هدف گذاری تورم چیست؟
هدف گذاری تورم Inflation Targeting
هدف گذاری تورم یک معیار سیاستی است که جریان پول یا عرضه پول را در یک اقتصاد کنترل می کند. بنابراین، سیاست پولی ابزار بانک مرکزی یا ذخیره فدرال در ایالات متحده برای کاهش نرخ تورم سالانه یا فصلی برای تضمین ثبات قیمت و رشد اقتصادی است.
سیاست هدف گذاری تورمی به حفظ ثبات قیمت کمک می کند و قیمت های مقرون به صرفه اقتصاد را قادر می سازد تا در تولید کالاها و خدمات رقابتی و کارآمد شود. این هدف گذاری به رشد و توسعه اقتصادی بلندمدت و پایدار به ویژه برای کشورهای در حال توسعه کمک می کند. در نتیجه، یک اقتصاد می تواند سطح تولید ناخالص داخلی یا تولید خود را افزایش دهد و سطح پایین بیکاری را تضمین کند.
به طور خلاصه:
- هدف گذاری تورم یک استراتژی بانک مرکزی برای تعیین نرخ تورم به عنوان هدف و تعدیل سیاست پولی برای دستیابی به آن نرخ است.
- هدف گذاری تورمی در درجه اول بر حفظ ثبات قیمت متمرکز است، اما طرفداران آن نیز معتقدند که از رشد و ثبات اقتصادی حمایت می کند.
- هدف گذاری تورم را می توان با دیگر اهداف سیاستی احتمالی بانک مرکزی از جمله هدف گذاری نرخ ارز، بیکاری یا درآمد ملی مقایسه کرد.
- به طور کلی، بانک های مرکزی هدف خود را ۲ تا ۳ درصد تورم سالانه تعیین کرده اند.
- هدف گذاری تورم در سال ۱۹۹۰ زمانی که بانک نیوزلند برای اولین بار آن را به کار گرفت ظاهر شد. امروزه اکثر بانک های مرکزی دنیا از آن استفاده می کنند.
درک هدف گذاری تورم
هدف گذاری تورمی سیاست بانک مرکزی را توضیح می دهد که آستانه یا هدف تورمی را تعیین می کند و سیاست پولی به دستیابی به آن کمک می کند. علاوه بر این، تنظیم سیاست پولی بانک مرکزی را قادر می سازد تا سیستم مالی یک کشور یا حوزه قضایی را کنترل کند.
چارچوب هدف گذاری تورم شامل حفظ نرخ تورم باثبات است که باعث رشد و ثبات اقتصادی می شود. بنابراین، بانک مرکزی از سیاست هایی مانند عملیات بازار باز استفاده می کند و برای حفظ تورم پایین و باثبات به بانک های تجاری وام با تخفیف ارائه می دهد . در نتیجه، نرخ بهره ابزاری برای بانکهای مرکزی برای تنظیم نرخ تورم میشود.
به عنوان مثال:
نرخ بهره به بانک مرکزی در کنترل تورم از طریق تنظیم جریان اعتبار توسط بانک های تجاری کمک می کند و در نتیجه بر عرضه پول تأثیر می گذارد. برای مهار نرخ تورم بالا، بانک مرکزی نرخ وام به بانکهای تجاری را افزایش میدهد. در نتیجه، بانکهای تجاری ضمن تسهیل وام، این موارد را به عموم مردم منتقل میکنند. در نتیجه، عرضه پول را کاهش می دهد، مخارج مصرف کننده را محدود می کند، تورم را کنترل می کند و رشد اقتصادی را کند می کند. بنابراین، چنین انقباض کمی عرضه پول، معنای هدف گذاری تورم را توضیح می دهد.
به طور مشابه، نرخ بهره پایین تر باعث افزایش فعالیت های اقتصادی و تسریع رشد اقتصادی می شود. در نتیجه، بانک های تجاری به عموم مردم اعتبار کم هزینه ارائه می کنند که منجر به سرمایه گذاری و سطوح مصرف بیشتر می شود. در دسترس بودن اعتبار کم هزینه نیز منجر به چرخه های تجاری پررونق می شود. با افزایش تقاضا ، کسب و کارها را به تولید بیشتر و سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه تشویق می کند.
تحلیلگران با در نظر گرفتن سبدی از کالاها، تغییرات تورم را تعیین می کنند. اینها شامل مواد غذایی، الکترونیک، پوشاک، مسکن، سوخت، آموزش، مراقبت های پزشکی و غیره است. بنابراین، تغییرات قیمت به تعیین افزایش یا کاهش نرخ تورم کمک می کند و به محاسبه شاخص قیمت کمک می کند.
ایجاد چارچوب هدف گذاری تورم
چارچوب هدفگذاری تورم که در حال حاضر در میان اکثر بانکهای مرکزی اجرا میشود در سالهای ۱۹۸۸-۱۹۸۹ در نیوزیلند ایجاد شد، زمانی که بانک مرکزی نیوزلند هدف نرخ تورم ۰ تا ۲ درصد و استقلال عملیاتی برای پیگیری آن را در نظر گرفت.
سپس این چارچوب توسط سایر کشورها کپی شد و هدف گذاری تورم به یک هدف رایج تبدیل شد. هدف گذاری تورم در شیلی و کانادا در سال ۱۹۹۰، در اسرائیل و بریتانیا در سال ۱۹۹۱ و در بسیاری از کشورهای دیگر در سال های بعد اتخاذ شد.
پیامدهای هدف گذاری تورم
هدف گذاری تورم با تعدیل سیاست های پولی بانک مرکزی، نرخ تورم را کنترل می کند. یک وضعیت تورمی در اقتصاد به دلیل افزایش عمومی سطح قیمت کالاها و خدمات رخ می دهد. این نتیجه افزایش نقدینگی یا عرضه پول است. بنابراین، سیاست پولی ابزاری در دست بانک مرکزی برای تشدید جریان پول یا نرخ بهره است.
بانک مرکزی از اقدامات کمی مانند هدف گذاری نرخ بهره استفاده خواهد کرد. بنابراین، ذخایر نقدی بانک های تجاری برای کنترل تورم فزاینده افزایش می یابد. با این حال، افزایش نرخ بهره باعث کاهش سرعت فعالیت های اقتصادی می شود که ممکن است به افزایش بیکاری نیز منجر شود. اگرچه، هدف گذاری محدودیت های زنجیره تامین را اصلاح نمی کند. در چنین سناریویی، مقامات دولتی یا سهامداران خصوصی باید اطمینان حاصل کنند که عرضه برای محدود کردن افزایش قیمت، تقاضا را برآورده می کند.
به همین ترتیب، در مورد هدف گذاری تورم، هدف بانک های مرکزی تثبیت نرخ ارز از طریق حفظ ذخیره ارز داخلی و اکثر ارزهای قابل معامله است. ضمن تزریق پول برای اصلاح فشارهای تورمی، هدف آن تثبیت افزایش ارزش پول داخلی و برقراری تعادل بازار نرخ ارز است.
مثال
به عنوان مثال، شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) برای اقتصاد ایالات متحده در عرض ۱۲ ماه به بالاترین سطح چهار دهه اخیر در ۹٫۱ درصد رسیده است. اداره آمار کار ایالات متحده این درصد را در ژوئن ۲۰۲۲ گزارش کرد تا ثابت کند که این سقف بر نرخ تورم به دلیل افزایش مداوم سطح قیمت ها در طول ماه ها است.
فدرال رزرو هدف تورم را برای دوره بلندمدت ۲ درصد تعیین کرد. هدف گذاری تورمی توسط فدرال رزرو معیاری برای شاخص قیمت مصرف شخصی یا شاخص PCE بود. این شاخص به فدرال رزرو کمک می کند تا تورم فزاینده و روند هزینه های مصرف کننده در اقتصاد ایالات متحده را محاسبه کند. بنابراین، فدرال رزرو به طور مداوم سیاست پولی خود را تنظیم می کند تا رشد شاخص PCE را در حدود ۲٪ نگه دارد.
مزایا و معایب
اکنون اجازه دهید برخی از مزایا و معایب هدف گذاری تورمی را بررسی کنیم تا موضوع را به طور جامع درک کنیم.
مزایا | معایب |
نرخ تورم را تثبیت می کند و اقتصاد بیش از حد گرم را خنک می کند. | به دلیل شوک های خارجی باعث بروز رفتارهای سوداگرانه می شود. بنابراین، هدف گذاری نمی تواند نرخ ارز را در کوتاه مدت تثبیت کند. |
کسب و کارها، سرمایه گذاران و دولت را قادر می سازد تا با در نظر گرفتن تغییرات نرخ تورم، سرمایه گذاری ها و سیاست های خود را برنامه ریزی کنند. | تمرکز بیش از حد بر سطوح قیمت و اهداف مرتبط با عرضه پول است و ممکن است اهداف دیگر رشد اقتصادی یا بیکاری را نادیده بگیرد. |
این به حفظ یک سیاست پولی شفاف کمک می کند. | تنگناها یا کمبودهای عرضه را برطرف نمی کند. |
هدف گذاری باعث افزایش ثبات اقتصادی می شود. | هدف گذاری تورمی ممکن است انعطاف پذیری سیاست ها را محدود کند یا اقدامات سیاستی مانند محرک های مالی را محدود کند. |
ابزارهای اصلی مورد استفاده برای هدف گذاری تورم
نرخ بهره رسمی تعیین شده توسط بانک مرکزی می تواند بر تورم تأثیر بگذارد. نرخ بهره پایین تر به منظور کمک به افزایش تورم است، در حالی که نرخ های بهره بالاتر به معنای کاهش تورم است. تغییر در ذخایر الزامی سپردهها یکی دیگر از ابزارهای سیاست پولی است که برای کنترل تعداد وامها در سیستم اقتصادی استفاده میشود که بر خرید مصرفکننده و در نهایت تورم تأثیر میگذارد.
معاملات بازار آزاد همچنین برای تأثیرگذاری بر سطح قیمت ها استفاده می شود، زیرا هدف آنها افزایش یا کاهش عرضه پول در سیستم است. عرضه پول بیشتر (کمتر) که سایر شرایط برابر باشد، تورمی (تورم زدایی) در نظر گرفته می شود
عوامل کلیدی برای هدف گذاری موفقیت آمیز
بانک مرکزی برای اینکه به درستی و موفقیت آمیز هدف هدف گذاری تورمی خود را دنبال کند، باید دارای سه ویژگی مهم باشد: استقلال، اعتبار و شفافیت.
۱- استقلال بانک مرکزی
اگر بانکهای مرکزی مستقل نباشند، سیاستهای پولی ممکن است تحت تأثیر منافع سیاسی کوتاهمدت باشد که میتواند با اهداف تورمی ناسازگار باشد. برای مثال، سیاستمداران ممکن است سعی کنند اقتصاد را با چندین ابزار پولی به امید انتخاب مجدد تحریک کنند، که می تواند منجر به تورم بالاتر و شکست در دستیابی به اهداف تورمی شود که قبلاً تعیین شده است.
به همین دلیل این یک باور رایج است که بانک های مرکزی باید از نظر عملیاتی مستقل بمانند. علاوه بر این، برخی از بانک های مرکزی نیز استقلال را هدف قرار می دهند، به این معنی که آنها اهداف تورمی خود را تعیین می کنند.
۲- اعتبار بانک مرکزی
در برخی موارد، اهداف تورمی ممکن است با سایر شرایط کلان اقتصادی ناسازگار باشد. به عنوان مثال، کشوری که به شدت بدهکار است و به دنبال سطح بسیار پایینی از تورم است، ممکن است قابل اعتماد نباشد، زیرا می تواند به نفع دولت باشد که به نرخ تورم بالاتر برای کاهش ارزش واقعی بدهی متوسل شود.
۳- شفافیت بانک مرکزی
مفهوم شفافیت با مفهوم اعتبار مرتبط است. بانک مرکزی که در تصمیمات خود شفاف نباشد در نهایت اعتبار خود را از دست خواهد داد. به همین دلیل است که بسیاری از بانکهای مرکزی گزارشهای فصلی تهیه میکنند که در آن وضعیت اقتصاد و روند متغیرهایی مانند عرضه پول، بازارهای اوراق بهادار، تولید ناخالص داخلی (GDP) ، اشتغال و قیمتها را مورد بحث قرار میدهند.
۴- تحقق سیاست های تورم هدف گذاری
در برخی موارد، هدف گذاری تورمی که توسط نهادهای معتبر اندازه گیری می شود ممکن است خود تحقق باشد. اگر مردم بر این باورند که بانک مرکزی به هدف تورمی خود می رسد، شروع به عمل می کنند. برای مثال، کارگران ممکن است نیاز به افزایش دستمزد داشته باشند، حداقل مطابق با هدف تورمی مورد انتظار، که در نهایت تورم را به سمت آن سطح سوق خواهد داد.
چگونه از اهداف تورمی در سیاست پولی استفاده می شود؟
بانک های مرکزی از اهداف تورمی برای اعمال سیاست های پولی مانند تعیین نرخ بهره استفاده می کنند. قانون تیلور یک مدل اقتصادسنجی است که می گوید زمانی که نرخ تورم یا رشد تولید ناخالص داخلی بالاتر از حد مطلوب است، بانک مرکزی باید نرخ بهره را افزایش دهد و بالعکس.
آیا فدرال رزرو از هدف گذاری تورم استفاده می کند؟
از سال ۲۰۱۲، فدرال رزرو ایالات متحده نرخ تورم ۲٪ را که توسط PCE اندازه گیری شده است، هدف قرار داده است. پایین نگه داشتن تورم یکی از اهداف دوگانه فدرال رزرو به همراه سطوح بیکاری پایدار و پایین است.
معادله قانون تیلور معمولاً به صورت زیر نوشته می شود:
r = p + 0.5y + 0.5 (p – 2) + 2
جایی که:
- r = نرخ اسمی وجوه تغذیه
- پ = نرخ تورم
- y = درصد انحراف بین تولید ناخالص داخلی واقعی فعلی و روند خطی بلندمدت تولید ناخالص داخلی
این معادله نرخ تعادلی وجوه فدرال را ۲% بالاتر از تورم فرض میکند که با مجموع p (نرخ تورم) و “۲” در سمت راست منتهی میشود.
هدف تورمی معمولی چیست؟
سطح تورم ۱ تا ۲ درصد در سال به طور کلی قابل قبول در نظر گرفته می شود، در حالی که نرخ تورم بیش از ۳ تا ۴ درصد می تواند نشان دهنده یک اقتصاد بیش از حد گرم باشد. حتی نرخ های بالاتر تورم می تواند باعث کاهش ارزش پول شود.
کدام کشور برای اولین بار از هدف گذاری تورم استفاده کرد؟
نیوزلند به عنوان اولین کشوری شناخته می شود که از سال ۱۹۹۰ به صراحت از هدف گذاری تورمی برای سیاست پولی خود استفاده کرد.۵امروزه اکثر بانک های مرکزی از نوعی هدف گذاری تورم استفاده می کنند.
هدف گذاری تورم در اقتصاد امروز
ثبات قیمت ها هدف مشترک بانک های مرکزی در سطح جهان است. سیاستهای هدفگذاری تورم عموماً زیربنای سیاستهای کلان اقتصادی و پولی هستند. این باور مشترک در میان اکثر بانکهای مرکزی و دولتها وجود دارد که بهترین راه برای تضمین ثبات قیمت یا سطح کنترلشده تورم، تعیین یک هدف تورمی و دستیابی به آن از طریق استفاده از ابزارهای سیاست پولی است. این ابزارها شامل نرخ بهره، ذخایر الزامی و معاملات بازار باز است
هدف گذاری تورم در مقابل هدف گذاری پولی
تورم هدفمند به معنای کنترل تغییرات سطح عمومی قیمت یک اقتصاد توسط بانک مرکزی است. از سوی دیگر، هدف گذاری پولی راهی برای مدیریت کل پولی، یعنی کل حجم پول در گردش در اقتصاد است. بنابراین، به ویژه بر نرخ تورم تمرکز نمی کند، بلکه هدف آن کنترل عرضه پول در اقتصاد است.
با این حال، هدف گذاری پولی به طور غیرمستقیم با کنترل عرضه پول، نرخ تورم را کنترل می کند. به همین ترتیب، تثبیت نرخ ارز یک واسطه در فرآیند هدف گذاری پولی بانک مرکزی است. این امر مستلزم حفظ ذخایر ارزی نزد بانک مرکزی و تزریق ارز داخلی به بازار در صورت لزوم است.
یک سیاست پولی همچنین بر بازارهای پولی متمرکز است که در آن معاملات بزرگ بین مؤسسات مالی و دولت ها یا شرکت ها رخ می دهد. در نتیجه پول از طریق ایجاد اعتبار چند برابر می شود و رشد می کند. از این رو، بانک مرکزی بر کنترل رشد پول تمرکز می کند، که آن نیز واسطه ای برای هدف سیاست پولی نرخ تورم پایین و باثبات است.
نتیجه
هدف گذاری تورم رویکردی مبتنی بر اهداف برای سیاست پولی است که به موجب آن بانک مرکزی به دنبال نرخ تورم سالانه خاصی برای اقتصاد یک شهرستان است (معمولاً حدود ۲٪ یا ۳٪ در سال). سپس بانک مرکزی می تواند از طیفی از اقدامات سیاستی مانند تعیین نرخ بهره یا عملیات بازار باز برای حفظ آن هدف استفاده کند.
تحقیقات نشان میدهد که با اتخاذ هدفگذاری تورمی، اقتصادها انعطافپذیرتر و قیمتها پایدارتر میشوند. اگرچه برخی از اقتصاددانان این معیار را ناکارآمد میدانند. به عنوان مثال، در دهه پس از بحران مالی ۲۰۰۸، زمانی که تورم برای سالها در بسیاری از کشورها بسیار کمتر از نرخ هدف بود. اخیراً، تورم در سراسر جهان در سال ۲۰۲۲ از نرخ هدف بالاتر رفته است.
سوالات متداول
هدف گذاری تورمی انعطاف پذیر چیست؟
این بدان معناست که هدف بانکهای مرکزی حفظ نرخ تورم در یک محدوده است اما اطمینان حاصل میشود که تورم شناورتر به هدف است. این هدف گذاری انعطاف پذیر همچنین با حفظ دقیق نرخ تورم، بلکه به شناور شدن آن امکان رشد اقتصادی را می دهد.
چرا هدف گذاری تورمی مهم است؟
مدیریت عرضه و رشد پول در یک اقتصاد برای محدود کردن نقدینگی بیش از حد در دست عموم مهم است. مشکل مازاد تقاضا و عرضه کم به دلیل کمبود منابع رخ می دهد. بنابراین، باعث میشود که پول بیش از حد به دنبال کالاهای بسیار کم باشد که سطح عمومی قیمت را افزایش میدهد. علاوه بر این، هزینه ها را برای مشاغل، دولت ها و مصرف کنندگان افزایش می دهد و سطح تولید و مصرف را محدود می کند. از این طریق باعث رشد اقتصادی، پایین نگه داشتن بیکاری و تشویق صادرات می شود.
دو اشکال بالقوه هدف گذاری تورمی چیست؟
اولاً، هدف گذاری تورمی فشار زیادی بر اهداف مرتبط با تورم وارد می کند و اهداف مهم دیگر مانند رشد اقتصادی و بیکاری پایین را نادیده می گیرد. ثانیاً، هدفگذاری تورم، اقدامات سیاستی مانند یارانهها یا انواع دیگر محرکهای مالی را محدود میکند، که بخشهای حاشیهای خاص جامعه را برای زنده ماندن در شرایط بحرانی هدف قرار میدهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.