ورشکستگی بانکها تا چه حد متحمل است؟
ورشکستگی بانکها
ورشکستگی بانکها یکی از حساسترین و پرریسکترین رخدادها در هر اقتصاد محسوب میشود. برخلاف ورشکستگی شرکتهای عادی، سقوط یک بانک میتواند آثار زنجیرهای گستردهای بر کل نظام مالی، فعالیتهای اقتصادی، اعتماد عمومی و حتی ثبات اجتماعی داشته باشد. به همین دلیل، این سؤال مطرح میشود که ورشکستگی بانکها تا چه حد قابل تحمل است و از چه نقطهای به بعد به یک بحران فراگیر تبدیل میشود.
ورشکستگی بانکی زمانی رخ میدهد که یک نهاد مالی دیگر قادر به ایفای تعهدات خود به سپردهگذاران و طلبکاران نباشد. این اتفاق معمولاً به دو دلیل عمده رخ میدهد:
- عدم کفایت سرمایه (Insolvency): زمانی که ارزش داراییهای بانک کمتر از بدهیهای آن شود.
- بحران نقدینگی (Illiquidity): زمانی که بانک دارایی کافی دارد، اما نمیتواند آنها را به سرعت به نقدینگی تبدیل کند تا پاسخگوی هجوم سپردهگذاران باشد.
ویدئو آموزشی مرتبط با این مطلب
تاریخچه ورشکستگی بانکها: درسهایی از گذشته
برای درک احتمال ورشکستگی بانکها، باید به تاریخچه آن نگاهی بیندازیم. ورشکستگیهای بانکی اغلب در دورههای بحران اقتصادی رخ میدهند و میتوانند به صورت زنجیرهای گسترش یابند. یکی از برجستهترین مثالها، بحران مالی جهانی 2008 است که در آن بانکهایی مانند Lehman Brothers ورشکست شدند. این بحران ناشی از وامهای مسکن پرریسک (subprime mortgages)، حباب مسکن و عدم نظارت کافی بود.
در ایالات متحده، بیش از 500 بانک بین سالهای 2008 تا 2012 ورشکست شدند، که بیشترین تعداد از زمان بحران بزرگ دهه 1930 بود. این رویدادها منجر به اصلاحات مقرراتی مانند قانون Dodd-Frank شد که الزامات سرمایهای بانکها را افزایش داد و مکانیسمهایی برای resolution (حل و فصل) بانکهای بزرگ ایجاد کرد.
در سالهای اخیر، بحران بانکی 2023 نمونه دیگری است. بانکهایی مانند Silicon Valley Bank (SVB) و Signature Bank ورشکست شدند، عمدتاً به دلیل مدیریت ضعیف ریسک نرخ بهره و تمرکز بیش از حد بر سرمایهگذاری در اوراق قرضه دولتی که با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو، ارزش خود را از دست دادند. این شکستها نشان داد که حتی در اقتصادهای پیشرفته، بانکهای متوسط میتوانند به سرعت سقوط کنند اگر ریسکهای خود را مدیریت نکنند. در سطح جهانی، بحرانهایی مانند ورشکستگی بانکهای ایتالیایی در دهه 2010 یا مشکلات بانکهای چینی در سالهای اخیر، بر اهمیت عوامل محلی مانند بدهیهای بد و سیاستهای پولی تأکید دارند.
از سال 1997 تا 2025، اکثر ورشکستگیهای بانکی در ایالات متحده به دلیل مشکلات اعتباری بوده، اما عوامل دیگری مانند ریسک عملیاتی و سایبری نیز نقش فزایندهای ایفا کردهاند. گزارشهای FDIC نشان میدهد که در دورههای رونق اقتصادی، تعداد ورشکستگیها کاهش مییابد، اما در رکودها یا دورههای تورمی، افزایش مییابد.

عوامل تعیینکننده احتمال ورشکستگی بانکها
۱. نسبت کفایت سرمایه (Capital Adequacy Ratio)
این شاخص نشاندهنده توانایی بانک در جذب شوکهای مالی و زیانهای احتمالی است. بر اساس استانداردهای بینالمللی (مانند بازل ۳)، بانکها موظفاند درصدی از داراییهای موزون به ریسک خود را به صورت سرمایه باکیفیت نگه دارند. هرچه این نسبت پایینتر باشد، احتمال ورشکستگی در مواجهه با نکول وامها افزایش مییابد.
۲. کیفیت داراییها و وامهای معوق (NPL)
بسیاری از ورشکستگیها ریشه در انباشت وامهای غیرجاری (Non-Performing Loans) دارد. اگر بانک بخش بزرگی از منابع خود را به بخشهایی اختصاص داده باشد که دچار رکود شدهاند (مانند مسکن یا صنایع خاص)، بازگشت سرمایه مختل شده و ترازنامه بانک ناتراز میشود.
۳. مدیریت ریسک تمرکز
بانکهایی که تمرکز بیش از حد بر یک صنعت خاص یا گروه محدودی از مشتریان دارند، در برابر نوسانات آن بخش بسیار آسیبپذیر هستند. تنوعبخشی به سبد داراییها یکی از راههای اصلی کاهش احتمال فروپاشی است.
مفهوم «تحملپذیری» ورشکستگی بانکها
تحملپذیری ورشکستگی بانکها به این معناست که اقتصاد تا چه اندازه میتواند سقوط یک یا چند بانک را بدون ایجاد بحران سیستماتیک جذب کند. این تحملپذیری به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:
- اندازه بانک ورشکسته
- میزان ارتباط آن با سایر بانکها
- وضعیت کلی اقتصاد
- قدرت نهادهای نظارتی و بانک مرکزی
- سطح اعتماد عمومی به نظام بانکی
در برخی شرایط، ورشکستگی بانکها قابل مدیریت است، اما در شرایط دیگر میتواند به سرعت به بحران مالی تبدیل شود.
ورشکستگی بانکهای کوچک؛ قابل تحملتر
ورشکستگی بانکهای کوچک و محلی معمولاً تحملپذیرتر است، به شرط آنکه:
- سهم کمی از کل سپردهها را در اختیار داشته باشند.
- ارتباط گستردهای با سایر بانکها نداشته باشند.
- سپردههای خرد توسط صندوق ضمانت سپردهها پوشش داده شود.
در این حالت، بانک مرکزی میتواند با اقداماتی مانند ادغام بانک، فروش داراییها یا انتقال سپردهها به بانک دیگر، بحران را کنترل کند. در بسیاری از کشورها، ورشکستگی بانکهای کوچک بهصورت محدود رخ میدهد و بدون ایجاد بحران گسترده مدیریت میشود.
ورشکستگی بانکهای بزرگ؛ آستانه بحران
ورشکستگی بانکهای بزرگ و بهویژه بانکهایی که «بزرگتر از آن هستند که ورشکست شوند»، بسیار کمتحملتر است. این بانکها معمولاً:
- حجم بالایی از سپردههای مردم را در اختیار دارند.
- با دهها یا صدها نهاد مالی دیگر در ارتباط هستند.
- نقش کلیدی در تأمین مالی دولت و بنگاههای بزرگ دارند.
سقوط چنین بانکهایی میتواند باعث توقف پرداختها، قفل شدن بازار بینبانکی، کاهش شدید اعتباردهی و سقوط بازارهای مالی شود. در این شرایط، دولت و بانک مرکزی معمولاً ناچار به مداخله مستقیم میشوند، حتی اگر این مداخله هزینههای سنگینی برای اقتصاد داشته باشد.
نقش نظارت و نهادهای حاکمیتی
احتمال ورشکستگی بانکها به شدت تحت تأثیر قدرت نظارتی بانک مرکزی و قوانین داخلی کشورهاست. در اقتصادهای پیشرفته، سیستمهای “تست استرس” (Stress Testing) به صورت دورهای اجرا میشوند تا تابآوری بانکها در شرایط بحرانی (مانند افزایش نرخ بهره یا بیکاری) سنجیده شود.
مکانیزمهای حمایتی:
- سپرده قانونی: بخشی از منابع بانک که نزد بانک مرکزی قرار میگیرد تا در مواقع لزوم از آن استفاده شود.
- صندوق ضمانت سپردهها: این صندوقها تا سقف مشخصی از سپردههای مردم را تضمین میکنند تا از هجوم سراسیمه (Bank Run) جلوگیری شود.
- آخرین مرجع وامدهی (Lender of Last Resort): نقش بانک مرکزی در تزریق نقدینگی به بانکهای دچار مشکل اما با ترازنامه سالم.

آیا ورشکستگی بانکها محتمل است؟
پاسخ دقیق این است:
ورشکستگی کامل و گسترده بانکها بسیار نادر است
به دلیل حمایت دولتها، مقررات سختگیرانه و نقش حیاتی بانکها در اقتصاد.
ورشکستگی بانکهای کوچک و متوسط کاملاً محتمل است
بهویژه در دورههای افزایش نرخ بهره، رکود اقتصادی یا بحران اعتماد.
بحرانهای بانکی منطقهای یا بخشی ممکن است رخ دهد
اما احتمال فروپاشی کامل سیستم بانکی بسیار پایین است.
ریسک سیستماتیک همیشه وجود دارد
هیچ نظام مالی کاملاً ایمن نیست، اما احتمال وقوع بحرانهای بزرگ نسبت به گذشته کمتر شده است.
نقش اعتماد عمومی در تحمل ورشکستگی بانکها
اعتماد مهمترین دارایی نظام بانکی است. اگر مردم احساس کنند که سپردههایشان در خطر است، رفتارهایی مانند برداشت گسترده سپردهها شکل میگیرد که حتی بانکهای سالم را هم دچار مشکل میکند.
در اقتصادی که اعتماد عمومی پایین است:
- حتی شایعه ورشکستگی میتواند بحران ایجاد کند.
- تحملپذیری سیستم بانکی به شدت کاهش مییابد.
- هزینه نجات بانکها برای دولت افزایش پیدا میکند.
در مقابل، در نظامهایی با اعتماد بالا و شفافیت اطلاعات، حتی ورشکستگی برخی بانکها میتواند بدون شوک شدید مدیریت شود.
ابزارهای افزایش تحملپذیری ورشکستگی بانکها
دولتها و بانکهای مرکزی برای افزایش تحمل اقتصاد در برابر ورشکستگی بانکها از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند، از جمله:
- صندوق ضمانت سپردهها برای حمایت از سپردهگذاران خرد
- مقررات کفایت سرمایه و نظارت سختگیرانه
- تستهای تنش برای سنجش تابآوری بانکها
- امکان ادغام یا تملک بانکهای مشکلدار
- نقش بانک مرکزی بهعنوان وامدهنده نهایی
وجود این ابزارها باعث میشود که ورشکستگی بانکها الزاماً به بحران سیستماتیک منجر نشود.
ورشکستگی بانکها و هزینههای اجتماعی
حتی اگر ورشکستگی بانک از نظر فنی مدیریت شود، هزینههای اجتماعی آن قابل انکار نیست. این هزینهها شامل:
- از بین رفتن بخشی از سپردهها یا قدرت خرید آنها
- کاهش دسترسی بنگاهها به تسهیلات
- افزایش بیکاری در کوتاهمدت
- فشار بر بودجه دولت و افزایش بدهی عمومی
بنابراین، تحملپذیری ورشکستگی بانکها فقط یک موضوع مالی نیست، بلکه ابعاد اجتماعی و سیاسی هم دارد.
آیا صفر کردن ورشکستگی بانکها ممکن است؟
در عمل، حذف کامل ورشکستگی بانکها نه ممکن است و نه مطلوب. اگر بانکها بدانند که در هر شرایطی نجات داده میشوند، ریسکپذیری بیش از حد افزایش مییابد که به آن «ریسک اخلاقی» گفته میشود.
بنابراین هدف سیاستگذار این نیست که هیچ بانکی ورشکست نشود، بلکه هدف این است که:
- ورشکستگیها کنترلشده باشند.
- هزینه آنها به حداقل برسد.
- سپردهگذاران خرد محافظت شوند.
- ثبات کل نظام مالی حفظ شود.
چرا ورشکستگی بانک با سایر بنگاهها متفاوت است؟
بانکها نقش واسطهگری مالی دارند؛ یعنی سپردههای مردم را جذب کرده و آنها را به صورت تسهیلات در اختیار بخشهای مختلف اقتصاد قرار میدهند. در واقع بانکها با پول خودشان کار نمیکنند، بلکه با پول سپردهگذاران فعالیت دارند. به همین دلیل:
- ورشکستگی بانک مستقیماً دارایی مردم را تهدید میکند.
- بانکها به یکدیگر وابستهاند و سقوط یک بانک میتواند سایر بانکها را هم دچار مشکل کند.
- بانکها ستون اعتماد در اقتصاد هستند و تضعیف آنها میتواند رفتارهای هیجانی و هجوم به بانکها را ایجاد کند.
به همین علت، حتی ورشکستگی یک بانک متوسط نیز میتواند اثراتی فراتر از اندازه واقعی آن داشته باشد.

احتمال ورشکستگی بانکها در آینده نزدیک
احتمال ورشکستگی بانکها در سالهای آتی به عوامل متعددی بستگی دارد، اما بر اساس دادههای فعلی، ریسک کلی پایین تا متوسط ارزیابی میشود:
- در ایالات متحده: با وجود دو شکست در 2025، سیستم بانکی ایمنتر از سال 2023 است، благодаря اصلاحات نظارتی. با این حال، ریسکهای باقیمانده مانند defaults وامهای املاک تجاری و تهدیدهای سایبری میتواند منجر به شکستهای بیشتر شود. گزارش OCC پیشبینی میکند که رشد اقتصادی کند در 2025 ریسک را افزایش دهد.
- در سطح جهانی: Allianz پیشبینی افزایش 6% ورشکستگیها در 2025 را دارد، که میتواند بانکها را تحت تأثیر قرار دهد. در اروپا و آسیا، ریسک بالاتر است به دلیل بدهیهای دولتی و تنشهای تجاری.
- سناریوهای بدبینانه: اگر رکود عمیق رخ دهد یا حمله سایبری بزرگ (مانند آنچه در گزارش Stanton Chase برجسته شده)، احتمال زنجیرهای ورشکستگیها افزایش مییابد. برعکس، کاهش نرخ بهره و رشد اقتصادی میتواند ریسک را کاهش دهد.
سناریوهای محتمل در دنیای امروز
در تحلیل نهایی، احتمال ورشکستگی بانکها در سطح جهانی و محلی به چندین متغیر وابسته است:
- نرخ بهره: افزایش ناگهانی نرخ بهره میتواند ارزش اوراق قرضه قدیمی در سبد بانکها را کاهش دهد (مانند آنچه برای بانک سیلیکون ولی رخ داد).
- تورم و رکود: در شرایط تورمی، هزینههای عملیاتی بانک بالا میرود و در شرایط رکودی، توان بازپرداخت وامگیرندگان کاهش مییابد.
- تحولات دیجیتال: ظهور فینتکها و سهولت جابهجایی پول، سرعت “هجوم بانکی” را به شدت افزایش داده است، زیرا مشتریان میتوانند در چند ثانیه تمام موجودی خود را خارج کنند.
اقدامات پیشگیرانه و نقش نهادها
برای کاهش احتمال ورشکستگی، اقدامات متعددی انجام میشود:
- مقررات سرمایهای: استانداردهای Basel III الزامات سرمایه را افزایش میدهد، اما اجرای آن در 2025 چالشبرانگیز بوده.
- برنامههای resolution: FDIC برنامههایی برای حل و فصل بانکهای بزرگ بدون استفاده از بودجه عمومی دارد.
- نظارت سایبری: بانکها موظف به تقویت امنیت هستند تا از شکستهای عملیاتی جلوگیری کنند.
- بیمه سپرده: این مکانیسم اطمینان مشتریان را حفظ میکند و از پنک جلوگیری مینماید.
در نهایت، بانکها باید مدیریت ریسک را بهبود بخشند، از جمله تنوعبخشی داراییها و سرمایهگذاری در فناوری.
جمعبندی
ورشکستگی بانکها تا حدی قابل تحمل است، اما این تحملپذیری محدود و وابسته به شرایط است. ورشکستگی بانکهای کوچک در یک نظام نظارتی قوی معمولاً قابل مدیریت است، اما سقوط بانکهای بزرگ میتواند به سرعت به بحران فراگیر تبدیل شود. آنچه بیش از همه اهمیت دارد، اعتماد عمومی، قدرت نهادهای نظارتی و آمادگی بانک مرکزی برای مداخله بهموقع است. در نهایت، ورشکستگی بانکها نه باید کاملاً آزاد گذاشته شود و نه بهطور کامل سرکوب شود؛ بلکه باید به شکلی مدیریتشده و هوشمندانه با آن برخورد کرد.
سوالات متداول
ورشکستگی بانکها دقیقاً به چه معناست؟
ورشکستگی بانک زمانی رخ میدهد که بانک نتواند تعهدات مالی خود را به سپردهگذاران و طلبکاران ایفا کند؛ این وضعیت میتواند ناشی از کمبود سرمایه یا بحران نقدینگی باشد.
آیا ورشکستگی بانکها اتفاقی نادر است؟
ورشکستگی گسترده سیستم بانکی نادر است، اما ورشکستگی بانکهای کوچک و متوسط، بهویژه در دورههای رکود یا افزایش نرخ بهره، کاملاً محتمل است.
تفاوت ورشکستگی بانکها با ورشکستگی شرکتهای عادی چیست؟
بانکها با سپردههای مردم کار میکنند و بههمپیوستگی بالایی با سایر نهادهای مالی دارند؛ بنابراین ورشکستگی آنها میتواند کل اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد.
آیا سپردههای مردم در زمان ورشکستگی بانکها از بین میرود؟
در اغلب کشورها، سپردههای خرد تا سقف مشخصی توسط صندوق ضمانت سپردهها تضمین میشود، اما سپردههای بزرگتر ممکن است در معرض ریسک قرار گیرند.
چرا ورشکستگی بانکهای بزرگ خطرناکتر است؟
بانکهای بزرگ سهم بالایی از سپردهها و تعاملات مالی را در اختیار دارند و سقوط آنها میتواند باعث بحران سیستماتیک و بیثباتی گسترده شود.
بانک مرکزی چگونه با ورشکستگی بانکها مقابله میکند؟
بانک مرکزی از ابزارهایی مانند تزریق نقدینگی، ادغام بانکها، نظارت سختگیرانه و ایفای نقش وامدهنده نهایی استفاده میکند.
اعتماد عمومی چه نقشی در تحملپذیری ورشکستگی بانکها دارد؟
اعتماد عمومی عامل کلیدی است؛ کاهش اعتماد میتواند باعث هجوم سپردهگذاران شود و حتی بانکهای سالم را نیز دچار بحران کند.
آیا میتوان ورشکستگی بانکها را بهطور کامل حذف کرد؟
خیر. حذف کامل ورشکستگی نه ممکن است و نه مطلوب، زیرا باعث افزایش ریسکپذیری بانکها و ایجاد ریسک اخلاقی میشود.
چه عواملی احتمال ورشکستگی بانکها را افزایش میدهد؟
کفایت سرمایه پایین، وامهای معوق بالا، تمرکز بیش از حد بر یک بخش اقتصادی، مدیریت ضعیف ریسک و شوکهای کلان اقتصادی.
در مجموع، ورشکستگی بانکها تا چه حد قابل تحمل است؟
ورشکستگی محدود و کنترلشده بانکهای کوچک معمولاً قابل تحمل است، اما ورشکستگی بانکهای بزرگ میتواند بهسرعت به بحران فراگیر اقتصادی تبدیل شود.
پست های مرتبط
1404/10/04
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.