مازاد مصرف کننده در مقابل مازاد اقتصادی
تفاوت مازاد مصرف کننده و مازاد اقتصادی
در اقتصاد جریان اصلی، مازاد مصرف کننده تفاوت بین بالاترین قیمتی است که مصرف کننده مایل به پرداخت آن است و قیمت واقعی که برای کالا می پردازد (که قیمت بازار کالا است). به عبارت دیگر، مازاد مصرف کننده تفاوت بین چیزی است که مصرف کننده حاضر است بپردازد و آنچه که در واقع برای یک کالا یا خدمات می پردازد.
مازاد اقتصادی به دو مقدار مرتبط اشاره دارد: مازاد مصرف کننده و مازاد تولیدکننده. مازاد تولیدکننده تفاوت بین قیمت واقعی یک کالا یا خدمات، قیمت بازار و کمترین قیمتی است که یک تولیدکننده مایل به پذیرش برای یک کالا است.
مازاد اقتصادی با ترکیب سود مازادی که هم مصرفکنندگان و هم تولیدکنندگان در یک معامله اقتصادی تجربه میکنند، محاسبه میشود.
به طور خلاصه:
- در اقتصاد جریان اصلی، مازاد اقتصادی به دو کمیت مرتبط اشاره دارد: مازاد مصرف کننده و مازاد تولیدکننده.
- مازاد مصرف کننده تفاوت بین بالاترین قیمتی است که مصرف کننده مایل به پرداخت آن است و قیمت واقعی که برای کالا می پردازد یا قیمت بازار.
- مازاد تولیدکننده تفاوت بین قیمت واقعی یک کالا یا خدمات، قیمت بازار و کمترین قیمتی است که یک تولیدکننده مایل به پذیرش برای یک کالا است.
- مازاد اقتصادی با ترکیب سود مازادی که هم مصرفکنندگان و هم تولیدکنندگان در یک معامله اقتصادی تجربه میکنند، محاسبه میشود.
مازاد مصرف کننده
مصرف کننده فردی است که محصولات و خدمات را خریداری می کند. مازاد مصرف کننده یکی از راه های تعیین کل سودی است که مصرف کنندگان از کالاها و خدمات خود دریافت می کنند. اگر یک مصرف کننده مایل باشد برای یک کالا بیشتر از قیمت درخواستی فعلی، قیمت بازار بپردازد، از نظر تئوری با خرید آن کالا با آن قیمت، یک مزیت اضافی دریافت می کند. اگر قیمت حداکثر تمایل آنها به پرداخت بود، از نظر تئوری، از محصول خریداری شده سود کمتری می بردند.
به عنوان مثال، قبل از خرید، اکثر مصرف کنندگان تصمیم می گیرند که چقدر حاضرند برای یک کالا هزینه کنند. فرض کنید دانشجویی وجود دارد که تصمیم می گیرد یک جفت کفش ورزشی بیش از ۸۰ دلار ارزش ندارد. اگر قیمت کفش های کتانی ۱۰۰ دلار باشد، ممکن است دانش آموز تصمیم بگیرد که آنها را نخرد. با این حال، اگر قیمت کفش کتانی ۶۰ دلار باشد، دانشجو به احتمال زیاد اقدام به خرید خواهد کرد.
آنها همچنین ممکن است احساس کنند که یک معامله ویژه دریافت کرده اند و از نظر اقتصادی، آنها ۲۰ دلار مازاد را تجربه کرده اند: تفاوت بین حداکثر مبلغی که دانشجو مایل به خرج کردن است (۸۰ دلار) و قیمت بازار کفش های کتانی (۶۰ دلار).
برای مصرف کنندگان، مازاد نشان دهنده سود پولی است، زیرا آنها می توانند کالایی را با کمتر از بالاترین قیمتی که مایل به پرداخت هستند، خریداری کنند.
مازاد اقتصادی
در یک معامله اقتصادی، تولیدکننده، نهاد یا فردی است که کالاها و خدمات را تولید می کند. زمانی که یک تولیدکننده محصولی را می فروشد، باید قیمت آن محصول را تعیین کند.
فرض کنید که سازنده کفش های کتانی باید ۳۰ دلار برای تولید، بازاریابی (تبلیغ) و توزیع هر جفت کفش ورزشی هزینه کند. سازنده کفشهای کتانی نمیخواهد با فروش کفشها ضرر کند، بنابراین ۳۰ دلار حداقل مبلغی است که میخواهند برای کفشهای کتانی دریافت کنند. از آنجایی که سازنده میخواهد سود ایجاد کند، احتمالاً تصمیم میگیرند که برای کفشهای کتانی بسیار بیش از ۳۰ دلار هزینه کنند.
سپس سازنده باید قیمتی را انتخاب کند که کفش های کتانی را برای تعداد زیادی از مصرف کنندگان جذاب کند. (در حالی که ممکن است آنها وسوسه شوند که کفشهای کتانی را با قیمتهای بالایی مانند ۲۰۰، ۳۰۰ دلار یا ۵۰۰ دلار قیمت گذاری کنند تا سود زیادی به دست آورند، این احتمالاً ناموفق خواهد بود زیرا بسیاری از مصرفکنندگان این قیمت را بسیار گران میدانند.)
اگر قیمت کفش کتانی ۶۰ دلار باشد، تولید کننده کفش کتانی با هر جفت کفش کتانی فروخته شده ۳۰ دلار سود خواهد داشت. این سود به عنوان مازاد تولید نیز شناخته می شود. برای هر معامله اقتصادی، ممکن است هم مازاد تولید کننده (یا سود) و هم مازاد مصرف کننده وجود داشته باشد. مازاد کل یا ترکیبی، مازاد اقتصادی نامیده می شود.
ملاحظات خاص
مهندس عمران و اقتصاددان فرانسوی، ژول دوپو، اولین بار مفهوم مازاد مصرف کننده را در اواسط قرن نوزدهم توسعه داد. با این حال، آلفرد مارشال، اقتصاددان بریتانیایی بود که این اصطلاح را در کتاب خود «اصول اقتصاد» که در سال ۱۸۹۰ منتشر شد، رواج داد. در واقع، مازاد اقتصادی را گاهی اوقات پس از آلفرد مارشال، مازاد مارشالیان می نامند.
در اقتصاد سنتی، تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا، قیمت بازار (که قیمت تعادلی نیز نامیده میشود) و مقدار یک کالا را فراهم میکند. قبل از تلاقی منحنی عرضه و منحنی تقاضا، نقاط زیادی وجود دارد که در آن قیمتی که مصرف کنندگان حاضرند برای یک کالا بپردازند کمتر از قیمتی است که تولیدکنندگان مایل به پذیرش آن هستند.
بنابراین: مازاد مصرف کننده
در قیمت بازار (تعادل)، مازادی برای هر دو طرف ایجاد میشود: مصرفکنندگانی که بیشتر پول میدادند، فقط باید قیمت بازار را بپردازند، و عرضهکنندگانی که کمتر میپذیرفتند، قیمت بازار را دریافت میکنند. سود اضافی که هم مصرف کنندگان و هم تامین کنندگان در معامله به دست می آورند، مازاد اقتصادی نامیده می شود.
در نمودار عرضه و تقاضا، مازاد مصرف کننده مساحت (معمولاً یک منطقه مثلثی) بالای قیمت تعادلی کالا و زیر منحنی تقاضا است. نقطه ای که در آن قیمت تثبیت می شود به طوری که مصرف کنندگان و تولید کنندگان حداکثر مازاد را در یک اقتصاد دریافت می کنند به عنوان تعادل بازار شناخته می شود.
این ناحیه منعکس کننده این فرض است که مصرف کنندگان مایلند یک واحد از کالا را با قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی بعلاوه دومین واحد اضافی با قیمتی کمتر از آن (اما همچنان بالاتر از قیمت تعادلی) خریداری کنند. با این حال، چیزی که آنها در نهایت پرداخت می کنند فقط قیمت تعادلی برای هر واحدی است که می خرند.
به همین ترتیب، در همان نمودار عرضه و تقاضا، مازاد تولیدکننده ناحیه زیر قیمت تعادلی اما بالای منحنی عرضه است. این منعکس کننده این فرض است که تولیدکنندگان مایل بوده اند اولین واحد را با قیمتی کمتر از قیمت تعادلی و یک واحد اضافی (دوم) را با قیمتی بالاتر از آن (در حالی که هنوز کمتر از قیمت تعادلی) عرضه کنند. با این حال، در اقتصاد بازار، تولیدکنندگان برای تمام واحدهایی که می فروشند، قیمت تعادلی دریافت می کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.