قانون والراس چیست؟
قانون والراس Walras’s Law
قانون والراس یک نظریه تعادل بازار است. مازاد تقاضا برای یک کالا در یک بازار با مازاد عرضه که در بازار دیگر مشاهده می شود جبران می شود. بازارها تمایل به رسیدن به تعادل اقتصادی دارند. این نظریه اقتصادی در سال ۱۸۷۴ توسط یک اقتصاددان فرانسوی به نام لئون والراس ارائه شد.
والراس نظریات خود را در عناصر اقتصاد محض منتشر کرد. بازارها زمانی به تعادل می رسند که در یک قیمت خاص، مقدار تقاضای مصرف کنندگان به طور کامل توسط عرضه برآورده شود.
به طور خلاصه:
- قانون والراس بیانگر این است که برای هر مازاد تقاضای مازاد برای یک کالا، عرضه مازاد بر تقاضا برای حداقل یک کالای دیگر وجود دارد که وضعیت تعادل بازار است.
- قانون والراس مبتنی بر تئوری تعادل است، که بیان میکند که تمام بازارها باید از هرگونه عرضه و تقاضای اضافی پاک شوند تا در تعادل باشند.
- تئوری اقتصادی کینزی در مقابل قانون والراس قرار می گیرد، با بیان اینکه یک بازار می تواند در عدم تعادل باشد بدون اینکه بازار دیگری از تعادل خارج شود.
- قانون والراس بر اساس اصل دست نامرئی کار می کند. در جایی که تقاضای مازاد وجود داشته باشد، دست نامرئی قیمت ها را افزایش می دهد و در جایی که عرضه مازاد باشد، دست نامرئی قیمت ها را کاهش می دهد تا زمانی که به تعادل برسد.
- منتقدان ادعا میکنند که تعیین کمیت مطلوبیت، که بر تقاضا تأثیر میگذارد، دشوار است و فرمولبندی قانون والراس را بهعنوان یک معادله ریاضی دشوار میکند.
.
درک قانون والراس
قانون والراس از نام اقتصاددان فرانسوی لئون والراس (۱۸۳۴ – ۱۹۱۰) نامگذاری شده است که نظریه تعادل عمومی را ایجاد کرد و مکتب اقتصاد لوزان را تأسیس کرد. بینشهای معروف والراس را میتوان در کتاب « عناصر اقتصاد محض » که در سال ۱۸۷۴ منتشر شد، یافت.
قانون والراس فرض میکند که دست نامرئی در حال کار است تا بازارها را در حالت تعادل قرار دهد. در جایی که تقاضای مازاد وجود داشته باشد، دست نامرئی قیمت ها را افزایش می دهد. در جایی که عرضه مازاد وجود داشته باشد، قیمت ها را برای مصرف کنندگان کاهش می دهد تا بازارها را به حالت تعادل سوق دهد.
تولیدکنندگان نیز به نوبه خود به تغییرات نرخ بهره واکنش منطقی نشان خواهند داد. اگر نرخ ها افزایش یابد، تولید را کاهش می دهند و اگر کاهش یابد، سرمایه گذاری بیشتری در تاسیسات تولیدی خواهند داشت. والراس همه این پویایی های نظری را بر این فرض پیش بینی کرد که مصرف کنندگان به دنبال منافع شخصی خود هستند و شرکت ها سعی می کنند سود را به حداکثر برسانند.
معادله قانون والراس
قانون والراس با معادله زیر نمایش داده می شود.
zi = xi – yi – wi
- در اینجا zi بیانگر تقاضای مازاد کالا است.
- i کالا را نشان می دهد.
- xi تقاضای کالا است.
- yi مجموع عرضه از دو شرکت است.
- wi وقف اولیه است. (تعداد کالا با مشتری، قبل از معامله)
مفاهیم زیر اهمیت قانون والراس را برجسته می کند:
- طبق قانون والراس، بازارها زمانی به تعادل می رسند که در یک قیمت خاص، مقدار تقاضای مصرف کنندگان به طور کامل توسط عرضه برآورده شود.
- این قانون معتقد است زمانی که اقتصادهای مختلف جهان در تعادل جزئی هستند، بازارها در تعادل عمومی هستند.
- این بر اساس اصل دست نامرئی کار می کند یعنی تعادل بازار را تسهیل می کند. زمانی که بازار مازاد عرضه را پیش بینی می کند، قیمت کالاها کاهش می یابد. به همین ترتیب، هنگامی که تقاضای مازاد وجود دارد، قیمت ها افزایش می یابد.
- همچنین نشان می دهد که مجموع تقاضای مازاد در بازارهای مختلف صرف نظر از تعادل عمومی همیشه صفر است. در نتیجه زمانی که تقاضا در یک بازار مازاد مثبت داشته باشد، تقاضا در بازار دیگر مازاد منفی خواهد داشت.
مثال ها
اگر در یک اقتصاد دو کالا x و y وجود داشته باشد مازاد تقاضا برای کالاهای x همیشه در مقابل عرضه مازاد کالا y متعادل خواهد بود. اما قانون والراس همیشه در دنیای عملی صادق نیست. قانون مدعی است که مجموع تقاضای مازاد در بازارهای مختلف باید صفر باشد، اما این مفهوم با تئوری تعادل مطابقت ندارد.
اجازه دهید به مثال دیگری نگاه کنیم:
فرض کنید یک اقتصاد دو بازار کالا دارد : قهوه و چای. طبق قانون والراس، اگر در بازار قهوه مازاد تقاضا وجود داشته باشد، عرضه مازاد در بازار چای وجود خواهد داشت.
این می تواند تا حدی برای کالاهای جایگزین در کوتاه مدت صادق باشد زیرا تقاضای خریداران قهوه به طور کامل برآورده نشده است. کسری از خریداران قهوه ممکن است شروع به مصرف چای کنند. با این حال، از آنجایی که تقاضا و عرضه به طور مستقیم با هم مرتبط هستند، تولیدکنندگان قهوه میتوانند به سادگی عرضه خود را افزایش دهند تا مازاد تقاضا را برآورده کنند.
محدودیت ها
اگرچه والراس به عنوان یکی از بهترین اقتصاددانان شناخته می شد، قانون والراس در معرض سؤالات بسیاری بود:
- در حالی که هر بازار به صورت جداگانه عمل می کند، قانون والراس کل بازار را برای مطالعه در نظر می گیرد.
- اگرچه لئون والراس به دلیل استدلال ریاضی خود از مفاهیم اقتصادی مشهور بود ، نظریه او را نمی توان از نظر ریاضی اثبات کرد.
- تقاضای کالا به مطلوبیت بستگی دارد. این قانون برای تعیین مطلوبیت جمعیت، نیاز به تجمیع واحدهای شهری دارد. اما اندازه گیری یک مطلوبیت فردی غیر عملی است.
- علاوه بر این، قانون والراس در بسیاری از سناریوهای عملی نادرست است. اشاره شده است که حتی زمانی که تمام بازارهای دیگر در تعادل هستند، یک بازار خاص تقاضا یا عرضه مازاد را تجربه می کند که باعث عدم تعادل می شود.
سوالات متداول
قانون والراس چیست؟
این یک مفهوم اقتصادی است. در سال ۱۸۷۴ توسط لئون والراس اقتصاددان فرانسوی پیشنهاد شد. والراس ادعا کرد که مازاد تقاضای کالا در یک بازار با عرضه مازاد معادل در بازار دیگر متعادل می شود. بازارها تمایل به رسیدن به تعادل دارند.
تعادل والراسی چیست؟
تعادل عمومی والراسی به مطالعه عملکرد اقتصاد کلان تقاضا و عرضه در بازارهای مختلف به جای بازار فردی می پردازد.
قانون والراس چه تفاوتی با نظریه کینزی دارد؟
والراس ادعا کرد که وقتی یک بازار تقاضای مازاد داشته باشد، بازار دیگر نیز مازاد عرضه خواهد داشت. از سوی دیگر، نظریه کینزی بیان می کند که مخارج بالای دولت باعث تولید اقتصادی و درآمد ملی می شود.
طبق قانون والراس، چه زمانی اقتصاد در تعادل است؟
بر اساس این نظریه، اقتصاد زمانی به تعادل می رسد که مجموع تقاضای مازاد از همه بازارها صفر شود. به گفته والراس، مازاد بر یک بازار با کمبود تقاضا در بازار دیگر جبران می شود.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.