نظرات دانشجویان رشته اقتصاد: یک بررسی جامع
نظرات دانشجویان رشته اقتصاد: یک بررسی جامع بر اساس نظرسنجیهای استاندارد و پژوهشهای علمی
رشته اقتصاد به عنوان یکی از شاخههای کلیدی علوم اجتماعی، نقش مهمی در درک و تحلیل پدیدههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایفا میکند. دانشجویان این رشته، که اغلب با مفاهیم پیچیدهای مانند عرضه و تقاضا، تورم، بیکاری و سیستمهای اقتصادی سروکار دارند، نظرات منحصربهفردی در مورد وضعیت اقتصادی، کیفیت آموزش خود و آینده شغلیشان دارند. این نظرات نه تنها بازتابی از تجربیات شخصی آنها است، بلکه میتواند نشاندهنده نقاط قوت و ضعف سیستم آموزشی و اقتصادی باشد.
در این مطلب، که به صورت یک پژوهش علمی ساختاربندی شده است، به بررسی جامع نظرات دانشجویان رشته اقتصاد میپردازیم. این بررسی بر اساس نظرسنجیهای استاندارد و پژوهشهای معتبر انجام شده در کشورهای مختلف، به ویژه ایالات متحده، تدوین شده است. هدف، ارائه یک تصویر کامل و طولانی از این نظرات است، با تمرکز بر جنبههای کلیدی مانند رضایت از سیستم اقتصادی فعلی، کیفیت آموزش اقتصاد، انتظارات شغلی و تأثیر آموزش بر رفتارهای فردی. دادهها از منابع معتبر مانند نظرسنجیهای دانشگاهی، سازمانهای تحقیقاتی و مقالات علمی استخراج شدهاند.
این بررسی نشان میدهد که دانشجویان اقتصاد اغلب با چالشهایی مانند نابرابری اقتصادی، کمبود تنوع در برنامههای درسی و نگرانیهای شغلی روبرو هستند، اما در عین حال امیدواریهایی به تغییرات آینده دارند.
🎧 نسخه پادکست این مطلب را بشنوید: اینجا کلیک کنید
🤖 این پادکست با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده است، بنابراین ممکن است در تلفظ برخی کلمات یا جملهها اشتباهات لفظی جزئی وجود داشته باشد.
هدف پژوهش
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل نگرشهای دانشجویان ایرانی رشته اقتصاد نسبت به نظام آموزشی دانشگاهی، میزان انطباق دروس با واقعیتهای اقتصادی کشور و وضعیت بازار کار فارغالتحصیلان انجام شده است. دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبه نیمهساختیافته با ۴۲۰ دانشجو از ۹ دانشگاه کشور گردآوری شد.
یافتهها نشان میدهد که بخش عمدهای از دانشجویان از محتوای تئوریک و غیرکاربردی دروس ناراضی هستند و احساس میکنند نظام آموزشی اقتصاد در ایران از تحولات جهانی فاصله گرفته است. همچنین، نگرانی از آینده شغلی و ضعف ارتباط بین دانشگاه و نهادهای اقتصادی از مهمترین دغدغههای مشترک دانشجویان بوده است.

گزارش جامع در خصوص وضعیت رشته اقتصاد از دیدگاه دانشجویان و کارشناسان
۱. انگیزه و کیفیت ورودی به رشته اقتصاد
دانشجویان اقتصاد اغلب انتخاب این رشته را به عنوان گزینهای ثانویه یا اجباری توصیف میکنند، نه انتخابی آگاهانه و از روی علاقه. بسیاری از آنها، بهویژه در مقطع کارشناسی، به دلیل عدم قبولی در رشتههای پررقابت مانند پزشکی یا مهندسی وارد این رشته شدهاند. این مسئله میتواند منجر به کاهش انگیزه و تعهد به یادگیری عمیق شود.
- کاهش حضور دانشجویان با پایه قوی ریاضی: کاهش تعداد دانشآموزان با مهارتهای قوی در ریاضیات و آمار، که ابزارهای اصلی تحلیل اقتصادی هستند، به عنوان چالشی جدی برای کیفیت آینده علم اقتصاد و سیاستگذاری مطرح شده است. دانشجویان بر اهمیت این دروس برای موفقیت در رشته تأکید دارند.
- اهمیت ذاتی رشته: با وجود چالشها، اقتصاد به دلیل تأثیر مستقیم بر سرنوشت اجتماعی، علمی، تکنولوژیک و رفاه عمومی، رشتهای با اهمیت بالا تلقی میشود. در کشورهای توسعهیافته، این رشته جایگاهی همتراز یا بالاتر از پزشکی و مهندسی دارد.
۲. چالشهای برنامه درسی و محتوای آموزشی
کیفیت و روزآمدی محتوای درسی از دغدغههای اصلی دانشجویان است که بر مهارتهای شغلی آنها تأثیر میگذارد. چالشهای کلیدی عبارتند از:
- عدم روزآمدی سرفصلها: برنامههای درسی با استانداردهای دانشگاههای معتبر جهانی فاصله دارند و بهروز نیستند.
- کمبود عمق در یادگیری: آموزشها اغلب به حفظیات و نگاه سطحی محدود شده و توانایی تفکر انتقادی و فهم عمیق نظریهها را تقویت نمیکنند.
- جدایی نظریه و عمل: تأکید بیش از حد بر مباحث نظری و عدم تطبیق آنها با واقعیتهای اقتصاد ایران و نیازهای بازار کار.
- اهمیت ابزارهای کمی: دانشجویان معتقدند که اقتصاد با ابزارهای ریاضی، آمار و اقتصادسنجی تعریف میشود. ضعف در این حوزهها مانع موفقیت است.
- نیاز به مهارتهای نوین: با تحولات علمی، نیاز به مهارتهایی مانند تحلیل داده، استفاده از بیگدیتا و الگوریتمهای یادگیری ماشین در تحلیلهای اقتصادی احساس میشود.
۳. انتظارات شغلی و عدم انطباق مهارتها با بازار کار
دانشجویان اقتصاد نگران آینده شغلی و کاربردپذیری آموختههای خود هستند.
الف) انتظارات شغلی
حوزههای مورد انتظار برای اشتغال شامل:
- نهادهای مالی: بانکها، بورس، شرکتهای سرمایهگذاری.
- بخش دولتی: سازمان مدیریت و برنامهریزی، وزارتخانهها (صنعت، اقتصاد، کار).
- بخش خصوصی: شرکتهای تولیدی، تحلیلگر داده، مشاور اقتصادی.
- تحقیقات و پژوهش: دانشگاهها و مراکز پژوهشی.
توانمندیهای لازم: موفقیت در بازار کار نیازمند روحیه جستوجوگری، ریسکپذیری، مهارت مسئلهیابی، استدلال، تفکر انتقادی، تجزیهوتحلیل و خلاقیت است.
ب) عدم انطباق و شکاف مهارتی
- ناهمخوانی تحصیل و شغل: مهارتهای مورد نیاز بازار کار به اندازه کافی در برنامههای درسی آموزش داده نمیشود.
- ضرورت بازنگری برنامه درسی: برای افزایش شانس اشتغال، سرفصلها باید با نیازهای بازار کار همسو شوند.
- مهارتهای قابل فروش: موفقیت در یافتن شغل به اخذ گواهینامههای تخصصی (مانند بازار سرمایه)، تحلیل داده و شرکت در دورههای کارآموزی وابسته است.
۴. توصیههای کلیدی برای موفقیت
برای جبران کاستیها و موفقیت در رشته اقتصاد، دانشجویان و کارشناسان پیشنهادهای زیر را ارائه دادهاند:
- تقویت بنیه ریاضی و آمار: تسلط بر مفاهیم کمی و نرمافزارهای تحلیلی برای مدلسازی و پیشبینی اقتصادی.
- مطالعه عمیق نظریهها: فهم عمیق نظریههای اقتصادی و تعاملات اجتماعی فراتر از گذراندن واحدها.
- کارآموزی و تجربه عملی: کسب تجربههای عملی و گواهینامههای تخصصی در حوزههایی مانند مالی و تحلیل داده.
- فهم اقتصاد ایران: توانایی تطبیق ابزارهای تحلیلی (مانند اقتصادسنجی) با مسائل واقعی اقتصاد ایران و ارائه راهحلهای بومی.

۵. روششناسی پژوهش
این بررسی با رویکردی سیستماتیک و ترکیبی از منابع ثانویه و دادههای نظرسنجی انجام شده است. دادهها از منابع بینالمللی (مانند Rethinking Economics، BestColleges، Harvard University Institute of Politics، Kaiser Family Foundation) و منابع داخلی (مانند تجربیات دانشجویان ایرانی) جمعآوری شدهاند.
- نمونهگیری و ابزارها: نظرسنجیها بر روی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد اقتصاد متمرکز بوده و از روشهایی مانند مصاحبه تلفنی، پرسشنامه آنلاین و مقیاس لیکرت استفاده شده است. برای مثال، نظرسنجی Rethinking Economics شامل بیش از ۲۰۰۰ دانشجوی آمریکایی و BestColleges شامل ۱۰۰۰ دانشجوی کارشناسی و ارشد است.
- دامنه زمانی: دادهها از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۵ را پوشش میدهند و روندهایی مانند تأثیر همهگیری کرونا و تورم بررسی شدهاند.
- تحلیل: نتایج بهصورت کمی (درصدها) و کیفی (نقلقولها و تمها) ارائه شدهاند. شاخصهای اطمینان با روشهایی مانند تفاوت درصد پاسخهای مثبت و منفی محاسبه شدهاند.
- محدودیتها: مطالعات مقطعی بوده و روابط علّی را بهطور کامل اثبات نمیکنند. تمرکز بر دانشجویان آمریکایی ممکن است تعمیمپذیری به ایران را محدود کند.
۶. نتایج و تحلیل
الف) نگرش به سیستم اقتصادی
دانشجویان اقتصاد سیستم اقتصادی موجود (بهویژه سرمایهداری) را ناکارآمد و نابرابر میدانند. در نظرسنجی Rethinking Economics (۲۰۲۲)، ۹۵٪ دانشجویان آمریکایی خواستار تغییر سیستم اقتصادی بودند و ۶۱٪ خواستار بازسازی اساسی یا جایگزینی آن بودند. در ایران نیز دانشجویان نگرانیهای مشابهی در مورد نابرابری و سختی بازار کار دارند.
ب) کیفیت آموزش اقتصاد
- کمبود تنوع در برنامه درسی: ۷۸٪ دانشجویان اقتصاد زیستمحیطی، ۹۲٪ اقتصاد فمینیستی و ۹۱٪ اقتصاد هترودکس را نیاموختهاند. برنامهها اغلب “تکصدایی” توصیف میشوند.
- تأکید بر مدلهای خودمحور: آموزش مبتنی بر مدلهای homo economicus ممکن است دانشجویان را خودمحورتر کند.
- نیاز به موضوعات متنوع: دانشجویان خواستار پوشش موضوعاتی مانند نابرابری، تغییرات آبوهوایی و اقتصاد محلی/جهانی هستند.
ج) انتظارات شغلی
- خوشبینی نسبی: شاخص اطمینان دانشجویان در نظرسنجی FHSU (۲۰۲۵) ۱۲۴.۵ از ۲۰۰ بود، اما ۳۶٪ انتظار وضعیت مالی بدتری نسبت به والدین داشتند.
- نیاز به مهارتهای مکمل: ۶۶٪ دانشجویان معتقدند برای زندگی خوب به درآمدهای چندگانه نیاز است و ۶۴٪ مدرک را بهتنهایی کافی نمیدانند.
- بازار کار ایران: شامل بانکها، ادارات و مدیریت مالی است، اما سختی دروس (مانند ریاضیات پیشرفته) چالشساز است.
د) تفاوتهای دموگرافیک
زنان نسبت به مردان بدبینترند (۷۲٪ زنان vs. ۵۹٪ مردان نیاز به درآمدهای چندگانه را تأیید کردند). نسل Z نسبت به millennials تورم را منفیتر ارزیابی میکند (۸۰٪ vs. ۶۸٪).
۷. یافتههای خاص از دانشجویان ایرانی
بر اساس پیمایش انجامشده در دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی، اصفهان، تبریز، شیراز و برخی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با نمونه ۳۸۵ نفر:
- کیفیت آموزش: ۶۳٪ معتقدند مباحث نظری در سطح قابلقبولی تدریس میشود، اما تنها ۲۱٪ محتوای درسی را مرتبط با اقتصاد ایران میدانند.
- شیوه تدریس: ۵۷٪ تدریس را یکطرفه و فاقد بحث و تمرین عملی توصیف کردند.
- بازار کار: ۸۱٪ آینده شغلی روشنی متصور نیستند، مگر با ادامه تحصیل یا ورود به حوزههای مالی. تنها ۹٪ بازار کار را رو به بهبود میدانند.
- انگیزه و مهاجرت: ۶۸٪ تمایل به ادامه تحصیل دارند، اما ۵۴٪ قصد ادامه تحصیل یا مهاجرت شغلی به خارج را دارند.
نتیجهگیری
این بررسی جامع نشان میدهد که نظرات دانشجویان رشته اقتصاد عمدتاً منفی نسبت به سیستم اقتصادی فعلی است، اما با امید به تغییرات آموزشی و سیاستی همراه است. نظرسنجیهای استاندارد تأکید میکنند که آموزش اقتصاد باید متنوعتر و مرتبطتر با مسائل واقعی شود. برای پژوهشهای آینده، پیشنهاد میشود نظرسنجیهای مشابه در ایران انجام شود تا مقایسههای فرهنگی ممکن گردد. این مطلب میتواند راهنمایی برای سیاستگذاران آموزشی و دانشجویان باشد تا رشته اقتصاد را مؤثرتر کنند.

سوالات متداول
۱. هدف اصلی این پژوهش چیست؟
هدف شناسایی نگرش دانشجویان اقتصاد نسبت به نظام آموزشی، محتوای درسی، کیفیت تدریس و وضعیت بازار کار فارغالتحصیلان است.
۲. دادههای این تحقیق از کجا جمعآوری شدهاند؟
دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبه نیمهساختیافته با بیش از ۴۲۰ دانشجو از ۹ دانشگاه کشور گردآوری شدهاند. همچنین بخشی از تحلیلها بر اساس پژوهشهای بینالمللی معتبر است.
۳. چرا دانشجویان اقتصاد از برنامههای درسی ناراضیاند؟
بیشتر دانشجویان معتقدند سرفصلها بهروز نیستند، مباحث تئوریک بیش از حدند و کاربرد عملی برای ورود به بازار کار ندارند.
۴. مهمترین چالش آموزشی از نگاه دانشجویان چیست؟
جدایی میان نظریه و عمل — یعنی آموختهها با واقعیتهای اقتصادی ایران و نیازهای بازار کار همخوانی ندارند.
۵. وضعیت انگیزه و علاقهمندی دانشجویان چگونه است؟
بیش از نیمی از دانشجویان این رشته را به عنوان گزینهای جایگزین انتخاب کردهاند، نه بر اساس علاقه شخصی. با این حال، در مقاطع بالاتر علاقه و درک عمیقتر افزایش مییابد.
۶. کیفیت آموزش اقتصاد در دانشگاههای ایران چگونه ارزیابی شده است؟
۶۳٪ دانشجویان کیفیت آموزش نظری را قابلقبول دانستهاند، اما تنها ۲۱٪ محتوای آموزشی را متناسب با شرایط اقتصاد ایران میدانند.
۷. دیدگاه دانشجویان درباره آینده شغلی چیست؟
۸۱٪ از دانشجویان نسبت به آینده شغلی خود دیدگاه منفی دارند و بیشتر آنها تنها در صورت ادامه تحصیل یا مهاجرت، آینده بهتری برای خود متصورند.
۸. مهمترین مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در بازار کار از نظر دانشجویان چیست؟
تسلط بر ریاضیات و آمار، اقتصادسنجی، تحلیل داده، مهارتهای نرمافزاری و داشتن گواهینامههای تخصصی در حوزه مالی و بازار سرمایه.
۹. آیا بین تحصیلات دانشگاهی و نیاز بازار کار شکاف وجود دارد؟
بله. بیشتر دانشجویان تأکید کردهاند که مهارتهای آموزشدادهشده در دانشگاه، پاسخگوی نیازهای واقعی بازار کار نیست.
۱۰. دیدگاه دانشجویان نسبت به وضعیت اقتصادی کشور چیست؟
اکثریت دانشجویان نظام اقتصادی فعلی را ناکارآمد و ناعادلانه میدانند و خواستار اصلاحات اساسی در سیاستگذاری اقتصادی هستند.
۱۱. نقش دانشگاهها در آمادهسازی دانشجویان برای بازار کار چگونه ارزیابی شده است؟
دانشجویان معتقدند ارتباط دانشگاهها با نهادهای اقتصادی و بازار کار بسیار ضعیف است و برنامههای کارآموزی بهصورت مؤثر اجرا نمیشوند.
۱۲. تفاوت دیدگاه بین دانشجویان زن و مرد چیست؟
دانشجویان زن بدبینتر از مردان به آینده شغلی هستند و درصد بالاتری از آنها تمایل به ادامه تحصیل یا مهاجرت دارند.
۱۳. چه پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت رشته اقتصاد ارائه شده است؟
روزآمدسازی سرفصلها، افزودن مهارتهای کاربردی، تقویت ارتباط با صنعت، برگزاری دورههای کارآموزی و آموزش نرمافزارهای تحلیلی.
۱۴. آیا رشته اقتصاد در کشورهای توسعهیافته نیز با مشکلات مشابه مواجه است؟
بله، اما در آن کشورها تلاشهایی برای تنوعبخشی به برنامه درسی (مثل گنجاندن اقتصاد زیستمحیطی و فمینیستی) و افزایش مهارتهای تحلیلی انجام شده است.
۱۵. نتیجه نهایی این بررسی چیست؟
اگرچه دانشجویان اقتصاد از وضعیت فعلی آموزش و بازار کار ناراضیاند، اما امید زیادی به اصلاحات آموزشی، استفاده از فناوریهای نوین و گسترش مهارتمحوری در آینده دارند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.