تقاضای مشترک Joint Demand

تقاضای مشترک به سناریویی اطلاق می شود که در آن تقاضا برای یک محصول با تقاضای محصول دیگر متناسب است. هر دو محصول به هم مرتبط هستند. آنها در یک مجموعه استفاده می شوند. برخی از نمونه ها نان و کره، شیر و غلات، کفش و جوراب هستند. طبیعتاً با یکدیگر نیز فروخته می شوند. به این کالاها کالاهای مکمل می گویند.تقاضا برای یک محصول بر تقاضا برای کالای دیگر تأثیر می گذارد. بنابراین افزایش قیمت یکی باعث کاهش تقاضا برای دیگری می شود. این به عنوان کشش متقاطع منفی تقاضا شناخته می شود.

درک تقاضای مشترک

تقاضای مشترک تقاضای ترکیبی دو یا چند کالای مرتبط با یکدیگر است. بنابراین، تقاضا برای یک محصول بر تقاضا برای سایر محصولات مرتبط تأثیر می گذارد. از آن به عنوان تقاضای مکمل نیز یاد می شود. محصولاتی که تقاضای مشترک دارند، کالاهای مکمل نامیده می شوند.

کالاهای مکمل در یک مجموعه استفاده می شود و فروش یکی بر فروش دیگری تأثیر می گذارد. به نان و کره، شیر و غلات، کفش و جوراب نگاه کنید. آنها با یکدیگر استفاده و فروخته می شوند. این بدان معنا نیست که این محصولات به تنهایی کمتر مفید هستند. این مفهوم فقط نشان می دهد که تقاضاهای بازار برای این دو محصول شبیه یکدیگر هستند. یک همپوشانی آشکار در تقاضاهای محصول وجود دارد.

کاربرد این مفهوم در تصمیم گیری های سرمایه گذاری جالب توجه است. سرمایه گذاران بخش های مختلف و تأثیر یک بخش بر بخش دیگر را مطالعه می کنند. سپس بر اساس تقاضای مکمل، سرمایه گذاران روندهای آتی را پیش بینی می کنند. آنها روی رشد آینده یک شرکت محصول که احتمالاً تقاضای تصاعدی دارد، شرط بندی می کنند. به عنوان مثال، اتانول یک سوخت صنعتی است که از فرآوری شکر به دست می آید. بنابراین بر اساس تقاضای اتانول، سرمایه گذاران روی سهام شرکت های شکر شرط بندی می کنند.

از آنجایی که این دو محصول ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، افزایش قیمت یکی باعث کاهش تقاضا برای دیگری می شود. این به عنوان کشش متقاطع منفی تقاضا شناخته می شود اما باز هم از آنجایی که محصولات با هم مصرف می شوند، نوسان قیمت کالاهای مکمل، منحنی تقاضا را تغییر می دهد.

هنگامی که قیمت یک محصول مکمل کاهش می یابد، تقاضا برای دیگری افزایش می یابد. بنابراین، به عنوان مثال، زمانی که سونی قیمت پلی استیشن را کاهش می دهد، فروش آن افزایش می یابد. اما این امر باعث فروش بازی های محبوب پلی استیشن نیز می شود.

مثال ها

اجازه دهید برای درک بهتر مفهوم، به چند نمونه تقاضای مشترک نگاه کنیم.

مثال 1

در سال 1921، ژیلت قیمت ریش تراش ها را کاهش داد تا جایی که هیچ سودی از تیغ ها نداشت. طبیعتاً تقاضا افزایش یافت. اما درست زیر دماغ مشتریان، ژیلت قیمت تیغ را حفظ کرد. با توجه به رشد تصاعدی فروش تیغ، تقاضا برای تیغ ریش تراش نیز افزایش یافت. ژیلت از تیغ های خود سود زیادی کسب کرد و تقریباً هیچ سودی از تیغ های خود نداشت.

بین سال‌های 1909 تا 1924، ژیلت 12 تیغه را به قیمت 1 دلار فروخت . ژیلت به جای کاهش قیمت، تعداد تیغه های هر بسته را از 12 به 10 کاهش داد. به نوعی، ژیلت قیمت هر تیغه را افزایش داد و سود بیشتری را افزایش داد.

مثال 2

به طور مشابه، اتومبیل و بنزین مکمل یکدیگر هستند. فرض کنید قیمت بنزین در یک وضعیت خاص افزایش می یابد. در نتیجه، فروش خودرو به شدت کاهش یافت. بنابراین مصرف کنندگان شروع به جستجوی جایگزین های دیگر کردند. برخی از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده می کردند، برخی دیگر پیاده روی می کردند و تعدادی حتی دوچرخه می خریدند.

در مقابل، اگر قیمت بنزین کاهش یابد، مصرف کنندگان بیشتری خودروها، به ویژه خودروهای شاسی بلند و اسپرت را خریداری خواهند کرد.

نمودار

حال، اجازه دهید به نمودار تقاضای مشترک نگاه کنیم.

نمودار نشان می دهد که تقاضا برای محصول دوم به قیمت محصول اول بستگی دارد. این یک شیب رو به پایین است. اگر قیمت محصول اول کاهش یابد، تقاضا برای محصول دوم افزایش می یابد.

تقاضای مشترک در مقابل تقاضای مشتق شده

حال اجازه دهید به مقایسه تقاضای مشترک در مقابل تقاضای مشتق شده برای تمایز بین این دو نگاه کنیم.

• هنگامی که دو محصول کامل می شوند و بر کاربرد و اهمیت یکدیگر تأثیر می گذارند، آن را تقاضای مکمل یا تقاضای مشترک می نامیم. در مقابل، تقاضای مشتق شده رابطه بین مواد خام و کالاهای نهایی است. در اینجا، مواد اولیه به تقاضا برای کالاهای نهایی بستگی دارد.
• کالاهای مکمل می توانند بدون یکدیگر شکوفا شوند. در مقابل، اگر تقاضا برای کالاهای نهایی به شدت کاهش یابد، مواد اولیه ارزش زیادی ندارند. در چنین سناریوهایی، تقاضای ناچیزی برای مواد اولیه یا محصول میانی وجود دارد.
• نان و کره نمونه ای از تقاضای مکمل هستند، بین این دو همپوشانی وجود دارد، اما نان و کره هر دو بدون دیگری تقاضا خواهند داشت. در مقابل، وابستگی باتری خودروهای الکتریکی به تقاضا برای وسایل نقلیه الکتریکی (EVs) نمونه ای از تقاضای مشتق شده است. اگر تقاضای EV کاهش یابد، هیچ کس باتری های EV را نیز نخواهد خرید.

استراتژی بازاریابی تقاضای مشترک

مشاغلی که کالاهای مکمل می فروشند، قیمت یک محصول را دستکاری می کنند تا تقاضا برای محصول دوم را افزایش دهند.

به عنوان مثال، دوربین های آنالوگ به قیمت 40 دلار فروخته شد. فروشنده سود ناچیزی داشت مصرف کنندگان فکر می کردند 40 دلار برای یک عکس فوری یک معامله است. اما یک گرفتاری وجود داشت. دوربین با یک رول فیلم اضافی که در آن تصویر چاپ می شود ارائه شد. یک رول می تواند 12-15 عکس را چاپ کند. قیمت یک رول دوربین 20 دلار است. بنابراین. پس از هر 12-15 عکس، مصرف کنندگان 20 دلار دیگر پرداخت می کردند. برخلاف دوربین های فوری، کسب و کار با رول های دوربین از حاشیه سود بالایی برخوردار بود.

در اینجا، هر دو محصول شاهد افزایش تقاضا بودند. دوربین فوری و رول دوربین. اما یک فرد احتمالاً فقط یک دوربین خریداری می کند. بنابراین، افزایش قیمت دوربین فوری چندان منطقی نیست. از طرفی فروش رول دوربین بستگی به تعداد عکس های کلیک شده دارد. به رشد خود ادامه می دهد. بنابراین، کسب و کارها سعی می کنند با استفاده از محصولی که تقاضای مکرر دارد، سود را افزایش دهند.

سوالات متداول