رکود تورم در مقابل تورم
تفاوت رکود تورم و تورم Inflation vs. Stagflation
تورم افزایش گسترده قیمت کالاها و خدمات در سراسر اقتصاد است. تورم باعث می شود که یک ارز قدرت خرید خود را از دست بدهد. به عنوان مثال، اگر تورم 5 درصد باشد و در حال حاضر 100 دلار در هفته برای غذا خرج کنید، سال بعد باید 105 دلار برای همان خواربار هزینه کنید.
به طور معمول، تورم با رشد اقتصادی همراه است و گرمای بیش از حد اقتصاد یکی از دلایل احتمالی تورم بالاتر است. برعکس، رکود معمولاً باعث کاهش تورم می شود. رابطه شهودی است. در اقتصادی که با عملکرد بالاتر از پتانسیل بلندمدت خود داغ است، افزایش قیمت برای جیره بندی نیروی کار و سایر نهاده های کمیاب و جبران هزینه های افزایش یافته تولید ضروری است. در همین حال، یک اقتصاد در حال انقباض با ظرفیت های اضافی زیاد، افزایش قیمت ها و افزایش دستمزدها را با کاهش تقاضا مهار می کند.
رکود تورمی اصطلاحی است که برای توصیف یک اقتصاد راکد استفاده میشود که نه تنها به دلیل رشد آهسته بلکه تورم بالا نیز مانع آن شده است. علل رکود تورمی در آن دوره همچنان مورد مناقشه است، همانطور که احتمال وقوع مجدد آن در سال 2022 در بحبوحه قیمتهای بالای انرژی و مواد غذایی، افزایش نرخهای بهره و مشکلات مداوم زنجیره تامین وجود داشت.
به طور خلاصه:
- تورم نرخ افزایش در سطح کلی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است.
- رکود تورمی ترکیبی از تورم بالا و رکود اقتصادی را توصیف می کند که با نرخ رشد آهسته و بیکاری بالا منعکس می شود.
- رکود تورمی دهه 1970 بدترین عملکرد اقتصاد ایالات متحده از زمان رکود بزرگ را نشان داد.
- دلایل رکود تورمی همچنان بحثبرانگیز است و برخی سیاستهای مالی و پولی سست و برخی دیگر ریاضت اقتصادی یا شوکهای قیمت نفت را مقصر میدانند.
تورم
همانطور که در بالا ذکر شد، بانکهای مرکزی مانند فدرال رزرو ، که اغلب به عنوان فدرال رزرو از آن یاد میشود، و بانک مرکزی اروپا (ECB) تورم ملایم را به هیچکدام ترجیح میدهند، به عنوان بیمه در برابر تورم بیثباتکننده. هدف سیاست گذاران تورم 2 درصدی است تا چرخ های تجارت را چرب کنند.
آنها همچنین به دنبال درک علت تورم هستند، زیرا انگیزههای تورمی در انواع مختلف وجود دارد که هر کدام علت و پیامدهای خاص خود را دارند. سه نوع کلیدی عبارتند از تورم کشش تقاضا، تورم فشاری هزینه ، و تورم مارپیچی دستمزد-قیمت ، که دومی به عنوان تورم داخلی نیز شناخته می شود.
تورم کشش تقاضا
زمانی اتفاق می افتد که تقاضا برای کالاها و خدمات از ظرفیت اقتصاد برای پاسخگویی به آن بالاتر رود. قانون عرضه و تقاضا نشان می دهد که تقاضا در آن صورت فقط در پاسخ به قیمت های بالاتر تعدیل می شود. تورم کشش تقاضا می تواند ناشی از سیاست های مالی و پولی ضعیف یا سرمایه گذاری ناکافی باشد. در تمام این موارد، انقباضات پولی و مالی نتیجه محتمل است، زیرا سرمایه گذاری در افزایش ظرفیت تولیدی اقتصاد اغلب زمان زیادی را برای ایجاد نتایج می طلبد.
تورم فشاری هزینه
منعکس کننده افزایش قیمت یک یا چند نهاده اصلی اقتصادی مانند نفت خام، غلات یا نیروی کار است. تورم فشار هزینه زمانی حاصل می شود که تولیدکنندگان بتوانند هزینه های افزایش یافته خود را با افزایش قیمت محصولات نهایی جبران کنند. به عنوان مثال، اگر هزینه های ورودی در نتیجه اختلال موقت در عرضه مانند تعطیلی کارخانه ها ناشی از یک بیماری همه گیر افزایش یابد، سیاست گذاران ممکن است به طور منطقی فرض کنند که فشار قیمت ها نیز موقتی خواهد بود.
مارپیچ دستمزد-قیمت
که گاهی اوقات تورم فشاری دستمزد یا تورم داخلی نیز نامیده میشود، مواردی را توصیف میکند که افزایش دستمزدها و قیمتها یکدیگر را تقویت میکنند و قیمتهای بالاتر باعث افزایش دستمزد میشود که منجر به افزایش قیمتها میشود. مارپیچ دستمزد-قیمت چیزی است که وقتی سیاستگذاران نتوانند تورم را کنترل کنند، اتفاق می افتد.
تورم پدیدهای منحصر به فرد است که میتواند دلایل متعددی داشته باشد و بسیاری از دورههای تورمی به خوبی در یکی از دستههای بالا قرار نمیگیرند. برای مثال، افزایش تورم در سالهای 2021 و 2022 منعکسکننده اثر کشش تقاضای محرکهای مالی در قانون کمکهای همهگیر ایالات متحده و همچنین فشار هزینهای ناشی از اختلالات زنجیره تامین، از جمله هزینههای حمل و نقل به شدت بالاتر بود. تورم دهه 1970 به شکل های مختلفی به فشار هزینه شوک های قیمت نفت و کشش تقاضای سیاست های مالی و پولی آرام نسبت داده شده است.
رکود تورمی
بحث در مورد اینکه چه چیزی باعث رکود تورمی در دهه 1970 شد، فهرست مشابهی از مظنونان اصلی را شامل میشود، از افزایش قیمت انرژی تا پایان نرخ ارز مدیریت شده پس از فروپاشی سیستم برتون وودز. حسابهایی که ترکیب سمی رشد ضعیف و تورم بالا را ناشی از انضباط مالی و پولی ناکافی سیاستگذاران میدانند، توسط دیگران مقابله شده است که اثرات ریاضت مالی و کنار گذاشتن محدودیتهای اداری و غیررسمی قیمتها و دستمزدها را برجسته میکنند.
آنچه غیرقابل انکار است این است که یک جفت رکود دردناک برای کاهش تورم برای همیشه و قوانینی که کسری بودجه بیشتر ایالات متحده و مقررات زدایی اقتصادی را برای احیای رشد در دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان وضع کند، لازم بود. رکود تورمی بدترین عملکرد را در اقتصادهای پیشرفته بین رکود بزرگ و رکود بزرگ رقم زد و به این ترتیب اثری ماندگار بر جای گذاشت. آرتور اوکون، اقتصاددان را بر آن داشت تا با یک شاخص فلاکتی که نرخ تورم و بیکاری را جمعبندی میکند، بیاورد و این نام نشان میدهد که چگونه آن دوره از تاریخ اقتصادی به یادگار مانده است.
یکی از موانع بر سر راه اجرای مجدد رکود تورمی کاهش وابستگی اقتصاد جهانی مدرن به انرژی برای ایجاد رشد است. موارد دیگر عبارتند از کسری بودجه بزرگ ایالات متحده، افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، و انتظارات تورمی خفیف ناشی از دهه ها تورم پایین. بحث قدیمی در مورد اینکه آیا تورم ناشی از مقررات بسیار کم است یا بیش از حد، در ظاهر جدیدی بازگشته است، به عنوان بحث در مورد اینکه آیا افزایش تمرکز بازار شرکت ها به آنها اجازه داده قیمت ها را افزایش دهند و به تورم اخیر کمک کند.
چرا رکود تورمی اینقدر محبوب نیست؟
ترکیب رشد آهسته و تورم غیرعادی است زیرا تورم معمولاً با سرعت رشد افزایش و کاهش می یابد. تورم بالا فرصت کمتری را برای سیاستگذاران برای رسیدگی به کمبودهای رشد با نرخ بهره کمتر و هزینه های عمومی بالاتر باقی می گذارد.
نتیجه
تنها تفاوت بین تورم و رکود تورم رشد اقتصادی است. به طور معمول، تورم با رشد اقتصادی همراه است و حتی می تواند محصول جانبی یک اقتصاد به سرعت در حال گسترش باشد. برعکس، رکودها معمولاً تورم را کاهش می دهند. رکود تورمی به پدیده نادر و گیج کننده رکودی اشاره دارد که همزمان با تورم بالا طولانی مدت است.
شرایط اقتصادی در اوایل سال 2022 بسیاری از مفسران را به این فکر واداشت که آیا ایالات متحده به سمت بازگشت به رکود تورمی پیش می رود یا خیر. با این حال، اکثر تحلیلگران بر این باورند که کاهش اتکای کشور به نفت وارداتی – و به طور کلی انرژی – به علاوه اعتبار فدرال رزرو باید از رکود تورمی به سبک دهه 1970 جلوگیری کند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.