کم کاری چیست؟
کم کاری underemployment
گفته می شود که کم کاری زمانی رخ می دهد که مهارت ها، تجربه و در دسترس بودن کارمندان و کارکنان به اندازه ای که باید مورد استفاده قرار نگیرد. وقتی یک فرد ماهر فرصتی برای نشان دادن ارزش خود پیدا نمی کند، اشتغال به کم کاری تبدیل می شود.
مواردی وجود دارد که افراد به عنوان کارمند پاره وقت استخدام می شوند، اگرچه برای بقیه روز در دسترس هستند. آنها ممکن است در موقعیتی استخدام شوند که به طور کامل از آنچه می دانند و اینکه چگونه می توانند با دانش و تجربه خود به رشد سازمان ها کمک کنند، استفاده نکند. علاوه بر این، تعداد کمی هستند که دستمزد کمتری دریافت می کنند. همه این موارد نمونه هایی از کم کاری هستند.
به طور خلاصه:
- اشتغال ناقص معیاری از اشتغال و استفاده از نیروی کار در اقتصاد است که به چگونگی استفاده از نیروی کار از نظر مهارت ها، تجربه و در دسترس بودن برای کار می پردازد.
- به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد مجبور به کار در مشاغل کم دستمزد یا کم مهارت می شوند.
- کم کاری مشهود و کم کاری نامرئی از انواع کم کاری هستند.
- کم کاری می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از رکود اقتصادی گرفته تا چرخه های تجاری.
- نرخ بیکاری صرفا بر اساس نیروی کار محاسبه می شود که شامل افرادی نمی شود که به دنبال کار نیستند.
درک کم کاری
اشتغال ناقص یک وضعیت شغلی است که در آن سازمان ها از مهارت های نیروی کار فقط تا حد معینی استفاده می کنند. آنها ممکن است به طور داوطلبانه یا غیرارادی این کار را انجام دهند، علیرغم اینکه می دانند می توانند از مهارت ها، تجربه و در دسترس بودن برخی از کارکنان بیش از حد معمول استفاده کنند و رشد و بهره وری سازمان را افزایش دهند.
افراد کمکار به دستههای زیر تعلق دارند، اما محدود به آنها نیستند:
- ماهر اما کم دستمزد
- ماهر هستند اما از مهارت های خود به طور کامل در یک شغل استفاده نمی کنند.
- آنهایی که در دسترس بودن آنها برای رشد یک شرکت ضروری است اما کارفرمایان آنها را به صورت پاره وقت استخدام می کنند.
- کسانی که احساس میکنند نمیتوانند از مهارتها، تلاش و زمان خود تا حد زیادی در شغلی که دارند استفاده کنند.
این عدم استفاده از مهارت ها می تواند قابل مشاهده یا نامرئی باشد. سناریوهایی وجود دارد که در آن کارمندان یا کارگران فرصتی برای کار تمام وقت ندارند، اگرچه در دسترس بودن تمام وقت آنها ممکن است بهره وری شرکت ها را دو برابر کند. چنین افرادی ممکن است برای افزایش درآمد خود در چندین شغل پاره وقت مشغول شوند . چنین مواردی به راحتی برای تحلیلگران اطراف قابل مشاهده است. از این رو، هنگام استخراج ارقام بیکاری به راحتی می توان روی آنها حساب کرد.
از سوی دیگر، کارگرانی هستند که در رده کم کاری نامرئی قرار دارند. اینها مواردی است که کارمندان و کارگران از اشتغال تمام وقت برخوردار هستند. اگرچه آنها از مهارت های اولیه خود در نقش خود استفاده نمی کنند، اما پیشنهاد داشتن شغلی برای همنام را می پذیرند. کسانی که برای مهارت و تجربه دستمزد کمتری می گیرند و به کار ادامه می دهند نیز در این دسته قرار می گیرند. این ارقام کمتر شناسایی شده و به تعداد افراد کم کار در یک اقتصاد افزوده می شود. از این رو به آنها نامرئی می گویند.
انواع کم کاری
دو نوع کم کاری وجود دارد: مرئی و نامرئی
۱- قابل مشاهده
کم کاری مشهود کارکنانی را شامل می شود که ساعات کمتری نسبت به آنچه در رشته یا صنعتشان عادی تلقی می شود، کار می کنند. آنها مهارت های کار در یک موقعیت تمام وقت را دارند اما قادر به یافتن شغل منظم نیستند. آنها معمولاً برای گذران زندگی به کارهای پاره وقت مشغول هستند.
۲- نامرئی
کم کاری نامرئی به افرادی اطلاق می شود که در مشاغلی کار می کنند که از مهارت های آنها استفاده نمی کنند مانند یک تحلیلگر مالی که به عنوان پیشخدمت در یک رستوران کار می کند. اندازه گیری این نوع کم کاری بسیار دشوار است و نیاز به تحقیقات و بررسی های گسترده دارد.
علاوه بر این، نوع سومی از بیکاری وجود دارد که به آن «وابستگی حاشیه ای به نیروی کار» می گویند. این شامل افرادی میشود که در سال گذشته به دنبال شغل بودهاند، مایل به کار هستند و برای کار در دسترس هستند، اما «کارگران دلسرد» هستند یا کسانی که بهدلیل ناتوانی طولانیمدت در یافتن کار، بهکلی از جستجوی شغل منصرف شدهاند.
بیکاری همچنین شامل افرادی می شود که به طور تمام وقت مشغول به کار هستند اما زیر خط فقر زندگی می کنند. آنها به عنوان “فقیر کار” شناخته می شوند.
فرمول
کاربران می توانند با تقسیم تعداد افراد کم کار بر تعداد افراد نیروی کار، نرخ بیکاری را بدست آورند. محاسبه مشابه بیکاری است، با شمارش متفاوت.
نرخ اشتغال ناقص= (تعداد افراد کم کار)/(اندازه نیروی کار)
مثال
وقتی رکود اقتصادی به شدت به اقتصاد کشور ضربه می زند ، مردم بیکار می شوند. یک فارغ التحصیل دانشگاه، مارک، که به راحتی می تواند یک شغل یقه سفید پیدا کند، باید در یک فروشگاه بزرگ کار کند تا مخارج زندگی خود را تامین کند. در اینجا، در حالی که فارغالتحصیل میتواند در شغلی با درآمد بسیار بالاتر که مناسب مجموعه مهارتهای او بود، کار کند، باید در محیطی کمتر از بهینه کار کند تا مخارج زندگی خود را تامین کند. این همان چیزی است که منجر به کم کاری می شود.
علل
بیکاری همیشه یک شرط انتخابی نیست. این موقعیت و نیات افراد درگیر است که منجر به آن می شود. به عنوان مثال، زمانی که یک کارفرما افراد دارای صلاحیت بیش از حد را استخدام می کند، یا به این دلیل است که آنها کاندیدای مربوطه را برای این پست دریافت نمی کنند یا قصد دارند آنها را با نرخ پایین تری در خدمت اهداف متعدد قرار دهند. از سوی دیگر، کسانی که چنین پیشنهاداتی را می پذیرند، تنها زمانی این کار را انجام می دهند که برای تامین معاش خود به شغل نیاز داشته باشند.
مهمترین علت بیکاری در ایالات متحده، بحران جهانی است که منجر به رکود می شود و در نتیجه شرکت ها منابع انسانی خود را کوتاه می کنند. منجر به از دست دادن شغل می شود و افراد جویای کار را وادار می کند هر فرصتی را که برایشان پیش می آید بپذیرند. از سوی دیگر، کارفرمایان از این موقعیت سوء استفاده می کنند و کارکنان با حقوق کمتر را شامل می شوند.
یکی دیگر از دلایل کم کاری، تغییرات بازار کار است. معرفی فناوری های جدید بقای افراد را در محیط حرفه ای رقابتی دشوار می کند. اگرچه کسانی که خود را ارتقا می دهند با فرصت های رو به رشد رشد می کنند، کسانی که سازگار نیستند باید مشاغلی را انتخاب کنند که به آنها اجازه استفاده کامل از مهارت ها و تجربیاتشان را نمی دهد.
آخرین اما نه کماهمیت، عدم تعادل عرضه و تقاضا است. زمانی که عرضه متخصصان با مهارت مورد نیاز از تقاضا فراتر رود، بازار را رقابتی می کند. در نتیجه، کسانی که شغل مورد نظر را به دست نمی آورند، باید فرصت های شغلی را بپذیرند که برای آنها صلاحیت بیش از حد دارند.
اثرات کم کاری
بیکاری یک معضل اجتماعی است که بر رشد شغل، رشد کسب و کار، سطح فقر و سلامت عاطفی و روانی افراد کم کار تأثیر می گذارد.
سطوح فقر
زمانی که شخصی مجبور می شود مشاغلی را انتخاب کند که با مهارت های او مطابقت ندارد، معمولاً درآمدی دریافت می کند که کمتر از سطح دستمزدش است. با درآمد ناکافی، خانواده ها مانند گذشته کالاها و خدمات زیادی مصرف نمی کنند.
کاهش تقاضا منجر به کندی رشد کسب و کار می شود و اقتصاد را به سمت رکود یا رکود به دلیل تولید ناخالص داخلی پایین (GDP) و رشد اندک یا بدون شغل سوق می دهد. بسیاری از خانوادههایی که قبلاً از سطح زندگی راحت برخوردار بودند، از نظر مالی دچار مشکل میشوند.
بیکاری ساختاری
با کم کاری، کارگرانی که دیگر در رشته انتخابی خود کار نمی کنند، توانایی به روز رسانی مهارت های خود را با آموزش در حین کار ندارند. برخی از افراد در صنایع مختلف مهارت کسب می کنند در حالی که برخی دیگر به طور کلی نیروی کار را ترک می کنند. این پدیده معمولاً به عنوان بیکاری ساختاری شناخته می شود.
مشکلات روانی
کم کاری می تواند باعث سلامت روانی ضعیف شود. استرس و اضطراب ناشی از ناتوانی در تامین هزینه های زندگی است که باعث ایجاد حس بی کفایتی می شود. روابط با یک شریک نیز می تواند در نتیجه کم کاری آسیب ببیند. کم کاری می تواند به طور جدی بر سلامت روانی و عاطفی فرد تأثیر بگذارد.
نمونه ای از کم کاری
به عنوان مثال، فردی که دارای مدرک مهندسی است که به عنوان یک پیتزافروش به عنوان منبع اصلی درآمد او کار می کند، کم کار محسوب می شود. همچنین، فردی که به صورت پاره وقت در یک شغل اداری کار می کند اما ترجیح می دهد به جای کار تمام وقت کار کند، کم کار محسوب می شود. در هر دو مورد، این افراد توسط اقتصاد کمتر مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا در تئوری، میتوانند منافع بیشتری را برای کل اقتصاد فراهم کنند.
بیکاری در مقابل بیکاری
کم کاری و بیکاری شبیه به هم هستند، اما دو اصطلاح کاملاً متفاوت هستند. در حالی که بیکاری تعداد افرادی را در کشور به حساب می آورد که ۱۰۰ درصد بیکار هستند، بیکاری جمعیتی را پوشش می دهد که شغل دارند اما از مهارت ها، تجربه، زمان و در دسترس بودن خود به طور کامل استفاده نمی کنند.
اگرچه به نظر می رسد اولی تأثیر نامطلوب تری بر اقتصاد دارد، دومی بیشتر از همه شرایط اقتصادی را مختل می کند. با کم کاری، بهترین مغزها و بهترین مهارت ها کم استفاده می شوند.
سوالات متداول
منظور از کم کاری چیست؟
کم کاری شرایطی است که کارگران از زمان یا مهارت های خود کم استفاده می کنند. این به این دلیل است که کارگران مشاغلی پیدا نمی کنند که از مهارت های آنها به طور کامل استفاده کند. این امر آنها را مجبور به کار پاره وقت و جستجوی چندین شغل برای تامین هزینه های زندگی می کند که منجر به استفاده ناکافی از منابع انسانی می شود.
چگونه مشکل کم کاری را حل کنیم؟
تنها راه حل این موضوع پرهیز از کم کاری داوطلبانه است. این بدان معناست که نه کارفرمایان و نه جویندگان کار نباید به طور عمدی این گزینه را انتخاب کنند. بنابراین، برای مثال، اگر کارفرمایان پروفایلی برای یک شغل خاص پیدا کنند و متوجه شوند که نامزد دارای صلاحیت بیش از حد است، نباید آنها را در فهرست نهایی قرار دهند. با این حال، اگر آنها این کار را انجام دهند، باید برای موقعیتی باشد که با مهارت های آنها مطابقت دارد.
برعکس، این مسئولیت نیز بر عهده کارجویان است که برای مشاغلی که با مهارت آنها مطابقت ندارد یا حقوق کمتری دریافت می کنند، اقدام نکنند. انتخاب پروفایل ها و فرصت های مناسب به حفظ اکوسیستم اشتغال کمک می کند.
چرا باید نگران کم کاری بود؟
باید نگران کم کاری بود زیرا هیچ گاه رضایت شغلی را برای کارکنان ایجاد نمی کند و اجازه داد تا زمانی که ارزش خود را درک کنند و به دنبال چیزی مناسب باشند مورد استثمار قرار گیرند. علاوه بر این، از آنجایی که آنها بیش از حد صلاحیت دارند و دستمزد کمتری دریافت می کنند، چنین وضعیتی آرامش آنها را مختل می کند و در نتیجه بر سلامت روان آنها تأثیر می گذارد. و وقتی بهترین مغزها و افراد بسیار ماهر یک اقتصاد آسیب ببینند، رشد کشور مشکوک می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.