباتیهای پس از انقلاب و تلاش برای کاهش وابستگی به نفت، تولید و صادرات نفت را کاهش داد. نفت، منبع اصلی تأمین ارز کشور بود و کاهش آن بهطور مستقیم بر عرضه ارز در بازار تأثیر گذاشت.
- افزایش هزینههای جنگ: جنگ نیازمند حجم عظیمی از واردات تسلیحات، تجهیزات و همچنین تأمین کالاهای اساسی برای مردم بود که فشار زیادی بر تقاضای ارز وارد میکرد.
- نقدینگی و تورم: دولت برای تأمین کسری بودجه ناشی از هزینههای جنگ، ناچار به استقراض از بانک مرکزی شد که این امر خلق نقدینگی و تورم بالا را بهدنبال داشت. نرخ تورم در سال ۱۳۵۹ به ۲۳.۵ درصد رسید و در طول سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷ بهطور متوسط ۱۹.۳ درصد بود. تورم داخلی، ارزش پول ملی (ریال) را در برابر ارزهای خارجی بهطور مداوم کاهش داد.
- رکود و فرار سرمایه: رکود اقتصادی شدید در بخش غیرنفتی ایران (رشد متوسط اقتصادی منفی $2.4\%$ در دهه ۶۰)، فرار سرمایه و خروج نیروی انسانی ماهر، به بیثباتی بیشتر اقتصادی و افزایش تقاضا برای خروج ارز منجر شد.
- انتظارات تورمی و نااطمینانی: شرایط جنگی، خود عامل اصلی نااطمینانی و ایجاد انتظارات تورمی فزاینده بود که مردم و سرمایهگذاران را به سمت خرید داراییهای امن مانند دلار و طلا سوق میداد.
سیاستهای ارزی دولت و چالشهای اجرایی
دولتهای دوران جنگ، به ویژه کابینههای موسوی (۱۳۶۰-۱۳۶۸)، بر سیاستهای کنترلگرایانه تمرکز داشتند. بانک مرکزی نرخ رسمی را ثابت نگه داشت و ارز را فقط برای واردات اولویتدار تخصیص داد، در حالی که بازار آزاد رها شد. این رویکرد، که بخشی از “اقتصاد جنگی” بود، شامل صرفهجویی ارزی (کاهش واردات لوکس) و تشویق صادرات غیرنفتی (مانند پسته و فرش) میشد.
با این حال، اجرای ضعیف به دلیل فساد، قاچاق و نفوذ دلالان، اثربخشی را کاهش داد. در سال ۱۳۶۷، با پذیرش قطعنامه، دولت برای اولین بار نرخ ارزی را تعدیل کرد و به سمت یکسانسازی حرکت نمود، اما این تغییر کوتاهمدت بود و نرخ به سرعت بازیافت.
پیامدهای بلندمدت بر اقتصاد ایران
افزایش ۵۸۵ درصدی قیمت دلار (از ۱۴۰ به ۹۶۰ ریال) در هشت سال جنگ، نه تنها تورم را تثبیت کرد، بلکه ساختار اقتصاد ایران را دگرگون ساخت. ارزش ریال به کمتر از ۱۰ درصد پیش از انقلاب رسید، و بدهی خارجی ایران از ۴ میلیارد دلار به ۱۲ میلیارد افزایش یافت. این روند، وابستگی به نفت را تشدید کرد و اصلاحات ساختاری را به تعویق انداخت.
پس از جنگ، در دوره بازسازی (۱۳۶۸-۱۳۷۲)، نرخ دلار به ۱۳۵۰ ریال رسید، و جهشهای بعدی (مانند ۴۷۸۰ ریال در ۱۳۷۶) ریشه در آسیبهای جنگی داشت. امروزه، با نرخ حدود ۴۲۰۰۰ ریال (در سال ۱۴۰۴)، درسهای آن دوره همچنان بر سیاستگذاری ارزی سایه افکنده است.
در نهایت، قیمت دلار در دوران جنگ ایران و عراق نه تنها بازتابدهنده هزینههای انسانی و نظامی، بلکه نمادی از آسیبپذیری اقتصادی در برابر شوکهای خارجی بود. این دوره، با وجود تلاشهای دولت برای کنترل، نشان داد که ثبات ارزی بدون تنوعبخشی اقتصاد و دیپلماسی مؤثر، پایدار نمیماند. بررسی این تاریخ، میتواند راهنمایی برای سیاستگذاران فعلی در مواجهه با چالشهای مشابه باشد.
تأثیر پایان جنگ و قطعنامهٔ ۵۹۸ بر بازار ارز
پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ سازمان ملل (تابستان ۱۳۶۷) و اعلام رسمی پایان وضعیت جنگ، تأثیر روانی و اقتصادی قابلتوجهی بر بازار ارز داشت.
گزارشهای میدانی و مطالعات نشان میدهد که در روز اعلام رسمی پذیرش قطعنامه توسط ایران، بهای دلار بهطور ناگهانی و موقتی کاهش یافت (در همان ساعات اولیه کاهش حدوداً تا سطح نزدیک به ۴۰ تومان گزارش شده است؛ اما این شوک مثبت کوتاهمدت بود و میانگین نرخ آزاد تا پایان سال همان سال به رقمی نزدیک به ۹۶ تومان رسید و میانگین سال بعد حتی افزایش را تجربه کرد).
بهعبارت دیگر، پایان جنگ فشار روانی و عدم قطعیت را کاهش داد اما مشکلات ساختاری اقتصاد (کسری بودجه، تورم و نیاز به بازسازی) باعث شد نرخ ارز در بلندمدت بهبود سریع پیدا نکند.
نکات فنی و آماری مهم برای محققان و علاقهمندان
- هنگام بررسی «قیمت دلار در زمان جنگ» باید کاملاً مشخص کنید که منظور «نرخ رسمی اعلامی»، «نرخ متوسط سالانه» یا «نرخ بازار آزاد/خیابانی» است؛ این سه شاخص گاهی اختلاف بسیار دارند.
- منابع بینالمللی مثل FRED (بانک فدرال سنت لوئیس)، پایگاه دادهٔ بانک جهانی و BIS دادههای سالانه و میاندورهای از نرخهای رسمی منتشر کردهاند که برای تحلیل روند بلندمدت مفید است. اما برای تصویر بازار آزاد و واکنشهای کوتاهمدت باید از گزارشهای خبری، اسناد داخلی و مطالعات میدانی استفاده کرد.
جمعبندی
- روند کلی: در دورهٔ جنگ ایران و عراق ارزش ریال در برابر دلار کاهش یافت و نرخها در طول دههٔ ۱۹۸۰ نسبت به اوایل همان دهه تضعیف شدند؛ این ضعف ناشی از کاهش درآمدهای نفتی، هزینههای جنگ، کسری بودجه و فشارهای بازار آزاد بود. آمارهای رسمی نشانگر افزایش نرخهای سالانه از حدود ۷۰–۹۰ ریال به ارقام بالاتر (مثلاً بیش از ۲۰۰ ریال در برخی سالهای میانی) هستند.
- پیامدها: تأثیرات اقتصادی این نوسانات شامل تورم، کاهش قدرت خرید، مشکلات تجارت خارجی و فشارهای اجتماعی بود که در سالهای بعد نیز بخشی از فضای اقتصادی کشور را شکل داد.
- نکته پژوهشی: برای تحلیل دقیقتر توصیه میشود از ترکیب دادههای آماری رسمی (برای روند بلندمدت) و گزارشهای میدانی/روزنامهای (برای نرخهای لحظهای بازار آزاد و واکنشهای کوتاهمدت) استفاده کنید تا تصویر کاملتری از وضعیت ارزی آن زمان بهدست آید.
سوالات متداول
۱. نرخ دلار در ابتدای جنگ ایران و عراق چقدر بود و در پایان جنگ به چه رقمی رسید؟
در آغاز جنگ (سال ۱۳۵۹)، نرخ دلار در بازار آزاد حدود ۱۴۰ تا ۲۰۰ ریال بود. در پایان جنگ (سال ۱۳۶۷) این نرخ بهطور میانگین به حدود ۹۶۰ ریال رسید؛ یعنی بیش از ۵۸۰ درصد افزایش در طول هشت سال.
۲. مهمترین عوامل افزایش قیمت دلار در دوران جنگ چه بودند؟
کاهش صادرات نفت، افزایش هزینههای نظامی و واردات کالاهای اساسی، رشد نقدینگی، تورم بالا، فرار سرمایه، رکود اقتصادی و نااطمینانی ناشی از شرایط جنگی از مهمترین دلایل رشد نرخ دلار بودند.
۳. آیا دولت در دوران جنگ نرخ رسمی و آزاد دلار را یکسان نگه میداشت؟
خیر. در بیشتر سالهای جنگ، دو نرخ وجود داشت:
نرخ رسمی (حدود ۷۰ ریال) برای واردات کالاهای اساسی، و نرخ بازار آزاد که چند برابر آن بود. این اختلاف سبب شکلگیری بازار سیاه و فساد ارزی شد.
۴. قیمت دلار در سالهای مختلف جنگ چه روندی داشت؟
روند قیمت دلار صعودی بود: از حدود ۲۰۰ ریال در سال ۱۳۵۹ به ۳۵۰ در ۱۳۶۱، ۵۵۰ در ۱۳۶۳، ۷۵۰ در ۱۳۶۵ و حدود ۹۶۰ ریال در ۱۳۶۷ رسید. هر مرحله از جنگ با جهشهای ارزی همزمان بود.
۵. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چه تأثیری بر نرخ دلار گذاشت؟
در زمان پذیرش قطعنامه (تیر ۱۳۶۷)، بازار بهطور موقت واکنش مثبت نشان داد و قیمت دلار افت کرد (از حدود ۱۴۵۰ به حدود ۷۵۰ ریال). اما این کاهش کوتاهمدت بود و نرخ ارز دوباره افزایش یافت، زیرا مشکلات ساختاری اقتصاد پابرجا ماند.
۶. تورم در دوران جنگ چه نقشی در افزایش نرخ دلار داشت؟
تورم ناشی از خلق پول برای تأمین هزینههای جنگ، ارزش ریال را بهطور مداوم کاهش داد. میانگین تورم سالانه حدود ۱۹ تا ۲۰ درصد بود که اثر مستقیم بر رشد نرخ ارز داشت.
۷. کاهش درآمدهای نفتی در دوران جنگ چگونه بر نرخ ارز تأثیر گذاشت؟
با تخریب تأسیسات نفتی، تولید از حدود ۵.۸ میلیون بشکه قبل از انقلاب به کمتر از ۱.۵ میلیون بشکه در آغاز جنگ کاهش یافت. این افت درآمد ارزی، عرضه دلار را محدود کرد و باعث افزایش قیمت آن در بازار آزاد شد.
۸. سیاستهای ارزی دولت در زمان جنگ چه بودند و تا چه حد موفق عمل کردند؟
دولت وقت (بهویژه در دوران نخستوزیری میرحسین موسوی) سیاست تثبیت نرخ رسمی و اولویتبندی واردات را اجرا کرد. هرچند این سیاست از واردات کالاهای ضروری حمایت کرد، اما بهدلیل شکاف نرخها، زمینهساز فساد و قاچاق ارز شد.
۹. پیامدهای بلندمدت افزایش قیمت دلار در آن دوره چه بود؟
افزایش شدید نرخ دلار باعث تورم ماندگار، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش بدهی خارجی، تضعیف ارزش ریال و تأخیر در اصلاحات اقتصادی شد. این آسیبها تا دهه بعد نیز ادامه یافت.
۱۰. برای بررسی دقیق قیمت دلار در دوران جنگ، باید از چه منابعی استفاده کرد؟
برای تحلیل رسمی، دادههای بانک مرکزی ایران، بانک جهانی و FRED مفیدند. اما برای شناخت نرخ بازار آزاد و نوسانات روزانه، باید از گزارشهای میدانی، روزنامههای آن زمان و اسناد تاریخی داخلی بهره گرفت.


دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.