ارز بریکس چیست؟ تأثیرات ارز BRICS بر اقتصاد جهانی
ارز بریکس BRICS
ارز بریکس (BRICS) که بهطور رسمی بهعنوان “ارز مشترک بریکس” شناخته میشود، طرحی است که توسط کشورهای عضو گروه بریکس (BRICS) شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی پیشنهاد شده است.
ریکس نام این گروه از کشورهای نوظهور اقتصادی است که هدفشان افزایش همکاریهای اقتصادی، سیاسی و مالی است و همچنین بهدنبال مقابله با سلطهی اقتصادی دلار آمریکا و سیستمهای مالی غرب هستند.
تاریخچه و پیشینه گروه بریکس
تشکیل بریکس به سال ۲۰۰۶ بازمیگردد، زمانی که این کشورها تصمیم گرفتند تا با هم گروهی برای همکاری اقتصادی و توسعهی پایدار ایجاد کنند. ابتدا این گروه با عنوان “BRIC” شناخته میشد که شامل برزیل، روسیه، هند و چین بود. در سال ۲۰۱۰، آفریقای جنوبی به این گروه پیوست و نام گروه به “BRICS” تغییر یافت. این کشورها از لحاظ اقتصادی در حال رشد سریعی بوده و بهدنبال جایگاهی مستقل در نظام اقتصادی و سیاسی جهان هستند.
شکل گیری ارز BRICS
برتون وودز
برتون وودز (Bretton Woods) توافقی است که در سال ۱۹۴۴ میان کشورهای بزرگ جهان امضا و به موجب آن دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی به رسمیت شناخته شد. این توافقنامه، یک سیستم جدید پولی جهانی را پایهگذاری و دلار را به عنوان ارز جهانی جایگزین استاندارد طلا کرد و به این ترتیب، جایگاه آمریکا به عنوان قدرت غالب در عرصه اقتصاد جهان تثبیت شد.
با امضای توافقنامه برتون وودز، ضمن به رسمیت شناخته شدن دلار به عنوان ارز ذخیره اصلی جهان، دو بانک جهانی (World Bank) و صندوق بینالمللی پول (IMF) هم ایجاد شدند. این دو، سازمانهایی با حمایت ایالات متحده بودند که جهت نظارت بر این سیستم جدید پایهگذاری شدند.
پیش از برتون وودز، اکثر کشورها از استاندارد طلا پیروی میکردند. به این معنی که هر کشوری تضمین میکرد ارز خود را به اندازهی پشتوانهی طلای موجود در خزانهاش صادر کند. اما پس از برتون وودز، اعضا موافقت كردند كه ارز خود را نسبت به دلار آمریکا بسنجند، نه طلا. اما همچنان به نوعی استاندارد طلا برقرار بود.
چرا این توافق لازم بود؟
تا مدتها کشورهای جهان از استاندارد طلا بهره میبردند. شروع جنگ جهانی اول باعث شد تا کشورها برای تأمین هزینهها کم و بیش این استاندارد را نقض کنند. در طول جنگ جهانی اول، عمل نکردن کشورها به استاندارد طلا باعث افزایش بیش از حد تورم شد، زیرا عرضه پول تقاضا را تحت تأثیر قرار داده بود. پس از جنگ، کشورها به امنیتی که در سایه استاندارد طلا وجود داشت، بازگشتند. ابَرتورم باعث شد ارزش پول به حدی سقوط کند که گاهی، مردم فقط برای خرید یک قرص نان به یک چرخدستی پر از پول نیاز داشتند.
همزمان با امضای موافقتنامه برتون وودز، کشورهای شرکتکننده در کنفرانس دو نهاد جهانی را ایجاد کردند؛ صندوق بينالمللی پول و بانک جهانی. نهاد اول میبايست نقش سرپرست را در نظام پولی جدید بر عهده میگرفت و از راه نظارت بر رابطه ميان پولها و اعطای کمک به کشورهای گرفتار مشکل، مانع از آن میشد که نظام پولی به آشفتگی کشیده شود.
اما بانک جهانی وظيفه داشت با اعطای اعتبارهای آسان به بازسازی کشورهای آسيبديده از جنگ کمک کند. با توجه به موقعيت مالی ايالات متحده در آن زمان، ترديدی نبود که اين کشور در هر دو نهاد جايگاهی بسيار نيرومند يافت. بنابراین، کشورهای زیادی شروع به ذخیره کردن دلار آمریکا کردند که باعث قدرتمندی مطلق ایالات متحده شد.
سیستم برتون وودز بدون صندوق بینالمللی پول نمیتوانست به درستی کار کند. کشورهای عضو به آن احتیاج داشتند تا از کاهش ارزش ارز ملی خود جلوگیری کنند. آنها به نوعی بانک مرکزی جهانی احتیاج داشتند تا در صورت نیاز به تنظیم ارزش ارز خود و در شرایطی که توانایی لازم برای تأمین بودجه موردنظر برای این کار را نداشته باشند، بتوانند از آن بانک وام دریافت کنند؛ در غیر این صورت، آنها فقط با موانع تجاری روبهرو میشدند یا مجبور میشدند نرخ بهره را بالا ببرند.
بانک جهانی نیز برخلاف اسمش، بانک مرکزی جهان نبوده و نیست. در زمان توافق برتون وودز، بانک جهانی درواقع به منظور تأمین وام برای کشورهای اروپایی ویرانشده در جنگ جهانی دوم تشکیل شد. هماکنون، هدف بانک جهانی اعطای وام به پروژههای توسعه اقتصادی در کشورهای دارای بازار نوظهور است.
فروپاشی سیستم برتون وودز
در سال ۱۹۷۱، ایالات متحده از یک رکود تورمی (stagflation) گسترده رنج میبرد. رکود تورمی ترکیبی از تورم و رکود اقتصادی است که باعث بیکاری و رشد اقتصادی منفی میشود.
رئیس جمهور وقت، ریچارد نیکسون، در پاسخ به کاهش خطرناک ارزش ناشی از وجود مقادیر بیش از حد ارز در حال گردش، ارزش دلار آمریکا در برابر طلا را کاهش داد. او ارزش دلار را به ۱/۳۸ اونس طلا و سپس به ۱/۴۲ اونس رساند.
طرح کاهش ارزش پول نتیجه عکس داد. این مسئله باعث هجوم مردم به سمت ذخایر طلای آمریکا در فورت ناکس (Fort Knox) برای تبدیل دلارها به طلا شد؛ دلارهایی که به سرعت ارزش خود را از دست میدادند.
عمر نظام پولی برتون وودز به سی سال نکشید. در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی، محدودیتهای سیستم برتون وودز (که مستقیماً روی فدرال رزرو فشار وارد میکرد) آن را برای آمریکا غیر قابل تحمل کرد. این کشور که از هزینههای جنگ ویتنام مینالید و در رقابت با تولیدات خارجی ارزانتر ناتوان بود، نتوانست بین ورود کافی ارز خارجی و پرکردن دوباره ذخایر طلای خود تعادل برقرار کند. از سوی دیگر، کشورهایی مانند فرانسه که تقاضای دریافت طلا در قبال دلارهایشان را داشتند، موجب شدند تا ذخایر طلای آمریکا رو به اتمام برود.
تمام این عوامل در نهایت موجب شد که در ۱۵ آگوست سال ۱۹۷۱ (۲۴ مرداد ۱۳۵۰)، نیکسون در تصمیمی ناگهانی که به «شوک نیکسون» مشهور شد، امکان دریافت طلا در ازای دلار را لغو کند. بدون کنترل قیمت، طلا به سرعت به ۱۲۰ دلار در هر اونس در بازار آزاد رسید. تا پایان دهه ۱۹۷۰، تمام کشورها ارزهای خود را شناور کردند و این اتفاق پایانی بر سیستم برتون وودز بود.
پایان سلطه دلار
پس از فروپاشی سیستم برتون وودز دلار جایگاه جهانی خود را حفظ کرد و مبادلات جهانی بر پایه ارز دلار انجام میشود.این امر طی دهه های اخیر و به دلیل سیاست های نادرست آمریکا در تجارت جهانی انگیزه تغییر این سیستم را پایه گذاری کرد.
طی دوران ریاست های جمهوری مختلف در آمریکا،برای وارد کردن فشار به کشور هایی که از سیاست های ایالات متحده پیروی نمیکردند تحریم های پولی و کالایی استفاده میشد.این سیاست ها موجب از دست رفتن ارزش پولی آن کشورها و ایجاد تورم های بزرگ در آن کشور ها میشد.
سیاست های بانک جهانی برای کشورهایی که درخواست وام از این بانک را داشتند نیز بی تاثیر نبود.حکومت هایی که دچار فروپاشی اقتصادی و سطح تورم های خیلی بالا و نارضایتی میشدند مجبور به گرفتن وام از بانک جهانی میشدند.شرط دریافت وام از بانک جهانی،پیاده سازی سیاست های نامناسب اقتصادی در آن کشورها بود.
سیاست هایی از قبیل خصوصی سازی،آزادسازی تجارت جهانی،عدم دخالت حکومت در اقتصاد و سیاست هایی از این دست که منجر به تورم های بسیار شدید در این کشور ها میشد و تاثیری در کاهش مخارج دولت و حکومت نداشت.
این سیاست ها عملا سبب نابودی و فروپاشی اقتصادی در آن کشور ها میشد و کشورهای دریافت کننده وام عملا توان پرداخت این وام ها را نداشتند و در بلند مدت بدهی های آنها بیشتر و بیشتر نیز میشد.
درخواستها برای پایان دادن به سلطه دلار موضوع تازهای و صرفا مختص اعضای بریکس نیست. با این وجود، کارشناسان معتقدند تغییرات ژئوپولیتیک اخیر و تنشهای فزاینده بین غرب و روسیه و چین به این موضوع دامن زده است. تحریمهای غرب به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی باعث مسدود شدن تقریبا نیمی از ذخایر ارز خارجی روسیه شد. همچنین، این تحریمها باعث حذف بانکهای بزرگ روسیه از سوئیفت(شبکه پیام رسانی برای تسهیل پرداختهای بین المللی بانکها) شدند.
ایالات متحده در اواخر سال محدودیتهایی را بر صادرات فناوری نیمه هادی به چین اعمال کرد. «شیرلی زی یو» از اعضای ارشد مدعو در مدرسه اقتصاد لندن به «الجزیره» میگوید: «از آنجایی که ایالات متحده از دلار به عنوان یک سلاح در تحریم روسیه و ایران استفاده میکند دیگر کشورهای در حال توسعه تمایل بیشتری به جستجوی ارزهای جایگزین برای تجارت، سرمایهگذاری و ذخایر و هم چنین توسعه سیستمهای ترخیص چند جانبه جایگزین خارج از سوئیفت دارند.»
او اشاره میکند، از آنجایی که فدرال رزرو ایالات متحده در سالیان اخیر نرخ بهره را افزایش داده، کشورهای در حال توسعه به طور گستردهای از پرداخت سود بیشتر برای بدهی دلاری خود و مبارزه با تأثیر نرخ ارز ناشی از یک دلار قوی رنج برده اند. در نتیجه، علاقه به وام گرفتن به ارزهای محلی یا سایر ارزها به شدت با ملاحظات اقتصادی و انگیزههای آن مرتبط است.
این عوامل سبب شد تا کشورها انگیزه انجام مبادلات با پولی غیر از دلار را در سر بپرورانند.کشورهای بلوک شرق جز ایران و روسیه توانایی مقابله با دلار را نداشتند.چین به دلیل مراودات گسترده و کشورهای دیگر به سبب قدرت دلار و ترس از تحریم از مقابله با دلار دوری میکردند.تیر خلاص این ماجرا با ریاست جمهوری ترامپ کلید خورد.سیاست های به شدت خصمانه ترامپ علیه کشورهایی که منافع آمریکا را به خطر می انداختند یا سیاست های آمریکارا پیاده سازی نمیکردند موجب شد تا کشور هایی که ترس مقابله با آمریکا را داشتند در مقابل آن قرار گیرند.
بریکس
یک سازمان فراحکومتی است که در ابتدا برای برجسته سازی فرصت های سرمایه گذاری شکل گرفت. به شکل یک بلوک ژئوپلتیک تکامل پیدا کرد و از سال ۲۰۰۹ حکومتهای آنها سالانه نشستهای رسمی برگزار میکنند و سیاستهای چندجانبه را با هم هماهنگ میکنند. روابط دوجانبه میان بریکس عمدتاً بر اساس عدم مداخله، برابری و یاری متقابل انجام میشود.
گروهی از قدرتهای اقتصادی نوظهور یعنی برزیل،روسیه،هند،چین و آفریقای جنوبی بریکس را تشکیل دادند. در ابتدا نام این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، به بریکس تغییر نام یافت.
ایده شکلگیری گروهی به نام بریک، در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه سرمایهگذاری گلدمن ساکس، به منظور پیشبینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرتهای برتر آن در نیم قرن آینده مطرح گردید. در ۶۱اُمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل وزرای امور خارجه کشورهای برزیل،هند،چین و روسیه گفتگوهای مقدماتی را آغاز کردند.
ارز BRICS
اهمیت ایجاد یک وسیله پرداخت جدید برای نخستین بار توسط الکساندر باباکوف، معاون رئیس دومای دولتی، در مجمع بین المللی اقتصادی سن پترزبورگ در دهلی نو در مارس ۲۰۲۳ مورد تاکید قرار گرفت و به گفته وی، پرداخت دیجیتال می تواند کاربردیترین گزینه باشد. علاوه بر این، باباکوف پیشنهاد کرد که این ارز جدید توسط طلا و سایر کالاها، از جمله اقلام کمیاب، پشتیبانی شود. رئیس جمهور برزیل لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا با این پیشنهاد موافقت و در ۱۳ آوریل ۲۰۲۳ در پکن گفت: چرا همه کشورها باید تجارت خود را بر مبنای دلار قرار دهند؟
گزارش ها و برآوردها حاکی از آن است که تمرکز ایجاد ارز بر روی بانک توسعه جدید (NDB) باشد که توسط گروه BRICS تأسیس شده است. به نظر میرسد بانک توسعه جدید به معادل بریکس صندوق بین المللی پول تبدیل شود. روند خلاص شدن از دلار در سال ۲۰۲۲ پس از تحریمهای غرب علیه روسیه، در برنامه کشورهای بریکس بود.
بانکهای مرکزی این کشورها در سال ۲۰۲۲ رکورد خرید طلا را شکستند، بطوریکه شورای جهانی طلا (WGC) افزایش ۱۸ درصدی تقاضای طلا در سال ۲۰۲۱ (۴۷۴۱) تن را گزارش کرد که بیشترین مقدار بوده و تقاضا برای طلا به بالاترین سطح خود در ۵۵ سال گذشته رسیده است. این امر عمدتاً به دلیل تنوع بخشیدن به ذخایر از سوی بانکهای مرکزی بهویژه پس از مسدود شدن داراییهای ایالات متحده است.
در سال ۲۰۲۴، جهان نظارهگر است تا ببیند بلوک بریکس چه مسیری را در پیش خواهد گرفت. ارز دیجیتال BRICS میتواند از قدرت فناوری بلاک چین استفاده کند و راه حلی پیشرفته در راستای دیجیتالی شدن امور مالی جهانی ارائه دهد. این گزینه، معاملات بین مرزی را تسهیل میکند و یکپارچگی تجاری و اقتصادی بین کشورهای عضو را افزایش میدهد.
در واقع، معرفی ارز بریکس نشان دهنده گامی جسورانه در جهت حذف دلار است و سلطه دلار آمریکا در تجارت و امور مالی بین المللی را به چالش میکشد. این حرکت می تواند به طور قابل توجهی پویایی تجارت جهانی و بازارهای ارز را تغییر داده و دوره جدیدی از همکاریهای مالی بین این قدرتهای اقتصادی نوظهور را نوید دهد.
کشورهای عضو بریکس
اعضای BRICS:
- برزیل 2. روسیه 3. هند 4. چین 5. آفریقای جنوبی 6. مصر 7. اتیوپی 8. ایران 9 . امارات متحده عربی
رسما به عضویت دعوت شد:
- 🇸🇦 عربستان سعودی – وضعیت نامشخص.
درخواست های عضویت رسمی ارسال شده:
- الجزایر 12. آذربایجان 13. بحرین 14. بنگلادش 15. بلاروس 16. بولیوی 17. کوبا 18. قزاقستان 19. کویت 20. مالزی 21 . پاکستان 22. فلسطین 23. سنگال 24. تایلند 25. ترکیه 26. ونزوئلا 27. یمن 28. زیمبابوه
ابراز علاقه برای پیوستن به BRICS:
- آنگولا 30. کامرون 31. جمهوری آفریقای مرکزی 32. جمهوری دموکراتیک کنگو 33. کنگو 34. غنا 35. نیجریه 36. سودان جنوبی 37. سودان 38. تونس 39. اوگاندا 40. کلمبیا 41. السالوادور 42. نیکاراگوئه 43. پرو 44. افغانستان 45. اندونزی 46. عراق 47. لائوس 48. میانمار 49. سریلانکا 50. سوریه 51. ویتنام
اهداف اصلی بریکس
هدف اصلی تشکیل این گروه و ایجاد ارز بریکس، دستیابی به نظم جدید جهانی است که در آن نفوذ کشورهای غربی و دلار آمریکا کاهش پیدا کند و یک سیستم چندقطبی و عادلانهتر شکل گیرد. کشورهای بریکس تلاش دارند که با تقویت همبستگی اقتصادی، دسترسی به منابع مالی و کاهش وابستگی به نهادهای مالی بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی (World Bank)، نقش مهمی در اقتصاد جهانی ایفا کنند.
اهداف کلیدی گروه بریکس عبارتاند از:
- کاهش وابستگی به دلار آمریکا: این کشورها میخواهند با ایجاد یک ارز مشترک و همچنین تقویت تبادلات ارزی در داخل گروه، وابستگی خود به دلار آمریکا را کاهش دهند.
- تقویت سرمایهگذاریهای مشترک: کشورهای بریکس بهدنبال سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای زیربنایی و انرژی هستند تا توسعه پایدار در کشورهای عضو حاصل شود.
- افزایش نفوذ در سازمانهای بینالمللی: بریکس بهدنبال تغییر نظام حکمرانی جهانی است تا سهم بیشتری در تصمیمگیریهای بینالمللی داشته باشند.
چرا ارز BRICS؟
- کاهش وابستگی به دلار: یکی از دلایل اصلی برای ایجاد یک ارز مشترک، کاهش وابستگی اقتصادهای عضو بریکس به دلار آمریکا و سیستم مالی تحت سلطه ایالات متحده است. تحریمهای اقتصادی علیه برخی از اعضای بریکس در سالهای اخیر، اهمیت این موضوع را بیش از پیش نمایان کرده است.
- افزایش قدرت چانهزنی: با ایجاد یک ارز مشترک، کشورهای بریکس میتوانند قدرت چانهزنی خود را در روابط اقتصادی بینالمللی افزایش دهند و از نفوذ بیش از حد دلار بکاهند.
- تسهیل تجارت: یک ارز مشترک میتواند به تسهیل تجارت بین کشورهای عضو بریکس کمک کند و هزینههای مبادلات را کاهش دهد.
- ایجاد یک سیستم مالی پایدارتر: برخی از اقتصاددانان معتقدند که یک سیستم مالی مبتنی بر چندین ارز ذخیره، میتواند پایدارتر از سیستمی باشد که به یک ارز واحد متکی است.
انگیزهها و دلایل ایجاد ارز BRICS
در دهههای اخیر، بسیاری از کشورها از تسلط دلار آمریکا در تجارت بینالمللی و تأثیر آن بر اقتصادهایشان نگران شدهاند. از جمله مشکلاتی که کشورها با آن روبهرو هستند، تحریمهای مالی و اقتصادی است که بهوسیله دلار و سیستمهای پرداختی تحت کنترل غرب اعمال میشود. در این راستا، کشورهای بریکس تصمیم گرفتهاند تا با ایجاد یک ارز مشترک، به کاهش تأثیرگذاری تحریمها و تغییر مسیر از دلار به سمت ارزهای دیگر کمک کنند.
دلایل اصلی برای ایجاد ارز BRICS شامل موارد زیر است:
- کاهش ریسکهای ارزی: در تبادلات تجاری بین کشورهای بریکس، استفاده از یک ارز مشترک به کاهش نوسانات و ریسکهای مرتبط با تبدیل ارز کمک میکند.
- پایداری اقتصادی و مالی: با ایجاد یک ارز مشترک، کشورهای بریکس میتوانند بازارهای مالی پایدارتر و قویتری ایجاد کنند که کمتر تحت تأثیر نوسانات و بحرانهای اقتصادی جهانی قرار بگیرند.
- کاهش هزینههای مبادلاتی: با داشتن یک ارز مشترک، کشورهای بریکس میتوانند هزینههای تراکنشهای بینالمللی را کاهش دهند و فرآیندهای مالی را تسهیل کنند.
مزایای احتمالی ارز بریکس چیست؟
ارز BRICS میتواند فواید زیادی برای کشورهای عضو داشته باشد، از جمله:
- تسهیل معاملات بینالمللی و کاهش هزینهها
- تقویت همکاریهای اقتصادی بین کشورهای بریکس
- کاهش نفوذ و سلطه دلار در اقتصاد جهانی
- کاهش اثر نوسانات شدید جهانی بر اقتصاد کشورهای بریکس
چالشها و موانع ایجاد ارز بریکس
ایجاد یک ارز مشترک در سطح بینالمللی فرآیند سادهای نیست و کشورهای بریکس با چالشهای قابلتوجهی مواجهاند. مهمترین چالشها عبارتند از:
- تفاوتهای اقتصادی و سیاسی: کشورهای بریکس از نظر توسعه اقتصادی، ساختارهای سیاسی و میزان توسعهیافتگی تفاوتهای بسیاری دارند. این تفاوتها ممکن است هماهنگی برای ایجاد یک ارز مشترک را دشوار کند.
- مشکلات تکنیکی و اجرایی: ایجاد یک ارز مشترک نیاز به زیرساختهای مالی و اقتصادی پیشرفته دارد، از جمله سامانههای پرداخت و سیستمهای نظارتی که ممکن است برای برخی از کشورهای بریکس چالشبرانگیز باشد.
- مقاومت بینالمللی: کشورهای غربی و نهادهای مالی بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول ممکن است با ایجاد یک ارز بریکس مخالفت کنند، زیرا این امر به کاهش نفوذ و قدرت دلار آمریکا منجر خواهد شد.
- مدیریت سیاستهای پولی: کنترل و هماهنگی سیاستهای پولی برای یک ارز مشترک در بین چندین کشور که هر یک اولویتها و سیاستهای اقتصادی خود را دارند، چالشبرانگیز است.
تأثیرات بالقوه ارز بریکس بر اقتصاد جهانی
اگر ارز BRICS بهطور موفقیتآمیز راهاندازی شود و مورد استفاده کشورهای بریکس و دیگر کشورهای همپیمان قرار گیرد، میتواند تغییرات مهمی در اقتصاد جهانی ایجاد کند. برخی از این تأثیرات بالقوه عبارتند از:
- کاهش نقش دلار آمریکا در تجارت جهانی: با موفقیت ارز بریکس، نیاز به دلار آمریکا در تجارت جهانی کاهش یافته و میتواند جایگزینی برای مبادلات ارزی بینالمللی باشد.
- ایجاد توازن در قدرتهای اقتصادی: با گسترش استفاده از ارز بریکس، این کشورها میتوانند سهم بیشتری از قدرت اقتصادی جهانی را بهدست آورند.
- افزایش همبستگی بین کشورهای در حال توسعه: ارز BRICS میتواند باعث تقویت همکاریهای اقتصادی بین کشورهای در حال توسعه شود که بهدنبال کاهش وابستگی به کشورهای غربی هستند.
ارز بریکس چه تأثیری بر دلار آمریکا خواهد داشت؟
دلار آمریکا مدتهاست که به عنوان ارز ذخیره جهانی نقش پررنگی دارد. اما اگر ارز بریکس بهخوبی جای خود را در بازار پیدا کند، ممکن است به کاهش تسلط دلار و افزایش تمایل به استفاده از ارزهای جایگزین منجر شود. این اتفاق میتواند بحران اقتصادی و تورم ایجاد کند و بر زندگی مردم آمریکا نیز تأثیر بگذارد.
چرا ارز دیجیتال بریکس میتواند موفقتر از دلار باشد؟
1. حمایت کشورهای بزرگ: دلار آمریکا، بهعنوان ارز اصلی جهان، بیشتر بهخاطر حمایت دولت ایالات متحده و قدرت اقتصادی این کشور استفاده میشود. اما در سالهای اخیر، اعتماد به دلار به دلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی مانند افزایش بدهیهای آمریکا، تورم و جنگهای منطقهای (مانند جنگ اوکراین)، کاهش یافته است.
در این میان، ارز دیجیتال بریکس از حمایت کشورهای بریکس بهرهمند است. این کشورها بیش از ۳ میلیارد نفر جمعیت دارند و تولید ناخالص داخلی آنها بیش از ۲۰ تریلیون دلار است. این پشتیبانی میتواند به ارز بریکس کمک کند تا سریعتر پذیرفته شده و رشد کند.
2. مقاومت در برابر تحریمها: ارزهای دیجیتال ماهیت غیرمتمرکز دارند، یعنی به راحتی نمیتوان آنها را توسط دولتها یا نهادهای مالی خاصی کنترل کرد. این ویژگی باعث میشود که ارز دیجیتال بریکس در برابر تحریمها مقاوم باشد. این برای کشورهای بریکس که معمولاً هدف تحریمهای ایالات متحده قرار میگیرند، یک مزیت بزرگ است؛ چون میتوانند با استفاده از این ارز دیجیتال معاملات خود را انجام دهند، بدون اینکه نیازی به دلار آمریکا داشته باشند.
3. پتانسیل بلاکچین در آینده: بلاکچین، فناوری زیربنایی ارزهای دیجیتال، قابلیت تغییر روشهای انجام تراکنشها را دارد و میتواند معاملات را سریعتر، ارزانتر و ایمنتر کند. ارز دیجیتال بریکس میتواند از این فناوری برای ارائه خدمات مالی جدید و جذاب استفاده کند. این امر ممکن است باعث شود ارز بریکس در مقایسه با دلار آمریکا جذابیت بیشتری پیدا کند.
چه زمانی ارز BRICS راهاندازی میشود؟
زمان دقیقی برای عرضه این ارز هنوز اعلام نشده است، اما رهبران بریکس در چندین جلسه این موضوع را بررسی کردهاند. در سال ۲۰۲۲، ولادیمیر پوتین از برنامه ایجاد «ارز جهانی جدید» توسط بریکس خبر داد. همچنین در آوریل ۲۰۲۳، رئیسجمهور برزیل حمایت خود از ایجاد این ارز را اعلام کرد.
آیا بریکس ارز دیجیتال خواهد داشت؟
در حال حاضر، ارز دیجیتالی مختص بریکس وجود ندارد، اما این کشورها در حال کار بر روی یک سیستم پرداخت مبتنی بر بلاکچین به نام «پلتفرم پرداخت بریکس بریج» هستند که در سال ۲۰۲۴ معرفی خواهد شد.
سناریوهای احتمالی آینده ارز دیجیتال بریکس
سناریوی خوشبینانه: اگر ارز دیجیتال بریکس با موفقیت توسعه یابد و در بین کشورهای بریکس و حتی کشورهای دیگر پذیرفته شود، ممکن است به یک رقیب جدی برای دلار آمریکا تبدیل شود. این موضوع میتواند نقش دلار در اقتصاد جهانی را کاهش دهد و به متنوعتر شدن سیستم مالی جهانی کمک کند.
سناریوی بدبینانه: اگر ارز دیجیتال بریکس با چالشهای فنی و قانونی زیادی روبهرو شود و نتواند اعتماد کاربران را جلب کند، ممکن است به شکست منجر شود و دلار همچنان نقش اصلی خود را حفظ کند.
سناریوی میانه: در این حالت، ارز بریکس بهطور محدود پذیرفته میشود و به عنوان یک گزینه ثانویه برای دلار عمل میکند. این وضعیت میتواند سلطه دلار را کاهش دهد، اما بهطور کامل آن را از بین نخواهد برد.
برای چندین دهه، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره پیشرو در جهان از سلطه مالی برخوردار بوده است. دلار در بیش از ۷۴ درصد کل تجارت بینالمللی، ۹۰ درصد مبادلات ارزی، نزدیک به ۱۰۰ درصد تجارت نفت و کمتر از ۶۰ درصد از کل ذخایر ارزی بانکها استفاده میشود. با توجه به جایگاه آن به عنوان پرکاربردترین ارز قابل تبدیل و استفاده از آن به عنوان یک شاخص ، تقریباً تمام بانکهای مرکزی در سراسر جهان دلار را نگه میدارند. البته نشانههای از تأثیر تغییرات ژئوپلیتیکی بر دلار وجود دارد.
بر اساس دادههای مربوط به ترکیب ارزی رسمی ذخایر ارزی منتشر شده توسط صندوق بینالمللی پول، سهم دلار از ذخایر جهانی کوچک شده و از ۶۶ درصد سال ۲۰۰۳ به حدود ۵۸ درصد در سالهای اخیر کاهش یافته است. با افزایش محبوبیت یورو و یوان، باز دلار همچنان پرکاربردترین ارز ذخیره است.دلار از پایان جنگ جهانی دوم ارز ذخیره اصلی جهان بوده و تخمین زده میشود که در بیش از ۸۰ درصد تجارت بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد.
در اجلاس سران بریکس پوتین از ارز بریکس رونمایی کرد و عکس پول منتشر شد.بعد از انتشار پول brics شوک بسیار شدید به ارزش دلار جهانی وارد میشود چون کل تجارت جهانی با دلار انجام میشود و کشورهایی که از این ارز استفاده میکنند دلار را حداقل برای صادرات کالا و خدمات خود کنار میگذارند.حجم زیادی از انرژی به خصوص نفت وگاز توسط کشورای عضو بریکس تولید میشود.
اگر مطابق سناریو چاپ این پول به پشتوانه طلا انجام شود میتواند به جای طلا برای سرمایه گذاری استفاده بشود و این موضوع میتواند تاثیر بسزایی در قدرتمند شدن این پول داشته باشد زیرا هم ارزش آن حفظ میشود و هم پول سرمایه ای میشود(جایگزین ین ژاپن)هم اینکه میتوان برای مبادلات استفاده کرد
عملا شما پولی دارید که درگیر تورم و سیاست های بانک مرکزی هیچ کشوری نیست.
درحال حاضر GDP 5 کشور عضو بریکس از کشورهای عضو G7 که به ظاهر قدرتمند است بیشتر است ولی اتحاد آنها را ندارند.اگر بریکس بتواند تا انتها پیش برود موجب تغییر و منتقل کردن اقتصاد جهانی از بلوک غرب به بلوک شرق میشود.
برای چندین دهه، دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره پیشرو در جهان از سلطه مالی برخوردار بوده است. دلار در بیش از ۷۴ درصد کل تجارت بینالمللی، ۹۰ درصد مبادلات ارزی، نزدیک به ۱۰۰ درصد تجارت نفت و کمتر از ۶۰ درصد از کل ذخایر ارزی بانکها استفاده میشود. با توجه به جایگاه آن به عنوان پرکاربردترین ارز قابل تبدیل و استفاده از آن به عنوان یک شاخص ، تقریباً تمام بانکهای مرکزی در سراسر جهان دلار را نگه میدارند. البته نشانههای از تأثیر تغییرات ژئوپلیتیکی بر دلار وجود دارد.
بر اساس دادههای مربوط به ترکیب ارزی رسمی ذخایر ارزی منتشر شده توسط صندوق بینالمللی پول، سهم دلار از ذخایر جهانی کوچک شده و از ۶۶ درصد سال ۲۰۰۳ به حدود ۵۸ درصد در سالهای اخیر کاهش یافته است. با افزایش محبوبیت یورو و یوان، باز دلار همچنان پرکاربردترین ارز ذخیره است.دلار از پایان جنگ جهانی دوم ارز ذخیره اصلی جهان بوده و تخمین زده میشود که در بیش از ۸۰ درصد تجارت بین المللی مورد استفاده قرار میگیرد.
در اجلاس سران بریکس پوتین از ارز بریکس رونمایی کرد و عکس پول منتشر شد.بعد از انتشار پول brics شوک بسیار شدید به ارزش دلار جهانی وارد میشود چون کل تجارت جهانی با دلار انجام میشود و کشورهایی که از این ارز استفاده میکنند دلار را حداقل برای صادرات کالا و خدمات خود کنار میگذارند.حجم زیادی از انرژی به خصوص نفت وگاز توسط کشورای عضو بریکس تولید میشود.
اگر مطابق سناریو چاپ این پول به پشتوانه طلا انجام شود میتواند به جای طلا برای سرمایه گذاری استفاده بشود و این موضوع میتواند تاثیر بسزایی در قدرتمند شدن این پول داشته باشد زیرا هم ارزش آن حفظ میشود و هم پول سرمایه ای میشود(جایگزین ین ژاپن)هم اینکه میتوان برای مبادلات استفاده کرد
عملا شما پولی دارید که درگیر تورم و سیاست های بانک مرکزی هیچ کشوری نیست. درحال حاضر GDP 5 کشور عضو بریکس از کشورهای عضو G7 که به ظاهر قدرتمند است بیشتر است ولی اتحاد آنها را ندارند.اگر بریکس بتواند تا انتها پیش برود موجب تغییر و منتقل کردن اقتصاد جهانی از بلوک غرب به بلوک شرق میشود.
نظر رابرت کیوساکی درباره ارز دیجیتال بریکس
رابرت کیوساکی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی، یکی از حامیان ارزهای دیجیتال است و معتقد است که این ارزها میتوانند وابستگی اقتصادهای جهان به دلار آمریکا را کاهش دهند. او در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد که کشورهای بریکس در حال توسعه یک ارز دیجیتال مشترک هستند و پیشبینی کرد که این ارز میتواند به یک رقیب جدی برای دلار تبدیل شود.
کیوساکی معتقد است که کشورهای بریکس میتوانند با این ارز دیجیتال، تحریمهای آمریکا را دور بزنند و معاملات بینالمللی را بدون استفاده از دلار انجام دهند. او همچنین بر این باور است که ارزهای دیجیتال میتوانند به کاهش تورم جهانی کمک کنند، چرا که میتوانند به عنوان جایگزین ارزهای فیات (ارزهای سنتی) عمل کنند.
نظر سرگئی گلازیف درباره ارز دیجیتال بریکس
سرگئی گلازیف، وزیر سابق اقتصاد روسیه، اعلام کرده که کار بر روی ارز دیجیتال بریکس تقریباً تمام شده و این ارز بر پایه فناوری بلاکچین و با پشتوانه طلا خواهد بود. گلازیف بر این باور است که این ارز میتواند به کاهش نفوذ دلار در سیستم مالی جهانی کمک کند و نقش ارزهای مختلف را در اقتصاد جهان افزایش دهد.
در نهایت، باید دید که ارز دیجیتال بریکس تا چه حد موفق خواهد شد و آیا میتواند واقعاً رقیبی برای دلار آمریکا باشد یا خیر.
رشد بی حد و اندازه طلاو ارتباط آن با ارز بریکس
روند خلاص شدن از دلار در سال ۲۰۲۲ پس از تحریمهای غرب علیه روسیه، در برنامه کشورهای بریکس بود. بانکهای مرکزی این کشورها در سال ۲۰۲۲ رکورد خرید طلا را شکستند، بطوریکه شورای جهانی طلا (WGC) افزایش ۱۸ درصدی تقاضای طلا در سال ۲۰۲۱ (۴۷۴۱) تن را گزارش کرد که بیشترین مقدار بوده و تقاضا برای طلا به بالاترین سطح خود در ۵۵ سال گذشته رسیده بود و تا اکتبر 2024 روند رشد خرید طلا توسط کشورهای عضو بریکس علل خصوص چین ادامه داشت.
طی این دوره قیمت طلای جهانی از1620دلار تا اکتبر 2024 به محدوده 2800 دلاررسید.رشد طلای جهانی متاثر از جنک های روسیه و اکراین و همچنین جنگ های اسرائیل و منطقه خاورمیانه هم بوده است ولی دلیل اصلی این رشد خرید طلا توسط کشورهای عضو بریکس به منظور پشتوانه سازی برای این ارز است.
سرمایهگذاران چگونه میتوانند برای ارز بریکس آماده شوند؟
برای تطبیق با ارز BRICS سرمایهگذاران میتوانند:
- سبد سرمایهگذاری خود را متنوع کنند و در داراییهای غیردلاری مانند اوراق قرضه و ETF سرمایهگذاری کنند.
- روی کالاهایی مثل طلا و نقره سرمایهگذاری کنند تا در برابر ریسک ارزی مصون بمانند.
- در بازارهای سهام بریکس و سرمایهگذاریهای جایگزین مانند املاک و مستغلات این کشورها حضور پیدا کنند.
وضعیت کنونی و آینده
در حال حاضر، بحث ایجاد یک ارز مشترک در بریکس همچنان در مراحل اولیه است و جزئیات آن هنوز مشخص نشده است. برخی از کارشناسان معتقدند که ایجاد یک ارز مشترک در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و این فرآیند ممکن است سالها طول بکشد.
با این حال، اهمیت این موضوع و تأثیرات بالقوه آن بر نظام مالی جهانی، باعث شده است که بسیاری از کشورها و تحلیلگران به دقت تحولات مربوط به ارز بریکس را دنبال کنند. در صورت تحقق این طرح، شاهد تغییرات اساسی در نظام مالی جهانی و کاهش سلطه دلار آمریکا خواهیم بود.
نکات کلیدی برای سرمایهگذاران
در حالی که هنوز قطعیت ایجاد ارز BRICS وجود ندارد، اگر این ارز راهاندازی شود، ممکن است بر تسلط دلار در اقتصاد جهانی تأثیر بگذارد. سرمایهگذاران باید به دقت این روند را دنبال کنند تا بتوانند از فرصتهای جدید استفاده کنند و در برابر ریسکها از سرمایه خود محافظت کنند.
نکات کلیدی
- بریکس: اتحادیهای متشکل از پنج اقتصاد بزرگ نوظهور جهان
- ارز مشترک بریکس: ایده ایجاد یک ارز مشترک برای کاهش وابستگی به دلار و افزایش قدرت چانهزنی
- چالشها: تفاوتهای اقتصادی، مسائل سیاسی، مقاومت کشورهای توسعهیافته و مسائل فنی
- آینده: هنوز مشخص نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد.
در مجموع، ارز BRICS یک ایده جذاب و چالشبرانگیز است که میتواند تأثیرات مهمی بر اقتصاد جهانی داشته باشد. با این حال، تحقق این ایده نیازمند تلاشهای مشترک و حل چالشهای متعدد است.
جمعبندی
ارز BRICS بهعنوان یکی از بلندپروازانهترین طرحهای این گروه، نماد تلاش کشورهای بریکس برای ایجاد یک نظم اقتصادی جدید و چندقطبی در جهان است. هدف از این ارز کاهش نفوذ دلار، حمایت از اقتصادهای نوظهور و افزایش قدرت چانهزنی کشورهای بریکس در برابر کشورهای غربی و نهادهای مالی بینالمللی است. در عین حال، اجرای این طرح با چالشها و موانع فراوانی همراه است و موفقیت آن به همکاری و هماهنگی قوی میان کشورهای عضو و توانایی آنها در مدیریت مشکلات اقتصادی و سیاسی بستگی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.