قانون سی چیست؟
قانون سی Say’s Law
قانون سی بازارها بیان می کند که عرضه باعث ایجاد تقاضا می شود و هر عرضه کالا یا اقلام مقداری معادل تقاضا برای کالا ایجاد می کند. این بر این ایده کار می کند که یک کالا می تواند تقاضا برای کالای دیگر را افزایش دهد. بنابراین قانون کمبود احتمالی تقاضای کل را رد می کند.
قانون به معنای یک سیستم اقتصادی خودکار است که در آن دخالت دولت وجود ندارد. اقتصاد را به تصویر می کشد که در آن تولید مازاد غیرممکن است و اشتغال کامل وجود دارد. این امر مستلزم استفاده از منابع بیکار برای تقویت تولید است، جایی که آنها در نهایت سودآور می شوند و امکان بی نهایت توسعه اقتصادی وجود دارد.
به طور خلاصه:
- قانون بازارهای سی نظریه ای از اقتصاد کلاسیک است که استدلال می کند توانایی خرید چیزی به توانایی تولید و در نتیجه ایجاد درآمد بستگی دارد.
- با استدلال بگویید که برای داشتن ابزار خرید، خریدار ابتدا باید چیزی برای فروش تولید کرده باشد. بنابراین، منبع تقاضا تولید است، نه خود پول.
- قانون سی بیانگر این است که تولید کلید رشد و شکوفایی اقتصادی است و سیاست دولت باید به جای ترویج مصرف، تولید را تشویق کند (اما نه کنترل کند)
.
درک قانون سی
قانون سی، که اغلب به عنوان قانون بازارها شناخته می شود، این ایده است که با تولید چیزی با ارزش که کسی می تواند با صدای دیگری مبادله کند، یک محصول به نوبه خود تقاضا برای محصول دیگر را تحریک می کند. بنابراین، تقاضا از تولید یا عرضه ناشی می شود. ژان باتیست سی در مشهورترین اثر خود، “Traité d’économie Politiqu” اظهار داشت که یک کالا زودتر تولید نمی شود، بلکه از آن لحظه بازاری برای چیزهای دیگر به میزان تمام ارزش خود ایجاد می کند. علاوه بر این، از آنجایی که ارزشی که فرد میتواند بخرد برابر با ارزشی است که میتوان تولید کرد، هرچه افراد بیشتری بتوانند تولید کنند، خرید بیشتری خواهند داشت.
می توان جمله «عرضه تقاضای خود را ایجاد می کند» را به طرق مختلف تفسیر کرد. یک تفسیر این است که قرار دادن یک کالا در بازار باعث ایجاد تقاضا می شود. زیرا عرضه کل و تقاضای کل برای کالاها و خدمات همیشه برابر خواهد بود و در اشتغال کامل نیز برابر خواهند بود. بنابراین به این معنی است که اشتغال کامل باید دائما وجود داشته باشد. این تعبیر دیگری از این عبارت است، و به نظر میرسد کینز فکر میکند که اقتصاددانان کلاسیک آن را پذیرفتهاند.
فرض این است که دیگری همه چیزهایی را که توسط یک نفر فروخته میشود خریداری میکند. او نظر می دهد که به این دلیل است که افراد می توانند کالای عرضه شده را بخرند و او اشاره می کند که این توانایی خرید باید ناشی از معامله قبلی یا فروش قبلی باشد. از آنجایی که فقط تولید می تواند توانایی خرید را فراهم کند، همه خریداران ابتدا باید تولیدکننده باشند. این منطق، در میان چیزهای دیگر، حاکی از آن است که وقتی تعداد فروشندگان بیشتر باشد، خریداران بیشتری خواهند داشت. در جایی که تولیدکنندگان زیادی وجود دارد، تقاضا برای کالاهای دیگر بیشتر است.
مفروضات قانون سی
قانون بازار Say بر فرضیات خاصی استوار است:
- اول، یک اقتصاد مبادله آزاد وجود دارد که در آن مصرف کنندگان دارای آزادی انتخاب هستند. مصرفکنندگان میتوانند کالاها را به میل خود خریداری کنند و فروشندگان این آزادی را دارند که آن کالاها را بفروشند.
- پول جابجایی رایگان دارد و به محض کسب خرج می شود. پس انداز برای جمع آوری عوامل تولید مورد استفاده در فرآیند تولید سرمایه گذاری و پرداخت می شود.
- پسانداز و سرمایهگذاری برابر هستند و نرخهای بهره قابل تنظیم این برابری را انجام میدهند.
- یک سیاست آزادسازی وجود دارد. آن چیزی است که در آن دولت مانع فعالیت بازار نمی شود.
- حجم تولید، اندازه بازار را تعیین می کند.
مثال
یکی از نمونه های برجسته قانون Say، مورد احتکار پول نقد است.
در طول یک رکود اقتصادی ، مردم ممکن است پول خود را از ترس از دست دادن شغل و معیشت خود احتکار کنند و در نتیجه با کمبود شدید تقاضا مواجه شوند. از آنجایی که تمام پولهای پسانداز شده به هیچ وجه سرمایهگذاری نمیشود، افزایش پسانداز میتواند منجر به کسب درآمد افراد بیشتر از هزینههایشان شود. از آنجایی که مردم تصمیم میگیرند پول را از سیستم حذف کنند، در این مورد خرج کردن با درآمد مطابقت ندارد.
این در درجه اول باعث رکود می شود. مردم به جای خرج کردن پول خود، آن را احتکار می کنند که فروش محصولات خود را برای شرکت ها دشوار می کند. شرکت ها پس از آن کارکنان را رها می کنند و تقاضای مصرف کنندگان برای کالاها را کاهش می دهند حتی اگر عرضه عادی باشد. این فرضیه را که افراد تمام پول خود را خرج میکنند، خنثی میکند و در عین حال، عرضه صرف باعث افزایش تقاضا نمیشود.
مفاهیم قانون سی
قانون سی بیان می کند که تا زمانی که مصرفی از آنچه تولید می شود وجود داشته باشد، اقتصاد به طور خودکار تنظیم می شود. به عبارت دیگر، هر خروجی مقدار لازم از قدرت خرید موجود را به همراه دارد که منجر به فروش آن و جلوگیری از تولید بیش از حد می شود.
قیمت، دستمزد، نرخ بهره و مقدار تولید با توجه به نیاز اقتصاد تغییر می کند. به همین دلیل تعدیل خودکار وجود دارد و نیازی به دخالت دولت نیست. عرضه تقاضای آن را ایجاد می کند. بنابراین، تولید بیش از حد و بیکاری جهانی غیرممکن است.
باز هم طبق قانون، تا زمانی که منابع در بازار وجود دارد، مردم می توانند شغل پیدا کنند، زیرا خودکفا هستند و می توانند به طور مستقل پرداخت کنند. علاوه بر این، منابع می توانند سطح تولید را تا جایی افزایش دهند که بتوانند هزینه های خود را بپردازند.
قانون پس انداز و سرمایه گذاری را برابر می کند. پس انداز را به عنوان شکل دیگری از هزینه در نظر می گیرد. بنابراین، مردم هر چیزی را که پس انداز کرده اند سرمایه گذاری می کنند. در نتیجه امکان ناکافی بودن تقاضای کل وجود ندارد و نرخ بهره مکانیزمی برای حفظ آن است. پول فقط به عنوان وسیله مبادله نیز عمل می کند تا معاملات را آسان تر کند.
نرخ دستمزد مکانیزمی است که به تنظیم خودکار کمک می کند. کاهش نرخ دستمزد منجر به اشتغال کامل در شرایط رقابت کامل خواهد شد. بنابراین دولت باید بازار آزاد و بدون مقررات دستمزد را تضمین کند.
نقد
قانون سی در یک اقتصاد مبادله ای که در آن تولید عمدتاً برای مصرف بود، هدفی را دنبال می کرد. اما، پس از آن، مردم همه چیز را برای همان هدف تولید و معامله کردند. با این حال، در این زمان های متغیر، تولید کالاها و خدمات به ترجیحات، پیش بینی ها و انتظارات آینده جدا از مصرف بستگی دارد. بنابراین ارتباط چندانی ندارد زیرا به ناچار مقداری اضافه تولید وجود خواهد داشت که باعث مازاد تولید در بازار می شود و کاهش قیمت ممکن است همیشه تقاضا برای یک محصول را افزایش ندهد زیرا انسانها بیشتر احساساتی هستند تا منطقی.
به طور مشابه، سطح دستمزدها و قیمت ها چندان انعطاف پذیر نیستند و گاهی اوقات نیاز به مداخله دولت دارند. جدا از این، نمی توان سرمایه گذاری پس انداز را با تغییر در نرخ بهره حل کرد. عامل دیگری که مورد انتقاد قرار می گیرد کاهش دستمزد است. کاهش دستمزدها می تواند باعث شود مردم پول کمتری برای خرید بسیاری از کالاها داشته باشند. در نتیجه، قدرت خرید آنها کاهش می یابد و برخلاف اظهارات پیشنهادی است. با این حال، با وجود همه اینها، به گفته اقتصاددانان اتریشی، در غیاب اقدامات مخرب دولت، قانون سی باید درست باشد.
قانون سی در مقابل قانون کینز
قانون کینز ادعا می کند که تقاضا عرضه آن را تولید می کند، در حالی که قانون سی بیان می کند که عرضه تقاضا را ایجاد می کند.
کینز قانون سی را به چالش کشید و خاطرنشان کرد که همه درآمدها نباید در همان بازه زمانی تولید شده مصرف شوند. در واقع، همیشه مقداری درآمد پس انداز وجود دارد و مردم آن را برای موارد احتمالی خرج نمی کنند. در شرایط عادی، بنگاهها برای تامین مالی خرید کالاهای سرمایهای، در مقابل چنین پساندازی وام میگیرند و مصرف کلی اقتصاد را افزایش میدهند. با این حال، اگر چشمانداز بد شود، کسبوکارها هزینههای سرمایهگذاری را کاهش میدهند و بخش بزرگی از این پساندازها به هدر میرود.
در نتیجه هزینه کلی ناکافی خواهد بود. علاوه بر این، کالاهای فروخته نشده در انبارهای تولیدکنندگان انباشته خواهند شد و تولیدکنندگان با کاهش تولید خود و اخراج کارگران پاسخ خواهند داد. در نتیجه، بیکاری چرخه ای گسترده و رکود یا رکود وجود خواهد داشت. علاوه بر این، کینز اظهار داشت که بعید است رکودها و رکودها به طور مستقل به پایان برسند. کینز پیشنهاد کرد که در این شرایط، برخلاف دیدگاه اقتصاددانان کلاسیک، دولت باید فعالانه در تثبیت اقتصاد مشارکت کند.
سوالات متداول
قانون سای چیست و چرا اهمیت دارد؟
قانون Say که در علم اقتصاد به عنوان قانون بازارهای Say نیز شناخته می شود، بیان می کند که عرضه به طور اجتناب ناپذیر تقاضا را ایجاد می کند. در نتیجه، تولید کل باید همواره منجر به تقاضای کل شود. این قانون پیشنهاد می کند که افزایش تولید به جای افزایش تقاضا، کلید رشد اقتصادی است.
آیا قانون Say درست است؟
قانون سی بدون استثنا در یک سیستم مبادله ای صادق است. با این حال، قانون فقط گاهی اوقات در یک اقتصاد پیچیده و وابسته به پول معتبر است. بر اساس آن، پول فقط یک وسیله معامله است. علاوه بر این، این قانون به دلایل مختلف با انتقادهایی روبرو شده است.
قانون دولت بازار چه می گوید؟
قانون سی در اقتصاد نظریه ای از اقتصاد کلاسیک است که ادعا می کند وجود تقاضا در نتیجه ایجاد کالا است. با این تصور، عرضه یک کالای جداگانه از توانایی تقاضا برای چیزی پشتیبانی می کند.
چه کسی قانون سی را ساخته است؟
قانون سی در اقتصاد استدلال می کند که عرضه تقاضا را ایجاد می کند. جی بی سی، اقتصاددان فرانسوی یکی از اولین کسانی است که این نظریه را مطرح کرد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.