خطر اخلاقی در دنیای تجارت
خطر اخلاقی در دنیای تجارت
خطر اخلاقی وضعیتی است که در آن یکی از طرفین رفتار مخاطره آمیزی می کند یا با حسن نیت عمل نمی کند زیرا می داند که طرف دیگر عواقب اقتصادی رفتار خود را متحمل می شود. هر زمان که دو طرف با یکدیگر به توافق برسند، خطر اخلاقی ممکن است رخ دهد.
راننده ای که دارای بیمه نامه اتومبیل است ممکن است در حین کار با وسیله نقلیه خود نسبت به فردی بدون بیمه اتومبیل مراقبت کمتری انجام دهد. راننده دارای بیمه نامه خودرو می داند که شرکت بیمه در صورت تصادف، اکثریت هزینه های اقتصادی ناشی از آن را پرداخت خواهد کرد.
هر زمان که یک فرد مجبور نباشد از پیامدهای اقتصادی کامل یک خطر متحمل شود، خطر اخلاقی ممکن است رخ دهد. در دنیای تجارت، زمانی که دولت ها تصمیم می گیرند شرکت های بزرگ را نجات دهند، خطر اخلاقی ممکن است رخ دهد. خطر اخلاقی نیز زمانی که روشهای خاصی برای جبران خسارت فروشنده وجود داشته باشد، بیشتر رخ میدهد.
به طور خلاصه:
- خطر اخلاقی وضعیتی است که در آن یکی از طرفین رفتار مخاطره آمیزی می کند یا با حسن نیت عمل نمی کند زیرا می داند که طرف دیگر عواقب اقتصادی رفتار خود را متحمل می شود.
- زمانی که دولت ها تصمیم می گیرند شرکت های بزرگ را نجات دهند، خطر اخلاقی ممکن است رخ دهد.
- کمکهای مالی این پیام را به مدیران شرکتهای بزرگ میفرستد که هر گونه هزینه اقتصادی ناشی از درگیر شدن در فعالیتهای تجاری بیش از حد پرخطر (به منظور افزایش سود آنها) بر عهده شخص دیگری غیر از خودشان است.
- هنگامی که یک صاحب کسب و کار به فروشنده حقوق مشخصی می پردازد، آن فروشنده ممکن است انگیزه ای داشته باشد تا تلاش کمتری انجام دهد، استراحت های طولانی تری داشته باشد و عموماً انگیزه کمتری برای افزایش تعداد فروش خود داشته باشد نسبت به زمانی که پاداش او با تعداد فروشش مرتبط باشد.
- به طور کلی، کسانی که هزینه ها را پرداخت می کنند، اطلاعات محدودی در مورد طرف دیگری که با آن معامله می کنند دارند: طرف ریسک پذیر.
خطر اخلاقی و رکود بزرگ
در اواخر دهه ۲۰۰۰، بسیاری از شرکت های غول پیکر ایالات متحده در نتیجه سال ها سرمایه گذاری پرخطر، اشتباهات حسابداری و عملیات ناکارآمد در آستانه سقوط قرار گرفتند. این شرکت ها مانند Bear Stearns، American International Group (AIG)، جنرال موتورز، و کرایسلر، هزاران کارگر را استخدام کردند و میلیاردها دلار به اقتصاد کشور کمک کردند. این دوره زمانی اکنون به عنوان رکود بزرگ شناخته می شود و ایالات متحده در تنگنای رکود عمیق جهانی قرار داشت.
در حالی که بسیاری از مدیران این شرکتها وضعیت بد اقتصاد را عامل مشکلات مالی کسبوکارشان میدانستند، در واقع رکود اقتصادی بزرگتر به سادگی رفتارهای مخاطرهآمیزی را که آنها سالها قبل از شروع دوره درگیر شده بودن، آشکار کرد.
در نهایت، دولت ایالات متحده این شرکت ها را برای شکست بسیار بزرگ تلقی کرد و در قالب یک کمک مالی به نجات آنها آمد. این کمک مالی صدها میلیارد دلار برای مالیات دهندگان هزینه داشت. استدلال دولت ایالات متحده این بود که اجازه دادن به کسب و کارهایی که برای وضعیت موجود اقتصاد کشور بسیار حیاتی هستند شکست میخورند، میتواند ایالات متحده را به سمت یک رکود اقتصادی عمیقتر سوق دهد که در نهایت ممکن است از آن بهبود نیابد.
این کمکهای مالی که با هزینه مالیاتدهندگان اجرا میشد وضعیت خطرناک اخلاقی بزرگی را به همراه داشت. تمایل دولت برای نجات شرکتهایشان این پیام را به مدیران اجرایی شرکتهای بزرگ ارسال کرد که هر گونه هزینه اقتصادی ناشی از درگیر شدن در فعالیتهای تجاری بسیار پرخطر (به منظور افزایش سود آنها) بر عهده شخص دیگری غیر از خودشان است.
قانون Dodd-Frank در سال ۲۰۱۰ تلاش کرد تا احتمال خطرات اخلاقی دیگری را که شامل این شرکتهای “بسیار بزرگ برای شکست” میشد، کاهش دهد. این قانون این شرکتها را مجبور کرد که از قبل برنامههای مشخصی برای چگونگی ادامه کار در صورت بروز مشکلات مالی دوباره ایجاد کنند. این قانون همچنین تصریح میکند که این شرکتها در آینده دیگر با هزینه مالیات دهندگان نجات نخواهند یافت.
خطر اخلاقی در جبران خسارت فروشنده
روش جبران برای نحوه پرداخت دستمزد برخی از فروشندگان، وضعیت دیگری را نشان می دهد که در آن خطر اخلاقی احتمال بیشتری وجود دارد. هنگامی که یک صاحب کسب و کار به فروشنده دستمزد مشخصی می پردازد نه بر اساس عملکرد یا اعداد فروش آنها ممکن است فروشنده انگیزه ای برای تلاش کمتر، وقفه های طولانی تری داشته باشد و به طور کلی انگیزه کمتری برای افزایش تعداد فروش خود نسبت به پاداش خود داشته باشد. به شماره فروش آنها گره خورده بود.
در این سناریو می توان گفت که فروشنده در صورتی که کاری را که برای آن استخدام شده است به بهترین شکل انجام ندهد، بد نیت عمل می کند. با این حال، فروشنده می داند که عواقب این تصمیم (درآمدهای بالقوه کمتر) بر عهده مدیریت شرکت یا صاحب کسب و کار خواهد بود، در حالی که غرامت فردی آنها تأثیری نخواهد داشت.
به همین دلیل، بیشتر شرکتها انتخاب میکنند که فقط حقوق پایه کمتری را به نیروی فروش خود بپردازند، که بیشتر غرامت آنها از پورسانتها و پاداشهایی است که مستقیماً با تعداد فروش آنها مرتبط است. این سبک جبران ممکن است انگیزه بیشتری را برای فروشندگان فراهم کند تا سختتر کار کنند، زیرا آنها هزینه فرصتهای فروش از دست رفته را در قالب چکهای حقوق کمتر متحمل خواهند شد.
خطر اخلاقی در بیمه
خطر اخلاقی اغلب با صنعت بیمه همراه است. شرکت های بیمه می ترسند که افراد ممکن است رفتار پرخطرتری داشته باشند زیرا نگران هزینه های مرتبط با خسارات ناشی از آن رفتار مخاطره آمیز نیستند زیرا هزینه ها توسط شرکت بیمه پوشش داده می شود.
به عنوان مثال، یک راننده اتومبیل ممکن است با علم به اینکه خسارت وارد شده به اتومبیل خود در صورت تصادف، با سرعت بیشتری رانندگی کند. به طور مشابه، صاحب خانه ای که در رختخواب سیگار می کشد، ممکن است در صورت وقوع آتش سوزی که باعث خسارت شود، کمتر نگران باشد، زیرا آنها دارای بیمه صاحب خانه هستند که شامل پوشش آتش سوزی است که هزینه ها را پوشش می دهد.
خطر اخلاقی تنها زمانی اعمال میشود که فرد دارای پوشش بیمه باشد، نه قبل از آن. انتخاب نامطلوب اصطلاحی است که وقتی افراد بر اساس رفتار مخاطره آمیز خود در مورد میزان و نوع بیمه خرید تصمیم می گیرند استفاده می شود.
خطر اخلاقی برای شرکتهای بیمه مطرح است، زیرا نگرش آرام مشتریان بیمه شده معمولاً منجر به این میشود که شرکتهای بیمه مجبور به پرداخت خسارت بیشتر از بیمه شوند.
سوالات متداول
چرا خطر اخلاقی یک مشکل اقتصادی است؟
خطر اخلاقی یک مشکل اقتصادی است زیرا منجر به تخصیص ناکارآمد منابع می شود. این کار را به این دلیل انجام می دهد که یک طرف هزینه بیشتری را برای طرف دیگر ایجاد می کند که اگر در مقیاس کلان انجام شود، هزینه های قابل توجهی برای یک اقتصاد به همراه خواهد داشت.
مشکل خطر اخلاقی چیست؟
مشکل مخاطره اخلاقی زمانی است که یکی از طرفین در یک معامله یا معامله با خیال راحتتر ریسک میکند، چه فیزیکی و چه مالی، زیرا آنها میدانند که مسئولیت هیچ عواقب منفی را بر عهده نخواهند داشت، بلکه طرف مقابل ریسک نمیکند.
چرا به آن خطر اخلاقی می گویند؟
«خطر اخلاقی» نامیده میشود، زیرا اخلاق در تعیین رفتار درست و نادرست طرفین در معاملهای که میتواند منجر به خطری شود یا از آن جلوگیری کند، نقش دارد که به موجب آن طرفی که در این رفتار شرکت نمیکند احتمالاً عواقب آن را متحمل میشود.
چرا برای یک کسب و کار مهم است که خطرات اخلاقی را پیش بینی کند؟
خطر اخلاقی یک هزینه اقتصادی است، بنابراین برای کسب و کارها مهم است که این هزینه ها را پیش بینی کنند. این امر از طریق صنعت بیمه بهتر دیده میشود که به موجب آن شرکتهای بیمه باید آگاه باشند که رفتار افراد در صورت بیمه شدن احتمال خطر بیشتری دارد، بنابراین احتمال وقوع حوادث و پرداخت خسارت افزایش مییابد. آنها باید خطر اخلاقی را در برنامه مالی کلی خود لحاظ کنند و درآمدها، هزینه ها و سود را پیش بینی کنند,
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.