شکاف رکودی چیست؟
شکاف رکودی Recessionary Gap
شکاف رکودی را می توان به عنوان تفاوت بین تولید ناخالص داخلی واقعی و تولید ناخالص داخلی بالقوه در سطح اشتغال کامل تعریف کرد. این شکاف انقباضی نیز شناخته می شود. تولید ناخالص داخلی واقعی همیشه بر تولید ناخالص داخلی بالقوه برتری دارد زیرا تولید کل اقتصاد همیشه کمتر از تولید کل است که با اشتغال کامل به دست می آید.
به عبارت سادهتر، میتوان گفت که این شکاف بین تولید واقعی و تولید اشتغال کامل زمانی است که تولید واقعی کمتر از سطح تولید طبیعی باشد. نمودار شکاف رکودی زیر این وضعیت را نشان می دهد. این وضعیت اقتصادی است که تولید ناخالص داخلی واقعی کمتر از تولید ناخالص داخلی طبیعی است.
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، زمانی که تولید واقعی کمتر از حد انتظار باشد، اقتصاد با شکاف رکودی مواجه است. همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است تقاضای کلو SRAS (کوتاه مدت عرضه کل) در نقطه ای سمت چپ LRAS (عرضه کل بلندمدت) تقاطع می کنند.
- LRAS- عرضه کل بلندمدت
- SRAS- عرضه کل کوتاه مدت
به طور خلاصه:
- شکاف رکودی یا شکاف انقباضی زمانی رخ می دهد که تولید ناخالص داخلی واقعی یک کشور کمتر از تولید ناخالص داخلی آن در اشتغال کامل باشد.
- شکافهای رکودی زمانی بسته میشوند که دستمزدهای واقعی به تعادل باز میگردند و مقدار نیروی کار مورد نیاز برابر با مقدار عرضه شده است.
- سیاستگذاران ممکن است برای کاهش شکاف رکودی و افزایش تولید ناخالص داخلی واقعی، سیاست تثبیت را اجرا کنند.
درک شکاف رکودی
زمانی که رکود اقتصادی زمانی اتفاق می افتد که اقتصاد به پتانسیل کامل خود نرسد، شکاف رکودی به وجود می آید. این تفاوت بین اینکه اقتصاد کجاست و کجا باید باشد را می سنجد. وضعیت ایده آل زمانی حاکم خواهد بود که اقتصاد در تعادل بلندمدت باشد که در آن از همه منابع به حداکثر و کارآمدترین ظرفیت خود استفاده شود.
باید در نظر داشت که اقتصاد ایده آل به معنای بیکاری صفر نیست، کارخانه ها در هفت روز هفته بیست و چهار ساعت کار می کنند. در چنین شرایطی، بیکاری طبیعی نرخ باید وجود داشته باشد، از جمله افراد بیکار، زیرا آنها در حال گذار هستند. همچنین کارخانه ها برای تعمیر و نگهداری و به روز رسانی از کار افتاده خواهند بود.
به این نکته اشاره می شود که اقتصاد زیر سطح اشتغال کامل عمل می کند و در نتیجه منجر به کاهش سطح عمومی قیمت در بلندمدت می شود. این امر در زمان رکود اقتصادی در خط مقدم قرار می گیرد و به تعداد بالاتر بیکاری مربوط می شود.
اگر چه حاکی از رکود اقتصادی است، اما می تواند ثابت بماند، که نشان دهنده تعادل اقتصادی کوتاه مدت زیر حد ایده آل است، که ممکن است به عنوان یک دوره نامنظم به اقتصاد آسیب برساند. این به این دلیل اتفاق میافتد که دورههای طولانی تولید ناخالص داخلی پایینتر، رشد را مهار میکند و به سطوح بالاتر بیکاری کمک میکند. علاوه بر این، از آنجایی که سطوح تولید برای جبران آن تغییر می کند، قیمت ها نیز متفاوت است.
این نشانه آن است که اقتصاد در حال حرکت به سمت رکود است که منجر به نرخ نامطلوب ارز برای ارزهای خارجی می شود. زمانی که نرخ مبادله ارز خارجی تحت تأثیر قرار می گیرد، بر بازده مالی کالاهای صادراتی نیز تأثیر می گذارد. بنابراین، بازده کمتر کالاهای صادراتی کمک کمتری به تولید ناخالص داخلی کشورهای صادرکننده و کاتالیزور بیشتر روند رکودی میکند.
علل
- این امر عمدتاً به دلیل تخصیص ناکارآمد منابع اتفاق میافتد و در نتیجه منجر به رکود در اقتصاد میشود، زیرا در این شرایط بنگاهها سود کمتری دارند. آنها مجبورند کارگران بیشتری را اخراج کنند. این امر منجر به افزایش بیکاری و در نتیجه کاهش هزینه های مصرف کننده و تقاضای کل می شود.
- در بلندمدت، شکاف رکودی به انقباض چرخه تجاری مربوط می شود.
- به طور خلاصه، علل ایجاد این شکاف کاهش در مخارج دولت، افزایش جمعیتی که نیاز به منابع بیشتری برای حفظ خود دارد، افزایش نرخ مالیات توسط دولت است که بر سطح تقاضا به دلیل کاهش میزان تقاضا تاثیر می گذارد. عرضه پول در اقتصاد و نوسان مجدد قیمت ها منجر به کاهش مصرف و تقاضا می شود.
اثرات
اثرات این شکاف باعث افزایش سطح بیکاری در اقتصاد می شود، زیرا اقتصاد کمتر از سطح رشد تولید ناخالص داخلی طبیعی ایجاد می کند. همچنین باعث کاهش تولید و کاهش رشد اقتصادی می شود. اینجاستچرخه کسب و کارانقباض ناشی از کاهش سطح تقاضا و عرضه کمتر پول در کل اقتصاد است.
راه حل مشکل شکاف رکودی
برای یافتن راه حلی برای شکاف رکودی، دولت ها سیاست های پولی انبساطی و سیاست های مالی را اجرا می کنند. سیاست های پولی با کاهش نرخ بهره در اقتصاد به منظور افزایش عرضه پول به منظور افزایش رشد اجرا می شود. سیاست مالی با کاهش مالیات و افزایش هزینه های دولت برای افزایش تقاضا اجرا می شود.
همبستگی بین شکاف رکودی و بیکاری
لازم به ذکر است که اثر شکاف رکودی افزایش بیکاری است. زمانی که اقتصاد در مرحله رکود است، تقاضا برای کالاها و خدمات با افزایش بیکاری کاهش می یابد. در این شرایط، اگر تغییری در قیمت و دستمزد ایجاد نشود، سطح بیکاری افزایش می یابد.
هر چه سطح بیکاری بالاتر باشد، تقاضای کلی کمتر می شود که تولید لازم را کاهش می دهد و تولید ناخالص داخلی تحقق یافته را کاهش می دهد. با کاهش تولید، تعداد کمی از کارکنان برای برآورده کردن نیازهای تولید مورد نیاز هستند، در نتیجه منجر به از دست دادن شغل بیشتر می شود.
در شرایطی که سود شرکت متوقف شده یا در حال کاهش است، یک شرکت نمی تواند دستمزد بالاتری ارائه دهد. در بسیاری از صنایع، کاهش دستمزد در این شرایط انجام می شود. این به دلیل تغییر در رویههای تجاری داخلی یا کاهش دقیق، ناشی از تأثیر بر صنایعی است که در آن بخشی از دستمزد کارگران بر اساس نکاتی مانند رستورانها است.
شکاف های رکودی و نرخ ارز
وقتی سطح تولید نوسان می کند، قیمت ها برای جبران تغییر می کنند. این تغییر قیمت به عنوان یک شاخص اولیه در نظر گرفته میشود که اقتصاد در حال حرکت به سمت رکود است و ممکن است منجر به نرخهای مبادله کمتر مطلوب برای ارزهای خارجی شود.
نرخ ارز صرفاً واحد پول یک کشور در مقایسه با ارز یک کشور دیگر است. در برابری ، دو ارز یکی را با یکی مبادله می کنند.
کشورها ممکن است سیاستهای پولی را برای کاهش نرخها در تلاش برای تشویق سرمایهگذاری خارجی یا افزایش نرخها برای تشویق مصرف داخلی محصولات خانگی اتخاذ کنند. تغییر نرخ ارز بر بازده مالی کالاهای صادراتی تأثیر می گذارد. کاهش نرخ ارز به معنای درآمد کمتر برای کشورهای صادرکننده است و روند رکود را بیشتر می کند.
شکاف رکودی و بیکاری
نتیجه مهمتر شکاف رکودی افزایش بیکاری است. در دوران رکود اقتصادی، با افزایش بیکاری، تقاضا برای کالاها و خدمات کاهش می یابد. اگر قیمت ها و دستمزدها بدون تغییر باقی بمانند، این می تواند سطح بیکاری را بیشتر افزایش دهد.
در چرخه ای که از خود تغذیه می کند، سطوح بالاتر بیکاری تقاضای کلی مصرف کننده را کاهش می دهد، که تولید را کاهش می دهد و تولید ناخالص داخلی تحقق یافته را کاهش می دهد. از آنجایی که میزان تولید همچنان در حال کاهش است، کارکنان کمتری برای پاسخگویی به تقاضای تولید مورد نیاز هستند که منجر به از دست دادن مشاغل بیشتر و کاهش بیشتر نیاز به کالا و خدمات می شود.
با رکود یا کاهش سود یک شرکت ، نمی تواند دستمزد بالاتری ارائه دهد. برخی از صنایع ممکن است به دلیل شیوه های تجاری داخلی یا تأثیر شرایط اقتصادی، دستمزد را کاهش دهند. به عنوان مثال، در دوران رکود، مردم کمتر برای بیرون رفتن و صرف غذا خرج می کنند، به این معنی که کارگران رستوران درآمد کمتری به صورت انعام دریافت می کنند.
مثال
در دسامبر ۲۰۱۸، بازار کار ایالات متحده به طور کلی در اشتغال کامل با نرخ بیکاری ۳٫۷ درصد بود و شکاف رکودی وجود نداشت. با این حال، همه بخش های کشور در اشتغال کامل نبودند و برخی از ایالت ها شکاف رکودی را تجربه می کردند.
به عنوان مثال، نیویورک در اشتغال کامل بود و اکثر شهرهای بزرگ از نظر اقتصادی امن بودند. با این حال، تصویر در مناطق روستایی که یافتن شغل دشوارتر بود، بسیار متفاوت بود. به عنوان مثال، در ویرجینیای غربی، صنعت معدن زغال سنگ از بین رفته نرخ بیکاری را با بهره وری اقتصادی کمی به ۵٫۳ درصد رساند. علاوه بر این، ویرجینیای غربی یکی از چهار ایالت با نرخ فقر بالای ۱۸ درصد بود.
نتیجه
در نتیجه می توان گفت که علت اصلی شکاف رکودی، سطوح بالای قیمت است که منجر به کاهش مصرف و تقاضای کلی می شود. اثر آن ایجاد بیکاری چرخه ای در است. افزایش هزینه های دولت و اجرای سیاست های افزایش عرضه پول برای افزایش تقاضا راه حل این مشکل است.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.