نرخ بهره منفی چیست؟
نرخ بهره منفی Negative Interest Rate
نرخ بهره منفی زمانی است که بانک ها برای ذخیره وجه نقد نزد بانک از مشتریان سود دریافت می کنند. دلیل اصلی چنین هزینهای این است که مردم معمولاً ترجیح میدهند پول را به جای خرج کردن یا سرمایهگذاری در زمان کاهش تورم بازنشسته کنند.
سیاست نرخ سود منفی بانکها اعم از بانکهای مرکزی و بانکهای خصوصی در اقتصاد کار میکند تا تقاضای کلی ارکان اقتصاد مانند خانوارها، صنعتگران، سرمایهداران و غیره برای محصولات در بازار افزایش یابد.
بنابراین اساساً با زیر صفر کردن نرخ بهره، هزینه سرمایه گذاری افزایش می یابد و هزینه های وام کاهش می یابد. هزینه های مصرف کننده را افزایش می دهد و از این رو با وجود افزایش قیمت کالاها و خدمات در اقتصاد، تقاضا برای محصولات و خدمات افزایش می یابد. اینها همچنین دو اثر دارند، تولیدکنندگان و عرضهکنندگان تشویق به تولید و عرضه میشوند و بانکداران برای ایجاد سپردههای بیشتر تشویق میشوند.
مثال:
کشورهای زیر در حال حاضر به بانک ها اجازه می دهند تا نرخ بهره منفی را در اقتصاد خود اعمال کنند:
- دولت دانمارک نرخ بهره منفی تقریباً در نظر گرفته است. ۰٫۷٪-
- دولت اروپا به بانکها اجازه میدهد تا نرخ سود منفی را در حدود. ۰٫۴٪-
- همچنین سوئیس، ژاپن، دانمارک نیز جزو آن کشورها هستند.
به طور خلاصه:
- نرخ بهره منفی نوعی از سیاست پولی است که نرخ بهره را به زیر ۰ درصد کاهش می دهد.
- بانکهای مرکزی و تنظیمکنندهها از این ابزار سیاست غیرمعمول زمانی استفاده میکنند که نشانههای قوی از کاهش تورم وجود داشته باشد.
- وام گیرندگان به جای پرداخت سود به وام دهندگان در یک محیط نرخ بهره منفی، بهره اعتباری دارند.
- بانکهای مرکزی به منظور تشویق بانکهای تجاری به خرج کردن به جای احتکار موقعیتهای نقدی، از ذخایر بانکهای تجاری دریافت میکنند.
- اگرچه بانکهای تجاری برای نگهداری پول نقد نزد بانک مرکزی یک کشور سود دریافت میکنند، اما عموماً تمایلی به انتقال نرخهای منفی به مشتریان خود ندارند.
نرخ بهره منفی چگونه کار می کند؟
همانطور که قبلا ذکر شد، این یکی از آخرین راهحلها برای تقویت اقتصاد است که در آن راههای مرسوم دیگر در این وضعیت ناکافی هستند. اساسا، درکاهش تورم، حداقل فشار بر بانک ها برای ارائه سپرده وجود دارد. بنابراین با کاهش بار سود و سپس منفی شدن آن، هزینه استقراض خانوارها و شرکت ها کاهش می یابد و تقاضا برای وام افزایش می یابد و هزینه خانوار افزایش می یابد.
آنها بیشتر از اشتیاق به کاهش هزینه های سپرده های نقدی به وام دهندگان و سپرده گذاران کوچک و احتکار پول نقد و کسب درآمد از این سپرده ها جلوگیری می کنند. کل وضعیت اینگونه است.
هدف از نرخ های منفی چیست؟
بانکهای مرکزی و سایر کشورها به دلایل مختلف نرخهای بهره منفی را معرفی کردهاند عمدتاً از نظر اقتصادی، آنها را برای ناامیدترین زمانها ذخیره میکنند. آنها به عنوان روش هایی برای تحریک استقراض و مخارج شدید، برای عقب راندن تورم به هدف و کاهش ارزش پول یک کشور، تقویت تجارت، تبلیغ می شوند.
پس از خروج از رکود بزرگ، بانک های مرکزی در سراسر جهان در تلاش بودند تا اقتصاد خود را احیا کنند. در حالی که فدرال رزرو نرخ بهره را به صفر کاهش داد و یک برنامه خرید گسترده اوراق قرضه را برای پایین آوردن نرخ های بلندمدت ایجاد کرد، بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی اروپا به چیزی بیشتر توجه کردند.
این بانکهای مرکزی از ترس تله تورمزدایی، شروع به شرطبندی کردند که نرخهای منفی سطوح شدید وامگیری و هزینهها را افزایش میدهد. به هر حال، چرا یک مصرف کننده ترجیح می دهد پول خود را در یک حساب در بانک نگه دارد، در حالی که می تواند پول قرض کند و سود کند؟ و چرا یک بانک به کسب و کارها و مصرف کنندگان وام نمی دهد در حالی که آنها به خاطر نگه داشتن پول نقد در فدرال رزرو جریمه می شوند؟
لبوویتز میگوید: «ایده وارد کردن نرخهای سیاستی و نرخهای بهره به طور گسترده در قلمرو منفی در واقع برای تحریک جریان اعتبار و تشویق اساساً ریسکپذیری از سوی مصرفکنندگان و سرمایهگذاران است. هدف از این کار تشویق مردم به قرض گرفتن پول و ریسک بیشتر است.
حتی سختتر از آن، مقامات این نظریه را مطرح کردند که نرخهای منفی میتواند ارزش پول کشور را کاهش دهد. این امر سرمایه گذاران خارجی را بیرون می راند و باعث افزایش تقاضا برای صادرات کشور می شود.
خطرات
خطرات عمده این سیاست نرخ در اقتصاد به شرح زیر است:
- اولاً، با افزایش هزینه های سرمایه گذاری، همیشه اینطور نیست که مردم تشویق به قرض گرفتن و افزایش هزینه های خود شوند. این چرخه رشد در اقتصاد کشور بود که شکست.
- آن صنایع، وام دهندگان و مؤسساتی را تحت تأثیر قرار می دهد که صرفاً مبتنی بر قرض دادن پول هستند و همان را نمی پذیرند، زیرا اکنون باید بهره بدهند و پول وام دهند.
- برای بانک ها، برای افزایش درآمد حاصل از ذخیره وجوه نقد سرمایه گذاران، ریسک بانک ها نیز نسبت به دارایی های بانک ها افزایش می یابد و بیشتر منجر به حباب دارایی می شود.
- ایجاد حائل سرمایه برای بانک ها دشوار می شود زیرا بانک با جذب سرمایه های بیشتر و افزایش اعتماد سرمایه گذاران در زمینه سپرده های نقدی با مشکل مواجه است.
- بنگاه های شاغل در کشورهای در حال توسعه با مشکلات اعطای وام بیش از حد مطابق مقررات خاص قانون مواجه هستند.
پیامدهای نرخ های منفی
سیاست نرخ بهره منفی (NIRP) یک ابزار سیاست پولی غیر معمول است. نرخ بهره هدف اسمی با یک مقدار منفی تعیین می شود که زیر حد پایین نظری ۰ درصد است. وقتی مردم به جای خرج کردن یا سرمایه گذاری پول را احتکار می کنند، تقاضای کل سقوط می کند. این منجر به کاهش بیشتر قیمت ها، کاهش یا توقف تولید و تولید واقعی و افزایش بیکاری می شود. معمولاً برای مقابله با چنین رکود اقتصادی از یک سیاست پولی سست یا انبساطی استفاده می شود.
با این حال، اگر نیروهای کاهش تورم به اندازه کافی قوی باشند، صرفاً به صفر رساندن نرخ بهره بانک مرکزی ممکن است برای تحریک استقراض و وام کافی نباشد. اما هنوز مشخص نیست که آیا یک NIRP در دستیابی به هدف در کشورهایی که آن را تأسیس کردهاند و به روشی که در نظر گرفته شده بود، مؤثر است یا خیر. همچنین مشخص نیست که آیا نرخ های منفی با موفقیت فراتر از ذخایر نقدی مازاد در سیستم بانکی به سایر بخش های اقتصاد سرایت کرده است یا خیر.
از سپرده گذاران انفرادی نرخ سود منفی در حساب های بانکی آنها دریافت نمی شود.
تاثیر نرخ بهره منفی بر اقتصاد
در حال حاضر اروپا سیاست نرخ بهره منفی دارد. اما در ایالات متحده آمریکا چنین سیاستی وجود ندارد. به این دلیل یک اقتصاد به روش های زیر تحت تأثیر قرار می گیرد:
- در دورههای کاهش تورم، رساندن اقتصاد به سطح عادی بسیار مهم است. از این رو، صرف کاهش نرخ بهره به صفر هرگز برای تشویق وام گرفتن و وام دادن کافی نیست و از این رو در چنین شرایطی، این نرخ ها بسیار سودمند هستند.
- کاهش سطح تقاضا و توقف تولید محصولات توسط تولیدکنندگان و صنعت گران به دلیل کاهش سطح قیمت ها در اثر فشارهای تورمی را متوقف می کند.
- فرصت های شغلی با اعمال نرخ این مشتریان و تشویق بانک ها به ارائه سپرده های نقدی بیشتر افزایش می یابد.
نمونه ای از نرخ های بهره منفی
بانک های مرکزی اروپا، اسکاندیناوی و ژاپن سیاست نرخ بهره منفی را بر ذخایر اضافی بانک ها در سیستم مالی اعمال کرده اند. این ابزار سیاست پولی نامتعارف برای تحریک رشد اقتصادی از طریق هزینه و سرمایه گذاری طراحی شده است. سپرده گذاران تشویق می شوند که پول نقد را به جای ذخیره آن در بانک و متحمل ضرر تضمین شده خرج کنند.
چگونه از نرخ بهره منفی کسب درآمد کنیم؟
- سیاست نرخ سود منفی مانند گرفتن وام از بانک است و وام گیرنده بابت این وام پول می گیرد. بنابراین، تحت این سیاست، دارنده اوراق بهادار را به صادرکننده اوراق میپردازد. بنابراین، وضعیت دقیقاً برعکس چرخه عادی اقتصادی است.
- بنابراین، ما می توانیم از این وضعیت با پذیرش سپرده، استقراض وجوه و ارائه اوراق قرضه و غیره درآمد کسب کنیم. همچنین، بانک ها و سایر وام دهندگان پول و معامله گران پول می توانند شکاف بین وام دادن پول و استقراض پول یا نگهداری سپرده های نقدی را معکوس کنند و تفاوت نرخ بهره را کسب کنند.
- بنابراین، آنها وام های بیشتری ارائه می دهند و سپرده های کمتری را برای به دست آوردن شکاف بهره می پذیرند. آنها باید شکاف را معکوس کنند و به کسب درآمد از سود متمایز ادامه دهند.
چگونه نرخ بهره می تواند منفی شود؟
نرخ بهره به شما می گوید که امروز پول در مقایسه با همان مقدار پول در آینده چقدر ارزشمند است. نرخ های بهره مثبت نشان می دهد که ارزش زمانی پول وجود دارد، جایی که پول امروز بیشتر از پول فردا ارزش دارد. نیروهایی مانند تورم، رشد اقتصادی و هزینه های سرمایه گذاری همگی به این چشم انداز کمک می کنند. در مقابل، نرخ بهره منفی به این معنی است که پول شما در آینده ارزش بیشتری خواهد داشت نه کمتر.
نرخ سود منفی برای مردم چه معنایی دارد؟
بیشتر موارد نرخ بهره منفی فقط برای ذخایر بانکی که توسط بانک های مرکزی نگهداری می شود اعمال می شود. با این حال، ما میتوانیم به عواقب نرخهای منفی گستردهتر فکر کنیم. اولاً، پس انداز کنندگان باید به جای دریافت بهره، آن را پرداخت کنند. به همین ترتیب، به وام گیرندگان به جای پرداخت به وام دهنده، برای انجام این کار پول پرداخت می شود.
بنابراین، بسیاری را تشویق میکند تا مبالغ بیشتر و بیشتر وام بگیرند و از پسانداز به نفع مصرف یا سرمایهگذاری صرف نظر کنند. اگر پسانداز میکردند، به جای پرداخت سود به بانک برای سپردهگذاری، پول نقد خود را در گاوصندوق یا زیر تشک ذخیره میکردند.
توجه داشته باشید که نرخهای بهره در دنیای واقعی بر اساس عرضه و تقاضا برای وام تعیین میشود (علیرغم تعیین هدف بانکهای مرکزی). در نتیجه تقاضا برای پول در حال استفاده رشد می کند و به سرعت نرخ بهره مثبت را بازیابی می کند.
نرخ های بهره منفی کجا وجود دارد؟
برخی از بانکهای مرکزی به منظور تحریک رشد اقتصادی در بخش مالی، یا برای محافظت از ارزش پول محلی در برابر افزایش نرخ ارز به دلیل جریانهای بزرگ سرمایهگذاری خارجی، سیاست نرخ بهره منفی (NIRP) تعیین کردهاند. کشورهایی از جمله ژاپن، سوئیس، سوئد و حتی بانک مرکزی اروپا (منطقه یورو) در دو دهه گذشته NIRP را در مقاطع مختلف اتخاذ کرده اند.
نتیجه
بنابراین در شرایط فشارهای تورمزدایی در اقتصاد، دولت میتواند سیاست اعمال این نرخها را ارائه دهد و به اقتصاد کمک کند تا سطح تقاضا-عرضه را حفظ کرده و در شرایط رکود رشد کند و انگیزهای برای بانکها نیز فراهم کند. به عنوان تولیدکنندگان و تامین کنندگان به ارائه سپرده یا تولید خروجی برای اداره اقتصاد ادامه دهند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.