نسبت مالی در حسابداری و انواع آن
نسبت مالی چیست؟
وقتی مدیران شرکتها از حسابدارانشان دربارۀ وضعیت شرکت سؤال میکنند، انتظار دریافت پاسخی تخصصی، کارشناسی و شفاف را دربارۀ وضعیت مالی دارند معمولاً نمیتوان با گفتن جملههایی مثل اوضاع روبراه است یا وضعیت مالی مناسبی داریم، آنها را راضی کرد. نسبت مالی
در چنین شرایطی نسبت مالی ابزاری است که حسابداران با استناد به آمار و ارقام آن میتوانند وضعیت اقتصادی و مالی شرکتها را به دقت بررسی و گزارش کنند.
“به نسبتهایی که از صورتهای مالی شرکتها و به منظور آگاهی از وضعیت کلی شرکت و قیمتهای سهام آن استخراج میشود، نسبت مالی میگویند”
بنابراین نسبتهای مالی ابزاری هستند که با استناد به آنها میتوان دربارۀ سلامت و پیشرفت یا رکود مالی و اقتصادی شرکتها تصمیمگیری کرد.
سیگنال های نقدینگی (Liquidity Ratio)
- نقدینگی یک شرکت نشانه سلامت مالی آن شرکت نیست اما کمبود نقدینگی نشانه بیماری مالی است.
- مقایسه نسبت های جاری و آنی می تواند متورم بودن موجودی کالا، استفاده نادرست از منابع کوتاه مدت و به کارگیری نا متعادل در دارایی های کوتاه مدت را نشان می دهد.
- مازاد یا کمبود سرمایه در گردش اگر بیش از اندازه باشد بیانگر سیاست های جسورانه یا محافظه کارانه شرکت است.( اگر شرکت از منابع از جنس بدهی مانند وام سیاسیت های خود را پیش ببرد جسورانه است و در غیر این صورت محافظه کارانه).
- بسیاری از دارایی های جاری به صورت موقت و برای فصل های گوناگون سال استفاده می شوند. اگر این دارایی ها از منابع میان مدت تامین شوند رویکرد شرکت یک رویکرد متعادل است. اگر همه دارایی ها از منابع بلند مدت تامین شوند سیاست شرکت محافظه کارانه و اگر از کوتاه مدت تامین شوند سیاست شرکت جسورانه است.
تجزیه دو نسبت مالی در کنار یکدیگر نسبت مالی
تحلیلگران بازار بورس با استفاده از این دو نسبت و تحلیل فاصله این دو نسبت می توانند از روند شرکت در طول چند سال مطلع شوند. اگر فاصله دو نسبت آنی و جاری در چند سال به یک اندازه و نزدیک به یکدیگر باشد نشان دهنده ثبات شرکت است.
اما اگر این فاصله هر ساله بیشتر شده باشد نشان دهنده ی این است که یا شرکت موجودی کالای در انبار زیاد دارد که این امر از فروش ضعیف شرکت خبر می دهد.
اگر فاصله نسبت آنی و جاری طی سال ها به هم نزدیک شود، به شکلی که نسبت آنی کمتر از نسبت جاری شود نشان دهنده هماهنگ نبودن میزان تولید با موجودی های اولیه است.
بهترین حالت برای یک شرکت از نظر تحلیل نسبت های نقدینگی، برخورداری از یک ثبات نسبی در در طول چند سال است.
-
نسبت جاری (Current ratio) نسبت مالی
یکی از نسبت های مالی در بخش نسبت های نقدینگی است که از تقسیم دارایی های جاری بر بدهی های جاری به دست می آید. این نسبت میزان توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت را به شما می گوید.
عددی که از عملیات نسبت جاری به دست می آید باید نزدیک به عدد ۱ باشد، اگر این عدد خیلی کم تر از یک باشد نشان دهنده این است که شرکت در بازپرداخت بدهی های خود ممکن است به مشکل بخورد
اگر همین امروز شرکت بخواهد بدهی های خود را پرداخت کند، توانایی انجام این کار را ندارد، البته این به معنای ورشکستگی شرکت نیست، بلکه این نسبت ها فقط می تواند اطلاع دهنده وضعیت شرکت به سهامداران باشد.
بالا بودن نسبت جاری نشان دهنده توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی ها دارد. اما بالا بودن بیش از حد نسبت جاری هم نشان دهنده درست کنترل نکردن نقدینگی شرکت است و از این موضوع اطلاع می دهد که در شرکت از نقدینگی ها به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی شود و میزان نقدینگی شرکت بسیار بالا است.
- این نسبت از تقسیم دارایی جاری به بدهی جاری به دست می آید.
این نسبت به بستانکاران می دهد که شرکت تا چه میزان قادر به پرداخت بدهی کوتاه مدت خود است.
هرچه این نسبت بزرگتر باشد از نظر اعتبار دهندگان بهتر است. به لحاظ قرار دادی عدد بهینه این نسبت ۲ است.
سرمایه در گردش و نسبت جاری نسبت مالی
- سرمایه در گردش یعنی تفاضل بدهی جاری از دارایی های جاری
بنابراین
- سرمایه در گردش مثبت یعنی نسبت جاری بزرگتر از یک
- و سرمایه در گردش منفی یعنی نسبت جاری کوچکتر از یک
-
نسبت آنی (Quick Ratio)
این نسبت از تقسیم دارایی های جاری (بدون در نظر گرفتن موجودی کالا و پیش پرداخت ها) بر بدهی های جاری بدست می آید.
این نسبت که سختگیرانهتر و محتاطانهتر نسبت به توانایی شرکت برای عمل کردن به تعهدات کوتاه مدت نگاه می کند و فقط با در نظر گرفتن دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی سریع تری دارند، شرکت را مورد بررسی قرار می دهد.
اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت است، اگر کمتر از یک باشد نشان از وضعیت نگران کننده و عدم توانایی بازپرداخت سریع بدهی ها را نشان می دهد.
اما بالا بودن عدد نسبت آنی نشان دهندهی دو موضوع است:
- نقدینگی بالا در شرکت و یا زیاد از حد بودن میزان مطالبات.
- اطمینان خاطر دادن به بستانکاران برای توانایی بازپرداخت بدهی هایشان. که باز هم این دو مورد نشان از ضعف مدیریتی شرکت در استفاده از منابع نقدی است.
نسبت آنی(سریع) نشان می دهد که دارایی های جاری نقدی به چه میزان از محل بدهی های کوتاه مدت تامین شده است.
همچنین نشان می دهد که تا چه میزان دارایی های جاری نقدی توان پوشش بدهی های جاری را دارند.
نسبت آنی=(دارایی های جاری- موجدی کالا- پیش پرداخت) % بدهی های جاری
-
نسبت های فعالیت
گردش دارایی ها و گردش موجودی کالا و گردش حساب های دریافتنی
این نسبت های معمولا چگونگی به کارگیری شرکت را برای ایجاد درآمد فروش نشان داده و تعیین میکند که دارایی های شرکت تا چه میزان به طور موثر به کار گرفته شده.
کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند. این نسبتها کارایی مدیریت مجموعه را نشان میدهد.
-
نسبت گردش دارایی ها نسبت مالی
نسبت گردش جمع داراییها، میزان درآمد زایی داراییهای یک شرکت را نمایش می دهد، بالاتر بودن این نسبت نشان دهنده درآمدزایی بیشتر این شرکت و بهروری بالاتر آن است.
این نسبت کارایی بلند مدت مدیریت را نشان میدهد. نتیجه این نسبت به این پرسش پاسخ میدهد که به ازای هر یک ریال دارایی های شرکت چه میزان درآمد ایجاد شده است.
هر اندازه این نسبت افزایش یابد بهتر است زیرا از دارایی ها بیشتر بهره برداری شده است.
میانگین جمع دارایی / فروش = نسبت گردش جمع دارایی
زمانی که نسبت گردش جمع دارایی ها برابر ۱٫۲ باشد یعنی شرکت از هر ۱۰۰ تومان منابع اقتصادی در اختیار خود توان کسب ۱۲۰ تومان درآمد را دارا می باشد.
-
نسبت گردش حساب های دریافتنی نسبت مالی
این نسبت نشانه سیاست اعتباری شرکت است. متوسط دوره وصول مطالبات به این معناست که میانگین چندروز طول می کشد تا حساب های دریافتنی تسویه گردند. هرچقدر این نسبت طولانی تر شود بیانگر این استکه شرکت اعتبار بیشتری به مشتریان خود داده است.
زیاد شدن دوره وصول مطالبات به معنای رقابتی تر شدن محصول و پایین بودن دوره وصول مطالبات به معنای انحصاری بودن محصول یا سخت گیری شرکت در سیاست اعتباری است.
میانگین دوره وصول مطالبات=۳۶۵% دفعات گردش حساب های دریافتنی
دفعات گردش حساب های دریافتنی= درآمد فروش% متوسط حساب های دریافتنی(برای یک دوره)
-
نسبت گردش موجودی کالا
نشانه مدیریت کارامد یا ناکارامد موجودی هاست. دوره گردش موجودی کالا نشان میدهد که چندروز طول می کشد تا موجودی کالا و مواد شرکت به فروش برسد. هر قدر این نسبت طولانی تر شود نشانه کاهش کارایی فعالیت شرکت است.
دوره گردش موجودی کالا (نسبت فروش کالا)، فاصله زمانی (سال) دریافت مواد اولیه و تبدیل آن به کالای فروش رفته می باشد. مدت زمانی که طول می کشد تا مواد اولیه به کالا تبدیل شده و به فروش برسد.
گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد.
میانگین موجودی مواد و کالا / بهای تمام شده کالا فروش رفته = گردش موجودی کالا
گردش موجودی کالا / ۱ = دوره گردش موجودی کالا
این نسبت طول فرایند تولید و فروش را نشان می دهد. اگر در نسبت بالا بجای ۱ از عدد ۳۶۵ استفاده گردد، این واحد طول به روز خواهد بود.
در محاسبه میانگین موجودی مواد و کالا، طبق پیشنهاد مراجع از تفاوت میانگین موجودی امسال و پارسال تقسیم بر دو استفاده میکنیم، لذا اگر موجودی امسال یک شرکت کمتر از سال گذشته باشد، مقدار این شاخص منفی خواهد گردید.
نسبت های اهرمی نسبت مالی
مالکان یک شرکت برای اجرای طرح های شرکت و یا برای ادامه فعالیت ممکن است که منابع مالی مورد نیاز را نداشته باشند بنابراین از این استقراض استفاده می نمایند، و بخشی از شرکت را بر روی بدهی ها اهرم می کنند.
نسبتهای اهرم مالی (نسبت سرمایه گذاری یا ساختار سرمایه)، نسبتهایی هستند که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهیهای خود است. نسبت مالی
نسبت های اهرمی به حجم کل بدهی های واحد تاکید دارد، و توان واحد را برای انجام تعهدات کوتاه مدت و بلندمدت خود منعکس می سازند.
نسبت های مهم این گروه عبارتند از:
-
نسبت بدهی
نسبت بدهی به سرمایه، توانایی شرکت برای تعهد به دیون خود را منعکس می کند.
مجموع داراییها / مجموع بدهیها = نسبت بدهی
نسبت بدهی، زیاد معمولا یعنی واحد ناگزیر است نرخ سود تضمین شده بالاتری برای استقراض خود داشته باشد، و با گذشتن از حدی اصولا این واحد امکان استقراض را نخواهد داشت.
وام دهندگان نسبت بدهی کمتر را ترجیح می دهند. چون ایمنی بیشتری به همراه دارد. در شرایط رکود اقتصادی کم بودن نسبت بدهی ، نشانگر وضعیت مناست تر خواهد بود.
نسبت بدهی ۷۰% یعنی ۷۰ درصد از دارایی بنگاه از محل بدهی ها و توسط اشخاصی به غیر از صاحبان سهام تامین شده است.
هرگاه میزان این نسبت از %۸۰ تجاوز کند موسسه را، مبتلا به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند.
-
نسبت مالکانه
نسبت مالکانه، نشانگر سهم نسبت صاحبان سهام از کل داراییها شرکت است.
مجموع داراییها / مجموع حقوق صاحبان سهام = نسبت مالکانه
این نسبت که ملکمل نسبت بدهی است، میزان سهم صاحبان سهام از کل داراییها را نشانمیدهد.
-
نسبت پوشش بهره
نسبت پوشش بهره، نشانگر توان شرکت برای پرداخت هزینه های مالی (مثلا بهره وام های دریافتی) از محل سود عملیاتی است.
هزینه مالی / سود عملیاتی = پوشش بهره
در صورتی که نسبت پوشش برابر با ۴ باشد یعنی این واحد قادر است تا ۴ برابر هزینه های عملیاتی را از محل سود عملیاتی خود پرداخت نماید. منفی بودن درصد پوشش بهره، یعنی این شرکت زیان عملیاتی داشته است.
تجزیه و تحلیل صورت های مالی
- اعداد و اطلاعات را بر میگزینیم.
- این اعداد را با یکدیگر مقایسه میکنیم.
- رابطه بین اعداد را تعیین کنید.
- نتیجه حاصل را ارزیابی می کنیم.
صورت های مال متعلق به گذشته است از این رو همچون تحلیل تکنیکال معتقدیم که گذشته چراغ آینده است.
محدودیت های نسبت های مالی
- به تنهایی کاربرد ندارند و زمانی معتبرند که با دیگر شرکت های همانند یا با کارکرد تاریخی شرکت مقایسه گردند.
- رویه های حسابداری متفاوت در شرکت ها، کار مقایسه را دشوار می کنند.
- یافتن صنعت ها و شرکت های مشابه برای مقایسه کار دشواری است.
- نتیجه گیری نمیتواند مبنای تصمیم گیری قرار گیرد بلکه باید با شرکت دیگر مقایسه.
- تعیین عدد هدف برای نسبت ها کار دشواری است و می بایست شماره ها در دامنه قابل قبول مشخص شود.
نسبت مالی
نسبتهای سودآوری
-
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
حقوق صاحبان سهام از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده میآید، بازده حقوق صاحبان سهام نتیجه سرمایه گذاری صاحبان سهام را نشان می دهد.
حقوق صاحبان سهام / سود خالص = بازده حقوق صاحبان سهام
اگر بازده حقوق صاحبان سهام عدد ۰٫۳ باشد، یعنی سهامداران این شرکت در سال مذکور از هر ۱۰۰ تومانی که در شرکت سرمایه گذاری کرده اند (اعم از سرمایه و سود انباشته) توانسته اند ۳۰ تومان سود کسب کنند.
از نقطه نظر صاحبان سهام یک شرکت این نسبت اهمیت بسیاری دارد. بطور کلی عقیده بر این است که بازده صد در صد را برای بازده حقوق صاحبان سهام قابل قبول است، زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش تنها در این صورت تامین میگردد.
-
نسبت حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص، اثربخشی قیمت گذاری و کارایی تولید (کنترل مطلوب هزینه تولید) را منعکس می کند و توسط رابطه زیر محاسبه میگردد.
فروش / سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص
اگر حاشیه سود ناخالص در سال پایه ۰٫۱۵ باشد ، یعنی در این سال کالایی که به بهای ۱۰۰ فروخته شده است، در واقع هزینه تولید آن ۸۵ (۱۵ – ۱۰۰) بوده است.
-
نسبت حاشیه سود عملیاتی
سود عملیاتی کلیه هزینه های عملیاتی را در نظر می گیرید و حاشیه سود عملیاتی میزان سود عملیاتی را از طریق رابطه زیر محاسبه میکند.
فروش / سود عملیاتی = حاشیه سود عملیاتی
اگر حاشیه سود عملیاتی برابر با ۰٫۰۶ باشد ، یعنی شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش توانسته ۶ تومان سود از کسب و کار عملیاتی خود کسب کند.
-
نسبت حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص، که توسط رابطه زیر محاسبه میگردد، نسبت سوددهی پس از کسر مالیات را برایی هر شرکت مشخص میکند.
فروش / سود خالص = حاشیه سود خالص
نرخ بازده دارایی، نسبت دیگری است، که از حاصلضرب حاشیه سود خالص در نسبت گردش دارایی بدست میآید.
-
نسبت بازده دارایی ها نسبت مالی
میزان موفقیت شرکت در کسب سود توسط بازده دارایی، نشان داده میشود. این شاخص نشان میدهد که شرکت در ازای دارایی مورد استفاده تا چه اندازه سود آور بوده است.
میانگین جمع دارایی ها / سود خالص = بازده دارایی
اگر بازده دارایی برابر با ۰٫۱۲ باشد ، یعنی این شرکت از هر ۱۰۰ تومان منابع اقتصادی در اختیار خود توانسته ۱۲ تومان سود کسب کند.
این نسبت بیان می کند که به ازای هرریال دارایی، شرکت چه میزان سود کسب کرده است.
این نسبت هرچه بزرگتر باشد بهتر است.
درآمد هر سهم نشاندهنده عایدی هر سهم عادی شرکت است. درآمد هر سهم عبارتست از حاصل تقسیم سود بـه تعداد سهام شرکت.
درآمد هر سهم یا EPS شاخص خوبی جهت ارزیابی عملکرد شـرکت و پـیشبینی سـود سهامی است که ممکن است توسط شرکت به سهامداران پرداخت شود.
تعداد سهام / سود خالص = سود هر سهم
برخی از نسبتها رابطه مؤسسه را با سـهامدارانش ارزیـابی میکنـد. نسبتی وجود دارد که مشخص میکند قیمت هر سهم در بازار چند برابر عایدی سالانه آن سهم اسـت.این نسبت که به ضریب P/E شهرت دارد از حاصل تقسیم قیمت بازار هر سهم به درآمـد هـر سهم بدست میآید.
درآمد هر سهم/قیمت روز هر سهم در بازار = نسبت P/E
ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم عبارتست از حاصل تقسیم ارزش ویژه یک شرکت بـه تعداد سهام عادی آن.
مقایسه ارزش دفتری هر سهم با قیمت بـازار آن شاخص دیگـری اسـت از اینکـه نظر سـرمایه گذاران نسبت به شرکت چگونه است. نسبت مالی
تعداد سهام عادی/ارزش دفتری سهام ممتاز – جمع ارزش ویژه= ارزش دفتری هرسهم
نسبتهای سود سهام نسبت مالی
در هر سال مالی، قسمتی ازسود خالص شرکت و گـاهی از سود سالهای گذشـته طبـق تصمیم مدیریت و تصویب مجمع عمومی عادی سالیانه، بین سهامداران به عنوان سود سهام توزیع میشود.
بـدیهی اسـت که برخی از سهامداران نیز با انگیزه دریافت سود سهام، مبادرت به خرید سهام کنند. در این رابطه دو نسبت وجود دارد که وضعیت سود سهام پرداختی شرکت را ارزیابی میکند.
قیمت بازار هرسهم/سود سهام پرداختی هرسهم=نسبت سود سهام پرداختی به قیمت هر سهم
تعداد سهام/کل سود سهام پرداختی=سود سهام پرداختی هرسهم
نسبت مالی
برای مشاهده مطالب دیگر کلیک کنید.
برای مشاهده ویدئو های دیگر در یوتوب کلیک کنید.
برای مشاهده ویدئو های دیگر در آپارات کلیک کنید .
پیج اینستاگرام معین صادقیان کارشناس اقتصاد و مدرس بازار سرمایه
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.