بازار انحصار کامل در اقتصاد چه نقشی را ایفا میکند؟
بازار انحصار کامل Pure Monopoly
بازار انحصار کامل به بازاری گفته میشود که فقط یک عرضهکننده وجود دارد. به عبارت دیگر، در این بازار، تنها یک فرد یا شرکت مسئول فروش کالاها و خدمات است. در چنین حالتی، این عرضهکننده میتواند قیمتها را تعیین کند و کنترل کامل بر بازار دارد. اما هر چه تعداد عرضهکنندگان افزایش یابد، انحصار کاهش مییابد و بازار به سمت رقابت حرکت میکند.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
بازار انحصار کامل فروش
بازار انحصار کامل فروش، به بازاری اطلاق میشود که تنها یک فروشنده یا عرضهکننده انحصاری برای یک محصول خاص در آن وجود دارد. در این نوع بازار، محصولی که ارائه میشود هیچ جانشین نزدیکی ندارد و به همین دلیل، مصرفکنندگان گزینهای برای جایگزینی آن ندارند.
این موقعیت به انحصارگر این امکان را میدهد که قیمت محصول را طبق خواستههای خود تعیین کند. زیرا با نبود جایگزین، مصرفکنندگان نمیتوانند به راحتی از خرید این محصول صرفنظر کنند و در نتیجه، تغییرات قابلتوجهی در تقاضای آن مشاهده نخواهد شد. به عبارت دیگر، در این بازار، انحصارگر میتواند بدون نگرانی از رقابت، قیمتها را بالا ببرد.
بازار انحصار کامل خرید
بازار انحصار کامل خرید به حالتی اطلاق میشود که تنها یک خریدار منحصر به فرد در بازار وجود دارد و هیچ رقابتی از طرف خریداران دیگر وجود ندارد. در این نوع بازار، تمام عرضهکنندگان محصولات یا خدمات خود را فقط به این خریدار انحصاری میفروشند.
به این ترتیب، این خریدار به عنوان تنها مشتری، قدرت زیادی برای تعیین قیمتها، وضع شرایط نامطلوب در قراردادها و کنترل کیفیت و مشخصات کالا یا خدمات دارد. به عبارتی، او میتواند به راحتی خواستههای خود را به عرضهکنندگان تحمیل کند.
ویژگی های بازار انحصار کامل
حداکثر بودن سود
در بازار انحصار کامل، فروشنده میتواند قیمتهای بالاتری را برای کالاها و خدمات خود تعیین کند و در نتیجه، بیشترین درآمد ممکن را کسب کند. به دلیل نبود رقبای دیگر، این عرضهکننده انحصاری قادر است قیمتها را بالاتر از سطحی که در بازار رقابتی معمول است، تنظیم کند. بنابراین، این شرایط به او این امکان را میدهد که حداکثر سود خود را بهدست آورد و از بیرقیبیاش در بازار بهرهبرداری کند.
تعیین قیمت
در بازار رقابتی، قیمت کالاها و خدمات تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا قرار دارد و عرضهکنندگان بهطور کلی در برابر قیمتهای بازار بیتأثیر هستند؛ به عبارت دیگر، آنها قیمتپذیرند. این بدان معناست که آنها نمیتوانند قیمتها را بهتنهایی تعیین کنند و مجبورند قیمتهای بازار را بپذیرند.
اما در بازار انحصار کامل، وضعیت بهطور کامل متفاوت است. در این نوع بازار، عرضهکننده انحصاری نهتنها میتواند قیمتها را تعیین کند، بلکه در واقع بهعنوان «تعیینکننده قیمت» شناخته میشود.
این قدرت به او این امکان را میدهد که قیمت کالاها و خدمات خود را بر اساس هزینههای تولید، تقاضای بازار و اهداف سود خود تنظیم کند. به عبارت دیگر، فروشنده انحصاری میتواند با تغییر قیمت، میزان تقاضا را تحت کنترل خود درآورد و بهطور فعال بر بازار تأثیر بگذارد. این ویژگی نهتنها بر درآمد و سود عرضهکننده تأثیر میگذارد، بلکه میتواند عواقب مهمی برای مصرفکنندگان و کل اقتصاد نیز داشته باشد.
موانع برای ورود
یکی از ویژگیهای برجسته بازار انحصار کامل، وجود موانع قابل توجه برای ورود سایر تولیدکنندگان یا عرضهکنندگان به بازار است. این موانع میتوانند به شکلهای مختلفی بروز کنند و بهطور مؤثری مانع از رقابت در بازار میشوند.
این موانع ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- سرمایهگذاریهای کلان: در بسیاری از صنایع، ورود به بازار نیاز به سرمایهگذاریهای کلان دارد. این سرمایهگذاریها میتوانند شامل تأسیس کارخانهها، خرید تجهیزات و تأمین مواد اولیه باشند. هزینههای بالا میتواند برای بسیاری از تولیدکنندگان جدید مانع ایجاد کند.
- حقایق قانونی و مجوزها: گاهی اوقات، دولتها مجوزهای خاصی برای ورود به بازارهای خاص صادر میکنند. این مجوزها میتوانند فرآیند پیچیده و زمانبر باشند که در نهایت ورود به بازار را برای بازیگران جدید دشوار میکند.
- تکنولوژی و تخصص: برخی صنایع نیاز به تکنولوژی خاص یا تخصص فنی دارند که تنها شرکتهای موجود در بازار به آن دسترسی دارند. این عدم دسترسی میتواند ورود رقبای جدید را محدود کند.
- برند و وفاداری مشتری: در بازارهای انحصاری، شرکت موجود ممکن است برند قوی و وفاداری مشتریان را داشته باشد. این امر میتواند باعث شود که مشتریان به راحتی از محصولات آن شرکت دست نکشند و ورود رقبای جدید دشوار شود.
این موانع برای ورود نه تنها به حفظ انحصار در بازار کمک میکنند، بلکه به شرکتهای موجود این امکان را میدهند که بدون نگرانی از رقابت، کنترل قیمتها و بازار را در دست داشته باشند. در نتیجه، این ویژگیها میتواند تأثیرات عمیقی بر ساختار بازار و رفتار اقتصادی داشته باشد.
وجود تنها یک فروشنده
یکی از ویژگیهای بارز و تعیینکننده بازار انحصار کامل، وجود تنها یک عرضهکننده است. در این نوع بازار، تنها یک فرد یا شرکت مسئول تأمین کالاها و خدمات است. این وضعیت به این معناست که تمام تقاضاهای موجود در بازار بهطور انحصاری توسط این عرضهکننده تأمین میشود و به عبارت دیگر، این شرکت تمام صنعت مربوط به آن کالا یا خدمت را در یک اقتصاد خاص تشکیل میدهد.
وجود یک فروشنده به چندین جنبه مهم منجر میشود:
- کنترل کامل بر عرضه: تنها فروشنده در بازار انحصار کامل قادر است تا بهطور کامل بر عرضه کالا یا خدمات نظارت کند. این کنترل به آن اجازه میدهد تا تصمیمات استراتژیک مهمی مانند حجم تولید، نوع کالا و حتی قیمتها را بدون نگرانی از رقبای مستقیم اتخاذ کند. این ویژگی به فروشنده این امکان را میدهد که بازار را بهطور مؤثری هدایت کند و از قدرت خود برای کسب حداکثر سود استفاده کند.
- عدم وجود رقابت: در این نوع بازار، به دلیل عدم وجود رقبای دیگر، فروشنده میتواند با آزادی عمل بیشتری قیمتها را تعیین کند. این عدم رقابت ممکن است منجر به قیمتهای بالاتر از سطح بازار رقابتی شود، که در نهایت به سود بیشتر برای عرضهکننده منجر میشود.
- تأثیر بر کیفیت و تنوع کالاها: وجود تنها یک فروشنده میتواند به کاهش کیفیت و تنوع کالاها و خدمات نیز منجر شود. چرا که در غیاب رقابت، این شرکت ممکن است انگیزهای برای بهبود کیفیت یا نوآوری در محصولات خود نداشته باشد. این امر میتواند بر تجربه مصرفکنندگان تأثیر منفی بگذارد و در نهایت رفاه اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد.
- تأثیر بر قیمتها و دستمزدها: با توجه به این که تنها یک فروشنده در بازار وجود دارد، این فرد یا شرکت میتواند دستمزدها و قیمتها را به گونهای تعیین کند که برایش بهصرفه باشد، که این امر میتواند به نابرابری اقتصادی و اجتماعی منجر شود. در واقع، کنترل بازار توسط یک عرضهکننده میتواند به فشار اقتصادی بر مصرفکنندگان و کارگران منجر شود.
بهطور خلاصه، وجود تنها یک فروشنده در بازار انحصار کامل ویژگیای است که به این نوع بازار شکل میدهد. این ویژگی نه تنها به کنترل کامل بر عرضه و قیمتها منجر میشود، بلکه میتواند تأثیرات منفی بر کیفیت و تنوع کالاها، همچنین بر رفاه اقتصادی و اجتماعی جامعه داشته باشد.
تبعیض قیمت
تبعیض قیمت یکی از ویژگیهای کلیدی بازار انحصار کامل است که به شرکتهای انحصاری اجازه میدهد تا قیمت و مقدار کالا یا خدمات را به دلخواه خود تغییر دهند. در این نوع بازارها، شرکت تولیدکننده با توجه به نبود رقیب، میتواند استراتژیهای متنوعی برای قیمتگذاری محصولاتش اتخاذ کند.
در بازارهای کششپذیر، اگر شرکت قیمت محصولات خود را کاهش دهد، احتمالاً میزان فروش آن افزایش خواهد یافت. به همین دلیل، شرکت انحصاری میتواند با کاهش قیمت، تقاضای بیشتری را جلب کند و بدین ترتیب، حجم قابلتوجهی از کالاها را بفروشد و درآمد خود را افزایش دهد.
علاوه بر این، این شرکت میتواند بسته به ویژگیهای مختلف خریداران، قیمتهای متفاوتی را تعیین کند. به عنوان مثال، ممکن است برای مشتریان عمده تخفیفهای ویژهای ارائه دهد و قیمتهای بالاتری را از مشتریان عادی دریافت کند. این استراتژی به شرکت امکان میدهد از حداکثر تمایل به پرداخت هر گروه بهرهبرداری کند و در نتیجه، سود خود را به حداکثر برساند.
با این حال، تبعیض قیمت میتواند به نابرابریهای اقتصادی منجر شود و برخی از مشتریان را تحت فشار مالی قرار دهد. در نتیجه، این پدیده نه تنها بر درآمد شرکتها تأثیر میگذارد، بلکه بر رفاه اجتماعی و کیفیت زندگی مصرفکنندگان نیز تأثیرات عمیقی دارد.
کیفیت پایین
یکی از پیامدهای منفی وجود یک عرضهکننده انحصاری در بازار، کاهش کیفیت کالاها و خدمات ارائه شده است. در ساختارهای انحصاری، به دلیل عدم وجود رقیب، شرکت عرضهکننده تحت فشار رقابتی برای بهبود کیفیت محصولات خود قرار نمیگیرد. این بدان معناست که اگر یک عرضهکننده تصمیم بگیرد کالاها یا خدماتی با کیفیت پایین ارائه دهد، همچنان مشتریانی خواهند بود که به خرید از او ادامه میدهند.
در بازارهای رقابتی، رقابت میان عرضهکنندگان موجب میشود که هر شرکت تلاش کند تا با بهبود کیفیت و نوآوری، مشتریان را جذب کند. اما در یک بازار انحصار کامل، از آنجا که خریداران بهطور محدود گزینههای دیگری برای انتخاب ندارند، شرکت انحصاری ممکن است احساس کند نیازی به ارتقاء کیفیت ندارد. به همین دلیل، اگر این عرضهکننده محصولات بیکیفیت ارائه دهد، مشتریان ممکن است ناچار به خرید از او باشند، زیرا گزینه دیگری در دسترس ندارند.
این وضعیت میتواند به تدریج منجر به نارضایتی عمومی از کالاها و خدمات موجود در بازار شود. مشتریان ممکن است با مشکلاتی از جمله عدم رضایت از کیفیت، نیازهای برآوردهنشده و قیمتهای بالاتر از ارزش واقعی کالا مواجه شوند. در نتیجه، کیفیت پایین محصولات در بازار انحصاری نه تنها بر تجربه مصرفکنندگان تأثیر منفی میگذارد، بلکه میتواند به کاهش اعتماد عمومی به عرضهکننده منجر شود.
در نهایت، این روند میتواند به ایجاد یک چرخه معیوب منجر شود که در آن عرضهکننده به ارائه محصولات بیکیفیت ادامه میدهد و در عین حال، مصرفکنندگان روزبهروز بیشتر دچار نارضایتی میشوند. به همین دلیل، ضرورت نظارت و مقرراتگذاری مناسب بر بازارهای انحصاری به منظور حفظ کیفیت و رفاه مصرفکنندگان اهمیت پیدا میکند.
عوامل شکلگیری بازار انحصار کامل
بازارهای انحصار کامل به دلایل متعددی شکل میگیرند. این دلایل بهطور کلی به عواملی اشاره دارند که به یک فرد یا شرکت خاص این امکان را میدهند تا کنترل کاملی بر عرضه کالاها یا خدمات در یک بازار خاص داشته باشد. در ادامه به بررسی برخی از این عوامل میپردازیم:
- صرفههای مقیاس: زمانی که یک شرکت میتواند با تولید در مقیاس بزرگ هزینههای خود را کاهش دهد، به راحتی میتواند بر رقبای کوچکتر غلبه کند. این صرفهجویی در هزینهها باعث میشود که تنها یک عرضهکننده در بازار باقی بماند.
- نیاز به سرمایه: برخی صنایع نیاز به سرمایهگذاریهای کلان دارند که ممکن است برای شرکتهای جدید غیرقابل دسترس باشد. به این ترتیب، شرکتهای بزرگتر و مستقر میتوانند با ایجاد موانع ورود، از ورود رقبای جدید جلوگیری کنند.
- برتری فنی: اگر یک شرکت فناوری یا دانش فنی منحصر به فردی داشته باشد، میتواند به تنهایی بر بازار تسلط یابد. این برتری فنی میتواند ناشی از تحقیق و توسعه (R&D) یا اختراعات خاص باشد.
- عدم وجود کالاهای جانشین: در بازارهایی که کالاهای جانشین کمی وجود دارد، یک عرضهکننده میتواند قدرت بیشتری برای تعیین قیمتها و شرایط بازار داشته باشد. نبود گزینههای جایگزین برای مصرفکنندگان، به انحصار کمک میکند.
- کنترل منابع طبیعی: در صورتی که یک شرکت کنترل منابع طبیعی خاصی را در دست داشته باشد (مانند معادن، نفت یا منابع آبی)، میتواند به طور طبیعی به یک عرضهکننده انحصاری تبدیل شود.
- پیامدهای ناشی از افزایش اعضای شبکه: در برخی صنایع، تعداد بیشتر کاربران به ارزش بیشتر خدمات یا محصولات کمک میکند. به عنوان مثال، در بازارهای فناوری اطلاعات، هرچه تعداد کاربران بیشتر باشد، جذابیت و ارزش خدمات بیشتر میشود.
- موانع قانونی: قوانین و مقررات دولتی ممکن است به گونهای طراحی شوند که مانع از ورود رقبا به بازار شوند. این میتواند شامل مجوزهای خاص، حق امتیازها یا محدودیتهای دیگر باشد که بر اساس آنها یک شرکت میتواند انحصار را حفظ کند.
- فعالیتهای اختیاری: برخی شرکتها ممکن است با فعالیتهای تجاری و تبلیغاتی خاص، سعی در ایجاد برتری بر رقبا داشته باشند. این فعالیتها میتوانند شامل استراتژیهای قیمتگذاری، بازاریابی خاص یا قراردادهای انحصاری با تأمینکنندگان باشند.
علل و منبع ایجاد انحصار
انحصار مواد اولیه و عوامل تولید
وقتی که یک تولیدکننده خاص کنترل کامل بر مواد اولیه لازم برای تولید یک کالا داشته باشد یا فناوریهای ضروری فقط در اختیار یک شرکت باشد، انحصار شکل میگیرد. در چنین وضعیتی، اگر آن شرکت از ارائه دسترسی به این مواد یا فناوری به دیگر شرکتها خودداری کند، سایر شرکتها نمیتوانند به بازار وارد شوند. این مسئله به طور مؤثری رقابت را محدود کرده و منجر به ایجاد انحصار میشود.
حق ثبت اختراع و نوآوری
وقتی یک تولیدکننده به یک فناوری جدید دست مییابد یا آن را ثبت اختراع میکند، دیگر تولیدکنندگان نمیتوانند به این فناوری دسترسی داشته باشند، مگر اینکه مجوزهای لازم را بگیرند. همچنین، اگر دولت با قوانینی استفاده از این فناوری را برای دیگران محدود کند، انحصار ایجاد میشود.
این فناوری جدید میتواند بهطور قابل توجهی هزینههای تولید را کاهش دهد، به این معنی که تولیدکننده میتواند قیمت محصولات خود را پایین بیاورد و سهم بیشتری از بازار را به دست آورد.
به دلیل عدم توانایی سایر شرکتها در رقابت با این قیمتهای پایین، آنها ممکن است از بازار خارج شوند یا حتی نتوانند وارد صنعت شوند. این شرایط باعث ایجاد انحصار میشود، زیرا تنها شرکتی که این فناوری جدید را دارد، کنترل بازار را در اختیار دارد و این امر میتواند به کاهش رقابت و نوآوری در بازار منجر شود.
قوانین دولتی
در برخی مواقع، دولت با وضع قوانین و مقررات خاص، به یک شرکت خاص مجوز انحصاری برای تولید کالاها و خدمات میدهد. این ممکن است به دلیل نیاز به حفظ استانداردهای کیفیت، ایمنی یا بهداشت باشد. همچنین، دولت ممکن است بهمنظور کنترل بازار یا حمایت از صنایع داخلی، تصمیم بگیرد که فقط یک تولیدکننده مجاز به فعالیت باشد.
در این حالت، هیچ رقیب دیگری وجود نخواهد داشت که بتواند به بازار وارد شود. این نوع سیاستها میتواند به شکلگیری یک وضعیت انحصاری منجر شود و باعث کاهش رقابت در بازار گردد. به همین ترتیب، وجود انحصار میتواند به قیمتهای بالاتر و انتخابهای محدودتر برای مصرفکنندگان منجر شود.
مثال از عوامل ایجاد انحصار
یکی از عوامل کلیدی که به قدرت در بازار انحصار کامل منجر میشود، کنترل بر منابع طبیعی ضروری برای تولید کالاهای نهایی است. زمانی که تنها یک فرد یا شرکت دسترسی کامل به یک منبع خاص را دارد، این امکان برای او فراهم میشود که قیمت کالاها یا خدمات خود را بالاتر از هزینههای نهایی تعیین کند. این افزایش قیمت به دلیل انحصار موجود در عرضه ممکن است حتی مشتریان را از دست ندهد، چرا که او تنها تأمینکننده در بازار است.
به عبارت دیگر، این کنترل بر منابع به فرد یا شرکتی که صاحب آن است، اجازه میدهد تا “رانت اقتصادی” (Economic Rent) ایجاد کند. به زبان سادهتر، این شرایط به او امکان میدهد که سود بیشتری نسبت به رقبا کسب کند. چنین وضعیتی یکی از عواقب رایج ناشی از ظهور بازارهای رقابتی ناقص است که در نهایت منجر به شکلگیری بازارهای انحصاری میشود.
به طور کلی، وجود کنترل بر منابع طبیعی نه تنها قدرت قیمتی را در دست عرضهکننده قرار میدهد، بلکه باعث میشود که رقبا نتوانند به راحتی وارد بازار شوند و در نتیجه، این انحصار ادامه پیدا کند.
مثال از بازار انحصار کامل در دنیای واقعی
یکی از بارزترین نمونههای بازار انحصار کامل در جهان، شرکت «دِ بیرز» (De Beers) است. این شرکت در طول قرن بیستم توانست کنترل کاملی بر تولید الماس به دست آورد و از این موقعیت برای دستکاری قیمتها در بازار جهانی الماس بهرهبرداری کند.
دِ بیرز نه تنها تولیدکنندگان مستقل را تحت فشار قرار میداد که به کانال انحصاری این شرکت بپیوندند، بلکه اگر تولیدکنندگانی از پیوستن به این شبکه انحصاری خودداری میکردند، دِ بیرز به سادگی با عرضه الماسهایی مشابه با محصولات آنها، بازار را غرق میکرد. این اقدام به کاهش قیمت و تهدید رقابت منجر میشد و در نهایت باعث میشد که تولیدکنندگان مجبور به پذیرش شرایط دِ بیرز شوند.
به این ترتیب، دِ بیرز توانست نه تنها بر بازار الماس تسلط یابد، بلکه تأثیر چشمگیری بر قیمتها و دسترسی به این گوهرهای گرانبها در سطح جهانی داشته باشد. این مثال به وضوح نشاندهنده چگونگی شکلگیری و حفظ انحصار در یک صنعت خاص به واسطه کنترل منابع و استراتژیهای هوشمندانه تجاری است.
دِ بیرز برای کنترل قیمتها و مدیریت عرضه، مقدار زیادی از الماسهای تولیدشده توسط سایر تولیدکنندگان را خریداری و ذخیره میکرد. اما در اوایل قرن 21، اوضاع تغییر کرد.
تولیدکنندگان الماس از کشورهایی مثل روسیه، کانادا و استرالیا شروع به فروش الماسها خارج از کنترل دِ بیرز کردند. همچنین، افزایش آگاهی مردم درباره استخراج غیرقانونی الماس از کارگاههای کار اجباری و تأمین مالی گروههای مسلح، تأثیر منفی بر فروش الماس داشت. در نتیجه، سهم بازار دِ بیرز از 90 درصد در دهه 1980 به تنها 4 درصد در سال 2012 کاهش یافت.
در واقع، ظهور بازار انحصار کامل به دلیل کنترل منابع، دیگر چندان قوی نیست. بازارهای اقتصادی بزرگ هستند و معمولاً چندین فرد یا شرکت منابع طبیعی را در اختیار دارند. تجارت بینالمللی نیز به کاهش انحصار در بازارهایی که تحت تسلط مالکان منابع طبیعی هستند، کمک میکند و آنها را به سمت رقابت بیشتر سوق میدهد.
مثال از بازار انحصار کامل در صنایع مختلف
- خدمات عمومی شهری (آب، برق، گاز): در بسیاری از شهرها، خدماتی مثل آب، برق و گاز تنها توسط یک شرکت دولتی یا خصوصی ارائه میشود. این شرکتها با داشتن زیرساختهای انحصاری، بهطور کامل بر عرضه این خدمات کنترل دارند و هیچ رقیبی برای آنها وجود ندارد.
- شرکتهای استخراج و تولید نفت و گاز: در برخی کشورها، استخراج و تولید نفت و گاز تنها به یک شرکت دولتی واگذار شده است. به عنوان مثال، “شرکت ملی نفت ایران” مسئولیت تمام استخراج و تولید نفت در کشور را بر عهده دارد و همه فعالیتهای مرتبط با نفت و گاز تحت کنترل این شرکت انجام میشود.
- صنعت محصولات کشاورزی: در برخی کشورها، دولت بهعنوان تنها خریدار اصلی گندم عمل میکند. با خرید گندم از کشاورزان و تعیین قیمتها، دولت میتواند بازار گندم را تحت کنترل خود داشته باشد. این سیاست به دولت این امکان را میدهد که قیمتها را ثابت نگه دارد و از تامین کافی گندم برای نیازهای داخلی اطمینان حاصل کند.
نقش دولت در بازار انحصار کامل
نحوه برخورد دولت با بازار انحصار کامل
از آنجایی که در بازار انحصار کامل، سطح تولید کمتر از سطح مطلوب جامعه است و قیمت نیز بیشتر از هزینه نهایی است، دولت تصمیم میگیرد با اقدامات زیر در برابر شرکتهای انحصارگر مقابله کند:
- تلاش برای افزایش رقابت میان شرکت ها
- تعدیل روابط انحصاری با وضع قوانین خاص
- تبدیل برخی شرکت های انحصاری خصوصی به شرکت های دولتی
افزایش رقابت در بازار انحصاری کامل
دولت میتواند با استفاده از قوانین ضد انحصار (ضد تراست) که برای کاهش قدرت انحصاری طراحی شدهاند، رقابت را در یک بازار کاملاً انحصاری افزایش دهد. این قوانین با انجام اقداماتی مانند:
- جلوگیری از ادغام دو شرکت رقیب
- تقسیم یک شرکت بزرگ به چند شرکت کوچکتر
- ممانعت از ادامه فعالیت یک شرکت یا انحلال آن
- جلوگیری از اقداماتی که باعث کاهش رقابت در بازار میشوند
سعی در افزایش رقابت در صنایع انحصاری دارند. از مهمترین قوانین ضد انحصار در آمریکا میتوان به قانون ضد انحصار شرمن و قانون کلینتون اشاره کرد.
به عنوان مثال، اگر دو شرکت بزرگ مثل کوکاکولا و پپسی بخواهند با هم ادغام شوند، دولت میتواند با استناد به این قوانین از افزایش انحصار در صنعت نوشیدنی جلوگیری کند. البته قوانین ضد انحصار ممکن است آثار منفی هم داشته باشند.
برای مثال، برخی شرکتها ممکن است بخواهند به دلیل کاهش هزینهها با هم ادغام شوند، نه برای کسب قدرت بیشتر. در چنین شرایطی، دولت با اعمال این قوانین ممکن است از دستاوردهای احتمالی این ادغام جلوگیری کند.
تعدیل رفتار انحصارگران در بازار انحصار کامل
در بازارهای انحصاری طبیعی مانند صنایع آب و برق، دولت میتواند اجازه افزایش قیمت را از شرکتهای انحصاری بگیرد و به شرکتهای دولتی این اختیار را بدهد که قیمتها را تعیین کنند. این نوع قیمتگذاری ممکن است مشکلات زیادی به همراه داشته باشد.
مقابله با بازار انحصار کامل با تغییر مالکیت شرکتهای انحصاری
وقتی دولت مالکیت شرکتهای انحصاری مانند آب، برق، تلفن و پست را به عهده میگیرد، عملاً کنترل انحصار را در دست میگیرد. اما این وضعیت میتواند خطراتی به همراه داشته باشد، از جمله اینکه ممکن است کارکنان دولتی بهخوبی این شرکتها را مدیریت نکنند یا گروهی خاص در میان آنها برای کنترل قیمتها بر اساس منافع خود شکل بگیرد.
با این حال، برخی از اقتصاددانان معتقدند که بهترین راهکار دولت در مواجهه با بازارهای انحصاری، عدم دخالت است.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
شباهتهای بازی مونوپولی و بازار انحصار کامل
اگر تا به حال بازی مونوپولی (Monopoly) را تجربه کردهاید، درک مفهوم بازار انحصار کامل برای شما بسیار آسانتر خواهد بود. در این بازی، هر بازیکن تلاش میکند با خرید و فروش املاک و اجاره دادن آنها، به ثروتمندترین فرد بازی تبدیل شود. برای رسیدن به این هدف، بازیکنان باید دیگران را ورشکسته کنند. در واقع، برنده بازی کسی است که بتواند کنترل کامل املاک را در دست بگیرد و به انحصار برسد.
در دنیای واقعی اقتصاد، یکی از ساختارهای بازار انحصار کامل است که در آن یک شرکت یا بنگاه خاص، مشابه برنده بازی، میتواند قیمتها را تعیین کند و به اصطلاح «بیگ بوی» (Big Boy) بازار شود. در این شرایط، کنترل بازار بهطور کامل در دست این بنگاه است و سایر رقبا قادر به رقابت با او نخواهند بود. به همین دلیل، شباهتهای زیادی بین این بازی و ساختار بازار انحصار کامل وجود دارد.
درآمد یک بنگاه در بازار انحصار کامل
درآمد یک بنگاه در بازار انحصار کامل به سطح تولید آن بستگی دارد. یک بنگاه انحصاری معمولاً میخواهد با افزایش قیمت و تولید، سود خود را حداکثر کند، اما منحنی تقاضا این امکان را به او نمیدهد. همانطور که قبلاً در نمودار تقاضای بنگاه انحصاری دیدهاید، افزایش قیمت معمولاً منجر به کاهش تقاضا میشود. از طرف دیگر، اگر تولید یا عرضه افزایش یابد، قیمتها نیز کاهش خواهند یافت.
بنابراین، یک بنگاه انحصاری با تغییر قیمت یا میزان تولید، تنها میتواند نقاط مختلفی را بر روی نمودار تقاضا انتخاب کند و نمیتواند از آن خارج شود. حالا سؤال این است که کدام ترکیب از قیمت و سطح تولید در این نمودار میتواند سود بنگاه را حداکثر کند؟
حداکثر کردن سود در یک بازار انحصاری
در بازار انحصار کامل، مدیریت هزینهها و تولید به گونهای است که عرضهکننده میتواند با بهینهسازی عملیات خود، حداکثر سود را کسب کند. این فرآیند به عوامل مختلفی بستگی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
هزینه نهایی و تغییرات آن
مانند بازار رقابتی، در بازار انحصار کامل نیز با منحنی هزینه نهایی (MC) روبهرو هستیم. این منحنی نشاندهنده هزینههای اضافی برای تولید یک واحد دیگر از کالا است. به طور کلی، هزینههای نهایی با افزایش تولید معمولاً افزایش مییابند.
شرکتهای فعال در بازار انحصار کامل، در مراحل ابتدایی تولید، اغلب هزینه نهایی پایینی دارند. به این معنا که آنها میتوانند به راحتی تولید خود را افزایش دهند بدون اینکه نیازی به استخدام نیروی کار جدید یا خرید تجهیزات پیچیده داشته باشند. اما با افزایش تولید و نزدیک شدن به ظرفیت کامل، هزینههای نهایی معمولاً افزایش مییابند.
برای مثال، فرض کنید یک کارگاه تولید کفش در ابتدا میتواند با نیروی کار موجود، تعداد زیادی کفش تولید کند. این کارگاه میتواند به راحتی تولید خود را از 10 جفت به 20 جفت در روز افزایش دهد بدون اینکه نیاز به سرمایهگذاری خاصی داشته باشد. اما زمانی که تولید به 100 جفت کفش در روز برسد، ممکن است نیاز به استخدام کارگران جدید و خرید ماشینآلات پیشرفتهتر داشته باشد.
در این مرحله، هزینه نهایی تولید به طور قابل توجهی افزایش مییابد.
منحنی درآمد نهایی در بازار انحصاری
منحنی درآمد نهایی (MR) در بازار انحصار کامل با منحنی درآمد نهایی در بازارهای رقابتی متفاوت است. در بازار رقابتی، درآمد نهایی برابر با قیمت است، اما در بازار انحصاری، درآمد نهایی به دلیل وجود انحصار شیبی نزولی دارد و معمولاً کمتر از قیمت محصول است.
این اختلاف ناشی از این است که برای فروش بیشتر، عرضهکننده باید قیمت را کاهش دهد، که این امر درآمد نهایی را تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل، هر واحد اضافی که فروخته میشود، معمولاً با قیمت کمتری فروخته میشود.
حداکثر کردن سود
برای حداکثر کردن سود در یک بازار انحصار کامل، کافی است تولید را به سطحی برسانیم که درآمد نهایی برابر با هزینه نهایی باشد (MR = MC). در این نقطه، شرکت در حال کسب حداکثر سود است. اگر درآمد نهایی بیشتر از هزینه نهایی باشد، شرکت میتواند با افزایش تولید، سود بیشتری کسب کند. برعکس، اگر هزینه نهایی بیشتر از درآمد نهایی باشد، تولید اضافی باعث کاهش سود خواهد شد.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
تقاضا در بازار انحصار کامل
در بازار انحصار کامل، فقط یک شرکت در صنعت وجود دارد که تمام کالاها یا خدمات را تأمین میکند. در این حالت، منحنی تقاضای بازار دقیقاً همان منحنی تقاضای مربوط به این شرکت است. به عبارتی، این شرکت نمیتواند از دیگران برای تعیین قیمتها پیروی کند و در عوض، خود تعیینکننده قیمت است.
منحنی تقاضای بازار انحصار کامل دارای شیب نزولی است، به این معنی که با افزایش قیمت، تقاضا کاهش مییابد و برعکس. این انحصارگر قادر است در هر سطحی از تقاضا، قیمتهای متفاوتی را از مصرفکنندگان دریافت کند و از این طریق به حداکثر قیمت ممکن دست یابد.
اگر این شرکت بخواهد فروش خود را افزایش دهد، میتواند قیمتها را کاهش دهد و به این ترتیب، تعداد بیشتری از مصرفکنندگان را جذب کند. این قدرت در کنترل قیمت و تقاضا، از ویژگیهای بارز بازارهای انحصاری است که به آنها امکان میدهد بهراحتی به نیازهای بازار پاسخ دهند.
عرضه در بازار انحصار کامل
در بازار انحصار کامل، رابطه بین قیمت و مقدار عرضه به شکل خطی و یک به یک نیست. به عبارت دیگر، با افزایش قیمت، عرضه بهطور مستقیم و یکنواخت افزایش نمییابد. در اینجا، قیمت فروش محصول توسط شرکت انحصاری بر اساس هزینه نهایی تعیین میشود. هزینه نهایی به افزایش هزینه کل ناشی از تولید یک واحد اضافی کالا یا خدمات اشاره دارد.
این شرکت تا جایی میتواند قیمت را افزایش دهد که هزینه تولید آخرین واحد معادل با درآمد نهایی باشد. درآمد نهایی نیز به افزایش درآمد کل ناشی از فروش یک واحد اضافی اشاره میکند. بنابراین، مقدار عرضه توسط این شرکت براساس تقاضای بازار و درآمد نهایی حاصل از آن تعیین میشود.
به عبارتی دیگر، شرکت انحصاری میزان تولید خود را بر اساس نیازهای بازار و تمایل مصرفکنندگان به خرید تنظیم میکند، تا بدین ترتیب بتواند حداکثر سود را بهدست آورد.
تعادل در بازار انحصار کامل
در بازار انحصار کامل، تنها یک شرکت انحصاری وجود دارد که بهطور کامل بر بازار تسلط دارد. این شرکت برای دستیابی به حداکثر سود ممکن، باید در نقطهای قرار گیرد که حاصلضرب حجم تولید در قیمت (TR=P×Q) به بیشترین میزان برسد.
برای رسیدن به این نقطه تعادل در بلندمدت، شرکت انحصاری باید دو شرط زیر را رعایت کند:
- هزینه نهایی (MC) باید برابر با درآمد نهایی (MR) باشد. این شرایط به این معنی است که برای هر واحد اضافی که تولید میشود، هزینه تولید باید با درآمد حاصل از فروش آن واحد برابر باشد.
- شیب منحنی درآمد نهایی (MR) باید منفی باشد. این نشان میدهد که با افزایش قیمت، درآمد نهایی کاهش مییابد.
با رعایت این دو شرط، شرکت انحصاری میتواند حداکثر سود ممکن را به دست آورد و در وضعیت تعادل قرار گیرد. در این نقطه، شرکت بهطور بهینه عمل میکند و هیچ انگیزهای برای تغییر سطح تولید یا قیمت نخواهد داشت.
نقطه یا مرز تعطیلی بنگاه انحصاری
این تصور که انحصارگر همیشه سود میکند و میتواند قیمتها را بیحد و مرز افزایش دهد، اشتباه است. در واقع، منحنی تقاضای انحصارگر نزولی است. این به این معنی است که اگر قیمت کالا را افزایش دهد، میزان فروشش کاهش مییابد و درآمدش پایین میآید.
اگر انحصارگر قیمت را بیش از حد بالا ببرد، ممکن است تقاضا برای کالای او به صفر برسد. بنابراین، او نیز مانند بنگاههای رقابتی باید با توجه به وضعیت قیمت و هزینههای تولید خود تصمیم بگیرد که چه قیمتی را انتخاب کند تا بتواند سود کسب کند، به نقطه سربهسر برسد یا حتی متحمل ضرر نشود. در صورت متحمل شدن ضرر، انحصارگر ممکن است تصمیم به تعطیلی کسبوکار خود بگیرد یا به فعالیت ادامه دهد.
اگر انحصارگر در نقطهای تولید کند که درآمد نهایی (MR) برابر با هزینه نهایی (MC) باشد، میتواند سودآور باشد.
تبعیض قیمت
تبعیض قیمت به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک فروشنده یا ارائهدهنده خدمات، همان کالا یا خدمت را به قیمتهای متفاوت به مشتریان مختلف میفروشد. این نوع تبعیض معمولاً به سه دسته تقسیم میشود:
- تبعیض قیمت درجه یک: در این نوع، کالا به قیمتهای مختلف به مشتریان مختلف فروخته میشود، بسته به حداکثر مبلغی که هر مشتری آماده است پرداخت کند. به عبارت دیگر، هر مشتری بر اساس توانایی مالی خود قیمت متفاوتی میپردازد.
- تبعیض قیمت درجه دو: در این نوع، به یک مشتری مقادیر مختلفی از همان کالا به قیمتهای متفاوت ارائه میشود تا او بیشتر ترغیب به خرید شود. به عنوان مثال، ممکن است پنج واحد اول یک کالا با قیمت P0 و پنج واحد بعدی با قیمت P1 و به همین ترتیب تا پایان ادامه یابد.
- تبعیض قیمت درجه سه: در این نوع، کالا به قیمتهای متفاوت به گروههای مختلف مشتریان فروخته میشود. مثلاً بلیطهای اتوبوس یا قطار به دانشجویان و غیر دانشجویان با قیمتهای متفاوت عرضه میشود.
این نوع تبعیض به فروشندگان این امکان را میدهد که از حداکثر توان خرید مشتریان مختلف بهرهبرداری کنند و در نتیجه درآمد بیشتری کسب کنند.
توجه داشته باشید که تنها وجود تفاوت در قیمت به معنای تبعیض قیمت نیست. اگر این تفاوت ناشی از کیفیت متفاوت یا هزینههای تولید باشد، نمیتوان آن را تبعیض قیمت نامید. برای مثال، فروش بلیط قطارهای درجه یک و دو با قیمتهای مختلف به دلیل کیفیت متفاوت خدمات، تبعیض قیمت محسوب نمیشود.
در بازار انحصار کامل، تبعیض قیمت یکی از ابزارهای مهمی است که انحصارگران برای حداکثر کردن سود خود از آن استفاده میکنند. این روش به آنها این امکان را میدهد که بر اساس ویژگیهای مختلف مشتریان و بخشهای مختلف بازار، قیمتهای متفاوتی تعیین کنند و از این طریق سود بیشتری کسب کنند.
شناخت انواع تبعیض قیمت و ارتباط آن با بازار انحصار کامل میتواند به تحلیل رفتار انحصارگران و تدوین سیاستهای مؤثر برای کنترل و تنظیم این بازارها کمک کند.
بررسی نحوه استفاده از مفهوم بازار انحصار کامل در بورس
اقتصاد یک علم حیاتی است که میتوان از آن در بازارهای مالی، از جمله بورس، بهره برد. در اینجا با یک مثال، به بررسی ارتباط مفهوم انحصار کامل با بورس میپردازیم. بازار بورس شامل صنایع مختلفی است و یکی از مهمترین آنها، بهویژه در سالهای اخیر، صنعت داروسازی است. این صنعت ویژگیهای هر دو نوع بازار، یعنی رقابت کامل و انحصار کامل، را دارد.
فرض کنید هنگام بررسی بنیادی سهام شرکت دارویی درهاور متوجه شوید که این شرکت یک داروی جدید را کشف کرده است. این شرکت به مدت 5 سال حق انحصاری تولید و فروش این دارو را از دولت دریافت کرده است.
در این صورت، ارزش بنیادی سهام این شرکت به دلیل پیشبینی سود بیشتر افزایش مییابد (البته بدون در نظر گرفتن عوامل دیگر). بنابراین میتوانید با توجه به تحلیلهای بنیادی و تکنیکال دیگر، سهام این شرکت را خریداری کنید.
در این 5 سال، شرکت درهاور میتواند سطح تولیدی را انتخاب کند که در آن درآمد نهایی و هزینه نهایی برابر باشند. سپس میتواند قیمت را بالاتر از هزینه نهایی تعیین کرده و سود خود را به حداکثر برساند. بعد از 5 سال، شرکت درهاور از حالت انحصاری خارج میشود و سایر شرکتهای داروسازی نیز میتوانند این محصول را تولید کنند.
به این ترتیب، بازار انحصار کامل به یک بازار رقابتی تبدیل خواهد شد. پس از پایان حق انحصاری شرکت رهآورد تأمین، با ورود دیگر شرکتهای داروسازی به بازار محصول جدید، به تدریج قیمت و هزینه نهایی با هم برابر خواهند شد.
اما آیا همه شرکتها این داروی خاص را به یک قیمت خواهند فروخت؟
وقتی شرکتهای جدید وارد یک بازار انحصاری میشوند، قدرت شرکت رهآورد تأمین به طور کامل از بین نمیرود. برخی از مشتریان ممکن است از داروهای جدید احساس ترس کنند یا ترجیح دهند از برندی استفاده کنند که تجربه و سابقه بیشتری در تولید دارو دارد. به همین دلیل، این شرکت میتواند محصولات خود را با قیمتی بالاتر از رقبا به بازار عرضه کند.
نتیجه گیری
بازارهای انحصار کامل، با اینکه قدرت زیادی در تعیین قیمت و کنترل شرایط دارند، میتوانند تأثیرات مثبت و منفی زیادی ایجاد کنند. از یک طرف، انحصارگران میتوانند با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و بهرهگیری از مزایای تولید در مقیاس بزرگ، به اقتصاد و مصرفکنندگان کمک کنند.
اما از طرف دیگر، آنها ممکن است قیمتها را به نفع خود بالا ببرند و به ضرر مصرفکنندگان و تولیدکنندگان کوچک عمل کنند. بنابراین، نظارت و تنظیم این بازارها توسط دولتها و نهادهای قانونگذار بسیار اهمیت دارد تا از سوءاستفاده از قدرت انحصاری جلوگیری شود و تعادل و انصاف در بازارها حفظ گردد.
سوالات متداول
بازار انحصار کامل چیست؟
بازار انحصار کامل به نوعی از ساختار بازار اشاره دارد که در آن فقط یک خریدار یا فروشنده برای کالا یا خدمات وجود دارد. این خریدار یا فروشنده به طور کامل بر قیمت و عرضه کالا یا خدمات تسلط دارد و به دلیل نبود رقابت، میتواند قیمتها را به طور دلخواه تنظیم کند. در این بازار، مصرفکنندگان هیچ گزینه دیگری برای انتخاب ندارند، که به انحصارگر این امکان را میدهد که تصمیمات خود را بدون نگرانی از رقبا اتخاذ کند.
بازار انحصار کامل چه ویژگی هایی دارد؟
- وجود یک فروشنده یا خریدار واحد: تنها یک شرکت یا فرد به عنوان عرضهکننده یا خریدار اصلی در بازار فعالیت میکند.
- عدم وجود جانشین نزدیک: کالا یا خدمات ارائهشده توسط این انحصارگر فاقد جایگزینهای نزدیک است، بهطوریکه مصرفکنندگان گزینهای برای انتخاب ندارند.
- موانع ورود بالا: ورود به بازار برای رقبا دشوار است و موانع متعددی، از جمله هزینههای بالا یا محدودیتهای قانونی، مانع از ورود سایر شرکتها میشود.
- کنترل بر میزان عرضه و تولید: انحصارگر بر تولید و عرضه کالا یا خدمات کنترل کامل دارد و میتواند تصمیم بگیرد که چه مقدار از محصول را به بازار عرضه کند.
بازار انحصار کامل چه تفاوتی با بازار رقابت کامل دارد؟
- تعداد فروشندگان: در بازار رقابت کامل، تعداد زیادی فروشنده وجود دارد که هیچکدام نمیتوانند بر قیمت بازار تأثیر بگذارند. اما در بازار انحصار کامل، فقط یک فروشنده یا خریدار وجود دارد که کنترل کاملی بر قیمت و عرضه دارد.
- تعیین قیمت: در بازار رقابت کامل، قیمتها به وسیله نیروی بازار و عرضه و تقاضا تعیین میشوند. در حالی که در بازار انحصار کامل، انحصارگر میتواند قیمتها را به دلخواه خود تنظیم کند.
- مشابهت کالاها: کالاها در بازار رقابت کامل کاملاً مشابه و همگن هستند. اما در بازار انحصار کامل، کالاها معمولاً منحصر به فرد هستند و هیچ جانشین نزدیکی برای آنها وجود ندارد.
- موانع ورود: ورود به بازار در شرایط رقابت کامل برای رقبا آسان است، در حالی که در بازار انحصار کامل، موانع ورود بسیار بالاست و شرکتهای جدید نمیتوانند به راحتی وارد بازار شوند.
- سود اقتصادی: در بازار رقابت کامل، بهدلیل رقابت شدید، سود اقتصادی در بلندمدت به صفر میرسد. در مقابل، در بازار انحصار کامل، انحصارگر میتواند قیمتها را بالا ببرد و از این طریق به سود اقتصادی مثبت و پایدار دست یابد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.