تولید ناخالص داخلی بالقوه چیست؟
تولید ناخالص داخلی بالقوه Potential GDP
تولید ناخالص داخلی بالقوه معیاری از تولید پایدار اقتصاد است که در آن فشار تورمی با شدت استفاده از منابع نه افزایش مییابد و نه کاهش مییابد. اگرچه می توان پتانسیل تولیدی اقتصاد را به روش های مختلف محاسبه کرد، برخی از رویکردها فقط از روش های آماری استفاده می کنند.
تکنیک ها می توانند از تحلیل داده های مبتنی بر روند و سری زمانی تا محاسبات پیچیده بر اساس تابع تولید و معادلات ساختاری متفاوت باشند. همچنین می تواند میانگین متحرک خروجی واقعی را در نظر بگیرد. این برآورد تولید ناخالص داخلی اغلب برای مدلسازی اقتصاد کلان، تحلیل سیاست، تعیین پایداری مالی و محاسبه تراز بودجه ساختاری مفید است.
تعریف تولید ناخالصی داخلی بالقوه بیان می کند که سطح تولید ناخالص داخلی ممکن یا قابل دستیابی است در حالی که اقتصاد با حداکثر نرخ استفاده از منابع در یک دوره کار می کند. این نشان دهنده تولید ناخالص داخلی اشتغال کامل است و توانایی تولیدی اقتصاد را به ویژه در نرخ تورم ثابت می سنجد. نقش مهمی در سیاست گذاری ایفا می کند، اما ارزیابی را نمی توان یکسان نامید. بنابراین، تولید ناخالصی داخلی بالقوه قابل مشاهده نیست و تنها می تواند روند مثبت و غیررکودی بلندمدت تولید ناخالص داخلی باشد.
سطوح تولید ناخالصی داخلی واقعی کمی از سطوح بالقوه متفاوت است. هنگامی که رکودی وجود دارد، زیر سطح بالقوه خواهد بود و یک “شکاف تولیدی” ایجاد می کند، زمانی که انبساط وجود دارد، بیش از سطح بالقوه است و یک ” شکاف تورمی ” ایجاد می کند . مدلهای تجزیه چرخه روند، رشد بالقوه تولید ناخالص داخلی «قابل دستیابی» را تولید میکنند که در آن امکان دستیابی به رشد تولید ناخالص داخلی کوتاهمدت بالاتر از شرایط سالم وجود دارد.
به طور خلاصه:
- تولید ناخالصی داخلی بالقوه به سطح یا معیار تولیدی که یک اقتصاد می تواند با نرخ تورم ثابت تولید کند، اشاره دارد. تولید بالقوه با برآورد تولید ناخالص داخلی بالقوه برآورد می شود.
- انباشت سرمایه یا موجودی، رشد نیروی کار، کارایی بازار، نقدینگی و سیاست های دولت بر آن تأثیر می گذارد.
- ارزش خروجی تولید شده در یک دوره معین – یک چهارم یا یک سال – به عنوان تولید ناخالص داخلی واقعی شناخته می شود. همچنین تولید ناخالص داخلی واقعی است. در مقایسه، تولید ناخالصی داخلی بالقوه به میزان تولیدی که اقتصاد یک کشور ممکن است در یک نرخ تورم معین ایجاد کند، اشاره دارد.
انباشت سرمایه و تولید ناخالص داخلی بالقوه
انباشت سرمایه یک عامل کلیدی در برآورد تولید ناخالص داخلی بالقوه و منبع قابل توجهی از تولید و رشد بالقوه تولید ناخالص داخلی است. اگرچه رشد سرمایه معمولاً از دیدگاه کوتاه مدت آرام است، نرخ رشد بلندمدت ممکن است به دلایل مختلف به طور قابل توجهی متفاوت باشد. به عنوان مثال، دارایی های مسکونی از لحاظ تاریخی رشد سریعی را تجربه کرده اند و به طور قابل توجهی به کل دارایی ها قبل از رکود بزرگ کمک کرده اند.
با این حال، سقوط مسکن به طور قابل توجهی دارایی های بخش املاک و نرخ رشد سرمایه کلی را کاهش داده است. رشد نیروی کار عامل مهم دیگری در تعیین رشد بالقوه تولید ناخالص داخلی پایدار است. پدیده ای که در آن بیکاری خاصنرخ در هنگام تثبیت تورم، جایی که نه افزایش می یابد و نه کاهش می یابد. همچنین به عنوان یکی از عوامل موثر بر رشد بالقوه تولید ناخالص داخلی عمل می کند. درجات کارآیی بازار کار، ظرفیت تولید، نقدینگی کافی، کمک های مالی دولت و غیره عوامل دیگری هستند که بر آن تأثیر می گذارند.
تولید ناخالصی داخلی بالقوه مفیدترین ابزار برای پیشبینی یا هدایت سیاست نیست، زیرا غیرقابل پیشبینی است و ارزش آن بهویژه در سالهای اخیر بسیار متفاوت است. بسیاری بر این باورند که ارزش تولید ناخالص داخلی بالقوه فقط به سیاست های مالی و پولی جاری کوتاه مدت وابسته نیست.
ایده تولید بالقوه، که یک مدل رشد می تواند آن را تعیین کند، به ارزیابی ظرفیت تولیدی اقتصاد کمک می کند و بهترین مبنای را برای برآورد تولید ناخالص داخلی طی یک دهه مورد نیاز فرآیند بودجه ریزی فراهم می کند. تولید ناخالص داخلی بالقوه، زمانی که به دقت محاسبه شود، می تواند به اقتصاد یک ایده منصفانه از پتانسیل رشد اقتصاد بدهد.
فرمول GDP بالقوه
محاسبه تولید ناخالصی داخلی بالقوه روش حسابداری بهره وری-رشد نیروی کار است. فرمول تخمین این است:
نرخ رشد در تولید ناخالص داخلی بالقوه = نرخ رشد بلند مدت نیروی کار + نرخ رشد بلند مدت در بهره وری نیروی کار
در حالی که در معادله حسابداری رشد، نرخ رشد تولید به شرح زیر است:
نرخ رشد (تولید) = نرخ تغییرات تکنولوژیکی + نرخ رشد سرمایه + نرخ رشد نیروی کار
عوامل تعیین کننده تولید ناخالصی داخلی بالقوه
۱- تورم
تورم را می توان به عنوان افزایش عرضه پول یا افزایش سطح قیمت ها تعریف کرد. وقتی اصطلاح “تورم” را می شنویم، به افزایش قیمت ها نسبت به برخی معیارها اشاره می کنیم. اگر عرضه پول گسترش یابد، قیمتهای بالاتر تقریباً همیشه نتیجه است – فقط مسئله زمان است. برای اهداف این بحث، از شاخص اصلی قیمت مصرف کننده (CPI)، که معیار استاندارد تورم مورد استفاده در بازارهای مالی در ایالات متحده است، استفاده خواهیم کرد. اندازه گیری تورم اصلی مهمتر است.
بر اساس مطالعات انجام شده، هر واحد درصد رشد سالانه تولید ناخالص داخلی بالای ۲٫۵ درصد منجر به کاهش ۰٫۵ درصدی بیکاری در ۲۰ سال گذشته شده است. با این حال، زمانی که اشتغال بسیار کم یا نزدیک به اشتغال کامل است، این رابطه مثبت شروع به از بین رفتن می کند. ثابت شده است که نرخ های بسیار پایین بیکاری پرهزینه تر از سودمند هستند، زیرا یک اقتصاد تقریباً اشتغال کامل دو نتیجه مهم را به دنبال خواهد داشت:
- تقاضای کل: از آنجایی که تقاضای کل برای کالاها و خدمات سریعتر از عرضه رشد می کند، قیمت ها افزایش می یابد.
- بازار کار: به دلیل بازار کار فشرده، شرکت ها مجبور به افزایش دستمزد خواهند بود. از آنجایی که یک شرکت به دنبال حداکثر کردن سود است، این افزایش معمولاً در قالب قیمت های بالاتر به مصرف کنندگان منتقل می شود.
۲- رکود
شکاف تولید ناخالص داخلی زمانی که اقتصاد در رکود است مثبت است، که نشان میدهد که با پتانسیل کامل خود عمل نمیکند (و کمتر از اشتغال کامل وقتی اقتصاد در رونق تورمی است، شکاف تولید ناخالص داخلی منفی است، که نشان میدهد اقتصاد در حال عملکرد است. بهتر از آن چیزی که می تواند باشد (و بیشتر از اشتغال کامل).
۳- خروجی کارخانه
سهم کالاهای نهایی از کارخانه ها به تولید ناخالص داخلی افزایش می یابد. برای تولید ناخالص داخلی بالا، رشد مستمر کافی خواهد بود. در همین حال، هزینههای مواد خام، قیمت انرژی، دستمزدها، مالیاتها و یارانهها همگی بر عرضه کل کوتاهمدت (و تولید ناخالص داخلی واقعی) تأثیر دارند. همه آنها بر هزینه های تولید اقتصاد تأثیر دارند. مصرف خانوار، سرمایه گذاری تجاری، صادرات و مخارج دولت نمونه هایی از عوامل تقاضای کل هستند. در این مورد، سیاست های پولی و مالی نیز ملاحظات مهمی هستند
تولید ناخالص داخلی بالقوه در مقابل تولید ناخالص داخلی واقعی
تولید ناخالصی داخلی واقعی ارزش تولید در طول یک دوره است. ممکن است یک ربع یا یک سال باشد. در غیر این صورت به عنوان تولید ناخالص داخلی واقعی نامیده می شود، در حالی که؛ تولید ناخالص داخلی بالقوه به سطح تولیدی اشاره دارد که اقتصاد یک کشور می تواند با نرخ تورم ثابت تولید کند. نسبت بین این دو و سطح رکود اقتصادی، عامل اصلی تأثیرگذار بر بازده درآمد ثابت در کوتاه مدت است. تفاوت بین تولید ناخالص داخلی واقعی و بالقوه شکاف تولید است.
وقتی شکاف تولید منفی نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی واقعی کمتر از تولید ناخالص داخلی بالقوه است، یک اقتصاد کند. این نشان می دهد که ممکن است اشتغال کامل در اقتصاد وجود نداشته باشد و تقاضای ضعیف برای کالاها و خدمات وجود داشته باشد. برای تحریک اقتصاد، بانک های مرکزی مانند فدرال رزرو (ایالات متحده آمریکا) ممکن است کاهش نرخ بهره را بررسی کنند که نشان می دهد اقتصاد با ظرفیت کامل کار نمی کند.
اگر شکاف تولید مثبت باشد تولید ناخالصی داخلی واقعی بالاتر از تولید ناخالص داخلی بالقوه است، به این معنی که تقاضای کل بیشتر از عرضه کل است. در اینجا، اقتصاد بیش از آن که بتواند حفظ کند، ایجاد می کند. در نتیجه ممکن است در این شرایط افزایش قیمت و تورم به دنبال داشته باشد.
سوالات متداول
چگونه تولید ناخالص داخلی بالقوه را محاسبه کنیم؟
محاسبات پیچیده بر اساس تابع تولید و معادلات ساختاری و همچنین از طریق تجزیه و تحلیل داده های مبتنی بر روند و سری زمانی قابل اجرا هستند.
چه چیزی تولید ناخالص داخلی بالقوه را تعیین می کند؟
عوامل اصلی تعیین کننده تولید ناخالصی داخلی بالقوه عبارتند از:
- موجودی سرمایه: کارخانه ها، تجهیزات و سایر دارایی هایی که به تولید کمک می کنند.
- نیروی کار: متفاوت است و در کوتاه مدت، به ویژه تولید ناخالص داخلی بالقوه تحت تأثیر قرار می گیرد. نرخ بیکاری که در آن نرخ تورم تثبیت می شود.
چه زمانی تولید ناخالص داخلی بالقوه افزایش می یابد؟
اگر افراد بیشتری به نیروی کار بپیوندند، سرمایه بیشتری به اقتصاد اضافه شود یا نیروی کار فعلی و موجودی سرمایه مولدتر شود، می تواند افزایش یابد.
تولید ناخالص داخلی واقعی و تولید ناخالص داخلی بالقوه چیست؟
تولید ناخالصی داخلی بالقوه یک اقتصاد حداکثر تولید ایده آل آن است و در عین حال سطوح بالای اشتغال را در همه بخش ها حفظ می کند و ثبات قیمت و ارز کالاها را حفظ می کند. در عین حال، تولید قابل اندازه گیری یک کشور در هر زمان با تولید ناخالص داخلی واقعی آن نشان داده می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.