کسری بودجه و مازاد بودجه و اثرات آن بر سرمایه گذاران
کسری بودجه و مازاد بودجه
بودجه های دولتی برای تاجران و سرمایه گذاران بسیار مهم است که باید در نظر گرفته شوند زیرا بر همه چیز از ریسک اعتباری دولتی گرفته تا کدهای مالیاتی شرکت ها تأثیر می گذارد. با وجود کسریهای ساختاری در بسیاری از اقتصادهای توسعهیافته در سراسر جهان، اهمیت این مسائل بهویژه در ایالات متحده و اتحادیه اروپا نیز در حال افزایش است. کسری بودجه و مازاد بودجه
کسری و مازاد بودجه چیست؟
کسری بودجه که به عنوان کسری مالی نیز شناخته می شود زمانی رخ می دهد که مخارج دولت بیشتر از درآمدهای مالیاتی آن باشد. برعکس، مازاد بودجه که مازاد مالی نیز نامیده می شود زمانی رخ می دهد که درآمدهای مالیاتی دولت از مخارج آن بیشتر شود. گفته میشود که بودجههای دولتی با سطوح درآمد و هزینهای که یکدیگر را خنثی میکنند دارای بودجههای متعادل هستند.
دو اصطلاح دیگر که معمولاً در مورد بودجه دولت استفاده می شود، ترازهای اولیه و ترازهای ساختاری هستند. ترازهای اولیه، پرداختهای بهره را از سمت مخارج معادله حذف میکنند، در حالی که ترازهای ساختاری برای تأثیر تغییرات تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP) در اقتصاد ملی تنظیم میشوند، زیرا نرخهای رشد بالاتر، بدهی را قابل مدیریتتر میکند.
اقتصاددانان کینزی معتقدند که کسری بودجه دولت در دوران رکود اقتصادی قابل قبول است، تا زمانی که بودجه ساختاری دولت با مازاد اجرا شود. برای در نظر گرفتن این موضوع، بسیاری از اقتصاددانان از معیار به اصطلاح شکاف مالی استفاده می کنند که تفاوت بین هزینه ها و درآمدها را به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی مقایسه می کند.
استفاده از ترازهای اولیه ساختاری
شاید مطمئنترین راه برای اندازهگیری بودجههای دولت استفاده از ترازهای اولیه ساختاری باشد که بخشی از کسری یا مازاد منتسب به چرخههای تجاری را حذف میکند و فقط هزینههای برنامه را در سمت مخارج در نظر میگیرد. این عوامل باعث می شود این معیار پیش بینی بلندمدت بهتری برای کسری بودجه و مازاد بودجه باشد و مهمترین عناصر را در خود جای دهد.
حذف دادههای چرخه تجاری تضمین میکند که رونق اقتصادی و رکود به درستی درمان میشوند، در حالی که هزینههای برنامه معمولاً علت عدم تعادل بودجه هستند، برخلاف بدهیهای انباشته که عمدتاً نتیجه تصمیمهای گذشته است. سایر تغییرات جزئی شامل گنجاندن تمام سطوح دولت و تعدیل عملیات بودجه یکباره است.
در پایان، تجار و سرمایه گذاران باید به خاطر داشته باشند که بدهی یک دولت باید به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی ثابت بماند تا ثابت بماند. در غیر این صورت، پرداخت بهره به تنهایی در نهایت تمام درآمد مالیاتی را مصرف می کند. چنین پایداری به این معنا نیست که دولت ها باید به طور کلی وام گرفتن را متوقف کنند، زیرا می تواند به اقتصاد فشار وارد کند.
تاثیرات بر سرمایه گذاران بین المللی کسری بودجه و مازاد بودجه
بودجه دولت برای نظارت بر بازرگانان و سرمایه گذاران، از دارندگان بدهی های دولتی گرفته تا معامله گران ارز، بسیار مهم است. نظارت بر این سطوح را می توان به راحتی با استفاده از پایگاه داده بانک جهانی که به راحتی در دسترس است یا با استفاده از انواع وب سایت های دیگر که داده های بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول (IMF) را منتشر می کنند، انجام داد.
برخی از تأثیرات رایج بودجه های دولتی عبارتند از:
- بدهی دولتی: کسری بودجه می تواند منجر به کاهش رتبه بدهی های دولتی شود، اگر ترازهای ساختاری برای مدت طولانی در قلمرو منفی باقی بماند، در حالی که مازاد بودجه می تواند به دلیل بهبود رتبه اعتباری منجر به کاهش نرخ بهره بدهی های دولتی شود.
- تغییر کد مالیاتی: کسریهای ساختاری تغییراتی را در درآمدها یا هزینهها ضروری میسازد که اجرای اولی سادهترین راه است. افزایش مالیات با هدف بهبود این کسری ها می تواند تأثیر منفی بر شرکت ها / سهام داشته باشد.
- ارزش گذاری ارز: بازارهای مالی می توانند به سرعت اعتماد خود را به کشورهایی که قادر به حل کسری ساختاری نیستند از دست بدهند و در نتیجه کاهش ارزش پول بالقوه ایجاد می شود، در حالی که افزایش اعتماد به یک کشور می تواند منجر به افزایش ارزش پول شود.
تجزیه و تحلیل این تأثیرات را میتوان در گزارشهای منتشر شده توسط آژانسهای رتبهبندی، مانند Standard & Poor’s ، Moody’s Investors Service و Fitch Group یافت. این نهادها معمولاً رتبه بندی بدهی های دولتی را در کشورهای مختلف در سراسر جهان صادر می کنند که حاوی تجزیه و تحلیل عمیق کسری بودجه یا مازاد بودجه و اثرات بالقوه آنها بر بازارهای مالی است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.