پول گرایی در مقابل کینزیسم
تفاوت پول گرایی و کینزیسم Monetarism vs Keynesianism
تفاوت اصلی بین پول گرایی و کینزیسم از دیدگاه های بسیار متفاوت در مورد اقتدار و ابزار حفظ ثبات اقتصادی در یک کشور ناشی می شود. پول گرایی حول جریان ورود پول به اقتصاد می چرخد، در حالی که کینزیسم از کنترل تقاضا برای کالاها و خدمات حمایت می کند.
پول گرایان بر این باورند که کنترل عرضه پول در اقتصاد می تواند به مدیریت تورم و در نتیجه تقاضا برای کالاها و خدمات کمک کند. در مقابل، کینزی ها از سرمایه گذاری دولت در زیرساخت ها و سایر خدمات برای ایجاد اشتغال و در نتیجه تقاضای بیشتر حمایت کردند. به همین ترتیب، آنها استدلال کردند که این تقاضا محرک اصلی تمام فعالیت های اقتصادی است.
پول گرایی چیست؟
پول گرایی یک مکتب فکری اقتصادی است که در دهه ۱۹۷۰ تأثیرگذار شد. میلتون فریدمن، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، بزرگترین طرفدار اصول پول گرایی در آن دوره بود. یک مستأجر کلیدی تفکر اقتصادی پول گرایی این است که عرضه پول محرک اصلی فعالیت اقتصادی یک کشور است. از این رو، دولت ها و بانک های مرکزی می توانند با اولویت دادن به سیاست های پولی، اقتصاد را تثبیت کنند.
از نظر آنها، افزایش مداوم عرضه پول با سرعت قابل پیش بینی می تواند تقاضا برای کالاها و خدمات را در بازار افزایش دهد. علاوه بر این، اگر تقاضا برای کالاها یا خدمات افزایش یابد، منجر به اشتغال بیشتر و دستمزد بهتر می شود. با این حال، یک سرعت قابل پیش بینی ممکن است به طور مداوم در بسیاری از شرایط اقتصادی قابل دستیابی نباشد.
در حالی که مدل کینزی مبادله بین بیکاری و تورم را استدلال می کرد، پول گرایان به راحتی این مفهوم را نادیده می گیرند. بر اساس منطق آنها، یک سیاست پول گرایی احتمالاً بیشتر در مورد مدیریت تورم وسواس دارد تا بیکاری در دوران رکود. پول گرایان نیز به طور متعارف از مهار مداخله دولت در اقتصاد حمایت می کردند و فعالانه دولت ها را به عقب راندن سوق دادند و در عین حال به بانک های مرکزی اجازه دادند تا تلاش ها را در مدیریت اقتصاد رهبری کنند. در نتیجه،سیاست های پولیبه طور گسترده ای به عنوان ابزار اصلی اقتصاد کلان برای بسیاری از اقتصادهای جهان امروز پذیرفته شده است.
کینزیسم چیست؟
جان مینارد کینز، اقتصاددان بریتانیایی، نظریه اقتصادی کینزی را در پاسخ به این نظریه توسعه داد. افسردگی شدیدکه اقتصاد داخلی را قبل از جنگ جهانی دوم ویران کرد. کینز از مخارج بیشتر دولت و کاهش مالیات ها در مواجهه با مشکلات اقتصادی حمایت می کرد تا طرف تقاضای اقتصاد داخلی را تحریک کند.
به عبارت دیگر، کینزیها مدافعان آشکاری هستند که بر خلاف پول گرایان که از کاهش نقش دولت حمایت میکردند، مسئولیت تثبیت اقتصاد از طریق اقدامات مالی را برعهده دارد. آنها استدلال می کنند که یک اقتصاد در مشکل به مسیر نزولی خود ادامه می دهد مگر اینکه دولت به طور فعال به ارتقای تقاضای مصرف کننده علاقه نشان دهد. علاوه بر این، هنگامی که در رکود هستند مردم تمایل به وحشت دارند و هزینه های خود را کاهش می دهند تا در پول خود صرفه جویی کنند. کینزیسم
کینزی ها بر این باورند که این می تواند بدتر شدن متناقض تولید اقتصادی ایجاد کند. به همین دلیل است که دولت باید بهبود یابدتقاضای کلاز طریق مداخله به موقع به عبارت دیگر، افزایش تقاضا باعث می شود که تامین کنندگان بیشتر تولید کنند که احتمالاً منجر به فرصت های شغلی بیشتر و ایجاد سود برای آنها می شود.
برخلاف پول گرایان، کینزی ها به جای مدیریت تورم، بیشتر به سمت کاهش بیکاری گرایش داشتند. با وجود اینکه کینزیها اهمیت پول را در تثبیت اقتصاد میپذیرند، اما این ایده را رد میکنند که نیازی به هیچ گونه اقدام مالی وجود ندارد.
جدول مقایسه ای
پول گرایی | کینزیسم | |
---|---|---|
تکامل و روزهای اولیه | در دهه ۱۹۷۰ اهمیت پیدا کرد | در دهه ۱۹۳۰ پس از رکود بزرگ تکامل یافت |
حامی اصلی | میلتون فریدمن | جان مینارد کینز |
علت رکود اقتصادی | عرضه پول ناکافی | کمبود هزینه های دولتی |
سیاست مالی | عرضه پول تولید کننده هر گونه رشد اقتصادی معنادار است | سیاستهای مالی انبساطی میتواند تقاضا را در اقتصاد آسیبدیده از رکود تحریک کند |
استقراض دولت | دولت ها باید به دنبال اجرای یک بودجه متعادل باشند. | از آنجایی که سرمایهگذاری خصوصی در رکود کاهش مییابد، دولتها باید برای جبران هزینههای خصوصی بیشتر وام بگیرند. |
دستمزد | قانونگذاران و اتحادیههای کارگری مانع از انعطافپذیر نگه داشتن دستمزدها توسط بازارهای آزاد میشوند | دستمزدها ذاتاً چسبنده هستند و از این رو می توانند در طول یک روند نزولی منجر به بیکاری شوند |
محور سیاست اقتصادی | تورم و نرخ بهره محور کار آنهاست | بیکاری، دستمزد و تقاضا اصول اصلی آنها را تشکیل می دهد |
ازدحام کردن | ازدحام به دلیل استقراض دولت | ایده ازدحام کردن را رد می کند |
بیکاری | نرخ بیکاری طبیعی ناشی از عرضه | بیکاری به دلیل کمبود تقاضا |
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.