پنج استراتژی معاملاتی برتر با باندهای بولینگر

پنج استراتژی معاملاتی برتر با باندهای بولینگر
جان بولینگر باندهای بولینگر را توسعه داد، که یک شاخص فنی قدرتمند است. این نوارها حرکات قیمت سهام را با ارائه نقاط بالا و پایین نسبی دربرمیگیرند. شاخص نوار بولینگر به دور میانگین متحرک ساخته شده است که “روند” میانمدت را بر اساس بازه زمانی که نگاه میکنید تعریف میکند.
با این حال، چگونه میتوانیم از این شاخص در معاملات استفاده کنیم و چه استراتژیهای برندهای وجود دارد؟
در این پست، درک خوبی از نوارها ارائه خواهیم داد، به علاوه پنج استراتژی معاملاتی برای آزمایش که ببینید کدام یک برای سبک معاملاتی شما بهترین است.
باندهای بولینگر چیست؟
نوارهای بولینگر ابزاری برای تحلیل فنی در معاملات سهام هستند که توسط جان بولینگر در دهه 1980 توسعه یافتهاند. این نوارها بخشی از شاخص نوسان هستند که بالاترین و پایینترین قیمت یک دارایی را در مقایسه با معاملات قبلی محاسبه میکنند.
نوسان با استفاده از انحراف معیار اندازهگیری میشود که با افزایش یا کاهش نوسانات تغییر میکند. وقتی قیمت افزایش مییابد، نوارها گستردهتر شده و وقتی قیمت کاهش مییابد، نوارها تنگتر میشوند. نوارهای بولینگر به دلیل طبیعت پویای خود میتوانند برای معامله انواع اوراق بهادار استفاده شوند.
باندهای بولینگر از سه خط تشکیل شدهاند: بالا، میانی و پایین. نوار میانی یک میانگین متحرک است و معاملهگر پارامترهای آن را تعیین میکند. نوارهای بالا و پایین در دو طرف نوار میانگین متحرک قرار دارند.
معاملهگر تعیین میکند که شاخص نوسان باید چند انحراف معیار تنظیم شود. تعداد انحرافهای معیار فاصله بین نوار میانی و نوارهای بالا و پایین را تعیین میکند. موقعیت این نوارها قدرت روند و سطوح بالا و پایین قیمتی که میتوان در آینده نزدیک انتظار داشت را نشان میدهد.
چگونه با باندهای بولینگر معامله کنیم؟
۱. Reversals
افول سهام زمانی که شروع به چاپ خارج از نوارها میکنند، یک استراتژی معاملاتی ساده اما مؤثر است. ما یک قدم جلوتر میرویم و تحلیل شمعی را به این استراتژی اضافه میکنیم.
به عنوان مثال، به جای فروش کوتاه سهام هنگامی که به حد بالای نوار نزدیک میشود، منتظر بمانید تا ببینید چگونه عمل میکند. اگر سهام به صورت پارابولیک بالا برود یا با شکاف بالا باز شود و سپس نزدیکبه پایینترین قیمت خود بسته شود در حالی که نزدیک به بیرون نوارها معامله میکند، اغلب نشاندهنده آن است که سهام به زودی اصلاح میشود.
پس از آن، بسته به اینکه سهام کجا پشتیبانی مییابد، میتوانید یک موقعیت فروش کوتاه با سه هدف خروجی مختلف ایجاد کنید: (۱) نوار بالا، (۲) نوار میانی، یا (۳) نوار پایین.
۲. Double Bottoms
تنظیم کف دوقلو یکی از استراتژیهای رایج استفاده از نوارهای بولینگر است.
کف اول این ترتیب با حجم بالای معاملات و بازگشت قیمتی تند مشخص میشود که خارج از نوار پایینی بولینگر بسته میشود. این نوع حرکات معمولاً منجر به آنچه که به عنوان “رالی خودکار” شناخته میشود، میگردد. بالاترین نقطه رالی خودکار معمولاً به عنوان اولین سطح مقاومت در فرآیند بنیادین قبل از افزایش قیمت سهام عمل میکند.
پس از آغاز رالی، قیمت تلاش میکند تا پایینترین نرخهای اخیر را دوباره آزمایش کند تا قدرت فشار خریدی که در آن کف وارد شده بود، بسنجد.
این نوار آزمایشی باید در داخل نوار پایینی چاپ شود، طبق نظر بسیاری از تکنسینهای نوار بولینگر. این نشاندهنده کاهش فشار نزولی سهم و تغییر از فروشندگان به خریداران است. به حجم معاملات نیز توجه دقیق داشته باشید؛ باید به طور چشمگیری کاهش یابد.
۳. Riding the Bands
بسیاری از تازهواردان به نوارهای بولینگر اشتباه مشترکی دارند: آنها زمانی که قیمت به نوار بالا میرسد میفروشند و زمانی که به نوار پایین میرسد میخرند. اما به گفته بولینگر، رسیدن به نوار بالا یا پایین به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید یا فروش نیست.
به مثال زیر نگاه کنید و توجه داشته باشید که نوارها چگونه دقیقاً قبل از شکست قیمت تنگ میشوند. برای بازگشت به نکته قبلی، نفوذ قیمت به نوارها نمیتواند به عنوان دلیلی برای فروش یا کوتاه کردن سهام استفاده شود.
توجه داشته باشید که چگونه حجم معاملات در هنگام شکست قیمت منفجر شده و قیمت شروع به روند خارج از نوارها کرده است؛ این تنظیمات میتوانند در صورت داشتن فضای کافی برای رشد، بسیار سودآور باشند.
۴. Bollinger Band Squeeze
یک استراتژی معاملاتی دیگر پیشبینی زمان آغاز یک فشردهسازی است. با استفاده از نمودارهای روزانه، ایده این است که وقتی شاخص به پایینترین سطح خود در ۶ ماه گذشته میرسد، نوسان افزایش مییابد. این موضوع به تنگ شدن نوارها که قبلاً به آن اشاره کردیم، مربوط میشود. فعالیت فشردهسازی نوار بولینگر اغلب پیشدرآمدی برای یک حرکت بزرگ است.
میتوان از شاخصهای اضافی مانند افزایش حجم یا افزایش شاخص توزیع تجمعی استفاده کرد. این شاخصهای اضافی به شواهد ممکن برای یک فشردهسازی نوار بولینگر افزوده میشوند.
نیاز به مزیتی داریم هنگام معامله با فشردهسازی نوار بولینگر زیرا این تنظیمات حتی میتوانند معاملهگران باتجربه را نیز فریب دهند.
۵. Middle Bands
نوار میانی در بسیاری از برنامههای نموداری به عنوان میانگین متحرک ساده ۲۰ دورهای تنظیم شده است.
زمانی که سهام بر روی نوارها سوار میشود، خط میانی میتواند نقاط پشتیبانی در بازگشتها را نشان دهد. زمانی که قیمت به خط میانی باز میگردد، شما میتوانید موقعیت سهام خود را افزایش دهید.
در مورد تعیین اینکه چه زمانی یک روند در حال از دست دادن بخار است، عدم توانایی سهام برای ادامه شتاب خارج از نوارها نشاندهنده ضعف قدرت سهام است. این زمان خوبی است برای در نظر گرفتن ترک یا خروج کامل از موقعیت.
استراتژیهای باندهای بولینگر
1. استراتژی RSI
شاخص نوارهای بولینگر برای شناسایی مناطق ارزش در نمودار شما عالی است. اما یک مشکل وجود دارد: این شاخص نمیگوید که حرکت قوی است یا ضعیف.
برای مثال، چگونه میتوانید پیشبینی کنید که آیا بازار همچنان خارج از نوارهای بیرونی معامله خواهد شد یا به میانگین بازخواهد گشت؟
در اینجا شاخص شاخص قدرت نسبی (RSI) مورد استفاده قرار میگیرد. و شما میخواهید تفاوتها را در شاخص RSI مشاهده کنید.
زمانی که بازار به سطح بالاتری میرسد، اما شاخص RSI نشاندهنده سطح پایینتری است، به آن تفاوت نزولی (نشانه ضعف) گفته میشود. وقتی بازار به سطح پایینتری میرسد اما شاخص RSI نشاندهنده سطح بالاتری است، به آن تفاوت صعودی (نشانه قدرت) گفته میشود.
پس، سؤال این است: “چگونه تفاوت RSI با نوارهای بولینگر تعامل دارد؟
اگر قیمت بالای نوارهای بالایی بولینگر باشد، به دنبال تفاوت نزولی RSI بگردید تا نشانه ضعف در حرکت زیرین باشد. از سوی دیگر اگر قیمت نزدیک به نوارهای پایینی بولینگر معامله شود، به دنبال تفاوت صعودی RSI بگردید تا نشانه قدرت در حرکت زیرین باشد.
۲. استراتژی معاملاتی گزینهها
نوارهای بولینگر یکی از مهمترین شاخصهای فنی هستند زیرا به خوبی با شرایط بازار متغیر تنظیم میشوند. این شاخص میتواند برای شناسایی دورههای افزایش نوسان و همچنین تغییرات قیمت بالقوه در دارایی استفاده شود.
از نظر نوسان، نوارهای بولینگر میتوانند نشان دهند که نوسان در مقایسه با تاریخ اخیر دارایی در پایینترین حد خود است. آنها این کار را با نزدیک شدن به یکدیگر و «فشردن» یکدیگر انجام میدهند. دورههای کمنوسان به عنوان تحکیم توسط معاملهگران گزینهها شناخته میشوند. سپس آنها معاملات خود را بر اساس روندهای قیمت جدیدی که هنگام شکست قیمت دارایی و وجود نوسان در بازار ظاهر میشوند، قرار میدهند.
مزیت شاخص نوار بولینگر این است که شناسایی دورههایی که بازار احتمالاً در آینده نزدیک شکست خواهد خورد، بسیار آسان است. مزایای اصلی این است که به معاملهگران گزینهها اجازه میدهد در حالی که به آنها امکان شناسایی فرصتهای معاملاتی سودآور را میدهد. فشردگی و گسترش نوارهای بولینگر به ترتیب نوسانات قیمت پایین و بالا را نشان میدهند.
این شاخصهای بولینگر برای بازیهای نوسان در بازار گزینهها که در آن معاملهگران میتوانند از استراتژیهای طولانی و کوتاه استفاده کنند، مؤثر است، زمانی که انتظار میرود بازار نوسانی باشد.
۳. استراتژی میانگین متحرک باندهای بولینگر
معامله با نوارهای بولینگر محدود به چند استراتژی نیست. در اینجا راه دیگری برای استفاده از این شاخص آورده شده است. این بار آن را با میانگین متحرک ساده ترکیب میکنیم. طول آن به ۲۰۰ تنظیم شده است. این استراتژی نیاز به درک ابتدایی از اقدام قیمت دارد.
چگونه باید این استراتژی را پیادهسازی کرد؟ شما باید موقعیت قیمت را نسبت به MA200 در نظر بگیرید. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، دارایی در یک روند صعودی است. این چه معنایی دارد؟ ما به دنبال سیگنالهای «خرید» خواهیم بود.
اگر به تصویر بالا به دقت نگاه کنید، متوجه سیگنال چکش خواهید شد که نشان میدهد قیمت احتمالاً شروع به افزایش خواهد کرد. این یک استراتژی بلندمدت است. زمانی که قیمت زیر MA200 شکسته شود، میتوانید از بازار خارج شوید.
4. استراتژی معاملاتی MACD
شاخص همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک مکمل عالی برای استراتژی نوارهای بولینگر است. سادهترین روش برای استفاده همزمان از این دو شاخص، پیدا کردن نقاطی است که در آن میانگینهای متحرک MACD زیر نمودار هیستوگرام با یکدیگر تقاطع دارند. این اولین نشانهای است که میتوانید از آن برای نظارت دقیق بر شرایط فعلی استفاده کنید.
مرحله بعدی، بررسی نمودار قیمت و موقعیت دارایی نسبت به شاخص نوارهای بولینگر است. قیمت باید به نوار پایینی برخورد کند تا معاملات بلند انجام شوند. زمانی که این اتفاق بیفتد، شما میتوانید دارایی را خریداری کنید.
5. استراتژی اقدام قیمتی باندهای بولینگر
نوارهای بولینگر یک شاخص بسیار مفید است، اما برای مؤثر بودن نیاز به ابزارهای اضافی دارد. اگر نمیخواهید از هیچ شاخص اضافی استفاده کنید، توصیه میکنیم با استراتژی اقدام قیمتی کار کنید. هدف از این استراتژی چیست؟
این استراتژی دو سیگنال اصلی دارد که باید همیشه به آن توجه داشته باشید. قیمت باید به یکی از حدود کیف پول برسد. سیگنال دوم اقدام قیمتی است. در مثال ما، الگوی شمعی ستاره صبحگاهی وجود دارد.
زمانی که شما به خوبی با اقدام قیمت آشنا باشید، این استراتژی بسیار ساده به نظر میرسد. این ستاره صبحگاهی به راحتی با هر مدل اقدام قیمتی دیگری قابل تعویض است. نتیجه یکسان خواهد بود.
پرسشهای متداول
باند بولینگر چگونه کار میکند؟
بر اساس حرکات قیمت، نوارهای بولینگر به معاملهگران احساس جهت بازار را میدهد. در این فرآیند از سه نوار استفاده میشود: یکی برای میانگین متحرک، یکی برای سطح پایینتر، و دیگری برای سطح بالاتر. قیمتهایی که به نوار بالایی نزدیک میشوند ممکن است نشانه شرایط اشباع خرید در بازار باشد.
باندهای بولینگر به من چه میگویند؟
نوارهای بولینگر برای تعیین نقاط بالا و پایین نسبی قیمت مفید هستند. هر دو نوار بالا و پایین به همراه یک میانگین متحرک استفاده میشوند. علاوه بر این، این دو نوار نباید به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند.
آیا نوارهای بولینگر شاخص خوبی هستند؟
شما میتوانید با کمک نوارهای بولینگر، مکانهای احتمالی ورود و خروج و همچنین نوسانات قیمتی کوتاهمدت را پیدا کنید. نوارهای بولینگر ابزار تحلیل بصری چندمنظوره و غریزی هستند که میتوانند برای بسیاری از معاملهگران مفید باشند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.