انواع نمودارهای قیمتی در فارکس کدام اند؟ کاربرد و ویژگی ها
نمودارهای قیمتی بر مبنای زمان در فارکس
نمودارهای قیمتی را میتوان قلب تپنده تحلیل تکنیکال دانست. این نمودارها بهصورت گرافیکی روند حرکت قیمت داراییهای مختلف از جمله سهام، ارزهای دیجیتال، جفتارزهای فارکس، شاخصها و سایر ابزارهای مالی را نمایش میدهند. در گذشته، این نمودارها به شکل دستی روی کاغذ ترسیم میشدند، اما با پیشرفت فناوری، سیستمهای کامپیوتری توانستهاند این فرایند را دیجیتالی و خودکار کنند.
در بازارهای مالی، قیمت داراییها دائماً در حال نوسان است؛ گاهی افزایش مییابد و گاهی کاهش. برای درک این تغییرات و تحلیل روند بازار، دسترسی به تاریخچه قیمت هر دارایی ضروری است. نمودارهای قیمتی یکی از بهترین ابزارها برای ثبت این تاریخچه هستند. این نمودارها، اطلاعات قیمت را به شکلی بصری و ملموس ارائه میدهند و استفاده از آنها را برای معاملهگران سادهتر میسازند.
انواع مختلفی از نمودارها برای نمایش قیمتها وجود دارد که پرکاربردترین آنها شامل نمودار شمعی، میلهای و خطی است. البته، تحلیل تکنیکال به این سه نوع محدود نمیشود و نمودارهایی مانند رنکو و کاگی نیز در برخی موارد مورد استفاده قرار میگیرند. در این مطلب، تمامی این نمودارها را بهصورت جامع بررسی خواهیم کرد تا با ویژگیها و کاربرد هر یک آشنا شوید.
تاریخچه شکل گیری نمودارهای قیمتی
در قرن هفدهم میلادی، با ظهور بازارهای مالی مدرن در اروپا، معاملهگران از روشهای ابتدایی برای ثبت تغییرات قیمت استفاده میکردند. اولین نمودارهای قیمتی به شکل ساده و دستی طراحی میشدند و بیشتر برای ثبت قیمتهای پایانی روزانه به کار میرفتند. با گذشت زمان و توسعه فناوریهای چاپ، روشهای بهتری برای نمایش دادهها معرفی شد.
در اواخر قرن نوزدهم، چارلز داو، یکی از بنیانگذاران تحلیل تکنیکال، اصول اولیه تحلیل بازار را معرفی کرد و تأکید کرد که قیمتها در نمودارها الگوهایی ایجاد میکنند که میتوانند برای پیشبینی روندها به کار روند. پس از او، با گسترش روشهای آماری و ریاضی، انواع نمودارها مانند نمودار خطی، میلهای و شمعی ایجاد شدند.
نمودارهای شمعی، که امروزه یکی از محبوبترین انواع نمودارهای قیمتی هستند، در اصل از ژاپن سرچشمه گرفته و در قرن هفدهم توسط تاجری به نام هوما مونهیسا برای تحلیل بازار برنج مورد استفاده قرار میگرفتند. این نمودارها اطلاعات جامعی شامل قیمت باز، بسته، بالا و پایین را در یک دوره زمانی ارائه میدهند.
در قرن بیستم، با ظهور رایانهها و نرمافزارهای تحلیل بازار، دسترسی به دادههای قیمتی بهبود یافت و انواع نمودارهای پیشرفتهتر مانند هیکن آشی، رنکو و کاگی به کار گرفته شدند. این ابزارها به معاملهگران امکان دادند تا نمودارها را به صورت دقیقتر و در بازههای زمانی مختلف بررسی کنند.
هدف استفاده از نمودارهای قیمتی بر مبنای زمان
هدف از استفاده نمودارهای قیمتی بر مبنای زمان، تسهیل تحلیل رفتار قیمت و شناسایی روندهای بازار در بازههای زمانی مشخص است. این نمودارها اطلاعات ارزشمندی از تغییرات قیمت شامل باز، بسته، بالا و پایین را ارائه میدهند و به معاملهگران کمک میکنند تا با بررسی الگوها و حرکات گذشته، تصمیمات آگاهانهتری برای ورود یا خروج از معاملات بگیرند. همچنین، این ابزار به درک شرایط بازار، شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی، و مدیریت ریسک معاملات کمک میکند و پایهای برای طراحی استراتژیهای معاملاتی به شمار میرود.
اصطلاحات و مفاهیم اولیه در آشنایی با نمودارهای فارکس
نمودارهای فارکس ابزاری حیاتی برای تحلیل تغییرات قیمت و تصمیمگیری در معاملات هستند. این نمودارها بر اساس تغییرات قیمت در بازههای زمانی مختلف طراحی شدهاند، و درک نحوه خواندن آنها برای معاملهگران ضروری است.
هر نمودار فارکس شامل اجزای اصلی زیر است که اطلاعات مهمی درباره حرکت قیمت ارائه میدهند:
- Open: قیمت باز شدن نماد در ابتدای سشن معاملاتی
- Close: قیمت بسته شدن نماد در انتهای سشن معاملاتی
- High: بیشترین میزان قیمت در طول سشن معاملاتی
- Low: کمترین میزان قیمت در طول سشن معاملاتی
این چهار عنصر پایه، اساس بسیاری از انواع نمودارها مانند نمودارهای شمعی و میلهای را تشکیل میدهند و معاملهگران از آنها برای شناسایی روندها و الگوهای قیمتی استفاده میکنند.
آناتومی نمودار معاملات فارکس
در نگاه اول، نمودارهای فارکس ممکن است پیچیده به نظر برسند، اما با یادگیری اصول آنها، درک و استفاده از آنها بسیار ساده میشود. نمودارها به صورت بصری طراحی شدهاند و تنها کافی است به جزئیات آنها دقت کنید.
پیش از شروع کار با نمودارها در پلتفرم معاملاتی خود (مانند متاتریدر)، آشنایی با چند اصل اولیه میتواند مفید باشد:
- محور y (عمودی): نشاندهنده مقیاس قیمت است.
- محور x (افقی): بازه زمانی را نشان میدهد.
- قیمتها از چپ به راست روی محور x رسم میشوند و جدیدترین قیمتها در سمت راست قرار دارند.
این اصول در تمام انواع نمودارها مانند نمودارهای خطی، میلهای و شمعی ثابت هستند. در حقیقت، تمام این نمودارها تنها بازتاب گرافیکی تغییرات قیمت در یک دوره زمانی مشخصاند.
تاثیر تایم فریم در نمودار
تایم فریم یکی از فاکتورهای کلیدی در نمودارهای معاملاتی است که به جز رنکو و برخی نمونههای نادر، در تمام نمودارها وجود دارد. تایم فریم مشخص میکند که هر کندل یا میله در چه بازه زمانی ساخته میشود. به عبارت دیگر، تایم فریم تعیین میکند که در هر چند دقیقه، ساعت یا حتی روز یک کندل جدید ایجاد شود.
برای مثال، اگر تایم فریم را روی 1 دقیقه قرار دهید، هر 1 دقیقه یک کندل ساخته میشود، یعنی در هر ساعت 60 کندل خواهید داشت. اما اگر تایم فریم را روی 30 دقیقه تنظیم کنید، در همان یک ساعت تنها 2 کندل خواهید داشت. این مثال نشان میدهد که تایم فریم نقش بسیار مهمی در تحلیل نمودارها و تغییرات قیمت ایفا میکند.
تایم فریم تأثیر زیادی بر نحوه مشاهده نمودار و کندلها دارد. هر چه به تایم فریمهای پایینتر بروید، نمودار شلوغتر و نوسانیتر خواهد شد. در مقابل، با افزایش تایم فریم و حرکت به سمت تایم فریمهای بالاتر، نمودار سادهتر و آرامتر میشود. این تغییرات در تایم فریم میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات معاملاتی دقیقتری در مقاطع زمانی مختلف بگیرند.
در ادامه به معرفی انواع نمودارهای قیمتی بر مبنای زمان می پردازیم.
نمودار خطی (Line Chart)
نمودار خطی یا Line Chart یکی از سادهترین روشها برای نمایش نوسانات قیمت داراییهاست. در این نمودار، تنها یک خط تغییرات قیمت را در طول زمان نشان میدهد. نمودار خطی معمولاً برای نمایش روند کلی قیمت استفاده میشود و با یک نگاه به آن میتوان حرکت قیمت داراییها را متوجه شد. در این نمودار، محور افقی زمان و محور عمودی قیمت دارایی را نشان میدهد. برای رسم آن، نقاط قیمت دارایی در زمانهای مختلف به یکدیگر وصل میشوند.
این نوع نمودار برای تحلیل کلی بازار مناسب است و برای مقایسه قیمت چند دارایی یا تحلیل شاخصهای اقتصادی مثل قیمت مصرفکننده یا روند اشتغال استفاده میشود. نمودار خطی روند حرکت قیمت را به سادهترین شکل نشان میدهد، بنابراین برای تحلیل سریع و کلی قیمتها مفید است. با این حال، اگر نیاز به جزئیات بیشتر از حرکت قیمت دارید، بهتر است از نمودارهای میلهای یا شمعی استفاده کنید.
مزایای استفاده از نمودار خطی
- سادگی و شفافیت: نمودارهای خطی به تحلیلگران امکان میدهند تا روند بازار را به سرعت شناسایی کنند.
- فیلتر کردن نویز بازار: این نمودارها نوسانات بیفایده را فیلتر کرده و تصویر واضحتری از حرکت قیمت ارائه میدهند.
- تمرکز بر قیمت بسته شدن: قیمت بسته شدن در نمودار خطی به دلیل اهمیت روانی خود، به راحتی قابل مشاهده است.
- تحلیل روندهای بلندمدت: نمودار خطی برای شناسایی روندهای بلندمدت بازار و پیشبینی تحولات آینده بسیار مناسب است.
مناسب برای مبتدیان: به دلیل سادگی در خواندن، این نوع نمودار برای معاملهگران تازهکار عالی است. - کمترین پیچیدگی: نسبت به نمودارهای شمعی و میلهای، نمودار خطی کمترین پیچیدگی را دارد.
- مناسب برای تحلیل شاخصها: نمودار خطی برای تحلیل شاخصهای اقتصادی مانند قیمت مصرفکننده بسیار کاربردی است.
- ترکیب با ابزارهای دیگر: میتوان از نمودارهای خطی به همراه ابزارهای تحلیلی دیگر مانند میانگینهای متحرک برای تحلیل دقیقتر استفاده کرد.
معایب استفاده از نمودار خطی
- عدم ارائه اطلاعات کافی: این نمودار تنها قیمت بسته شدن را نمایش میدهد و قیمتهای باز شدن، بیشینه و کمینه را نادیده میگیرد.
- سادگی بیش از حد: فقدان جزئیات کلیدی ممکن است تصمیمگیریهای معاملاتی را تحت تأثیر قرار دهد.
- تاخیر در نمایش: تغییرات قیمتی در این نمودار با تأخیر و بهصورت متوسط در بازههای زمانی نشان داده میشود.
- نقطهای بودن: نمودار خطی فقط نقاط قیمت را نشان میدهد و اطلاعاتی درباره حجم معاملات یا شاخصهای فنی ارائه نمیکند.
- سیگنالهای نادرست: در بازههای زمانی پایینتر، این نمودار ممکن است سیگنالهای نادرستی ایجاد کند که موجب اشتباه در تحلیل شود.
- کمکاربرد بودن برای تحلیل جامع: معاملهگران حرفهای معمولاً نمودارهای حاوی چهار قیمت اصلی (باز شدن، بسته شدن، بیشینه و کمینه) را ترجیح میدهند.
ویژگیها و کاربردهای نمودار خطی
نمودار خطی یکی از سادهترین و مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که اطلاعاتی ارزشمند درباره تغییرات قیمتی، روندها، و الگوها ارائه میدهد. این نمودار بر اساس اتصال نقاط قیمت بستهشده در بازههای زمانی مشخص، تصویری شفاف از حرکت قیمتها را نشان میدهد.
نمایش تغییرات قیمتی
نمودار خطی تغییرات قیمت را در بازههای زمانی مختلف بهطور واضح نشان میدهد و امکان تشخیص روندهای صعودی یا نزولی را برای معاملهگران فراهم میکند.
شناسایی الگوها
این نمودار به معاملهگران کمک میکند الگوهای تکنیکالی مانند مثلثهای افزایشی، کاهشی، متقارن، گوهها، پرچمها و کانالها را بهسادگی تشخیص دهند. این الگوها میتوانند سیگنالهای معاملاتی قدرتمندی ارائه دهند.
نمایش روندها و میانگینها
با استفاده از خط میانگین، نمودار خطی ترندهای کلی بازار را به نمایش میگذارد و معاملهگران را در شناسایی تغییرات مهم روند یاری میدهد.
نمایش انحرافات
این نمودار انحرافات قیمت از میانگین را نشان میدهد و نقاط کلیدی که ممکن است تغییرات مهمی در بازار را رقم بزنند، برجسته میکند.
مقایسهپذیری
نمودار خطی امکان مقایسه تغییرات قیمت چندین دارایی یا بازار مختلف را در یک بازه زمانی مشخص فراهم میکند و دید جامعی از تفاوتها و شباهتها ارائه میدهد.
تشخیص آسان شکستها
سادگی نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا سطوح شکست را سریعتر و شهودیتر شناسایی کنند، که این امر در تصمیمگیریهای معاملاتی نقش مؤثری دارد.
مناسب برای تایمفریمهای مختلف
این نمودار در بازههای زمانی کوتاهمدت و بلندمدت کارایی دارد. در تایمفریمهای بلندمدت، روندهای کلی و احساسات بازار را نشان میدهد و در بازههای کوتاهتر، جزئیات حرکت قیمت را آشکار میسازد.
سادگی
نمودار خطی با تمرکز بر قیمت بستهشده، پیچیدگیهای اضافی را کنار میگذارد و به معاملهگران امکان میدهد روی تصویر کلی بازار تمرکز کنند. این سادگی بهویژه برای معاملهگران حرفهای که در پی کاهش سردرگمی ناشی از بینظمی قیمتها هستند، اهمیت دارد.
نحوه خواندن نمودار خطی
برای خواندن نمودار خطی، تنها کافی است به نقاط قیمت بستهشده که با خطوط به هم متصل شدهاند، توجه کنید. این خطوط نشاندهنده روند کلی قیمت در طول زمان هستند.
تحلیلگران با دنبال کردن این مسیر میتوانند سه نوع روند اصلی بازار را تشخیص دهند:
- روند صعودی: وقتی خطوط نمودار به سمت بالا حرکت میکنند.
- روند نزولی: زمانی که خطوط به سمت پایین متمایل هستند.
- روند خنثی: در شرایطی که خطوط نمودار تقریباً افقی باقی میمانند.
در نمودار خطی:
- محور افقی (X): بازه زمانی را نشان میدهد.
- محور عمودی (Y): بیانگر قیمتهاست.
این ساختار ساده به کاربران کمک میکند تغییرات قیمتی را به وضوح مشاهده کرده و از آن برای تحلیلهای آینده مانند شناسایی روندها، الگوها و نقاط کلیدی استفاده کنند.
نمودار میله ای (Bar Chart)
نمودار میلهای یا Bar chart یکی از ابزارهای تحلیلی پرکاربرد است که نسبت به نمودار خطی اطلاعات دقیقتری درباره نوسانات قیمتی ارائه میدهد. این نمودار از خطوط عمودی تشکیل شده که هرکدام یک بازه زمانی مشخص را نشان میدهند. این نمودار از خطوط عمودی تشکیل شده که هر کدام نمایانگر یک بازه زمانی مشخص است و اطلاعات کلیدی شامل قیمت آغازین (Open)، قیمت پایانی (Close)، بیشترین قیمت (High)، و کمترین قیمت (Low) را نمایش میدهد.
در نمودار میلهای، اگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین باشد، میله صعودی خواهد بود و اغلب به رنگ سبز نمایش داده میشود. برعکس، اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت آغازین باشد، میله نزولی است و معمولاً با رنگ قرمز نشان داده میشود. این ویژگیها به معاملهگران کمک میکند تا روند کلی بازار را بهصورت بصری تشخیص دهند.
این نمودار در بازههای زمانی مختلف مانند روزانه، هفتگی و ماهانه قابلاستفاده است. هر میله در بازه زمانی مشخص نشاندهنده رفتار قیمتی آن دوره است. بهعنوان مثال، در نمودار روزانه هر میله نمایانگر تغییرات قیمت در طول یک روز است و در نمودار ماهانه همین مفهوم برای یک ماه صدق میکند.
ویژگیها و کاربردهای نمودار میلهای
- نمایش تغییرات قیمتی: بازههای زمانی مشخص در نمودار میلهای بهوضوح تغییرات قیمتی را نمایش میدهند. ارتفاع هر میله نشاندهنده محدوده تفاوت قیمت باز و بسته در طول آن بازه است.
- تشخیص روندها و الگوها: میلهها به عنوان جزء اصلی نمودار میلهای، امکان شناسایی الگوهای تحلیل تکنیکال مانند “معکوس القاع” یا “معکوس سقف” را فراهم میکنند.
- نمایش حجم معاملات: میلهها میتوانند نمایانگر حجم معاملات در بازههای زمانی مشخص باشند. ارتفاع میلهها به تناسب با حجم معاملات در آن بازه تغییر میکند.
- مقایسهپذیری: نمودار میلهای امکان مقایسه بازدهی داراییها در بازههای زمانی مشابه را فراهم میکند و نقاط قوت و ضعف هر دارایی را مشخص میسازد.
نکات مهم درباره نمودار میلهای
- ارتفاع میلهها: ارتفاع میلهها میزان تغییر قیمت باز و بسته در طول بازهی زمانی را نشان میدهد. میله با ارتفاع بیشتر، تغییرات قیمتی بیشتری در آن بازه را نمایان میسازد.
- خطهای افقی: خطهای بالایی و پایینی هر میله به ترتیب نشاندهنده قیمت باز و بسته در آن بازه هستند. همچنین، خطوط افقی داخل میلهها قیمتهای بالا و پایین را در همان بازه زمانی نمایش میدهند.
- تفاوت با نمودار شمعی: نمودار میلهای گاهی شبیه نمودار شمعی به نظر میرسد، اما تمرکز آن بر رابطه بین قیمت باز و بسته در هر بازه است و دارای الگوهای خاص خود میباشد.
این نمودار با ترکیب دادههای قیمتی و حجمی، ابزاری کلیدی در تحلیل تکنیکال به شمار میرود. به کمک این ابزار میتوان تغییرات قیمتی، حجم معاملات، روندها، و الگوهای بازار را بهدقت تحلیل و وضعیت کلی بازار را ارزیابی کرد.
دورههای زمانی نمودار میلهای
نمودار میلهای قابلیت تنظیم در تایم فریمهای مختلف مانند 1 دقیقهای، 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، 1 ساعته و حتی هفتگی یا ماهانه را دارد. انتخاب تایم فریم بستگی به استراتژی معاملاتی شما دارد.
برای مثال:
- تایم فریم کوتاهمدت (1 دقیقهای یا 5 دقیقهای): مناسب برای معاملهگران روزانه که به دنبال تحلیل حرکات کوچک بازار هستند.
- تایم فریم بلندمدت (هفتگی یا ماهانه): برای سرمایهگذاران بلندمدت که به دنبال روندهای کلی بازار هستند.
اندازه میلهها بستگی به نوسانات و فشارهای عرضه و تقاضا دارد:
- میلههای کوچک: نشاندهنده عدم علاقه خریداران و فروشندگان و معمولاً مربوط به بازارهای آرام و بدون جهت مشخص است.
- میلههای بزرگ: نمایانگر نوسانات زیاد و علاقه بالا به خرید یا فروش هستند و معمولاً در شرایط پرتنش یا هیجانی بازار رخ میدهند.
فاصله میان قیمت بالا و پایین یک میله را “محدوده معاملاتی” مینامند. میلههایی که بهطور غیرعادی بزرگ یا کوچک هستند، معمولاً نشاندهنده تغییرات مهم یا رفتار غیرمعمول بازار بوده و باید مورد توجه معاملهگران قرار گیرند.
میله صعودی و نزولی
در نمودار میلهای، میلهها میتوانند به دو صورت صعودی یا نزولی باشند که تفاوت اصلی آنها در مکانهای باز و بسته شدن قیمت است.
- میله صعودی: در این حالت، قیمت باز شدن (Open) پایینتر از قیمت بسته شدن (Close) است. این یعنی در طول دوره زمانی، قیمت از ابتدا به انتها افزایش یافته است. معمولاً این نوع میلهها با رنگ سبز یا سفید نشان داده میشوند.
- میله نزولی: در این حالت، قیمت باز شدن بالاتر از قیمت بسته شدن است. این نشاندهنده کاهش قیمت در طول بازه زمانی است. میلههای نزولی معمولاً با رنگ قرمز یا مشکی نشان داده میشوند.
تفاوت اصلی این دو میله در ترتیب قیمتها است:
- در میله صعودی، قیمت باز در پایین و قیمت بسته در بالاست.
- در میله نزولی، قیمت باز در بالا و قیمت بسته در پایین است.
این تفاوت در موقعیت قیمتهای باز و بسته میتواند نشاندهنده وضعیت بازار (صعودی یا نزولی) در طول یک بازه زمانی باشد.
نمودار شمعی (Candle stick)
نمودار شمعی یا Candle Stick یکی از مهمترین و پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال است که شباهت زیادی به نمودار میلهای دارد، با این تفاوت که در آن بهجای خطهای افقی برای نمایش قیمت آغازین و پایانی، از یک مستطیل به نام «بدنه» استفاده میشود. در نمودار شمعی، تغییرات قیمت در یک بازه زمانی خاص توسط این مستطیل و خطوط عمودی که در بالا و پایین آن قرار دارند، نمایش داده میشود.
این خطوط عمودی که به آنها «سایه» یا «ویک» گفته میشود، نشاندهنده بالاترین و پایینترین قیمت در آن بازه زمانی هستند. هرچه طول این سایهها بیشتر باشد، به این معنی است که قیمت در طول بازه زمانی تغییرات بیشتری را تجربه کرده است.
رنگ بدنه کندل به ما کمک میکند تا روند بازار را تشخیص دهیم:
- اگر قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین باشد، بدنه کندل به رنگ سبز (یا سفید) است که نشاندهنده افزایش قیمت و روند صعودی بازار است.
- اگر قیمت پایانی پایینتر از قیمت آغازین باشد، بدنه کندل به رنگ قرمز (یا سیاه) است که نشاندهنده کاهش قیمت و روند نزولی بازار است.
یکی از ویژگیهای مهم نمودار شمعی این است که میتواند اطلاعات دقیقتری از تغییرات قیمتی در یک بازه زمانی به ما بدهد. برای مثال، کندلهای بزرگ و سبز بهطور معمول نشاندهنده فشار خرید و یک روند صعودی قوی هستند، در حالی که کندلهای بزرگ و قرمز نشاندهنده فشار فروش و روند نزولی بازار میباشند. همچنین، اگر بدنه کندل کوچک باشد، نشاندهنده تردید بازار و ناتوانی معاملهگران در تصمیمگیری است.
در نهایت، ترکیب چندین کندل در کنار یکدیگر میتواند الگوهایی را ایجاد کند که معاملهگران از آنها برای پیشبینی تغییرات بعدی بازار و تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش استفاده میکنند.
جهت قیمت
با توجه به رنگ و موقعیت کندلها در نمودار شمعی، میتوانید جهت حرکت قیمت در طول یک بازه زمانی مشخص را شناسایی کنید. اگر بدنه کندل سبز یا سفید باشد، نشاندهنده افزایش قیمت و روند صعودی است. در حالی که اگر بدنه کندل قرمز یا سیاه باشد، نشاندهنده کاهش قیمت و روند نزولی است. همچنین، ترتیب و موقعیت کندلها میتواند به شما کمک کند تا جهت کلی بازار را تشخیص دهید و تصمیمات بهتری بگیرید.
حدود قیمت
فاصله بین بالاترین (High) و پایینترین (Low) قیمت در یک کندل، محدودهای است که قیمت در طول بازه زمانی آن کندل حرکت کرده است. برای محاسبه این محدوده، قیمت پایین از قیمت بالا کم میشود. این مقدار نشاندهنده نوسان قیمت در طول آن بازه زمانی است. اگر محدوده کندل بزرگ باشد، نشاندهنده نوسانات شدیدتر قیمت و فعالیت بیشتر در بازار است، در حالی که محدوده کوچکتر نشاندهنده نوسانات کمتر و بازار آرامتر است.
کاربردها و ویژگیهای نمودار شمعی
نشاندهی تغییرات قیمتی
نمودار شمعی به وضوح تغییرات قیمتی در طول زمان را به تصویر میکشد. ارتفاع شمعها نشاندهنده محدوده تفاوت بین قیمت آغازین و پایانی در طول بازهی زمانی است. این ویژگی به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات قیمت را در بازههای زمانی مختلف مشاهده کنند.
نمایش الگوهای تحلیلی
نمودار شمعی میتواند الگوهای مهم و شناختهشدهای مانند “سهشمعی”، “دوجی”، “هامر” و دیگر الگوهای تحلیل تکنیکال را نمایش دهد. این الگوها معمولاً به نوسانات و تغییرات مهم در بازار اشاره میکنند و میتوانند به شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب کمک کنند.
تشخیص ترندها
با ترکیب چندین نمودار شمعی، معاملهگران میتوانند روندهای بازار را شناسایی کرده و تغییرات طولانیمدت قیمت را تحلیل کنند. این ویژگی در شناسایی روندهای صعودی، نزولی یا خنثی بسیار مفید است.
تایید سیگنالهای دیگر
نمودار شمعی میتواند سیگنالهایی که از ابزارهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند شاخصها یا الگوهای قیمت به دست میآید را تایید یا رد کند. این ویژگی کمک میکند تا دقت تحلیلها افزایش یابد و تصمیمات معاملاتی بهتری گرفته شود.
مزایای استفاده از نمودار شمعی
اطلاعات جامعتر
نمودارهای شمعی اطلاعات بیشتری نسبت به نمودارهای خطی فراهم میکنند. این نمودارها علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمتهای باز شدن، بالاترین و پایینترین قیمت هر دوره را نیز نمایش میدهند که این امر به معاملهگران کمک میکند تا تحلیلهای دقیقتری داشته باشند.
الگوهای شمعی
نمودارهای شمعی به معاملهگران این امکان را میدهند که الگوهای قیمتی خاصی مانند چکش، ستاره صبحگاهی، دوجی و دیگر الگوها را شناسایی کنند. این الگوها میتوانند به پیشبینی روندهای آینده بازار کمک کنند و سیگنالهای مهمی برای تصمیمگیریهای معاملاتی فراهم کنند.
تشخیص نقاط ورود و خروج
با استفاده از نمودارهای شمعی، تحلیلگران میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کرده و از این اطلاعات برای بهبود استراتژی معاملاتی خود استفاده کنند.
نمایش روندهای کوتاهمدت و بلندمدت
این نمودارها توانایی نمایش روندهای کوتاهمدت و بلندمدت را به خوبی دارند، که میتواند به تحلیلگران در تصمیمگیریهای استراتژیک و مدیریت ریسک کمک کند.
امکان ترکیب با اندیکاتورهای تکنیکال
نمودارهای شمعی میتوانند با اندیکاتورهای تکنیکال مانند RSI، MACD و میانگینهای متحرک ترکیب شوند تا تحلیلهای دقیقتری ارائه دهند و سیگنالهای تجاری موثرتری تولید کنند.
الگوهای شمعی مهم در تحلیل تکنیکال
الگوهای شمعی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند که میتوانند پیشبینیهای دقیقتری از حرکت بازار ارائه دهند.
در ادامه، چند نمونه از الگوهای شمعی و کاربرد آنها در تحلیل تکنیکال آورده شده است:
- الگوی شمعی چکشی (Hammer): این الگوی معکوس صعودی نشاندهنده تغییر روند نزولی به صعودی است. شمع چکشی دارای یک بدنه کوچک و سایه بلندی در پایین است که نشاندهنده فشار خرید قوی پس از یک دوره فروش است.
- الگوی شمعی ستاره صبحگاهی (Morning Star): این الگو شامل سه شمع است: یک شمع نزولی بزرگ، یک شمع کوچک و یک شمع صعودی که بالاتر از شمع دوم بسته میشود. این الگو نشاندهنده تغییر روند نزولی به صعودی است.
- الگوی شمعی ستاره عصرگاهی (Evening Star): معکوس الگوی ستاره صبحگاهی است و نشاندهنده تغییر روند صعودی به نزولی میباشد. این الگو شامل سه شمع است: یک شمع صعودی بزرگ، یک شمع کوچک و یک شمع نزولی که پایینتر از شمع دوم بسته میشود.
- الگوی شمعی مرد به دار آویخته (Hanging Man): این الگوی معکوس نزولی است که در بالای روند صعودی شکل میگیرد و نشاندهنده فشار فروش قوی پس از یک دوره خرید است.
- الگوی شمعی دوجی (Doji): زمانی که قیمت باز شدن و بسته شدن تقریباً یکسان باشد و بدنه شمع کوچک باشد، این الگو تشکیل میشود. دوجی نشاندهنده عدم قطعیت در بازار است و میتواند نشانهای از تغییر روند باشد.
- الگوی شمعی هارامی (Harami): این الگو شامل دو شمع است. شمع اول بزرگ است و شمع دوم کوچک است که کاملاً در بدنه شمع اول قرار دارد. این الگو به تغییر روند اشاره دارد.
- الگوی شمعی پوشای صعودی (Bullish Engulfing): در این الگو، شمع دوم به طور کامل بدنه شمع اول را در بر میگیرد. شمع اول نزولی و شمع دوم صعودی است که نشاندهنده تغییر روند نزولی به صعودی است.
- الگوی شمعی پوشای نزولی (Bearish Engulfing): در این الگو، شمع دوم به طور کامل بدنه شمع اول را در بر میگیرد. شمع اول صعودی و شمع دوم نزولی است که نشاندهنده تغییر روند صعودی به نزولی است.
نمودار شمعی توخالی (Hollow Candlestick Chart)
نمودار شمعی توخالی (Hollow Candlestick Chart) نوعی نمودار شمعی است که برای نمایش تغییرات قیمتی در بازارهای مالی استفاده میشود. در این نمودار، فرآیند تعیین اینکه یک کندل صعودی یا نزولی است، با نمودار شمعی معمولی تفاوت دارد.
در نمودار شمعی توخالی، ساختار یک کندل بر اساس دو قیمت آغازین (Open) و آخرین (Close) تعیین میشود. اگر قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد، کندل صعودی (Hollow) و اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد، کندل نزولی (Filled) خواهد بود.
در اینجا جزئیات آن را بیشتر توضیح میدهیم:
ساختار نمودار شمعی توخالی
- کندل صعودی (Hollow Candlestick):
- زمانی که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد.
- در این حالت، بدنه کندل خالی خواهد بود و نشاندهنده رشد قیمت است.
- کندل نزولی (Filled Candlestick):
- زمانی که قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن باشد.
- در این حالت، بدنه کندل پر خواهد بود و نشاندهنده کاهش قیمت است.
رنگ کندلها
رنگ کندلها در نمودار شمعی توخالی بر اساس مقایسه قیمت بسته شدن کندل با قیمت بسته شدن کندل قبلی تعیین میشود.
- کندل سبز (صعودی): اگر قیمت بسته شدن کندل فعلی بیشتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد.
- کندل قرمز (نزولی): اگر قیمت بسته شدن کندل فعلی کمتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد.
روند تغییرات
- اگر کندل توخالی باشد (یعنی قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن باشد) و قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد، رنگ کندل سبز خواهد شد.
- اگر کندل توخالی باشد و قیمت بسته شدن کمتر از قیمت بسته شدن کندل قبلی باشد، رنگ کندل قرمز خواهد شد.
این نوع نمودار به معاملهگران کمک میکند تا روندهای بازار را با دقت بیشتری شبیهسازی کنند. اگر بخواهید میتوانید رنگها و شکل کندلها را مطابق با ترجیحات شخصی خود تغییر دهید، اما اصول اصلی همچنان بر اساس مقایسه قیمتها باقی میماند. این نمودارها معمولا برای تحلیل دقیقتر و سریعتر روندهای قیمتی استفاده میشوند.
نمودار هیکن آشی (Heikin-Ashi)
نمودار هیکن آشی (Heikin-Ashi) یکی از انواع نمودارهای شمعی است که در تحلیل تکنیکال برای شبیهسازی روندهای بازار و فیلتر کردن نوسانات کوتاهمدت استفاده میشود. این نمودار برخلاف نمودار شمعی معمولی که قیمت باز، بسته، حداقل و حداکثر را بهطور مستقیم نشان میدهد، از میانگینگیری برای محاسبه این دادهها استفاده میکند. این ویژگی باعث میشود نمودار هیکن آشی حرکتهای قیمتی بدون نوسانات شدید (در اصطلاح “دادههای پرت”) را نمایش دهد و روند بازار را بهوضوحتر نشان دهد.
محاسبه کندلهای هیکن آشی
برای رسم هر کندل هیکن آشی، از چهار داده اصلی استفاده میشود که بهصورت میانگین محاسبه میشوند:
بسته شدن (Close): میانگین قیمت باز شدن، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن کندل قبلی است.
Close=(Open+High+Low+Close)/4
بیشترین قیمت (High): بیشترین مقدار از بالاترین قیمت، قیمت باز شدن یا قیمت بسته شدن است.
High=Maximum of (High,Open,Close)
پایینترین قیمت (Low): کمترین مقدار از پایینترین قیمت، قیمت باز شدن یا قیمت بسته شدن است.
Low=Minimum of (Low,Open,Close)
باز شدن (Open): میانگین قیمت باز و بسته شدن کندل قبلی است.
Open=(OpenPrevious+ClosePrevious)/2
ویژگیهای نمودار هیکن آشی
- روند صعودی قوی: زمانی که کندلهای سبز پشت سر هم قرار میگیرند و هیچ سایه پایینی وجود ندارد. این نشانهای از فشار خرید قوی در بازار است.
- روند نزولی قوی: زمانی که کندلهای قرمز پشت سر هم قرار میگیرند و هیچ سایه بالایی وجود ندارد. این نشاندهنده فشار فروش قوی در بازار است.
تفاوت با نمودار شمعی معمولی
نمودار هیکن آشی از نظر محاسباتی تفاوتهایی با نمودار شمعی معمولی دارد. در نمودار شمعی معمولی، هر کندل از چهار داده قیمت (Open، Close، High، Low) تشکیل میشود و بهطور مستقیم قیمتها را نشان میدهد. در حالی که در هیکن آشی، دادههای کندلها از میانگینگیری و استفاده از دادههای کندلهای قبلی بدست میآید، بنابراین نوسانات قیمت کمتر دیده میشود و روند کلی بازار بهطور واضحتری نمایش داده میشود.
مزایای نمودار هیکن آشی
- حذف نوسانات کوتاهمدت و نمایش روندهای بلندمدت.
- مشاهده آسانتر روندهای صعودی و نزولی قوی.
- کمک به شناسایی روندهای معکوس و اصلاحات بازار.
بهطور کلی، نمودار هیکن آشی یکی از ابزارهای مفید برای تحلیلگران است که بهویژه در شناسایی روندهای بلندمدت و تغییرات بازار بدون دغدغه نوسانات کوتاهمدت کمک میکند.
نمودار رنکو (Renko Chart)
نمودار رنکو یا Renko Chart یکی از نمودارهای تخصصی در تحلیل تکنیکال است که بهویژه برای شناسایی روندهای قیمت و حذف نوسانات کوتاهمدت طراحی شده است. این نمودار بهجای نمایش هر تغییر قیمت، تنها تغییرات بزرگتر از یک مقدار معین را نمایش میدهد و به همین دلیل، نوسانات کوچک و بیاهمیت را فیلتر میکند.
ساختار نمودار رنکو
واژه «رنکو» در زبان ژاپنی به معنی «آجر» است. نمودار رنکو از مجموعهای از آجرهای مربعی تشکیل میشود که هر کدام نمایانگر یک حرکت قیمت به اندازه معین است. این آجرها بهصورت متوالی در نمودار اضافه میشوند تا نشاندهنده تغییرات قیمت باشند.
نحوه ساخت آجرهای رنکو
برای ساخت آجر در نمودار رنکو، تحلیلگر باید اندازه هر آجر را بهطور دلخواه مشخص کند. این اندازه معمولاً با استفاده از اندیکاتورهایی مانند ATR (Average True Range) یا بهصورت دستی تعیین میشود. هر زمان که قیمت حرکت بیشتری از اندازه مشخصشده را طی کند، یک آجر جدید ایجاد میشود.
- آجر صعودی: زمانی که قیمت بستهشدن بیشتر از مقدار قبلی (اندازه آجر) افزایش یابد، یک آجر صعودی اضافه میشود.
- آجر نزولی: زمانی که قیمت بستهشدن بیشتر از مقدار قبلی کاهش یابد، یک آجر نزولی اضافه میشود.
به عنوان مثال، فرض کنید مقدار تعیینشده برای هر آجر در نمودار رنکو 500 ریال باشد. اگر قیمت فعلی 10,500 ریال باشد، و قیمت به 11,000 ریال برسد، یک آجر صعودی جدید ساخته میشود. در صورتی که قیمت به 9,500 ریال یا کمتر برسد، یک آجر نزولی اضافه میشود.
ویژگیهای نمودار رنکو
- حذف نوسانات کوتاهمدت: نمودار رنکو فقط تغییرات قیمتی بزرگتر از اندازه آجر را نمایش میدهد و از نمایش نوسانات کوچک جلوگیری میکند. این ویژگی برای شناسایی روندهای بلندمدت و بزرگ مفید است.
- تصویر واضحتر از روند بازار: با حذف نوسانات جزئی، نمودار رنکو روندها را بهصورت واضحتری نشان میدهد و تحلیلگر میتواند راحتتر تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ کند.
- پدیدار شدن تغییرات روند بهسرعت: در نمودار رنکو، تغییرات روند سریعتر و بهصورت واضحتر نمایش داده میشود. هنگامی که قیمت به اندازه تعیینشده حرکت میکند، آجر جدید نمایان میشود و تغییر روند بلافاصله قابل تشخیص است.
معایب نمودار رنکو
- نوسانات کوچک نادیده گرفته میشود: این ویژگی ممکن است باعث از دست رفتن برخی اطلاعات مهم در بازارهای نوسانی شود.
- مشکل در تعیین اندازه آجر: تعیین اندازه مناسب آجر برای یک بازار خاص میتواند چالشبرانگیز باشد و نیاز به تجربه و تجزیه و تحلیل دارد.
کاربردهای نمودار رنکو
- شناسایی روندهای بزرگ: نمودار رنکو بهویژه در شناسایی روندهای بلندمدت و فیلتر کردن نوسانات کوتاهمدت بسیار مفید است.
- شناسایی نقاط معکوس روند: تغییر جهت در نمودار رنکو بهوضوح قابل مشاهده است و میتواند بهعنوان سیگنالی برای معکوس شدن روند استفاده شود.
- استفاده در تایمفریمهای مختلف: این نمودار میتواند در تایمفریمهای مختلف (مانند روزانه، هفتگی یا ساعتی) استفاده شود، که به تحلیلگران اجازه میدهد دیدگاههای مختلفی از روند بازار بدست آورند.
نمودار رنکو ابزار مناسبی برای افرادی است که میخواهند روندهای بزرگ را تشخیص دهند و از نوسانات کوتاهمدت دوری کنند.
نمودار نقطه و شکل (Point & Figure)
نمودار نقطه و شکل یا Point & Figure که به اختصار P&F نامیده میشود، از نمادهای X و O برای نمایش دادهها استفاده میکند. در این نوع نمودار، X نشاندهنده افزایش قیمت و O نمایانگر کاهش قیمت است.
بهعنوان مثال، در نمودار نقطه و شکل بیت کوین، ایکسهایی که به صورت عمودی روی هم قرار گرفتهاند نشاندهنده روند صعودی هستند. زمانی که روند تغییر میکند و به فاز نزولی میرسیم، اوهای قرمز رنگ بهصورت افقی روی هم قرار میگیرند.
این نوع نمودار بیشتر برای تعیین نقاط ورود و خروج به معامله استفاده میشود و از نظر ظاهری تفاوت زیادی با سایر انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال دارد.
ساختار نمودار نقطه و شکل
- نقاط (Points): هر نقطه نمایانگر یک تغییر قیمت معین در یک بازه زمانی است. نقاط بهطور مستقیم و به صورت افقی و عمودی در نمودار قرار میگیرند.
- خطوط (Lines): خطوط در نمودار نقطه و شکل بر اساس جهت حرکت قیمتها ترسیم میشوند. زمانی که قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند، خطوط به سمت بالا و در جهت صعودی ترسیم میشوند. در صورتی که قیمتها به سمت پایین حرکت کنند، خطوط بهطور افقی به سمت پایین رسم میشوند.
کاربردها و ویژگیهای نمودار نقطه و شکل
- تجزیه و تحلیل نوسانات قیمتی: نمودار نقطه و شکل به خصوص برای تجزیه و تحلیل نوسانات کوچکتر در قیمتها و تغییرات مهم قیمتی بهکار میرود.
- نشاندهی الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی): این نمودار الگوهایی مانند “سر و شانهها” و “کف و سقف دوقلو” را به وضوح نشان میدهد که میتوانند برای پیشبینی تغییرات بازار مفید باشند.
- بازدهی در معاملات: نمودار نقطه و شکل میتواند به معاملهگران کمک کند تا نقاط ورود و خروج معاملات را مشخص کنند و سیگنالهای مربوط به ورود و خروج از بازار را ارائه دهد.
- مقایسه بازارها و داراییها: با امکان مقایسه نمودارهای نقطه و شکل برای داراییها و بازارهای مختلف، میتوان بازدهی و ریسک را مقایسه کرد.
نکات مهم درباره نمودار نقطه و شکل
- بدون زمان: نمودار نقطه و شکل بدون محور زمانی استفاده میکند و تنها تغییرات قیمتی را در نظر میگیرد.
- دقت بالا: این نمودار به دلیل نبودن نویزهای کوچک قیمتی و تمرکز بر روی تغییرات معنیدار، دقت بالایی دارد.
- توجه به سیگنالها: تحلیلگران نمودار نقطه و شکل به دنبال سیگنالهای ورود و خروج از بازار هستند که به تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات کمک میکنند.
نمودار نقطه و شکل با استفاده از نقاط و خطوط برای نمایش تغییرات قیمتی بهصورت ساده و مفهومی، ابزاری قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. این نمودار به تشخیص الگوهای کلاسیک (الگوهای قیمتی)، تغییرات مهم و تعیین سیگنالهای معاملاتی کمک میکند و برای معاملهگران و تحلیلگران ارزش بسیاری دارد.
نمودار کاگی (Kagi Chart)
نمودار کاگی یا Kagi Chart یکی از روشهای نمایش نوسانات قیمت داراییها است که تفاوتهای زیادی با دیگر انواع نمودارها دارد. ویژگی مهم این نمودار، مستقل بودن از زمان است. در نمودار کاگی، تنها زمانی مسیر روند تغییر میکند که قیمت به یک حد نصاب مشخص برسد، که این ویژگی باعث میشود دادههای پرت یا “نویز” در محاسبات تأثیر نگذارند.
در این نمودار از خطوط برای نشان دادن تغییرات استفاده میشود. رنگ این خطوط بر اساس مسیر حرکت قیمت تغییر میکند. وقتی قیمت دارایی از سقف قبلی خود بالاتر برود، رنگ خط به سبز تغییر میکند و وقتی از کف قبلی پایینتر بیاید، به رنگ قرمز درمیآید. در برخی پلتفرمها، به جای استفاده از رنگ سبز از خط کلفت و به جای رنگ قرمز از خط نازک استفاده میشود.
نمودار کاگی شامل چهار نوع خط است:
- خط یین: خطی که نشاندهنده حرکت نزولی است و به رنگ قرمز نمایش داده میشود.
- خط یانگ: خطی که نشاندهنده حرکت صعودی است و به رنگ سبز نمایش داده میشود.
- شانه: خط افقی که حرکت صعودی را به حرکت نزولی متصل میکند.
- کمر: خط افقی که حرکت نزولی را به حرکت صعودی متصل میکند.
نمودار لاین بریک (Line Break)
نمودار لاین بریک یا Line Break یکی از انواع نمودارهای تحلیلی است که همانند نمودارهای رنکو و کاگی، تنها بر دادههای قیمت تمرکز دارد. این نمودار از مجموعهای از خطوط صعودی و نزولی تشکیل میشود که برای ایجاد یک خط جدید، باید قیمت پایانی از محدوده خطوط قبلی عبور کند.
برای رسم یک خط جدید، قیمت باید حداقل از سه خط قبلی عبور کند که این تعداد قابل تنظیم است. به طور پیشفرض، تعداد خطوط مورد نیاز برای ایجاد یک خط جدید، سه عدد است. بنابراین، اگر قیمت در سطحی بالاتر از سه خط قبلی بسته شود، یک خط صعودی جدید ترسیم میشود. به همین ترتیب، اگر قیمت در سطحی پایینتر از این سه خط بسته شود، یک خط نزولی جدید شکل میگیرد.
معاملهگران معمولاً از نمودار لاین بریک برای تحلیل دقیقتر و رصد حرکت قیمت بدون نویزهای نوسانی استفاده میکنند. این نمودار به آنها کمک میکند تا روندهای شکست قیمت را شناسایی کنند و در تحلیلهای خود دقت بیشتری داشته باشند.
نمودار رنج بار (Range Bar Chart)
نمودار رنج بار یا Range Bar Chart یکی دیگر از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال است که از نظر ظاهری مشابه نمودار میلهای است، اما برخلاف آن، تنها تغییرات قیمت برای رسم میلهها در نظر گرفته میشود. این نمودار مشابه نمودارهای کاگی و رنکو، بر اساس حرکت قیمت ساخته میشود و تنها زمانی میله جدیدی رسم میشود که قیمت به اندازه یک محدوده مشخص (Range) حرکت کند. این محدوده قابل تنظیم است و تریدر میتواند آن را بین 1 تا 1000 تنظیم کند.
به طور کلی، روند رسم میلهها در نمودار رِنج بار به شرح زیر است:
- اگر قیمت بالاترین یا پایینترین نقطه رنج را بشکند، یک میله جدید رسم میشود.
- اگر قیمت در داخل محدوده رنج باقی بماند، میله جدیدی رسم نخواهد شد.
- برای داراییهای مالی پرنوسان، نیاز به عدد بزرگتری برای تعیین رنج است، در حالی که برای داراییهای کمنوسان، عدد کوچکتری برای تعیین رنج انتخاب میشود.
این ویژگی به معاملهگران کمک میکند تا نوسانات واقعی بازار را بهتر رصد کرده و از نویزهای قیمتی جلوگیری کنند.
نمودار خط مبنا (Baseline Chart)
نمودار خط مبنا یا Baseline Chart یکی دیگر از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال است که تغییرات قیمت را بر اساس یک خط مبنای انتخابی تحلیلگر نمایش میدهد. در این نمودار، تحلیلگر میتواند خط مبنا را از یک معیار خاص انتخاب کرده و تغییرات قیمت را نسبت به آن ارزیابی کند.
برای استفاده از نمودار خط مبنا در پلتفرمهای مختلف مانند تریدینگ ویو، تحلیلگر باید در قسمت مربوطه تنظیمات را تغییر دهد.
این نمودار به صورت خطی ترسیم میشود و میتواند بر مبنای یکی از قیمتهای زیر ترسیم شود:
- قیمت بسته شدن
- قیمت باز شدن
- بیشترین قیمت
- کمترین قیمت
- میانگین (بالاترین قیمت + پایینترین قیمت) / 2
- میانگین (بالاترین قیمت + پایینترین قیمت + قیمت بسته شدن) / 3
- میانگین (قیمت باز شدن + بالاترین قیمت + پایینترین قیمت + قیمت بسته شدن) / 4
برای تنظیم این نمودار در تریدینگ ویو، ابتدا باید راست کلیک کرده و سپس وارد تنظیمات (Settings) شوید و از قسمت «Source Price»، یکی از مقادیر گفته شده را انتخاب کنید.
خط مبنا (Base Level) به طور پیشفرض روی 50% تنظیم است. این نمودار امکان بررسی این موضوع را فراهم میکند که آیا یک دارایی بالاتر یا پایینتر از خط مبنای خود معامله شده است.
- وقتی قیمت دارایی بالاتر از سطح مبنا باشد، خط سبز میشود.
- اگر قیمت پایینتر از سطح مبنا باشد، خط قرمز میشود.
- همچنین میتوان درصد سطح مبنا را از 0% (پایینترین نقطه) تا 100% (بالاترین نقطه) تنظیم کرد.
این نوع نمودار برای تحلیلگران مفید است چرا که به راحتی میتوانند نقاط خرید و فروش را نسبت به خط مبنا شناسایی کنند.
نمودار ناحیهای (Line Area Chart)
نمودار ناحیهای یا Line Area Chart یکی از انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال است که شباهت زیادی به نمودار خطی دارد. تفاوت اصلی آن ایجاد یک محدوده رنگی در زیر خط قیمت است که به تحلیلگران کمک میکند تا بهتر جهت و سرعت تغییرات قیمت را درک کنند.
نمودار ناحیهای HLC (HLC Area)
نمودار HLC area نوعی نمودار جدید است که تغییرات سه قیمت مهم: قیمت پایانی (C)، بیشترین قیمت (H)، و کمترین قیمت (L) را به صورت خطوط نمایش میدهد. ناحیه بین این خطوط با رنگهای مختلف پر میشود تا نوسانات قیمت و تفاوتهای بین این سه قیمت را به وضوح نشان دهد. این نوع نمودار به تحلیلگران کمک میکند تا با دقت بیشتری روند تغییرات قیمت را مشاهده کنند.
تفاوت نمودارهای خطی Line Area و Base Line
نمودارهای Line Area و Base Line هر دو از نوع نمودارهای خطی هستند، اما تفاوتهای مشخصی دارند.
نمودار Line Area
این نمودار به کاربر این امکان را میدهد که محدوده داخلی نمودار را به صورت توپر مشاهده کند. به عبارت دیگر، این نمودار به تحلیلگر این امکان را میدهد که ناحیهای بین خط قیمت و محور عمودی را پر کند. این ویژگی به معاملهگران کمک میکند تا قیمت دو شاخص را به طور همزمان و در یک صفحه مشاهده کنند.
نمودار Base Line
در این نمودار، تنها یک خط میانگین قیمت نمایش داده میشود. این خط معمولاً نشاندهنده قیمت در لحظهای خاص است و به تحلیلگران کمک میکند تا روند قیمت را در ارتباط با سطح پایه (مانند میانگین متحرک یا خط مبنا) مشاهده کنند.
چطور نمودارها را روی چارت ببینیم؟
در پلتفرم متاتریدر، پس از ورود به نرمافزار، میتوانید از نوار ابزار بالای صفحه انواع مختلف نمودارها را مشاهده کنید. بهطور پیشفرض، متاتریدر سه نوع نمودار اصلی شامل کندل استیک، میلهای و خطی را ارائه میدهد. اگر میخواهید از نمودارهایی مانند رنکو یا هیکن آشی استفاده کنید، باید آنها را بهصورت اکسپرت دانلود کرده و روی متاتریدر خود نصب کنید.
اما در پلتفرم تریدینگ ویو، امکان دسترسی به طیف گستردهتری از نمودارها وجود دارد. برای استفاده از این نمودارها، کافیست روی منو کلیک کرده و فهرست انواع نمودارها برای شما باز خواهد شد که میتوانید از هرکدام که میخواهید استفاده کنید. توجه داشته باشید که برخی از نمودارها فقط برای کاربران نسخه پریمیوم تریدینگ ویو قابل دسترسی است.
نمایش نمودار آنلاین فارکس در تریدینگ ویو
برای مشاهده نمودار فارکس بهصورت آنلاین، نیازی به دانلود نرمافزار اضافی ندارید. در سایت تریدینگ ویو www.tradingview.com تمامی اطلاعات بهطور آنلاین در پنجره مرورگر شما نمایش داده میشود. پس از ورود به سایت، کافیست گزینههای مربوط به نمودار فارکس را انتخاب کنید تا نمودارهای آنلاین و بهروز برای شما نمایش داده شوند. این نمودارها به شما کمک میکنند تا با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال، روند حرکتی بازار را بهدقت پیشبینی کرده و معاملات موفقتری داشته باشید.
دسترسی به انواع نمودارها در فارکس در متاتریدر
در متاتریدر، پس از باز کردن نرمافزار، کافیست روی گزینه Charts در قسمت بالای صفحه کلیک کرده و سپس نوع نمودار دلخواه خود را انتخاب کنید.
کدام نمودار بهتر است؟
انتخاب نوع نمودار بستگی به استراتژی و سبک معاملاتی شما دارد. هر نمودار ویژگیهای خاص خود را دارد که در موقعیتهای مختلف میتواند مفید باشد. نکته مهم این است که از نموداری استفاده کنید که با استراتژی شما سازگار باشد تا بتوانید تصمیمات بهتری بگیرید. در نهایت، استفاده از نمودار صحیح بستگی به زمانبندی معاملات و نوع تصمیماتی که میخواهید بگیرید دارد.
برای اسکالپرها و معاملهگران درونروزی
اگر شما یک اسکالپر یا معاملهگر درونروزی هستید که به دنبال کسب پیپهای کوچک در تایم فریمهای کوتاه مانند EUR/USD هستید، نمودارهای میلهای 5 دقیقهای یا شمعی 30 دقیقهای میتوانند بسیار مفید باشند. این نمودارها به شما کمک میکنند که نوسانات کوچک قیمت را شناسایی کنید و از آن برای تصمیمگیری سریع استفاده کنید.
برای سرمایهگذاران در روندهای بلندمدت
اگر هدف شما سرمایهگذاری بلندمدت است، بهویژه برای تحلیل روندهای طولانیمدت، نمودارهای خطی ماهانه یا سالانه ممکن است بهترین انتخاب باشند. این نمودارها روند کلی قیمتها را نشان میدهند و میتوانند به شما کمک کنند تا بهراحتی تغییرات بزرگتری که در بازار اتفاق میافتد را شناسایی کنید.
نمودار حسابی بهتر است یا لگاریتمی؟
در انتخاب بین نمودار حسابی و لگاریتمی، مهم است که بر اساس تایم فریم و نیاز تحلیلی خود تصمیم بگیرید. هر کدام از این نمودارها ویژگیهای خاص خود را دارند که در شرایط مختلف میتوانند مفید یا محدود کننده باشند.
نمودار حسابی
در نمودار حسابی، تغییرات قیمت به صورت ثابت و یکسان در محور عمودی (قیمت) نشان داده میشود. در این نوع نمودار، تغییر قیمتها به اندازه ثابت نمایش داده میشوند، چه قیمت از 10 به 20 برسد یا از 200 به 400.
-
مزایا:
- برای تایم فریمهای کوتاهمدت و زمانی که تغییرات قیمت در مقیاسهای کوچک اهمیت دارند، این نمودار میتواند مفید باشد.
- در مواقعی که نیاز به دقت در نمایش تغییرات کوچک قیمت دارید، نمودار حسابی دقیقتر است.
-
معایب:
- در تایم فریمهای بلندمدت یا زمانی که قیمتها بهشدت تغییر میکنند، این نمودار نمیتواند اطلاعات دقیقی از روند بلندمدت ارائه دهد. نوسانات بزرگ یا تغییرات قابل توجه در قیمت به درستی نمایش داده نمیشوند و ممکن است تغییرات کوچک در نمودار بزرگتر از آنچه که باید به نظر برسند.
نمودار لگاریتمی
در نمودار لگاریتمی، تغییرات قیمت به صورت درصدی یا نسبی نمایش داده میشود. یعنی تغییرات قیمت به شکل درصدی در نمودار نشان داده میشوند و وقتی قیمت دو برابر میشود، در هر نقطه یک تغییر مشابه نشان داده میشود، چه قیمت از 10 به 20 برسد یا از 200 به 400.
-
مزایا:
- برای تحلیل روندهای بلندمدت و زمانی که نوسانات بزرگ و کوچک در بازار رخ میدهند، نمودار لگاریتمی بسیار مفید است.
- این نمودار کمک میکند تا رشدهای شدید یا کاهشهای عمیق در قیمتها به درستی نمایان شوند و موجهای قبلی محو نشوند.
- در تایم فریمهای طولانیتر، نمودار لگاریتمی امکان مقایسه صحیحتر بین روندهای گذشته و حال را فراهم میآورد.
-
معایب:
- برای تحلیلهای کوتاهمدت، ممکن است نمودار لگاریتمی پیچیدگی ایجاد کند و تغییرات کوچک قیمت را کمتر نمایان کند.
- در مواردی که شما به دنبال نمایش دقیق نوسانات کوچک در بازار هستید، نمودار لگاریتمی ممکن است به اندازه کافی مفید نباشد.
بنابراین برای تایم فریمهای بلندمدت و تحلیل روندهای طولانی مدت، نمودار لگاریتمی انتخاب بهتری است. این نمودار بهخوبی میتواند تغییرات بزرگ و کوچک در قیمت را نسبت به یکدیگر نشان دهد و از محو شدن اطلاعات مهم جلوگیری کند. در تحلیلهای کوتاهمدت، نمودار حسابی ممکن است برای شما کاربردیتر باشد، چرا که نوسانات قیمت در مقیاسهای کوچک دقیقتر نمایش داده میشود.
نکات کلیدی
- انواع نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال برای بررسی تغییرات قیمت داراییها و پیشبینی روند آنها در یک بازه زمانی خاص استفاده میشود.
- نمودارهای پرکاربرد شامل نمودارهای خطی (اتصال قیمتهای پایانی)، میلهای (شامل قیمت باز و بسته و بیشترین و کمترین قیمت) و شمعی (نمایش تغییرات قیمت به شکل کندل استیک) هستند.
- سایر نمودارها مثل هیکن آشی، رنکو، نقطه و شکل، بیس لاین نیز توسط برخی معاملهگران استفاده میشود.
- در تمام نمودارها، قیمت در محور عمودی و زمان در محور افقی است.
- نمودارهای حسابی و لگاریتمی به ترتیب تغییرات قیمت را به صورت عددی یا درصدی محاسبه میکنند.
- نمودارهای بورس ایران به دو نوع تعدیل شده (با در نظر گرفتن تغییرات قیمتی پس از تقسیم سود و افزایش سرمایه) و تعدیل نشده (بدون این تغییرات) تقسیم میشوند.
- اغلب نمودارها به هر دو داده قیمت و زمان وابسته هستند، اما برخی از آنها مانند نمودار نقطه و شکل تنها به تغییرات قیمت حساس هستند.
سخن پایانی
نمودارها ابزارهایی هستند که دادههای مربوط به نوسانات قیمت داراییها را به شکلی گرافیکی و قابل فهم نمایش میدهند. این نمودارها میتوانند نوسانات قیمت داراییهایی مانند بیت کوین را به طرق مختلف نمایش دهند. برخی نمودارها از خطوط ساده استفاده میکنند، در حالی که دیگر نمودارها از میلهها یا اشکال خاص برای نمایش تغییرات قیمت بهره میبرند.
نمودارهای خطی، میلهای و شمعی از مهمترین و رایجترین انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع دیگر نمودار مانند هیکن آشی، نقطه و شکل، بیس لاین نیز وجود دارند که معاملهگران میتوانند بسته به استراتژی و سبک معاملاتی خود از آنها استفاده کنند. آشنایی با این نمودارها اولین قدم برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق و ثروتمند است.
سوالات متداول
بهترین نمودار تحلیل تکنیکال کدام است؟
بهترین نمودار تحلیل تکنیکال کندل استیک ژاپنی است که به دلیل استفاده گسترده توسط معاملهگران محبوبیت دارد. با این حال، بسته به نیاز، میتوان از سایر نمودارها نیز برای تفسیر بهتر روند قیمت استفاده کرد.
چرا نمودار کندل استیک ژاپنی در بین معاملهگران و سرمایهگذاران محبوب است؟
محبوبیت نمودار کندل استیک به دلیل تفسیر آسان روند قیمت و ارائه اطلاعات دقیق درباره عرضه و تقاضا در یک نگاه است.
نمودارها در تحلیل تکنیکال چه انواعی دارند؟
انواع نمودارها شامل نمودار خطی، نمودار میلهای، نمودار شمعی، نمودار هیکن آشی و نمودار هالوچارت (توخالی) هستند.
نمودار هیکنآشی چه کاربردی دارد؟
نمودار هیکنآشی قادر است روندهای صعودی و نزولی را به وضوح نشان دهد. روندهای قوی با کندلهای متوالی سبز یا قرمز بدون سایههای پایینی یا بالایی شبیه به نمودار هیکنآشی شکل میگیرند.
دلیل محبوبیت کندلهای شمعی چیست؟
دلیل محبوبیت این نمودارها، ساختار ساده و روشن آن است که به معاملهگران امکان پیشبینی دقیقتر روندهای بازار را میدهد.
چرا نمودارهای فارکس را مطالعه میکنیم؟
نمودارهای فارکس به معاملهگران کمک میکنند تا زمانبندی مناسبی برای ورود و خروج از معاملات پیدا کنند و روندهای مختلف بازار مانند شکستن، تثبیت یا معکوس شدن روند را شناسایی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.