نظریه رشد درون زا چیست؟
نظریه رشد درون زا Endogenous Growth Theory
نظریه رشد درون زا بیان می کند که عوامل داخلی مسئول توسعه اقتصادی یک کشور هستند نه عوامل خارجی. زمانی که دولت و بخش خصوصی در سرمایه انسانی، نوآوری و دانش سرمایه گذاری کنند، بهره وری کشور افزایش می یابد.
این نظریه در تضاد با اقتصاد نئوکلاسیک سولو سوان بود. اقتصاد نئوکلاسیک نیروهای برون زا مانند عرضه و تقاضا را به عنوان عوامل کلیدی پشت بهره وری، مصرف و قیمت گذاری در نظر می گرفت. این نظریه اغلب به دلیل تکیه بیش از حد بر فرضیات نادرست مورد انتقاد قرار می گیرد. هیچ مدرک تجربی برای اثبات اعتبار مدل وجود ندارد.
به طور خلاصه:
- نظریه رشد درون زا معتقد است که رشد اقتصادی در درجه اول نتیجه نیروهای داخلی است نه نیروهای خارجی.
- این استدلال میکند که بهبود بهرهوری میتواند مستقیماً با نوآوری سریعتر و سرمایهگذاری بیشتر در سرمایه انسانی از سوی دولتها و مؤسسات بخش خصوصی مرتبط باشد.
- این دیدگاه در تضاد با اقتصاد نئوکلاسیک است.
درک نظریه رشد درون زا
نظریه رشد درون زا ابتدا به دلیل کمبودها و نارضایتی از این ایده که عوامل برون زا تعیین کننده رشد اقتصادی بلندمدت است، ایجاد شد. بهویژه، این نظریه برای رد مدلهای رشد برونزای نئوکلاسیک ایجاد شد، زیرا پیشبینیهایی درباره رشد اقتصادی بدون در نظر گرفتن تغییرات تکنولوژیکی انجام میداد.
نظریه رشد درون زا با اهمیت دادن به نقش پیشرفت های تکنولوژیکی، چنین ایده ای را به چالش می کشد. از آنجایی که رشد اقتصادی بلندمدت از نرخ رشد تولید اقتصادی به ازای هر نفر ناشی می شود، به سطوح بهره وری بستگی دارد. به نوبه خود، بهره وری به پیشرفت تغییرات تکنولوژیکی بستگی دارد که بر نوآوری و سرمایه انسانی متکی است. این عوامل درونی یک اقتصاد در نظر گرفته می شوند نه خارجی.
تاریخچه نظریه رشد درون زا
نظریه رشد درون زا در دهه ۱۹۸۰ به عنوان جایگزینی برای نظریه رشد نئوکلاسیک ظاهر شد. این سوال مطرح شد که اگر سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی مانند زیرساخت ها در معرض کاهش بازده باشد، چگونه شکاف در ثروت بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته می تواند ادامه یابد.
پل رومر، اقتصاددان، این بحث را مطرح کرد که تغییرات تکنولوژیکی فقط یک محصول فرعی برون زا از تحولات علمی مستقل نیست. او به دنبال اثبات این بود که سیاستهای دولت، از جمله سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و قوانین مالکیت معنوی، به تقویت نوآوری درونزا کمک کرده و به رشد اقتصادی پایدار دامن میزند.
رومر قبلا شکایت کرده بود که یافته های او به اندازه کافی جدی گرفته نشده است. با این حال، او جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۱۸ را به دلیل مطالعاتش در زمینه رشد اقتصادی بلندمدت و رابطه آن با نوآوری های تکنولوژیکی دریافت کرد. مفاهیم او همچنین به طور مرتب توسط سیاستمداران مورد بحث قرار می گیرد و آنها در مورد راه های تحریک اقتصاد بحث می کنند.
مفروضات
اصل رشد درون زا مفروضات زیر را ایجاد می کند:
- دولت و بخش خصوصی می توانند با سرمایه گذاری در برنامه های تحقیق و توسعه، پیشرفت فنی را افزایش دهند.
- دولت باید برای حمایت از نوآوری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و ایجاد شغل را شکل دهد.
- سرمایه گذاری های قابل توجهی باید در برنامه های آموزشی و آموزشی انجام شود تا بهره وری و سرمایه انسانی افزایش یابد. چنین سرمایه گذاری بازدهی به مقیاس را ارائه می دهد.
- بازگشت به مقیاس به سناریویی اطلاق می شود که در آن افزایش نهاده ها کمتر است، اما افزایش تولید به طور قابل توجهی بیشتر است.
- سرمایه گذاری در پیشرفت تکنولوژی (بهینه سازی فرآیند تولید) باعث افزایش بهره وری می شود.
- کارآفرینان و کسبوکارهایی که تحقیق و توسعه را انتخاب میکنند، مشوقهایی در قالب حقوق مالکیت معنوی حق چاپ و ثبت اختراع دریافت میکنند.
مثال ها
نظریه درون زا مدل های رشد مختلفی را پیشنهاد کرده است که در زیر مورد بحث قرار می گیرد:
1- مدل پیکان
مدل arrow یا مدل AK اولین بار در سال ۱۹۶۲ توسط ارو و فرانکل توسعه یافت. این مدل اقتصادی، فناوری و نوآوری را به عنوان نیروهای کلیدی که باعث رشد اقتصادی یک کشور می شوند، می شناسد. این نظریه بر تمرین “یادگیری از طریق انجام” برای افزایش سرمایه انسانی، بهره وری و نوآوری تاکید می کند. نشان داده می شود:
Y = AK
- A یک مقدار مثبت ثابت است.
- K موجودی کل سرمایه است.
- Y متناسب با K است.
2- مدل Uzawa–Lucas
در سال ۱۹۶۵ اوزاوا یک مدل رشد درون زا پیشنهاد کرد که سرمایهگذاریهای سرمایه انسانی را محدود کرد و باعث رشد بلندمدت در اقتصاد شد. علاوه بر این، در سال ۱۹۸۸ لوکاس به این ایده کمک کرد که سرمایه گذاری در آموزش برای افزایش بهره وری سرمایه انسانی ضروری است. لوکاس آموزش داخلی کارگران (برای بهبود تولید) را پیشنهاد کرد.
مدل Uzawa-Lucas به صورت زیر ارائه شده است:
Y i = A(K i ) x (H i ) x H e
- A شبیه ضریب فنی است.
- K i سرمایه فیزیکی است.
- H i سرمایه انسانی است.
- H e نشان دهنده سطح متوسط سرمایه انسانی اقتصاد است.
3- مدل رومر
در سال ۱۹۹۰، پل رومر تغییرات تکنولوژیک درون زا را در مجله اقتصاد سیاسی معرفی کرد. رومر بیان کرد که رشد بلندمدت حاصل مشارکت کارآفرینان و محققان در قالب نوآوری و پیشرفت تکنولوژیک است. او همچنین بر اهمیت ایدهها، یادگیری و دانش جدید در رشد اقتصادی تاکید کرد. علاوه بر این، وی معتقد بود که دولت باید از ایدههای نوآورانه حمایت کند و نقش مهمی در آن ایفا کند.
تابع تولید فن آوری داده شده توسط رومر به شرح زیر است:
∆A = F (K A , H A , A)
- ∆A فن آوری در حال افزایش است.
- F تابع تولید برای فناوری است.
- K A نشان دهنده سرمایه گذاری در توسعه فناوری جدید است.
- H A سرمایه انسانی است که برای تحقیق و توسعه ایده های جدید استفاده می شود.
- A تکنولوژی فعلی است.
محدودیت های نظریه رشد درون زا
نظریه رشد برون زا اغلب به دلیل تکیه بر فرضیاتی که نمی توان آنها را به طور دقیق ارزیابی کرد، انتقاد می کند و هیچ شواهد تجربی برای تأیید این نظریه وجود ندارد. در برخی از مدلهای رشد درونزا، برخی ممکن است استدلال کنند که تفاوت بین سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی متمایز نیست. دیگران همچنین ممکن است استدلال کنند که نظریه رشد درون زا نقش سازمان ها را نادیده می گیرد و وزن زیادی را بر سرمایه انسانی می گذارد.
نقد نظریه رشد درون زا
یکی از بزرگترین انتقاداتی که به نظریه رشد درونزا وارد میشود این است که تأیید آن با شواهد تجربی غیرممکن است. این نظریه متهم شده است که مبتنی بر فرضیاتی است که نمی توان آنها را به دقت اندازه گیری کرد.
سوالات متداول
پنج نظریه توسعه چیست؟
در زیر پنج نظریه اخیر توسعه اقتصادی آمده است:
- نئومارکسیسم باران
- نظریه وابستگی
- نئوکلاسیک
- نظریه نئوکلاسیک سولو
- نظریه رشد درون زا
عناصر رشد درون زا کدامند؟
سه عامل یا عنصر اساسی که در رشد درونزای اقتصاد نقش دارند عبارتند از:
- سرمایه انسانی
- نوآوری
- دانش
چه چیزی پیشرفت فنی را درون زا می کند؟
بیشترین سهم در رشد اقتصادی و بهره وری بالاتر از نیروهای داخلی ناشی می شود نه عوامل خارجی. عوامل داخلی مستلزم سرمایه گذاری خصوصی و دولتی در سرمایه انسانی، دانش و نوآوری است. بنابراین، پیشرفت فنی زمانی درون زا می شود که دولت ها و شرکت های خصوصی در تحقیق و توسعه برای توسعه ایده های جدید سرمایه گذاری کنند.
انتقادات به مدل رشد درون زا چیست؟
یکی از انتقاداتی که به مدل رشد درون زا وارد می شود این است که بیش از حد بر مفروضات متکی است. این مفروضات ممکن است درست نباشند فقدان شواهد تجربی وجود دارد. همچنین سهم سازمان ها در رشد اقتصادی را نادیده می گیرد. تنها سرمایه انسانی را عامل کلیدی می داند. در سناریوهای دنیای واقعی، تمایز بین سرمایه فیزیکی و انسانی دشوار است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.