کمونیسم در مقابل فاشیسم
تفاوت کمونیسم و فاشیسم
تفاوت اصلی بین ایدئولوژی های کمونیسم و فاشیسم در شعار آنها نهفته است. هدف ایدئولوژی کمونیستی جامعه ای بی طبقه بود که در آن کنترل تولید به دولت تعلق داشت و بین افراد برابری اقتصادی وجود داشت. فاشیسم سیستمی است که نقش های طبقاتی سختگیرانه ای را در جامعه ایفا می کند که اغلب توسط یک دیکتاتور انفرادی کنترل می شود.
این کشور بر ناسیونالیسم افراطی در میان مردم خود تکیه دارد و همه اشکال مخالفان را سرکوب می کند. تا زمانی که در خدمت اهداف ملی بود، از تولید خصوصی حمایت می کرد.
به طور خلاصه:
- کمونیسم ریشه در مفهوم کنترل کامل تولید توسط یک مرجع مرکزی داشت که نابرابری های اقتصادی را از بین می برد. فاشیسم بیشتر بر ایده ساختن یک ملت قوی متمرکز شد که از حس وحدت ناشی از تعلق و میهن پرستی تغذیه می شد.
- کمونیسم سرگرمی نداشت، بلکه می خواست مفهوم مالکیت خصوصی را از بین ببرد. فاشیسم تا زمانی که از تولید خصوصی حمایت می کرد و به توسعه یک ملت متکی به خود کمک می کرد، حمایت می کرد.
- صرف نظر از تفاوت های ایدئولوژیک بین کمونیسم و فاشیسم، هر دو از مفهوم دموکراسی دور می شوند.
مطالعه بیشتر: نظام اقتصادی کمونیسم چیست؟
مطالعه بیشتر: تفاوت سرمایه داری در مقابل کمونیسم
مطالعه بیشتر: تفاوت کمونیسم در مقابل سوسیالیسم
جدول مقایسه ای
مشخصات | کمونیسم | فاشیسم |
---|---|---|
ایدئولوژی | کمونیسم از ایده کنترل و مالکیت تمام منابع و اموال توسط دولت یا جامعه حمایت می کرد. هدف از این کنترل توزیع منابع بین افراد جامعه بر اساس نیاز آنها بود. | از سوی دیگر، فاشیسم به طور آشکار از ایده توزیع منابع حمایت نکرد. در عوض، تمرکز آن بر ایجاد یک کشور متکی به خود بود. |
مدافعان | جامعه بی طبقه هدف اصلی کمونیسم بود که در آن هیچ تفاوتی بین بورژوازی (صاحبان تولید و ثروتمندان) و مردم فقیر و طبقه کارگر وجود نداشت. | از سوی دیگر، فاشیسم نقش های طبقاتی محکمی داشت. هر یک از اعضای جامعه نقش ها و وظایف خاصی را بر عهده داشتند. همچنین از حس قوی ناسیونالیسم حمایت می کرد. |
کنترل تولید | کمونیسم خواهان کنترل منابع و توزیع آنها در بین مردم بود. از این رو، کنترل تولید فقط تحت نظارت دولت بود. | فاشیسم برای بقای خود و عدم تجارت با کشورهای دیگر، خودکفایی می خواست. از این رو، آنها از ایده ورود شرکت های خصوصی به تولید بدشان نمی آمد. |
ملک شخصی | کمونیسم می خواست ایده مالکیت خصوصی و مالکیت را از بین ببرد. | فاشیسم وجود آنها را به دلیل سودمندی آنها برای دولت مجاز دانست. |
دیکتاتوری | کمونیسم طرفدار کنترل کامل دولت بود و به طور خاص به معنای دیکتاتوری تحت یک شخص نبود. | از سوی دیگر فاشیسم خواهان اتحاد ملی و احساس غرور قوی بود. در نتیجه، از روش های ظالمانه سرکوب مظلومان استفاده کرد. این تنها از طریق رهبری قوی امکان پذیر بود و از این رو امکان شکل گیری دیکتاتوری را فراهم کرد. |
برابری جنسیتی | برابری جنسیتی مسئله چندانی نبود. افراد بدون در نظر گرفتن جنسیت مجاز به کار بودند. | فاشیسم از نقش های جنسیتی سنتی حمایت می کرد. مردان قرار بود کار کنند و به جنگ بروند. از سوی دیگر، از زنان انتظار می رفت که تولید مثل کنند، زیرا آنها کلید تداوم نژادی یا ملی بودند. |
خروج، اورژانس | ترس از ستم طبقاتی جرقه ظهور کمونیسم را برانگیخت. | فاشیسم به عنوان یک ملت می خواست جلوی ظلم را بگیرد. |
چهره های برجسته | کمونیسم با شخصیت هایی مانند کارل مارکس (فیلسوف آلمانی)، فردریش انگلس (فیلسوف آلمانی) و ولادیمیر لنین (نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی) طنین انداز می شود. | بنیتو موسولینی (دیکتاتور ایتالیایی)، انگلبرت دولفوس (صدر اعظم اتریش) و جیووانی جنتیله (فیلسوف ایتالیایی) چند نفر به دلیل ایدئولوژی های فاشیستی خود شناخته شده بودند. |
مثال ها | کمونیسم در کشورهایی مانند چین، روسیه (در زمان استالین)، کره شمالی و کوبا وجود داشت. | فاشیسم در کشورهایی مانند آلمان و ایتالیا وجود داشته است. |
کمونیسم چیست؟
کمونیسم ایدئولوژی است که قصد دارد جایگزین مالکیت خصوصی و مبتنی بر سود شود. اقتصاد با مالکیت عمومی در کمونیسم، جامعه ابزار عمده تولید و منابع طبیعی موجود در جامعه را کنترل می کند. بنابراین می توان آن را به عنوان شکلی بالاتر از سوسیالیسم توصیف کرد. این یک فلسفه اقتصادی و سیاسی است که توسط کارل مارکس همراه با فردریش انگلس در نیمه دوم قرن نوزدهم پایه گذاری شد.
این باور که جمعیت های کارگری استثمار شده ثروتمند و این که جوامع آگاهی طبقاتی را توسعه خواهند داد، آغاز این مفهوم بود. رهبران معتقد بودند که این امر منجر به درگیری خواهد شد که از طریق یک مبارزه انقلابی حل می شود. این کشمکش باعث میشود که پرولتاریا (جمعیت کارگر) علیه بورژوازی قیام کند و در نهایت یک جامعه کمونیستی ایجاد کند.
در یک جامعه کمونیستی، هدف دستیابی به دولتی است که در آن دولت تمام مالکیت خصوصی را لغو کند. به عبارت دیگر، ابزار تولید متعلق به کل جامعه است و تنها در جیب های خاصی متمرکز نمی شود. بنابراین، شعار مشترک در سراسر جنبش کمونیستی این است که هرکس به اندازه توانایی خود می داد و بر اساس نیاز خود دریافت می کرد. در نتیجه، مقتضیات جامعه بر نیازهای یک فرد ارجحیت دارد.
فاشیسم چیست؟
فاشیسم یک ایدئولوژی است که طرفدار برتری ملت است. “ملت” در اینجا می تواند به گروه یا مجموعه ای از افراد با احساس تعلق اشاره کند. این می تواند بر اساس جغرافیا، قومیت یا فرهنگ باشد. همه اینها می توانند مسیری فاشیستی را دنبال کنند و ناسیونالیسم را بر سایر اشکال وفاداری برتری دهند.
در اینجا، هدف ایجاد حس قوی دیکتاتوری ناسیونالیستی بود که اقتصاد را تنظیم و هدایت می کرد. علاوه بر این، می خواست ملت را به چیزی باشکوه با ساختار و فرهنگ خودتعیین کننده تبدیل کند. به طور خلاصه، می توان آن را نوعی از ناسیونالیسم افراطی اقتدارگرا توصیف کرد که از دستیابی به نتایج از طریق سرکوب مخالفان بدش نمی آمد.
مخالف لیبرال دموکراسی و طرفدار نظام تک حزبی بود. علاوه بر این، سیستمی بود که عقاید سوسیالیسم و نظام سرمایه داری. فاشیسم بر خلاف این ایدئولوژی ها از خودکفایی از طریق کنترل اقتصادی حمایت می کرد. گذشته از این، تاریخ نشان می دهد که فاشیسم از خشونت به نام سیاست حمایت می کرد. این امر برای هدف سلطه مشروع تلقی می شد. از این رو، می توان درک کرد که اشتیاق به وحدت ملی تحت رهبری قوی دلیلی برای ظهور فاشیسم بود.
مطالعه بیشتر: نظام اقتصادی کمونیسم چیست؟
مطالعه بیشتر: تفاوت سرمایه داری در مقابل کمونیسم
مطالعه بیشتر: تفاوت کمونیسم در مقابل سوسیالیسم
شباهت ها
دموکراسی
در یک دموکراسی، نظام سیاسی اجازه مالکیت خصوصی کالاها و خدمات را می دهد. این به شرکت های خصوصی اجازه می داد تا از آزادی تولید کالا و خدمات برخوردار باشند. کمونیسم مخالف این نوع آزادی بود و از این رو با ایده دموکراسی در این شکل مخالف بود.از سوی دیگر فاشیسم ریشه در دیکتاتوری و برتری حس تعلق داشت. فریادهای آزادی ستمدیدگان را سرنگون کرد و در نتیجه با دموکراسی مخالفت کرد.
اصل و نسب
کمونیسم در نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت. فاشیسم همچنین در قرن نوزدهم پس از آغاز جنگ جهانی در اروپا ظهور کرد.
احساس فردگرایی کمونیسم در مقابل فاشیسم
کمونیسم نیازهای جامعه را بر ارضای نیازهای فردی مقدم می دارد. از سوی دیگر، فاشیسم می خواست ملتی بسازد و می خواست مردم از آن حمایت کنند و ناسیونالیسم را فراتر از احساس فردگرایی ارزش قائل شوند
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.