شکاف تورمی چیست؟
شکاف تورمی Inflationary Gap
شکاف تورمی شکاف تولیدی است که نشان دهنده تفاوت بین تولید ناخالص داخلی واقعی و تولید ناخالص داخلی پیش بینی شده با فرض اشتغال کامل در هر اقتصاد معین است. جان مینارد کینز تعریف مدرن شکاف تورمی را ارائه کرده است.
فرمول: شکاف تورمی = تولید ناخالص داخلی واقعی یا واقعی – تولید ناخالص داخلی پیش بینی شده
دو نوع شکاف تولید ناخالص داخلی یا شکاف تولید وجود دارد. در حالی که شکاف تورمی یکی است، شکاف رکودی دیگری است.
- شکاف تورمی را می توان به عنوان اندازه گیری مازاد تقاضای کل نسبت به تقاضای بالقوه کل در طول اشتغال کامل درک کرد.
- شکاف رکودی یک وضعیت اقتصادی است که در آن تولید ناخالص داخلی واقعی بیشتر از تولید ناخالص داخلی بالقوه تحت اشتغال کامل است.
به طور خلاصه:
- شکاف تورمی تفاوت بین سطح فعلی تولید ناخالص داخلی واقعی و تولید ناخالص داخلی را اندازه گیری می کند که اگر اقتصاد با اشتغال کامل کار می کرد وجود داشت.
- برای اینکه شکاف تورمی در نظر گرفته شود، تولید ناخالص داخلی واقعی فعلی باید بیشتر از تولید ناخالص داخلی بالقوه باشد.
- سیاستهایی که میتوانند شکاف تورمی را کاهش دهند عبارتند از کاهش هزینههای دولت، افزایش مالیات، اوراق قرضه و اوراق بهادار، افزایش نرخ بهره و کاهش پرداختهای انتقالی.
مولفه های شکاف تورمی
این شامل تولید ناخالص داخلی واقعی و تولید ناخالص داخلی پیش بینی شده است.
اگر X تولید ناخالص داخلی واقعی و Y تولید ناخالص داخلی با اشتغال کامل باشد، X – Y نشان دهنده شکاف تورمی است. عوامل زیر با توضیحات کوتاهی از کاربرد آنها برای تعیین تولید ناخالص داخلی واقعی یک اقتصاد در نظر گرفته می شوند:
- مخارج دولت: شامل انتقال منافع اجتماعی، تمام مصرف عمومی، انتقال درآمد و غیره می شود.
- مخارج مصرفی: دارای مجوزهای خانوار، مجوزها، خروجی بنگاه های غیر سهامی و غیره است.
- صادرات خالص(صادرات – واردات): مازاد تجاری اگر صادرات بیشتر از واردات باشد، کسری تجاری اگر واردات بیش از صادرات باشد.
- سرمایه گذاری: هزینه های تجاری (شامل تجهیزات) شامل مبادله دارایی نمی شود. خریددارایی های مالی.
باید توجه داشته باشید که محصولات و خدمات واسطه ای به حساب نمی آیند.
مثال و نمودار شکاف تورمی
نمونه هایی از شکاف تورمی به شرح زیر است:
مثال ۱
تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) یک اقتصاد در آفریقا ۱۰۰ میلیارد دلار است. تولید ناخالص داخلی پیش بینی شده ۹۲ میلیارد دلار است. ماهیت و مقدار شکاف خروجی را تعیین کنید.
راه حل
تولید ناخالص داخلی واقعی از تولید ناخالص داخلی پیش بینی شده فراتر رفت. از این رو، شکاف تورمی است. همچنین می تواند این شکاف را با کم کردن تولید ناخالص داخلی مورد انتظار از تولید ناخالص داخلی واقعی اقتصاد محاسبه کند.
- = ۱۰۰ میلیارد دلار – ۹۲ میلیارد دلار
- = ۸ میلیارد دلار
بنابراین شکاف تورمی ۸ میلیارد دلاری می تواند در اقتصاد وجود داشته باشد.
نمودار شکاف تورمی
محور X نشان دهنده درآمد ملی است، در حالی که محور Y نشان دهنده هزینه است.
خطوط آبی رنگ را قطع می کنند. منحنی تقاضا متناسب با درآمدهای ملی به خط قرمزی که روی خط آبی نشسته است (۹۲ میلیارد دلار) توجه کنید. این خط اشتغال کامل است. زمانی که تقاضای کل (از نظر درآمد ملی) از تقاضا در شرایط اشتغال کامل بیشتر شود، شکاف تورمی ایجاد می شود. در این مورد ۸ میلیارد دلار.
توجه داشته باشید که تقاضای کل، کل تقاضا برای همه کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک اقتصاد است.
مثال ۲
اقتصاد تولید برنج روزانه ۵۰۰ تن برنج تولید می کند. فرض کنید تقاضای کل برنج ۵۴۵ تن در روز باشد. درباره شکاف تورمی در این اقتصاد چه می توان گفت؟
راه حل:
شکاف تورمی در اقتصاد معین
۵۴۵ تن – ۵۰۰ تن = ۴۵ تن برنج در روز
اقتصاد از منابع خود برای تولید ۵۰۰ تن در روز استفاده می کند. از سوی دیگر، افزایش تقاضای کل برای برنج باعث ایجاد شکاف تولید ۴۵ تن در روز می شود. بنابراین می توان با کار بر روی تقاضای کل را کاهش داد. با این حال، اگر مازاد تقاضای کل به دلیل استفاده کامل از منابع باشد، نمی تواند تولید برنج را بیشتر بهبود بخشد.
مزایا
مزایای شکاف تورمی به شرح زیر است:
- این یک اقدام خوب برای تصمیم گیری در مورد سیاست های اقتصادی است. همچنین در تحلیل انتقادی این سیاست های اقتصادی (مالی و پولی) مفید است.
- اگر منابع یک اقتصاد به طور کامل برای کمک به تولید ناخالص داخلی به کار گرفته شود، هرگونه افزایش قیمت نشانهای به دلیل تقاضای مازاد در اقتصاد است.
- می گوید می تواند با بررسی تقاضای کل تورم را کنترل کند.
معایب
- شکاف مازاد بین درآمد جاری، مخارج جاری و مصرف جاری گرفته میشود، در حالی که عوامل مربوطه که قبلاً در اقتصاد تولید شدهاند در تحلیل نادیده گرفته میشوند.
- تورم یک فرآیند ثابت نیست. با درجات نامحتمل و متفاوتی در حال تغییر است. با این حال، مطالعه شکاف تورمی بر مبنای ثابتی پایه گذاری شده است.
- سهل انگاری ازبازار عاملتأثیرگذاری بر شکاف تورمی نقطه ضعف این مفهوم است.
نکات مهم
- می تواند با افزایش پس انداز کاهش یابد به طوری که تقاضای کل کاهش می یابد.
- وقتی شکاف تورمی در جریان است، افزایش تولید آسان نیست زیرا از همه منابع استفاده شده است.
- اگر مخارج دولت، مالیات تولید شده و مسائل اوراق بهادار مهار شود، ممکن است شکاف تورمی را کاهش دهد.
- همانطور که در نمودار بالا توضیح داده شد، باید به خاطر داشت که همزمانی درآمد واقعی و درآمد شغلی کامل باعث عدم وجود تقاضای کل می شود. در نتیجه، قابل توجه نیست بیکاری می تواند در این شرایط وجود داشته باشد.
- بانک ها و موسسات مالی نقش خود را در تنظیم شکاف تورمی ایفا کنند. آنها این کار را با بررسی عرضه پول در اقتصاد انجام می دهند.
سیاست مالی و پولی برای مدیریت شکاف تورمی
یک دولت ممکن است استفاده از سیاست مالی را برای کمک به کاهش شکاف تورمی، اغلب از طریق کاهش تعداد وجوه در گردش در اقتصاد انتخاب کند. این امر می تواند از طریق کاهش هزینه های دولت، افزایش مالیات، صدور اوراق قرضه و اوراق بهادار و کاهش پرداخت های انتقالی انجام شود. این تعدیل در شرایط مالی در اقتصاد می تواند به بازگرداندن تعادل اقتصادی کمک کند . با کاهش حجم پول در گردش، تقاضای کلی برای کالاها و خدمات نیز کاهش مییابد و تورم را کاهش میدهد.
بانک های مرکزی نیز ابزارهایی برای مبارزه با فعالیت های تورمی در اختیار دارند. هنگامی که فدرال رزرو (فدرال رزرو) نرخ بهره را افزایش می دهد ، وجوه استقراضی را گران تر می کند. سیاست پولی سفت و سخت متعاقباً باید میزان پول در دسترس بیشتر مصرفکنندگان را کاهش دهد و باعث شود تقاضا و قیمتها یا تورم کمتری کاهش یابد. پس از رسیدن به تعادل، فدرال رزرو یا سایر بانک های مرکزی می توانند نرخ بهره را متناسب با آن تغییر دهند
نتیجه
شکاف تورمی یک شکاف تولیدی است که شکاف تولید ناخالص داخلی نیز نامیده می شود که بر اساس دو شاخص تولید ناخالص داخلی واقعی و پیش بینی شده عمل می کند. اگر مقدار مخارج در هر اقتصادی بالاتر رود، شکاف تورمی وجود دارد. درآمد ملی به دلیل اشتغال کامل کاهش قیمت سیاست های مالی برای دولت در مبارزه با شکاف تورمی ناشی از یک اقتصاد مفید است. با افزایش مالیات یا کاهش مخارج یا مخارج خزانه به دست می آید. بنابراین، ارز در گردش به یک سطح کنترل شده کاهش می یابد. از این نوع اقدامات به عنوان سیاست های مالی انقباضی یاد می شود.
موسسات دولتی و بانک ها برای تاثیرگذاری بر گردش پول در اقتصاد، اصلاحاتی را در نرخ های وام ایجاد می کنند. تا حدی، شاید در جنبه افراطی، سیاست های اقتصادی نیز حاوی مقررات سختگیرانه ای است که دستمزدها و منابع را محدود می کند. با این حال، می تواند یک گام انقلابی باشد که می تواند در بلندمدت بر عملکرد اقتصاد تأثیر بگذارد. بنابراین، درک علل اصلی تورم ضروری است. گاهی اوقات افزایش تولید داخلی خوب است. در مواقع دیگر، افزایش واردات برای رفع تقاضا توصیه می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.