شاخه های اقتصاد چیست؟
شاخه های اقتصاد Branches of economy
اقتصاد موضوع گسترده ای است که با توزیع بهینه منابع در جامعه سروکار دارد. در درون موضوع، چندین شاخه مختلف وجود دارد که بر جنبه های مختلف تمرکز دارند. همچنین مکاتب فکری مختلفی وجود دارد که عموماً دیدگاههای متفاوتی در مورد جنبههای اقتصاد دارند.شاخه های اقتصاد
اقتصاد به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان.
۱- اقتصاد خرد شاخه های اقتصاد
اقتصاد خرد به مطالعه نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان و شرکت ها برای تخصیص منابع می پردازد. خواه یک فرد مجرد، یک خانوار یا یک کسب و کار، اقتصاددانان ممکن است نحوه واکنش این واحدها به تغییرات قیمت و اینکه چرا آنها آنچه را که در سطوح قیمتی خاص انجام می دهند را مطالبه می کنند، تجزیه و تحلیل کنند.
اقتصاد خرد چگونگی و چرایی ارزش گذاری متفاوت کالاها، نحوه تصمیم گیری های مالی افراد، و نحوه تجارت، هماهنگی و همکاری را تجزیه و تحلیل می کند. در پویایی عرضه و تقاضا، هزینههای تولید کالاها و خدمات و نحوه تقسیم و تخصیص نیروی کار، اقتصاد خرد به مطالعه نحوه سازماندهی کسبوکارها و نحوه برخورد افراد با عدم اطمینان و ریسک در تصمیمگیری میپردازد.
زیر مجموعه های مختلف اقتصاد خرد عبارتند از:
الف) اقتصاد نئوکلاسیک Branches of economy
اقتصاد نئوکلاسیک بر پایههای اقتصاد کلاسیک بازارمحور استوار است. این شامل ایده های جدیدی مانند به حداکثر رساندن مطلوبیت، نظریه انتخاب منطقی، و تجزیه و تحلیل لبه بود، یعنی اینکه افراد چگونه در لبه تصمیم می گیرند. انتخاب بهترین گزینه با در نظر گرفتن هزینه ها و منافع نهایی.
(ب) اقتصاد محیطی
این باعث افزایش نگرانی شما برای محیط زیست می شود. این شامل یک تحلیل نئوکلاسیک از هزینه های خارجی و مزایای خارجی است. از این منظر، برای انسان معقول است که آلودگی، شکست بازار، تراژدی مشترکات، کالاهای عمومی، هزینه های خارجی و منافع خارجی را کاهش دهند. اقتصاد زیست محیطی می تواند رویکرد رادیکال تری داشته باشد و اینکه آیا رشد اقتصادی مطلوب است یا خیر.
ج) اقتصاد رفتاری Branches of economy
روانشناسی پشت تصمیم گیری اقتصادی و فعالیت اقتصادی را بررسی می کند. اقتصاد رفتاری محدودیت های این فرض را که افراد کاملاً منطقی هستند را بررسی می کند. شامل:
- عقلانیت محدود – مردم بر اساس قوانین سرانگشتی تصمیم می گیرند.
- دیوانگی غیر منطقی – مردم برای حباب دارایی ها دیوانه می شوند.
- آرمان/معماری انتخاب – چگونه تصمیمها بر نتایج تأثیر میگذارند.
د) اقتصاد توسعه
به مشکلات فقر و توسعه نیافتگی در فقیرترین کشورهای جهان می پردازد. اقتصاد توسعه به دو جنبه خرد و کلان توسعه اقتصادی می پردازد. مشکلات اصلی عبارتند از:
- تجارت در مقابل کمک
- افزایش سرمایه گذاری
- بهترین راه برای توسعه اقتصادی
- بدهی جهان سوم
(ه) اقتصاد سنجی Branches of economy
از داده ها برای یافتن روابط ساده استفاده کنید. اقتصادسنجی از روش های آماری، مدل های رگرسیون و داده ها برای پیش بینی نتیجه سیاست اقتصادی استفاده می کند.
(و) اقتصاد کار
تمرکز آن بر دستمزد، روابط صنعتی و بازار کار است. اقتصاد کار با مفروضات نئوکلاسیک عرضه نیروی کار و تولید درآمد نهایی نیروی کار آغاز می شود. تحولات اخیر در اقتصاد کار بر عوامل غیر پولی مانند انگیزه، رفاه و کمبود بازار کار تمرکز دارد.
۲- اقتصاد کلان شاخه های اقتصاد
اقتصاد کلان شاخه ای از علم اقتصاد است که به مطالعه رفتار و عملکرد یک اقتصاد به عنوان یک کل می پردازد. تمرکز اصلی آن چرخه های اقتصادی مکرر و رشد و توسعه اقتصادی گسترده است.
بر تجارت خارجی، سیاست های مالی و پولی دولت، نرخ های بیکاری، سطح تورم، نرخ بهره، رشد کل تولید و چرخه های تجاری که منجر به انبساط، رونق، رکود و رکود می شود، تمرکز دارد. با استفاده از شاخص های کل، اقتصاددانان از مدل های کلان اقتصادی برای کمک به تدوین سیاست ها و استراتژی های اقتصادی استفاده می کنند
زیر مجموعه های مختلف اقتصاد کلان عبارتند از:
الف) اقتصاد کلاسیک Branches of economy
اقتصاد کلاسیک اغلب پایه و اساس اقتصاد مدرن در نظر گرفته می شود. توسط آدام اسمیت، دیوید ریکاردو و ژان باپتیست سی ساخته شده است. بر اساس:
- راه اندازی یک بازار کثیف. چگونه دست نامرئی و مکانیسمهای بازار، تخصیص کارآمد منابع را ممکن میسازد.
- اقتصاد کلاسیک نشان میدهد که اقتصاد به طور کلی زمانی کارآمدتر عمل میکند که مداخله دولت حداقل باشد و نگران حفاظت از مالکیت خصوصی، ترویج تجارت آزاد و محدود کردن هزینههای دولت باشد.
- اقتصاد کلاسیک تشخیص می دهد که دولت ها باید کالاهای عمومی مانند دفاع، قانون و نظم و آموزش را فراهم کنند.
ب) اقتصاد کینزی
اقتصاد کینزی در دهه ۱۹۳۰ در پس زمینه رکود بزرگ توسعه یافت. مشروعیت اقتصاد موجود برای توضیح رکود اقتصادی مداوم و بیکاری انبوه از بین رفته بود. کینز پیشنهاد کرد که بازار به دلایل زیادی (پارادوکس صرفهجویی، ضریبهای منفی، اعتماد پایین و غیره) پاک نشده است. بنابراین، کینز از مداخله دولت برای تحریک اقتصاد حمایت کرد. کینز استدلال کرد که اقتصاد به عنوان یک کل می تواند عملکرد بسیار متفاوتی نسبت به بازارهای فردی داشته باشد و به قوانین و سیاست های متفاوتی نیاز دارد.
ج) اقتصاد پول گرایی Branches of economy
پول گرایی بخشی از واکنش به تسلط اقتصاد کینزی پس از جنگ بود. پول گرایان به رهبری میلتون فریدمن استدلال کردند که سیاست مالی کینزی بسیار کمتر از آنچه کینزی ها پیشنهاد کرده بودند مؤثر است. پول گرایان ایده آل های کلاسیک اولیه مانند اعتقاد به کارایی بازار را ترویج کردند. آنها همچنین بر کنترل عرضه پول به عنوان ابزاری برای کنترل تورم تاکید کردند.
د) اقتصاد اتریش
این مکتب اقتصادی دیگری است که از مداخله دولت و کنترل قیمت ها انتقاد می کند. این عمدتا یک بازار فروش است.
ه) اقتصاد مارکسیستی شاخه های اقتصاد
این ماهیت نابرابر و متزلزل سرمایه داری را برجسته می کند. این امر نیازمند رویکردی کاملاً متفاوت برای یک مشکل اساسی اقتصادی است. از مداخله دولت در مالکیت، برنامه ریزی و تخصیص منابع به جای تکیه بر بازار آزاد حمایت می کرد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.