نرخ تورم در مقابل نرخ بهره
رابطه نرخ تورم و نرخ بهره Inflation vs Interest Rate
نرخ تورم به معنای تغییر در قیمت کالاها و خدمات ناشی از تورم است، بنابراین به معنای افزایش قیمت و افزایش تقاضا برای کالاهای مختلف است، در حالی که نرخ بهره نرخی است که وام دهندگان از وام گیرندگان یا صادرکنندگان ابزار بدهی دریافت می کنند که در آن افزایش نرخ بهره باعث کاهش تقاضا می شود. برای استقراض و افزایش تقاضا برای سرمایه گذاری.
به طور خلاصه:
- نرخ های بهره تمایل دارند در همان جهت تورم حرکت کنند، اما با تاخیر، زیرا نرخ بهره ابزار اصلی بانک مرکزی برای مدیریت تورم است.
- در ایالات متحده، فدرال رزرو با تعیین محدوده ای از نرخ وجوه فدرال معیار خود، یعنی نرخ بین بانکی سپرده های یک شبه، نرخ تورم متوسط ۲ درصد را در طول زمان هدف قرار می دهد.
- به طور کلی، نرخ های بهره بالاتر پاسخ سیاستی به افزایش تورم است.
- برعکس، زمانی که تورم در حال کاهش است و رشد اقتصادی کند می شود، بانک های مرکزی ممکن است نرخ بهره را کاهش دهند تا اقتصاد را تحریک کنند.
- فدرال رزرو قصد دارد به افزایش نرخ بهره در سال ۲۰۲۲ ادامه دهد تا بالاترین نرخ تورم در ۴۰ سال گذشته را مهار کند.
آیا تورم و نرخ بهره با هم مرتبط هستند؟
نرخ بهره بر تورم تأثیر می گذارد و هر دو ارتباط نزدیکی با هم دارند. به طور کلی در اقتصاد کلان به آنها اشاره می شود. این مقاله به تفاوت بین نرخ بهره و تورم می پردازد.
تورم چیست؟
تورم نرخی است که در آن سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات افزایش می یابد. در مورد افزایش قیمت، این امر منجر به کاهش قدرت خرید ارز می شود. حفظ نرخ تورم در محدوده مجاز برای عملکرد روان یک اقتصاد ضروری است.
بگذارید تورم را با یک مثال بفهمیم- فرض کنید در سال ۱۹۹۰ مردی روزانه ۱۰۰ روپیه برای ماشینش بنزین می خرد و قیمت یک لیتر آن ۴۰ روپیه است، در ۱۰۰ روپیه ۲٫۵ لیتر بنزین می گیرد. اگر بنزین ۱۰۰ روپیه با در نظر گرفتن نرخ فعلی بنزین ۹۰ روپیه در هر لیتر بخرد، ۱٫۱ لیتر بنزین می گیرد. اگرچه INR 100 ثابت است، اما قدرت خرید آن ۲۸ سال قبل کاهش یافته است و او ۲٫۵ لیتر بنزین با همان قیمت ۱٫۱ لیتر بنزین امروزی دریافت می کند. به آن تورم می گویند.
نرخ بهره چیست؟
نرخ بهره زمانی است که وام دهنده به وام گیرنده وجوه قرض می دهد. نرخ بهره به شدت بر اقتصاد کشور تأثیر می گذارد و تأثیر عمده ای بر سهام و سایر سرمایه گذاری ها دارد.
نرخ بهره با در نظر گرفتن دو عامل تعیین می شود:
- در دسترس بودن سرمایه – اگر نرخ بهره بالا باشد، سرمایه گران است.
- اگر نرخ بهره پایین باشد، مشتریان بانک بازدهی کافی از وجوه خود دریافت نخواهند کرد و مشتریان را برای نگه داشتن مبلغ در بانک بی انگیزه می کند. در نتیجه بانک وجوهی نخواهد داشت.
اگر پول ارزان باشد، مردم انگیزه ای برای بدست آوردن پیدا می کنند. پول در بازارو در نتیجه ارزش پول کاهش می یابد. باعث افزایش تورم خواهد شد. نرخ سود وام و سپرده متفاوت است. نرخ بهره برای وام ها بالا است، در حالی که سپرده ها نسبتاً کمتر است. نرخ بهره قیمتی است برای نگهداری یا قرض دادن پول، یعنی بهای سپرده گذاری یا قرض گرفتن پول.
رابطه بین تورم و نرخ بهره
- نظریه کمیت پول تعیین می کند که عرضه و تقاضا برای پول تورم را تعیین می کند. اگر حجم پول افزایش یابد، در نتیجه تورم افزایش می یابد و اگر حجم پول کاهش یابد منجر به کاهش تورم می شود.
- این اصل برای بررسی رابطه بین تورم و نرخ بهره به کار می رود. وقتی نرخ بهره بالا باشد، عرضه پول کمتر میشود و در نتیجه تورم کاهش مییابد که به معنای کاهش عرضه است. در مقابل، زمانی که نرخ بهره کاهش یا پایین میآید، عرضه پول بیشتر میشود و در نتیجه تورم افزایش مییابد که به معنای افزایش تقاضا است.
- بانک مرکزی برای کنترل تورم بالا، نرخ بهره را افزایش می دهد. هنگامی که نرخ بهره افزایش می یابد، هزینه وام افزایش می یابد. وام گرفتن را گران می کند. بنابراین، استقراض کاهش می یابد و عرضه پول کاهش می یابد. کاهش عرضه پول در بازار منجر به کاهش پول مردم به سمت کالاها و خدمات گران می شود. با ثابت بودن عرضه، تقاضا برای کالاها و خدمات کاهش می یابد که منجر به کاهش قیمت کالا و خدمات می شود.
- در شرایط تورمی کم، نرخ بهره کاهش می یابد. کاهش نرخ بهره وام را ارزان تر می کند. از این رو، استقراض افزایش می یابد و عرضه پول افزایش می یابد. با افزایش عرضه پول، مردم پول بیشتری برای خرید کالاها و خدمات خواهند داشت. بنابراین تقاضا برای کالاها و خدمات افزایش می یابد و با ثابت ماندن عرضه منجر به افزایش سطح قیمت ها می شود که همان تورم است.
از این رو، آنها رابطه معکوس دارند و تأثیر خود را دارند. همانطور که در بالا توضیح داده شد، اگر نرخ بهره بالا باشد، تورم و گردش پول در بازار کمتر خواهد بود. برعکس، اگر نرخ بهره کمتر باشد، گردش پول در بازار بالا خواهد بود و تورم را افزایش می دهد.
بهره در مقابل تورم
اساس | نرخ بهره | تورم |
---|---|---|
اثر افزایش | اگر نرخ بهره افزایش یابد، تورم کاهش یابد گردش پول در بازار کاهش می یابد وام گران شد تقاضا برای کالا و خدمات کاهش می یابد افزایش نرخ بهره منجر به کاهش قیمت خدمات و کالا می شود. |
اگر تورم افزایش یابد نرخ بهره کاهش می یابد گردش پول در بازار افزایش می یابد وام ارزان شد تقاضا برای کالا و خدمات افزایش می یابد تورم منجر به افزایش قیمت خدمات و کالا می شود. |
اثر کاهش | اگر نرخ بهره کاهش یابد، تورم افزایش یابد گردش پول در بازار افزایش می یابد وام گیری ارزان شد تقاضا برای کالا و خدمات افزایش می یابد کاهش نرخ بهره منجر به افزایش قیمت خدمات و کالا می شود. |
اگر تورم کاهش یابد نرخ بهره افزایش می یابد گردش پول در بازار کاهش می یابد وام گران شد تقاضا برای کالا و خدمات کاهش می یابد کاهش تورم منجر به کاهش قیمت خدمات و کالا می شود. |
از این طریق می توان گفت که تورم و نرخ بهره به یکدیگر وابسته هستند و رابطه بین آنها یک رابطه معکوس است که یکی افزایش و دیگری کاهش می یابد و بالعکس.
چگونه فدرال رزرو تورم را اندازه گیری می کند؟
معیار تورم ترجیحی فدرال رزرو، شاخص قیمت هزینه های مصرف شخصی (PCE) است . بر خلاف شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) که بر اساس بررسی خریدهای مصرف کننده است، شاخص قیمت PCE هزینه ها و قیمت های مصرف کننده را از طریق دریافت های تجاری مورد استفاده برای محاسبه تولید ناخالص داخلی (GDP) ردیابی می کند .
فدرال رزرو همچنین شاخص قیمت اصلی PCE را به دقت زیر نظر دارد، که قیمت های مواد غذایی و انرژی را که معمولاً نوسان بیشتری دارند و در نتیجه کمتر منعکس کننده روند کلی قیمت هستند، حذف می کند.
چگونه تغییرات در نرخ بهره بر تورم تأثیر می گذارد؟
زمانی که فدرال رزرو با افزایش نرخ وجوه فدرال معیار خود به ریسک های تورم بالا پاسخ می دهد، به طور موثر سطح ذخایر بدون ریسک را در سیستم مالی افزایش می دهد و عرضه پول موجود برای خرید دارایی های پرریسک تر را محدود می کند. برعکس، زمانی که یک بانک مرکزی نرخ بهره هدف خود را کاهش می دهد، به طور موثر عرضه پول موجود برای خرید دارایی های ریسک را افزایش می دهد.
با افزایش هزینههای استقراض، افزایش نرخهای بهره باعث دلسرد شدن هزینههای مصرفکننده و کسبوکار، بهویژه در مورد اقلامی که معمولاً دارای قیمت بالایی هستند، مانند مسکن و تجهیزات سرمایهای، میشود. افزایش نرخهای بهره نیز بر قیمت داراییها تأثیر میگذارد و اثر ثروت را برای افراد معکوس میکند و بانکها را در تصمیمگیریهای وام محتاطتر میکند.در نهایت، افزایش نرخهای بهره نشاندهنده این احتمال است که بانک مرکزی به سیاستهای پولی سفتتر ادامه میدهد و انتظارات تورمی را بیشتر کاهش میدهد.
نتیجه
نرخ های بهره و تورم تمایل دارند در یک جهت اما با تاخیر حرکت کنند، زیرا سیاست گذاران برای تخمین روندهای تورم آتی به داده هایی نیاز دارند و نرخ های بهره ای که تعیین می کنند زمان می برد تا بر اقتصاد تأثیر بگذارد. ممکن است برای کنترل تورم فزاینده به نرخ های بالاتری نیاز باشد، در حالی که کند شدن رشد اقتصادی اغلب نرخ تورم را کاهش می دهد و ممکن است باعث کاهش نرخ شود. فدرال رزرو طیفی از نرخ وجوه فدرال را تا حدی با تعیین نرخی که در مانده ذخیره بانکی پرداخت می کند، هدف قرار می دهد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.