کهن الگو یا آرکیتایپ چیست؟ تست شخصیت شناسی
آشنایی با کهن الگو یا آرکیتایپ
کهن الگو یا آرکتایپها (Archetypes) به عنوان الگوهای بنیادی و ذاتی از رفتار و شخصیت انسان، نقشی بسیار مهم در شکلگیری و تأثیرگذاری بر رفتارها و واکنشهای ما ایفا میکنند. کارل گوستاو یونگ، روانپزشک سوئیسی، این کهنالگوها را به عنوان دانش فطری و باستانی معرفی کرده که از نسلهای پیشین به ما منتقل شدهاند و بخشی از ناخودآگاه جمعی (Collective Unconscious) ما را تشکیل میدهند. این الگوها مانند غرایز به طور طبیعی به ارث میرسند و در سراسر زندگی ما حضور دارند، به طوری که تقریباً بر ۹۹ درصد از رفتارهای ما تأثیر میگذارند.
کهنالگوها به عنوان «سیستمهای زندهای از واکنشها و استعدادها» عمل میکنند که به صورت غیرمحسوس زندگی فردی را هدایت میکنند. این الگوها از تجربیات مشترک انسانی سرچشمه گرفته و در طی نسلها تکرار شده و در روان ما تثبیت شدهاند. آنها نه تنها در رفتارهای روزمره بلکه در خیالپردازیها، رویاها و حتی هذیانهای ما نیز نمود پیدا میکنند و نقشی مهم در رشد و شکلگیری شخصیت دارند. یونگ معتقد بود که هر فرد ترکیبی از چندین کهنالگو را در شخصیت خود دارد، اما همیشه یک کهنالگوی غالب وجود دارد که بیش از دیگران بر رفتارها و تصمیمات فرد تأثیر میگذارد.
شناخت این کهنالگوها نه تنها به ما کمک میکند تا از تأثیرات آنها آگاهتر شویم و به آرامش و صلح درونی دست یابیم، بلکه امکان درک بهتر از خود و دنیای اطرافمان را نیز فراهم میکند. این درک عمیق میتواند به ما یاری رساند تا پتانسیلهای واقعی خود را بشناسیم و ارتباطات مؤثرتری با دیگران برقرار کنیم.
معنای آرکیتایپ یا کهن الگو کهن الگو
واژه «آرکتایپ» یا «آرکیتایپ» از واژه یونانی «آرکهتیپوس» گرفته شده است که در زبان یونانی به معنای «الگو» یا «مدل» است، الگویی که بر اساس آن میتوان چیزهای مختلفی ساخت. در این ترکیب، «آرک» به معنای ریشهدار بودن، اصالت یا قدمت است و «تایپ» به معنای الگو، مدل یا قالب. بنابراین، واژه «آرکتایپ» به معنای «کهنالگو» استفاده میشود و حتی در برخی موارد به معنای «باستانشناسی» نیز بهکار میرود. این اصطلاح در فارسی به «کهنالگو» ترجمه شده است.
آشنایی با روانشناس یونگ
کارل گوستاو یونگ (۱۸۷۵-۱۹۶۱) یک روانشناس و فیلسوف مشهور سوئیسی بود که مکتب جدیدی به نام روانشناسی تحلیلی را بنیانگذاری کرد. این مکتب بعد از جدا شدن او از فروید شکل گرفت و تفاوتهای زیادی با نظریات فروید دارد. ایدههای یونگ در زمینههای مختلفی مثل مذهب، تاریخ، هنر و ادبیات تأثیرات مهمی گذاشته است. او واژههایی مانند ناخودآگاه جمعی، کهنالگو، سایه، پرسونا، آنیما و آنیموس، فردیت و سلف را وارد روانشناسی تحلیلی کرد که برای کسانی که به یونگ علاقه دارند، کاملاً آشنا هستند.
ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی کهن الگو
کارل یونگ باور داشت که ذهن انسان از سه بخش تشکیل شده است:
- ایگو
- ناخودآگاه فردی
- ناخودآگاه جمعی
ایگو همان ذهن آگاه ماست، یعنی چیزی که به طور خودآگاه به آن فکر میکنیم. اما ناخودآگاه فردی شامل خاطرات و تجربههایی است که ممکن است آگاهانه به یادمان نیاید، ولی همچنان در ذهن ما وجود دارند.
ناخودآگاه جمعی بخش خاصی از ذهن است که به نوعی شبیه به میراث روانی است. این میراث شامل الگوهای رفتاری و باورهایی است که از طریق ژنها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و همه انسانها، به عنوان یک گونه، آن را به اشتراک میگذارند. این بخش حتی شامل تجربیات نیاکان ما نیز میشود، از جمله تجربیاتی که از زمانهای بسیار دور به دست آمدهاند.
یونگ با استفاده از نظریه کهنالگوها، مفهوم ناخودآگاه جمعی و فردی را توضیح میدهد. ناخودآگاه جمعی نتیجه تجربیات و رفتارهای مشترک یک جامعه است که نه تنها در سطح یک جامعه کوچک، بلکه در کل جامعه بشری وجود دارد. این ناخودآگاه به ما کمک میکند که با داستانها، فیلمها و شخصیتهایی که شاید زندگیشان با زندگی ما کاملاً متفاوت باشد، ارتباط برقرار کنیم.
به عنوان مثال، با اینکه داستانهای شاهنامه بیشتر خیالی هستند و ممکن است غیرواقعی به نظر برسند، اما این اثر ماندگار شده است، زیرا توانسته است با ناخودآگاه جمعی ما، به ویژه ایرانیان، ارتباط برقرار کند و ما میتوانیم با شخصیتها و داستانهای آن همذاتپنداری کنیم. این ارتباط به دلیل وجود کهنالگوهایی است که در ناخودآگاه جمعی وجود دارند و به ما این امکان را میدهند که خود را به جای شخصیتهای داستان بگذاریم و با آنها احساس نزدیکی کنیم.
چهار کهن الگو اصلی کهن الگو
پرسونا
پرسونا یا شخصیت برساخته، به چگونگی نمایش خود به جهان و ارتباط ما با دیگران اشاره دارد. این واژه از کلمه لاتین به معنای “نقاب” گرفته شده است، اما این نقاب واقعی نیست؛ بلکه نماد همه نقابهای اجتماعی مختلفی است که در میان گروهها و موقعیتهای متفاوت به کار میبریم. پرسونا بهعنوان یکی از چهار کهنالگوی اصلی، نقش سپری برای ایگو در برابر وجهههای منفی دارد و به افراد کمک میکند تا با انتظارات و هنجارهای اجتماعی سازگار شوند.
کودکان در فرآیند رشد یاد میگیرند که باید برای تطبیق با جامعه به گونهای خاص رفتار کنند. پرسونا در اینجا بهعنوان نقابی عمل میکند که شامل تمام انگیزهها، وسوسهها و احساساتی است که از نظر اجتماعی قابل قبول نیستند. به گفته یونگ، پرسونا ممکن است در رؤیاها ظاهر شود و شکلهای مختلفی به خود بگیرد. در نهایت، کهنالگوی پرسونا به ما کمک میکند تا با جهان و جامعهای که در آن زندگی میکنیم سازگار شویم، اما اگر بیش از حد با آن یکی شویم، ممکن است خود واقعیمان را از دست بدهیم.
سایه
سایه (The Shadow) یک کهنالگو در ضمیر ناخودآگاه است که شامل غرایز جنسی و زندگی میشود. این بخش تاریک از ذهن ما از ایدهها، امیال، ضعفها، غرایز و کمبودهایی تشکیل شده که بهدلیل تلاش ما برای انطباق با هنجارها و انتظارات فرهنگی، سرکوب شدهاند. سایه، تمامی آنچه را که نهتنها برای جامعه، بلکه از نظر اخلاقی و ارزشهای شخصی نیز غیرقابلقبول است، در بر میگیرد. این ویژگیهای پنهان شامل حسادت، حرص، تعصب، نفرت و پرخاشگری است.
یونگ باور داشت که این کهنالگو میتواند در رؤیاها یا نگرشهای فرد بهصورت مار، هیولا، اهریمن، اژدها یا پیکرهای تاریک و وحشی ظاهر شود. سایه بهعنوان جنبه تاریکتر روان توصیف میشود که نمایانگر آشوب، وحشیگری و ناشناختگی است. با اینکه این تمایلات پنهان درون همه ما حضور دارند، اغلب افراد وجود آنها را انکار کرده و به دیگران فرافکنی میکنند.
آنیما یا آنیموس
آنیما و آنیموس دو مفهوم مهم در روانشناسی هستند. آنیما به تصویر زنانه در ذهن مردان و آنیموس به تصویر مردانه در ذهن زنان اشاره دارد. این دو مفهوم، بخشی از خود واقعی ما را نشان میدهند که در پشت نقابهایی که به دیگران نشان میدهیم، پنهان است و به ما کمک میکنند تا با ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنیم.
یونگ معتقد بود که این تصاویر، علاوه بر تأثیرات جسمی و اجتماعی، در شکلگیری هویتهای جنسیتی ما نیز نقش دارند. آنیموس نمایانگر جنبه مردانه در زنان و آنیما نشاندهنده جنبه زنانه در مردان است.
این تصاویر براساس تجربیات شخصی و تصورات جمعی شکل میگیرند. یعنی هم فرهنگ عمومی درباره زنان و مردان و هم تجربههای شخصی ما با افراد مهم در زندگی، در شکلگیری این تصاویر تأثیر دارند.
با این حال، در بسیاری از فرهنگها مردم تشویق میشوند تا نقشهای جنسیتی سنتی و سختگیرانه را بپذیرند. یونگ هشدار میدهد که این فشارها میتوانند مانع رشد روانی افراد شوند. ترکیب آنیما و آنیموس که به نام سیزیجی شناخته میشود، نماد کامل بودن و هماهنگی درون روان انسان است.
خود یا ایگو
در نظریه یونگ، “خود” به عنوان یک الگوی ذهنی نشاندهندهی هماهنگی بین بخشهای آگاه و ناخودآگاه ذهن فرد است. یونگ این مفهوم را به شکلهای سادهای مثل دایره یا مربع به تصویر میکشید که نماد یکپارچگی درونی هستند.
فرایند رسیدن به “خود” از طریق فرایندی به نام “فردیت” انجام میشود. در این فرایند، بخشهای مختلف شخصیت با هم ترکیب میشوند و هماهنگ میگردند. یونگ معتقد بود که اگر بین بخشهای ناخودآگاه و آگاه ذهن هماهنگی وجود نداشته باشد، ممکن است مشکلات روانی ایجاد شود. بنابراین، شناسایی و ادغام این بخشها در آگاهی ذهنی بسیار مهم است.
یونگ باور داشت که شخصیت انسان دو مرکز دارد: ایگو (Ego) که بخش آگاه ذهن را تشکیل میدهد و “خود” (Self) که کل شخصیت را شامل میشود. به بیان ساده، شخصیت شامل آگاهی، ایگو و بخشهای ناخودآگاه است.
برای درک این مفهوم، میتوان شخصیت را به دایرهای با یک نقطه در مرکز تشبیه کرد؛ دایره نماد “خود” است و نقطهی کوچک در مرکز، ایگو را نشان میدهد. از دیدگاه یونگ، هدف نهایی این است که فرد به یک خود منسجم و هماهنگ برسد، چیزی که شبیه به مفهوم خودشکوفایی در نظریه مازلو است.
انواع کهن الگو ها کهن الگو
یونگ اعتقاد داشت که چهار الگوی اصلی میتوانند با هم ترکیب شوند و ۱۲ نوع شخصیت کهنالگویی (که به آنها تصاویر کهنالگویی هم گفته میشود) را بسازند. این شخصیتها براساس تحلیلهای روانشناختی به روش آرکتایپ شامل موارد زیر هستند:
- معصوم (Innocent)
- یتیم (Orphan)
- حامی (Caregiver)
- جنگجو (Warrior)
- جستوجوگر (Seeker)
- عاشق (Lover)
- آفرینشگر (Creator)
- نابودگر (Destroyer)
- حاکم (Ruler)
- فرزانه (Sage)
- جادوگر (Wizard)
- دلقک (Jester)
معصوم
معصوم نمایانگر پاکی، اعتماد و خوشبینی است. این شخصیت سادهلوحانه و ایدهآلیستی، به دنبال دیدن بهترینها در جهان و انسانهاست و معتقد است که خیر در نهایت بر شر پیروز میشود. معصوم به ارزشهایی مانند صداقت، شفافیت و وفاداری پایبند است و تلاش میکند زندگی خود را بر این اصول بنا کند.
افرادی که این ویژگیها را دارند، معمولاً به دلیل صداقت و خوشبینی بیپایان خود شناخته میشوند و الهامبخش دیگران هستند. در روایتها و برندسازی، معصوم نماد امنیت، ثبات و فرار از پیچیدگیهای دنیای مدرن است. اگرچه گاهی سادهلوح یا بیش از حد خوشبین به نظر میرسند، اما اصالت آنها یادآور خوبیها و شادیهای ساده زندگی است و دیگران را به داشتن نگرشی خوشبینانهتر تشویق میکند.
یتیم
وقتی کهن الگوی یتیم درون ما فعال میشود، یعنی احساس میکنیم باید همیشه محتاط باشیم. یتیم مانند کودکی است که کسی به نیازهایش توجه نمیکند یا مانند بزرگسالی است که دچار مشکلات درونی، حوادث ناگوار، یا بیماری شده است. در این حالت، معمولاً بدبین میشویم و به خود حق میدهیم که قربانی باشیم و ممکن است حتی از دیگران سوءاستفاده کنیم.
حامی
مراقبها افرادی هستند که به طور طبیعی همدل، پرورشدهنده و محافظاند و بیشتر از هر چیز به رفاه دیگران اهمیت میدهند. آنها نیازهای اطرافیان را بر نیازهای خود مقدم میدانند و از کمک به دیگران، چه از طریق حمایت مستقیم یا ارائه آرامش، احساس رضایت و هدفمندی میکنند. در مواقع مشکل، دیگران به مراقبها برای پشتیبانی مراجعه میکنند. ا
ین افراد در حرفههایی مانند مراقبتهای بهداشتی و آموزش، به دلیل رویکرد فداکارانه و دلسوزانهشان، موفق هستند. اما این فداکاری گاهی ممکن است باعث شود که از خود غافل شوند یا مورد سوءاستفاده قرار گیرند. با این حال، آنها همچنان به کمک به دیگران متعهد میمانند و حضورشان محیطی باثبات و هماهنگ ایجاد میکند که نماد مهربانی و نوعدوستی است.
جنگجو
قهرمان نماد شجاعت، قدرت و ماجراجویی است که معمولاً به عنوان شخصیت اصلی در داستانها و زندگی واقعی ظاهر میشود. این شخصیت با ویژگیهایی همچون استقامت و اصول اخلاقی قوی به انجام مأموریتهای دشوار و مخاطرهآمیز میپردازد. قهرمان با هدف دستیابی به عدالت و نظم، از خودگذشتگی و رهبری دیگران را به نمایش میگذارد.
از دیدگاه روانشناختی، قهرمان نمایانگر بخشی از شخصیت است که با غلبه بر چالشهای درونی و بیرونی به دنبال رشد و توسعه فردی است. در زندگی روزمره، افرادی که با این روحیه عمل میکنند، به عنوان الگوهایی با توانایی ایجاد تغییرات مهم شناخته میشوند.
جستجوگر
کاوشگر نماد فردی است که همواره در جستجوی آزادی و کشفهای جدید است و از وضعیت موجود رضایت ندارد. این کهن الگو به واسطه کنجکاوی عمیق نسبت به جهان و علاقه به ماجراجویی، چه از طریق سفر، چه در تعقیبهای فکری و معنوی، هدایت میشود. کاوشگر به استقلال بیش از امنیت و به نوآوری بیش از سنت اهمیت میدهد.
این افراد انعطافپذیر و سازگار هستند و در موقعیتهایی که نیاز به تفکر سریع و مستقل دارند، پیشرفت میکنند. نقشهایی مانند محقق، کارآفرین یا هنرمند برای آنها مناسب است. سفر کاوشگر نه تنها به کشف جهان بیرونی، بلکه به کشف درونی و توسعه شخصی نیز میپردازد. هرچند این جستجوی مداوم ممکن است گاهی به بیقراری یا نارضایتی منجر شود، اما کاوشگر نقش مهمی در گسترش مرزها و ایجاد نوآوریهای فردی و اجتماعی ایفا میکند.
عاشق
عاشق نماد اشتیاق و ارتباط عاطفی است که به ایجاد روابط نزدیک و عمیق اهمیت میدهد، چه در روابط عاشقانه و چه در تعاملات گستردهتر. این کهن الگو به عنوان فردی مشتاق، دلسوز و حمایتگر شناخته میشود که احساسات و نیازهای دیگران را در اولویت قرار میدهد.
عاشق در محیطهای کاری و اجتماعی فضایی از صمیمیت و پذیرش ایجاد میکند و دیگران را به ابراز خود و برقراری ارتباطات معنادار تشویق میکند. با وجود اینکه تمرکز زیاد بر روابط ممکن است به نادیده گرفتن نیازهای شخصی یا وابستگی بیش از حد منجر شود، حضور عاشق برای ایجاد یک جامعه حمایتی و پرورشدهنده بسیار حیاتی است.
آفرینشگر کهن الگو
خالق یا هنرمند نماد فردی است که با نوآوری، اصالت و تبدیل ایدهها به شکلهای ملموس هدایت میشود. این کهن الگو در خلاقیت و یافتن راهحلهای منحصر به فرد، بهویژه در زمینههای زیباییشناسی، رشد میکند و در بین نویسندگان، هنرمندان، طراحان و مبتکران رایج است. خالقان به ساختن چیزی جدید و معنادار، خواه یک اثر هنری، ادبی یا راهحل تجاری، نیاز دارند.
آنها به خودمختاری در تلاشهای خلاقانهشان ارزش میدهند و به دنبال آزادی از محدودیتها برای تحقق کامل دیدگاههایشان هستند. با این حال، گاهی ممکن است با چالشهایی در عملی کردن ایدههایشان مواجه شوند و در مواجهه با واقعیت، دورههایی از تردید یا موانع خلاقانه را تجربه کنند. با وجود این، توانایی آنها در تجسم و زنده کردن دیدگاههای جدید، برای پیشرفت فرهنگی و اجتماعی ضروری است و مرزهای ممکن و قابل قبول را گسترش میدهد.
نابودگر
شورشی نماد شخصیتی است که به مخالفت با نظم موجود و تلاش برای تغییر آن گرایش دارد. این شخصیت از همنوایی و اقتدار ناعادلانه بیزار است و به چالش کشیدن هنجارها و قواعد سنتی را با هدف بهبود یا اصلاح دنبال میکند. در داستانها و اسطورهها، شورشی اغلب به عنوان قهرمانی ظاهر میشود که برای آزادی و عدالت در برابر نظامهای سرکوبگر میایستد.
در روانشناسی، شورشی بخشی از شخصیت را نشان میدهد که از پیروی از مسیرهای تعیینشده توسط دیگران امتناع میورزد و به جای آن راههای جدیدی ایجاد میکند. این کهن الگو خلاق است و با ایدههای نوآورانه خود تحولات مهمی را آغاز میکند، هرچند ممکن است به دلیل دیدگاههای رادیکال خود با خطر بیگانگی مواجه شود. شورشی وقتی به درستی در شخصیت فرد یکپارچه شود، میتواند نیرویی قوی برای نوآوری و الهامبخشی به دیگران برای تجدید نظر در وضعیت موجود باشد.
حاکم
حاکم نماد اقتدار، کنترل و رهبری است. این شخصیت به دنبال ایجاد نظم و ثبات در هر محیطی است و معمولاً در موقعیتهایی که نیاز به هدایت و تصمیمگیری روشن دارد، مسئولیت را به عهده میگیرد. حاکم تلاش میکند تا همه چیز بهصورت کارآمد و روان عمل کند و در بین مدیران و رهبران در هر زمینهای رایج است.
این شخصیت قدرت را به عنوان ابزاری برای ساختن جامعهای موفق و باثبات ارزیابی میکند و با وضع قوانین و دستورالعملهای روشن، از همسویی اعضای تیم با اهداف گروه اطمینان حاصل میکند. حاکمان قاطع، با اعتماد به نفس و مهارت بالا در برنامهریزی و تفویض اختیار هستند، اما ممکن است گاهی به دلیل کنترل بیش از حد، مستبد به نظر برسند. با این وجود، هدف اصلی آنها حفظ امنیت و تداوم ساختارها است و به همین دلیل در هر گروه یا جامعهای نقش حیاتی دارند.
فرزانه
حکیم نماد خرد و جستجوی حقیقت است. این افراد عمیقنگر و تحلیلگر هستند و به دنبال درک عمیقتری از جهان میباشند. حکیمان به دلیل دانش و تجربه وسیع خود به عنوان مشاور و راهنما مورد اعتمادند و بیشتر به ایدهها و اصول اخلاقی اهمیت میدهند تا مسائل مادی. آنها با توانایی تحلیل الگوها و ارائه راهنماییهای متفکرانه شناخته میشوند، اما گاهی ممکن است به دلیل تمرکز زیاد بر دانش و فهم، از ارتباطات عاطفی یا اجتماعی دوری کنند. با این حال، خرد آنها در موقعیتهای پیچیده بسیار ارزشمند است.
جادوگرکهن الگو
جادوگر نماد فردی آگاه، خردمند و دارای بینشی عمیق است که با استفاده از هوش و مهارتهای تحلیلی خود، مشکلات پیچیده را حل میکند و راهحلهایی نوآورانه ارائه میدهد. جادوگران تنها متفکر نیستند، بلکه مبتکرانی هستند که روشهای جدیدی برای درک یا انجام کارها ایجاد میکنند.
آنها به عنوان استراتژیستها یا مشاورانی در پسزمینه فعالیت میکنند و از دانش خود برای هدایت دیگران استفاده میکنند. در محیط کار، جادوگر ممکن است به عنوان مشاور یا تحلیلگر ارشد شناخته شود و به دلیل تواناییهای حل مسئلهاش مورد تحسین قرار گیرد. با این حال، باید مراقب باشند که از جنبههای انسانی مسائل غافل نشوند و راهحلهایشان را با همدلی و عملگرایی متعادل کنند تا نه تنها درخشان بلکه عملی و انسانی باشند.
دلقک کهن الگو
دلقک نماد شوخطبعی، بازیگوشی و بیتکلفی است. این افراد با خنده و شادی زندگی میکنند و قادرند هر موقعیتی را با طنز روشن کنند و تنشها را کاهش دهند. دلقک ها به دلیل فقدان تظاهر و آمادگی برای نشان دادن آسیبپذیری، محبوبیت زیادی دارند و اغلب با طنز خود به پیچیدگیهای زندگی اشاره میکنند. آنها علاوه بر سرگرمی، بینشی دقیق نسبت به طبیعت انسان دارند و از شوخطبعی برای بیان حقایق استفاده میکنند. در محیط کار، دلقک ها در تقویت روحیه، خلاقیت و ایجاد فضایی مثبت نقش مهمی دارند، هرچند گاهی ممکن است بهعنوان افرادی غیرجدی دیده شوند. با این حال، نقش آنها در یادآوری اهمیت شادی و نگرش مثبت به زندگی حیاتی است.
نتیجه گیری کهن الگو
در نتیجه،کهن الگو ها یا آرکیتایپها نقش بنیادینی در شکلگیری و هدایت رفتارها و شخصیتهای ما دارند. بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، این الگوهای ذاتی و باستانی در ناخودآگاه جمعی ما وجود دارند و تأثیر عمیقی بر درک ما از خود و تعاملات اجتماعیمان میگذارند. آگاهی از این کهن الگو ها به ما امکان میدهد تا بهتر با جنبههای مختلف شخصیت خود و دیگران ارتباط برقرار کنیم و از پتانسیلهای نهفتهامان بهرهبرداری کنیم.
شناخت چهار کهن الگو اصلی—پرسونا، سایه، آنیما/آنیموس و خود—و نیز درک دوازده نوع شخصیت کهن الگو ، به ما کمک میکند تا با پیچیدگیهای روانشناختی خود و دیگران آشنا شویم و به توسعه فردی و بهبود روابط اجتماعی بپردازیم. هر یک از این کهن الگو ها بهطور ویژه در موقعیتهای مختلف زندگی ما ظاهر میشوند و شناخت دقیق آنها میتواند به افزایش خودآگاهی، هماهنگی درونی و بهبود کیفیت زندگی کمک کند. با درک و استفاده از این الگوها، ما قادر خواهیم بود تا بهتر با چالشها روبهرو شویم و ارتباطات مؤثرتری با دیگران برقرار کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.