مالتوسگرایی چیست؟
مالتوسگرایی Malthusianism
مالتوسگرایی (Malthusianism) یک مکتب فکری و نظریه اقتصادی-اجتماعی است که بر اساس ایدههای توماس رابرت مالتوس، اقتصاددان و جمعیتشناس بریتانیایی قرن هجدهم و نوزدهم، شکل گرفته است. این نظریه بر رابطه بین رشد جمعیت و محدودیت منابع، بهویژه منابع غذایی، تمرکز دارد و استدلال میکند که رشد سریع جمعیت میتواند به بحرانهایی مانند قحطی، فقر و بیماری منجر شود، مگر اینکه اقدامات پیشگیرانهای برای کنترل جمعیت یا افزایش منابع انجام شود.
مالتوسگرایی نهتنها در زمان خود تأثیرگذار بود، بلکه در قرنهای بعدی نیز در بحثهای مربوط به پایداری، محیطزیست، اقتصاد و سیاستگذاری نقش مهمی ایفا کرد. در ادامه، بهصورت جامع و مفصل به مفهوم مالتوسگرایی، ریشههای تاریخی، اصول، کاربردها، انتقادات و تأثیرات آن در دنیای مدرن پرداخته خواهد شد.
نئومالتوسیانیسم
نئومالتوسیانیسم نسخهی جدیدی از این تفکر است که تاکید میکند باید برنامهریزی جمعیتی صورت گیرد تا منابع برای نسل فعلی و آینده کافی باشد و محیط زیست هم حفظ شود. این گروهها بهویژه از کنترل زاد و ولد (مثلاً با استفاده از وسایل پیشگیری) حمایت میکنند، بر خلاف مالتوس که فقط خویشتنداری جنسی (پرهیز از رابطه جنسی) را مجاز میدانست چون با روشهای مصنوعی مخالف بود.
پیشزمینه تاریخی
مالتوسگرایی در بستر تاریخی اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم شکل گرفت، زمانی که اروپا با تغییرات عمیق اجتماعی و اقتصادی ناشی از انقلاب صنعتی مواجه بود. در این دوره، افزایش جمعیت در شهرها و مناطق روستایی، همراه با فقر و مشکلات اجتماعی، توجه متفکران را به مسائل جمعیتی جلب کرد. توماس مالتوس، که تحت تأثیر بحثهای فلسفی و اقتصادی زمان خود بود، نظریهاش را بهعنوان پاسخی به دیدگاههای خوشبینانه متفکرانی مانند ویلیام گادوین و مارکی دو کندورسه ارائه کرد.
این متفکران معتقد بودند که پیشرفت انسانی و فناوری میتواند مشکلات اجتماعی را حل کند و به جامعهای آرمانی منجر شود. مالتوس، در مقابل، دیدگاهی محتاطانهتر و واقعگرایانه ارائه کرد و هشدار داد که محدودیتهای طبیعی مانع از تحقق چنین آرمانهایی میشوند.
مالتوسگرایی همچنین به بحثهای سیاسی زمان خود، مانند قوانین حمایت از فقرا (Poor Laws) در انگلستان، مرتبط بود. مالتوس معتقد بود که این قوانین با تشویق زادوولد در میان طبقات فقیر، مشکلات اقتصادی و اجتماعی را تشدید میکنند.
توماس مالتوس در سال 1798 کتابی با عنوان “رسالهای درباره اصل جمعیت” (An Essay on the Principle of Population) منتشر کرد. او در این کتاب استدلال کرد که:
- جمعیت تمایل دارد با نرخ هندسی رشد کند (۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، …).
- تولید غذا تنها میتواند با نرخ حسابی افزایش یابد (۲، ۴، ۶، ۸، ۱۰، …).
نتیجهای که مالتوس گرفت این بود که جمعیت خیلی زود از منابع غذایی موجود پیشی میگیرد و در نتیجه، جامعه با بحرانهای متعددی مواجه خواهد شد.
اصول کلیدی مالتوسگرایی
مالتوسگرایی بر چند اصل اساسی استوار است که از نظریه اصلی مالتوس در رسالهای در باب اصل جمعیت استخراج شدهاند:
-
رشد تصاعدی جمعیت: اگر هیچ محدودیتی وجود نداشته باشد، جمعیت انسانی بهصورت تصاعدی رشد میکند (مثلاً 1، 2، 4، 8، 16). این رشد به دلیل نرخ زادوولد بالا و تمایل طبیعی انسان به تولید مثل است.
-
رشد خطی منابع: منابع غذایی و سایر منابع مورد نیاز برای بقا، مانند زمین کشاورزی، تنها بهصورت حسابی افزایش مییابند (مثلاً 1، 2، 3، 4، 5). این به دلیل محدودیتهای طبیعی، مانند ظرفیت زمین و فناوری کشاورزی، است.
-
عدم تعادل و بحران: تفاوت در سرعت رشد جمعیت و منابع منجر به فشار بر منابع موجود میشود. این فشار میتواند به بحرانهایی مانند قحطی، بیماری، فقر یا جنگ منجر شود.
-
موانع رشد جمعیت: مالتوس دو نوع مانع برای کنترل رشد جمعیت شناسایی کرد:
-
موانع پیشگیرانه (Preventive Checks): اقداماتی آگاهانه که رشد جمعیت را کاهش میدهند، مانند ازدواج دیرهنگام، تجرد یا کنترل زادوولد از طریق روشهای پیشگیری.
-
موانع مثبت (Positive Checks): عواملی غیرارادی که بهطور طبیعی یا اجتماعی جمعیت را کاهش میدهند، مانند قحطی، بیماریهای همهگیر، جنگ یا مرگومیر بالا به دلیل فقر.
-
-
تعادل طبیعی: مالتوس معتقد بود که وقتی جمعیت بیش از حد رشد کند، موانع مثبت یا پیشگیرانه بهطور خودکار یا از طریق اقدامات انسانی فعال میشوند و جمعیت را به سطحی پایدار بازمیگردانند.
در ویرایشهای بعدی کتابش (بهویژه ویرایش دوم در سال 1803)، مالتوس تأکید بیشتری بر موانع پیشگیرانه کرد و پیشنهاد داد که آموزش و آگاهی میتوانند به جوامع کمک کنند تا از طریق کنترل آگاهانه زادوولد از بحرانهای جمعیتی جلوگیری کنند.
تکامل مالتوسگرایی
مالتوسگرایی در طول زمان تکامل یافت و به فراتر از ایدههای اولیه مالتوس گسترش یافت. در قرن نوزدهم و بیستم، این نظریه بهعنوان چارچوبی برای تحلیل مسائل جمعیتی، اقتصادی و زیستمحیطی مورد استفاده قرار گرفت. برخی از جنبههای تکاملیافته مالتوسگرایی عبارتند از:
-
نومالتوسگرایی (Neo-Malthusianism): در اواخر قرن نوزدهم، گروهی از متفکران، که به نومالتوسگرایان معروف شدند، ایدههای مالتوس را با تأکید بر کنترل آگاهانه زادوولد از طریق روشهای پیشگیری مدرن، مانند وسایل ضدبارداری، گسترش دادند. نومالتوسگرایی بر توانمندسازی افراد، بهویژه زنان، برای مدیریت تعداد فرزندان تأکید داشت و نقش مهمی در جنبشهای تنظیم خانواده ایفا کرد.
-
کاربرد در بومشناسی: در قرن بیستم، مالتوسگرایی به بحثهای زیستمحیطی وارد شد و مفهوم «ظرفیت تحمل» (Carrying Capacity) زمین، که به توانایی محیطزیست برای پشتیبانی از جمعیت انسانی اشاره دارد، از ایدههای مالتوس الهام گرفت.
-
تأثیر بر سیاستگذاری: مالتوسگرایی به سیاستهای کنترل جمعیت، مانند برنامههای تنظیم خانواده در کشورهای در حال توسعه، و سیاستهای زیستمحیطی برای مدیریت منابع طبیعی کمک کرد.
مالتوسگرایی و فقر
یکی از پیامدهای کلیدی مالتوسگرایی، پیوند آن با فقر و نابرابری است. مالتوس اعتقاد داشت که کمک به فقرا (مثلاً از طریق دولت یا خیریهها) ممکن است در بلندمدت نتیجه معکوس بدهد، زیرا باعث کاهش عوامل بازدارنده و در نتیجه افزایش بیشتر جمعیت خواهد شد. بنابراین، برخی منتقدان او را به بیرحمی و ضدیت با سیاستهای رفاه اجتماعی متهم کردهاند.
تأثیرات مالتوسگرایی
مالتوسگرایی تأثیرات عمیقی بر حوزههای مختلف علمی، اجتماعی و سیاسی داشته است:
- تأثیر بر اقتصاد: مالتوسگرایی یکی از پایههای اقتصاد کلاسیک بود و بر اقتصاددانانی مانند دیوید ریکاردو تأثیر گذاشت. این نظریه به تحلیل قانون بازده نزولی در کشاورزی و بحثهای مربوط به توزیع ثروت و فقر کمک کرد. مالتوسگرایان معتقد بودند که رشد جمعیت میتواند به کاهش دستمزدها و افزایش فقر منجر شود، زیرا نیروی کار اضافی تقاضا برای منابع را افزایش میدهد.
- تأثیر بر زیستشناسی و نظریه تکامل: ایدههای مالتوس مستقیماً بر چارلز داروین و آلفرد راسل والاس، بنیانگذاران نظریه تکامل، تأثیر گذاشت. داروین پس از خواندن رساله مالتوس متوجه شد که رقابت برای منابع محدود در طبیعت میتواند به انتخاب طبیعی منجر شود، که اساس نظریه تکامل او شد.
- تأثیر بر سیاستگذاری: مالتوسگرایی در سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی، بهویژه در انگلستان قرن نوزدهم، نقش داشت. مالتوس مخالف قوانین حمایت از فقرا بود و معتقد بود که این قوانین با تشویق زادوولد، مشکلات فقر را تشدید میکنند. این دیدگاه به اصلاحات اجتماعی، مانند قانون فقرای جدید (New Poor Law) در سال 1834، کمک کرد. در قرن بیستم، مالتوسگرایی به سیاستهای تنظیم خانواده در کشورهای در حال توسعه، مانند سیاست تکفرزندی در چین (1979–2015)، و برنامههای آگاهیبخشی درباره کنترل جمعیت الهام بخشید.
- تأثیر بر بومشناسی و پایداری: مالتوسگرایی در قرن بیستم به بحثهای مربوط به پایداری زیستمحیطی و محدودیت منابع وارد شد. متفکرانی مانند گرت هاردین، که نظریه «تراژدی منابع مشترک» را مطرح کرد، از ایدههای مالتوس الهام گرفتند. این نظریه به تحلیل مسائل زیستمحیطی، مانند تغییرات اقلیمی، جنگلزدایی و ماهیگیری بیش از حد، کمک کرد.
انتقادات به مالتوسگرایی
با وجود تأثیرگذاری تاریخی آن، نظریه مالتوس از زمان انتشار تا به امروز با انتقادات جدی روبرو بوده است:
-
نادیده گرفتن پیشرفت تکنولوژی: مهمترین انتقاد این است که مالتوس توانایی انسان در نوآوری و پیشرفت تکنولوژی را دست کم گرفته بود.
- انقلاب سبز: در قرن بیستم، پیشرفتهای عظیم در کشاورزی (مانند بذر پرمحصول، کود شیمیایی، آفتکشها و روشهای نوین آبیاری) که به “انقلاب سبز” معروف شد، تولید مواد غذایی را به میزان قابل توجهی افزایش داد و از وقوع قحطیهای گسترده مالتوسی در بسیاری از مناطق جلوگیری کرد.
- نوآوری در سایر منابع: فناوریهای جدید در زمینه انرژی، آب شیرینکن و سایر منابع نیز توانستهاند محدودیتهای اولیه را تا حدی رفع کنند.
-
نادیده گرفتن توزیع ناعادلانه منابع: بسیاری از منتقدان، به ویژه متفکران سوسیالیست مانند کارل مارکس، استدلال کردند که مشکل اصلی، کمبود مطلق منابع نیست، بلکه توزیع ناعادلانه آنهاست. به گفته آنها، فقر و گرسنگی نتیجه سیستمهای اقتصادی ناعادلانه است که ثروت را در دست عدهای معدود متمرکز میکند، نه صرفاً افزایش جمعیت.
-
مدل “گذار جمعیتی” (Demographic Transition Model): این مدل نشان میدهد که در بسیاری از جوامع، با گذار از مراحل توسعه، نرخ زاد و ولد به طور طبیعی کاهش مییابد. در ابتدا، با پیشرفتهای بهداشتی و پزشکی، نرخ مرگ و میر کاهش مییابد و جمعیت افزایش مییابد. اما در مرحله بعدی، با افزایش سواد (به ویژه در میان زنان)، شهرنشینی، دسترسی به خدمات بهداشتی و تنظیم خانواده، و تغییر ارزشهای اجتماعی، نرخ زاد و ولد نیز کاهش مییابد و جمعیت به سمت ثبات یا حتی کاهش پیش میرود. مالتوس این روند را پیشبینی نکرده بود.
-
اهمیت سرمایه انسانی: نظریه مالتوس، انسانها را بیشتر به عنوان مصرفکنندگان منابع میدید تا تولیدکنندگان. در حالی که افزایش جمعیت میتواند به معنای افزایش نیروی کار، نوآوری و تواناییهای خلاقانه برای حل مشکلات باشد.
-
سیاستهای ناموفق و غیراخلاقی: برخی سیاستهای مبتنی بر مالتوسگرایی، مانند سیاست تکفرزندی در چین یا برنامههای عقیمسازی اجباری در برخی کشورها، به دلیل نقض حقوق بشر و پیامدهای اجتماعی منفی، به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
درسهای مالتوسگرایی
مالتوسگرایی درسهای مهمی برای بشریت ارائه میدهد:
- اهمیت برنامهریزی: مالتوسگرایی بر ضرورت برنامهریزی آگاهانه برای مدیریت جمعیت و منابع تأکید دارد.
- محدودیتهای طبیعی: این نظریه یادآوری میکند که منابع زمین محدود هستند و استفاده ناپایدار از آنها میتواند به بحران منجر شود.
- نقش آموزش: تأکید مالتوس بر موانع پیشگیرانه نشان میدهد که آموزش و آگاهی میتوانند به جوامع کمک کنند تا از مشکلات جمعیتی و زیستمحیطی جلوگیری کنند.
- تعادل بین جمعیت و منابع: مالتوسگرایی بر اهمیت ایجاد تعادل بین نیازهای انسانی و ظرفیتهای طبیعی زمین تأکید دارد.
مالتوسگرایی نوین (Neo-Malthusianism)
با وجود انتقادات، ایدههای مالتوس هرگز به طور کامل از بین نرفتهاند. “مالتوسگرایی نوین” به جریانی اشاره دارد که نگرانیهای مالتوس را با در نظر گرفتن محدودیتهای زیستمحیطی سیاره زمین و تأثیر انسان بر آن، دوباره مطرح میکند. مالتوسیهای نوین استدلال میکنند که اگرچه فناوری ممکن است تولید منابع را افزایش دهد، اما این افزایش دارای محدودیتهایی است و فشار جمعیت بر اکوسیستمها (آب و هوا، تنوع زیستی، آلودگی) واقعی است. آنها بر این باورند که رشد بیپایان در یک سیاره محدود غیرممکن است و چالشهای زیستمحیطی فعلی (مانند تغییرات اقلیمی، کمبود آب، و تخریب جنگلها) شواهدی از این فشار هستند.
این دیدگاه بر اهمیت موارد زیر تأکید میکند:
- کنترل جمعیت: به صورت داوطلبانه و از طریق آموزش و دسترسی به تنظیم خانواده.
- توسعه پایدار: بهرهبرداری از منابع به گونهای که نیازهای نسلهای کنونی و آینده را تأمین کند.
- کاهش مصرف: به ویژه در کشورهای توسعه یافته.
مالتوسگرایی در دنیای مدرن
با وجود انتقادات، مالتوسگرایی همچنان در بحثهای مدرن درباره پایداری، تغییرات اقلیمی و مدیریت منابع اهمیت دارد. برخی از کاربردهای معاصر مالتوسگرایی عبارتند از:
- تغییرات اقلیمی: محدودیت منابع آب، غذا و انرژی در بسیاری از مناطق جهان، همراه با تأثیرات تغییرات اقلیمی بر کشاورزی، شباهت زیادی به هشدارهای مالتوس درباره عدم تعادل بین جمعیت و منابع دارند. مفهوم ظرفیت تحمل زمین، که از ایدههای مالتوس سرچشمه میگیرد، در تحلیل تأثیرات زیستمحیطی رشد جمعیت نقش کلیدی دارد.
- سیاستهای تنظیم خانواده: برنامههای کنترل جمعیت در کشورهای در حال توسعه، مانند آموزش درباره تنظیم خانواده و ارائه وسایل پیشگیری از بارداری، بهنوعی ادامه ایدههای مالتوس درباره موانع پیشگیرانه هستند. این برنامهها به کاهش نرخ رشد جمعیت در بسیاری از مناطق کمک کردهاند.
- پایداری و توسعه: مالتوسگرایی به بحثهای مدرن درباره توسعه پایدار کمک کرده است. سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و بانک جهانی در برنامهریزیهای خود به تعادل بین رشد جمعیت، مصرف منابع و حفاظت از محیطزیست توجه دارند.
- بحثهای اخلاقی: ایدههای مالتوسگرایی در بحثهای اخلاقی درباره توزیع منابع، مهاجرت و نابرابری جهانی مطرح هستند. به عنوان مثال، آیا کشورهای ثروتمند باید منابع بیشتری را با کشورهای فقیرتر به اشتراک بگذارند؟ این سؤالات ریشه در دیدگاههای مالتوس درباره محدودیت منابع دارند.
جایگاه مالتوسگرایی در نظریههای توسعه
در بحثهای مربوط به توسعه اقتصادی و انسانی، نظریه مالتوسگرایی بهعنوان یکی از نظریههای سنتی مطرح است. در مقابل، نظریههای مدرنتر مانند مدلهای رشد درونزا، تأکید بیشتری بر سرمایه انسانی، بهرهوری، فناوری و نهادها دارند و نقش جمعیت را بهصورت پیچیدهتری تحلیل میکنند.
با این حال، دغدغههای مالتوس درباره پایداری منابع و خطرات رشد جمعیت هنوز در بسیاری از مباحث توسعهای، محیط زیستی و اقتصادی مطرح است.
نومالتوسگرایی و تفاوتهای آن
نومالتوسگرایی، که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت، نسخهای اصلاحشده از مالتوسگرایی است که بر کنترل آگاهانه زادوولد تأکید دارد. برخلاف مالتوس، که بیشتر بر موانع مثبت و پیشگیرانه سنتی (مانند ازدواج دیرهنگام) تمرکز داشت، نومالتوسگرایان از روشهای مدرن پیشگیری، مانند وسایل ضدبارداری، حمایت کردند. آنها همچنین بر نقش آموزش، برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان تأکید داشتند، زیرا معتقد بودند که این عوامل میتوانند نرخ زادوولد را کاهش دهند.
نومالتوسگرایی در جنبشهای تنظیم خانواده، مانند سازمانهایی که در قرن بیستم برای ترویج کنترل جمعیت فعالیت میکردند، نقش مهمی ایفا کرد. این جنبشها به کاهش نرخ رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای در حال توسعه کمک کردند.
جمعبندی
مالتوسگرایی یک نظریه بحثبرانگیز است که تأثیر عمیقی بر اندیشه اقتصادی، اجتماعی، و زیستمحیطی گذاشته است. توماس مالتوس با طرح این ایده که جمعیت تمایل به رشد سریعتر از منابع دارد، زنگ خطر را در مورد محدودیتهای منابع و پتانسیل فقر و فلاکت به صدا درآورد. اگرچه بسیاری از پیشبینیهای او به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییرات اجتماعی (مانند گذار جمعیتی) به طور کامل محقق نشد، اما هسته اصلی نگرانی او درباره رابطه بین رشد جمعیت و منابع محدود همچنان مرتبط باقی مانده است.
امروزه، بحث نه تنها بر “انفجار جمعیت” بلکه بر “فشار بر منابع”، “ردپای اکولوژیکی” انسان، و “ظرفیت تحمل سیاره” متمرکز است. مالتوسگرایی نوین، با رویکردی پیچیدهتر، به ما یادآوری میکند که هرچند انسانها توانایی نوآوری دارند، اما زمین دارای محدودیتهایی است که باید در نظر گرفته شود تا آیندهای پایدار برای بشریت رقم بخورد.
سؤالات متداول
۱. مالتوسگرایی چیست و چه مفهومی دارد؟
مالتوسگرایی یک نظریه اقتصادی-اجتماعی است که توسط توماس مالتوس ارائه شد و هشدار میدهد که رشد جمعیت از رشد منابع غذایی سریعتر است و در نتیجه میتواند منجر به فقر، گرسنگی و بحرانهای اجتماعی شود.
۲. نظریه مالتوس چه زمانی مطرح شد؟
این نظریه در سال 1798، در کتاب «رسالهای درباره اصل جمعیت» برای نخستین بار منتشر شد.
۳. مالتوس چگونه رشد جمعیت و منابع را مقایسه میکرد؟
او معتقد بود که جمعیت با نرخ هندسی (تصاعدی) رشد میکند، در حالی که منابع غذایی با نرخ حسابی (خطی) افزایش مییابند.
۴. مالتوس چه راهحلهایی برای کنترل رشد جمعیت پیشنهاد میداد؟
او دو نوع راهحل پیشنهاد داد:
- عوامل پیشگیرنده مثل تأخیر در ازدواج یا کنترل موالید
- عوامل بازدارنده مثل قحطی، جنگ، بیماری و مرگومیر
۵. آیا پیشبینیهای مالتوس درست از آب درآمد؟
تا حد زیادی خیر. پیشرفت فناوری، افزایش بهرهوری کشاورزی و سیاستهای کنترل جمعیت باعث شدند بسیاری از پیشبینیهای او محقق نشوند.
۶. تفاوت مالتوسگرایی کلاسیک و مالتوسگرایی نوین چیست؟
مالتوسگرایی کلاسیک بر کمبود غذا و فقر تمرکز داشت، اما مالتوسگرایی نوین بیشتر بر بحرانهای زیستمحیطی، کمبود انرژی، و پایداری منابع طبیعی تأکید دارد.
۷. منتقدان مالتوس چه نظری دارند؟
منتقدان میگویند مالتوس تأثیر فناوری، نظامهای توزیع منابع، و نقش نهادهای اجتماعی را نادیده گرفت. همچنین او از کمک به فقرا انتقاد میکرد، که باعث بحثهای اخلاقی شد.
۸. نظریه مالتوس چه تأثیری بر سیاستگذاریها داشته است؟
در برخی دورهها، مانند دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، نظریه مالتوسگرایی تأثیر زیادی بر سیاستهای کنترل جمعیت، برنامهریزی خانواده و محیط زیست گذاشت.
۹. آیا امروزه هنوز هم دیدگاه مالتوسگرایانه وجود دارد؟
بله، نگرانی درباره رشد جمعیت، تخریب محیطزیست، کمبود منابع آب و انرژی، همچنان طرفدارانی دارد که رویکردی مشابه مالتوسگرایی نوین اتخاذ کردهاند.
۱۰. رابطه مالتوسگرایی با فقر چیست؟
مالتوس معتقد بود که افزایش جمعیت فشار بر منابع را بیشتر کرده و باعث فقر میشود. او حتی استدلال میکرد که کمک به فقرا ممکن است مشکل را بدتر کند، چون باعث افزایش بیشتر جمعیت خواهد شد.
۱۱. آیا مالتوس به رشد اقتصادی خوشبین بود؟
خیر. او نسبت به توانایی جامعه برای تولید منابع کافی برای جمعیت در حال رشد بدبین بود و به نوعی دیدگاه بدبینانه نسبت به آینده اقتصادی و اجتماعی داشت.
۱۲. آیا نظریه مالتوس کاربردی در ایران دارد؟
در ایران، مانند بسیاری از کشورها، بحثهایی درباره جمعیت، منابع آب، امنیت غذایی و توسعه پایدار وجود دارد که بهطور غیرمستقیم به مسائل مورد بحث در نظریه مالتوس مربوط میشود.



دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.