مثال منحنی امکانات تولید چیست؟

مثال منحنی امکانات تولید
یکی از مفاهیم اساسی در اقتصاد خرد و کلان، منحنی امکانات تولید (Production Possibility Frontier یا PPF) است. این منحنی به ما کمک میکند تا نشان دهیم یک اقتصاد با منابع محدود، چگونه میتواند بین دو کالای مختلف انتخاب کرده و آنها را تولید کند.
منحنی امکانات تولید همچنین به تحلیل محدودیتها و هزینههای فرصت در فرآیند تولید کمک میکند. این مفاهیم میتوانند در تحلیل تخصیص منابع، تصمیمگیری اقتصادی و ارزیابی سیاستهای اقتصادی به کار روند.
در این مقاله، ضمن بررسی ویژگیها و اهمیت منحنی امکانات تولید، به مثال منحنی امکانات تولید به صورت کاربردی و مفصل میپردازیم.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
تعریف منحنی امکانات تولید
منحنی امکانات تولید (Production Possibility Frontier یا PPF) نموداری است که ترکیبهای مختلفی از تولید دو کالا را نشان میدهد که یک اقتصاد میتواند با منابع محدود و فناوری مشخص تولید کند.
این منحنی بهطور خاص به سه نکته اصلی اشاره دارد:
- محدودیت منابع: منحنی امکانات تولید بیانگر این است که هیچ اقتصادی قادر به تولید نامحدود کالاها نیست. منابع مانند نیروی کار، زمین و سرمایه محدود هستند و بنابراین اقتصاد باید تصمیم بگیرد که این منابع را چگونه تخصیص دهد تا تولیدات مختلف بهینه شود.
- کارایی تولید: هر نقطه روی منحنی امکانات تولید نشاندهنده تخصیص بهینه منابع است. به عبارت دیگر، در هر نقطه از منحنی، منابع به بهترین نحو استفاده میشوند و تولید به حداکثر ممکن خود رسیده است. این به این معناست که نمیتوان تولید کالایی را افزایش داد مگر اینکه از تولید کالای دیگر کاسته شود.
- هزینه فرصت: منحنی امکانات تولید همچنین به مفهوم هزینه فرصت اشاره دارد. به این معنی که برای تولید بیشتر از یک کالا، باید از تولید کالای دیگر صرفنظر کرد. این نشاندهنده انتخابهای اقتصادی است که باید در شرایط محدودیت منابع انجام شود، زیرا افزایش تولید یک کالا مستلزم کاهش تولید کالای دیگر خواهد بود.
تاریخچه منحنی امکانات تولید
منحنی امکانات تولید (PPC) به عنوان یک ابزار مفهومی در تحلیل اقتصادی، ریشه در مفاهیم اولیه اقتصاد دارد. اگرچه شکل دقیق و رسمی آن در اواسط قرن بیستم توسط اقتصاددانان مختلف توسعه یافت، اما اصول اولیه آن از قرن نوزدهم و نظریات کلاسیک اقتصاد نشأت میگیرد.
- اقتصاددانان کلاسیک: آدام اسمیت و دیوید ریکاردو از جمله اقتصاددانانی بودند که مفاهیمی همچون هزینه فرصت و محدودیت منابع را مورد بررسی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که هیچ جامعهای نمیتواند بینهایت کالا تولید کند و برای افزایش تولید یک کالا، باید تولید کالای دیگری کاهش یابد. این تفکر به مفهوم هزینه فرصت و محدودیت منابع دامن زد.
- توسعه رسمی: در اواسط قرن بیستم، اقتصاددانانی همچون پل ساموئلسون و کنت آرو مفاهیم مرتبط با منحنی امکانات تولید را به صورت ریاضیاتی و رسمی توسعه دادند. آنها با استفاده از ابزارهای ریاضی، منحنی امکانات تولید را به عنوان نمایش گرافیکی محدودیتهای تولید در یک اقتصاد معرفی کردند. این تحلیل ریاضیاتی، امکان مدلسازی بهتر و تجزیه و تحلیل دقیقتر از محدودیتها و گزینههای تولید را فراهم کرد.
اهمیت منحنی امکانات تولید در اقتصاد
منحنی امکانات تولید (PPF) به عنوان یک ابزار کلیدی در تحلیلهای اقتصادی، نقش مهمی در تصمیمگیریهای مرتبط با تولید و تخصیص منابع دارد. بررسی دقیق این مفهوم، به اقتصاددانان، سیاستگذاران و مدیران کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
در ادامه، اهمیت این منحنی از سه منظر کلیدی بررسی میشود:
تصمیمات بهینه در تولید و تخصیص منابع
یکی از مهمترین کاربردهای منحنی امکانات تولید، کمک به انتخاب بهینهترین ترکیب تولیدی است. از آنجا که منابع در هر اقتصادی محدود هستند، نمیتوان تمام کالاها را به صورت همزمان و در مقادیر نامحدود تولید کرد.
این منحنی با نشان دادن محدودیتهای موجود، به تصمیمگیرندگان کمک میکند تا:
- ترکیب بهینه تولید را انتخاب کنند: سیاستگذاران با استفاده از منحنی، میتوانند ترکیبی از کالاها را انتخاب کنند که نیازهای جامعه را به بهترین نحو برآورده کند.
- توجه به ترجیحات جامعه: ترکیب تولید باید با اولویتهای جامعه و میزان تقاضای کالاها همخوانی داشته باشد.
- برنامهریزی برای شرایط خاص: مثلاً در شرایط جنگ یا بحران، میتوان تصمیم گرفت که تولید کالاهای اساسی در اولویت قرار گیرد.
ارزیابی هزینه فرصت
هزینه فرصت یکی از مفاهیم محوری در اقتصاد است که به معنای صرفنظر کردن از تولید یک کالا برای تولید بیشتر کالای دیگر است. منحنی امکانات تولید این مفهوم را به خوبی نمایش میدهد.
برای مثال:
- تصمیمگیریهای ملی: اگر کشوری بخواهد به جای تولید غذا، منابع بیشتری را به تولید تجهیزات نظامی اختصاص دهد، منحنی امکانات تولید نشان میدهد که این تغییر چه هزینهای به همراه خواهد داشت.
- تصمیمگیری در بنگاههای اقتصادی: شرکتها با تحلیل این منحنی میتوانند تعیین کنند که تولید کدام محصول در شرایط فعلی مقرون به صرفهتر است.
تحلیل اثرات پیشرفت فناوری یا تغییر در منابع
منحنی امکانات تولید نه تنها وضعیت فعلی اقتصاد را نشان میدهد، بلکه اثرات تغییرات فناوری یا منابع را نیز تحلیل میکند.
- افزایش منابع یا پیشرفت فناوری: وقتی منابع افزایش پیدا کنند یا فناوری پیشرفت کند، منحنی به سمت بیرون جابهجا میشود. این جابهجایی نشاندهنده ظرفیت بالاتر اقتصاد برای تولید کالاها است.
- کاهش منابع یا بحران اقتصادی: در شرایط کاهش منابع یا وقوع بحرانهایی مثل جنگ یا بلایای طبیعی، منحنی به سمت داخل حرکت میکند و نشان میدهد که اقتصاد توانایی کمتری در تولید کالاها دارد.
- تحلیل تغییرات ساختاری: مثلاً اگر یک اقتصاد بخواهد از تولید صنعتی به سمت خدمات حرکت کند، تغییر شکل منحنی امکانات تولید این انتقال را به خوبی نمایش میدهد.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
ویژگیهای منحنی امکانات تولید
منحنی امکانات تولید دارای ویژگیهای مهمی است که به تحلیل اقتصادی کمک میکند:
- شکل محدب: منحنی امکانات تولید معمولاً به شکل محدب از مبدأ رسم میشود. این شکل به دلیل افزایش هزینه فرصت در تولید کالاها به وجود میآید. وقتی از منابع محدود برای تولید بیشتر از یک کالا استفاده میشود، باید از تولید کالای دیگر کاسته شود، و هرچقدر تولید یک کالا بیشتر شود، هزینه تولید کالاهای دیگر افزایش مییابد. این پدیده باعث میشود که منحنی به صورت محدب به نظر برسد.
- محدودیت تولید: منحنی امکانات تولید نشان میدهد که هر اقتصادی تنها میتواند ترکیب خاصی از دو کالا را با منابع خود تولید کند. این به معنای محدودیت در تولید است و به سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان اقتصادی این امکان را میدهد که منابع را به بهترین شکل تخصیص دهند و بهترین ترکیب تولید را تعیین کنند.
- کارایی و ناکارایی: نقاط مختلف روی منحنی امکانات تولید دارای معانی خاصی هستند. نقاط روی منحنی نشاندهنده تولید کارا هستند که در آن منابع به بهترین نحو استفاده میشوند. در حالی که نقاط داخل منحنی نشاندهنده تولید ناکاراست، زیرا منابع بهطور کامل و بهینه استفاده نمیشوند. از سوی دیگر، نقاط خارج از منحنی نمایانگر وضعیتهایی هستند که غیرممکناند، چرا که برای دستیابی به آنها به منابع بیشتری نیاز است که در اختیار نیست.
عوامل موثر بر تغییر منحنی امکانات تولید
تغییرات در منابع
افزایش یا کاهش منابع مانند نیروی کار، سرمایه، زمین یا مواد اولیه میتواند بر منحنی امکانات تولید تاثیر زیادی بگذارد. وقتی منابع تولیدی افزایش مییابند، اقتصاد قادر به تولید کالاهای بیشتری میشود و منحنی امکانات تولید به سمت بیرون حرکت میکند. به طور برعکس، کاهش منابع باعث میشود که تولید کمتر شود و منحنی به سمت داخل حرکت کند.
به عنوان مثال، در صورتی که نیروی کار بیشتری وارد بازار شود، اقتصاد قادر خواهد بود کالاهای بیشتری تولید کند، بنابراین منحنی امکانات تولید به سمت بیرون انتقال مییابد.
تغییرات در فناوری
پیشرفتهای فناوری یکی دیگر از عوامل کلیدی است که میتواند منحنی امکانات تولید را جابجا کند. پیشرفتهای فناوری موجب افزایش کارایی تولید میشود و بدین ترتیب منابع موجود قادر به تولید کالای بیشتری میشوند. این تغییرات میتوانند در قالب اختراعات جدید، بهبود فرآیندهای تولیدی یا بهبود کیفیت منابع موجود ظاهر شوند.
به طور مثال، اگر کشاورزی بتواند با استفاده از فناوریهای جدید، بهرهوری بیشتری از زمینها داشته باشد، منحنی امکانات تولید به سمت بیرون حرکت خواهد کرد.
پیشفرضهای منحنی امکانات تولید
برای تحلیل و استفاده از منحنی امکانات تولید، چند پیشفرض اساسی وجود دارد که در نظر گرفته میشود:
- منابع تولیدی ثابت هستند: فرض میشود که منابع تولیدی، مانند نیروی کار، زمین، سرمایه و مواد اولیه، در طول زمان ثابت و غیرقابل تغییر هستند. این پیشفرض به تحلیلها کمک میکند تا نتیجهگیریهای سادهتری در مورد تخصیص منابع و تولید بهدست آید.
- تنها دو نوع کالا تولید میشود: در مدلهای ساده منحنی امکانات تولید، معمولاً فرض میشود که فقط دو نوع کالا در اقتصاد تولید میشود. این فرض بهمنظور سادهسازی تحلیلها و مدلسازی صورت میگیرد، گرچه در دنیای واقعی ممکن است چندین کالا تولید شود.
- فناوری و تکنولوژی تولید در کوتاهمدت تغییر نمیکند: این پیشفرض به این معناست که در کوتاهمدت، فناوری و تکنولوژی تولید ثابت است و هیچ پیشرفت یا تغییری در روشهای تولید ایجاد نمیشود. بنابراین، تغییرات در منحنی امکانات تولید تنها به دلیل تغییر در منابع یا تخصیص آنها در نظر گرفته میشود.
- منابع به طور کامل و کارا استفاده میشوند: در این مدل، فرض بر این است که تمامی منابع در اختیار، بهطور کامل و بهینه استفاده میشوند. هیچ منابعی هدر نمیرود و تمامی تلاشها برای تخصیص بهینه منابع جهت تولید کالاها انجام میشود.
مثال منحنی امکانات تولید: تولید سیب و پرتقال
برای درک بهتر مفهوم منحنی امکانات تولید، میتوانیم یک مثال ساده از یک کشور که دو نوع کالا، سیب و پرتقال تولید میکند، بررسی کنیم. فرض کنید این کشور منابع محدودی دارد و باید تصمیم بگیرد که چگونه این منابع را برای تولید سیب و پرتقال تخصیص دهد.
فرض کنید یک کشور با استفاده از منابع موجود میتواند ترکیبهای مختلفی از سیب و پرتقال تولید کند.
در جدول زیر، چند ترکیب تولید نشان داده شده است:
تولید سیب (عدد) | تولید پرتقال (عدد) |
1000 | 0 |
800 | 200 |
600 | 400 |
400 | 600 |
200 | 700 |
0 | 800 |
این جدول نشان میدهد که اگر کشور بخواهد سیب بیشتری تولید کند، باید از تولید پرتقال صرفنظر کند و به همین ترتیب، اگر بخواهد پرتقال بیشتری تولید کند، باید از تولید سیب کاهش دهد. به عبارت دیگر، تولید بیشتر از یک کالا هزینه فرصت تولید کالای دیگر را در پی دارد.
تحلیل منحنی امکانات تولید
برای رسم منحنی امکانات تولید، ابتدا باید ترکیبهای مختلف تولید سیب و پرتقال را روی نمودار قرار دهیم. این نقاط نشاندهنده انتخابهای بهینه در تولید دو کالا هستند و منحنیای را تشکیل میدهند که معمولاً به صورت یک منحنی محدب به سمت اوریجین (نقطه صفر) ترسیم میشود.
- نقاط روی منحنی: هر نقطه روی منحنی امکانات تولید نشاندهنده ترکیب بهینه تولید است که منابع به طور کامل و کارا استفاده میشوند.
- نقاط داخل منحنی: هر نقطه در داخل منحنی نشاندهنده ناکارایی است، به این معنی که منابع به طور کامل استفاده نمیشوند و میتوان کارایی تولید را افزایش داد.
- نقاط خارج از منحنی: این نقاط نشاندهنده ترکیبهای غیرممکن هستند که در شرایط فعلی منابع کافی برای رسیدن به آنها وجود ندارد.
حالا فرض کنید کل اقتصاد منحنی امکانات تولیدی مشابه روبرو برای دو محصول سیب و پرتقال دارد.
نقاط روی نمودار تولید، بیشینه گنجایش را نشان میدهد مانند B.
نقاط داخل منحنی نقاطی است که از بیشینه گنجایش تولید استفاده نشده مانند A و نقاط بیرون نمودار جایی است که خارج از امکان تولید است.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
ترسیم منحنی امکانات تولید
برای ترسیم منحنی امکانات تولید بر اساس دادههای جدول، میتوانیم یک نمودار خمیده رسم کنیم. این منحنی نقاط مختلفی از ترکیبهای بهینه تولید سیب و پرتقال را نشان میدهد و میزان استفاده بهینه از منابع موجود را بیان میکند.
منحنی امکانات تولید در این حالت به صورت یک خط منحنی در خواهد آمد که هر نقطه آن نشاندهنده یک ترکیب از تولید سیب و پرتقال است که با منابع محدود موجود در دسترس کشور، قابل تولید است.
تحلیل هزینه فرصت
در تحلیل هزینه فرصت، فرض کنید کشور از نقطهای که 800 سیب و 200 پرتقال تولید میکند، بخواهد به نقطهای برسد که 600 سیب و 400 پرتقال تولید کند. در این حالت، برای افزایش تولید پرتقال از 200 به 400 عدد، باید تولید سیب از 800 به 600 کاهش یابد. بنابراین، هزینه فرصت این تغییر، تولید 200 سیب برابر با تولید 200 پرتقال خواهد بود.
این تحلیل نشان میدهد که در فرآیند تصمیمگیری اقتصادی، هزینه فرصت همواره یکی از مهمترین مفاهیم است که به مدیران و سیاستگذاران کمک میکند تا تخصیص بهینه منابع را انتخاب کنند.
مثال های دیگر از منحنی امکانات تولید
کشاورزی و صنعتی شدن
فرض کنید یک کشور منابع محدود (مانند نیروی کار، زمین، و ماشینآلات) برای تولید دو کالای گندم و فولاد دارد. اگر کشور تصمیم بگیرد تمامی منابع خود را به تولید گندم اختصاص دهد، میتواند 1000 واحد گندم تولید کند، اما هیچ فولادی تولید نمیشود. به همین ترتیب، اگر تمام منابع صرف تولید فولاد شود، 500 واحد فولاد تولید خواهد شد و گندمی تولید نمیشود.
اما در واقعیت، کشور معمولاً ترکیبی از هر دو محصول تولید میکند:
- نقطه الف: 600 واحد گندم و 200 واحد فولاد
- نقطه ب: 800 واحد گندم و 100 واحد فولاد
این ترکیبها نشان میدهند که اگر کشور بخواهد تولید فولاد را افزایش دهد، باید مقداری گندم کمتر تولید کند. این کاهش در تولید گندم، هزینه فرصت تولید فولاد است. به عبارت دیگر، کشور باید انتخاب کند که چه ترکیبی از این دو کالا برای نیازها و اهداف اقتصادی مناسبتر است.
خدمات پزشکی و آموزش
تصور کنید یک دولت منابع مشخصی (مانند بودجه، نیروی انسانی، یا تجهیزات) برای ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی دارد. اگر تمام منابع به آموزش اختصاص داده شود، 100 مدرسه ساخته خواهد شد، اما هیچ بیمارستانی ساخته نمیشود. برعکس، اگر تمام منابع صرف خدمات پزشکی شود، 50 بیمارستان ساخته خواهد شد، اما مدرسهای ساخته نمیشود.
در یک وضعیت واقعی، دولت ترکیبی از هر دو خدمت را انتخاب میکند:
- نقطه الف: ساخت 60 مدرسه و 20 بیمارستان.
- نقطه ب: ساخت 40 مدرسه و 30 بیمارستان.
این انتخابها نشاندهنده اهمیت اولویتبندی دولت است. اگر دولت بخواهد خدمات پزشکی بیشتری ارائه دهد (بیمارستان بسازد)، ممکن است مجبور شود تعداد مدارس ساختهشده را کاهش دهد. این کاهش، هزینه فرصت سرمایهگذاری در بخش سلامت است.
تولید گوشیهای هوشمند و لپتاپ
یک شرکت تولیدی منابع محدود مانند مواد اولیه، نیروی کار، و زمان دارد. اگر شرکت تصمیم بگیرد تنها گوشیهای هوشمند تولید کند، میتواند 10000 واحد گوشی تولید کند، اما هیچ لپتاپی تولید نمیشود. از طرف دیگر، اگر تمام منابع صرف تولید لپتاپ شود، 5000 لپتاپ تولید خواهد شد.
شرکت ممکن است تصمیم بگیرد ترکیبی از این دو محصول تولید کند:
- نقطه الف: تولید 8000 گوشی و 1000 لپتاپ.
- نقطه ب: تولید 6000 گوشی و 2000 لپتاپ.
اگر شرکت بخواهد تعداد لپتاپهای بیشتری تولید کند، باید از تولید گوشیها کم کند. این تصمیمگیری به بازار و تقاضا بستگی دارد. برای مثال، اگر تقاضا برای لپتاپ بیشتر باشد، تولید آن منطقیتر است؛ اما این افزایش با هزینه فرصت کاهش تولید گوشی همراه است.
تغییرات در منحنی امکانات تولید
- افزایش منابع یا پیشرفت فناوری: افزایش منابع یا پیشرفت فناوری میتواند منجر به جابهجایی منحنی امکانات تولید به سمت بیرون شود. این به این معناست که با افزایش منابع تولیدی مانند نیروی کار، سرمایه، یا زمین، یا با بکارگیری فناوریهای نوین، اقتصاد قادر خواهد بود کالاهای بیشتری تولید کند. به عبارت دیگر، توان تولیدی جامعه بهبود یافته و این امر باعث میشود که ترکیبهای جدیدی از تولید ممکن شوند که پیش از آن غیرقابل دسترس بودند.
- کاهش منابع یا بحران اقتصادی: در شرایطی که منابع موجود کاهش یابند یا بحران اقتصادی رخ دهد، منحنی امکانات تولید به سمت داخل جابهجا میشود. این حرکت نشاندهنده کاهش توان تولیدی اقتصاد است که به دلیل کاهش منابع، افت سرمایهگذاری یا بروز مشکلات اقتصادی رخ میدهد. در این وضعیت، اقتصاد دیگر قادر به تولید همان مقدار از کالاها و خدماتی که در گذشته تولید میکرد، نخواهد بود و منابع باید به شکل بهینهتری تخصیص یابند.
- تغییر در تخصیص منابع: اگر تخصیص منابع در اقتصاد تغییر کند، منحنی امکانات تولید میتواند تغییر شکل دهد. به این معنی که در صورتی که منابع به سمت یک بخش خاص از تولید سوق یابند، ممکن است تولید آن بخش افزایش یافته و در عین حال تولید بخشهای دیگر کاهش یابد. به عنوان مثال، اگر یک اقتصاد تصمیم بگیرد منابع بیشتری را به صنعت فناوری اختصاص دهد، ممکن است تولید سایر بخشها محدود شود، که این موضوع در منحنی امکانات تولید بهصورت تغییر در شیب منحنی مشاهده خواهد شد.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
نتایج عملی از تحلیل منحنی امکانات تولید
تعیین اولویتها
تحلیل منحنی امکانات تولید به سیاستگذاران کمک میکند تا اولویتهای تولید را تعیین کنند. این ابزار نشان میدهد که در صورت محدودیت منابع، کدام کالاها و خدمات باید در اولویت قرار گیرند تا بیشترین بهرهوری اقتصادی حاصل شود.
این تصمیمات میتوانند به تخصیص بهینه منابع و کاهش هدررفتها کمک کنند، زیرا تصمیمگیرندگان میتوانند انتخابهای خود را بر اساس هزینه فرصت و ارزش نهایی کالاها انجام دهند.
برنامهریزی اقتصادی
یکی از کاربردهای مهم منحنی امکانات تولید، در برنامهریزی اقتصادی است. این منحنی به سیاستگذاران این امکان را میدهد که از وضعیت موجود برای طراحی استراتژیهای اقتصادی بهرهبرداری کنند.
به کمک آن، میتوان مسیرهای توسعهای مختلف را بررسی کرده و منابع را به نحوی تخصیص داد که تولید بهینهای در آینده حاصل شود. در نهایت، این تحلیل میتواند به تنظیم سیاستهای تولیدی و مصرفی و ایجاد تعادل در اقتصاد کشور کمک کند.
مدیریت بحران
در شرایط بحرانی مانند کمبود منابع یا بحرانهای جهانی، تحلیل منحنی امکانات تولید میتواند به مدیریت بهینه منابع کمک کند. بهویژه در شرایطی که منابع محدود هستند، این ابزار میتواند به تصمیمگیرندگان نشان دهد که چگونه میتوانند منابع خود را به طور مؤثر تخصیص دهند.
برای مثال، در بحرانهای اقتصادی یا جنگها، این تحلیل به دولتها کمک میکند تا مشخص کنند که کدام بخشهای اقتصادی باید حمایت شوند و کدام بخشها میتوانند به تعویق بیفتند.
پیشبینی اثرات تغییرات اقتصادی
تحلیل منحنی امکانات تولید همچنین برای پیشبینی اثرات تغییرات اقتصادی مفید است. تغییرات در فناوری، منابع طبیعی یا سیاستهای اقتصادی میتوانند تأثیرات زیادی بر ترکیب تولید داشته باشند.
با استفاده از منحنی امکانات تولید، میتوان اثرات تغییرات مانند پیشرفتهای تکنولوژیکی یا نوسانات قیمت منابع را پیشبینی کرده و تصمیمات لازم برای مقابله با این تغییرات را اتخاذ کرد. این امکان باعث میشود که اقتصاد بتواند بهطور مؤثرتر و بهینهتری به تحولات مختلف واکنش نشان دهد.
نتیجه گیری
مثال منحنی امکانات تولید یکی از بهترین روشها برای درک محدودیتهای اقتصادی و اهمیت انتخابهای بهینه است. این منحنی نه تنها به تحلیل اقتصادی کمک میکند، بلکه برای ارزیابی سیاستهای اقتصادی و تصمیمگیریهای تولیدی نیز ابزار قدرتمندی محسوب میشود. با توجه به محدودیت منابع، استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به ترکیب مطلوب تولید، یک اولویت حیاتی برای هر اقتصاد است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.