کمونیسم به زبان ساده با مثالهای روزمره
کمونیسم Communism
کمونیسم (Communism) یک فکر و روش برای ادارهی جامعه است. این فکر هم به اقتصاد مربوط میشود و هم به سیاست.
ایدهی اصلی کمونیسم اینه که همهی مردم در جامعه باید برابر باشن. یعنی چیزهایی مثل پول، زمین، کارخانه یا منابع طبیعی فقط مال یک نفر یا یک گروه خاص نباشه. بلکه همه در اون شریک باشن و حق استفاده ازش رو داشته باشن.
کمونیسم میگه نباید بین فقیر و پولدار فاصلهی زیادی وجود داشته باشه. چون این فاصله باعث میشه عدهای زندگی راحت و پر از امکانات داشته باشن و بقیه برای زنده موندن با سختی دستوپا بزنن. پس هدف اصلی کمونیسم اینه که این اختلاف طبقاتی از بین بره.
در این سیستم، چیزهای مهم مثل زمینها، کارخانهها، معادن یا منابع زیرزمینی به مالکیت همه مردم درمیاد. این کار معمولاً توسط دولت انجام میشه؛ یعنی دولت به جای اینکه اجازه بده چند سرمایهدار همهچیز رو بخرن و کنترل کنن، اونها رو در اختیار میگیره و بین مردم تقسیم میکنه.
مثلاً در یک کشور کمونیستی اگر کسی به غذا یا مسکن نیاز داشته باشه، دولت وظیفه داره این رو تأمین کنه. چون باور دارن که هیچکس نباید بدون نان، خانه یا امکانات اولیه بمونه.
🎧 نسخه پادکست این مطلب را بشنوید: اینجا کلیک کنید
🤖 این پادکست با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده است، بنابراین ممکن است در تلفظ برخی کلمات یا جملهها اشتباهات لفظی جزئی وجود داشته باشد.
مثال خیلی ساده
فکر کن یک کیک بزرگ داریم. در سیستمهای دیگه ممکنه یک نفر نصف کیک رو برداره، بقیه هم مجبور باشن با تکههای کوچک کنار بیان. اما در کمونیسم میگن این کیک برای همهست و باید مساوی تقسیم بشه.
اینجا اصل ماجرا اینه که هیچکس بیشتر از دیگری سهم نبره و همه برابر باشن.
بیشتر بخوانید: اقتصاد کمونیستی چیست؟
بیشتر بخوانید: زندگی در کشورهای کمونیستی چگونه است؟
تاریخچه کمونیسم
ایدهی کمونیسم به طور رسمی در قرن نوزدهم شکل گرفت. کارل مارکس و فریدریش انگلس، دو فیلسوف و اقتصاددان آلمانی، در کتاب معروفشون «مانیفست کمونیست» (1848) این فکر رو معرفی کردند.
آنها میگفتن سیستم سرمایهداری، یعنی جایی که افراد یا شرکتها مالک منابع و کارخانهها هستن، باعث نابرابری میشه و کارگران تحت فشار و استثمار قرار میگیرن. به همین دلیل، مارکس و انگلس پیشنهاد دادن که جامعه باید به سیستمی بره که در اون کارگران کنترل وسایل تولید رو در دست بگیرن.
مراحل پیشنهادی مارکس برای رسیدن به کمونیسم:
-
-
انقلاب کارگری: کارگران علیه سرمایهداران قیام میکنن تا مالکیت منابع و کارخانهها رو تغییر بدن.
-
دیکتاتوری پرولتاریا: در این مرحله، دولت موقتاً توسط کارگران اداره میشه تا مالکیت خصوصی از بین بره و عدالت برقرار بشه.
-
جامعه بیطبقه: در نهایت، دولت از بین میره و جامعهای شکل میگیره که همه چیز بهصورت جمعی اداره میشه و همه برابر هستن.
-
بعد از مارکس، افراد و کشورها ایدههاشون رو به روشهای مختلف اجرا کردن؛ مثل ولادیمیر لنین در روسیه، مائو تسهتونگ در چین و فیدل کاسترو در کوبا.
ریشهی فکری کمونیسم
کمونیسم ریشههای تاریخی و فکری قدیمی داره. قبل از مارکس، نمونههایی از جوامع اشتراکی وجود داشت. اما شکل امروزی کمونیسم بیشتر از آثار مارکس و انگلس میآید.
مارکس معتقد بود که تاریخ بشر پر از مبارزه بین طبقات است: یک طبقه حاکم که مالک منابع و ابزار تولید هست، و یک طبقه کارگر که مجبور به فروش نیروی کار خودش است.
مارکس میگفت سرمایهداری در نهایت دچار بحران میشه و کارگران علیه سیستم قیام میکنن تا جامعهای جدید بسازن: جامعهی کمونیستی.
اصول اصلی کمونیسم
اصول کلیدی کمونیسم به زبان ساده:
-
حذف مالکیت خصوصی بر ابزار تولید: کارخانهها، زمینها و منابع مهم دیگه برای همهست و به شکل جمعی یا دولتی اداره میشه.
-
لغو طبقات اجتماعی: دیگه سرمایهدار و کارگر نداریم، همه برابرن.
-
توزیع برابر ثروت: درآمد و منابع به طور عادلانه بین همه تقسیم میشه.
-
حذف استثمار: هیچکس از کار دیگران سود نمیبره. همه با هم کار میکنن و سود جمعی تقسیم میشه.
-
حکومت دموکراتیک کارگران: دولت توسط شوراها یا نهادهای نماینده مردم اداره میشه.
کمونیسم در عمل چگونه کار میکند؟
در تئوری، کمونیسم جامعهای بدون پول، بدون طبقه و بدون دولت رو تصور میکنه. همه چیز اشتراکیه و بر اساس نیاز مردم توزیع میشه.
در عمل، کشورهای کمونیستی معمولاً یک دولت مرکزی قوی دارن تا اقتصاد و منابع رو مدیریت کنن:
-
مالکیت خصوصی محدود یا حذف میشه.
-
دولت تصمیم میگیره چه چیزی تولید بشه و چطور تقسیم بشه.
-
منابع بین مردم تقسیم میشن، مثل مسکن، غذا و خدمات درمانی رایگان.
مثال ساده
فرض کن یک روستا داریم که همه با هم کار میکنن تا غذا تولید کنن. به جای اینکه هر نفر زمین خودش رو داشته باشه، همه روی زمین مشترک کار میکنن و محصول رو مساوی تقسیم میکنن. اگر کسی مریض بشه، جامعه بدون انتظار پول به او کمک میکنه.
هدف نهایی کمونیسم چیه؟
هدف نهایی کمونیسم اینه که مبارزهی طبقاتی از بین بره و یک جامعه ایدهآل شکل بگیره:
-
مالکیت خصوصی از بین بره: هیچکس صاحب کارخانه، زمین یا ابزار تولید نباشه.
-
بدون طبقه: چون مالکیت خصوصی نیست، همه برابرن.
-
تولید بر اساس نیاز: هر کس به اندازه توانش کار کنه و بر اساس نیازش دریافت کنه.
-
بدون دولت: بعد از دوره گذار، دولت از بین میره و جامعه خودگردان میشه.
-
بدون پول: کالاها و خدمات بر اساس نیاز مردم توزیع میشه.
ویژگیهای کشورهای کمونیستی
کشورهایی که کمونیستی هستن معمولاً این ویژگیها رو دارن:
-
حزب تکحزبی: فقط حزب کمونیست اجازه فعالیت سیاسی داره.
-
اقتصاد برنامهریزیشده: دولت تصمیم میگیره چی تولید بشه و منابع چطور تقسیم بشه.
-
ملیسازی صنایع بزرگ: کارخانهها و منابع مهم به دست دولت میافته.
-
خدمات عمومی رایگان: مثل آموزش و درمان.
-
موضع نسبت به دین: معمولاً نقش دین محدود یا کنترلشده است.
قوانین کمونیستها
قوانین کمونیسم بر اساس اصول برابری و عدالت ساخته میشن:
-
لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید: کارخانهها، زمینها و منابع مهم به شکل عمومی در اختیار همه قرار میگیرن.
-
برنامهریزی مرکزی اقتصاد: دولت تصمیم میگیره چی تولید بشه و منابع چطور تقسیم بشه.
-
برابری اجتماعی: شکاف طبقاتی حذف میشه و همه فرصت برابر دارن.
-
حذف پول و دولت (در مرحله نهایی): جامعه خودش اداره میشه و کالاها بر اساس نیاز توزیع میشن.
مثالهای واقعی از کمونیسم
هیچ کشوری نتونسته کمونیسم کامل اجرا کنه، اما بعضی کشورها نوعی سوسیالیسم یا کمونیسم دولتی داشتن:
اتحاد جماهیر شوروی (1917-1991):
-
بعد از انقلاب، لنین و استالین همه کارخانهها و زمینها رو ملی کردن و اقتصاد رو برنامهریزی کردن.
-
موفقیتها: صنعتیسازی سریع، آموزش و درمان رایگان.
-
مشکلات: کمبود کالا، سرکوب سیاسی، ناکارآمدی اقتصادی.
چین (1949-تاکنون):
-
مائو تسهتونگ زمینها و صنایع رو ملی کرد.
-
بعد از مرگ مائو، چین ترکیبی از کمونیسم و اقتصاد بازار شد.
کوبا (1959-تاکنون):
-
کاسترو نظام کمونیستی برقرار کرد و خدمات رایگان ارائه داد.
-
مشکلات: تحریمها و کمبود منابع.
مثالهای روزمره برای درک کمونیسم
-
کیف یا خوراکی در مدرسه: فرض کن کلاس شما ۲۰ دانشآموز داره و یک جعبه شکلات هست.
-
در سیستم عادی: ممکنه چند نفر بیشتر بردارن و بقیه کم ببرن.
-
در کمونیسم: شکلاتها بین همه تقسیم مساوی میشه تا هرکس یه سهم یکسان داشته باشه.
-
زمین یا باغچه: فرض کن یک باغچه کوچک داریم و همه بچهها میخوان توش گل بکارن.
-
در سیستم عادی: هر کس فقط بخش خودش رو میکاره و برداشت هم فقط مال خودش است.
-
در کمونیسم: همه با هم باغچه رو میکارن و برداشت به صورت مساوی بین همه تقسیم میشه.
-
کار در گروه: مثلاً کلاس باید یه پروژه گروهی انجام بده.
-
در سیستم معمولی: بعضیها زیاد کار میکنن، بعضیها کمتر، ولی نمره ممکنه بر اساس تلاش فردی باشه.
-
در کمونیسم: همه به صورت مساوی مسئولیت دارن و نمره یا پاداش به طور برابر بین همه تقسیم میشه.
-
خانه یا مسکن: در یک شهر کوچک، بعضیها خانههای بزرگ دارن و بعضیها ندارن.
-
کمونیسم سعی میکنه با برنامهریزی دولت، همه دسترسی برابر به مسکن داشته باشن، مثلاً آپارتمانها یا خانهها به طور عادلانه به همه داده میشه.
-
غذا و نیازهای اساسی: در یک روستا، همه با هم غذا تولید میکنن.
-
در سیستم عادی: هرکس غذای خودش رو میخره یا میفروشه.
-
در کمونیسم: غذا بین همه تقسیم میشه تا هیچکس گرسنه نمونه و همه نیازها برآورده بشه.
-
کار در محل کار: در کارخانهای که همه چیز جمعیه، کارگر و مدیر با هم کار میکنن و سود یا دستمزد بر اساس نیاز و توان تقسیم میشه، نه اینکه یک نفر خیلی پولدار بشه و بقیه فقیر.
مزایای کمونیسم
کمونیسم در تئوری و گاهی در عمل مزایایی دارد:
-
کاهش نابرابری: همه دسترسی به آموزش و درمان دارن.
-
تمرکز روی نیازهای جامعه: منابع برای نیازهای مردم صرف میشه، نه سود شخصی.
-
همبستگی اجتماعی: مردم با هم کار میکنن و همکاری دارن.
-
حذف رقابت مخرب: افراد برای سود شخصی رقابت نمیکنن، فشار اجتماعی کمتر میشه.
معایب و چالشهای کمونیسم
با وجود ایدههای جذاب، کمونیسم در عمل با مشکلات زیادی مواجه شده است:
-
ناکارآمدی اقتصادی: برنامهریزی مرکزی گاهی باعث کمبود کالا و کندی رشد میشه.
-
محدودیت آزادیهای فردی: دولت کنترل زیادی داره و آزادیها محدود میشن.
-
فساد و سوءاستفاده: رهبران گاهی قدرت رو برای خودشان استفاده میکنن.
-
انگیزه کمتر برای نوآوری: سود شخصی اهمیت نداره و انگیزه کم میشه.
-
اجرای سخت: رسیدن به جامعه بیطبقه و بدون دولت خیلی دشواره.
نقدها و انتقادات به کمونیسم
هرچند ایدهی عدالت و برابری در کمونیسم برای بسیاری جذاب است، اما این نظریه با انتقادهای زیادی هم روبهرو شده است:
-
کاهش انگیزه فردی: وقتی همه سهم مساوی دارن، افراد ممکنه کمتر تلاش کنن.
-
مشکلات در مدیریت اقتصاد: نبود بازار آزاد باعث کمبود کالا و ناکارآمدی میشه.
-
تمرکز قدرت: دولتهای کمونیستی اغلب بسیار متمرکز و سرکوبگر هستن.
-
عدم تحقق جامعه بیطبقه: معمولاً طبقه جدیدی از نخبگان حزبی ایجاد میشه.
بیشتر بخوانید: اقتصاد کمونیستی چیست؟
بیشتر بخوانید: زندگی در کشورهای کمونیستی چگونه است؟
حزب کمونیست
-
حزب کمونیست: حزبی سیاسی که اجرای اصول کمونیسم رو هدف خودش میدونه.
-
بزرگترین حزب کمونیست جهان: چین با بیش از 95 میلیون عضو.
-
در بعضی کشورها مثل ایران، فعالیت حزب کمونیست ممنوع است.
چطور قرار است جامعه کمونیستی شکل بگیرد؟
بر اساس نظریه مارکس:
-
سرمایهداری دچار بحران میشه.
-
طبقه کارگر آگاه میشه و انقلاب میکنه.
-
دوره دیکتاتوری پرولتاریا برقرار میشه.
-
در نهایت، دولت از بین میره و جامعه کمونیستی شکل میگیره.
چرا هنوز دربارهی کمونیسم بحث میشود؟
با وجود شکست بسیاری از تجربههای کمونیستی در قرن بیستم، هنوز ایدههای کمونیستی در سطح نظری و جنبشهای اجتماعی مطرحاند. در سراسر جهان گروهها و احزابی وجود دارند که به عدالت اجتماعی، کاهش نابرابری و پایان دادن به استثمار سرمایهداری معتقدند.
همچنین در دوران بحرانهای اقتصادی یا نابرابریهای شدید، توجه به ایدههای کمونیستی یا سوسیالیستی دوباره افزایش مییابد.
دیدگاه کمونیسم نسبت به دین
کمونیسم، در اصل یک ایدئولوژی سیاسی و اقتصادی است و دیدگاه خاصی نسبت به دین دارد. به طور کلی، بسیاری از متفکران کمونیست دین را ابزاری برای حفظ نابرابریهای اجتماعی و تقویت سلطهی طبقاتی میدانند.
کارل مارکس، یکی از بنیانگذاران اندیشهی کمونیسم، دین را «افیون تودهها» نامید؛ یعنی پدیدهای که میتواند مردم را از مسائل واقعی اقتصادی و اجتماعی دور کند. از این منظر، دین به جای آگاهیبخشی، نوعی تسلیبخشی کاذب به طبقات فرودست ارائه میدهد.
در بسیاری از جوامع کمونیستی، سیاست رسمی بر کاهش نقش دین در عرصهی عمومی و ترویج نگرش علمی و مادیگرایانه مبتنی بوده است. البته در کشورهای مختلف، میزان سختگیری نسبت به دین و شیوهی اجرای این سیاستها بسیار متفاوت بوده است.
کمونیسم به عنوان یک ایدئولوژی، دیدگاه خاصی نسبت به دین دارد. مارکس دین را «افیون تودهها» توصیف کرد که میتواند مردم را از واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی منحرف کند. در جوامع کمونیستی معمولاً تمایل به کاهش نقش دین در زندگی عمومی و تأکید بر اصول علمی و مادیگرایی وجود دارد.
معرفی چند کتاب مهم برای آشنایی با کمونیسم
کتاب مانیفست کمونیست
نویسندگان: کارل مارکس و فریدریش انگلس
مانیفست کمونیست یکی از مهمترین و اثرگذارترین متون در تاریخ اندیشه سیاسی است. این کتاب کوتاه که در سال ۱۸۴۸ منتشر شد، اصول بنیادی کمونیسم را تشریح میکند. مارکس و انگلس در آن به نقد نظام سرمایهداری میپردازند و از ضرورت مبارزه طبقاتی و سرنگونی نظم سرمایهداری سخن میگویند. این اثر همچنان نقطه آغاز مناسبی برای شناخت اندیشههای کمونیستی به شمار میآید.
کتاب سرمایه (Das Kapital)
نویسنده: کارل مارکس
کتاب سرمایه یا کاپیتال، مهمترین و جامعترین اثر نظری مارکس است. او در این کتاب سازوکارهای اقتصاد سرمایهداری را به دقت تحلیل میکند و نشان میدهد که چگونه سرمایهداری بر مبنای استثمار نیروی کار عمل میکند. مارکس در این اثر همچنین به چگونگی انباشت سرمایه، بحرانهای اقتصادی و تضادهای درونی سرمایهداری میپردازد. این کتاب از نظر عمق نظری و دامنه تحلیل، یکی از ستونهای فکری جنبشهای کمونیستی به شمار میرود.
کتاب کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی
نویسنده: جوزف شومپیتر
شومپیتر، اقتصاددان برجسته قرن بیستم، در این کتاب دیدگاهی متفاوت نسبت به سرمایهداری و سوسیالیسم ارائه میدهد. او معتقد است که سرمایهداری به دلیل پویایی درونی خود و دگرگونیهای اجتماعی که ایجاد میکند، ممکن است به زوال بینجامد. شومپیتر همچنین به این موضوع میپردازد که تحقق سوسیالیسم در کنار حفظ دموکراسی چه چالشها و فرصتهایی دارد. این کتاب برای کسانی که میخواهند با تحلیلهای متنوعتری از نظامهای اقتصادی و سیاسی آشنا شوند، بسیار ارزشمند است.
کتاب توتالیتاریسم
نویسنده: هانا آرنت
هانا آرنت، فیلسوف سیاسی آلمانی، در این کتاب به بررسی ماهیت حکومتهای تمامیتخواه میپردازد. او با تحلیل نمونههایی مانند آلمان نازی و اتحاد جماهیر شوروی تحت حاکمیت استالین، ویژگیهای حکومتهای توتالیتر را باز میشناسد. این اثر کمک میکند تا خواننده بهتر درک کند که چگونه برخی از نسخههای اجرایی کمونیسم در قرن بیستم به شکلهای سرکوبگرانه و استبدادی درآمدند.
کتاب زندگی و مرگ کمونیسم
نویسنده: آرچی براون
این کتاب روایت دقیقی از پیدایش، گسترش و سقوط نظامهای کمونیستی در قرن بیستم ارائه میدهد. آرچی براون به شکل مستند و خواندنی نشان میدهد که چگونه کمونیسم از یک ایده به یک نیروی سیاسی در کشورهای مختلف تبدیل شد و چه عوامل داخلی و خارجی در فروپاشی آن نقش داشتند. مطالعه این کتاب به خواننده تصویری روشن از تجربههای واقعی کمونیسم در جهان میدهد.
کمونیسم در دنیای امروز
امروزه تعداد کمی از کشورها بهطور کامل کمونیستی هستند. چین، کوبا، ویتنام، و کره شمالی همچنان خود را کمونیست مینامند، اما در عمل، بسیاری از آنها عناصری از سرمایهداری را پذیرفتهاند. مثلاً:
- چین: اقتصاد بازار را با کنترل دولتی ترکیب کرده است.
- کوبا: اخیراً اصلاحاتی برای اجازه دادن به مالکیت خصوصی محدود انجام داده است.
در بسیاری از کشورهای دیگر، ایدههای کمونیستی بهصورت جزئی در قالب سیاستهای سوسیالیستی (مثل آموزش رایگان یا مراقبتهای بهداشتی) استفاده میشوند.
بیشتر بخوانید: اقتصاد کمونیستی چیست؟
بیشتر بخوانید: زندگی در کشورهای کمونیستی چگونه است؟
تفاوت کمونیسم با سوسیالیسم چیست؟
سوسیالیسم و کمونیسم گاهی به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما تفاوتهایی دارند:
| موضوع | سوسیالیسم | کمونیسم |
|---|---|---|
| تعریف | یک نظام اقتصادی و اجتماعی که در آن ابزار تولید (مانند کارخانهها و منابع طبیعی) عمدتاً در اختیار دولت یا به شکل جمعی است، با هدف کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی | یک ایدئولوژی و نظام نهایی که به دنبال جامعهای بدون طبقات، بدون دولت و بدون مالکیت خصوصی است |
| هدف نهایی | برقراری عدالت اجتماعی و کاهش شکاف طبقاتی | ایجاد جامعهی بیطبقه، بیدولت و اشتراکی |
| نقش دولت | دولت نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکند و مالکیت دولتی و برنامهریزی مرکزی دارد | در مرحله نهایی کمونیسم، دولت باید از میان برداشته شود و جامعه به صورت خودگردان اداره شود |
| مالکیت خصوصی | در برخی بخشها ممکن است وجود داشته باشد ولی ابزارهای اصلی تولید در اختیار دولت یا جامعه است | مالکیت خصوصی بر ابزار تولید به طور کامل لغو میشود |
| اقتصاد | برنامهریزی دولتی و یا ترکیب با برخی عناصر بازار در برخی مدلها | اقتصاد کاملاً مبتنی بر مالکیت جمعی و برنامهریزی کامل است |
| انتقال به جامعه بیطبقه | مرحلهای از گذار به سوی کمونیسم به شمار میآید | هدف نهایی این است که جامعه به طور کامل به حالت بیطبقه برسد |
| نقش در عمل | در کشورهای مختلف مانند اتحاد جماهیر شوروی، چین، کوبا، ویتنام اجرا شده است؛ اما اغلب به کمونیسم کامل نرسیدهاند | در عمل، نمونهی کامل از جامعهی کمونیستی پایدار در تاریخ معاصر وجود نداشته است؛ اکثر نظامها در مرحلهی سوسیالیسم باقی ماندهاند |
| نگرش به بازار | گاهی پذیرای عناصر محدود بازار در چارچوب نظارت دولتی است | بازار به طور کامل حذف میشود و برنامهریزی مرکزی جایگزین آن میشود |
جمعبندی
به زبان ساده، کمونیسم یک ایده و نظریه است که میگوید جامعه باید به گونهای سازماندهی شود که هیچکس مالک ابزار تولید نباشد، همه با هم کار کنند و ثروت به طور برابر تقسیم شود. در تئوری، هدف کمونیسم ایجاد یک جامعهی آزاد، برابر و بدون استثمار است.
اما در عمل، پیادهسازی این ایده بسیار دشوار بوده و تجربههای تاریخی آن نتایج متفاوتی به همراه داشتهاند. با این حال، بسیاری از مباحث مربوط به عدالت اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی همچنان تحت تأثیر اندیشههای کمونیستی باقی ماندهاند.
سوالات متداول
۱. کمونیسم یعنی چه؟
کمونیسم یک ایدهی سیاسی و اقتصادی است که میگوید جامعه باید بدون طبقات اجتماعی، بدون مالکیت خصوصی بر ابزار تولید (مثل کارخانهها و زمینها) و بدون استثمار انسان از انسان باشد. در این جامعه، همه چیز به صورت اشتراکی اداره میشود و ثروت به طور برابر تقسیم میشود.
۲. تفاوت کمونیسم با سوسیالیسم چیست؟
سوسیالیسم مرحلهای پیش از کمونیسم است. در سوسیالیسم هنوز ممکن است دولت و برخی اشکال مالکیت دولتی وجود داشته باشند، اما هدف آن حرکت به سوی برابری اجتماعی است. کمونیسم هدف نهایی است: جامعهای بدون دولت، بدون طبقات و بدون مالکیت خصوصی.
۳. چرا کمونیسم به وجود آمد؟
کمونیسم به عنوان واکنشی به نابرابریها و استثمار در نظام سرمایهداری شکل گرفت. کارل مارکس و دیگر متفکران کمونیست معتقد بودند که سرمایهداری باعث میشود عدهای ثروت و قدرت را در دست بگیرند و بقیه مردم مجبور به کار برای آنها شوند.
۴. کمونیسم چه هدفی دارد؟
هدف کمونیسم ایجاد جامعهای عادلانه است که در آن:
- همه برابر باشند،
- هیچ طبقهی اجتماعی خاصی حاکم نباشد،
- هیچکس از کار دیگران سود نبرد،
- ثروت و منابع به طور برابر میان مردم توزیع شوند.
۵. آیا تاکنون کمونیسم در جهان اجرا شده است؟
بسیاری از کشورها تلاش کردند نظامهای کمونیستی یا سوسیالیستی برقرار کنند، از جمله:
- اتحاد جماهیر شوروی
- چین
- کوبا
- ویتنام
- کره شمالی
اما بسیاری از این کشورها به دلایل مختلف نتوانستند به شکل کامل ایدههای کمونیستی را پیاده کنند.
۶. چرا کمونیسم در بسیاری از کشورها شکست خورد؟
دلایل شکست یا مشکلات نظامهای کمونیستی عبارتاند از:
- مشکلات در مدیریت اقتصاد بدون بازار آزاد،
- تمرکز بیش از حد قدرت در دست دولت،
- سرکوب آزادیهای فردی،
- کاهش انگیزههای فردی برای نوآوری و تلاش.
۷. شعار معروف کمونیسم چیست؟
شعار معروف کمونیسم این است: «از هر کس به اندازه توانش، به هر کس به اندازه نیازش.»
۸. کمونیسم درباره مالکیت خصوصی چه میگوید؟
کمونیسم میگوید مالکیت خصوصی بر ابزار تولید (مثل کارخانهها، زمینها و منابع طبیعی) باید از بین برود. اما مالکیت شخصی بر چیزهای مصرفی (مثل لباس، خانهی شخصی، وسایل زندگی روزمره) در تئوری همچنان وجود دارد.
۹. آیا در کمونیسم آزادی فردی وجود دارد؟
در تئوری، کمونیسم خواهان آزادی فردی واقعی و رهایی از استثمار است. اما در بسیاری از کشورهایی که کمونیسم در آنها اجرا شده، حکومتهای بسیار متمرکز و سرکوبگر به وجود آمدند و آزادیهای فردی محدود شدند.
۱۰. آیا کمونیسم هنوز در جهان طرفدار دارد؟
بله. هرچند بسیاری از کشورها از نظامهای کمونیستی فاصله گرفتهاند، اما هنوز در سراسر جهان احزاب، گروهها و روشنفکرانی وجود دارند که به ایدههای کمونیستی، عدالت اجتماعی و برابری اقتصادی باور دارند. در زمانهای بحران اقتصادی یا افزایش نابرابری، توجه به این ایدهها بیشتر میشود.
۱۱. آیا کمونیسم با دموکراسی سازگار است؟
در تئوری میتواند باشد؛ کمونیستها میگویند جامعهی کمونیستی باید بر پایه دموکراسی واقعی کارگران شکل بگیرد. اما در عمل، در بسیاری از کشورها حکومتهای کمونیستی به سمت تمرکز قدرت و کاهش دموکراسی حرکت کردند.
۱۲. کمونیسم درباره مذهب چه نظری دارد؟
مارکس مذهب را «افیون تودهها» نامید. بسیاری از رژیمهای کمونیستی رویکرد منفی نسبت به مذهب داشتند. اما در خود نظریهی کمونیسم، هدف اصلی تمرکز بر عدالت اجتماعی است و دربارهی مذهب نظر یکسانی در میان همهی کمونیستها وجود ندارد.



دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.