مالیات بر درامد منفی چیست؟
مالیات بر درآمد منفی Negative Income Tax
مالیات بر درآمد منفی سیستمی است که در آن پول نقد توسط دولت به ساکنان مالیاتی واجد شرایطی که کمتر از یک آستانه مشخص درآمد دارند، داده می شود. ما میتوانیم مالیات بر درآمد منفی را بهعنوان تصویری از مالیات بر درآمد معمولی در نظر بگیریم، که در آن افرادی که بالاتر از آستانه درآمد دارند، مالیات به دولت میپردازند و افراد پایینتر اعتبارات قابل استرداد از دولت دریافت میکنند.
مالیات بر درآمد منفی در ابتدا توسط میلتون فریدمن، برنده جایزه نوبل، به عنوان روشی آرمانشهری برای رسیدگی به نابرابری در جامعه پیشنهاد شد. هدف از این طرح ارائه نوعی شبکه ایمنی خود اصلاح شونده است. تا حد زیادی به خنثی کردن شکاف درآمدی که بین تودههای جامعه وجود دارد کمک میکند و در نتیجه اثرات خارجی مثبتی را ایجاد میکند.
به طور خلاصه:
- مالیات بر درامد منفی منفی یک برنامه رفاهی است که توسط دولت ایالات متحده برای ارائه مزایای یارانه ای به گروه های کم درآمد آغاز شده است.
- در سال 1962، اقتصاددان آمریکایی میلتون فریدمن این مفهوم را مطرح کرد. بعدها، در سال 1965، رابرت لمپمن و دیگر اقتصاددانان آثار برجسته خود را ارائه کردند. سرانجام، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده، این طرح را در طرح کمک به خانواده در سال 1969 اجرا کرد.
- فرمول منفی مالیات بر درآمد مالیات بر درآمد منفی (tr) = t (y – xk) است.
- سیستم مالیات بر درآمد منفی شکاف فقر را در ایالات متحده کاهش داد و به خانواده ها کمک مالی کرد.
درک مالیات بر درآمد منفی
برای دریافت یارانه منفی مالیات بر درآمد، نیازمندان، همراه با سایر مالیات دهندگان، به سادگی اظهارنامه مالیات بر درآمد را ارسال می کنند . سپس سیستم رایانه ای IRS می تواند به سرعت و به طور عینی مالیات دهندگانی را که درآمد کمتر از این آستانه دارند، واجد شرایط دریافت کمک شناسایی کند.
طرفداران NIT مالیات بر درآمد منفی (NIT) را به عنوان تصویر آینه ای از سیستم مالیاتی موجود تصور می کردند که در آن بدهی های مالیاتی مالیات دهندگان بالاتر از آستانه به طور مثبت با درآمد مطابق با برنامه نرخ مالیات متفاوت است . و مزایای مالیاتی مالیات دهندگان زیر آستانه با درآمد بر اساس برنامه نرخ منفی مالیات (یا کاهش سود) متفاوت است.
مالیات دهندگان با درآمد بالاتر از آستانه، مالیات را به مبلغ نقدی معادل مابه التفاوت (“مالیات مثبت”) و مودیان مالیاتی با درآمد کمتر از آستانه، اعتبارات قابل استرداد NIT را در مبلغ نقدی معادل تفاوت (“مالیات منفی”) دریافت خواهند کرد.
مخالفان NIT که تئوریهای اقتصادی عرضه نیروی کار را به کار میگیرند، نگران بودند که وعده منفی مالیات بر درآمد (NIT) مبنی بر تضمین درآمد آستانه باعث شود افراد فقیر شاغل کمتر کار کنند یا به طور کامل دست از کار بکشند تا در فعالیتهای اوقات فراغت جایگزین شوند، زیرا دستمزدها کاهش مییابد اما ممکن است از تضمین تجاوز نکند.
به ویژه پس از برداشتن مالیات بر درآمد ایالتی و محلی. اگر تعداد زیادی از افراد فقیر شاغل تسلیم این اثر درآمد و این اثر جایگزینی شوند، افزایش تعداد نیازمندان با درآمد کمتر از آستانه و واجد شرایط دریافت اعتبارات قابل استرداد NIT، کل هزینههای مالیات بر درآمد منفی (NIT) را غیرقابل تحمل میکند.
فرمول
اجازه دهید برای درک بهتر فرمول محاسبه این مالیات را بررسی کنیم:
مالیات بر درامد منفی (tr) = t (y – xk)
جایی که:
- tr = مبلغ انتقال توسط دولت به مالیات دهندگان است.
- y = درآمد بازار (درآمد مشمول مالیات)
- t = نرخ تلفات خالص عملیات (NOL)
- xk = حداقل حد درآمد تعیین شده توسط دولت
در حالی که y به درآمد فرد بستگی دارد، دولت از قبل t و xk را تعیین می کند. با این حال، فریدمن پیشنهاد کرد که این نرخ بیش از 50٪ نباشد. و حد مجاز باید حدود 10000 دلار باشد. به همین ترتیب، این فرمول به درک نمودار منفی مالیات بر درآمد کمک کرد.
فرض کنید یک خانواده درآمد خالص سالانه 8500 دلار دارد و نرخ مالیات بر درآمد منفی 35 درصد است. بنابراین، طبق فرمول، محاسبه به صورت زیر است:
مالیات بر درآمد منفی = 35٪ (8500 – 10000)
= 35٪ (1500)
= 525 دلار
مثال
سیستم مالیات بر درامد منفی فریدمن قرار بود فقر را کاهش دهد. در طول سالهای 1968 و 1980، دولت فدرال (ایالات متحده آمریکا) آزمایشی را روی این مالیات ابداع کرد. اقتصاددانان از آنها به عنوان آزمایش های نگهداری درآمد، درآمد تضمین شده یا آزمایش های خالص از دست دادن عملیات یاد می کنند. دولت پنج آزمایش را در یک گروه 983-4800 شرکت کننده انجام داد.
در نتیجه، مناطقی مانند نیوجرسی، کارولینا، سیاتل، دنور، گری و ایندیانا خط فقر کاهش یافتند. با این حال، سیستم NIT تعداد ساعات کار افراد متاهل و مجرد را 20 تا 30 درصد کاهش داد.
مزایای مالیات بر درآمد منفی
1- هدف گیری دقیق
در دنیای ایده آل، فرض کنید یک فرد تنها در صورتی مالیات بر درآمد می پردازد که درآمد خانوار از 10000 دلار عبور کند. در مورد ما، قهرمان داستان ما، آقای X، سالانه 8000 دلار درآمد دارد.
- تفاوت بین آستانه (10000 دلار) و پول واقعی به دست آمده (8000 دلار) را دریافت کنید. مبلغی که در مورد ما 2000 دلار است، مالیات منفی خواهد داشت، یعنی توسط دولت با نرخ مثلاً 20 درصد پرداخت می شود. مالیات بر درآمد منفی 400 دلار است.
- بنابراین، به جای 8000 دلار، آقای X اکنون 8400 دلار درآمد دارد. همانطور که در این مثال مشاهده می شود، تنها افرادی که درآمد کمتر از سطح مشخصی دارند هدف قرار می گیرند، به بقیه مبلغ مالیات بر درآمد منفی پرداخت نمی شود.
2- نشتی را در طرح های رفاهی وصل کنید
هنگامی که فردی اظهارنامه مالیاتی را ارسال می کند ، یک دنباله کاغذی با تمام اطلاعات شخصی موجود است. از این رو مردم نمی توانند ادعاها را جعل کنند.
یک مکانیسم خودکار کنترل خودکار در سیستم تعبیه شده است. این امر به طور خودکار افراد دارای نیت بد را حذف می کند، زیرا فریب دولت با یک مسیر کاغذی ثابت همراه با دنباله مشخصی از فعالیت های اقتصادی می تواند بسیار پرهزینه باشد.
بسیاری از طرحهای رفاهی از نشتهایی رنج میبرند که در آن سود به شهروندان هدف نمیرسد. با این حال، مالیات بر درآمد منفی برای همه پروندههای مالیاتی اعمال میشود.
3- عدم انگیزه زدایی
فرض کنید فردی 10000 دلار درآمد دارد. بر اساس نرخ منفی مالیات بر درآمد 20٪. حداکثر درآمدی که یک فرد می تواند کسب کند 10000 * 20٪ است که 2000 دلار است. این مبلغ به طور قابل ملاحظه ای کمتر از 8400 دلاری است که آقای X در مثال قبلی ما به دست آورده بود.
این نشان می دهد که زیر آستانه، با همه متقاضیان به طور یکسان رفتار نمی شود. انگیزه ای برای جستجوی منبع درآمد وجود دارد و در نتیجه تأثیر منفی مالیات بر درآمد را به حداکثر می رساند. هدف از اجرای طرح مالیاتی کمک به حفظ اقشار آسیب پذیر جامعه به ویژه در شرایط بد است.
4- رژیم مالیاتی ساده تر
در حال حاضر، فهرست بلندبالایی از کسورات، یارانهها، رفاه اجتماعی و بسیاری دیگر از طرحهای دشوار وجود دارد. با مالیات بر درآمد منفی، بسیاری از طرح ها را می توان حذف کرد. مقدار قابل توجهی از منابع مالی در کارهای مربوط به مدیریت صرفه جویی می کند و در نتیجه منجر به انطباق بیشتر و ارائه خدمات ساده تر می شود.
چالش ها
بزرگترین چالش در برابر مالیات بر درامد منفی بار مالی بر دوش دولت وقت است. در حال حاضر، نزدیک به 24 درصد از بودجه فدرال ایالات متحده صرف تامین اجتماعی می شود که بالغ بر 950 میلیارد دلار است.
در سراسر جهان، همه کشورها از نوعی طرح مزایای اجتماعی استفاده می کنند که اقشار ضعیف تر جامعه را هدف قرار می دهد. بنابراین، دولت در حال حاضر بودجه را برای اهداف مشابه با مالیات بر درآمد منفی هزینه می کند.
بزرگترین چالش هدایت منابع دولتی موجود به رژیم منفی مالیات بر درآمد است، زیرا برنامه های رفاه اجتماعی زیادی وجود دارد که سیستم را تحت فشار قرار می دهد. تا زمانی که بخشی از رفاه موجود محدود نشود، ایجاد فضای مالی برای اجرای مالیات بر درآمد منفی بسیار دشوار است.
مالیات بر درآمد منفی در مقابل سایر گزینه ها
با توجه به اینکه اتوماسیون و هوش مصنوعی انتظار می رود چندین شغل را بیهوده کند، شکل جدیدی از شبکه رفاهی/امنیت اجتماعی قوی، پایدار و مقیاس پذیر مورد نیاز است.
چند جایگزین وجود دارد، مانند درآمد پایه جهانی، که در مورد آنها نیز کاملاً مطلوب صحبت می شود. با این وجود، درآمد پایه جهانی از موضوع هدف گذاری نادقیق رنج می برد. همانطور که از نام آن پیداست، درآمد پایه جهانی مقدار ثابتی از درآمد را برای همه شهروندان بدون توجه به سطح درآمد موجود آنها فراهم می کند.
هدف گیری نادقیق به مزایای جزئی منجر می شود و در نتیجه کل تمرین را بی معنی می کند. اینجاست که مالیات بر درآمد منفی ممکن است در ارائه منافع ملموس برای جامعه موثرتر باشد.
نتیجه
مالیات بر درآمد منفی راه حل جالبی برای مشکل پیچیده ارائه مزایا به اقشار نیازمند جامعه ارائه می دهد. اجرای این خطمشی ساده است و با ارائه هدفگیری دقیق، به رفع نشتی در ارائه خدمات فعلی کمک میکند. مالیات یک شبکه ایمنی است که خود اصلاح می شود.
سوالات متداول
آیا مالیات بر درآمد منفی هنوز وجود دارد؟
خیر، زیان خالص عملیات (NOL) تا اوایل دهه 1970 به دلیل مخالفت کنگره وجود داشت. سناتور آمریکایی راسل لانگ و سازمان حقوق ملی رفاه (NWRO) با NIT و FAP مرتبط مخالفت کردند. بنابراین، در جایگزینی، اعتبار مالیات بر درآمد کسب شده (EITC) لازم الاجرا شد.
چگونه یک شرکت می تواند مالیات بر درآمد منفی داشته باشد؟
در تجارت، این مالیات می تواند ناشی از درآمد کم حاصل در سال مالی باشد. بنابراین، آنها می توانند با بدهکار (حذف) از حساب پرداختنی و بستانکار کردن هزینه مالیات بر درآمد، بدهی NIT را اعمال کنند.
چرا مالیات بر درامد منفی بد است؟
دلیل اصلی این شکست مالیاتی کاهش بهره وری کار بود. در نتیجه، مردم شروع به پنهان کردن درآمد واقعی خود کردند. همچنین هزینه اجرای برنامه به طور ناگهانی در حال افزایش بود. علاوه بر این، حتی رهبران کنگره نیز با این طرح مخالفت کردند.
آیا رفاه و مالیات بر درآمد منفی یکی هستند؟
در حالی که برنامه های رفاهی همه یا بیشتر جمعیت را به عنوان ذینفع در نظر می گیرند، دومی بر گروه های کم درآمد متمرکز است. همچنین، برنامههای رفاهی کمبود داشتند، زیرا آنها بیشتر به ثروتمندان کمک میکردند و شکاف فقر را افزایش میدادند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.